عنوان :
تعداد صفحات : ۲۲
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
خداوند سبحان در قرآن مجید فلسفه ازدواج را آرامش روح و روان و ایجاد پیوند دوستى و محبت بیان مى کند و این را از نشانه هاى خود مى خواند: (ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها وجعل بینکم موده ورحمه;۳ از نشانه هاى او این است که براى شما همسر آفرید تا با او آرام بگیرید و میان شما مهر و محبت قرار داد.)
اسلام با در نظر گرفتن نیازهاى واقعى و طبیعى انسان از یک سو و با عنایت به مصالح فرد و اجتماع از دیگرسو, ازدواج را به عنوان بهترین راه و مناسب ترین شیوه برگزید. اسلام, آدمى را از تنهایى و تجرد نهى مى کند و براى تأمین و ارضاى غریزه جنسى او, ازدواج را راه کار عملى مى داند و حتى در مواردى که خطر انحراف و فساد وجود دارد, ازدواج را بر او واجب و ضرورى مى داند.
واژه های کلیدی: ازدواج، اسلام، گزینش همسر، خانواده
مقدمه ۱
فلسفه ازدواج ۲
آثار ازدواج ۳
معیارهاى گزینش همسر ۳
ازدواج در اسلام ۴
اهداف والاى ازدواج در اسلام ۵
خانه پاک ۵
اهداف والاى ازدواج در اسلام ۷
بدترین مردم ۷
شکوفائى استعداد ۹
کوشش براى خانه و خانواده عبادت است ۱۲
در مسئله ازدواج والاترین هدف را منظور داشته باشید ۱۴
نظام خانواده در مغرب زمین ۱۷
منابع ۲۱
۱٫ اخلاق جنسى در اسلام و جهان غرب, استاد شهید آیهاللّه مطهرى.
۲٫ نظام حقوق زن در اسلام, استاد شهید آیهاللّه مطهرى.
۳٫ جوان از نظر عقل و احساسات, مرحوم محمدتقى فلسفى.
۴٫ بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات, مرحوم محمدتقى فلسفى.
۵٫ ازدواج در اسلام, آیهاللّه مشکینى.
۶٫ آیین همسردارى, آیهاللّه امینى.
پاورقیها:
۱ـ اصول کافى, ج۵, ص۳۲۸, حدیث۲٫
۲ـ بحارالانوار, ج۱۰۳, ص۲۲۰٫
۳ـ روم(۳۰) آیه ۲۱٫
۴ـ اصول کافى, همان, ص۴۰۱, حدیث۱٫
۵ ـ مستدرک الوسائل, ج۲, ص۵۳۱, حدیث۲۱٫
زمان و با رشد فیزیکى جسم, نیرومندتر مى شود و سرانجام به صورت میل و غریزه جنسى, ظهور و بروز پیدا مى کند. به همراه بلوغ جنسى, سایر غرایز خفته نیز در وجود جوان بیدار مى شود. بلوغ, عواطف و احساسات جوان را شکوفا مى کند, او را با دنیاى جدیدى آشنا مى سازد و جوان در خود احساس تازه اى را مى بینید.
غریزه جنسى, یک خواسته طبیعى است که باید به درستى و به طور صحیح به آن پاسخ داده شود, زیرا در غیر این صورت, اثرات نامطلوبى را در پى خواهد داشت. همان طور که نمى توان این خواسته طبیعى و خدادادى را نادیده انگاشت و یا آن را سرکوب کرد, چرا که باعث بروز بحران هاى روحى و اخلاقى در فرد مى شود, همان گونه نیز نمى توان آن را بى قید و شرط و آزاد گذاشت, زیرا آدمى را به منجلاب فساد اخلاقى مى کشاند و از راه صحیح زندگى خارج مى کند.
منطقى نیست که بگوییم این میل, تنها براى لذت جویى و هوس رانى است, چرا که غرض خداوند از ایجاد این کشش و جاذبه جنسى, علاوه بر لذت جویى زن و مرد از یک دیگر, تولید و بقاى نسل, ایجاد مهر و محبت و آرامش و سکون روح و روان هریک از آنان است که با ازدواج میسر است.
شاید بعضى افراد هنگام ازدواج این سؤال در ذهنشان نقش ببندد که چرا انسان ازدواج مى کند و به عبارت دیگر, فلسفه ازدواج چیست؟
خداوند سبحان در قرآن مجید فلسفه ازدواج را آرامش روح و روان و ایجاد پیوند دوستى و محبت بیان مى کند و این را از نشانه هاى خود مى خواند: (ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها وجعل بینکم موده ورحمه;۳ از نشانه هاى او این است که براى شما همسر آفرید تا با او آرام بگیرید و میان شما مهر و محبت قرار داد.)
اسلام انتخاب همسر را به عهده هریک از پسر و دختر گذاشته تا با واقع بینى, مآل اندیشى,تفکر و مشورت با والدین و افراد مطمئن, همسر خود را انتخاب کنند. جوانى که هنوز فراز و نشیب هاى زندگى و سختى ها و مشکلات فرا روى آن را به طور کامل تجربه نکرده, نباید خود را بى نیاز از مشورت با خانواده و بزرگ ترها بداند. ضمن این که بزرگان خانواده نیز نباید به حقوق فرزندان خود بى اعتنا و بى تفاوت باشند. البته پدر و مادر و بزرگان باید راهنماى آنان باشند, اما تصمیم گیرى نهایى را باید خود پسر و یا دختر بگیرند.عن ابن ابى یعفور عن ابى عبدالله(ع) قال: (قلت له: انى ارید ان اتزوج امراهً و اِنّ ابویّ ارادا غیرها قال تزوّج التى هویت ودع التى یهوی ابواک;۴ ابن ابى یعفور مى گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: من مى خواهم با زنى ازدواج کنم, ولى پدرم و مادرم زن دیگرى را مى خواهند به همسرى من درآورند. امام(ع) فرمود: زن دل خواه خود را بگیر و آن زنى را که پدر و مادرت مى خواهند, ترک کن.)
ازدواج آثار فردى, اجتماعى و اقتصادى فراوانى دارد. از نظر فردى, انسان متأهل, احساس مسئولیت مى کند و چشمش از نگاه به نامحرم پاک مى شود و قلب سلیم پیدا مى کند. پیامبر(ص) فرمود: (هرکدام از شما توانایى دارید همسر اختیار کنید, زیرا ازدواج, چشم را از نامحرم بهتر مى پوشاند و پاک دامنى نیکوترى مى بخشده .
از نظر اجتماعى نیز ازدواج پیامدهاى مثبتى دارد. کاهش فسادهاى اخلاقى و جنسى, تضمین سلامت روانى افراد, ایجاد محیطى امن و آرام براى یکایک اشخاص و… از جمله آثار و فواید مثبت ازدواج است.
یکى از معیارهاى مهم در گزینش همسر, مسئله هم شأن بودن دختر و پسر است. اسلام به هم شأن بودن دختر و پسر در امر ازدواج تأکید کرده و با واژه (هم کفو) از آن یاد کرده است; یعنى دختر و پسر باید از نظر دین, اخلاق, فرهنگ و اصالت خانوادگى هم سنگ و همانند هم باشند. متأسفانه بعضى خانواده ها به معیارهاى غیر صحیح و ساختگى از جمله: ثروت, مقام و شغل, ماشین, خانه و غیره اهمیت بیشترى مى دهند و معیارهاى صحیح و اصولى را فرع بر آن ها مى دانند. طبیعى است که با چنین نگرشى, زندگى استحکام و دوام طولانى نخواهد داشت. دین, اصول زندگى و اخلاق, رکن بهزیستى است. دختر و پسر دین دار و با اخلاق, شایسته یک دیگرند و در صورت ازدواج, سعادت مند خواهند شد. ازدواج خوب و شایسته هماره مایه آرامش روح و روان و آسایش جسم و جان است و اساس خوش بختى و سعادت دختران و پسران را بنیان مى نهد و زندگى آنان را پایدار مى سازد. اگر دختر و پسر هم شأن نباشند و تن به ازدواج دهند, نگرانى ها و ناراحتى هاى فراوانى را به وجود مى آورند. مگر این که یکى هم رنگ دیگرى شود و با بى اعتنایى به معیارهاى اصولى, بنیان خانواده را بنا کنند, که البته چنین زندگى اى همانند ساختمانى است که پایه آن را کج بنا نهاده اند و هر لحظه احتمال ریزش دارد.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .