عنوان :
تعداد صفحات : ۶۳
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در این مقاله درباره زمانه و زندگى ابوریحان بیرونى، جامعه و سیاست، دیدگاههاى اجتماعى ابو ریحان بیرونى، ارتباط با دربار قابوس بن و شمگیر در گرگان، آثار بیرونی، تفاهم میان فرهنگى و موانع آن، دین شناسى بیرونى و نظریه بیرونى درباره جمعیت و … را توضیح می دهد.
نمىتوان اندیشه و آراى بیرونى را به طور مطلق متأثر از زمانه دانست. به خصوص این که وى همواره از تحولات و امور سیاسى گریزان بود و پس از آن که از مسائل سیاسى خوارزم فاصله مىگیرد، اظهار کند: هنوز چند سالى آرام بر من نگذشته بود که خداوند به من امکان داده به موطن خود باز گردم، اما در آن جا نیز ناگزیر شدم به مسائل عمومى بپردازم، کارى که… فرزانگان را بر حال من متأسف مىساخت.
بنابر این بیرونى به دلیل روحیه علمى و تئورىپردازىاش در وراى زمان حرکت مىکرد. نکته دیگرى که براى فهم اندیشه سیاسى بیرونى مؤثر است این که وى دانشمندى اسلامى است نه فیلسوف اسلامى، از این رو، نقطه عزیمت اندیشه وى مدلها، الگوها و قوانین طبیعى هستند؛ یعنى از جامعه طبیعى به جامعه مدنى مىرسد و در نهایت الگوى مدینه فاضله وى جامعه دینى است که در آن عامل انگیزش و حرکت نه حب و بغض است و نه رجا و خوف، بلکه رضا و تسلیم است؛ به عبارت دیگر، به اعتقاد بیرونى، همان طور که حرکت و کنش در دنیاى فیزیک و ماده مبتنى بر جاذبه و دافعه است، در عالم حیوانى و انسانى نیز این قانون قابل ردیابى است. لکن به علت ماهیت زندگى حیوانى که حسى و غیر ارادى است، این قانون به شکل جذب و دفع، هضم و مسک، شهوت و غضب ظهور مىیابد و نیز به دلیل ماهیت زندگى انسانى که عقلانى و ارادى است، حرکت و انگیزش انسان و جامعه انسانى در قوس صعودى خود از حب و بغض به رجا و خوف و در نهایت به سوى رضا و تسلیم به تکامل مىرسد و در پرتو آن حکومت فاضله در برابر حکومت جاهله محقق مىگردد.
واژه های کلیدی: ابوریحان بیرونی، اندیشه سیاسی، جامعه، دولت، طبقات اجتماعى، دین شناسى، ارتباط با دربار
مقدمه ۱
زمانه و زندگى بیرونى ۲
۱٫ عصر بیرونى ۲
۲٫ زندگى نامه ۳
جامعه و سیاست ۵
۱٫ ضرورت و منشأ جامعه مدنى ۵
۲٫ ضرورت و ماهیت دولت ۷
۳٫ اصناف و طبقات اجتماعى ۸
۴٫ انواع دولت ۱۰
۵٫ عوامل مشروعیت دولت ۱۲
۶٫ صفات حاکمان ۱۴
۷٫ کار ویژههاى دولت ۱۶
۸٫ عوامل ثبات و بقاى حکومت ۱۹
دیدگاههاى اجتماعى ابو ریحان بیرونى ۲۴
ارتباط با دربار قابوس بن و شمگیر در گرگان ۲۶
آثار بیرونى ۲۷
روش تحقیق بیرونى ۳۱
تفاهم میان فرهنگى و موانع آن ۳۶
مبانیت زبانى: ۳۷
تباین در آداب و رسوم: ۳۸
خود بزرگبینى: ۳۹
قشربندى و سلسله مراتب اجتماعى ۴۰
دین شناسى بیرونى ۴۲
دینشناسى تطبیقى ۴۳
ازدواج و طلاق ۴۵
کارکرد مقررات کیفرى در جلوگیرى از انحراف اجتماعى ۴۷
تاثیر بیان و بلاغت در کسب منزلتهاى اجتماعى ۴۸
ویژگیهاى مطلوب براى حاکم جامعه ۴۸
نظریه بیرونى درباره جمعیت ۴۹
گاهشناسى بیرونى ۵۰
منابع و مآخذ ۵۳
دانش آموخته حوزه علمیه قم و مدرس مرکز جهانى علوم اسلامى.
۱٫ پرویز اذکایى، ابوریحان بیرونى (تهران: طرح نو، ۱۳۷۴) ص ۴۸٫
۲٫ على اکبر مهدىپور، ابوریحان بیرونى پدر داروسازى، مقاله «سفرهاى طولانى و پرماجرا»، نوشته ژاک بوآلو (قم: شفق، بىتا) ص ۳۵٫
۳٫ ر.ک: عزیزاللَّه بیات، کلیات تاریخ ایران (بى جا: میراث ملل، ۱۳۷۰) ص ۲۲۲ – ۲۵۹ و پرویز اذکایى،پیشین، ص ۱۴٫
۴٫ ر.ک: پرویز اذکایى،پیشین، ص ۱۵٫
۵٫ ر.ک: عزیز الله بیات،پیشین، ص ۲۲۴٫
۶٫ همان، ص ۲۲۶ – ۲۲۷٫
۷٫ مصطفى صدر الدین صدرى، شرح حال رجال و مشاهیر نامى ایران (تهران: آبنوس، ۱۳۷۴) ص ۲۷ – ۲۶٫
۸٫ هانرى کوربن، تاریخ فلاسفه ایران، ترجمه اسداللَّه مبشرى (تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۱) ص ۲۰۱، به نقل از: یاقوت حموى، معجم الادباء، ج ۲٫
۹٫ عزیز الله بیات، پیشین، ص۱۸۱، به نقل از: کشف الظنون.
۱۰٫ عروضى سمرقندى، چهار مقاله، ص ۱۱۰ به بعد.
۱۱٫ پرویز اذکایى،پیشین، ص ۱۸٫
۱۲٫ على اکبر مهدىپور،پیشین، مقاله «ابوریحان محمد بن احمد بیرونى» نوشته باباجان غفورک، ص ۷٫
۱۳٫ ابو ریحان بیرونى، الجماهر فى معرفه الجواهر، تحقیق یوسف هادى (تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۴) ص۷۸٫
۱۴٫ همو، التفهیم لِاَوائل صناعه التنجیم ، ترجمه جلال الدین همایى (تهران: انجمن آثار ملى ، ۱۳۵۲) ص۵۰۸ .
۱۵٫ همو، تحقیق ماللهند (قم: بیدار، ۱۳۷۶) ص ۳۰ .
۱۶٫ غلام رضا جمشید نژاد اول، «فلسفه اقتصاد و اجتماع»، مجله آینه میراث، سال اول ، ش۲ (بهمن و اسفند ۱۳۷۶) ص ۱۵٫
۱۷٫ الجماهر، ص ۷۸ و ۷۹ .
۱۸٫ همان؛ جمشید نژاد اول،پیشین، ص ۱۵ .
۱۹٫ پرویز اذکایى ،پیشین، ۱۳۷۴، ص ۲۰۷ .
۲۰٫ الجماهر، ص ۷۹ .
۲۱٫ التفهیم، تصحیح جلال همایى (تهران: چاپخانه مجلس، ۱۳۱۷) ص۵۰۸ .
۲۲٫ تحقیق ماللهند، ص ۳۰ .
۲۳٫ همان .
۲۴٫ پرویز اذکایى،پیشین، ص ۲۰۷؛ یاد نامه بیرونى (مجموعه مقالات)، مقاله عبدالجواد فلاطورى (تهران: شوراى عالى فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳) ص ۵۱۷٫
۲۵٫ همان .
۲۶٫ تحقیق ماللهند، ص ۵۴ .
۲۷٫ همان ، ص ۷۳ .
۲۸٫ ابوریحان بیرونى، آثار الباقیه، ص ۱۹۸ .
۲۹٫ همان ، ص ۵۳۷٫
۳۰٫ تحقیق ماللهند، ص ۲۴۲ و ۲۴۳٫
۳۱٫ آثار الباقیه، ص الف .
۳۲٫ تحقیق ماللهند، ص ۳۵ .
۳۳٫ آثار الباقیه، ص ۲۴ .
۳۴٫ تحقیق ماللهند ، ص ۷۳ .
۳۵٫ همان ، ص ۳۰٫
۳۶٫ همان ، ص ۱۶ .
۳۷٫ همان ، ص ۷۳ .
۳۸٫ آثار الباقیه ، ص ۲۹۸ .
۳۹٫ همان ، ص ۱۷۷ .
۴۰٫ همان ، ص ۱۷۸ .
۴۱٫ یحیى کبیر ، مبادى و مبانى انسان شناسى ، جامعه شناسى و فلسفه سیاسى (قم: تحقیقات مرکز تربیت مربى ، جزوه درسى) ص ۲۶ .
۴۲٫ همان ، ص ۲۶ و ۲۷ .
۴۳٫ همان ، ص ۲۷ .
۴۴٫ آثار الباقیه، ص ۱۲۳٫
۴۵٫ الجماهر، ص ۱۰۱ .
۴۶٫ تحقیق ماللهند، ص ۱۸۵ .
۴۷٫ آثار الباقیه، ص الف و ۵۳۷ .
۴۸٫ همان ، ص ۳۱۸٫
۴۹٫ همان ، ص الف و ۲۹۳ .
۵۰٫ همان ، ص ۵۳۷ .
۵۱٫ همان ، ص ۳۱۸ .
۵۲٫ الجماهر، ص ۱۰۰ .
۵۳٫ آثار الباقیه، ص ۱۹۸ .
۵۴٫ همان ، ص ۵۱ .
۵۵٫ همان ، ص ب .
۵۶٫ همان ، ص الف؛ تحقیق ماللهند، ص ۸۶ .
۵۷٫ آثار الباقیه ، ص ۱۹۸ .
۵۸٫ همان ، ص الف .
۵۹٫ همان ، ص الف .
۶۰٫ همان ، ص ۹۶ و ۲۷۷ .
۶۱٫ تحقیق ماللهند، ص ۷۳ .
۶۲٫ همان ، ص ۵۴ .
۶۳٫ همان ، ص ۴۹ .
۶۴٫ همان ، ص ۲۴۲ .
۶۵٫ همان ، ص ۷۹ .
۶۶٫ آثار الباقیه، ص ب و ۱۴۴؛ تحقیق ماللنهد، ص ۸۵ و ۸۶ .
۶۷٫ آثار الباقیه، ص ۱۲۳ و ۱۲۴ .
۶۸٫ همان ، ص ۳۱۸٫۶۹٫ همان ، ص الف.
۷۰٫ همان
۷۱٫ همان .
۷۲٫ همان ، ص ب .
۷۳٫ همان ، ص ۱۴۴ .
۷۴٫ همان ، ص ب .
۷۵٫ همان ، ص ۵۱ .
۷۶٫ الجماهر ، ص ۸۲ و ۸۳ ، و نیز ر.ک: غلام رضا جمشید نژاد اول ، پیشین ، ص ۱۶ .
۷۷٫ تحقیق ماللهند ، ص ۴۹ .
۷۸٫ همان ، ص ۵۱ .
۷۹٫ همان ، ص ۵۰ .
۸۰٫ همان ، ص ۸۶ .
۸۱٫ الجماهر ، ص ۸۴ و ۸۹ ، و نیز ر.ک: غلام رضا، جمشید نژاد اول، پیشین ، ص ۱۶ و ۱۷ .
۸۲٫ تحقیق ماللهند ، ص ۹۳٫
۸۳٫ آثار الباقیه ، ص ۱۹۸ .
۸۴٫ تحقیق ماللهند ، ص ۵۱ .
۸۵٫ آثار الباقیه ، ص ب .
۸۶٫ تحقیق ماللهند ، ص ۴۹ .
۸۷٫ همان ، ص ۵۱ .
۸۸٫ آثار الباقیه ، ص ۳۱۸ .
۸۹٫ الجماهر ، ص ۷۹ و ۸۰ .
۹۰٫ همان ، ص ۹۷ .
۹۱٫ همان ، ص ۷۹ .
۹۲٫ غلام رضا جمشید نژاد اول ، پیشین ، ص ۱۸ ، و نیز ر.ک: الجماهر، ص ۱۰۰ .
۹۳٫ آثار الباقیه ، ص ۱۴۴ .
۹۴٫ تحقیق ماللهند ، ص ۸۶ .
۹۵٫ غلامرضا ، جمشید نژاد اول ، ص ۱۵ ، و نیز ر.ک: الجماهر ، ص ۷۶ .
۹۶٫ آثار الباقیه ، ص ۳۲۴ .
۹۷٫ تحقیق ماللهند ، ص ۹۳ .
۹۸٫ آثار الباقیه ، ص ۲۰۳ .
۹۹٫ تحقیق ماللهند ، ص ۷۸ .
۱۰۰٫ همان ، ص ۷۹ .
۱۰۱٫ همان .
۱۰۲٫ همان ، ص ۲۷ .
۱۰۳٫ همان .
۱۰۴٫ على اکبر مهدى پور، پیشین، مقاله «سفرهاى طولانى و پرماجرا»، ص ۳۵٫
۱۰۵٫ الجماهر ، ص ۷۵ ، و نیز ر.ک: آثار الباقیه، ص ۱۱۹ و ۱۲۰٫
۱۰۶٫ همان ، ص ۷۹ .
۱۰۷٫ آثار الباقیه، ص الف.۱۰۸٫ همان .
۱۰۹٫ همان ، ص ۵۰ .
۱۱۰٫ همان ، ص ۵۷ .
۱۱۱٫ همان ، ص ب .
۱۱۲٫ الجماهر ، ص ۸۲ تا ۸۴ ، و نیز ر.ک: غلامرضا جمشید نژاد اول، پیشین ، ص ۱۶٫
۱۱۳٫ همان، ص ۹۹ تا ۱۰۱ ، و نیز ر.ک: غلامرضا جمشیدنژاد ، پیشین، ص۱۸٫
۱۱۴٫ آثار الباقیه، ص ۲۰۳ .
۱۱۵٫ تحقیق ماللهند، ص ۷۳ .
۱۱۶٫ همان ، ص ۵۴ .
۱۱۷٫ همان ، ص ۲ .۱۱۸٫ آثار الباقیه، ص ۲۰۴ .
۱۱۹٫ تحقیق ماللهند، ص ۷۸ ..
بحث درباره آرا و نظریات سیاسى – اجتماعى ابوریحان بیرونى به علت عدم پیشینه تحقیق در اندیشه سیاسى وى، امرى دشوار است. با این وصف، با استفاده از آثار به جا مانده بیرونى به پژوهش در موضوع مىپردازیم، زیرا آثارى که تا کنون از وى به دست ما رسیده است، در آنها، مسائل مربوط به اندیشه سیاسى، به صورت مجزا و منسجم طرح نشده است. مضافاً، کتابهایى مثل «التحذیر مِن قِبَل الترک» که در آن به مسایل پیچیده مناسبات سیاسى، پرداخته شده است همچنان مفقود هستند. بنابراین براى دستیابى به موضوع مورد بحث، بناچار مىبایست از آثار باقیمانده وى (که از ۱۸۵ اثر علمى بیرونى تنها ۴۰ عنوان آن در کتابخانههاى جهان موجود است) استمداد نمود.
اهمیت آراى سیاسى بیرونى تا آنجا که به میراث جهان اسلام برمىگردد از چند منظر قابل تأمل است: اوّلاً، وى یک متفکر شیعى است، بنابراین شناخت اندیشه سیاسى بیرونى براى جهان تشیع به ویژه ایران که مرکز احیاى تمدن اسلامى است از اهمیت خاصى برخوردار است، ثانیاً، بیرونى یک ایرانى و متعلق به فرهنگ ایرانى است، بنابراین حامل پیشینه و هویت ایرانى نیز است؛ ثالثاً، نکته مهم به روش تحقیق تجربى و علمى بیرونى برمىگردد، یعنى «کارى که اروپاییان در انقلاب علمى و ادبى با بنیاد علوم و معارف جدید، در قرن شانزدهم کردند بیرونى در سده دهم کرده بود».۱
نکته قابل تأمل مربوط به شرایط سیاسى – اجتماعى قرن چهارم و وضعیت اسفبار دولتها و حاکمیت سیاسى مسلمانان است. در این قرن اگر چه در اوج بلوغ تمدن اسلامى قرار داریم ولى حاکمیت دستگاه خلافت و زندگى سیاسى مسلمانان در اوج زوال و انحطاط بود، تفرقه و تشتت در نقاط مختلف مملکت اسلامى سایه افکنده و جنگ بىپایان داخلى بین آنها به اوج خود رسیده بود. که این منازعات و جنگها تا حد زیادى بر اندیشه بیرونى اثر گذاشت و کتابهاى تحقیق ماللهند و آثارالباقیه را در این راستا نگاشت.
البته همچنانکه بیرونى در آثار متعدد ۲ متذکر مىشود، همواره از نزاعهاى سیاسى، اجتماعى و قومى فاصله مىگرفت و زندگى علمى را بر دیگر امور روزمره ترجیح مىداد.
براى تحلیل و تبیین اندیشه سیاسى، بررسى شرایط سیاسى و سوانح حیات وى ضرورى مىنماید.
در دوره حیات بیرونى (۳۶۲ – ۴۴۰ ه.) شاهد ظهور و سقوط دولتهاى متعدد اسلامى در ایران هستیم که آنها را مىتوان به دو دسته سنخشناسى کرد: دسته اوّل، دولتهاى آریایى تبار سامانیان و خوارزمشاهیان در مشرق ایرانزمین که در نهایت به دست سلطان محمود غزنوى منقرض شدند (۳۸۹ – ۴۰۷ ه.)؛ دسته دوم، دولتهاى ایرانى دیلمى تبار آل زیار (در گرگان و طبرستان) و آل بویه در مغرب ایران (جبال، فارس و عراق) که هر دوى آنها به دست سلطان طغرل سلجوقى منقرض شدند (۴۳۳ – ۴۴۷ ه.).۳
سامانیان اوّلین حاکمان مسلمان در ماوراء النهر (بخارا، سمرقند، اَسروسَنه، فُرغانه) و از جمله با ثباتترین و پر دوامترین حکومتهاى شرق ایران بودند و دانشمندان فراوانى در این دوره ظهور یافتند. این سلسله سرانجام در سال ۳۸۹ به دست محمود غزنوى منقرض شد. خوارزمشاهیان که خود بیش از یک سده باجگُذار سامانیان بودند، خود به دو شاخه مهم (آل عِراق در شمال خوارزم و مشرق جیحون – خاندان مأمون در جنوب آن سرزمین) تقسیم مىشدند. از سلاطین این سلسله، ابونصر منصور بن على عراق از خاندان آل عراق، از بزرگترین ریاضىدانان و منجّمان سده چهارم و استاد و پرونده ابوریحان بیرونى بود. با تسط خاندان مأمون، این سلسله در این خاندان تداوم یافت. درباره ابوالعباس خوارزمشاه در جرجانیه (گرگانج) محل تجمع بزرگترین دانشمندان روزگار بود که بیرونى یکى از اعضاى آن به شمار مىرفت.۴
آل زیار منصوب به یک خانواده قدیمى گیلانى و دیلم قسمت کوهستانى گیلان تا قزوین بود. دیلمیان آل زیار (۳۱۶ – ۴۳۳) در ایالتهاى گرگان و طبرستان حکومت مىکردند و مشهورترین فرمانرواى آن قابوس بن وشمگیر بود که پیوسته با بزرگان علم و ادب همچون ابن سینا و ابوریحان بیرونى، مراوده داشته است. حکومت آل بویه (۳۲۰ – ۴۴۷) از سلسلههاى شیعى ایرانى است که در اثر زوال قدرت خلفا ابتدا اصفهان، رى، کاشان و کرمان و سپس بغداد را تصرف کردند و خلیفه وقت را تسلیم خود مىنمودند. سلسله آل بویه بعدها به سه شعبه دیالمه فارس، دیالمه عراق و کرمان، دیالمه رى و اصفهان تقسیم شد.۵ در طول حاکمیت آل بویه به خصوص در عهد مجدالدوله دیلمى (۳۸۷ – ۴۲۰)، قلمرو آل بویه به مرکزى علمى و مأواى حکیمان و عالمان تبدیل گردید و کتب ذیقیمتى در «رى» جمع آورى شد که با لشکرکشى محمود غزنوى کتابخانهها سوخته شد و عُلما آن شهر به دار آویخته (۴۲۰) و آن سلسله هم فروپاشید.۶
غزنویان (۳۵۱ – ۵۸۲) از دیگر سلسلههاى عصر که ابوریحان بیرونى است. سلطان محمود غزنوى (۳۶۰ – ۴۲۱) در سرنوشت بیرونى نقش حساسى داشته است. پس از حمله سلطان محمود به خوارزم (۴۰۸) ابوریحان را اسیر و به غزنین برد. همچنین بیرونى در لشکرکشى محمود به هند همراهش بود و کتاب وزین تحقیق ماللهند را در آن سفر نگاشت.
ابوریحان محمّد بن احمد خوارزمى بیرونى به سال ۳۶۲ ه. / ۹۷۳ م. در «بیرون» از شهر خوارزم در یک خانواده گمنام خوارزمى تبار به دنیا آمد. تاریخ درگذشت وى دقیقاً معلوم نیست. یاقوت حَمَوى تاریخ وفاتش را ۴۴۰ ذکر کرده،۷ لکن حاج خلیفه در کشف الظنون سالِ درگذشت بیرونى را از سال ۴۵۰ – ۴۲۳ نقل کرده است.۸ وى در جوانى به خراسان، مرکز علمى بزرگ آن زمان، سفر کرد. به دلیل هوش و استعداد زیاد، به زودى در دانش و علوم زمان خود استاد شد و به دربار سلطان منصور سامانى که از ریاضىدانان و منجمان بزرگ بود راه یافت و تحت تعلیم و تربیت وى قرار گرفت. سپس به سرزمین خوارزم سفر کرد. در ۲۵ سالگى به علت کشمکش بین دو خاندان آل عراق و مأمون، به خراسان و سپس طبرستان رفت و در دربار فرمانروایان شروینى، کتاب مقالید علم الهیه و در دربار قابوس بن وشمگیر زیارى کتاب آثار الباقیه نگاشت در پى آرامش خوارزم به آن جا سفر کرد و مشاور ابوالعباس خوارزمشاهى شد و در همین زمان التحذیر من قبل التُرک را نوشت که امروز اثرى از آن نیست. با تسخیر خوارزم به دست سلطان محمود غزنوى، بیرونى اسیر شد و از آن پس در لشگرکشىها همراه سلطان غزنوى و در دربار غزنویان به سر برد. که کتاب تحقیق ماللهند ثمره همراهى در حمله به هند بود. وى در دربار مسعود غزنوى نیز مورد احترام بود کتاب قانون مسعودى (در ریاضیات و نجوم) را در همین زمان نگاشت. بنابر نقل صحیح بیرونى در ۴۴۰ در گذشت.۹
ابوریحان بیرونى نزد اساتید بزرگى چون ابونصر منصور بن على عراق در ریاضى و نجوم، عبدالصمد حکیم در حکمت و علوم عقلى و معاصرانش ابن سینا، ابوسهل مسیحى و ابوالخیر خمّار دانش آموخت و دهها جلد کتاب در علوم مختلف نگاشت. وى با تکیه بر آموزههاى عقلگراى شیعى،۱۰ دیدى جهانى و روحى آزاد یافت و توانست در علوم یونانى، ایرانى و هندى به تحقیق بپردازد و در ریاضیات، نجوم، جغرافیا، فلسفه تاریخ، حکمت، علوم طبیعى و جامعهشناسى صاحب نظر شود.
بیرونى از پرکارترین دانشمندان مسلمان است و در علوم نقلى و عقلى، آثار متعددى به جاى گذاشت. درباره کتابشناسى ابوریحان بیرونى تاکنون چندین کتاب نوشته شده است که بعضى آثار او (اعم از مقاله، رساله و کتاب) را تا ۱۸۵ عنوان بر شمردهاند. ۱۶۰ عنوان را خودِ بیرونى نام مىبرد که اگر مجموع ۲۵ عنوان رساله دیگر که دیگران به نام وى نوشتهاند (دوازده عنوان از ابونصر بن على بن عراق، دوازده کتاب از ابوسهل عیسى بى یحیى المسیحى و یک کتاب از ابوعلى الحسین بن على الجیلى)۱۱ را بیفزاییم، روى هم ۱۸۵ عنوان مىشود. چهل عنوان از آثار وى به صورت نسخ خطى در کتابخانههاى جهان موجود است که ۳۰ اثر آن تاکنون به طبع رسیده. و ۲۵ اثر به زبانهاى اروپایى و فارسى ترجمه شده است. در پایان براى اختصار صرفاً به طبقهبندى موضوعى تألیفات و ذکر تعداد اثر براى هر موضوع اکتفا مىکنیم:
۱٫ ریاضیات: ۲۵ عنوان؛ ۲٫ نجوم: ۸۸ عنوان؛ ۳٫ جغرافیا: ۲۲ عنوان؛۴٫ فیزیک: یک عنوان؛ ۵٫ مکانیک: ۲ عنوان؛ ۶٫ طبیعى: یک عنوان؛ ۷٫ کانشناسى: ۲ عنوان؛ ۸٫ گیاهشناسى: یک عنوان؛ ۹٫ پزشکى: یک عنوان؛۱۰٫ ادبیات: ۱۹ عنوان؛ ۱۱٫ تاریخ: ۹ عنوان؛ ۱۲٫ دین: ۷ عنوان؛۱۳٫ فلسفه: ۷ عنوان، و چندین موضوع دیگر چون زمانسنجى، گاهشمارى، هندشناسى، زبانشناسى، داروشناسى، گوهرشناسى و… که علاقهمندان مىتوانند به کتابشناسى آثار بیرونى مراجعه کنند.۱۲
در این جا با توجه به شرایط و تحولات سیاسى، اجتماعى عصر بیرونى و دیدگاه هستى شناختى وى، به بررسى این سؤالها مىپردازیم که چگونه نیازهاى درونى و بیرونى انسان ، به نوع خاصى از زندگى سیاسى و اجتماعى منجر مىشود؟ نظام سیاسى چیست؟ کار و یژهها و غایت نظام سیاسى مورد نظر بیرونى چیست؟
بیرونى براى اثبات جامعه مدنى از واژه «استئناس»۱۳ و در برخى موارد از کلمه «تعارض» استفاده مىکند۱۴ و گاهى هم به نیازهاى انسان۱۵ اشاره مىنماید؛ بنابراین فلسفه اجتماعى بودن انسان از نظر او، مبتنى بر چندین اصل مهم است :
الف) اصل استئناس و تجانس: با این اصل وى به ریشه لغوى انسان که از «أنس» مشتق شده نزدیک مىشود؛ بدین معنا که زندگى انسان کامل نمىشود مگر به واسطه انس و همیارى با دیگران؛ از این رو با توجه به مقدمه کتاب الجماهر فى الجواهر، همگنى عامل تأسیس جامعه است:
بنیان جامعه در نظر بیرونى بر مبناى همگنى و تشابه استوار است و در این باب مثالهایى ارائه مىدهد؛ از جمله مىگوید حتى پرندگان با همگنان خود مىپرند و همزبانى گنگها با یکدیگر چنان زیاداست که وقتى به هم مىرسند ، مردمان دیگر را که نمى توانند با آنان گفتوگو کنند همه را گنگ مىدانند؛ پس هر گاه به گنگى مشابه خودشان برخورد مىکنند ، به چنان آرامشى مىرسند و با تمام وجود غرق در برقرارى تفاهم و ارتباط با هم مىشوند.۱۶
وى پس از اشاره به مطلب فوق، به اولین و کوچکترین اجتماع بشرى یعنى خانواده اشاره مىکند و با تمسک به دو آیه ۱۸۹ از سوره اعراف و ۲۱ از سوره روم ، فلسفه اجتماع خانواده را بر اساس تجانس و استئناس تلقى مىکند .۱۷ البته بیرونى در همین قسمت علاوه به همگنى، به مفاهیم دیگر فلسفه اجتماعى بودن انسان مثل «هم شکلى، احساس همزبانى ، درک متقابل و تفاهم»۱۸اشاره مىکند . لکن به نظر مىرسد همگنى در همان اصل (استئناس) قرار دارد .
ب) اصل تضاد: این اصل به «اختلاف مقاصد و خواستهاى گوناگون بشرى»۱۹ مرتبط است که خود موجب به وجود آمدن نزاعهاى اجتماعى مىشود؛ به عبارت دیگر، «بدن انسان از عناصر متفاوت و حتى متضاد ترکیب یافته است که خود موجب اختلاف مزاجها و طبایع و در مرحله بعد در روابط و تمایلات اشخاص تأثیر مىگذارد».۲۰ به نحوى که « ضد مر ضد را همیشه قهر کند و به خویشتن کشد»؛۲۱ بنابر این طبایع متضاد ضمن این که همدیگر را دفع مىکنند به دلایلى تمایل به جذب و همکارى نیز دارند .
ج) «نیازهاى۲۲ انسان»: انسان براى رفع ضروریات زندگىاش، گرایش به زندگى جمعى دارد و همین نیازهاست که موجب به وجود آمدن « حرفهها و صناعات و انواع علوم و معارف بشرى مىشود».۲۳
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .