عنوان :
مقاله آثار فردی و اجتماعی طلاق
تعداد صفحات : ۲۱
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
چکیده:
خانواده در وسیعترین مفهوم کلمه، خاستگاه اعضای خویش است و پناهگاه آنان، نهادی است با احکام و سلسله مراتبی که به همگان احساس امنیت می بخشد. خانواده، طی هزاران سال، پایدارترین و موثرترین وسیله حفظ ویژگیهای مشخص فرهنگ مردم بوده است و عامل انتقال این ویژگیها به نسلها ی بعد.
اما امروزه این ارتباط به سستی گراییده، زیرا خانواده به گونه فزاینده ای با نیروهای نا یگانه زندگی امروزین رویا رو شده است. زندگی در شهرهای صنعتی و تحرک جغرافیایی روز افزون، موجب کاهش کارکرد های خانواده گردیده است و از آنجا که زن و شوهر برای تامین نیازمندیها خدمات مورد نیازشان، دیگر تنها به خانواده، متکی نیستند، بریدن پیوند زناشویی در یک محیط صنعتی شهری، بسیار آسانتر از یک جامعه کشاورزی است. داغ طلاق در جامعه های صنعتی امروزی، ننگ بزرگی نیست. طلاق برای زوجی که دیگر نمی توانند با هم زندگی کنند، به صورت راه حل جامعه پسندی در آمده است. طلاق به عنوان یک مساله اجتماعی، یکی از مهمترین پدیده های حیاتی انسان است . طلاق در ابعاد گوناگون تاثیر فزایندهای در زندگی انسانها می گذارد.
موضوع انحلال خانواده که یکی از مسائل تاسف بار جوامع امروزی است، آثار و خسارات وارده آن بر پیکر جوامع، غیر مادی و جبران ناپذیر تلقی می شود .
طلاق به هر دلیلی که باشد اعم از درست یا نادرست، پیامد هایی دارد که هم بر مرد وهم بر زن ، آثار فردی و اجتماعی بسیاری دارد. مشکلات اقتصادی، روانی، و عاطفی ایجاد می کند. و نیز تاثیر طلاق بر فرزندان بسیار سنگین و اسف بار است زیرا محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک، آنها را از بسیاری از مواهب و مزایای خانوادگی محروم ساخته و می سازد.
واژه های کلیدی: خانواده، طلاق، آثار فردی و روانی، آثار اجتماعی، فرزندان، پیامد های طلاق
فهرست مطالب
چکیده ۴
تعریف خانواده ۵
ازدواج ۵
از هم گسیختگی خانواده ۶
دلایل افزایش طلاق ۷
پیامدهای طلاق برای همسران ۹
پیامد های طلاق برای فرزندان ۱۲
الف) مشکلات فرزندان طلاق در خانواده های تک سرپرست ۱۳
ب) متغییر های تاثیر گذار بر تجربه فرزندان از طلاق ۱۵
مشکلات فرزندان طلاق در خانواده های ناتنی ۱۹
فهرست منابع ۲۱
فهرست منابع:
۱) آثار فردی و روانی طلاق از دیدگاه اسلام – شهروز علیپور – ۱۳۸۴
۲) جامعه شنا سی ( مفاهیم کلیدی) – تالیف دکتر منصور قنادان، دکتر ناهید مطیع، دکتر هدایت الله ستوده – انتشارات آوای نور – ۱۳۸۸
۳) اسلام و جامعه شنا سی خانواده – حسین بستان ( نجفی) و همکاران – پژوهشگاه حوزه و دانشگاه- پاییز ۱۳۸۷
تعریف خانواده:
خانواده پایه اساسی اجتماع و سلول سازنده زندگی و حیات بشری است و در وسیعترین مفهوم کلمه، خاستگاه اعضای خویش و پناهگاه آنان است. پناهگاهی که نخستین تجربه انسان برای «اجتماعی زیستن» در آن صورت می گیرد . از خانواده است که فرد بر می خیزد و به خانواده است که فرد روی می آورد، تا در آنجا با گروهی که با یکدیگر پیوندی نزدیک و صمیمی دارند، آرام گیرد.
خانواده از مهمترین و کهن ترین واحد اجتماعی است که بر نهادی به نام ازدواج بنیاد نهاده شده است.
هر وقت دو نفر با هم ازدواج می کنند و یا فرزندی به دنیا می آید، موج تازه ای در داخل شبکه خویشاوندی ایجاد می شود و این موج جدید است که شمار زیادتری از خویشاوندان را نیز به هم پیوند می دهد.
خانواده گروه متشکل از افرادی است که از طریق پیوند زناشویی، همخونی یا پذیرش فرزند با یکدیگر به عنوان : زن، مادر ، شوهر، برادر، خواهر، فرزند در ارتباط متقابل هستند. فرهنگ مشترکی پدید می آورند و در واحد خاصی زندگی می کنند.
خانواده عبارت است از یک واحد اجتماعی مشتمل بر دو یاچند نفر که با هم زندگی می کنند و از طریق ون، ازدواج یا فرزند پذیری به هم پیوند می خورند. خانواده،کارکردهایی را فراهم می آورد که برای بقای جامعه ضروری است. از این رو، خانواده به مجموعه ای از افراد گفته می شود که در فضای مشترک زندگی می کنند و سه خصوصیت، زندگی مشترک آنها را تحت عنوان « خانواده» مرزبندی می کند:
۱) تولید مثل ۲) اقتصاد ۳) اجتماعی کردن فرزندان
ازدواج:
ازدواج یک نهاد اجتماعی است و به عنوان پیوندی تعریف می شود که میان یک مرد و یک زن برقرار می گردد تا بچه هایی که آن زن به دنیا می آورد، فرزندان مشروع والدین شناخته شوند. نکته اصلی این است که ازدواج روابط اجتماعی و حقوقی و وظایف تازه ای را میان زوج ازدواج کرده و خویشاوندانشان برقرار می سازد و حقوق و منزلت فرزندان را در هنگام تولد نیز تعیین می کند.
زیر بنا و هسته اصلی ازدواج یک نیاز بیولوژیکی و زیستی است و تا آنجا که تاریخ نشان می دهد، هیچ جامعه ای انسان را در ارضای این نیاز بیولوژیکی به حال طبیعی و (حیوانی) خود رها نکرده است، بلکه همیشه از طریق هنجارهایی که وضع کرده است ، نوعی کنترل اجتماعی بر آن اعمال نموده و شیوه های مجاز بر آوردن آن را از جنبه های مختلف تعیین کرده است.
از هم گسیختگی خانواده
با اینکه هیچ انسانی به انگیزه طلاق ازدواج نمی کند ، اما این پدیده در تمامی جامعه های بشری دیده می شود. طلاق مانند فقر و شکست یک راه حل است و هنگامی که یک زوج هزارتوی روابط مادی و معنوی خود هر دم به علامت سوال می رسند، یا زمانی که همه راهها به بن بست ختم می شود، می توان از آن به عنوان آخرین راه حل” نام برد.
طلاق از جمله پدیده های ناهنجاری است که برای اقدام به آن دفاعیه مسئول و محکم لازم است، متاسفانه در بسیاری موارد این استدلال وجود ندارد و به عبارتی توهمات و ناآگاهی عامل تلاشی خانواده، این اساسی ترین، نهاد بشری است.
خانواده در وسیعترین مفهوم کلمه، خاستگاه اعضای خویش است و پناهگاه آنان، نهادی است با احکام و سلسله مراتبی که به همگان احساس امنیت می بخشد. خانواده، طی هزاران سال، پایدارترین و موثرترین وسیله حفظ ویژگیهای مشخص فرهنگ مردم بوده است و عامل انتقال این ویژگیها به نسلها ی بعد.
اما امروزه این ارتباط به سستی گراییده، زیرا خانواده به گونه فزاینده ای با نیروهای نا یگانه زندگی امروزین رویا رو شده است. زندگی در شهرهای صنعتی و تحرک جغرافیایی روز افزون، موجب کاهش کارکرد های خانواده گردیده است و از آنجا که زن و شوهر برای تامین نیازمندیها خدمات مورد نیازشان، دیگر تنها به خانواده، متکی نیستند، بریدن پیوند زناشویی در یک محیط صنعتی شهری، بسیار آسانتر از یک جامعه کشاورزی است. داغ طلاق در جامعه های صنعتی امروزی، ننگ بزرگی نیست. طلاق برای زوجی که دیگر نمی توانند با هم زندگی کنند، به صورت راه حل جامعه پسندی در آمده است. بسیاری از دولتها با تصویب قوانینی در جهت تسهیل تشریفات قانونی طلاق، این احساس عمومی را تقویت کرده اند.
دگرگونیهای اساسی در طی یک قرن اخیر در ساختار و روابط خانوادگی روی داده است که موجب شده است تا نرخ طلاق روی به فزونی نهد، چنانکه در سال ۱۹۶۹ در پی تصویب قوانینی در اروپا، زمینه طلاق آسان گردید و از آن تاریخ به بعد است که ما همواره شاهد افزایش روز به روز از هم گسیختگی خانواده ها هستیم.
دلایل افزایش طلاق را می توان این چنین برشمرد:
۱) انتظارات ازدواج:
امروزه مردم انتظارات آرمانی از ازدواج دارند، چنانکه آنها به خاطر ” عشق ” ازدواج میکنند، در گذشته اهمیت بیشتری به آرزوهای والدین داده می شد و انتظارات افراد از ازدواج بسیار محدود بود و عشق و دوست داشتن مفهوم چندان با اهمیتی نداشت.
۲) دگرگونی در نگرشهای زنان:
امروزه در اروپا زنان با ازدواج های ناخواسته موافق نیستند و اگر ازدواجی را نا مناسب ببینند، سریعا در خواست طلاق می کنند. به همین دلیل ۲/۳ در خواستهای طلاق به وسیله زنان ارائه می شود.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
