538 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۲۶
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
مقاله حاضر به توصیف دو نظریه معناشناسی رفتارگرا و نظریه گفتمان، دو مرحله مهم رفتارگرایی و نقد های وارد بر آن، تأملی بر مبانی و کارویژه های نظریه گفتمان، شکل گیری آن، نظریه گفتمان از منظر دریدا و فوکو، شآن مقوله زبان در گفتمان فوکو و دیدگاه لاکلائو و شنتال موف پیرامون نظریه گفتمان را توضیح می دهد.
در نظریات رفتارگرایی، پدیدههای روانی انسان به رفتارهای ناشی از حیات زیستی او برمیگردد و برای آنها اساس حیوانی قائل میشوند. از نظر رفتارگرایان روانشناسی جمعی به روانشناسی فردی برمیگردد که اساس غریزی یا صورت بازتاب شرطی دارد.
پیروان رفتارگرایی بر رفتار انسان تکیه بیشتری دارند و رفتار انسان را تابع محرکها میدانند که در واقع رفتار انسان عبارت است از پاسخ در برابر محرکها. در این دیدگاه در شکل افراطیاش، انسان موجودی منفعل است که مثل یک ابزار مکانیکی توسط عوامل محیطی شکل داده میشود و شانسی برای گریز از سیطره این عامل خارجی ندارد. روشهای تربیت والدین، گروههای همتا، معلم و سایر عوامل محیطی تعیینکننده مسیر رشد کودک و بزرگسال هستند.
براساس نظریه تحلیل گفتمان، هرجامعه متشکل ازمجموعه ای ازگفتمان ها وحد اقل دوگفتمان است. هیچ پدیده ای وهیچ کرداراجتماعی بیرون ازحوزه گفتمانی معناندارد. گفتمان ها خود ازمجموعه ای ازگزاره ها ویا نشانه ها تشکیل شده است. درمیان این گزاره ها، یک گزاره به عنوان دال مرکزی، درهسته ومرکزقراردارد وگزاره های دیگرکه ازانها به دال های شناورتعبیرمی شود درپیرامون واطراف دال مرکزی حلقه زده اند..(گفتمان مجموعه ای معناداراز دال های بهم مرتبط است که معنای خود را ازصورتبندی گفتمانی ودرتمایزبا گفتمان های مخالف به دست می آورد. فهم انسان ازجهان وعمل او ناشی ازگفتمان ها است. درجامعه پیوسته نزاع های گفتمانی یا نزاع برای تفسیرجهان برقراراست واین نزاع سرنوشت جامعه را تعیین می کند… جهان اجتماعی عرصه امکان وتصادف است. چون گفتمان ها همراه با اعمال قدرت وعمل طرد وغیریت سازی به وجود می آیند وازبین می روند. بنابراین هرگفتمان یک نظام معنای است. گفتمان های مختلف درجامعه برسرخلق معنا، همواره درنزاع وکشمکش بسرمی برند. هرگفتمان با برجسته کردن خود و طرد گفتمان مقابل به تمام اموروپدیده ها، معنای متناسب با دال مرکزی خود می بخشد وازرهگذرهمین تعارضات نیزکسب هویت می کند.هیچ گفتمانی نمی تواند دایمی وابدی وثابت باشد زیرا درمقابل او همواره گفتمان های دیگری است که درتلاش اند واقعیت را به گونه ای دیگرتعریف کنند وبا براندازی این گفتمان، گفتمان جدید با نظام معنای خاصی خود را جایگزین کند.
واژه های کلیدی: نظریه معناشناسی رفتارگرا ،نقد های وارده، نظریه گفتمان، مبانی و کارویژه های نظریه گفتمان، شکل گیری آن، از منظر دریدا و فوکو، شآن مقوله زبان ، دیدگاه لاکلائو و شنتال موف
معناشناسی رفتارگرا ۴
دو مرحله مهم رفتارگرایی ۵
نظریه های رفتارگرایی ۶
نقدهای وارد بر رفتارگرایی ۱۲
نظریه گفتمان ۱۲
تأملی بر مبانی و کارویژه های نظریه گفتمان (۱) ۱۲
شکل گیری نظریه گفتمان و تحول مفهومی آن ۱۵
تحلیل گفتمانی ۱۸
نظریه گفتمان از منظر دریدا و فوکو ۲۰
شآن مقوله زبان در گفتمان فوکو ۲۳
دیدگاه لاکلائو و شنتال موف پیرامون نظریه گفتمان ۲۴
رفتار گرایی مکتبی است که به وسیله ی جان واتسون امریکایی پایه ریزی شده و هدفش مطالعه ی رفتار قابل مطالعه و اندازه گیری است. رفتار گرا در تلاش خود برای به دست آوردن یک الگوی واحد از پاسخ حیوان، هیچ مرزی بین انسان و حیوان نمی شناسد.
رفتار انسان با تمام ظرافت و پیچیدگی آن، تنها بخشی از طرح کلی تحقیقی رفتار گرایی را تشکیل می دهد. واتسون معتقد بود که روان شناسی حیوانی باید یک رشته ی تخصصی مهم در حوزه ی روان شناسی باشد و تصور می کرد به کار گیری حیوانات به عنوان آزمایش شونده، کنترل کامل تر شرایط آزمایشی را ممکن می سازد. چون روان شناسی علمی عینی است. پس باید روش های تجربی را به کار برد.
رفتارگرایی در علوم اجتماعی و بهویژه روانشناسی، تاریخی طولانی دارد و جزء اولین گرایشهای روانشناختی است که بهویژه در آمریکا رشد کرد. اما سابقه رفتارگرایی نوین در همه رشتههای علوم اجتماعی و بهویژه در جامعهشناسی، را باید در کار برس فردریک اسکینر (Burrhus Frederic Skinner: 1904-1990) جستجو کرد. کار اسکینر هرچند بیشتر به اصول رفتارگرایی اختصاص داشته است، اما طیف گستردهتری، از جمله نوشتههای پراکنده علمی (اسکینر، ۱۹۷۱)، داستان تخیلی (اسکینر، ۱۹۸۴)، مقالات جدلی و سیاسی (اسکینر، ۱۹۷۱)، کاربردهای علمی رفتارگرایی (اسکینر، ۱۹۶۸) و کارهای خود زندگینامهنویسی (اسکینر، ۱۹۸۳) را دربر میگیرد. کارهای علمی، تخیلی، سیاسی و عملی اسکینر، همگی در تحول نوع جامعهشناختی رفتارگرایی نقش داشتهاند. از صاحبنظران رفتارگرایی میتوان به مک دوگال، پاولوف، ثراندایک و جیمز اشاره کرد.
۱- رفتارگرایی بنیادی؛ بیشتر نظریات واتسون در این نوع رفتارگرایی مورد بحث میباشد. رفتارگرایی بنیادی، با رفتارهای مشاهدهپذیر افراد سروکار دارد و تأکید آنها بر محرکهایی است که واکنشها و رفتارهای افراد را تحریک میکنند. این رفتارگرایان فراگرد ذهنی پنهانی را که در فاصله زمانی میان یک تحریک و واکنش رخ میدهد را یا انکار میکنند و یا چندان اهمیتی برای آن قایل نمیشوند.
۲- رفتارگرایی اجتماعی؛ مید علاقه به این نوع رفتارگرایی داشت. در مقابل رفتارگرایی بنیادی، رفتارگرایان اجتماعی به آنچه که در فاصله میان یک محرک و واکنش رخ میدهد، توجه مینمایند. برنارد مِلتسِر موضع یکی از رفتارگرایان را (مید) چنین بیان میدارد:
واحد بررسی مید “عمل” است که هر دو جنبه آشکار و پنهان کنش انسان را دربر میگیرد. در چارچوب مفهوم عمل، همه مقولات جداگانه روانشناسیهای سنتی و اصیل، جای میگیرند. توجه، ادارک، تخیل، تعقل، عاطفه و نظایر آن، بهعنوان بخشهایی از مفهوم عمل در نظر گرفته شدهاند… پس عمل، تمامی فراگرد دخیل در فعالیت بشری را دربر میگیرد.ا مید و رفتارگرایان بنیادی در مورد رابطه میان رفتار انسانی و حیوانی، نیز اختلافنظر داشتند. در حالیکه رفتارگرایان بنیادی گرایش به این داشتند که میان انسانها و حیوانها تفاوتی قایل نشوند، مید میگفت که میان ایندو تفاوتی مهم و کیفی وجود دارد. مید تفاوت اصلی انسان با حیوان را در این میداند که انسان دارای ظرفیتهایی ذهنی است که به او اجازه میدهد تا در این فاصلۀ میان محرک و واکنش، با استفاده از زبان تصمیم بگیرد که چه واکنشی باید نشان دهد.
رفتارگرایان اجتماعی مدعیاند که به بررسی فراگرد کنش متقابل علاقه دارند، اما فراگرد مورد نظر آنها بهمفهومی بسیار متفاوت از مفهوم نظریههای تعریفگرایان اجتماعی ارائه میشود. از دیدگاه تعریفگرایان اجتماعی، کنشگران پویا و خلاقی در فراگرد کنش متقابل بهشمارمیآیند. کنشگران موردنظر آنها تنها در برابر محرکها واکنش نشان نمیدهند، بلکه این محرکها را برای خود تفسیر میکنند و سپس بر پایهی تعریفی که از آنها بهعمل میآورند مبادرت به کنش میکنند. برعکس، یک رفتارگرای اجتماعی برای فرد آزادی کمتری قایل است. بهنظر یک رفتارگرا، «تفکر، رفتار مغز است و بیشتر فعالیتهای مغزی، آگاهانه نیست.»
در نظریات رفتارگرایی، پدیدههای روانی انسان به رفتارهای ناشی از حیات زیستی او برمیگردد و برای آنها اساس حیوانی قائل میشوند. از نظر رفتارگرایان روانشناسی جمعی به روانشناسی فردی برمیگردد که اساس غریزی یا صورت بازتاب شرطی دارد.
پیروان رفتارگرایی بر رفتار انسان تکیه بیشتری دارند و رفتار انسان را تابع محرکها میدانند که در واقع رفتار انسان عبارت است از پاسخ در برابر محرکها. در این دیدگاه در شکل افراطیاش، انسان موجودی منفعل است که مثل یک ابزار مکانیکی توسط عوامل محیطی شکل داده میشود و شانسی برای گریز از سیطره این عامل خارجی ندارد. روشهای تربیت والدین، گروههای همتا، معلم و سایر عوامل محیطی تعیینکننده مسیر رشد کودک و بزرگسال هستند.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .