مقاله خربزه و خرج کرد آن

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله خربزه و خرج کرد آن

تعداد صفحات : ۴۴

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

خَربُزه گیاهی از تیره کدویان که میوه‌اش درشت و شیرین و آبدار است. بوته آن کوتاه و ساقه‌هایش روی زمین می‌خوابد.

خربزه میوه ای شیرین، لذیذ و گواراست که انواع گوناگونی دارد و بهترین آن خربزه خراسان است. رسول گرامی اسلام (ص) در بیان خواص خربزه فرموده اند: خربزه از زینت های زمین است، آب آن از رحمت الهی و شیرینی آن از بهشت است. همچنین می فرمایند: خوردن خربزه پیش از غذا، بدن را می شوید و بیماری را از بدن ریشه کن می کند. اما باید بدانید که مصرف زیاد خربزه باعث نفخ می شود، در نتیجه در ناحیه معده و روده ایجاد درد می نماید. باید خربزه را بعد از غذا مصرف نمود، زیرا در غیر این صورت تولید اسهال و ورم روده می کند. خوردن خربزه کال در کسانی که معده ضعیف دارند، تولید اسهال می کند. همچنین خلط را می افزاید و برای سینه درد و سرماخوردگی مضر است.

در کارآفرینی چه در زمینه کشاورزی و یا در صنعت و یا هر نوع فعالیتی نیاز به تفکر و ایده جدید می باشد. که یک کارآفرین خوب و موفق یکی از صفاتش نوآوری است.

واژه های کلیدی:  خربزه، گرمک، عروسک خربزه، کارآفرینی، خلاقیت

فهرست مطالب

خربزه:    ۱
اصل و منشأ خربزه از کجا است؟    ۲
حکایت پیدایش خربزه و هندوانه:    ۳
سازگاری:    ۵
ارزش غذایی خربزه:    ۷
خواص میوه ها و سبزی ها خربزه:    ۸
خواص دارویی:    ۹
خواص درمانی خربزه:    ۱۰
خواص میوه ها:    ۱۱
با خوردن خربزه می‌توان نارسایی کبد را رفع کرد:    ۱۲
هندوانه و خربزه خطرناک :    ۱۳
نگاه اجمالی:    ۱۳
یک مثال:    ۱۳
ویتامین، ماده معدنی در خربزه:    ۱۴
عروسک خربزه:    ۱۵
زیست شناسی:    ۱۶
کنترل عروسک خربزه:    ۱۷
تزئین خربزه به شکل صدف:    ۱۹
کارآفرینی:    ۲۰
استقلال طلبی:    ۲۱
خلاقیت:    ۲۱
چرخه عمر نوآوری    ۲۸
فرآیند حل مسأله خلاق    ۳۱
منابع:    ۴۱

خربزه

خَربُزه گیاهی از تیره کدویان که میوه‌اش درشت و شیرین و آبدار است. بوته آن کوتاه و ساقه‌هایش روی زمین می‌خوابد.

خربزه گیاهی از خانواده Cucurbitaceae با نام علمی Cucumis melo var.inodorus است.

 اصل و منشأ خربزه از کجا است؟

تقریباً بیشتر مردم به این میوه و انوع آن علاقه دارند. حالا یا طالبی باشد یا خربزه یا هندوانه. یک چنین میوه ای که امروزه این قدر محبوبیت دارد، حالا تعجب آور است که بگوئیم تاریخچه آن به هزاران هزار سال پیش باز می گردد. خربزه در حقیقت یک میوه بومی آسیاییی است

 ( میوه بومی میوه ای است که احتیاج به کشت ندارد و خود به خود در زمین می روید).

بنابراین احتمالاً این میوه در چند هزار سال پیش از آسیا به ممالک دیگر دنیا برده شده است. رومی های قدیم، و احتمالاً یونانی ها همان اندازه که ما حالا به این میوه علاقه داریم، آن را دوست داشته اند. اولین کشوری که در قرون اخیر اقدام به کشت خربزه کرده، کشور فرانسه در حدود ۳۰۰ سال پیش بود.

تمام انواع خربزه به خانواده کدو قلیانی تعلق دارند. که البته خیار و کدو تنبل هم از این خانواده می باشند.

خربزه یک گیاه بالا رونده است که در خاک های گرم و غنی و حاصلخیز خوب رشد می کند. در آب و هوای خنک تر، خربزه را در گلخانه یا روی تخته های پهن پرورش می دهند.

در حقیقت خانواده خربزه، در اصل شامل دو نوع بود. طالبی که در آسیای جنوبی می روئید و هندوانه که در قاره گرمسیری آفریقا به عمل می آمد. اما با گذشت قرنها، زراعت این میوه در تمام نقاط دنیا پراکنده و انواع مختلفی از آن پرورش داده شد.

مسکملون ( یا طالبی) اسم خود را از musk که به معنی مشک است، به خاطر بوی ضعیف مشک مانندی که دارد، گرفته است. همانطور که می دانید به طالبی گرمک یا کانتالوپ نیز گفته می شود. کازابا که یک نوع خربزه بزرگ است، پوستی صاف و مایل به زرد دارد. این نوع خربزه، دیرتر می رسد و بهتر و بیشتر از سایر انواع خربزه می ماند.

خربزه، دارای پوست ناصافی بوده و گوشت آن سبز روشن است. هندوانه بزرگتر و آب دار تر از خربزه است.

 حکایت پیدایش خربزه و هندوانه:

انوشیروان زنجیری جلوی قصرش آویزان کرده بود و نگهبانی هم برای آن گذاشته بود تا هرکس که به او ظلم شده بود و یا مشکلی داشت، آن زنجیر را به صدا درآورد. یک روز نگهبان زنجیر می بیند ماری می آید و دور زنجیر چنبره می زند. خبر به انوشیروان می برند و انوشیروان دستور می دهد در شهر جار بکشند که نجار با اره اش، بنا با تیشه اش، بزاز با قیچی اش، بقال با ترازویش، آهنگر با کوره اش، نعلبند با چکشش، در میدان جمع شوند. همه آمدند و مار هم آمد و از کنار همه گذشت تا اینکه به نجار رسید. جلوی نجار ایستاد. انوشیروان رو به نجار کرد و گفت: ای نجار. تو به فرمان مار برو، اگر این مار آسیبی به تو برساند، اولاد به اولاد، من همه شان را از مال دنیا بی نیاز می کنم. اگر هم رفتی و برگشتی که انعام بزرگی پیش من داری. نجار قبول کرد و مار به او اشاره کرد که اره ات را بردار. مار رفت و نجار به دنبالش، تا اینکه به غاری رسیدند. نجار دید آنقدر مار در اینجا جمع شده که جای سوزن انداختن هم نیست. مار رفت نزدیک شاه مارها که بالاتر از همه نشسته بود و دو تا شاخ از دهانش بیرون زده بود. نجار دید شاه مارها از قرار گوزنی را بلعیده، اما شاخ های گوزن در دهان مار مانده و نزدیک است که شاه مارها را خفه کند. نجار اره اش را برداشت و شاخ های گوزن را اره کرد و شاه مارها را نجات داد. موقع برگشتن، شاه مارها به نجار تحفه ای داد. نجار نگاه کرد و دید دو تا دانه عجیب، در دستمال پیچیده شده. دستمال را برداشت و آمد. به دربار انوشیروان که رسید، حال و حکایت را تعریف کرد و دانه ها را به انوشیروان داد. انوشیروان، بعد وزیر، بعد وکیل به دانه ها نگاه کردند و نشناختند. وزیر گفت: پادشاه به سلامت باد. این هر چه باشد، خوردنی نیست، شاید کاشتنی باشد. اینها را بکاریم تا ببینم چه می شود. انوشیروان قبول کرد و دانه ها را به باغبان ها داد و دستور داد دانه ها را کاشتند. مدتی گذشت و دانه ها سبز شدند. باغبان ها مراقبتشان کردند تا یکیشان گل داد و به بار نشست. باغبان ها خبر به انوشیروان بردند. انوشیروان با وزیر و وزرا جمع شدند که حالا چه کار کنیم؟ وزیر دوباره درآمد: پادشاه به سلامت باد. شاید اصلا خوردنی نباشد. دستور بدهید خر و بزی بیاورند و هر روز از این میوه به آنها بدهند، اگر نمردند که خوردنی است. خری و بزی آوردند و چند روزی از این میوه به آنها دادند و دیدند هر روز پروارتر می شوند. اسمش را گذاشتند خربزه و خودشان هم خوردند و دیدند طعم و مزه اش خوب است. بعد از آن، دانه دوم بار داد. گشتند و یک هندی پیدا کردند که زنده بودن و مردنش فرقی نمی کرد. آن را هم دادند او خورد و آب از لب و لوچه اش راه افتاد و باز هم خواست. اسم آن را هم گذاشتند هندوانه.

 سازگاری:

با انگور ، انجیر تازه و آب پرتغال

با پرتغال ، ضد اوره است

با سیب زمینی، در تهیه مواد غذایی نان

با موادغذائی سازگار با خرمالو

 من “گرمک” هستم:

هزار و یک خاصیت دارم، که از آن جمله دوست کبد هستم و کلیه ها را از سنگ پاک می کنم.

من دارای اکسیر جوانی هستم و اگر خانمها مرا به شکل ماسک به چهره بگذارند، چین و چروک و لکهای سیاه صورتشان برطرف خواهد شد و… من”گرمک” غذای مطلوب بیماران می باشم. با این که از خانواده خربزه هستم، معذلک این مثل ایرانی که می گوید”هرکس خربزه می خورد باید پای لرزش بنشیند” در حق من صدق نمی کند. هرچند من هم مانند سایر اقسام خربزه مثل شهری، شخته و… امراض خفته و نهفته مخصوصاً تب و نوبه را زنده و آشکار می کنم ولی آن قدرت و توانایی را دارم که این امراض را قبل از ظاهر شدن درمان نموده و از بروز آنها جلوگیری کنم. چون میزان قند در من خیلی کم، بلکه نزدیک به هیچ است؛ مبتلایان به مرض قند که از خوردن انواع خربزه محروم می باشند، می توانند با خیال راحت مرا نوش جان کنند و از منافع سرشارم استفاده نمایند. من بهترین دارو برای درمان یرقان و استسقا هستم و خوردن من، شیر، عرق و ادرار را زیاد می کند و از نقرس و روماتیسم جلوگیری می نماید.

45,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله خربزه خراسان
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.