مقاله بررسی برخی از صنایع ادبی

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

مقاله بررسی برخی از صنایع ادبی

تعداد صفحات :۲۵

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

 

چکیده

در این مقاله به بررسی برخی از صنایع ادبی از جمله صنعت بدیعی، جناس، تلمیح، مراعات نظیر، سجع، تشبیه، کنایه و عروض پرداخته شده است.

عروض اسم عربی به معنی فن شناختن وزن ها و بحر های اشعار،میزان سخن منظوم که از وزن اشعار بحث کند و هم چنین به جزو آخر از مصرع اول هر بیت شعر عروض گویند.

شعر فارسی کلامی آهنگین است و عروض عملی است که از آهنگ های متنوع شعر فارسی بحث می کند.کسی که عروض می داند شعر فارسی را با آگاهی کامل و به درستی می- خواند .با چراغ عروض ساختار درونی موسیقیایی شعر را به وضوح می بیند می داند که کدام وجه یا وجوه قرائت درست و کدام وجه غلط است کجا باید همزه را بخواند یا حذف کند.کجا باید مکث کرد یا نکرد.چرا فلان صورت درست و فلان صورت نادرست است علت چیست؟و اگر احیاناً خود ذوق شاعری داشته باشد در ساختن شعر که یک قطعه ی کاملاً موسیقیایی است دانش و بینشی فراتر خواهد یافت.

برای یک محقق ادبی که به کار تصحیح متون و دیوان شاعران کهن همت گماشته است عروض ابزاری بس سودمند است کدام وجه از نسخ موجود صحیح و کدام غلط است؟عروضدان در همه ی این زمینه ها با استدلال وارد می شود.

واژه های کلیدی: صنعت بدیعی، جناس، تلمیح، سجع، تشبیه و عروض

فهرست مطالب

گفتاری در صنعت   ۱
تعریف صنعت:   ۱
سجع:   ۲
الف)سجع   ۲
سجع متوازی:   ۲
ب)جناس   ۶
انواع جناس   ۶
جناس ناقص اختلافی حرکتی   ۸
ج)تلمیح   ۹
د)مراعات نظیر:   ۱۱
ه)کنایه   ۱۲
ی)تشبیه   ۱۳
مقدمه:   ۱۴
منابع و مآخذ:   ۲۲

منابع و مآخذ:

۱-معانی و بیان.دکتر علوی مقدم.محمد.تهران.سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها(سمت)چاپ سال ۱۳۷۹

۲-معانی و بیان دکتر اشرف زاده –رضا.تهران . سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها(سمت)چاپ سال ۱۳۷۹

۳-جناس در پهنه ی ادب فارسی.دکتر تجلیل.جلیل.مؤسسه ی مطالعه و تحقیقات فرهنگی.تهران.چاپ سال ۱۳۶۷

۴-بدیع.دکتر شمسیا.سیروس.چاپ و انتشارات پیام نور.سال۱۳۶۷

۵-فرهنگ فارسی.دکتر معین.محمد.جلد دوم . انتشارات امیر کبیر.تهران سال ۱۳۷۶

۶-عروض و قافیه.دکتر شمسیا.سیروس.انتشارات دانشگاه پیام نور.شهریور سال ۱۳۶۸

تعریف صنعت:

به ابزاری که موسیقی کلام را بوجود می آورند یا افزون می کنند و بین اجزاء کلام روابط هنری بوجود می آورند اصطلاحاً ((صنعت بدیعی ))گویند این ابزار گاهی جنبه ی لفظی دارند و موسیقی کلام را از نظر روابط آوایی افزون می کنند و گاهی جنبه ی معنایی دارند و از طریق تناسب و روابط معنایی کلام را منسجم تر می کنند.مانند تقابل دو واژه ی شکست و پیروزی و آوردن لفظ شکست به دو معنی در بیت زیر:

شکست زلف تو صد دل اسیر خویش کند             که هست نعمت پیروزی از شکست ترا

روش تسجیع:

روش تسجیع بوجود آوردن یا افزون کردن موسیقی کلام بوسیله ی هماهنگ کردن کامل یا نسبی کلمات و جملات است.

 

سجع:

۱-سجع در کلمه:سجع به معنی آهنگ است به کلامی که بین کلمات آن هماهنگی باشد کلام مسجّع گویند.سجع بر سه گونه است:

۱-۱-سجع متوازی:آن تقابل کلمات هم هجایی است که دارای حرف پایانی مشترک  هم باشند:

دست/بست/مست/است——-توان/گمان

۲-۱-سجع مطرّف:آن تقابل دو کلمه است که یکی نسبت به دیگری هجایی در آغاز بیشترداشته باشد و حرف پایانی آن ها یکسان باشد:

دار/شکار—– راز/جواز —– اطوار/وقار

۳-۱-سجع متوازن:تقابل کلمات هم هجایی است که فقط هم هجا بوده و حروف پایانی آن- ها حتماً  متفاوت باشد:

کام/کار—– نظم/راز—– موّاج/نقّاد

 

الف)سجع

سجع متوازی:

-یکی در صورت درویشان نه بر صفت ایشان در محفلی دیدم نشسته و شنعتی در پیوسته.

بین واژه های ((صورت/صفت/نشسته/پیوسته))سجع متوازی است.

-قوّت طاعت در لقمه ی لطیف است و صحّت عبادت در کسوت نظیف.

بین واژه های((قوّت/صحّت/کسوت و هم چنین لطیف/نظیف))سجع متوازی است.

-اسب فصاحت در میدان وقاحت جهانید و هم تصوّر کند که توانگران تریاق اند یا کلید خزانه ی ارزاق.

کلمات((فصاحت/وقاحت و تریاق/ارزاق))سجع متوازی است.

-حرفی نگویند الّا به سفاهت و نظر نکنند الّا به کراهت.

واژه های ((سفاهت/کراهت))سجع متوازی است.

-به غرّت مالی که دارند و عزّت جاهی که پندارند برتر از همه نشینند ، غرّت و عزّت ، سجع متوازی است.

-چو ابر آذارند و نمی بارند و چشمه ی آفتاب اند و برکس نمی تابند بر مرکب استطاعت سوارند و نمی رانند قدمی بهر خدا ننهند و درمی بی منّ و أذی ندهند.

بین واژه های نمی بارند،نمی تابند،نمی رانند،و همچنین واژه های قدمی و درمی،و ننهند و ندهند ،سجع متوازی است.

-تا بار عزیزان ندهند و دست جفا برسینه ی صاحب تمیزان نهند.عزیزان ،تمیزان سجع متوازی اند.

-هر کجا سختی کشیده ای تلخی دیده ای  را بینی خود را به شره در کارهای مخوف اندازد و از توابع آن نپرهیزد و از عقوبت ایزد نهراسد و حلال از حرام نشناسد.

بین واژه های ((سختی و تلخی،کشیده ای و دیده ای،نهراسد و نشناسد))سجع متوازی است.

-صاحب دنیا به عین عنایت حق ملحوظ است و به حلال از حرام محفوظ .

واژه های ملحوظ و محفوظ سجع متوازی است.

-گفت:نه ،که من بر حال ایشان رحمت می برم گفتم:نه، که بر مال ایشان حسرت می خوری.

بین واژه های ((حال و مال –رحمت و حسرت))سجع متوازی است.

-تا عاقبه الامر دلیلش نماند و ذلیلش کردم.دلیلش و ذلیلش سجع متوازی است.

-مرافعه ی این سخن پیش قاضی بردیم و به حکومت عدل راضی شدیم تا حاکم مصلحتی بجوید و میان توانگران و درویشان فرقی بگوید.

بین واژه های ((قاضی با راضی و بجوید با بگوید ))سجع متوازی است.

-ای که توانگران را ثنا گفتی و بر درویشان جفا رو داشتی.ثنا و جفا سجع متوازی

-هر جا که گل است خارست و با خَمر خُمارست و بر سرگنج مارست آنجا که دْرّ شاهسوارست نهنگ مردم خوارست.بین واژه های ((خار،مار و خوار))سجع متوازی است.

-نظر نکنی در بستان که بیدمشک است و چوب خشک؟همچنین در زمره ی توانگران شاکراند و کفور و در حلقه ی درویشان صابراند و صنجور.

بین کلمات((مشک و خشک-شاکرو صابر-کفور و صنجور))سجع متوازی است.

-مقرّبان حضرت حق توانگران اند درویش سیرت و درویشان اند توانگر همّت و مهین توانگران آن است که غم درویش خورد و بهین درویشان آن است که کم توانگر گیرد.

بین واژه های((حضرت،سیرت و همت و هم چنین واژه های مهین و بهین))سجع متوازی است.

-طایفه ای هستند براین صفت که بیان کردی:قاصر همّت،کافر نعمت که ببرند و بنهند و نخورند و ندهند .بین واژه های ((قاصر و کافر،همت و نعمت،ببرند و بنهند و نخورند و ندهند))سجع متوازی است.

-طایفه ای خوان نِعم نهاده و دست کرم گشاده و طالب نام اند و مغفرت و صاحب دنیا و آخرت.بین واژه های ((نعم و کرم،نهاده و گشاده،طالب و صاحب،مغفرت و آخرت))سجع متوازی است.

-به مقتضای حکم قضا رضا دادیم و از ما معنی درگذشتیم بعد از مجارا طریق مدارا گرفتیم.بین واژه های (( قضا و رضا و معنی ،مجارا و مدارا))سجع متوازی است.

سجع مطرّف:آن نوع سجع است که واژه های متقابل دارای حرف پایانی یکسان باشند ولی در دو واژه ی متقابل یکی نسبت به دیگری هجایی بیشتر داشته باشد.

-درویش را دست قدرت بسته و پای ارادت شکسته.  قدرت ،ارادت/بسته،شکسته

ارادت یک هجا نسبت به قدرت  و شکسته نیز یک هجا نسبت به بسته زیاد دارد.

-توانگران محتمل بارگران از بهر دگران اند:گران و دگران سجع مطرّف می باشد.

-اگر قدرت جودست وگر قوت سجود.     سجع مطرّف در واژه های((جود و سجود))

-قوّت طاعت در لقمه ی لطیف است وصحّت عبادت درکسوت نظیف.پیداست که از معده- ی خالی چه قوّت آید و از دست تهی چه مروّت.

بین واژه های ((قوّت،طاعت،صحّت،کسوت با واژه دست و هم چنین مروّت سجع مطرّف است.

-اسباب معیشت ساخته و به اَوراد عبادت پرداخته. بین واژه های ((ساخته و پرداخته))سجع مطرّف است.

-به غرّت مالی دارند و به عزّت جاهی که پندارند.—–دارند و پندارند سجع مطرّف است.

-مالی به مشقّت فراهم آرند و به خسُّت نگاه دارند و به حسرت بگذارند.مشقّت با خسّت و حسرت و هم چنین واژه های آرند و دارند با واژه ی بگذارند سجع مطرّف است.

-گفتم:به عذر آن که از دست متوقّعان به جان آمده اند و از رقعه ی گدایان به فغان.

جان و فغان سجع مطرّف است.

-هر جا که گل است خارست و با خمر خمارست و بر سرگنج مارست آنجا که درّ شاهسوارست نهنگ مردم خوارست.بین واژه های  خار،مار،خوار با واژه های خمار،شاهسوار سجع مطرّف است.

-ای که گفتی:توانگران مشتغل اند و ساهی و مست و ملاهی . واژه های((ساهی و ملاهی))سجع مطرّف می باشد.

-به اعتماد مْکنتِ خویش از محنت درویش نپرسند.بین واژه های ((خویش و درویش))سجع مطرّف است.

ب)جناس

واژه ی جناس مصدر مفاعله است به معنی هم جنس بودن دو چیز.و در اصطلاح ادب همانندی دو کلمه است در لفظ با اختلاف در معنی مانند((شیر))که هم به شیر آشامیدنی و هم به جانور درنده گفته می شود.یکی از روش های بوجود آوردن یا افزون کردن موسیقی در کلام روش تجنیس است.روش تجنیس مبتنی بر نزدیکی هر چه بیشتر واج های کلمات است بطوری که کلمات هم جنس به نظر آیند و شباهت آن ها به ذهن متبادر شود.

 

انواع جناس

الف)جناس تام:دو کلمه که در لفظ یکی و در معنی مختلف باشند که این بهترین نوع جناس است: بهرام که گور می گرفتی همه عمر                      دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

گور نخست به معنی گورخر و گور دوم به معنی قبر است.

ب)جناس ناقص:که دارای انواع زیر است:

۱-ب-جناس ناقص حرکتی آن اختلاف در مصوت دو کلمه ی  متجانس است.مثل((می کُنی و می کَنی))در بیت:مکن تا توانی دلِ خلق ریش     وگر می کُنی می کَنی بیخ خویش

۲-ب-جناس ناقص اختلافی:آن اختلاف در یکی از صامت های دو کلمه ی متجانس است که به انواع زیر است:

۱-۲-ب:اختلاف در صامت آغازین:صامت دو کلمه متجانس متفاوت باشد:مثل:سجود و وجود در بیت:

((شرف مرد به جود است و کرامت به سجود       هرکه این هر دو ندارد عدمش به ز وجود))

۲-۲-ب:اختلاف در صامت میانی:مانند برکشنده،برکشیده —–کشی،کسی در بیت زیر:

جهان به خیره کشی در کسی کشید کمان              که بر کشیده ی حق بود و بر کشنده ی ما

۳-۲-ب:اختلاف در صامت پایانی:مانند:شراب،شرار در بیت:

بر جای طعام بود طعان          بر جای شراب بود شرار

ج)جناس افزایشی:که به سه نوع می باشد:

۱-ج:افزایشی در آغاز:شکوه و کوه در بیت زیر:

با شکوه کوه حلمت ابرگریان برجبال                       باوجودجود دستت برق خندان برسحاب

(سلمان ساوجی)

۲-ج:افزایش در وسط:قصر و قیصر در بیت:

گشت قصر بندگانش قلعه های شاه هند                         قصر های قیصران روم هم چونان بود

(عنصری)

۳-ج:افزایش در آخر:زهر، زهرا در بیت زیر:

خال ما داد بهر دنیا را                    زَهر مرنور چشم زهرا را                                    (سنایی)

و اینک انواع جناس در درس ششم (جدال سعدی با مدعی)

۱-جناس افزایشی در آغاز مثل:

۱-۱-جود،سجود در عبارت:اگر قدرت جودست و گر قوت سجود

۲-۱-رای،سرای در بیت زیر:

آن را که عقل و همت و رای نیست                خوش گفت پرده دار که کس در سرای نیست

 

جناس ناقص اختلافی حرکتی

 

20,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.