مقاله اقتصاد سیاسی رسانه‌ها

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

مقاله اقتصاد سیاسی رسانه‌ها

تعداد صفحات :۱۹

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

در این مقاله به اقتصاد سیاسی رسانه ها و نظریه های اندیشمندان در مورد اقتصاد سیاسی رسانه ها می پردازد.

نگرشی کلان و انتقادی به حوزه های فرهنگ اقتصاد و سیاست در سطوح ملی و فراملی ، تأکید بر مطالعات تاریخی و در نظر گرفتن دگرگونی های سیاسی اقتصادی به طور همزمان و آثار این دگرگونی ها بر فرهنگ و جامعه ، وجه مشترک دیدگاه ها در مکتب سیاسی رسانه هاست . ضمن این که کسانی که از منظر اقتصادی سیاسی به رسانه ها می پردازند ، نظام های اقتصادی ، نظام سیاسی و به ویژه تحولات نظام سرمایه داری را با یکدیگر مقایسه می کنند

ریموند ویلیامز در مقاله ابزارهای ارتباطی به مثابه ابزارهای تولید صایع فرهنگی را بخش لاینفک حفظ اقتصاد بازار و در واقع هسته اصلی آن معرفی می کند و عقیده دارد که باید به نقش متقابل اقتصاد و فرهنگ توجه داشت تا مرزهای فرهنگی به گونه ای وسیع تر و بزرگ تر تحمیل شوند به نظر او صورت بندی ها و ضوابط نظریه ای باید بازسازی شوند و از طریق بازنگری در نظریه های پیشین می توان تغییرات نوین را مورد بررسی قرار داد وی بر این باوز است که تمایز قدیمی «زیر ساخت » اقتصادی و «روساخت» غیر مادی(یعنی شکل های فرهنگی و نمود های یک نظم اجتماعی مفروض مستلزم اصلاح است زیرا :  ابزارهای ارتباطی  –  به مثابه ابزارهای تولید اجتماعی  –  در شخصیت ارتباطی جوامع مدرن و در ارتباط با مناسبات بین جوامع نوین اهمیت زیادی پیدا کرده اند این مقوله در تمامیت اقتصاد  مدرن و تولید صنعتی قابل رؤیت است  «تولید ارتباطی » در حمل و نقل چاپ و صنایع الکترونیک به جایگاه کیفی متفاوتی دست یافته اند این تحول چشمگیر هنوز در مرحله اولیه خود به سر می‌برد و به خصوص در عرصه الکترونیک راه درازی را درپیش دارد با توجه به دگرگونی هایی که در ابزارهای تولید اجتماعی و همچنین درباره تولید اجتماعی به خصوص در قلمرو آموزش به وجود آمده است . فرایند های بنیادی و اصولی آموزشی دگرگون شده اند . بدین ترتیب انتقال خرد اجتماعی و انتقال تعاریف و نشانه های اصلی سازنده این خرد تغییر یافته اند در چنین شرایطی آمیزه تغییرات فن آورانه محاسبات اقتصادی و شکل نهادی اجتماعی بر شرایط کلی فرهنگی  –  اجتماعی تأثیر می گذارد . ویلیامز در کتاب به سوی ۲۰۰۰ کالایی کردن اطلاعات را ویژگی فراگیر صحنه اجتماعی امروزی می داند به نظر او کالایی کردن اطلاعات ناشی از نوعی دیدگاه کوته بینانه بر اساس مزیت های آنی است اما هم تأثیرات فردی دارد و هم قلمرو عمومی زندگی را به تحلیل می برد و معیارهای بازار را به عرصه های تعامل اجتماعی تسری می دهد .

واژه های کلیدی: اقتصاد سیاسی، خصوصی سازی، رسانه ها

فهرست مطالب

مقدمه   ۱
ماهیت اقتصادسیاسی   ۱
اقتصادسیاسی رسانه ها   ۲
چارچوب مفهومی مکتب اقتصادسیاسی رسانه ها   ۳
پیوند تاریخی توسعه ارتباطات با اقتصاد سیاسی   ۵
مروری بردیدگاه های هربرت شیلر (هربرت شیلر)   ۶
خصوصی سازی – تضعیف بخش عمومی   ۷
خصوصی سازی ایدئولوژیک و تبلیغات   ۸
نظریه های اندیشمندان در مورد اقتصاد سیاسی رسانه ها   ۱۰
ریموند ویلیامز   ۱۰
نیکلاس  گارنهام   ۱۰
ادوارد هرمان و نائوم چامسکی   ۱۱
سیس . جی . هاملینک   ۱۲
یحیی کمالی پور:   ۱۳
حمید مولانا   ۱۳
فرد فیجس   ۱۴
آرماند ما تلار   ۱۵
جیمز دی هالوران   ۱۵
مجید تهرانیان :   ۱۶
جمع بندی   ۱۷
منابع    ۱۹

منابع :

۱- اینگلیس ، فرد ، ۱۳۷۷ «نظریه رسانه ها » ترجمه محمود حقیقت کاشانی ، تهران مرکز تحقیقات ، مطالعات و سنجش برنامه ای صدا وسیما ی جمهوری اسلامی ایران .

۲- شکر خواه ، یونس ، ۱۳۷۱   ،«دگرگونی جهانی و دیدگاه‌های شیلر»، به نقل از ، رسانه ، ش ۱۱ ، پاییز ۱۷ ، صص ۸۱-۷۶ .

۳- شیلر هربرت ، آی ، ۱۳۷۵ ،و اطلاعات  و اقتصاد بحران ، ترجمه یونس شکر خواه ، تهران ، کانون ترجمه و نشر آفتاب .

۴- کمالی پور ، یحیی ، ۱۳۷۳ ، «عملکرد رسانه ها در آمریکا »، خلاصه درس های ارائه شده ، تنظیم مهدخت بروجرد ی علوی ، رسانه ، ۷۳، صص۳۱-۲۴ .

۵- گرین فیلیپ  ، ۱۳۶۹ ،«نقد کتاب رضایت تولید ، اقتصاد سیاسی رسانه های گروهی » ، رسانه ، ش، ۴، زمستان ۱۳۶۹   ،‌صص ۲۰- ۲۳

۶-  گیلپین ،‌رابرت ، ۱۳۷۸ «ماهیت اقتصادی سیاسی » ، ترجمه دکتر محمود تقوی ، اطلاعات اقتصادی – سیاسی ، ش ۱۴۴-۱۴۳ ،‌ صص۲۰۶ –۲۰۰ .

۷-  ماتلار ، آرماند ،‌ ۱۳۷۵ ، «مقررات زدایی در رسانه ها»، ترجمه علی کسمایی ، رسانه ،‌سال هفتم ، ش ۴ ، زمستان ۷۵ ، صص ۱۵-۲ .

۸- معتمد نژاد ، دکتر کاظم ، ۱۳۷۵ ، « نظریه های سلطه ارتباطی جهانی » رسانه ، سال هفتم ، ش ۲ ، صص ۹-۲

۹-  معتمد نژاد، کاظم ، ۱۳۷۷ ، مقدمه کتاب «وسایل ارتباط جمعی و امپراطوری امریکا » نوشته هربرت شیلر ، ترجمه احمد میر عابدینی ، تهران ، انتشارات سروش .

۱۰-  مک جسلی ، دبلیو ، ۱۳۶۹ ، «فیلتر های خبری»، مصاحبه با ادوارد هرمان ،‌ترجمه سندسی ،‌ رسانه ، ش ۴ ، زمستان ۶۹ ، صص ۱۴-۱۹

۱۱-         هالوران ، جیمز دی ، ۱۳۷۵ ، « نوآوری های ارتباطی و پرسش های انتقادی » ، ترجمه نورایی بید خت ، رسانه ،‌زمستان ۷۵ ، صص ۳۱- ۲۲  .

۱۲-   هاملینک سیس ، جی ، ۱۳۷۲ ، «آیا پس از انقلاب اطلاعات زندگی و جود خواهد داشت؟ » ، ترجمه شاهرخ بهار ، رسانه ، بهار ۱۳۷۲ ، صص  ۱۲ – ۴ .

۱۳-   هرمان ، ادوارد ،‌۱۳۷۱ ، «اقتصاد سیاسی رسانه های گروهی » ، ترجمه مجتبی صفوی ، رسانه ، ش ۱۱ ، پاییز ۷۱ ، صص ۲۶ – ۳۵

مقدمه

بی توجهی مطالعات تجربی به نقش نظامهای ارتباطی و ساختا رهای اقتصاد وسیاسی و نبوددیدگاه انتقادی در آنها سبب شد که نظریه های انتقادی این نوع مطالعات را به چالش فراخوانند. مکتب اقتصادی سیاسی رسانه ها از جمله مکاتب انتقادی است که تحت تأثیر آرای اندیشمندانی چون (هربرت شیلرودالاس اسمایت) از دهه۱۹۷۰ میلادی به بعد گسترش یافت . این مکتب براین باور است که رسانه ها مجاری انتقال محتوای فرهنگی هستند. این محتوا مستقل از رسانه ها شکل گرفته است. آنان همانند سایر محققانی که نسبت به جامعه دیدگاهی سوسیالیستی دارند ضمن مطالعه تاریخی نظام سرمایه داری جهانی نتیجه می گیرندکه نظرات حاکم برجامعه همان نظرات طبقه حاکم است. طبقه ای که به مثابه قدرت مادی در جامعه حضور داردوقدرت فرهنگی ومعنوی حاکم نیز هست . بنابراین نظریه پردازان این مکتب برساختارهای پایه ای وبنیان های اقتصادی جامعه تأکید می کنند وبرای درک شکل ومحتوای رسانه ها به بررسی چگونگی توزیع منابع عظیم رسانه ای وصنایع اطلاعاتی وکسانی که آنها را کنترل می کنند می پردازند. در میان مکاتب انتقادی ‏‏‏‏‏‏‎‎‎، مکتب اقتصاد سیاسی با موضوع وسایل ارتباط جمعی بنیادی تر برخوردکرده است.

شیفتگی نابخردانه دراستفاده از فن آوری های نوین ارتباطی واطلاعاتی وچشم بستن به روی منافع ومصالح بلند مدت ملی وغفلت از سیاستگذاری روشن بینانه ارتباطی پیامدهایی سنگین دارد. این شیفتگی و غفلت ناشی از القا ئات دیدگاه هایی است که به «جبر فن آوری » باور دارند وآینده ای خوشبینانه وتخیلی از جهان به واسطه فن آوری های نوین به تصویرمی کشند. توجه به دیدگاه های انتقادی وموشکافی دیدگاه های تجربی مانع عمق یافتن وابستگی ها،بروزبحران های اجتماعی وفرهنگی واتلاف سرمایه های مادی وانسانی خواهدشد .

ماهیت اقتصادسیاسی

برای درک ماهیت اقتصادسیاسی باید جنبه های اجتماعی اقتصادی وسیاسی جامعه وکنش وواکنش متقابل این نهادهابایکدیگر مورد توجه قرار گیرد. دولت، بازاروروابط متقابل بین این دوواژه های کلیدی اقتصادسیاسی هستندبه ویژه مکتب اقتصاد- سیاسی چگونگی تأثیربازارهاونیروهای اقتصادی برتوزیع قدرت ورفاه بین دولت ها وفعالان سیاسی راردیابی می کند. رابطه بین دولت وبازاربویژه تفاوت بین این دو محوراصلی اقتصادسیاسی است ازنظر دولت مرزهای جغرافیایی پایه لازم برای استقلال ملی ووحدت سیاسی است امابازارخواهان حذف تمامی محدودیت هاوموانع سیاسی وغیرسیاسی است که برعملکرد سازوکارقیمت تأثیر دارند. منطق بازار قراردادن فعالیتهای اقتصادی در مکان هایی است که این فعالیت های مولد تر وسود آورترباشنداما همزمان منطق دولت تصاحب وکنترل فرایند رشد اقتصادی و انباشت سرمایه است دراین خصوص «رابرت گیلپین» می نویسد. قرن هاست که بحث درباره ماهیت ونتایج برخورد دو منطق متضاد بازار ودولت ادامه دارد. ونظرات متفاوتی در مورد کنش وواکنش اقتصادوسیاست مطرح است. تفاسیر متضادسه ایدئولوژی اساسا متفاوت از اقتصادسیاسی را به دست می دهد، لیبرالیسم اقتصادی ،اقتصادملی گرا،ومارکسیسم هر یک از این سه ایدئو لوژی حول اثررشد اقتصاد بازارجهانی برماهیت وپویش های روابط بین الملل دورمی زنند. هریک ازاین سه دید گاه به ترتیب از نظرات مرکانتیلیست های قرن ۱۸ – اقتصاددانان کلاسیک ونئوکلاسیک دوقرن گذشته، مارکیست های قرن ۱۹ ومنتقدان رادیکال سرمایه داری واقتصاد بازاری جهانی ریشه می گیرند. این سه دیدگاه درباره تضادهای اجتناب ناپذیر سه مسأله عمومی وبه هم وابسته زیر بحث می کنند :

۱-  دلایل وثرات اقتصادی وسیاسی رشد یک اقتصاد بازاری

۲-  رابطه بین تحولات اقتصادی وتحولات سیاسی

۳-  اهمیت اقتصاد بازاری جهانی برای اقتصادهای ملی

 (چگونه اقتصادبازاری جهانی برتوسعه اقتصادی کشوزهای دیگر تأثیر می‌گذارد؟ وچگونه اقتصادبازاری جهانی توزیع ثروت وقدرت را بین جوامع ملی تحت تأثیرقرارمی دهد اکثر لیبرال ها تجارت را موتور رشد می‌دانند و می‌گویند فرآیند رشد تا حد زیادی دراثرعوامل خارجی مثل جریان بین المللی تجارت سرمایه وفن آوری سرعت می گیردمارکسیست های سنتی براین عوامل خارجی باشکستن ساختارهای اجتماعی محافظه کار،توسعه اقتصادی راقدرت می بخشند. یکی ازنتایج اقتصادبازاری برای سیاست ملی وبین المللی- که اثرات اختلال آوری نیز برجامعه می گذارد این است که باواردشدن نیروهای بازارسازوکارقیمت به یک جامعه، روابط ونهادهای اجتماعی سنتی ضعیف شده یاازبین می روند. یک نتیجه دیگراقتصادبازاری این است که اثرقابل ملاحظه ای برتوزیع قدرت وثروت درجوامع دارد.

اقتصادسیاسی رسانه ها

        بدون آگاهی به چگونگی توزیع منابع عظیم رسانه ای وصنایع اطلاعاتی واین که چه کسانی این جنبش پرتکاپوراکنترل می کنند نمی توان دریافت که چراشکل ومحتوای رسانه ها به گونه ای است که می بینیم (فرداینگلیس) بنابراین تعبیر فرد اینگلس اقتصاد سیاسی قلب قضیه است به نظر اوحتی در یک ارتباط دو نفره مثل مطالعه یک رمان که در آن رابطه نویسنده وخواننده ظاهرا مستقیم است. بخش غیر مستقیمی ازصنعت گسترده انتشارات ،(ویراستاران،کتابفروشان) دخالت دارداقتصادسیاسی خود را منحصربه تجزیه وتحلیل رسانه های یک کشور نمی‌بیندوفرض اصولی دراقتصادسیاسی این است که رسانه های جهانی دریک نظام گسترده جهانی جمع می آیند.

انزنس برگر عناصرتشکیل دهنده رسانه های رادرنظام جهانی چنین بیان می کنند.ماهواره های خبری، تلویزیون کاست هانوارهای ویدئویی دستکاه های ضبط ویدئویی . تلفن های تصویری پخش صوت استریوفونیک . تکنیک های لیزری فرایند های تکیثرالکترواستاتیک چاپ الکترونیک باسرعت بالا ماشین های حروفچین وفراگیر میکروفیش ها بادستیابی الکترونیک چاپ رادیویی همه این اشکال جدید رسانه به طورمداوم پیوسته های جدیدی راچه بایکدیگروچه باسایررسانه هامثل چاپ رادیو فیلم تلویزیون تلفن وغیره شکل می دهند. مکتب اقتصادسیاسی نظام توزیع کالاهای فرهنگی ونیز ماهیت نهادهای فرهنگی را موردنقد قرارمی دهد به نظر مکتب اقتصادسیاسی، سیاستگذاری فرهنگی نهادهای فرهنگی . یافتن مخاطب برای آثارهنری برای مخاطبان .به نظراین مکتب فرهنگ محصوردر کل نظام است. هنرمند خلاق باوجود منحصربه فردبودن هدفش تنهامی توانددرداخل ساختارها وفرایندهای بازاربه خلق اثرهنری بپردازدشیوه تولیدسرمایه داری «هرچیزی» راجذب معادل آن درنظام ارزش های تبادلی می کند این ماهیت سرمایه داری است درچارچوب سرمایه داری روابط اجتماعی دقیقاتحت سلطه روابط تبادلی (خریدوفروش دربازار)قراردارندوشکل می گیرند.

چارچوب مفهومی مکتب اقتصادسیاسی رسانه ها

        چارچوب های مفهومی درحوزه اقتصادسیاسی متفاوت از حوزه های دیگر ومفاهیم جدیدی رادرقالب خود دارد. جنبه هایی این مفاهیم رامی توان درمکتب فرانکفورت یافت . آدورنو وهورکهایر عقیده داشتندکه سرمایه داری عصر جدید می خواهد همه آنچه را که تولید سرمایه داری اولیه به حال خودرهاکرده بودیعنی عرصه های خانوادگی تفریحات واوقات فراغت وعرصه های فرهنگی زندگی راتصاحب وصنعتی کند منطق سرمایه داری آن راوامی دارد تا درجست وجووسپس اشباع بازارهای جدیدبرآید. صنایع فرهنگی تضادهایی رابرای سرمایه داری به وجود می آورداین امرناشی از رقابتی است که درچارچوب صنایع فرهنگی درجریان است. دلیل رقابت محدودبودن منابع ونیز محدودبودن پاداش هااست. تولیدسرمایه داری برتولیدوتوزیع انبوه کالاهامتکی است فروش بیشترقیمت ها راکاهش می دهدوسقف نرخ سودرابالاترمی بردتولیدسرمایه داری نوعی گرایش را  برای جایگزینی کالای نوبه جای کالای کهنه به وجودمی آورداین دور«خرید- کهنه شدن- جایگزین
سازی »با تبلیغات صورت می گیرداین دورقوه محرکه سرمایه داری است البته برای تولیدسرمایه داری این مهم است که نوآوری ارزان تمام شود . امافعالیت فرهنگی اقتضامی کند که موادومطالب آزادانه انتخاب شوند وترجیحا تازه باشندمصرف فرهنگی درمقابل کشش تولیدبه سمت قالبی کردن محصولات مقاومت می کند. ازسوی دیگردوام پذیری نسبی کالاهای فرهنگی باتولیدسرمایه داری درتضاداست . برای کنترل تضادهای مذکورشرکت های صنعتی فرهنگی روش های مختلفی راتجربه می کنند  .

۱- گزینش مجموعه ای ازآثارمحبوب قدیمی به عنوان آثارکلاسیک موردتمجید وتحسین ، که فروش منظم آثار مزبوررابرای مدتی طولانی تضمین می کند .

۲- وقتی که یک صنعت فرهنگی اثری راموفقیت آمیزبیابدتلاش می کندتاحدامکان به تکثیرآن بپردازد .

۳- ارائه مجموعه ای ازآثاربه جای یک اثر، که درنتیجه شانس فروش آنها بالاترمی رودزیرا موفقیت یک اثرنوبه شانس وتصادف بستگی داردواین چیزی نیست که بتوان برای آن برنامه ریزی کرد .

۴-  تلاش برای جلوگیری از تکثیرغیرمجازبه وسیله قوانین مربوط به حق انحصارتکثیر

۵- چشم پوشی ازسودحاصله ازفروش فیلم ها نوارهای ویدئویی وکاست ها و
محول کردن مسئولیت سودآوری به سخت افزار. مخاطبان سرکش ودمدمی هستند وقت آنهامحدوداست وبدین ترتیب بازارنمی تواندبرای همیشه گسترش یابدآنها برنوبودن اصراردارندچهره قدرتمندوخلاق شخصی است که به درستی حجم مخاطبین راحدس زندواین مخاطبین راعرض یک مجموعه وسیع ازآثارفرهنگی حفظ کندبراین اساس خلاقانه ترین کارکردرادرصنایع فرهنگی «گزینشگران برعهده دارند.آنان محصول رابامخاطب پیوندمی دهندوهزینه ساخت فیلم ،کتاب،موسیقی یابرنامه راباقدرت پرداخت مخاطب موردنظروفق می دهند»

پیوند تاریخی توسعه ارتباطات بااقتصادسیاسی

        امروزه سرمایه داری برای حل تضادهای خوددرارتباط بابازاربه حکومت رومی کندبه نظرمارکسیست هاهنگامی که تعارضاتی درساختارهای جامعه صنعتی مدرن وجود دارد حکومت ها سعی می کنند تابابرپایی نوع جدیدی ازیک نهادکم وبیش آشتی دهنده به حل آنهابپردازند. ریموندویلیامزاشاره می کند که وجودرایودر
خانه ها باعث شده که بخشی‌ازنیروی محرکه آن درخدمت توسعه کالاهای مصرفی خانگی قرارگیرد و ورودآن همراه بودباوروداتومبیل موتورسیکلت دوربین اتوی برقی وتلفن خانگی برای کسانی که درآمدشان کفاف تأمین آن رامی کرداین شیوه زندگی ازدهه ۱۹۲۰ آغازمی شودورادیواولین نشانه آن است . بی بی سی این فرایند راشکل داد وبه آن استحکام بخشیدوباانجام این کاردرزمینه آشتی ملی واعاده هویت ملی به عنوان یک نهادنمونه نقش خودراایفاکرد. پخش دولتی چیزی بودکه
«جان ریث» (اولین مدیرکل بی بی سی) خود را وقف آن کرد،بی بی سی دارای فرمان سلطنتی بودکه هم جایگاه منحصربه فردی به آن اعطامی کرد وهم به معنی مستقل بودن ازگروه های دولتی وداشتن وظایف وشرایط کاری مشخص است ، مانند حفظ توازن وبی طرفی وهمچنین مسئوولیت های بزرگی مثل آموزش وفراهم کردن امکان تفریح جامعه…..هدف اقتصادسیاسی این است که چگونگی صورت گرفتن تغییرات وسیع رادریک بسترتاریخی تبیین کند ونمونه هایی مانند  بی بی سی ، وشبکه های پخش رادیوتلویزیونی درایالات متحده به این تبیین به خوبی کمک می کنند. بی بی سی باحضورهمیشگی واطمینان بخش خوددرهمه جادرزندگی مردم عادی ریشه های عمیقی دواند. کمیسیون اتباطات فدرال در۱۹۳۷ مقرراتی راجهت تنظیم رقابت دربازاروضع کرد. اماشبکه هایی مانندبی بی سی و ان بی سی باتوجه به ثروت وقدرتی که دارندهرآنچه رامناسب تشخیص دهند ازایستگاه های تلویزیونی می گیرند تاازخارج می خرند ودرسطح کشورپخش می کنند درواقع غول های شبکه ای درمقابل نفوذ دولت فدرال مصون هستند وآنچه تحت عنوان خدمات دولتی وعمومی درایالات متحده وجوددارد درواقع رابطه ضعیف شبکه های تجاری است . پس از
جنگ جهانی دوم فرکانس های ارسال امواج به نحوقابل توجهی دراختیارنیرو های مسلح قرار گرفت . «آر.سی.آ شرکت بزرگ تولید کننده رادیو در آمریکا مورد حمایت مالی برای تحقیقات نظامی قرار داشت . وزارت دفاع به تنهایی دارای شبکه جهانی متشکل از ۴۰ ایستگاه تلویزیونی و بیش از ۲۰۰ ایستگاه رادیویی بود . ریموند ویلیامز در کتاب تلویزیون : فن آوری  و گونه فرهنگی » عنوان می کند . ویژگی تجاری تلویزیون را باید در سطوح مختلف مورد توجه قرار داد : از نظر ساخت برنامه جهت سود بردن در یک بازار شناخته شده از نظر اقتصادی کانالی برای تبلیغات تجاری و به عنوان یک شکل فرهنگی و سیاسی که مستقیماً توسط هنجارهای یک جامعه سرمایه داری  به وجود آمده و بدان ها وابسته است جامعه ای که هم کالاهای مصرفی و هم شیوه زندگی مبتنی بر آن کالاها را به فروش می رساند و این کار را در فضایی روحی انجام می دهد که همزمان هم زاده منافع و نفوذ
صاحبان سرمایه محلی است و هم در چار چوب یک برنامه سیاسی توسط قدرت غالب سرمایه داری بین المللی سازمان یافته است .

مروری بردیدگاه های هربرت شیلر (هربرت شیلر)

20,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله اقتصاد سیاسی و فضای شهری
  • برچسب ها : , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.