عنوان :
تعداد صفحات : ۱۸
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
اخلاق مجموعه صفات روحی و باطنی انسان است و به گفته بعضی از دانشمندان ، گاه به بعضی از اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی می شود ، نیز اخلاق گفته می شود ( اوّلی اخلاق صفاتی است و دومی اخلاق رفتاری )
مهم ترین امتیازات مکتب اخلاقی اسلام کاملا روشن است : «اساس این مکتب اخلاقی ، ایمان به خداوندی است که کمال مطلق و مطلق کمال است و فرمان او بر تمام جهان هستی جاری و ساری است و کمال انسانها در این است که پرتوی از صفات جمال و جلال او در خود منعکس کنند و به ذات پاکش نزدیک و نزدیکتر شوند.»
ولی این به آن معنا نیست که صفات اخلاقی در بهبودی حال جامعه و نجات انسانها از چنگال بدبختیها بی اثر است ؛ بلکه در یک جهان بینی صحیح اسلامی عالم هستی یک واحد به هم پیوسته است ، واجب الوجود قطب این دایره و ماسوای خدا همه به او وابسته و پیوسته ودر عین حال با هم منسجم ودر ارتباطند.بنابر این ، هر چیز سبب صلاح حال فرد باشد سبب صلاح حال جامعه ، و هر چیز که در صلاح جامعه موثّر باشد در صلاح فرد نیز موثّر است .
به تعبیر دیگر ، ارزشهای اخلاقی تاثیر دو گانه دارد ، هم فرد را می سازد، هم جامعه را.و آنها که تصوّر می کنند همیشه مسائل اخلاقی چیزی است که هدف در آن غیر باشد نه خویشتن ، در اشتباه برزگی هستند زیرا مصلحت این دو در واقع از هم جدا نیست و جدایی این دو از یکدیگر تنها در مقاطع محدود و کوتاه مدت است .
آیا اخلاق خوب و بد و رذائل و فضائل جنبۀ مطلق دارد ؛ یعنی ، مثلاً شجاعت و فداکاری و تسلّط بر نفس در هر زمان و هر مکان بدون استثناء خوب است ، یا خوبی و ،
بدی این صفات نسبی است ، در پاره ای از جوامع و بعضی از زمانها و مکانها خوب در حالی که در جامعه یا زمان و مکان دیگر ، بد است ؟
در این مقاله درباره نسبی یا مطلق بودن اخلاق بحث می شود.
واژه های کلیدی: اخلاق، نسبیت، اخلاق مادّیگری، اسلام
پیشگفتار : ۱
تعریف علم اخلاق : ۲
تاریخچه علم اخلاق : ۳
مکتبهای اخلاقی ۳
١- اخلاق در مکتب خدا پرستان ۵
٢- اخلاق مادّیگری ۶
٣- اخلاق از دیدگاه فلاسفه عقلی ۷
۴- اخلاق در مکتب غیر گرایان ۷
۵- اخلاق از دیدگاه وجدان گرایان ۷
نتیجه : ۹
اخلاق و نسبیّت ۱۰
اسلام نسبی بودن اخلاق را نفی می کند ۱۲
منابع و مآخذ ۱۵
نام کتاب : اخلاق در قرآن
نوشته : آیه الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
مسائل اخلاقی در هر زمان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده ولی در عصر و زمان ما اهمیت ویژه ای دارد ، زیرا :
١. از یک سو عوامل و انگیزه های فساد و انحراف در عصر ما از هر زمانی بیشتر است و اگردر گذشته برای تهیه مقدمات بسیاری از مفاسد اخلاقی هزینه ها و زحمتها لازم بود در زمان ما از برکت پیشرفت صنایع بشری همه چیز در همه جا و در دسترس همه کس قرار گرفته است !
٢. ازسو ی دیگر ، با توجّه به این که عصر بزرگ شدن مقیاسهاست و آنچه در گذشته بطور محدود انجام می گرفت در عصر ما به صورت نا محدود انجام می گیرد، قتل و کشتار انسانها به برکت وسایل کشتار جمعی ، و مفاسد اخلاقی دیگر به کمک فیلمهای مبتذلی که از ماهواره ها در سراسر دنیا منتشر می شود و اخیراً که به برکت « اینترنت» هر گونه اطّلاعات مضر در اختیار تمام مردم دنیا قرار می گیرد ، مفاسد اخلاقی بسیار گسترش پیدا کرده ومرزها را در هم شکسته و تا اقصا نقاط جهان پیش می رود تا آنجا که صدای بنیانگذاران مفاسد اخلاقی نیز در آمده است.
اگر در گذشته تولید مواد مخدر در یک نقطه ، یک روستا و حداکثر شهرهای مجاور را آلوده می کرد امروز به کمک سوداگران مرگ به سراسر دنیا کشیده می شود.
٣.از سوی سوم ، همان گونه که علوم و دانشهای مفید و سازنده در زمینه های مختلف پزشکی و صنایع و شوون دیگر حیات بشری گسترش فوق العاده ای پیدا کرده ، علوم شیطانی و راهکارهای وصول به غیر انسانی و غیر اخلاقی نیز به مراتب گسترده تر از سابق شده است به گونه ای که بدارند گان فساد اخلاق اجازه می دهد از طرق مرموزتر و پیچیده تر گاه ساده تر و آسانتر به مقصود خود برسند.
در چنین شرایطی توجّه به مسائل اخلاقی و علم اخلاق از هر زمانی ضروری تر به نظر می رسد و هر گاه نسبت به آن کوتاهی شود فاجعه یا فاجعه هایی در انتظار است.
اندیشمندان دلسوز و عالمان آگ باید همگی دست به دست هم دهند و برای گسترش اخلاق در دنیای امروزکه اخلاق به خطرافتاده تا آن حدکه بعضی آن را بکلّی انکار کرده یاغیرضروری دانسته اند و بعضی دیگر هر کار و خصلتی که انسان را به خواسته سیاسی اش بر ساند اخلاق شمرده اند ، تمام تلاش و کوشش خود را به کار گیرند.
در این جا لازم است قبل از هر چیز به سراغ تعریف اخلاق برویم ؛«اخلاق» جمع «خلق» (بر وزن قفل) و «خلق» . (بر وزن افق ) می باشد ، به گفته « راغب» در کتاب « مفردات » ، این دو واژه به یک ریشه باز می گردد ، خلق به معنی هیئت و شکل و صورتی است که انسان با چشم مبیند و خلق به معنی قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده می شود.
بنابر این می توان گفت : « اخلاق مجموعه صفات روحی و باطنی انسان است » و به گفته بعضی از دانشمندان ، گاه به بعضی از اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی می شود ، نیز اخلاق گفته می شود ( اوّلی اخلاق صفاتی است و دومی اخلاق رفتاری ).
******
بی شک بحث های اخلاقی از زمانی که انسان گام بر روی زمین گذارد آغاز شد ، زیراما معتقدیم که حضرت آدم (ع) پیامبر خدا بود، نه تنها فرزندانش را با دستورهای اخلاقی آشنا ساخت بلکه خدوانداز همان زمانی که او را آفرید و ساکن بهشت ساخت مسائل اخلاقی را با اوامر و نواهی اش به او آموخت.
سایر پیامبر الهی یکی پس از دیگری به تهذیب نفوس و تکمیل اخلاق که خمیر مایه سعادت انسانها است پرداختند ، تا نوبت به حضرت مسیح (ع) رسید که بخش عظیمی از دستوراتش را مباحث اخلاقی تشکیل می دهد ، و همه پیروان و علاقه مندان او ، وی را به عنوان معّلم بزرگ اخلاق می شناسد.امّا بزرگترین معّلم اخلاق پیامبر اسلام (ص) بود و در میان فلاسفه نیز بزرگانی بودند که به عنوان معّلم اخلاق از قدیم الاّیام شمرده می شدند ، مانند : افلاطون ، ارسطو ، سقراط و جمعی دیگر از فلاسفه یونان .
در علم اخلاق مکاتب فراوانی است که بسیاری از آنها انحرافاتی است و به ضدّ اخلاق منتهی می شود ، و شناخت آنها در پرتو هدایتهای قرآنی کار مشکلی نیست ؛ قرآن می گوید :
وَ اَنَّ هذا صِراطِی مُستَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَقَرَّقَ بّکُم عَن سَبِیلِه ذالِکُم وَ صّاُکم بِه لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ . (سوره انعام، آیه١۵٣)
آیه فوق که بعد از ذکر بخش مهـّمی از عقاید و برنامه های علمی و اخلاقی اسلام در سوره انعام آمده، ومشتمل بر فرمانهای دهگانه اسلامی است ، می گوید : « به آنها بگو این راه مستقیم من است، از آن پیروی کنید و از راههای مختلف (وانحرافی) پیروی مکنید که شما را از راه حق دور می سازد؛ این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش فرموده تا پرهیزگار شوید. »
مکتب های اخلاقی همانند سایر روشهای فردی و اجتماعی از « جهان بینی » و دید گاههای کلّی درباره جهان آفرینش سر چشمه می گیرد و این دو، یک واحد کاملا به هم پیو سته و منسجم است.
آنها که «جهان بینی» را از «ایدئولوژی» (و« هستها » رااز « بایدها») جدا می سازند و می گویند رابطه ای بین این دو نیست زیرا جهان بینی و هستها از دلائل منطقی و تجربی سر چشمه می گیرد در حالی که « بایدها» و« نبایدها » یک سلسله فرمانها و دستورها است، ازیک نکته مهـم غفلت کرده اند، و آن این که: فرمانها و« بایدها » هنگامی حکیمانه است که رابطه ای با « هستها » داشته باشد ، وگرنه امور اعتباری بی محتوا و غیر قابل قبولی خواهدبود.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .