تحقیق تهیه متن های آموزش واژه براساس نظریه حوزه های معنایی

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

تحقیق تهیه متن های آموزش واژه براساس نظریه حوزه های معنایی

تعداد صفحات : ۱۸۵

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

فصل نخست با عنوان «کلیات »شامل بخشهای مختلفی نظیر مقدمه , بیان موضوع , هدف تحقیق و اهمیت آن , انگیزه ی تحقیق , مفاهیمی چون واژه , آموزش , نظریه آموزش , یادگیری , رابطه ای آموزش و یادگیری , مقایسه آموزش با یادگیری , حوزه های معنایی است که به صورت مفصل به آن پرداخته شده است.
فصل دوم با عنوان «مطالعات پیشین »به بررسی مسائل گوناگون در خصوص واژه می پردازد از جمله به بررسی اهمیت واژه و مطالعات انجام شده در زمینه ای آموزش آن , فرایندهای واژه سازی , انواع واژه , سیر تحول آموزش , یادگیری واژه , اصول اساسی در آموزش واژه , راهکارهای یادگیری و یادآوری , انواع راهکارهای یادگیری واژه , آموزش واژه , روش های آموزش واژه , تعداد واژه , انتخاب واژه , معیارهای انتخاب واژه ,ارائه واژه , وسایل کمک آموزشی دیداری و یادگیری , ملاحظات معنی شناسی , انواع حوزه های معنایی , روابط معنایی, ملاحظات روانشناسی زبان , واژگان ذهنی , سازمان دهی واژگان ذهنی , اطلاعات واژگانی , اصول آموزش واژه می پردازد.
فصل سوم با عنوان «تهیه و تدوین متن های آموزش واژه » به بررسی نحوه ی انتخاب واحدهای درسی , واژه ها و ساختارها , چگونگی اتنخاب عنوان واحدهای درسی , نحوه ی انتخاب ساختارها , ملاحظات کلی , اطلاعات مربوط به زبان آموز , اطلاعات مربوط به شرح درس , ساختار کلی واحدهای درسی , مرحله پیش از خواندن ,مرحله خواندن , مرحله پس از خواندن می پردازد . در این بخش انواع تمرین ها و فعالیت هایی که در واحدهای درسی به کار می روند معرفی و به تفکیک بررسی می شوند .
فصل چهارم تحت عنوان «متن های آموزش واژه » شامل ده متن درسی مربوط به موضوعات مختلف ادبی, فرهنگی ,اجتماعی و تاریخی است که به ترتیب عبارتند از : سهراب سپهری , گل آقا , چغازنبیل , زبان آموزی میمونها , پست , سال نو , فرودگاه , طلای سرخ ایران , جهانگردی چیست ؟جهانگرد کیست ؟ , بوی خوش چای .
با وجود اینکه , تحقیقات علمی اندکی در زمینه ای آموزش , بخصوص آموزش واژه, در زبان فارسی صورت گرفته است , ولی با مطالعه ی همین مقدار اندک و نتایجی که از این پژوهش به عمل آمد, می توان این چنین استنباط کرد که آموزش واژه و یادگیری آن فرایند ساده ای نیست , اما استفاده از روش های کارآمد در آموزش واژه , یادگیری آن را آسان می کند . روش های مختلفی برای آموزش واژگان ارائه شده است که عبارتند از : تکرار , روش های جفت پیوسته , فهرست واژه , روش های واژه کلیدی , روش ترجمه , آموزش با کمک روابط واژگانی , ارائه ی تصویر , اجرای نمایش , خانواده ی واژگانی, روش حوزه های معنایی , روش شاگرد محوری , یادگیری واژه از طریق بافت , روش سلسله مورسیا و روزن ویگ , روش پیچین سازی , روش لوکاس که هر کدام به شیوه خاص خود به آموزش واژه می پردازند .
سوالات مطرح شده در تحقیق عبارتند از: ۱ـ آیا بهترین نظریه برای آموزش واژه نظریه حوزه های معنایی است؟ ۲ـ کارآمدترین روش آموزش واژه روش حوزه های معنایی است؟ ۳ـ آیا آموزش واژه براساس نظریه حوزه های معنایی در سطوح زبانی مختلف با هم تفاوت دارد؟ ۴ـ آیا روش حوزه های معنایی محدودیتی در نوع سوالها ایجاد می کند؟
به سوالات یک و دو در فصل دوم پرداخته شد که پاسخها عبارتند از:
۱ـ بهترین نظریه برای آموزش واژه ها نظریه حوزه های معنایی است. ۲ـ کارآمدترین روش آموزش واژه ها روش حوزه های معنایی است. ۳ـ به سوال سه در فصل سوم پرداخته شد که پاسخ آن عبارتست از: آموزش واژه براساس نظریه حوزه های معنایی در سطوح زبانی مختلف با هم تفاوت دارد. به سوال ۴ در فصل چهارم پاسخ داده شد نتیجه آن شد که روش حوزه های معنایی در نوع سوالها محدودیت ایجاد می کند.
به هر حال زبان تجلی پیچیده ای از جهان اسرار آمیز آدمی است که هنوز نمی توان با اطمینان گفت که این پدیده ی شگفت انگیز چگونه آموخته می شود و بنابرین چگونه می توان در مورد طرز تدریس قسمت های مختلف آن قاطعانه سخن گفت ؟ و چگونه از یک روش به عنوان بهترین روش دفاع کرد . در آموزش زبان فارسی به طور عام , خصوصاً واژگان توجه به نکات زیر ضروری است .
۱-واژگان را همواره در گفتگوهای طبیعی ارائه کنید.
۲- عناصر واژگانی جدید را همواره در ساختارهای آشنا آموزش دهید .
۳- واژه های جدید را حول یک موضوع ارائه کنید .
۴- زبان اموزان را تشویق کنید فعالانه واژه های جدید را یاد بگیرند و از عوامل تداعی کننده برای به خاطر سپردن واژه استفاده کنید .
۵- از کاربرد عناصر واژگانی با حوزه معنایی محدود اجتناب کنید . اصولا خصوصیات واژگانی , نحوی و آوایی گفتار معلم باید با سطح کلاس که تدریس می کند متناسب باشد.
واژه های کلیدی: آموزش، یادگیری، حوزه های معنایی، نظریه آموزش، واژه

  فهرست 

فصل نخست – کلیات ۱
۱-۱٫ مقدمه ۲
۱-۲ بیان موضوع ۲
۱-۳٫ هدف تحقیق و اهمیت آن ۳
۱-۴٫ سوالات و فرضیه های تحقیق ۴
۱- ۵ . مفاهیم ۵
۱-۵-۱ ۰ واژه ۵
۱-۵-۲ ۰ آموزش ۷
۱- ۵- ۳ ۰ نظریه آموزش ۷
۱- ۵- ۴ ۰ یادگیری ۸
۱- ۵- ۵ ۰ رابطه ی آموزش و یادگیری ۹
۱-۵-۶ ۰ مقایسه آموزش با یادگیری ۹
۱- ۵- ۷ ۰ حوزه های معنایی ۱۰
۱-۵-۸ ۰ خلاصه ۱۱
فصل دوم : مطالعات پیشین ۱۲
۲-۱ ۰ اهمیت واژه و مطالعات انجام شده در زمینه ی آموزش واژه ۱۳
۲-۲ ۰ فرایندهای واژه سازی ۱۴
۲- ۲-۱ ۰ انواع فرایندهای واژه سازی ۱۵
۲-۲-۱-۱ ۰ تصریف ۱۵
۲-۲-۱-۲ ۰ اشتقاق ۱۵
۲-۲-۱-۳ ۰ ترکیب ۱۶
۲-۲-۱-۴ ۰ قرض گیری /وام گیری ۱۶
۲-۲-۱-۴-۱ ۰ ترجمه قرضی /عاریتی ۱۶
۲-۲-۱-۵ ۰ گسترش/تعمیم ۱۶
۲-۲-۱-۶ ۰ تخصیص ۱۷
۲-۲-۱-۷ ۰ کوتاه سازی ۱۷
۲-۲-۱-۷-۱ ۰ سر واژه سازی ۱۷
۲-۲-۱-۷-۲ ۰ اختصار سازی ۱۸
۲-۲-۱-۷-۳ ۰ پسین سازی ۱۸
۲-۲-۱-۷-۴ ۰ بریدن ۱۸
۲- ۲- ۱- ۸ ۰ تبدیل ۱۸
۲-۲-۲-۱-۹ ۰ ادغام / آمیزش ۱۹
۲-۲-۱-۱۰ ۰ ابداع ۱۹
۲-۲- ۱-۱۱ ۰ نام آوا ۱۹
۲- ۲- ۱- ۱۲ ۰ مضاعف سازی ۱۹
۲-۳- ۰ انواع واژه ۲۰
۲-۳- ۱ ۰ واژه های قاموسی و واژه های دستوری نقش نما ۲۰
۲-۳-۲ ۰ واژه های دریافتی و واژه های تولیدی ۲۱
۲-۴- ۰ سیر تحول واژه ۲۲
۲-۴-۱ ۰ دوره ی بی توجهی به واژه ۲۳
۲-۴-۲ ۰ دلایل بی توجهی به آموزش واژه در گذشته ۲۵
۲-۴-۳ ۰ دوره ی توجه ۲۶
۲-۴-۴ ۰دوره ی پیشرفت ۲۸
۲-۵ ۰ یادگیری واژه ۲۹
۲-۵-۱ ۰ مراحل یادگیری واژه ۳۰
۲-۶ ۰ اصول اساسی در آموزش زبان ۳۲
۲-۷ ۰ راهکارهای یادگیری و یاد آوری ۳۳
۲-۷-۱ ۰ انواع راهکارهای یادگیری ۳۴
۲-۸ ۰ عوامل درون واژه ای موثر بر یادگیری واژه ۳۵
۲-۹ ۰ انواع راهکارهای یادگیری واژه ۳۵
۲-۹-۱ ۰ راهکارهای مبتنی بر تکرار واژه / معنای واژه ۳۶
۲-۹-۲ ۰ راهکارهای مبتنی برتجزیه و تحلیل ویژگی واژه ۳۷
۲-۹-۳ ۰راهکارهای مبتنی بر شرح و تفصیل ساده ۳۸
۲-۹-۴ ۰ راهکارهای مبتنی بر شرح و تفصیل پیچیده ۳۸
۲-۱۰ ۰ روش یارگیری حافظه ۳۹
۲-۱۱ ۰ آموزش واژه ۴۰
۲-۱۲ ۰ روش ها آموزش واژه ۴۰
۲-۲-۱ ۰ روش مستقیم و روش غیر مستقیم ۴۱
۲-۱۲- ۱-۱ ۰ روش مستقیم ۴۲
۲- ۱۲-۱-۱-۱ ۰ آموزش راهکارها ۴۲
۲-۱۲-۱- ۱- ۲ ۰ گسترش واژه + آموزش صریح ۴۲
۲-۱۲-۱-۱-۳ ۰ فعالیت های کلاس ۴۲
۲-۱۲-۱-۲ ۰ روش غیر مستقیم ۴۳
۲-۱۲-۱-۲-۱ ۰ متن به تنهایی ۴۳
۲-۱۲-۲-۱ ۰ فعالیت های برنامه ریزی نشده ۴۳
۲-۱۲- ۲- ۲ ۰ فعالیت های برنامه ریزی شده روش های آموزش واژه ۴۴
۲-۱۲-۲-۲ -۱ ۰ آموزش واژگان غیر فعال ۴۴
۲-۱۲-۲-۲-۱-۱ ۰ تکرار ۴۵
۲-۱۲-۲-۲-۱-۲ ۰ روش های جفت پیوسته ۴۵
۲-۱۲-۲-۲-۱-۳ ۰ فهرست واژه ۴۶
۲-۱۲-۲-۲-۱-۴ ۰ روش واژه کلیدی ۴۷
۲-۱۲-۲-۲-۱-۵ ۰ روش ترجمه ۴۹
۲-۱۲-۲-۲-۱-۶ ۰ آموزش با کمک روابط واژگانی ۵۰
۲-۱۲- ۲-۲-۱-۷ ۰ ارائه ی تصویر ۵۱
۲-۱۲-۲-۲-۱-۸ ۰ اجرای نمایش ۵۱
۲-۱۲- ۲-۲-۱-۹ ۰ خانواده های واژگانی ۵۲
۲-۱۲-۲-۲-۱-۱۰ ۰ روش های معنایی ۵۲
۲-۱۲-۲-۲-۱-۱۰-۱ ۰ روش حوزه های معنایی ۵۲
۲-۱۲-۲-۲-۱-۱۰-۲ ۰ تجزیه و تحلیل مولفه های معنایی ۵۴
۲-۱۲-۲-۲-۱-۱۱ ۰ روش شاگرد محوری : دفترچه ی واژگانی ۵۵
۲-۱۲-۲-۲-۱-۱۲ ۰ کاربرد فرهنگ ۵۵
۲-۱۲-۲-۲-۱-۱۳ ۰ یادگیری واژه از طریق بافت ۵۶
۲-۱۲-۲-۲-۲ ۰ آموزش واژگان فعال ۵۸
۲-۱۲-۲-۲-۲-۱ ۰ روش سلسه مورسیا و روزن ویگ ۵۹
۲-۱۲-۲-۲-۲-۲ ۰ روش پیجین سازی ۶۰
۲-۱۲-۲-۲-۲-۳ ۰ روش لوکاس ۶۱
۲-۱۳ ۰ تعداد واژه ۶۱
۲-۱۴ ۰ انتخاب واژه ۶۲
۲-۱۵ ۰ معیارهای انتخاب واژه ۶۳
۲-۱۶ ۰ ارائه ی واژه ۶۵
۲-۱۷ ۰ وسایل کمک آموزش دیداری و یادگیری ۶۶
۲-۱۸ ۰ ملاحظات معنی شناختی ۶۷
۲-۱۸-۱ ۰ معنی شناسی ساختاری ۶۷
۲-۱۸-۲ ۰ حوزه های معنایی ۶۷
۲-۱۸-۳ ۰ انواع حوزه های معنایی ۶۹
۲-۱۸-۴ ۰ روابط معنایی ۷۰
۲-۱۸-۴-۱ ۰ هم معنایی ۷۱
۲-۱۸-۴-۲ ۰ شمول معنایی ۷۱
۲-۱۸-۴-۳ ۰ با هم آیی ۷۱
۲-۱۸-۴-۴ ۰ رابطه جزء –کل ۷۲
۲-۱۸-۴-۵ ۰ تباین معنایی ۷۲
۲-۱۸-۴-۶ ۰ تقابل معنایی ۷۳
۲-۱۹ ۰ ملاحظات روانشناسی زبان ۷۴
۲-۱۹-۱ ۰ حافظه ۷۴
۲-۱۹-۱-۱ ۰ انواع حافظه ۷۵
۲-۹-۱-۱-۱ ۰ حافظه کوتاه مدت ۷۵
۲-۹-۱-۱-۲ ۰ حافظه بلند مدت ۷۶
۲-۱۹-۱-۱-۳ ۰ حافظه معناشناسی ۷۷
۲-۲۰ ۰ واژگان ۷۷
۲-۲۰-۱ ۰ واژگان ذهنی ۷۸
۲-۲۰-۲ ۰ سازماندهی واژگان ذهنی ۷۹
۲-۲۰-۳ . اطلاعات واژگانی: دانش واژگانی ۸۱
۲-۲۱ ۰ اصول آموزش واژه ۸۲
۲-۲۲ ۰ خلاصه ۸۵
فصل سوم : تهیه و تدوین متن های آموزش واژه ۸۶
۳-۱ ۰ مقدمه ۸۷
۳-۲ ۰ نحوه ی انتخاب واحدهای درسی , واژه ها ساختارها ۸۷
۳-۲-۱ ۰ چگونگی انتخاب عنوان واحدهای درسی ۸۷
۳-۲-۲ ۰ نحوه ی انتخاب ساختارها ۸۷
۳-۳ ۰ ملاحظات کلی ۸۸
۳-۳-۱ ۰ اطلاعات مربوط به زبان آموز ۸۹
۳-۳-۲ ۰ اطلاعات مربوط به شرح درس ۹۰
۳-۳-۳ ۰ اطلاعات آموزش ۹۰
۳-۴ ۰ ساختار کلی واحدهای درسی ۹۰
۳-۴-۱ ۰ مرحله پیش از خواندن ۹۱
۳-۴-۱-۱ ۰ تصویر ۹۲
۳-۴-۱-۲ ۰ پرسش ۹۲
۳-۴-۲ ۰ مرحله خواندن ۹۳
۳-۴-۳ ۰ مرحله پس از خواندن ۹۳
۳-۴-۳-۱ ۰ سوال های درک مطلب ۹۴
۳-۴-۳-۲ ۰ تمرین کاربرد واژه ۹۵
۳-۴-۳-۳ ۰ تمرین باهم آوایی ۹۵
۳-۴-۳-۴ ۰ تمرین تطبیقی ۹۵
۳-۴-۳-۵ ۰ تمرین واژه های مترادف و متضاد ۹۶
۳-۴-۳-۶ ۰ متن های خواندنی ۹۶
۳-۴-۳-۷ ۰ تمرین شبکه ی واژگانی ۹۷
۳-۴-۳-۸ ۰ تمرین گروهی ۹۷
۳-۴-۳-۹ ۰ تمرین های تصویری ۹۷
۳-۴-۳-۱۰ ۰ تکلیف ۹۷
۳-۴-۳-۱۱ ۰ تمرین مربوط به مراحل انجام یک کار ۹۸
۳-۴-۳-۱۲ ۰ تمرین های دیگر ۹۸
۳-۵ ۰ خلاصه ۹۹
فصل چهارم : متن های آموزش واژه ۱۰۰
۴-۱ ۰ سهراب سپهری ۱۰۱
۴-۲ ۰ گل آقا ۱۰۷
۴-۳ ۰ چغازنبیل ۱۱۳
۴-۴ ۰ زبان آموزی میمون ها ۱۲۰
۴-۵ ۰ پست ۱۲۶
۴-۶ ۰ سال نو ۱۳۴
۴-۷ ۰ فرودگاه ۱۴۳
۴-۸ ۰ طلای سرخ ایران ۱۵۰
۴-۹ ۰ جهانگردی چیست ؟ جهانگرد کیست ؟ ۱۵۶
۴-۱۰ ۰ بوی خوش چای ۱۶۲
۴-۱۱ ۰ خلاصه ۱۶۷
فصل پنجم : خلاصه و نتیجه ۱۶۸
۵-۱ ۰ خلاصه و نتیجه ۱۶۹
۵-۲ ۰ موضوعاتی برای تحقیق ۱۷۲
منابع ۱۷۳
منابع فارسی ۱۷۴
منابع انگلیسی ۱۷۶
واژه نامه ۱۸۱
فارسی – انگلیسی ۱۸۲
انگلیسی – فارسی ۱۸۶

 

 

منابع فارسی:

۱ـ آکماجین، آندرین و دیگران، ۱۳۷۵، زبان‌شناسی: درآمدی بر زبان و ارتباط، ترجمه خسرو غلامعلی زاده، کرمانشاه: مؤسسه انتشاراتی طاق بستان.
۲ـ آلن، ویرجینیا، فرنچ، ۱۳۶۶، فنون تدریس لغت، ترجمه قاسم کبیری، رشد آموزش زبان، س۳، ش۱۱ و ۱۲٫
۳ـ ایچسون، جین، ۱۳۷۱، مبانی زبان‌شناسی ترجمه محمد فائض، تهران، انتشارات نگاه.
۴ـ . . . ، ۱۳۷۲، زبان و ذهن: روان‌ ـ زبان‌شناسی، ترجمه محمدفائض، تهران انتشارات آگاه.
۵ـ بانان صادقیان، جلیل، ۱۳۷۶، تقریرات درس و تدوین مطالب درسی، تهران: دانشگاه علوم طباطبایی.
۶ـ براون، اچ. داگلاس، ۱۳۶۳،‌اصول یادگیری و تدریس زبان، ترجمه: مجدالدین کیوانی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
۷ـ پالمر، فرانک، ۱۳۶۶، نگاهی تازه به معنی‌شناسی، ترجمه کورش صفوی، تهران: چاپ پنگوئن.
۸ـ پالمر، هرولد، ۱۳۵۲، اصول آموزش زبان، ترجمه مجدالدین کیوانی، تهران، ۱۳۵۲٫
۹ـ ثمره، یدالله، ۱۳۷۲، آموزش زبان فارسی (آزفا)، کتاب چهارم، دوره پیشرفته، انتشارات بین‌الملل الهدی.
۱۰ـ خانلری، پرویز ناتل، ۱۳۷۴، تاریخ زبان فارسی، ج۱، تهران: نشر سیمرغ.
۱۱ـ دارابی، سیامک و دیگران، ۱۳۳۸، آموزش فارسی برای خارجیان، لاهیجان: نیک نگار، ۱۳۸۱٫
۱۲ـ سیف، علی‌اکبر، ۱۳۷۱، روان‌شناسی پرورشی: روان‌شناسی یادگیری و آموزش تهران: انتشارات آگاه.
۱۳ـ صفوی، کورش، ۱۳۷۸، «تقریرات درس معنی‌شناسی»، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۴ـ ضرغامیان، مهدی، ۲-۱۳۷۲، واژگان خوانداری کودکان دبستانی ایران، رساله کارشناسی ارشد، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
۱۵ـ ضیاء حسینی، سید محمد، ۱۳۷۹، «جزوه اصول و روش آموزش زبان فارسی»، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۶ـ فالک، جولیا، اس.، ۱۳۷۲، زبان‌شناسی و زبان، ترجمه: خسروغلامعلی‌زاده، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
۱۷ـ قپانداری بیدگلی، فهیمه، ۱۳۷۸، بررسی روش‌های آموزش واژه در زبان فارسی به عنوان زبان اول، رساله کارشناسی ارشد، تهران: دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۸ـ مشکوه الدینی، مهدی، ۱۳۷۸، سیر زبان‌شناسی، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی.
۱۹ـ نصر، محمدرضا، ۱۳۷۹، تهیه و تدوین متن‌های آموزش واژگان فارسی براساس حوزه‌های معنایی ویژه غیرفارسی زبانان سطح متوسط، رساله کارشناسی ارشد، تهران: دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی.

 

۱-۱- مقدمه:

کشور پهناور ایران دارای فرهنگی و تمدن غنی به وسعت تاریخ است و از این جهت مایه ی فخر و مبا هات همه ی ایرانیان می باشد . بسیاری از خارجیان از دیر باز در پی آشنایی با این مرز و بوم و فرهنک و تمدن خاص آن بوده, و در این راه اقدام به یادگیری زبان فارسی نموده اند چرا که زبان آیینه ی فرهنگ است و بدون آشنایی با زبان بهره جستن از چشمه زلال فرهنگ میسر نخواهد بود .

در این میان وظیفه ی ایرانیان میهن پرست اشاعه فرهنگ و تمدن ایران و تلاش در جهت ترویج هر چه بیشتر زبان و ادبیات فارسی و هموار نمودن راه برای آموزش هرچه بهتر آن است .هر چند در سال های گذشته در زمینه ی آموزش علمی این زبان تحقیقاتی صورت گرفته ولی با  وجود این کمبود هایی نیز در این زمینه احساس می شود . از آنجا که آموزش واژه یکی از مهمترین بخش های آموزش زبان دوم / خارجی محسوب می گردد و بدون آگاهی از واژه ها زبان آموز توانایی برقراری ارتباط  معنی دار با هل زبان را نخواهد داشت نگارنده دراین پایان نامه بر آن است به تهیه ی متن های آموزش واژه بر اساس حوزه معنایی ویژه ی غیر فارسی زبانان سطح پیشرفته بپردازد .

 

۱-۲ . بیان موضوع:

هدف اصلی یادگیری زبان برقراری ارتباط است، برای دستیابی به این هدف، واژگان نقش مهمی ایفا می‌کنند، چرا که ایجاد ارتباط بدون واژه‌ها غیر ممکن است. از این رو، آموزش واژه یکی از مهم‌ترین بخش‌های آموزش زبان دوم / خارجی محسوب می‌گردد زیرا بدون آگـاهی از واژه‌ها زبان آموز توانایی برقراری ارتباط معنی‌دار با اهل زبان را نخواهد داشت، پس مسئله آموزش واژه‌ها از اهمیت خاصی برخوردار است. از سوی دیگر یادگیری واژه‌ فرایند ساده‌ای نیست، اما استفاده از روش‌های کارآمد در آموزش واژه، یادگیری آن را آسان می‌کند. تا کنون روشهای مختلفی در زمینه‌ی آموزش واژه ارائه شده و به کار رفته است. در این میان آموزش واژه بر اساس حوزه‌های معنایی از جمله روش‌های موفق علمی بوده است. در این روش، واژه‌هایی که از نظر معنایی با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند یا به یک موضوع خاص مربوط هستند درون متنی واحد قرار می گیرند و با هم آموزش داده می‌شوند. تحقیقات به عمل آمده در مورد حوزه‌های معنایی نشانگر این واقعیت است که واژه‌ها به تنهایی و جدا از واژه‌های دیگر رنگ و بوی معنایی خود را از دست می‌دهند. آموزش واژه از این طریق باعث می‌شود واژه هایی که با یکدیگر ارتباط معنایی دارند بهتر یاد گرفته شوند و نگهداری آنها در حافظه برای مدت زمان طولانی تضمین می‌شود. چرا که عقیده بر آن است که واژه‌ها بر اساس حوزه‌های معنایی در حافظه ـ بلند مدت ذخیره می‌شوند. از آن جا که امروزه آموزش زبان فارسی بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است,پرداختن به جنبه‌های گوناگون آن و تهیه متن‌های درسی به ویژه در زمینه واژگان اهمیت فراوانی دارد. از این رو، موضوع پایانامه حاضر نیز در راستای تهیه متن‌های آموزش واژه به روش حوزه‌های معنایی است.

  ۱-۳٫ هدف تحقیق و اهمیت آن:

از آن جا که رشته آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان رشته‌ای کاملا نوپا است و در مراحل اولیه رشد و تکوین  قرار دارد و تحقیقات علمی اندکی در زمینه‌ی آموزش آن صورت گرفته است ، لازم است در زمینه‌های گوناگون اعم از آموزش واژه و تهیه و تدوین متن های درسی تحقیق و بررسی بیش‌تری صورت پذیرد. از سوی دیگر ، در سال‌های اخیر بسیاری از خارجیان به دلایل گوناگون در داخل و خارج از ایران به یادگیری زبان فارسی علاقه‌مند شده‌اند، اما در حال حاضر کتاب‌هایی که برای آموزش زبان فارسی در مراکز آموزش زبان فارسی مورد استفاده قرار می‌گیرد، بسیار اندک است و در این میان برخی  از کتاب‌های موجود بر پایه‌ی روش‌های علمی استوار نیستند.با وجود این ,همین کتاب های اندک هم تا کنون با استقبال نسبتاّ خوبی روبرو شده است و هم اینک در مراکز آموزش زبان فارسی مورد استفاده قرار می گیرد.  پس باید کتاب‌ها و منابعی بر اساس روش های علمی جدید تهیه و در اختیار علاقه‌مندان به یادگیری زبان فارسی قرار گیرد.

هدف پایانامه حاضر، تهیه‌ی متن های درسی آموزش واژه‌های زبان فارسی برای هموار کردن راه آموزش زبان فارسی است.

 ۱-۴ . سوالات و فرضیه های تحقیق:

سوالهای تحقیق:

 ۱ـ کارآمدترین نظریه برای آموزش واژه کدام نظریه است؟

۲ـ آیا بهترین روش برای آموزش واژه به زبان آموزان غیرفارسی زبان روش حوزه های معنایی است؟

۳ـ آیا آموزش واژه ها براساس نظریه حوزه های معنایی در سطوح زبانی مختلف با هم تفاوت دارد؟

۴ـ آیا روش حوزه های معنایی محدودیتی در نوع سوال ها ایجاد می کند؟

 فرضیه های این تحقیق عبارتند از:

 ۱ـ بهترین نظریه برای آموزش واژه نظریه حوزه های معنایی است.

۲ـ کارآمدترین روش آموزش واژه روش حوزه های معنایی است.

۳ـ آموزش واژه در سطوح زبانی مختلف با هم تفاوت دارد.

۴ـ روش حوزه های معنایی در نوع سوالها محدودیت ایجاد می کند.

 ۱-۵ . مفاهیم:

۱-۵-۱٫ واژه:

زبان شناسان و نیز فرهنگ نویسان کوشیده‌اند تا مفهوم «واژه» را تعریف کنند، اما همه کوشش‌های آنان به طریقی بی‌نتیجه مانده است. با وجود این، سخنگویان همه زبانها می‌دانند که واژه چیست. آنان این دانش را از طریق توانایی خود در فهرست کردن واژه‌ها، در تقطیع گفته‌ها به واژه‌های مختلف، یا در تشخیص واژه‌ها از گروهها به هنگام مواجه شدن با فهرستی از آنها نمایان می‌سازند. ما همه می‌دانیم که واژه چیست، لیکن هیچ کس نمی‌تواند آن را تعریف کند. یکی از تعاریف معمول واژه به صورت زیر است:

واژه هر واحد زبانی را گویند که در نوشتار بین فواصل یا بین یک فاصله و یک خط تیره ظاهر شود(فالک[۱]۳۲,۱۹۷۸)

تلاشهای دیگری که به منظور تعریف مفهوم «واژه» انجام گرفته، با مشکلاتی از این سنخ مواجه شده‌ است. اما، نباید تعجب کرد که علی رغم این گونه پژوهشها ، باز تعریف جامع و صریحی در این باره وجود ندارد. آنچه که اغلب مورد بررسی قرار کرفته کنش زبانی است، یعنی رو ساخت زبان، که برای بررسی در دسترس است. اما برای اینکه شخص بتواند سخن بگوید، باید دانشی داشته باشد که شالوده کنش زبانی وی را تشکیل ‌دهد. در مورد مفهوم «واژه» این دانش بخشی از کنش زبانی ما را تشکیل می‌دهد و فقط به‌طور ناقص و غیر مستقیم قابل بررسی است. (فالک، ۱۹۷۸ , ۳۱).

واژه مفهوم بسیار گسترده‌ای دارد. حتی در جوامع بدوی که با صورت های نوشتاری آشنایی ندارند، گویشوران قادر به تشخیص واژه ها هستند. این مسئله شگفت انگیز است چرا که هیچ کس تا کنون نتوانسته تعریفی جامع، جهان شمول و قابل قبولی از واژه ارائه دهد. (ایچسون[۲]، ۱۹۹۲,۴۹).

 به نظر اسپیر[۳] (۱۹۷۵ , ۱۸۶) واژه کوچکترین واحد دستور زبان است که می توان آن را به عنوان یک پاره گفتار[۴]کامل به کار برد. واژه در گفتار عبارت است از هر واحد زبان شناختی که گویشور زبان بتواند آن را به تنهایی به کاربرد. واژه در نوشتار نیز هر واحدی است که بتوان آن را با یک فاصله از واحد دیگر جدا کرد.

ریچارد و دیگران[۵] (۱۹۹۲ , ۴۰۶) واژه را کوچکترین واحد زبان شناختی می‌دانند که به تنهایی می‌تواند در گفتار و نوشتار به کار رود.

معروف ترین تعریفی که از واژه عنوان شده تعریف بلومفیلد[۶], زبان شناس ساختگرای آمریکایی است. به نظر او «واژه» کوچکترین صورت آزاد[۷] است که به تنهایی و مستقل می‌تواند به کار رود. البته این تعریف کامل و دقیقی از واژه نیست و دارای ایرادهای زیادی است. (ایچسون، ۴۹,۱۹۹۲). خلاصه آنکه واژه از مشخص ترین واحدهای زبانی است، اما یافتن یک توصیف عام و صریح در مورد این مفهوم به طوری که با قضاوت‌های سخنگویان بومی درباره‌ی اینکه کدام صورت‌های زبانی واژه هستند، مطابقت کند, بسیار دشوار است. بخشی از این دشواری ناشی از این واقعیت است که این قبیل قضاوت‌ها مربوط به کنش هستند، از این رو، عوامل غیر زبانی ممکن است در قضاوت سخنگو درباره‌ی واژه موثر افتد.

۱-۵-۲٫ آموزش (تدریس):

آموزش را این چنین می‌توان تعریف کرد: «کسی را در انجام کاری هدایت و یاری کردن، دادن دستورالعمل، راهنمایی کردن در مورد مطالعه هر چیزی ، در اختیار گذاشتن دانش، شناساندن و فهمانیدن» (کیمبل[۸]و گارمزی[۹]، ۱۳۳,۱۹۶۳). آموزش ,عبارت است از هدایت و تسهیل یادگیری، کمک به یاد گیرنده در امر یادگیری و فراهم نمودن شرایط لازم برای یادگیری (براون[۱۰]، ۱۹۹۴ , ۷).

به نظر سیف (۱۳۷۱ ,۱۵)« به هر گونه فعالیت یا تدبیر از پیش طرح‌ریزی شده‌ای که هدف آن ایجاد یادگیری در یادگیرنده باشد آموزش گفته می‌شود». سیف (همان,۵۳) آموزش را به صورت دیگری هم تعریف می‌کند:« آموزش به فعالیتهای هدف‌دار معلم که برای ایجاد یادگیری در یادگیرنده به صورت کنش متقابل بین معلم و یادگیرنده ، جریان می‌یابد اطلاق می‌شود».

۱-۵-۳ ۰نظریه آموزش (تدریس):

نظریه مبسوط تدریس، اصول گزینش روش‌ها یا تکنیک‌های معین را مشخص می‌کند. نظریه تدریس هماهنگ با درک کامل شما از محصل و موضوعی که باید یاد گرفته شود، راه دستیابی به روش‌های فوق را در روز معین برای شاگردان معین تحت قیود گوناگون که ناشی از وضع خاص یادگیری است، نشان خواهد داد‌(براون ، ۱۹۹۳ , ۸).

جروم برونر[۱۱] (۱۹۹۶, ۴۱-۴۰) اظهار داشته که نظریه آموزش باید بتواند ویژگیهای زیر را مشحص کند:

۱ – باید تجاربی را شامل باشد که بتواند موثرترین وجه گرایش به یادگیری را در فرد تثبیت کند.

۲ – باید دارای مجموعه‌ای از اطلاعات باشد به نحوی که شاگرد بتواند آن اطلاعات را به آسان ترین صورت درک کند.

۳ – دارای مفیدترین نوع موادی باشد که باید آموخته شود (کیوانی، ۱۳۶۳ , ۱۶).

۱-۵-۴ . یادگیری

تا کنون تعاریف مختلفی از یادگیری ارائه شده است:

بنا به تعریف لغت نامه های معاصر، یادگیری عبارت است از «فراگرفتن یا به دست آوردن دانش درباره‌ی موضوعی یا مهارتی که به کمک مطالعه، تجربه یا آموزش». تعریف تخصصی تر احتمالا بدین صورت خواهد بود که : یادگیری عبارت از تغییری نسبتا دائمی در رفتار است که بر اثر تمرین تقویت شده[۱۲] حاصل می‌شود» (کیمبل و گارنری،۱۳۳,۱۹۶۳). هر یک از این تعریف‌ها از یادگیری به جنبه‌های خاصی از فرایند یادگیری تاکید می‌کند و جنبه‌های دیگر آن را نادیده می‌گیرد. جامع ترین تعریف که تا کنون از یادگیری به دست آمده تعریف این افراد است:

هیلگارد[۱۳]و مارکویز[۱۴] (۱۹۸۶) یادگیری را چنین تعریف می‌کنند«تغییری نسبتا دایمی در رفتار است که در نتیجه تمرین حاصل شده است». (ترجمه براهنی، ۱۳۸۰ , ۴۳۴).

براون (ترجمه کیوانی، ۱۳۶۳, ۱۵) یادگیری را به تفکیک اجزای سازنده‌ی این تعریف چنین بیان می‌کند:

۱ – یادگیری عبارت است از فراگیری یا «به دست آوردن».

۲ – یادگیری یعنی حفظ اطلاعات یا مهارت‌ها.

۳ – یادگیری مستلزم توجه فعال و آگاهانه به رویدادهای بیرون و درون ارگانیسم و اثر گذاشتن بر این رویدادهاست.

۴ – یادگیری امری نسبتاً دائمی، ولی دستخوش فراموشی است.

۵ – یادگیری عبارت از تغییر در رفتار است.

۶ – یادگیری مقتضی نوعی تمرین – شاید تمرین تقویت شده است.

۱-۵-۵ . رابطه‌ی تدریس (آموزش) و یادگیری:

تدریس را نمی توان جدا از یادگیری تعریف کرد. هیلگارد و مارکویز(۱۹۸,۱۹۸۶) این طور اظهار می‌دارد که «برای جواب‌گویی به نیازهای تعلیم و تربیت ، نظریه‌های یادگیری را باید «وارونه کرد» تا نظریه‌های تدریس از آن به دست آید.» تدریس یعنی پیش بردن و تسهیل امر یادگیری، قادر ساختن شاگرد به یادگیری. مهیا ساختن شرایط یادگیری، درک شما از اینکه محصل چگونه می‌آموزد فلسفه تعلیم و تربیت، اسلوب تدریس، خط مشی، روش و تکنیک‌های کلاس داری شما را تعیین می‌کند.

۱-۵-۶ . مقایسه آموزش با یادگیری:

از مقایسه تعریف‌های یادگیری به این نتیجه می‌رسیم که بین فرایندهای یادگیری و آموزش تفاوت وجود دارد. یادگیری همیشه معطوف به یادگیرنده است، اما آموزش مستلزم فعالیت بین حداقل دو نفر (معلم و یادگیرنده) است. البته معنی این مطلب آن نیست که یادگیری و آموزش دو فرایند نامرتبط هستند، در واقع این دو به هم وابسته‌اند. یادگیری هدف است و آموزش وسیله رسیدن به این هدف . اما با وجود این وابستگی ، آموزش و یادگیری دو فرایند مستقل هستند.

نظریه یادگیری صرفا به پدیده یادگیری می‌پردازد. یعنی آن تعیین کننده چگونگی یادگیری و توصیف کننده راههایی است که در آن رفتار یک فرد( معلم) بر فرد دیگر (زبان آموز) اثر می‌گذارد. گیج (۷۵,۱۹۷۲)همین تمیز را قائل شده است: در حالیکه نظریه‌های یادگیری مربوط هستند به راه‌هایی که در آن ارگانیسم (زبان آموزان) به یادگیری می‌پردازد، نظریه‌های آموزشی راههایی را مورد بررسی قرار می‌دهند که در آن شخص (معلم) شخص (زبان‌آموز) را تحت تاثیر قرار می‌دهد و سبب می‌شود که او چیزی یاد بگیرد (سیف ۱۳۷۱ ,۵۳).

۱-۵-۷ . حوزه‌های معنایی

حوزه‌های معنایی به مجموعه ای از مدخل های ‌واژگانی[۱۵] اطلاق می‌شود که هسته معنایی مشترکی داشته باشند. به بیان دیگر حوزه‌های معنایی در برگیرنده واژه‌هایی است که معنایشان به یک حوزه و مفهوم مربوط می‌شود. گروهی از واژه‌ها در واژگان زبان که از نظر معنایی با هم ارتباط دارند. اعضای یک حوزه معنایی را تشکیل می‌دهند. یک روش برای آموزش واژه این است که واژه‌هایی که به یک حوزه معنایی مربوط هستند مثل آشپزی، خریدو غیره با هم آموزش داده می‌شوند. واژه‌ها حول یک موضوع و به طور منظم ارائه می‌شوند، در هر حوزه امکان برخورد با واژه‌های جدید فراهم می‌گردد. تفاوت‌ها و شباهت‌های واژه‌ها در یک حوزه معنایی یا با کاربرد روش تجزیه و تحلیل و مولفه‌های معنایی یا با ارائه واژه در بافت مشخص می‌شود، در نتیجه دریافت معنای واژه دقیق صورت می‌گیرد. این روش به صورت واژه، رابطه بین صورت و معنای واژه و کاربرد واژه توجهی ندارد. می‌توان با کاربرد فنون مختلف این کمبودها را جبران کرد: تلفظ و تکرار واژه ها به صورت‌های مختلف توسط معلم باعث می‌شود زبان آموز صورت واژه را نیز به ذهن بسپارد. برای ارتباط بین صورت و معنا نیز می توان از بازیهایی مثل تطبیق واژه‌ها [۱۶]استفاده نمود. چون تفاوت معنایی واژه‌ها جزئی است تا حدودی این کار مشکل است. ارائه واژه‌ها در بافت یا استفاده از روش ایفای نقش و نمایش نیز به کاربرد طبیعی واژه‌ها منجر می‌شود (هچ[۱۷]و براون[۱۸]، ۱۹۹۵ ,۲۰ , ۴۱۹).

نکته دیگر این که هداپ[۱۹]و هداپ[۲۰] (۱۹۹۶) پیشنهاد می‌کنند تسهیل آموزش واژه بهتر است از واژه‌های دسته‌بندی شده استفاده کنید (اسمیت[۲۱]، ۱۹۹۷, ۴ ). در این روش نیز چون واژه‌ها منظم ارائه می‌شوند یادگیری احتمالا آسانتر خواهد بود.

آکماجین و دیگران (ترجمه غلامعلی زاده ۱۳۷۵ , ۲۹۲) در تعریف حوزه‌های معنایی می‌گویند: «مفهوم حوزه‌های معنایی را می‌توان به استناد و شم زبانی به هر مجموعه‌ای از واژه‌ها تعمیم داد که اعضای آن رابطه معنایی نزدیک با یکدیگر داشته باشند و همه آنها را بتوان تحت یک عنوان عام گردآورد. واژه‌های حاکی از رنگ، واژه‌های خویشاوندی و واژه‌های مربوط به آشپزی نمونه‌هایی از حوزه‌های معنایی می‌باشند.»

 ۱- ۵- ۸ ۰خلاصه

فصل نخست با عنوان «کلیات »شامل بخشهای مختلفی نظیر مقدمه , بیان موضوع , هدف تحقیق و اهمیت آن , انگیزه ی تحقیق , مفاهیمی چون واژه , آموزش , نظریه آموزش , یادگیری , رابطه ای آموزش و یادگیری , مقایسه آموزش با یادگیری , حوزه های معنایی است که به صورت مفصل به آن پرداخته شده  است

فصل دوم

مطالعات پیشین

 ۲-۱٫ اهمیت واژه و مطالعات انجام شده در زمینه ی آموزش واژه  :

  مطالعات و پژوهش هایی که در زمینه ی آموزش زبان فارسی انجام شده است  را بیشتر می توان در آثار یداله ثمره ,تقی پورنامداریان ,حسن ذوالفقاری ودیگران , مهدی ضرغامیان, جلیل بانان صادقیان ,سیامک دارابی جستجو کرد که در میان این آثار, یداله ثمره و حسن ذوالفقاری ودیگران دارای سنجیده ترین و بهترین آثاری هستند که هر کدام به نحوی به آموزش زبان فارسی پرداختند و هر کدام واژه گان را در قالب متن های مختلف به زبان آموزان آموزش می دهند. مطالعات و پژوهشهایی که اخیراً در خصوص مجموعه واژه های زبان صورت گرفته اهمیت آموزش و یادگیری واژه را دو چندان نموده است . یادگیری زبان دوم/خارجی ، دلایل و اهداف گوناگونی دارد . مسلماً هدف اصلی زبان برقراری ارتباط است . زبان آموز برای دستیابی به این هدف بایدبر مهارتهای اصلی زبان یعنی به حداقل شنیدن و گفتگو کردن تسلط یابد . طبیعی است که واژه جزء اصلی این مهارتها بشمار می رود و از این رو از اهمیت فراوانی برخوردار است . نظریه کراشن[۲۲](۱۹۸۲) در مورد یادگیری زبان ، تصور ذهنی بسیاری از صاحبنظران را در خصوص ثانوی بودن واژه های زبان متحول ساخته است . کراشن معتقد است که هر چه زبان آموز واژه های بیشتری بداند به درک و فهم عمیق تری دست خواهد یافت و دستور زبان نیز بهتر فرا خواهد گرفت . دیدگاه مذکور کاملاً متفاوت از نظرات قبلی است که تاکید فراوان بر نحو زبان دارند. به گفته کراشن « یادگیری واژه » در واقع منجر به فراگیری نحو زبان خواهد شد. مک کی[۲۳] (۷۹،۱۹۸۶) و ویلکینز[۲۴] ( ۱۱۱،۱۹۷۲) نیز در خصوص اهمیت واژه می گویند : بدون دانستن دستور زبان می توان اطلاعات اندکی را انتقال داد اما بدون آشنایی با واژه ها ، هیچ گونه اطلاعاتی را نمی توان منتقل نمود .

هم اکنون بسیاری از محققان یادگیری زبان دوم/ خارجی بر این باور هستند که در هر مرحله ای از یادگیری زبان وجود مجموعه غنی واژه ها ضروری است.

به اعتقاد مک کارتی[۲۵] (۱۲۳,۱۹۹۰) هر چه قدر هم زبان آموز در زمینه ی دستور و آواهای زبان دوم/ خارجی تبحر داشته باشد،بدون بکارگیری واژه ها هرگز نمی تواند ارتباط معناداری را با گویشوران زبان مورد نظر برقرار سازد .

ورمیر[۲۶] (۸۶,۱۹۹۲) نیز معتقد است برای آنکه گویشور سخن دیگران را درک کند و سخنش نیز برای آنان مفهوم داشته باشد . باید واژه ها را بداند . چستین[۲۷] (۱۹۸۸) معتقد است واژه در مقایسه با اجزاء دیگر زبان نقش مهمتری در برقراری ارتباط ایفا می کند . به نظر وی کمبود دانش واژگانی مهمترین دلیل ناتوانی زبان آموزان در بیان مقصود خود هنگام ایجاد ارتباط است.( چستین،۳۲۷,۱۹۸۸) در واقع بخش اصلی یادگیری یک زبان جدید ، یادگیری واژه های جدید است و دانش دستوری مهارت چندانی در زبان به ارمغان نمی آورد. و سلینکر[۲۸] نیز می گوید : « واژگان مهمترین بخش برای زبان آموز است »لوفر[۲۹] (۱۴،۱۹۹۷).به هر حال اخیراً توجه به واژه در امر آموزش زبان افزایش پیدا کرده است . بخش عمده برنامه های آموزش زبان و همچنین آزمونهای استاندارد زبان به واژه اختصاص دارد.

۲-۲٫ فرایندهای واژه سازی :

مطالعه فرآیندهای واژه سازی در نگاه اول آسان به نظر می رسد اما به رغم این سادگی و سهولت ظاهری به مسائل بحث بر انگیزی در این زمینه بر می خوریم،  هر کدام از اندیشمندان تعر یف های متفاوتی از فرا یند های واژه سازی ارائه کرده اند .

البته باید به خاطر داشت که برخی از فرایندها، تنها برای مدت زمانی در زبان فعال می باشند و بسیاری از واژه های روزمره کنونی ، در گذشته به هنگام ورود به زبان ، بامخالفت  روبرو شده و عده ای بکارگیری این واژه ها را به عنوان سوء استفاده از زبان تلقی نموده اند . واقعیت این است که زبان در راستای رفع نیاز گویشوران خود دائماً در حال تغییر و تحول است و این تحول به صورت استفاده از امکانات جدید یا بکارگیری امکانات قبلی به گونه ای تازه می باشد یول[۳۰] (۱۹۸۵ ،۵۲)

۲-۲-۱٫ انواع فرایندهای واژه سازی:

۲-۲-۱-۱٫ تصریف[۳۱]:  عبارت است از افزودن تکواژهای تصریفی به ستاک آزاد بر اساس قواعد دستور زبان مانند جمع با قاعده در زبان فارسی که از افزودن «ها» جمع به اسمهای مفرد حاصل می شود(فالک،۳۷،۱۹۷۸ریچاردز و دیگران۱۷۹،۱۹۹۲).

تکواژ های تصریفی , ا ین تکواژها برای تولید کلمه جدید به کار نمی روند بلکه کاربرد ا ینها برای نشان دادند جنبه های از نقش دستوری است . از تکواژه های تصریفی برا ی نشان دادن این که آیا یک کلمه جمع است یا مفرد ,زمانش گذشته است  یا نه، صفت تفضیلی است یا ملکی، استفاده می شود ( یول ,ترجمه حیدر ی ۹۴,۱۳۷۷ ).

۲-۲-۱-۲. اشتقاق[۳۲]: عبارت است از افزودن وندهای اشتقاقی به ستاک های آزاد و بر اساس قواعد نسبتاً کلی دستور زبان ( فالک ،۳۸،۱۹۷۸)

تکواژهای اشتقاقی اغلب برا ی ساختن واژه های جدید به کار می روند تا از ستاک
کلمه های بسازند که از نظر دستوری متفاوت اند ( یول ,ترجمه حیدری ۹۴,۱۳۷۷)

برخی از مثالهای اشتقاق در زبان فارسی عبارتنداز: «سرخک» ، «هفته» (خانلری،۹۹،۱۳۷۴).

۲-۲-۱-۳٫ ترکیب[۳۳] : عبارت است از پیوستن دو یا چند واژه منفرد به یکدیگر و تولید یک واژه ی واحد (یول ،۱۹۸۵، ۵۲).

برخی از مثالهای ترکیب در زبان فارسی عبارتند از «چهل چراغ» و «دودکش»

۲-۲-۱-۴٫ قرضی گیری / وام گیری[۳۴]: قرضی گیری زمانی اتفاق می افتد که زبانی یک واژه یا تکواژ را از زبان دیگر بگیرد و به واژه های خود اضافه نماید (فرامکین [۳۵]و ردمن[۳۶]، ۳۰۸،۱۹۸۸- فالک ،۱۹۷۸،۵۰).

 قرض گیری واژه ها ممکن است به صورت مستقیم یا غیر مستقیم انجام گیرد. قرض گیری مستقیم بدین معناست که واژه ی قرضی یک واژه ی بومی زبان قرض دهنده است . اما در قرض گیری غیرمستقیم ، واژه ی قرضی ، واژه بومی زبان قرض دهنده نمی باشد و خود از زبان دیگری وارد شده است (فرامکین و رادمن ،۳۰۹،۱۹۸۸).

از جمله واژه های قرضی در زبان فارسی می توان به واژه هایی همچون «تلفن»، «آسپرین» و «آسانسور» اشاره نمود (ضیاء حسینی،۲۱،۱۳۶۶).

۲-۲-۱-۴-۱. ترجمه قرضی/عاریتی[۳۷]: عبارت است از نوعی قرض گیری که در آن تکواژهای سازنده ی یک واژه یه طور مستقیم به زبان قرض گیرنده ترجمه می گردد(یول ، ۱۹۸۵،۵۳).

در این فرایند از تکواژهایی استفاده می شود که قبلاً نیز در مجموعه واژه های زبان وجود داشته اند (فالک۵۶,۱۹۷۶). واژه هایی چون «خودرو» (از ترجمه Automobile)و «زمین شناسی»( از ترجمه Geologo) با استفاده از این فرایند به زبان فارسی راه یافته اند ( ضیاء حسینی،۱۳۶۶، ۲۱).

۲-۲-۱-۵. گسترش/تعمیم[۳۸]: گاهی اسم خاص به معنی اسم عام بکار می رود که به آن تعمیم گفته می شود.(ضیاء حسینی ،۱۳۶۶، ۲۱) این فرایند بیشتر در مورد نامهای تجاری بکار می رود بدین معنی که گویشوران نام تجاری معروف یک کالا را برای اشاره به تمامی انواع آن کالا به کار می برند.   ( فالک ،۱۹۷۸, ۵۷) مثالهای رایج این فرایند در زبان فارسی عبارتند از واژه ی «پپسی» برای «نوشابه » و واژه «تاید» برای «پودر لباسشویی» (آکماجین و دیگران ، ترجمه غلامعلی زاده ، ۱۳۷۵ ،۳۶).

۲-۲-۱-۶. تخصیص/ تحدید فعلی [۳۹] : چنانچه اسم عام به مفهوم اسم خاص بکار رود معنی آن محدود می گردد و این جریان تحدید معنی نام دارد. مثلاً واژه ی «تیر» که اسم عام است بعنوان نام نوع ویژه ای از سیگار در فارسی بکار می رود (ضیاء حسینی، ۱۳۶۶ ،۲۱).

یا واژه های «خوراک » و «خورش» که در اصل معنی عام خوردنی و غذا داشته است در اصطلاح امروزه هر یک در معنی غذایی خاص بکار می رود (خانلری ،۱۳۷۴، ۱۰۴).

۲-۲-۱-۷. کوتاه سازی[۴۰]: عبارت است از تولید واژهای جدید از راه کوتاه سازی واژه ها و عبارتهایی که در مجموع واژهای زبان وجود دارد(فالک ،۱۹۷۸، ۵۷).

انواع کوتاه سازی عبارتند از سرواژه سازی ، اختصار سازی ، پسین سازی و بریدن.

۲-۲-۱-۷-۱٫سر واژه سازی[۴۱]: در این فرایند حرفهای آغازین چندین واژه کنار هم قرار می گیرند و واژه ای جدید می سازند ( یول ، ۱۹۸۵ ، ۵۵). اکثر واژه هایی که از راه این فرایند ساخته می شوند برای مدت کوتاهی در زمره ی مجموعه های زبان قرار می گیرند و به سرعت از میان می روند اما برخی از آنها مدخل ها ی دائمی را در مجموعه واژه های زبان تشکیل می دهند (فالک ، ۱۹۷۸، ۵۷) از جمله واژه هایی که به کمک این فرایند در زبان فارسی ساخته شده اند می توان به واژه هایی هم چون «هما»(هواپیمایی ملی ایران ) و «سمت»(سازمان مطالعه و تدوین کتب ) اشاره نمود (آکماجین و دیگران ،ترجمه غلامعلی زاده ،۱۳۷۵ ،۳۵).

۲-۲-۱-۷-۲. اختصارسازی[۴۲]: عبارت است از کاربرد حرفهای آغازین واژه های یک گروه که در آن، حرف ها نه به صورت یک واژه منفرد بلکه به صورت تک تک تلفظ می شوند(فالک،ترجمه غلامعلی زاده ،۱۳۷۲ ،۹۱-۹۲) مانند «ب.م.م» (بزرگترین مضرب مشترک در زبان فارسی).

۲-۲-۱-۷-۳. پسین سازی[۴۳]: عبارت است از کوتاه شدن نوع خاصی از واژه مثلاً اسم و تولید نوع دیگری از واژه ، مثلاً فعل (یول ، ۱۹۷۵، ۵۴).

در این فرایند بر اساس همانندیهای موجود بین واژه ای بلندتر و سایر واژه های زبان ، از واژه ای بلندتر و واژه ای کوتاهتر ساخته می شود( فالک، ترجمه غلامعلی زاده ،۱۳۷۲، ۹۲).

این گونه کوتاه سازی بر اساس قیاس نادرست صورت می گیرد. بدین ترتیب که مثلاً گویشوران زبان واژه ای مانند «editor  » را با واژه ی «actor » مقایسه می کنند و چون «actor »از دو تکواژ « act»و «or » تشکیل شده است تصور می کنند که «  editor»هم باید چنین باشد واژه کوتاهتر « edit » را از واژه ی «editor» می سازند (ضیاء حسینی ، ۱۳۶۶، ۲۲).

۲-۲-۱-۷-۴٫ بریدن[۴۴]: در این فرایند کوتاه سازی ، واژه ای که دارای بیش از یک هجا است مخفف می گردد و به واژه ای کوتاهتر تبدیل می شود(یول ،۱۹۸۵ ،۵۴).

نمونه های این فرایند در زبان فارسی واژه های «بد» (بدهکار) و «بست» (بستانکار) است که در امور جاری بانکها بکار می رود (آکماجین و دیگران ، ترجمه غلامعلی زاده ،۱۳۷۵ ، ۳۵).

۲-۲-۱-۸٫ تبدیل[۴۵]: عبارت است از تغییر نقش یک واژه بدون آن که کوتاه سازی در آن صورت گیرد . مثلاً در زبان انگلیسی اسمهایی نظیر «paper» و «butter » به کمک فرایند تبدیل بصورت فعل بکار می روند ( یول، ۱۹۸۵، ۵۴).

۲-۲-۱-۹٫ ادغام / آمیزش[۴۶]: عبارتست از پیوستن بخش آغازین یک واژه به پایان واژه ای دیگر و تولید یک واژه ی جدید مانند واژه ی «smog » که از پیوستن ابتدا و انتها ی دو واژه ی «smoke »و«Fog » در زبان انگلیسی ساخته شده است (یول ، ۱۹۸۵ ،۵۳).

۲-۲-۱-۱۰. ابداع[۴۷]: یکی از نادرترین فرایندهای واژه سازی است . در این فرایند نه از واژه های زبان دیگر استفاده می شود نه از تکواژها و واژه هایی که در زبان مبداء بکار می رود (فالک،۱۹۷۸ ،۶۰). واژه ی «رایانه» از جمله واژه هایی است که از راه فرایند مزبور در زبان فارسی ساخته شده است(ضیاء حسینی ،۱۳۶۶، ۲۲). این فرایند در زبان انگلیسی کاربرد کمتری دارد. ابداع یعنی بوجود آوردن واژه هایی که کاملاً جدید هستند واژه های uspirin و nylon که در اول بعنوان نامهای تجارتی بوجود آمدند مثالهایی از این نوع هستند یا واژه های جدیدتر و آشناتر، Kleenx و xerox هستند که اینها نیز در آغاز به عنوان نامهای تجارتی ابداع شدند و به سرعت در زبان رواج یافتند( ترجمه حیدری ، ۱۳۷۲، ۷۹).

۲-۲-۱-۱۱. نام آوا[۴۸] : عبارتست از نمونه ی تبدیل شده ی فرایند ابداع که در آن از راه تقلید برخی از آواهای طبیعی واژه جدید ساخته   می شود . این فرایند دارای الگوی برون زبانی است که اساس واژه جدید را تشکیل می دهد . (فالک ، ۱۹۷۸، ۶۰).

«جیر جیر » و «خش خش» حاصل از فرایند مزبور در زبان فارسی می باشند.

۲-۲-۱-۱۲. دوگان سازی/مضاعف سازی[۴۹]: دوگان سازی فرایند تکرار است که در بسیاری از زبانها یافت می شود . در فرایند مزبور قسمتی از یک واژه یا کل آن تکرار
می شود. علت این تکرار افزودن بر میزان کیفیت ، شدت وبه منظور تاثیر گذاری و غیره است .

مانند «رفته رفته» و «چرند پرند» در زبان فارسی. (قپانداری،۱۳۷۸ ،۲۲-۲۱).

تکرار یا کامل است یا ناقص. تکرار کامل است وقتی که یک ستاک یا یک Morpheme عین هم تکرار شود مثل دوان دوان  یا تکرار ناقص است وقتی که بخشی از ستاک یا یک Morpheme تکرار شود مثل sa sa lam. تکرار به دو صورت بکار می رود: ۱٫ بصورت مشدد مثل : خوب خوب  یا تند تند ۲٫ به صورت جمع مثلاً به جای اینکه بگوید صندلیها بگوید صندلی صندلی(  ینسن[۵۰]، ۱۹۹۰ ،۶۸ )در زبان فارسی فرایند تکرار زیاد استفاده می شود.

۲-۳ . انواع واژه

۲-۳-۱٫ واژه های قاموسی[۵۱]و واژه های دستوری نقش نما[۵۲] و واژه های قاموسی ، واژه هایی هستند که معنای اصلی جمله را در بر دارند . این واژه ها عبارتند از اسمها ، فعلها ، صفتها و قیدها. واژه های قاموسی متعلق به طبقه های باز واژگانی هستند یعنی می توان روزانه به تعداد آنها در زبان اضافه نمود مثل : گل ، میز ، توپ و …

(کلارک[۵۳] و کلارک[۵۴]، ۱۹۹۷ ،۲۱). بنظر کاتامبا[۵۵] (۱۹۹۴، ۱۴) واژه های قاموسی بیشترین بخش معنای ارجاعی  یا شناختی جمله را در بر دارند.

واژه های قاموسی را می توان به دو گروه تقسیم کرد : ۱- واژه های عینی      ۲- واژه های انتزاعی

واژه های عینی : به واژه هایی اطلاق می شود که مصداق فیزیکی داند . مثل میز ، کتاب ، قلم، سنگ وغیره

اما واژه های انتزاعی به واژه هایی اطلاق می شود که مصداق ذهنی دارند و بر کیفیت حالت و عمل دلالت می کنند . مانند نشستن، دویدن، آزادی ،رهایی و غیره

واژه های دستوری / نقش نما : واژه هایی هستند که ارتباط میان واژه های قاموسی رو ساخت را برقرار می نمایند و بدین ترتیب نشان دهنده نوع و نحوه ایجاد رابطه میان عناصر جمله می باشند . واژه های مذکور عبارتند از حروف تعریف ، ضمایر، حروف ربط، فعل های کمکی ، حروف اضافه ، واژه های دستوری نقش نما که طبقه های بسته تعلق دارند، دارای اعضای محدودی می باشند و به ندرت واژه های جدید می پذیرند. با این حال ، از آن جا که واژه های دستوری /نقش نما برقرار کننده رابطه ی نحوی می باشند بسیار پربسامد هستند (کلارک و کلارک ، ۱۹۹۷،۲۲).

۲-۳-۲. واژه های دریافتی[۵۶]و واژه های تولیدی[۵۷]: هیکرافت[۵۸] (۴۸,۱۹۷۸) می گوید : واژه های دریافتی واژه هایی هستند که زبان آموز قادر به درک آنها است اما نمی تواند آنها را به درستی تولید نماید. واژه های تولیدی نیز عبارتست از واژه های که زبان آموز قادر به فهم و تلفظ درست آنها است و در گفتار و نوشتار به خوبی از آنها استفاده می نماید . (هچ[۵۹] و براون[۶۰]،۱۹۹۵،۳۷۰).

واژه های دریافتی و تولیدی را اغلب به ترتیب واژه های غیر فعال و فعال می نامند. واژه های دریافتی را می توان به دو گروه واژه های شنیداری و خوانداری تقسیم نمود.

۱- واژه های شنیداری                          ۲- واژه های خوانداری

واژه های شنیداری ، به واژه هایی گفته می شود که مخاطب از طریق گوش آنها را می شنود و درک می کند. واژه های خوانداری ، واژه هایی هستند که در هنگام خواندن با آنها روبرو می شویم و مفهوم آنها را در می یابیم . در حقیقت امکان دارد گویشوران زبان واژه های شنیداری و خوانداری را در گفتار و نوشتار خود مورد استفاده قرار ندهند.

واژه های تولیدی نیز به دو دسته طبقه بندی می شوند : ۱- واژه های گفتاری   ۲- واژه های نوشتاری

واژه های گفتاری ، مجموعه واژه هایی است که سخنگو در هنگام گفتگو به کار می برد . واژه های نوشتاری نیز در گونه نوشتاری مورد استفاده قرارمی گیرد. این واژه ها را افراد تحصیلکرده و آشنا به گونه نوشتاری زبان به کار می برند.

مجموعه واژه های تولیدی زبان آموز همواره کمتر از مجموعه واژه های دریافتی او می باشد ( کارتر[۶۱]، ۲۱۳,۱۹۹۸، ملکا[۶۲] ، ۸۶,۱۹۹۷). کلارک ۱۹۹۳ ضمن انجام پژوهش های بسیار ، صحت این موضوع را چه در کودکان و چه در بزرگسالان به اثبات رساند . میرا[۶۳] (۱۹۹۰) نیز مجموعه واژه های دریافتی و تولیدی را از یکدیگر متمایز می سازد . بنظر وی چنانچه محرک خارجی مناسبی موجود باشد می توان به واژه های غیر فعال دست یافت . این در حالی است که مجموعه واژه های تولیدی نیاز به هیچگونه محرک خارجی ندارند و سایر واژه ها آنها را فعال می نمایند . (ملکا ،۱۹۹۷،۹۰-۹۱) تحقیقات نشان می دهد به هنگام یادگیری واژه ، زبان آموز ابتدا به کنترل دریافتی واژه های جدید دست می یابد و آن گاه کنترل فعال آنها را در اختیار می گیرد .

۲-۴٫ سیر تحول آموزش واژه :

بررسی تاریخچه ی آموزش واژه نشان می دهد که در نخستین دهه های قرن بیستم  اهمیت فراوانی به آموزش واژه داده می شد. در آن زمان، در امر آموزش زبان بیش از همه به واژه توجه می شد و اعتقاد بر آن بود که یادگیری زبان دوم /خارجی یعنی یادگیری واژه های آن زبان است( آلن[۶۴]، ترجمه کبیری ، ۱۳۶۶  ،۱۱).

در تدریس نیز تأکید فراوانی بر جمع آوری و از برنمودن واژه ها و تعر یفهای آنها می شد و آزمونهای مربوط به آن نیز محدود به پر کردن جاهای خالی جمله ها با استفاده از واژه های پیشنهادی بود.(رابینسون[۶۵] ،۲۷۵,۱۹۸۹).

در آن دوره ، رایج ترین روشهای آموزش زبان روش دستور- ترجمه [۶۶] و) بود که هر دو آموزش و یادگیری مستقیم تعداد متنابهی واژه را ایجاب رویکرد خواندن[۶۷] می نمود . از سوی دیگر ، در این دوره تلاشهای فراوانی نیز در زمینه ی واژه نگاری [۶۸]صورت گرفت که از جمله دستاوردهای آن می توان به آثار مایکل وست[۶۹] و تورندایک[۷۰] (۱۹۳۶) و لورج[۷۱] (۱۹۴۴) اشاره نمود. در روشهای آموزشی یاد شده، تأکید بسیاری بردستور زبان، واژه ها و خواندن بود و به همین دلیل ، زبان آموزان پس از گذراندن دوره آموزشی ، صرفاً قادر به خواندن و نوشتن بودند و نمی توانستند در گفتگوهای روزانه مشارکت جویند . این امر زمینه ی ظهور روش جدیدی بنام روش شنیداری- گفتاری[۷۲] را در اواخر دهه ی ۱۹۴۰ و اوایل دهه ی ۱۹۵۰ فراهم نمود.

یکی از اصول شنیداری – گفتاری این بود که آموزش واژه باید به کمترین حد برسد زیرا یادگیری تعداد زیادی واژه ، به ویژه در سطح مبتدی ، بیش ترین ظرفیت یادگیری زبان آموز را پر خواهد کرد و مانع از دستیابی به هدف اصلی آموزش خواهد شد. بنابراین ، رواج این روش در دوره ی مذکور ، تأثیر مخربی بر بسط پژوهش های مربوط به واژه و آموزش آن داشت (سیل[۷۳] ،۷,۱۹۹۱-۲۹۶).


[۱] J.S.Falk.

[۲] J.Aitchson

[۳] .R.A. Spear

[۴] utterance.

[۵] . Richards et al.

[۶] L.Bloom Field

[۷] . Minimal Free.

[۸]G.A.Kimble

[۹] N.GarMezy

[۱۰].H.D.Brown

[۱۱] J.Bruner.

[۱۲] .reinforced Practice.

[۱۳] . E.R.Hil gard

[۱۴].Marquis

[۱۵] .Lexical Entries

[۱۶] Matching

[۱۷] . .E.Hatch

[۱۸] . C.Brown

[۱۹] Joan B. Hoddap

[۲۰] .Albert F. Hoddop

[۲۱] . Carl B. Smith

[۲۲] .S.Krashen

[۲۳]R. Mackay

[۲۴] D.A.Wilkins

[۲۵] . M.Mccarthy

[۲۶] A.Vermeer

[۲۷] . K.Chastain

[۲۸] . L.Selinker

[۲۹] B.Laufer

[۳۰]  G.Youle

[۳۱]  Inflection

[۳۲] Derivation

 

[۳۳] . compounding

[۳۴] Borrowing

[۳۵] . V.Framkin

[۳۶] .R.Radman

[۳۷] . Loan Translation

[۳۸] . Extention

[۳۹] . Narrowing

[۴۰] . shortening

[۴۱] Acronym

[۴۲].Abbreviation

[۴۳] .back formation

[۴۴] . clipping

[۴۵] Conversion

[۴۶] Blending

[۴۷]. Coining

[۴۸]Dromatopoeia

[۴۹]Reduplication.

[۵۰] .J.T.Jensen

[۵۱] .content

[۵۲] .Function

[۵۳] . E.V.Clark

[۵۴] .H.H.Clark

[۵۵] .F.Katamba

[۵۶] . Receptive

[۵۷]productive.

[۵۸].J.Haycraft.

[۵۹].E.Hatch

[۶۰]Ch. Brown

[۶۱] .R.Carter

[۶۲] . F.Melka

[۶۳] P.Meara

[۶۴] .V.F.Allen

[۶۵] .P.J.Robinson

[۶۶] .Grammer- Translation

[۶۷] .Reading Approach

[۶۸] . Lexicograrhy

[۶۹] .M.West

[۷۰] .E.L.Thorndike

[۷۱].I.Large

[۷۲].Audio-Lingual

[۷۳] .B.D.Seal

120,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.