عنوان :
تعداد صفحات : ۳۲
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
بخش عظیمی از ادبیات ثانی فارسی ما ماهیتی «توصیفی» دارد. توصیف هنرمندانهی شاعر از «طبیعت»، «خود» و «جامعه» درون مایههای ارزشمندی است که ادبیات ما را عمق و غنا بخشیده است. شاعران بزرگی هم چون رودکی، خرمی، منوچهری و عنصری از دورهی آغازین شعر فارسی توصیف زیباییهای طبیعت پیشین تاز و آغازگر بودند.
شفیعی کدکنی یکی از پرمایهترین و آگاهترین شاعران روزگار ماست. عشق به طبیعت و همه مظاهر آن در اشعار وی جلوهگر است! در قطرههای باران، در روشی صبح، در آفتاب پاک، در نور و نسیم سحر، در سکوب صحرا، در اندیشه معصوم گلها، در سرود اثر و باران و در گلهای ساده مریم، در بوته با بوته، در لالههای کبود و در نهالهای جوان، . . . . همه جا محبت و دوستی و صداقت را میبیند.
هنگامی که از زادگاه خویش- خراسان- به تهران سفر می کند. از دریچه کوهها و دشتها سلام عاشقانه میفرستد و ناگهان احساس میکند که همهمظاهر طبیعت پیام آور صلح و دوستی به یکدیگرند، این فریفته طبیعت است و در «از زبان برگ» طبیعت بزرگترین مایه الهام اوست. شب با زلال آب، راز و نیاز عاشقانه دارد و باران برای او تمثیل روشنائی و پاکی است. اصولاً برای شفیعی، طبیعت حالت تمثیلی دارد. آنرا با ایشان میآمیزد. در زیان طبیعت، ستایش انسان و ندای مهر را میشوند، لحظههای صمیمیت را چنان نرم و لطیف و شکننده احساس میکند و چنان انسان را به صفا و صمیمیت و صفات خوب انسانی میخواند که گوئی تمام ذرات وجود آدمی را از آن لحظهها سرشار می کند.
فریدون مشیری شاعری برجسته و توامند که از راهیان شعر نو می باشد. شعرهای لطیف او حس آدمی را بر می انگیزد و او را در رویاها به پرواز در می آورد.
چنانکه از اشعار فریدون بر می آید صداقت و راستی است که در شعرهایش موج می زند و کلمات چنان صحیح در کنار یکدیگر قرار گرفته اند که آدمی را سرخوش می کند.
رودکی شاعری روشن دل بوده اما اشعارش چنان زیبا و دل انگیز است که هر شنوده ای را محسور خود می کند.
واژه های کلیدی: ادبیات توصیفی، شفیعی کدکنی، فریدون مشیری، رودکی، نظامی گنجوی
درآمدی بر ادبیات توصیفی ۱
شفیعی کدکنی ۲
فریدون مشیری ۱۰
آثار فریدون ۱۲
فوت فریدون: ۱۳
اشعار فریدون: ۱۳
عطر صد خاطره پیچید: ۱۳
رودکی ۱۵
سبک و افکار رودکی ۱۸
شرف نامه نظامی گنجوی ۲۳
بیوگرافی نظامی ۲۵
سال تولد و تاریخ وفات ۲۵
فرزندان نظامی ۲۶
مثنوی های نظامی ۲۶
بخش عظیمی از ادبیات ثانی فارسی ما ماهیتی «توصیفی» دارد. توصیف هنرمندانهی شاعر از «طبیعت»، «خود» و «جامعه» درون مایههای ارزشمندی است که ادبیات ما را عمق و غنا بخشیده است. شاعران بزرگی هم چون رودکی، خرمی، منوچهری و عنصری از دورهی آغازین شعر فارسی توصیف زیباییهای طبیعت پیشین تاز و آغازگر بودند. ابتکاران و نوآوریهای چنین شعرایی در وصف شب، روز، صبح، غروب، باغ و ستان، زمین و آسمان و فصلها و . . . . حاکی از انس و الفتی است که با طبیعت داشتهاند.
توصیف «طبیعت» در دیگر دورههای ادبی با فراز و نشیبهایی هم چنان ادامه یافته است و هم چنان ادامه دارد. توصیف از «خود» را در آثار شاعران گذشته و امروز با زمینههای متعددی چون شرح و بیان غمها و شادیها و تأملان شخصی و عاطفی میبینیم. قسمت عمدهای از رباعیها دو بیتیها، غزلیات، شکواییهها و حسبیهها تشریح و توصیف «من» شاعر هستند. شاعران با بحر سخن خویش، این «من» و «خود» آدمی را آن چنان به تصویر کشیدهاند که با وجود تکرار شدن ها همواره دلپذیر مانده و طراوت و شادابی خود را از دست نداده است. خواه «من» عاطفی و شخصی باشد یا «من» اجتماعی وقت، آن گونه که در حماسهها میبینیم.
عرفان عمیق و پر مایهی ادبیات فارسی از جمله آثار بزرگانی چون سنایی، عطار، مولوی و حفظ از توصیف «هستی مطلق» و مظاهر صنع او سرشار است. این نخستین از ادبیات ما در ادبیات جهان کم نظیر است و به همین جهت، هرم زمان می گذرد جایگاه آن برتر و پذیرش جهانی آن وسیعتر و مطلوب تر می گردد. توصیف «اجتماع» و جلوههای آن، هم چون «وطن»، «آزادی» «عدالت» و . . . در ادبیات مشروطه ظهور یافته است و امروز بیشتر از گذشته خود را مینمایاند و «ادبیات متعهد» ما مبتنی بر آن است.
محمد رضا شفیعی کدکنی در سال ۱۳۱۸ در کدکنی نیشابور به دنیا آمده است تخلص او سرشک میباشد شعرهای سرشک غالباً رنگ اجتماعی دارد. اوضاع اجتماعی ایران در دهههای چهل و پنجاه در شعر او بصورت تصویرها، رمزها، کنایهها به تصویر کشیده شد. کسی که از آن احوال باخبر است و نیز با طرز تعبیر شعر این خصیصه را تشخیص خواهد داد حتی گاه یک درون مایه را در اشعار م تعدد به صور گوناگون جلوهگر خواهد دید بی گمان اندوختههای فراوانی که وی از زبان و ادب فارسی برای خویش اندوخته در این راه رهگشایش در زمینه شعر و ادب فارسی است. و در میان شاعران نسل خویش کم نظیر است. سرشک افزون بر بهرهمندی از قریحه و فطرت شاعری در شعر خویش از دیدگاهی انسانی و اجتماعی سخن میگوید و چون از فرهنگ ایران و زبان فارسی بهره درست دارد میتواند اندیشهها و دریافتها و پدیدههای زیبای جهان شاعرانه خود را بصورتی دلکش و زیبا به ما عرضه کند.
آثار سرشک شبیخون ۱۳۴۴- زمزمه ۱۳۴۴ دژبان مرگ ۱۳۴۷ در کوچه باغهای نیشابور ۱۳۵۰ مثل درخت در شب باران ۱۳۵۶ از بودن و سرودن ۱۳۵۶ بوی جوی مولیان ۱۳۵۶
۷- محمد رضا شفیعی کدکنی (م. سرشک): یکی از پرمایهترین و آگاهترین شاعران روزگار ماست. وی هم از فرهنگ ایرانی و هم از فر هنگ اسلامی به فراوانی، برخوردار است و در سالهای اخیر از ادب و فرهنگ غرب سر چهره بسیار گرفته است. کتاب «صور حال» و مقالات او درباره قافیه و شعر، و مصاحبهها و مقالههای وی در زمینه ادب معاصر ایران نشان می دهد که از هنر و شعر و ادب فارسی و عربی، آگاهی زیادی دارد.
شفیعی، شاعری را با غزل آغاز میکند و مجموعه «زمزمهها» که در سال ۱۳۴۴ منتشر شده، نمودار توانائی و آگاهی وی از شعر کلاسیک فارسی است و به خصوص قدرت او را در غزل سرائی تائید میکند. با وجود این، به ورودی قالب و بیان شعر نسبی را رها میکند و به سوی شکل و زیان شعر نمائی روی میآورد و نیز شعر غنائی و معزلی را تقریباً کنار میگذارد و به شعر اجتماعی و حماسی جدید می پردازد. این تحویل و تحول را در مجموعههای «شبخوانی» و «از زنان برگ» که به ترتیب در سالهای ۲۴ و ۴۷، انتشار یافتهاند. به خوبی میتوان دید و دریافت. با وجود اینکه شاعر در مجموعه «از زبان برگ» از غزل عاشقانه فاصله میگیرد، اما روح لطیف نعرلی او هرگز رهایش نمیکند. عشق به طبیعت و همه مظاهر آن در اشعار وی جلوهگر است! در قطرههای باران، در روشی صبح، در آفتاب پاک، در نور و نسیم سحر، در سکوب صحرا، در اندیشه معصوم گلها، در سرود اثر و باران و در گلهای ساده مریم، در بوته با بوته، در لالههای کبود و در نهالهای جوان، . . . . همه جا محبت و دوستی و صداقت را میبیند.
هنگامی که از زادگاه خویش- خراسان- به تهران سفر می کند. از دریچه کوهها و دشتها سلام عاشقانه میفرستد و ناگهان احساس میکند که همهمظاهر طبیعت پیام آور صلح و دوستی به یکدیگرند، این فریفته طبیعت است و در «از زبان برگ» طبیعت بزرگترین مایه الهام اوست. شب با زلال آب، راز و نیاز عاشقانه دارد و باران برای او تمثیل روشنائی و پاکی است. اصولاً برای شفیعی، طبیعت حالت تمثیلی دارد. آنرا با ایشان میآمیزد. در زیان طبیعت، ستایش انسان و ندای مهر را میشوند، لحظههای صمیمیت را چنان نرم و لطیف و شکننده احساس میکند و چنان انسان را به صفا و صمیمیت و صفات خوب انسانی میخواند که گوئی تمام ذرات وجود آدمی را از آن لحظهها سرشار می کند.
شاعر چنان طبیعت را جذب میکند که گوئی طبیعت با تمام ذراتش با وجود وی در آمیخته و به صورت شعر و شاعر درآمده است و شعر و شاعر با طبیعت، واحدی را به وجود و به صورت شعر و شاعر درآمده است و شعر و شاعر با طبیعت، واحدی را به وجود آورده چنانکه شاعر خود نمیداند این شعر لطیف سروده اوست یا سروده باران:
اما این شاعر آزاد و پاکدلی که طبیعت را تمثیل آزادی و پاکدلی که طبیعت را تمثیل آزادی و پاکی و صمیمیت ابدی میداند. هرگز نه آزادی را میبیند و نه پاکی و صمیمیت را احساس میکند. از اینرو در درونش همواره اندوهی تلخ و گزنده موج میزند، آنرا با طبیعت نه همدم دیرینه اوست در میان میگذارد و به سوگ مینشیند.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .