تحقیق شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

تحقیق شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

تعداد صفحات :۹۶

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

پدیده خشونت علیه زنان در خانواده بخشی از مجموعه عناصری است که در جامعه شناسی تحت عنوان رویه تاریک زندگی خانوادگی مورد بحث قرار می گیرد . از واژه تاریک دو مفهوم مستفاد می شود . اول مجموعه عناصری نامطلوب در این نهاد بنیادی جامعه بشری که در مقابل مزایای بی شمار خانواده قرار می گیرند و متأسفانه آنها نیز بی شمارند ، به همین علت یک رویه سکّه درخشان خانواده را تاریک می کنند . مواردی چون تبعیضهای ناشی از جنسیت بالحاظ کردن جنبه های فیزیولوژیک ، بیولوژیک ، فرهنگی ، اجتماعی  شامل بی مهری ، پیمان شکنی ، مشاجرات مزمن ، اعمال خشونت به طرق مختلف من جمله ضرب و شتم فیزیکی زنان در این زمره اند . مفهوم دوم واژه تاریک در سایه قرار گرفتن و دور از دید واقع شدن این پدیده های نامطلوب است . به طور نسبی از خانواده به عنوان حریم مقدس و کانون گرم یاد می شود که پاسخگوی بسیاری از نیازهای اساسی بشر است و شاید به سبب همین ویژگیها « حرمت و تقدس » جنبه های آزار دهنده آن در مقایسه با دیگر معضلات بشری کمتر بیان شده است و در نتیجه کمتر مورد بحث قرار گرفته است .
در این تحقیق به بررسی نگرش مردان نسبت به خشونت علیه زنان پرداخته شده است تا مشخص شود که آیا نگرش مردان جامعه آماری ( معلمان ) نگرشی خشونت آمیز است یا خیر . به این دلیل جامعه آماری معلمان را در نظر گرفته ایم چرا که معلّمان قشر تحصیل کرده جامعه می باشند و انتظار می رود که نگرش آنان نسبت به خشونت نگرشی منفی باشد یا دست کم نگرشی معتدل باشد .
در این پژوهش روش تحقیق ، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد . جامعه آماری در این تحقیق عبارت است از کلیه مردان معلم شاغل مقاطع ابتدایی و دبیرستان شهرستان تویسرکان که ۷۰  نفر می باشد . در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای یا مطبق غیر نسبی استفاده شده است . بدین صورت مردان معلم به دو گروه معلم شاغل در مقطع ابتدایی و مردان معلم شاغل در مقطع دبیرستان طبقه بندی شد و از درون هر طبقه نمونه گیری شد که نمونه گیری به روش غیر نسبی انجام شد .
واژه های کلیدی: خشونت، روابط اجتماعی، نگرش، خانواده

فهرست مطالب

مقدمه    ۴
بیان مسئله    ۶
اهمیت موضوع    ۷
هدف از انجام تحقیق    ۸
فایده عملی تحقیق    ۸
ادبیات موضوع    ۹
تاریخچه خشونت علیه زنان در جهان    ۱۰
خشونت علیه زنان به یونان    ۱۱
خشونت علیه زنان در اسپانیا    ۱۲
جایگاه زن در میان اعراب ( خشونت علیه زنان )    ۱۳
خشونت علیه زنان در فرانسه    ۱۶
خشونت علیه زنان در انگلستان    ۱۷
خشونت علیه زنان در آمریکا    ۱۸
تاریخچه خشونت در ایران    ۱۹
جامعه کنونی ایران    ۲۵
۱ ـ حوزه خصوصی    ۲۵
۲ ـ حوزه عمومی    ۲۷
پژوهشهای خارجی انجام شده در زمینه خشونت    ۲۸
مطالعات و تحقیقات داخلی    ۳۴
مطالعات و تحقیات نظری    ۳۴
تحقیقات عملی داخلی    ۳۷
نگرش نسبت به زنان    ۳۹
نگرش نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده    ۳۹
تحقیقات دانشگاهی    ۴۲
بررسی وضعیت خشونت نسبت به زنان در خانواده های تهرانی    ۴۳
نتیجه گیری از تحقیقات داخلی    ۴۷
نظریه های مربوط به تحقیق    ۴۹
۱-نظریه فرهنگی ( هماهنگی فرهنگی )    ۴۹
۲ ـ نظریه خرده فرهنگ خشونت    ۵۱
۳ ـ نظریه نظارت اجتماعی    ۵۳
۴-نظریه کارکرد گرایی    ۵۶
۵ ـ نظریه یادگیری اجتماعی    ۵۸
۶ ـ نظریه ساختار قدرت    ۶۱
نظریه های فمینیستی    ۶۲
نظریه ستمگری جنسی    ۶۴
نظریه نابرابری جنسی    ۶۴
نظریه فمینیستم رادیکال    ۶۵
چار چوب نظری    ۶۸
روش تحقیق    ۷۲
جامعه آماری    ۷۲
فرد مورد مشاهده    ۷۲
نحوه نمونه گیری    ۷۲
ابزار جمع آوری اطلاعات    ۷۲
پایایی و اعتبار پرسشنامه    ۷۳
تکنیک تحلیل داده ها    ۷۳
سؤالات تحقیق    ۷۴
تعاریف نظری    ۷۵
گویه ها    ۷۷
تعاریف نظری و عملی مفاهیم    ۸۱
تعاریف نظری و عملی متغیرها (مشخصات فردی )    ۸۴
تعریف نظری تحصیلات    ۸۵

مقدمه

آسیب ناشی از خشونت شوهران از فشارهایی است که بر زنان وارد می شود . نگاهی سریع و گذار به به تاریخ نشان دهنده عظمت آلام و مصائبی است که به واسطه خشونت مردانه ایجاد شده است . اینگونه خشونت در جنگها ، شکنجه ها و ارتکاب ضرب و شتم مردان در حق مردان زنان ، و کودکان نمود دارد . ضرب و شتم زنان در عین ارزش تلقی شدن در جوامع متداولترین شکل خشونت فیزیکی ، خشونت روانی ، خشونت اجتماعی ، خشونت اقتصادی و خشونت جنسی ، برداشتهای خشونت آمیز نسبت به زن بازتابی است از ارزشها و عقاید اعضا اجتماع که اغلب چندین نسل را در بر می گیرد . و محصول سنتها ، آداب و رسوم : عقاید مذهبی ، قوانین حقوقی و به عبارتی دیگر محصول فرهنگ جامعه است . از عواملی که تبیینهای خشونت مردانه مورد توجه قرار گرفته است .  اقتصاد ، مذهب ، خانواده عوامل شخصی بیولوژیکی می باشد .

الگوهای فرهنگی تاریخی نه تنها خشونت مردان را تحریم نکرده بلکه آن را تشویق نموده است هر چه از نظر فرهنگی خشونت پذیرفته تر باشد و مورد تشویق قرار گیرد در نتیجه این نگرش در مردان برای اعمال خشونت تقویت می شود و نتیجه آن اعمال خشونت توسط مردان در انواع گوناگون علیه زنان می باشد . تا زمانی که فرهنگ جامعه تغییر نکند و نگرش مردان نسبت بر خشونت علیه زنان تغییر نکند پدیده خشونت علیه زنان ادامه خواهد داشت .

متأسفانه  در جامعه کنونی ما هنوز خشونت علیه زنان به وسیله آداب و رسوم ، نگرشهای سنتی و تفاسیر مذهبی توجیه می شود تا حد زیادی این واقعیت پنهان نگه داشته می شود . حتی خود زنان نیز بر اثر فشارهای سنتی هزاران ساله این واقعیت را به عنوان سرنوشت گریز ناپذیر خود پذیرفته اند و برای بسیاری از زنان این مسئله عادی تقلی می شود .

بنابراین در درجه اول باید فرهنگ ما تغییر کند و بالتبع آن نگرش افراد نسبت به خشونت علیه زنان تغییر کند .

در این تحقیق به این سؤال پرداخته شده است که نگرش  مردان معلم شاغل شهر تویسرکان نسبت به خشونت علیه زنان چگونه است ؟


بیان مسئله

پدیده خشونت علیه زنان در خانواده بخشی از مجموعه عناصری است که در جامعه شناسی تحت عنوان رویه تاریک زندگی خانوادگی مورد بحث قرار می گیرد . از واژه تاریک دو مفهوم مستفاد می شود . اول مجموعه عناصری نامطلوب در این نهاد بنیادی جامعه بشری که در مقابل مزایای بی شمار خانواده قرار می گیرند و متأسفانه آنها نیز بی شمارند ، به همین علت یک رویه سکّه درخشان خانواده را تاریک می کنند . مواردی چون تبعیضهای ناشی از جنسیت بالحاظ کردن جنبه های فیزیولوژیک ، بیولوژیک ، فرهنگی ، اجتماعی  شامل بی مهری ، پیمان شکنی ، مشاجرات مزمن ، اعمال خشونت به طرق مختلف من جمله ضرب و شتم فیزیکی زنان در این زمره اند . مفهوم دوم واژه تاریک در سایه قرار گرفتن و دور از دید واقع شدن این پدیده های نامطلوب است . به طور نسبی از خانواده به عنوان حریم مقدس و کانون گرم یاد می شود که پاسخگوی بسیاری از نیازهای اساسی بشر است و شاید به سبب همین ویژگیها « حرمت و تقدس » جنبه های آزار دهنده آن در مقایسه با دیگر معضلات بشری کمتر بیان شده است و در نتیجه کمتر مورد بحث قرار گرفته است .عوامل گوناگون به خشونت علیه زنان دامن می زند .

بسیاری از بدرفتاریها نه برای مردان و نه برای زنان و نه حتی برای قانون گذاران ، بدرفتاری محسوب نمی شود . بلکه حق مرد بر زن به حساب می آید . از جمله اجازه کار زن و تحصیل و ازدواج بیرون رفتن از خانه و … که چنین نگرشی از عوامل موثر در گسترش بدرفتاری و خشونت علیه زنان می باشد . چرا که بر اساس چنین نگرشی مرد حق دارد که مانع از کار تحصیل رفت و آمد زن با سایرین شود و زن حق مخالفت با مرد را ندارد چرا که تصمیم گیرنده اصلی مرد خانواده ا ست . هر چه او بگوید باید اجرا شود و اگر به حرفهایش گوش داده نشود و از اوامر او سرپیچی شود مرد حق دارد اعمال خشونت کند . و هیچ کس او را از این کار منع نمی کند چرا که از دید دیگران زن مقصر است . زن باعث عصبانیت شوهر شده و مجازات  او اشکالی ندارد . چنین نگرشی در طی قرنها به مردان اجازه داده است که بر سونوشت زن حاکم باشند و اگر زن خلاف اراده او رفتار کرد مستحق کتک  است و باید آن را متحمل کند و دم بر نیاورد و آبروی شوهر را حفظ کند و به حرفهای شوهر اگر چه ظالمانه باشد گوش دهد . تقویت نگرشهای سوختن و ساختن و تقبیح مقابله زن با شرایط تحمیلی زندگی و نافرمانی در برابر مرد باعث افزایش قدرت مرد و تشویق و تأیید او برای اعمال خشونت می باشد که ریشه این نگرشها را باید در فرهنگ جامعه جستجو کرد . فرهنگها از جمله عواملی هستند که در تقویت این نگرشها مؤثرند .

در این تحقیق به بررسی نگرش مردان نسبت به خشونت علیه زنان پرداخته شده است تا مشخص شود که آیا نگرش مردان جامعه آماری ( معلمان ) نگرشی خشونت آمیز است یا خیر . به این دلیل جامعه آماری معلمان را در نظر گرفته ایم چرا که معلّمان قشر تحصیل کرده جامعه می باشند و انتظار می رود که نگرش آنان نسبت به خشونت نگرشی منفی باشد یا دست کم نگرشی معتدل باشد .

اهمیت موضوع

از آنجا که خانواده هسته اصلی تشکیل دهنده جامعه می باشد و از آنجائی که سلامت و بقاء جامعه بستگی به سلامت و بقاء خانواده دارد . پس محیط خانواده باید محیطی سالم و عاری از خشونت نسبت به زنان و کودکان باشد چرا که زنان پایه و بقای زندگی خانوادگی می باشند و آسیب رساندن به آنان به معنای تقویت پایه خانواده و بالتبع جامعه خواهد بود خشونت نسبت به زنان ناشی از نگرشهای سنتی و اقتدار گرایانه می باشد و تا زمانی که این پدیده ناشناخته باشد نمی توان به حل خشونت علیه زنان کمک کرد . شناخت و آگاهی نسبت به نگرش مردان درباره خشونت علیه زنان به ما کمک می کند که بفهمیم که آیا هنوز جامعه ما فرهنگ ما ساختار اقتصادی و آموزش و پرورش ما این نگرش را در مردان تقویت می کنند و تأیید می کنند یا این نگرش را تعدیل
کرده اند .

هدف از انجام تحقیق

شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

فایده عملی تحقیق

آگاهی از نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان به ما تصویری از نگرش فرهنگی حاکم بر جامعه می دهد که در واقع نگرش حاصل اعتقادات و ارزشها ، آداب و رسوم و عرفهایی هستند از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند . بنابراین با شناخت نگرش مردان در جهت ارائه الگوهای جدید فرهنگی به ایجاد نگرشهای مثبت نسبت به زنان و از بین بردن پدیده خشونت می توان کمک کرد .

فصل دوم

تاریخچه خشونت علیه زنان در جهان

این واقعیت تلخ ریشه در اعماق تاریخ بشریت دارد . تاریخ زندگی انسان گویای آن است که در طی قرون و اعصار متمادی ، زنان همواره قربانیان اندیشه « پست نگری » در همه ادوار و در نزد ملل و جوامع مختلف بوده اند و همیشه تلاش بر این بوده است که با انکار نقش محوری زنان در جامعه و ارزیابی نادرست از تواناییها و قابلیتهای او ، با تقسیم کار ناعادلانه و ساختاری ، زنان را به سوی مشاغل پست یا درجه دوم سوق دهند . بدون تردید ریشه تمام این تبعیضها و سنتها، عقاید قالبی و پیشداوریهای نادرست را باید در تکوین جوامع اولیه جستجو کرد که متکی بر قاهریت توان جسمی و نوعاً عاری از تفکر و ظرافت و احساس بوده است . بدیهی است که در این روند ، زنان با ویژگیهای خاص جسمی ، رفتاری و عاطفی از جایگاه چندان مستحکمی برخوردارنبوده‌اند . [۱]

تحقیر و کوچک شمری زن که داستانی دراز دارد ، منحصر به منطقه فرهنگ خاص نیست و بسیارند جوامع پدرسالار که زن را شرّی می دانند که از بخت بد قابل اجتناب نیست و به همین علت که نمی توان از او گذشت مردان می کوشند تا حوزه اقتدار ویرا هر چه تنگتر کنند و از زن تصویری معکوس تصویر خود بسازند تا آنجا که مرد ، آفریده خداوند و تجسّم خیر می شود و زن مخلوق شیطان معرفی می شود . [۲]

در ادوار گذشته همواره این اصل مطرح بوده است که زن موجب شقاوت و بدبختی است و هیچ نقش مثبتی در جامعه ندارد . ارسطو را ناقص می دانست و معتقد بود آنجا که طبیعت از آفریدن مرد ناتوان است ، زن را می آفریند و زنان و بندگان از روی طبیعت ، محکوم به اسارت هستند .

اقوام یهود نیز زن را مایه بدبختی و مصیبت می دانستند و وجود او فقط از آن رو قابل تحمل بود که یگانه منبع تولید سرباز به شمار می رفت . یهودیان قدیم به هنگام تولد دختر شمع روشن نمی کردند و مادری که دختری به دنیا می آورد ، می بایست دو بار غسل کند ، اما پسر که به عهد خود با یهود ( که آفریننده تصوّر و خیال قوم یهود بود ) می بالید ، همیشه در نماز خود تکرار می کرد : « خدایا ترا سپاسگزارم که مرا زن و کافر نیافریده ای » . در سرتا سر شرق زنان تا پسری نزاده بودند منفور بودند و اگر پسری می زادند ، تا در میدان جنگ کشته نمی شد ، مورد  احترام واقع نمی شدند حتی افلاطون که با جدیّت و تهوّر فراوان از ورود زن به هر کاری و از برابری زن و مرد در همه موقعیتها پشتیبانی می کرد ، خدا را شکر می کرد که مرد آفریده شده است . » [۳]

در شریعت بودا زن موجودی شریر معرفی شده است که برای فاسد ساختن مرد در درون وی نیرویی تعبیه گردیده است و در آیین هندو ، زن ملک افراد مذکر بوده و پس از مرگ شوهر نیز همواره سوزانیده می شده است . [۴]

خشونت علیه زنان به یونان

زن در نظر یونانیها پست ترین موجود به شمار می آمد به طوری که آقای گوستاولوبون فرانسوی در کتاب تاریخ  تمدن اسلام و عرب به آن اشاره می کند : « یونانیان عموماً زن را موجودی پست می دانستند که تنها برای ادامه نسل و کارهای خانه به درد می خورد زن در قوانین یونان اصلا از خود اختیار نداشت در کوچکی مطیع پدر و در نوجوانی مطیع شوهر و در بیوگی مطیع پسران و اگر پسری نداشته باشد باید مطیع خویشان باشد یعنی نمی شود اختیارش را به دست خودش واگذار نمود . در قوانین یونان هیچ گونه حق وارثی برای زن منظور نشده است . وی در مورد مظلومیت زن در طول تاریخ و حقوق مدنی زوجین این طور می نویسد : زن به هیچ وجه شریک زندگی مرد محسوب نمی شد چون او را دارای قوای کامل بشری نمی دانستند و بیشتر متفکران یونانی معتقد بودند که زن دارای روح جاوید انسانی نیست و بدین جهت حق ندارد بعد از وفات شوهر زندگی کند . [۵]

خشونت علیه زنان در اسپانیا

در جامعه اسپانیایی ها زن به قدری مورد تنفر بود که دست اندرکاران تحریف تورات  معنی یهودیان بین المللی آن روز برای رسمی کردن و موّجه جلوه دادن آن این سخنان را در تورات به عنوان آیات خداوند همانند دیگر تحریفات نوشتند به طوری که آقای گوستاولوبون فرانسوی آن را در کتاب تاریخ تمدن اسلام و عرب در صفحه ۵۰۷ آورده است می نویسد : « نظر تورات نظر نسبت به زن بهتر از نظریه هندیها نیست . از آن جمله در سفر جامعه آمده است : « زن تلختر از مرگ است » [۶]

جایگاه زن در میان اعراب ( خشونت علیه زنان )

زن در نزد اعراب مانند کالای خرید و فروش می شد و از هر گونه حقوق فردی اجتماعی و حق ارث محروم بود . غالباً از بیم قحطی و احیاناً ترس از آلودگی، دختران خود را در روز اول تولد سر می بریدند و یا از بالای کوه پرتاب می کردند و گاهی در میان آب غرق می کردند . أسف بارتر از همه نظام ازدواج آنان بود که روی هیچ حساب و اساسی نبود مثلاً برای خالی کردن شانه از زیر بار مهریه زنان را اذیت می کردند و چنانکه زنی بر خلاف عفّت رفتار می نمود مهریه او تعلق نمی گرفت. خداوند در قرآن کریم در سوره نحل آیات ۶۰ ـ ۵۸ اینطور وضعیت اعراب را بیان می کند:

« و چون به یکیشان مژده دختر دهند ، سیه  روی و خشمگین گردد و از شرم این مژده از مردم پنهان می شود که آیا با خواری نگاهش دارد و یا در خاک نهانش کند آگاه باشید که بد داوری می کنند . » آقای گوستاولوبون ضمن تأیید موضوع دخترکشی اعراب می نویسد : « پیش از آمدن اسلام مردها زن را موجودی می دانستند متوسط ، میان حیوان و انسان یعنی او را فقط وسیله ای برای پیدایش نسل و خدمتکاری می دانستند . دختردار شدن را برای خود نیک می دانستند ، رسم دختر کشی شایع شده بود و دخترها را زنده به گور می کردند . [۷]

بقایای باستان شناسی از ده هزار سال پیش گویای پرستش الهه های زن و نمایانگر این واقعیت است که در جوامع آن روزی  زنها از نظر اجتماعی و رفاهی در موقعیتی مساوی زندگی می کردند . از چهار هزار سال قبل  از میلاد مسیح به بعد بود که مردان شروع به پدرسالاری و برتری فروشی با توسل به زور کردند . مردان ادعا می کردند که بزرگ مرد هستند و به همین دلیل منابع و حاصل زحمات دیگران را تصاحب می نمودند . از آن زمان تاکنون زنها سیر نزولی طی کرده اند . زنها احتمالاً اولین برده ها بودند و با آنکه زنان نخبگان در دولتهای اولیه قدرت زیادی داشتند ، با وجود این تابع مردان هم طبقه خود بودند . [۸]

حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح سرزمینهایی که اروپا را تشکیل می دادند بی خدا بودند . خدا مؤنث بود انواع اسطوره های آفرینش بر حول الهه ای  می گشت که قدرتمند بود و خداوند مادر علاقه ای به مجازات مخلوقات نداشت . وقتی زنان عهده دار همه امور بودند مردها را کتک نمی زدند و هرگز به ذهنشان نمی رسید که روزی از مردها کتک بخورند اصولاً کتک زدن را درست نمی دانستند . مردان موظف به شکار و ماهیگیری و جمع آوری آذوقه بودند و از حدود و ثغور مرزهایشان در برابر متجاوزین دفاع می کردند مشروط بر اینکه اصل حکومت مادر شاهی را زیر پا نگذارند ، در آن مقطع از تاریخ برای مردان نقشی در آفرینش قایل نبودند . مردها معشوق به شمار می آمدند . مردها اسباب خشنودی زنان بودند . آنها پدر محسوب نمی شدند ، تنها زنان بودند که فرزند می زاییدند مردان قبیله به زنان احترام می گذاشتند و از آنها می ترسیدند و از قوانین مادر شاهی اطاعت می کردند . اما وقتی که مرد از نقش خود در مقاربت جنسی آگاه شد ، نقش مرد به تدریج بالا گرفت و نقش زنان فروکش کرد . [۹]

در اسطوره یونانیها الهه همه چیز یک زن بود « اوری نوم »، او از چائوس برخاست و تصمیم به آفرینش باد شمال گرفت و آن را به  میان دستانش  مالش داد و از این عمل او مار بزرگی صورت خارجی پیدا کرد .  افیون الهه به رقص پرداخت و آنقدر به این کار ادامه داد تا مار به حرکت درآمد تا با او جفت شد در این زمان الهه تخم جهان را بر زمین گذاشت و در انتظار ماند تا مار روی تخم بخوابد . از این تخم تمام عالم هستی بیرون آمد . در اینجا خدای مار نمایانگر پدر است . این پدر به شکلی که در کتب عهد عتیق آمده است متفاوت است، او آنقدرها مهم نیست . قدرت اندکی دارد در حالیکه زن و شوهر در کوه المپ زندگی می کنند افیون مدعی می شود که جهان او را آفریده و این ادعا به قدری اوری نوم را ناراحت می کند که با پاشنه پا بر فرق سرش می کوبد و او را به غارهای تاریک زیر زمین تبعید می کند .

قرنها بعد نویسندگان عبرانی  اسطوره آفرینش خود را ساختند . در اسطوره آنها نیز مار چهره شاخصی است . در اسطوره آنها نیز مار به دست جهووا مجازات می شود . زن در این جا البته حواست . خداوند سختگیر برای او مجازاتی در نظر گرفته بود : اندوه آنها را زیاد می کنم ، باید باردار شوند و با درد بچه بزایند و مردان بر آنها حکومت کنند و برای اطمینان خاطر از اینکه مردان می دانستند که به خاطر وسوسه زن به خوردن میوه ممنوعه به این جهان فرستاده شده اند سطوری به مجازات آدم اضافه کردند « چون به سخن گوش ندادی و از میوه ممنوعه خوردی نفرین و مجازات می شوی و بدین ترتیب ماجرای آدم و حواست  مستمسکی شد تا در دنیای غرب و در دنیایی مسیحیّت زنان را مورد ظلم و جور قرار بدهند. در این  میان زن ذاتاً شیطان معرفی می شود این گونه بود که مقامات کلیسا در روزگاران قدیم خشونت در ازدواج را توصیه می کردند . یکهزار سال بعد از میلاد مسیح ، موضوع مقام و موقعیت زنان یکبار و برای همیشه حل و فصل گردید و این زمانی بود که «گرایتان ژوری » اهل بلونا اولین قانون پردوام و پایای کلیسا را گذاشت. بر  اساس این قانون زنان باید از شوهران خود اطلاعات کنند . تصویر خداوند تنها در مردان است و زنها در تصویر خداوند آفریده شده اند . آدم حوا را راهنمایی کرد . از این رو درست این است که زن تحت کنترل مرد قرار گیرد تا با راهنمایی و هدایت مرد دیگر اقدام به خطا نکند . حکمرانان کلیسا به این نکته توجه نکردند که بسیاری از مطالبی که آنها درس می دادند گفته ها و تعالیم مسیح نبود . آنها روحیه مهر انگیز عیسی را به تدریج به شکل دیگری تفسیر کردند و اصولاً می توان گفت که مسیحیّت پایه گذار کتک زدن به زنان شد . در کتابی مربوط به دوران قرون وسطی که هم اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود . «جی . جی کولتون » مورّخ با توجه به شرایط موجود توضیح داده است که مرد برای اصلاح زنش را باید کتک بزند .

خشونت علیه زنان در فرانسه

در فرانسه یکی از با نفوذ ترین شخصیتهایی که تا به حال وجود داشته است ناپلئون بناپارت بوده است که قانون مدنی فرانسه را نوشته است . گر چه قانون و مرامنامه مدنی ناپلئون آزادیهای را برای جمعی از محرومان آن زمان در پی داشت ، برای زنان و به ویژه زنان شوهردار محدودیتهایی را قائل گردید . در دوران آریستو کراسی قدیم زنها از آزادی عمل بیشتری برخوردار بودند و تاثیر قابل ملاحظه ای بر شرایط اجتماعی خود داشتند و به موجب قانون حق مالکیت و دارائی داشتند . انقلاب فرانسه ( ۹۹ ـ ۱۷۸۹ ) بر حقوق آنان افزود اما وقتی ناپلئون به قدرت رسید ،  شرایطی ایجاد شد که زنان تا قبل از ازدواج در مالکیت پدر و بعد از ازدواج در مالکیت شوهر خود قرار گرفتند . به اعتقاد ناپلئون تنها در سه مورد زن حق داشت از شوهر خود تقاضای طلاق کند. (زنای محصنه، اقدام برای به قتل رساندن همسر ناتوانی جنسی مرد) کتک خوردن زن دلیل کافی برای طلاق نبود . ناپلئون در تعیین حقوق زنان و مردان به تورات اشاره می کند . وقتی کسی از او پرسید ، این قانون را از کجا آورده ای ؟ ناپلئون به راحتی جواب داد و مگر نشنیده ای که فرشته به زن دستور دارد که از شوهرش اطاعت کند . [۱۰]

خشونت علیه زنان در انگلستان


[۱] مولاوردی ، شهیندخت ؛ علل و ریشه های خشونت علیه زنان پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق دانشگاه علامه طباطبایی .

[۲] ستاری ، جلال ؛ سیمای زن در فرهنگ ایران ؛ ( چاپ اول ۱۳۷۳ ) ص ۲۳۳ .

[۳] ویل ، دورانت با لذات فلسفه و مترجم : عباس زریاب خویی چاپ پنجم ( تهران ۱۳۶۹ ) ص ۱۴۸ .

[۴] نقمایی ، حسام ؛ حقوق زن و در تاریخ شرایع ؛ چاپ بدیع ( تهران ۱۳۴۲ ) ص ۳۵ .

[۵] طاهری ، ابراهیم ؛ بررسی مقام زن ، چاپ زمان ۱۳۷۵ ص ۶۱ .

[۶] طاهری : ابراهیم ؛ برسی مقام زن ؛ چاپ زنان ۱۳۷۵ ص ۶۷ .

[۷] طاهری ، ابراهیم ص ۱۴۵ ،  ۱۴۴ ،  ۱۴۳  .

[۸] فرنچ ، مارلین با جنگ علیه زنان ترجمه : توراندخت متون مالکی : انتشارات علمی ۱۳۷۳ ص ۱۵ ، ۱۴ .

[۹] روی ، ماریا ؛ زنان کتک خورده  ترجمه مهدی قراچه داغی ۱۳۷۵ ص ۱۸۲ .

[۱۰] روی : ماریا ؛ زنان کتک خورده ترجمه مهدی قراچه داغی ص ۱۹۰ ، ۱۸۹ .

90,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق عوامل مؤثر در پرخاشگری نوجوانان و نقش آنها در روابط اجتماعی
  • تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر خشونت علیه زنان ازدواج کرده
  • مقاله بررسی و شناخت خشونتهای زنان علیه مردان، گزارش شده در روزنامه های کشور
  • مقاله زن از دیدگاه آمار جهانی
  • مقاله خشونت علیه زنان
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.