مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب

تعداد صفحات : ۱۲۴

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

تحقیق حاضر به بررسی ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب پرداخته است. مقاله در ۵ فصل می باشد. در فصل اول تطور لغوی و معنایی سکولاریزاسیون و سکولاریزم وهمینطور تغییر و تحولات ناشی از آن  بیان می شود ، در فصل دوم تطورتاریخی شکل‌گیری مفهوم سکولاریزاسیون دراندیشه مسیحی ـ غربی را توضیح می دهد.

در فصل سوم درباره جایگاه انسان در اندیشه رنسانس بیان می شود.

در فصل چهارم مروری کلی بر جریان نهضت اصلاح دینی، تأثیر احتمالی اندیشه های این جنبش بر روند تاریخی سکولاریزاسیون جامعه جدید غرب ارائه می شود.

نهضت اصلاح دینی ، جنبشی بود که با شعار بازگشت به مفاهیم و آموزه های اصیل کلیسای نخستین ،‌ به مبارزه با انحرافات و مفاسد راه یافته به کلیسای کاتولیک پرداخت و به اعتقاد بسیاری از تاریخ نگاران ، آغازگر  دوران جدیدی بود که اروپا را از قرون وسطی به دوره مدرن رساند و به مثابه حلقه ای ارتباطی میان دو دوره مهم و سرنوشت ساز ،  ( رنساس و روشنگری ) ،‌ در تحولات تاریخی اروپا عمل کرد . جریان اصلاح طلبی دینی در اروپا که بذر شریعت زدایی و بی اعتنایی به کلیسا را در دل مسیحیت کاشت و تلاش های مؤثر فرقه های مذهبی برخاسته از نهضت پروتستانی که بنای تحویل دین به ایمان فردی را در جوامع مسیحی گذاشته و فرد مسیحی گریزان از خاطرات قرون وسطی را به یک مؤمن درون گرا و متدین خود مرجع بدل ساختند ، همگی در راستای تکامل فرایند سکولاریزاسیون جامعه مسیحی و تنزل دین به سطح فردی ،‌ ارزیابی و تحلیل می‌شود . و به بیان ویلسون ؛ « نهضت های جدید مذهبی و رشد آنها ،‌ خود تأییدی است بر روند سکولاریزاسیون جوامع غربی ، نه نشان احیای مذهب ، زیرا این‌ها نشان می‌دهند که سنت و اخلاق و فرهنگ دینی دیگر بنیان مشروعیت نظام و کنترل قدرت نیستند بلکه در جامعه جدید ، نظام کنترل ، غیر شخصی ، فنی و قانونی است نه محلی و انسانی و اخلاقی » .

اهمیت نهضت اصلاح دینی و آئین پروتستان برآمده از آن ، در این بود که آن‌ها زیر ساخت های سنتی و بنیان های دیر پایی چون سلسله مراتب کشیشی و تأکید بر فردگرایی را ویران نموده و بر روی همین ویرانه و تنه فرسوده بود که میوه هایی چون فردگرایی ، ناسیونالیسم ، دموکراسی ، سرمایه داری سکولاریزاسیون جامعه، تجربه گرایی و اندیشه حقوق بشر روییدن گرفت. در واقع نهضت اصلاح دین پیامد، طرد تدریجی معارف و الهیات مسیحی و آداب و رسوم کلیسایی ـ به عنوان علوم و آرایی بود که اناجیل و سیره حضرت مسیح ( ع ) بر اساس آن تفسیر می‌شد. قرن‌ها در تمام دوره ظهور و غلبه مسیحیت،‌ مردم مسیحی با این آراء و آداب و معارفی که با تفاسیر اناجیل از سوی آباء کلیسا و متکلمین ،‌ به صورت حکمت و آداب جامعی تکوین یافته بود به جهان می‌نگریستند و عمل می‌کردند اما با جریان نهضت پروتستان ،‌ این عقاید مورد چالش قرار گرفت .

فصل پنجم : تأثیر عصر روشنگری بر بینش سکولار را توضیح می دهد. در سنت مسیحی ، انسان به عنوان موجودی تاریخی است که هویت و هستی اش را از جانب یک خدای متعال دریافت نمود و خویشتن را به عنوان موجودی آزاد در یک جهان ممکن که تنها هدف موجود در آن ، هدف خداوند است پیدا کرد. در چنین جهان ممکنی که دیگر برای خود هیچ غایتی نداشت – بر خلاف  آنچه که در سنت کلاسیک ملحوظ بود – انسان به عنوان خلیفه خدا و موجودی که خالق زیر دست  خدا است ، دست به آفرینش زد، آفرینش تاریخ و فرهنگ. جایگاه انسان در اندیشه رنسانس اینگونه بود اما این امر همواره ملحوظ بود که عظمت و شرافت انسانی همواره از جانب نیروی قدسی و الهی تعیین می‌شد. و آزادی انسان فقط تحت آفرینش و اراده خداوند معنا یافت. لذا باید به یاد داشت که اومانیسم مسیحی عصر رنسانس به هیچ عنوان ضد دین نیست. بلکه در عصر رنسانس جایگاه اصیل انسان در سنت مسیحی معنا می‌یابد.

چنین دیدگاهی درباره انسان در عصر روشنگری تغییر یافت. در عصر روشنگری با توجه به زمینه هایی که نهضت اصلاح دین درباره آموزه ایمان فردی هر شخص مسیحی فراهم نمود که در آن عقل تنها مرجع رسیدگی به حقانیت دین مسیح مطرح می‌شد، نگاه انسان نیز تغییر یافت. زیرا از طرفی دئیسم که ایمان فردی انسان روشنگری بود همراه با پیشرفت بی وقفه علوم تجربی که همه چیز را تحت سیطره خود داشت موجبات یک تغییر اساسی را در اندیشه انسان عصر روشنگری فراهم ساخت و باعث گردید که انسان به سوی خود- خداسازی حرکت نموده و آشکارا وجود خالق را انکار نماید.لذا از آغاز روشنگری است که جهت نگاه آدمی‌به موجودات و مبدأ موجودات تغییر کرده، زیرا طبیعت که در نزد یونانیان عین نشاط و زندگی و در نظر فیلسوفان مسلمان مبدأ اول حرکت و سکون و در چشم همه اهل دیانت، آیت و نشان قدس و مظهر جمال آفریدگار بود، به موجود بی جانی که باید به تصرف و تملک انسان درآید، تنزل کرد. اگر این تغییر و تحولات نبود، بشر در طریق تملک و تصرف موجودات، به مرحله کنونی نمی‌رسید. با این تغییر در نگاه انسان و مخصوصاً با محدود شدن علم و دین در حدود فهم بشر، سایه سکولاریزم بر همه جا افتاد.

از اینرو با پیدا شدن چنین نگرشی نسبت به جهان و انسان، اومانیسم مندرج در مسیحیت که برای انسان ارزش و اعتباری قدسی قایل بود به اومانیسم مدرن سکولار تبدیل شد که همه چیز را در انسان و برای انسان می‌دید. با اومانیسم مدرن است که پدیده سکولاریزم ظاهر گشت. در این زمینه، نگارنده با رجوع به کتاب مقدس به این نتیجه رسید که ایده سکولار بر عکس امور مقدس و دینی ، اساساً یک مفهوم انجیلی نیست. در انجیل دیده نمی‌شود که امور دینی در تقابل با امور غیر دینی قرار داده شده باشند. البته درست است که در کتاب مقدس ،امور زمان مند در تقابل با امور سرمدی قرار دارند. و امور جسمانی در تقابل با امور معنوی قرار دارند. و امور شر در تقابل با امور خیر قرار دارند. اما در کتاب مقدس گفته می‌شود اموری که در تقابل امور دینی قرار دارند ضد دین هستند نه سکولار.

در اندیشه سکولار امور دینی از سایر امور زندگی جداست و دین صرفاً به محدوده زندگی خصوصی تعلق دارد. اما انجیل هیچ حوزه ای را نمی‌شناسد که بتواند از مسائل دینی منفک و جدا شود. انجیل می‌فرماید: «هر کاری که انجام می‌دهی، چه در ساحت گفتار و چه در ساحت رفتار، همه آنها را با نام صاحب ما عیسی مسیح (ع) انجام بده ».

واژه های کلیدی: سکولار ، فرهنگ مسیحی، کتاب مقدس، رنسانس، اومانیسم، آیین کاتولیک، آیین پروتستان

فهرست مطالب

مقدمه     ۱
فصل اول؛ واژه شناسی سکولاریزم وسکولاریزاسیون
۱- ریشه لغوی     ۶
۲- معادل‌های واژه سکولار    ۶
۳- معادل‌های فارسی    ۸
۳-۱ ؛ سکولاریزم    ۸
۳-۲ ؛ سکولاریزاسیون    ۹
۳-۳ ؛ سکولار    ۹
۴- تفاوت سکولاریزم وسکولاریزاسیون    ۱۰
۵- تطورتاریخی اصطلاح سکولاریزم وسکولاریزاسیون    ۱۲
فصل دوم:تطورتاریخی شکل‌گیری مفهوم سکولاریزاسیون دراندیشه مسیحی ـ غربی
۱- مقدمه     ۲۰
۲- ازمسیح(ع)تامسیحیت     ۲۲
۳- ازدنیوی شدن مسیحیت تا سکولاریزاسیون جامعه مسیحی    ۲۶
۳-۱- دنیوی شدن مسیحیت    ۲۶
۳-۱-۱- تحریرکتاب مقدس    ۳۱
۳-۱-۲- شکل‌گیری کلیسا    ۳۴
۳-۲- سکولاریزاسیون جامعه مسیحی    ۳۸
۳-۲-۱- جوهرمستعدمسیحیت    ۳۹
۳-۲-۲- سرگذشت تاریخی مسیحیت    ۴۰
۳- منشأ نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی    ۴۱
۳-۱- قدرت دولت،قدرت کلیسا    ۴۱
۳-۲- برتری کلیسابرحکومت    ۴۳
۳-۳- دواعی برتری کلیسا بر حکومت    ۴۴
۴- طرح نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی    ۴۵
۴-۱- نظریه سنت توماس آکویناس درطرح حکومت سکولار    ۴۶
۵- تلاش برای گذرازاندیشه نظام الهی ـ بشری،به اندیشه نظام بشری    ۴۸
۶- گسترش فرهنگ مسیحی ، گامی به سوی رنسانس    ۵۲
فصل سوم: نگاه رنسانس درباره انسان
۱- ویژگی عمومی رنسانس     ۵۶
۲- نگاه رنسانس دربارهانسان     ۵۹
۲-۱- مدخل     ۵۹
۲-۲- ریشه لغوی ومعنایی اومانیسم    ۶۲
۳- زمینه انجیلی انسنان گرایی رنسانس    ۶۵
۳-۱- سنت یهودی     ۶۵
۳-۲- سنت کلاسیک     ۶۸
۳-۳- سنت انجیلی    ۷۰
۴- تأثیر تفکر افلاطونی بر نگاه رنسانس درباره انسان    ۷۳
۵- نتیجه بحث    ۷۸
فصل چهارم:مروری برروندسکولاریزاسیون درنهضت اصلاح دین
۱- کلیات     ۸۲
۲- مؤلفه‌های فرهنگ سکولاردراندیشه اصلاح دین     ۸۹
۲-۱- نگرش مثبت به دنیا    ۸۹
۲-۱-۱- تأکیدجدیدبرآموزهآفرینش ونجات    ۹۰
۲-۱-۲- احیای اندیشه دعوت دنیوی ازفردمسیحی    ۹۱
۲-۲- اخلاق کاردرآئین پروتستان    ۹۳
۲-۳- ریشه‌های سرمایه‌داری    ۹۵
۳- نتیجه بحث    ۹۷
فصل پنجم : تأثیر عصر روشنگری بر بینش سکولار
۱- مقدمه     ۱۰۰
۲- تأثیر اندیشه عصر روشنگری بر بینش سکولار    ۱۰۳
۳- مؤلفه های مهم فرهنگ سکولار در عصر روشنگری    ۱۰۵
۳-۱- دئیسم    ۱۰۵
۳-۲- نظریه پیشرفت    ۱۰۹
۴- نتیجه بحث    ۱۱۳
خلاصه و نتیجه گیری    ۱۱۵
منابع و مآخذ
منابع فارسی     ۱۲۰
منابع لاتین    ۱۲۴

منابع فارسی

۱- احمدی، بابک، معمای مدرنیته، تهران، نشر مرکز، ۱۳۸۰

۲- استکهاوس، ماکس، ل. «سیاست و دین»، (از کتاب دایره المعارف دین زیرنظر میرچا الیاده)، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، نشر طرح نو، ۱۳۷۴٫

۳- آشتیانی، جلال الدین، تحقیقی در دین مسیح، تهران، نشر مرکز، ۱۳۶۸٫

۴-  الیاده، میرچا، فرهنگ و دین، ترجمه‌ بهاء الدین خرمشاهی و دیگران، تهران، نشر طرح نو، ۱۳۷۴٫

۵- باربور. ایان. علم و دین ، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی و دیگران ، تهران، نشر طرح نو، ۱۳۷۴٫

۶- بارنز، هـ. و بکر، ه، تاریخ اندیشه های اجتماعی، ترجمه جواد یوسفیان و علی اصغر مجیدی، تهران، نشر کتابهای جیبی، ۱۳۵۸٫

۷-  بخشایشی اردستانی، احمد، «پیدایش سکولاریزم»، تهران، فصلنامه کتاب نقد شماره ۱٫

۸- براون، کالین، فلسفه و ایمان مسیحی، ترجمه طه طاووس میکائیلیان، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵٫

۹- برقعی، محمد، سکولاریسم ازنظر تا عمل، تهران، نشر قطره، ۱۳۸۱٫

۱۰-  باطنی، محمدرضا، فرهنگ انگلیسی – فارسی (ویرایش ۲) تهران ، نشر فرهنگ معاصر، ۱۳۷۶٫

۱۱-  بریجانیان، ماری، فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی، ویراسته بهاءالدین خرمشاهی، تهران ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ۱۳۷۳٫

۱۲-   بورکهارت، یاکوب، فرهنگ رنسانس در ایتالیا، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، نشر طرح نو، ۱۳۷۶٫

۱۳-  بوری، جی. بی. تاریخ آزادی فکر، ترجمه حمید نیرنوری، تهران، نشر کتابخانه دانش، ۱۳۲۹٫

۱۴- پاپکین، ریچارد، کلیات فلسفه، ترجمه‌جلال الدین مجتبوی، تهران، نشر دانشگاه تهران، ۱۳۵۶٫

۱۵- پولادی، کمال، تاریخ اندیشه سیاسی درغرب (از سقراط تا ماکیاول)، تهران، نشر مرکز، ۱۳۸۲٫

۱۶- تنیدل، گلن، فلسفه سیاسی چیست، ترجمه محمود صدری، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴٫

۱۷- تیلیش، پل، الهیات فرهنگ، ترجمه مراد فرهادپور و فضل الله پاکزاد، تهران، طرح نو، ۱۳۷۶٫

۱۸- جعفری، محمدتقی، «تحقیق و بررسی سکولاریزم»، تهران، فصلنامه قبسات، ۱۳۷۵٫

منابع لاتین

۱- Adorno, T.W.Dialectic of Enlightement, London, 1973

۲- Berger, peter, The social Reality of Religion, Hamonds worth: penguin, 1973.

۳- Eliade, Mircea, Cosmos and History, trans. Willard R. Trask, New York, C. 1959.

۴- __________, Encyclopaedia of Religion, U.S.A, 1987.

۵- Encyclopaedia of Britannica, 15th. Edition, Chicago, 1994, Vol 9.10 . 20.

۶- Encyclopaedia of Americana, International Edition, New York, 1829, Vol. 24.

۷- Forod, D, Introduction to Modern Christianity Theology: the Modern Theologians, (Basil Black well, 19, Vol. I), 1988.

۸- Glover, W.B, Bibilcal Origin of Modren Secular Calture, An Essay Interpertation of Western History, New York 1975.

۹- Kristeller, Paul Oskar, Renaissance Thought, New York 1961.

مقدمه

تحقیق حاضر به بررسی ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب پرداخته است. البته سکولاریزم را به دلیل کثیر الاضلاع بودن ، می توان از ابعاد مختلفی تحلیل و بررسی کرد . سکولاریزم دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است، جنبه معرفتی که در نفی عوامل بیرون از پدیده های طبیعی یا تاریخی و در تأکید بر تحول بی وقفه تاریخ تبلور می یابد و جنبه نهایی که در تلقی نهاد دین به عنوان نهاد خصوصی بروز می یابد و جنبه سیاسی که در جدایی دین از سیاست نمود پیدا می کند. بدیهی است که هر کدام از این جنبه ها دارای اشکال و مناسباتی با واقعیتهای تاریخی پیرامون آن می باشند. در تمامی تعاریفی که از سکولاریزم می شود یک عنصر که تقریباً می توان گفت فرعی ترین عنصر سکولاریزم است ، به نحو مشترک یافت می شود. این عنصر عبارت است از جدایی دین از دولت یا به تعبیر خود غربی ها جدایی church از state . جدایی دین از دولت که به منزله سمبل سکولاریزم گرفته می شود، البته یکی از نتایج فرعی سکولاریزم است اما چون ملموس ترین، بارزترین و آشکارترین نتیجه آن است، نوعاً بر آن انگشت نهاده می شود. اما توقف کردن بر این عنصر و خاتمه دادن امر به اینجا البته گمراه کننده است. باید قدری به عقب برگشت و ریشه های تاریخی و فلسفی سکولاریزم را دید چون بدون این کار نمی توان فهمید که در تاریخ مدرن غرب چه اتفاق عظیمی افتاده است.

در تحقیق کنونی تمام سعی و تلاش بر این است که فرهنگ سکولاریزم جدید از منظر مسیحیت تبیین گردد. اینکه مسیحیت بستر ایجاد فرهنگ سکولار جدید غرب بوده است یا نه ، ادعایی است که نیازمند تحقیق بسیار جدی است که قطعاً تبیین و توجیه آن فراتر از یک تحقیق مقدماتی و جانبی است که قصد نگارنده نیز از چنین تحقیقی صرفاً بیان تمهیدی است که در این زمینه صورت گرفته است.

از این رو در راستای انجام تحقیق سعی شده است که به پدیده سکولاریزم و فرهنگ سکولار صرفاً در چارچوب فرهنگ مسیحی پرداخته شود. بدیهی است که فرهنگ مسیحی نیز حوزه یا حیطه خاصی را در بر نمی گیرد بلکه باید در فرایند تاریخی به آن نگریسته شود. در هر دوره ای از تاریخ غرب، این فرهنگ مسیحی است که به حیات خود ادامه می دهد و در هر دوره ای به شکل جدیدی ظاهر می شود لذا به این سبب است که می توان از فرهنگ سکولار در بستر فرهنگ مسیحی سخن گفت.

در این روند با دو دسته از عوامل ظهور و رشد مواجه ایم ، یک دسته عوامل درونی است که در فرهنگ مسیحی قرون وسطی به منزله زمینه ای مستعد ، سکولاریزم را در خود بارور ساخته است و یک دسته عوامل بیرونی ، که همان شرایط فرهنگی ـ سیاسی خاص یعنی رنسانس ، نهضت اصلاح دین و عصر روشنگری است که در باروری فرهنگ سکولار موثر بوده اند .

هدف از انجام چنین مطالعه ای ، بررسی این مسأله است که مبانی فرهنگ جدید سکولار درکجاست و فرهنگ مسیحی تا چه اندازه درآن تاثیر داشته است ؟ و اگر تاثیر داشته ، روند این تاثیر چگونه بوده است ؟ کاری که در این زمینه صورت گرفت عمدتا بر اساس یک کتاب مهم انگلیسی تحت عنوان «مبانی دینی فرهنگ سکولار جدید  «Biblical Origin of Modern Secular Calture » بوده است . نویسنده این کتاب ، پروفسور ویلیس . بی . گلوور Willis. B. Glover استاد تاریخ فلسفه در دانشگاه مرسر[۱]است وی بحران کنونی جهان غرب را بحران هویت و عدم اعتماد و ایمان و بی اعتقادی به ارزشهای انسانی می داند . هدف وی از نوشتن چنین کتابی ، حل تناقضاتی است که بین شعبات مسیحی و الحادی در سنت عمومی غرب وجود دارد . در این فرایند ، او تاکید می کند که تداوم تاریخی اومانیسم مدرن با ایمان مسیحی در کار است . وی در مباحث این کتاب بررسی می کند که نفوذ مذهب در آنچه که گهگاهی اومانیسم مدرن سکولار نامیده می شود ، نادیده گرفته شده است .لذا با بررسی نمودن اعصار مختلف تاریخ غرب ، سعی می کند که رابطه اومانیسم و مسیحیت را تبیین کند .

در تحقیق حاضر نیز با الهام گرفتن از مباحث کتاب فوق که در تبیین ریشه های سنتی دینی فرهنگ سکولار در اعصار مختلف تاریخ غرب است ، سعی شده است که این مساله از منظر مسیحی ـ غربی بررسی شود . در راستای انجام مطالعه و تحقیق ، موانع و محدودیتهایی نیز وجود داشته است. زیرا از آنجائی که تحقیق کنونی، سکولاریزم را در فرهنگ مسیحی – غربی توصیف نموده منابعی که در این زمینه  وجود داشته است بصورتی مدون و قابل توجه باشند، در دسترس نبوده است. اگر هم بوده، تنها به برخی از وجوه آن پرداخته است. خصوصا فقدان چنین منابعی به زبان فارسی ، محدودیتهای زیادی را در برداشته است  . کارهایی که در زمینه فرهنگ سکولار به زبان فارسی صورت گرفته تنها به برخی از جنبه ها ، نظیر تاثیر فرهنگ سکولار در اندیشه ایرانی و یا تاثیر این فرهنگ در جهان اسلام پرداخته است . لذا چنین منابعی برای تحقیق کنونی چندان موثر نیفتاد .

روشی که نگارنده در رساله کنونی از آن استفاده کرده ، روش توصیفی ـ تحلیلی است . بدین صورت که با توصیف زمنیه های فرهنگ مسیحی در ادوار مختلف به تبیین و تحلیل فرهنگ سکولار در این ادوار تاریخی پرداخته شده است . در روش گرد آوری اطلاعات نیز ، از روش کتابخانه ای طی مراحل فیش برداری ، استفاده گردید .

تعریف اصطلاحات مهم

۱- سکولار، سکولاریزم و سکولاریزاسیون (secular, secularism, secularization):

سکولار به کسی می گویند که علاقه و گرایشی به امور معنوی و مذهبی ندارد و نهاد سکولار، نهادی است که بدون ملاحظه نسبت به هر گونه اندیشه دینی و مذهبی، تمام توجه خود را مصروف اهداف این جهانی و دنیوی می کند. در مورد دو اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون نیز در فصل اول توضیحات لازم ارائه شده است.

۲- فرهنگ مسیحی : (christian calture)

مقصود از فرهنگ مسیحی، فرهنگی است که در بستر آیین مسیحیت شکوفا شده و در بستر مفسران آن رشد و توسعه یافت. این فرهنگ که با تحول مسیحیت نیز متحول گشت، افزون بر هزارسال بر غرب چیرگی داشت و هرگز مفادی واحد ارائه نکرد و افت و خیزهایی داشت که گزارش تفصیلی آن در حوصله این نوشتار نیست.

۳- کتاب مقدس: (the bible)

کتاب مقدس، عنوان مجموعه ای از نوشته های کوچک و بزرگ است که مسیحیان همه و یهودیان بخشی از آن را کتاب مقدس خود می دانند. عنوان معروف این مجموعه در زبان انگلیسی و بیش تر زبان های اروپایی، بایبل (bible) و یا کلمه های هم خانواده آن است که از واژه یونانی biblia به معنای «کتاب ها» گرفته شده است.

۴- رنسانس : (renassnance)

مقصود از رنسانس یا عصر نوزایی، عصری است که مربوط به سده های چهارده، پانزده و شانزده میلادی است. در این عصر، آرمان انسان، بازگشت به دوران طلایی فرهنگ یونان و روم باستان و احیای فرهنگ کلاسیک آن اعصار می باشد.

۵- اومانیسم : (humanism)

مقصود از اومانیسم ، مکتب اصالت بشر یا انسانگرایی است که طبق آن اندیشه خدامحوری به اندیشه انسان محوری تبدیل می شود و طبق آن انسان می کوشد که خود معنای زندگی اش را بفهمد.

۶- آیین کاتولیک: (doctrin of catholic)

مقصود آیینی است که در تمام دوران قرون وسطی، کلیسا طبق آن بر آداب و اعمال دینی مردم اعمال نفوذ می نمود. در آئین کاتولیک ، مرجعیت نهایی ، پاپ و کلیسا است.

۷- آئین پروتستان : (doctrin of protestant)

آئین پروتستان چنانکه از واژه پروتستان ( = معترض ) بر می آید ، درباره برخی از اصول و آموزه های اساسی الهیات مسیحی از جمله آموزه بخشایش گناهان ، پذیرش توبه ، دکترین تمایز و برتری روحانیون کلیسا، آموزه دو شمشیر و … با آئین کاتولیک اختلاف دارد. و بطور کلی نسبت به اعمال کلیسای کاتولیک معترض می باشد. این آئین به عنوان یک جنبش دینی در درون مسیحیت ظهور کرد و به آیینی جدید تبدیل شد.

فصل اول:واژه شناسی سکولاریزم و سکولاریزاسیون

 ۱- ریشه لغوی

واژه سکولار secular برگرفته از اصطلاح لاتینی saeculum یا saecularum (به معنی قرن و سده و همینطور به معنای نسلی از انسانها) می‌باشد. از این واژه تعبیر به زمان حاضر و اتفاقات این جهان در مقابل ابدیت و جهان دیگر شده است. تعبیر عام تر از این مفهوم به هر چیز متعلق به این جهان اشارت دارد[۲].

۲- معادل های واژه سکولار

مشکل تعدد اصطلاحات و لغات بکار رفته در برابر یک واژه خاص از زبانهای اروپایی و عدم تلاش جدی از سوی لغت شناسان و اصحاب فن برای حصول نوعی اجماع و توافق در انتخاب و ترویج مناسب ترین معادل برای آن، اختصاص به واژه مورد نظر ندارد، بلکه دامن اغلب اصطلاحات فنی و مفاهیم رایج در حوزه های علوم انسانی را فرا گرفته است. در خصوص اصطلاح سکولار، در زبانهای اروپایی بنا به تحققهای تاریخی متفاوت این مفهوم، اصطلاحات مختلفی شکل گرفته است. معروفترین اصطلاحی که بویژه در کشورهای پروتستان رواج یافته،‌ واژه “secularism” می‌باشد که به لحاظ ریشه ای برگرفته از همان اصطلاح لاتینی saeculum است. در کشورهای کاتولیک برای این اصطلاح ، معادل “laicite” [۳] بکار می‌رود. این واژه از ریشه یونانی “laos” (به معنای مردم) و laikos به معنای عامه مردم در برابر طبقه کاهنان و روحانیان ، اشتقاق یافته است.

دو اصطلاح “سکولار” و “لائیک”[۴] ، چه در زبان فارسی و چه در زبانهای اروپایی، در بسیاری از موارد به صورت مترادف به کار برده می‌شوند. هر چند که اصطلاح سکولار اعم از لائیک می‌باشد و برای آن معنایی وسیع تر از لائیک در نظر می‌گیرند.

برخی نیز در مقایسه با واژه لاتینی “saecularis” ، اصطلاح آلمانی “weltlich” به معنای “دنیوی” یا “این جهانی” را معادلی برای اصطلاح secular و همینطور اصطلاح “vewltichen” به معنای “دنیوی شدن” یا این “جهانی شدن” را معادلی برای اصطلاح “secularization” قرار دادند[۵].

در فرهنگ زبان و ادبیات عرب، سکولاریزم به “علمانیت” ترجمه شده است. البته باید خاطرنشان نمود که علی رغم قطعیتی که در زبان عربی در مورد علمانیت به عنوان معادل سکولاریزم – و نیز علمنه در برابر سکولاریزاسیون [۶] وجود دارد،‌اما در این میان دو ابهام جدی در کار است که هنوز راه حل قطعی و مورد اتفاقی نیافته است:‌

– برای نخستین بار چه کسی این اصطلاح را در فرهنگ و ادبیات عرب وارد ساخت؟

– و نیز منشأ اشتقاق این واژه چیست؟

پاسخ به دو ابهام فوق، مورد بررسی این نوشته نمی‌باشد، زیرا زبان شناسان و علمای عرب پاسخهای متعدد و گوناگونی در این باره ارائه نمودند و به یک راه حل قطعی و مسلم دست نیافتند. این مطلب که آیا علمانیت از علم برگرفته شده و به نوعی معنای scientism در آن، تضمین شده است ، یا اینکه از عالم برگرفته شده و با حذف الف به علمانیت تبدیل شده است ، میان زبان شناسان عرب به توافقی کلی دست نیافته است.

از اینرو در ادبیات عرب، مبدأ و منشأ این واژه نیز مانند بسیاری از اصطلاحات دیگر همچنان نامعلوم می‌ماند[۷].

بنا به عقیده برایان ویلسون[۸] ، براساس وجوه کارکردی اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون،‌تعابیر دیگری نیز می‌توان از آنان داشت. وی می‌گوید، «تعابیر دیگر و کمابیش محدودتری که به برخی از تحولات سکولاریزم و فرایند سکولاریزاسیون اشاره دارند، عبارتند از :‌تقدس زدایی[۹]، غیر روحانی کردن[۱۰] و مسیحیت زدایی[۱۱]».

خصوصی شدن دین[۱۲] ،‌به حاشیه رانده شدن دین، تبدیل شدن دین به نوعی فعالیت و سرگرمی‌اوقات فراغت نیز از مفاهیمی‌هستند که گاه از سوی جامعه شناسان دین به عنوان معادلهایی برای این اصطلاح، ارائه شده اند[۱۳].

۳- معادل های فارسی

در مورد برابر نهاده فارسی سکولاریزم ، قطعیتی وجود ندارد و همچنان نویسندگان و اندیشمندان ایرانی برای رساندن این مفهوم از تعابیر متعددی استفاده می‌کنند. به اختصار به چند نمونه از این تعابیر اشاره می‌کنیم.

۱-۳- سکولاریزم

دنیاپرستی و اعتقاد به اصالت امور دنیوی،‌غیر دین گرایی، نادینی گری، دنیویت ، نادینی،‌دین زدایی، این دنیایی و غیرمذهبی،‌دنیاگرایی،‌گیتیانه [۱۴] (در برابر مینوی یا اخروی).

برخی نیز ترجمه “این جهانی” را برای اصطلاح سکولاریزم بکار می‌برند[۱۵]. و همینطور در نظر برخی دیگر از نظریه پردازان ،‌ “علمی‌بودن” یا “علمی‌گروی” ، دقیق ترین ترجمه سکولاریزم است[۱۶].

۲-۳- سکولاریزاسیون

رایج ترین معادل فارسی واژه سکولاریزاسیون جداانگاری دین و دنیا[۱۷] است. اما در تعابیر دیگر، این اصطلاح نیز به صورتهای مختلف ترجمه شده است از آن جمله، غیردینی کردن، دنیوی سازی نامقدس شدن[۱۸]، از قید کشیشی یا رهبانیت جدا شدن، دنیاپرست شدن، مادی شدن[۱۹] ، دنیوی کردن و عرفی شدن[۲۰] ،‌ که وجه مشترک همه آنها قداست و دین زدایی است.

در میان اصطلاحات فوق، آنهایی که در آن از پسوند “سازی” و “کردن” استفاده شده است به دلیل متعدی بودن این قبیل افعال، وجود نوعی اراده و تصمیم برای دنیوی کردن یا ساختن را به ذهن متبادر می‌سازند که بنظر می‌رسد با مفهوم اصلی این واژه مغایرت داشته باشد. ظاهراً مناسب ترین معادل برای لغاتی که در انگلیسی به tion ختم می‌شوند، به کارگیری پسوند “شدن” است، چرا که این فعل (شدن – becoming ) ، بیانگر یک تغییر و تحول فراارادی با همان مضمونی است که در این اصطلاح منظور نظر است.

در یک مقایسه کلی از میان معادل های پیشنهادی به درستی نمی توان معادل خاصی را انتخاب نمود چرا که هر کدام از این معادل ها معنای خاصی را به ذهن متبادر می کند که در بردارنده همه معانی نهفته در اندیشه سکولار نیست. لذا در تحقیق حاضر، از همان اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون استفاده می گردد.

۳-۳- سکولار

سکولار به کسی می‌گویند که علاقه و گرایشی به امور معنوی و مذهبی ندارد[۲۱]. در زبان فارسی این واژه به “دنیوی”، “مادی”، “غیردینی” ،‌ “غیرمقدس” و “عرفی” ترجمه کرده اند[۲۲].

به هر حال با توجه به تمامی‌تعابیر متعددی که در ارتباط با ترجمه فارسی اصطلاحات سکولار، سکولاریزم و سکولاریزاسیون بیان گردید، لازم به یادآوری است که این اصطلاحات نه تنها در زبان فارسی دقیق تعریف نشده و برداشت های نسبتاً گوناگونی از معانی آنها وجود دارد، بلکه در غرب هم تعریف آنها به ویژه سکولاریزم ، بحث برانگیز و غیر روشن است. زیرا کاربرد و تعریف آنها در طول زمان تغییر کرده و مثل بسیاری از مفاهیم علوم انسانی تعریف آنها با توجه به حرکت تاریخی و جغرافیایی آنها معلوم می‌شود. در بحث تطور تاریخی مفهوم سکولاریزم،‌این مسائل روشن تر خواهند شد.

۴- تفاوت سکولاریزم و سکولاریزاسیون

سکولاریزم و سکولاریزاسیون دو اصطلاح هم ریشه و در عین حال از نظر معنایی مختلف می‌باشند که تفاوتهای مهم آنها در کاربردهای عمومی‌و متون غیرفنی، بعضاً ملحوظ نظر قرار نمی‌گیرد و موجب می‌شود تا برداشت های نادرستی از آراء صاحب نظران در این زمینه، به دست آید. اهمیت درک تفاوت این دو از آن جاست که هر یک از این دو مفهوم، نسبت های متفاوتی با دین که موضوع محوری مورد اهتمامشان است،‌برقرار می‌سازند. سکولاریزاسیون (عرفی شدن) نظریه یا مجموعه نظریاتی است درباره دین و دینداری و تحولات آن دو در طول تاریخ،‌این مفهوم،‌در مقام توصیف و تبیین،‌از صیرورت و تحول یک واقعیت خبر می‌دهد و فرایندی اجتماعی است که در شرایط خاص و بر اثر یک سلسله عوامل اجتماعی،‌به جداسازی دین از دنیا می‌انجامد. این فرایند در متن جامعه رخ داده و از سنخ فکر و معرفت نمی‌باشد. اما سکولاریزم (عرفی گروی) به جهت همراه شدن با پسوند “گراییدن” ،‌تلاشی است ایدئولوژیک به منظور مقابله با باور و تعلق دینی و به عنوان یک ایده و طرز تفکر خاص،‌آگاهانه برای نیل به این مقصود تلاش می‌کند و در واقع به مثابه یک دین است.

از اینرو دین و سکولاریزاسیون هیچگاه در مقابل هم قرار نمی‌گیرند؛ در حالیکه دین و سکولاریزم همواره در تعارض با یکدیگر قرار دارند، چرا که از یک جنس بوده و هر دو طالب نوعی ایمان، تعهد و سرسپردگی از سوی متولیان خویش قرار دارند[۲۳].

برایان ویلسون درباره‌ تفاوت این دو چنین گفته است:

«سکولاریزاسیون اساساً به فرایندی از نقصان و زوال فعالیتها، باورها،‌روش های اندیشه و نهادهای دینی مربوط است که عمدتاً با سایر فرایندهای تحول ساختاری اجتماعی یا به عنوان پیامد ناخواسته یا ناخودآگاه فرایندهای مزبور رخ می‌دهد، در حالی که سکولاریزم یا دنیوی گروی یا اعتقاد به اصالت دنیا،‌یک ایدئولوژی است. قائلان و مبلغان این ایدئولوژی همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماورای طبیعی و وسایط و کارکردهای مختص به آن را طرد و تخطئه می‌کنند و از اصول غیردینی و ضد دینی به عنوان مبنای اخلاق شخصی و سازمانی حمایت می‌کنند[۲۴]

۵ – تطور تاریخی اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون

بی تردید بسیاری از صاحبنظران بر آنند که پدیده سکولاریزم پدیده ای است که موطن آن، غرب و بویژه غرب مسیحی می‌باشد و ریشه هایش نیز در اروپای مسیحی سده های میانه نهفته است . لذا در بحث تطور تاریخی این پدیده ـ که البته مقصود ، تطور تاریخی “‌ اصطلاح ” سکولاریزم و سکولاریزاسیون می‌باشد ـ سعی بر آنست که این مسأله از منظر غربی ـ مسیحی و در نظر اندیشمندان آنان بررسی گردد .

در ارتباط با جریان شکل گیری سکولاریزم و سکولاریزاسیون منابع مختلف غربی نظریات خاص خود را ارائه کردند. در این مبحث بیشترین تکیه گاه ما برای تبیین شکل گیری این پدیده ،نظریات برایان ویلسون می‌باشد . اما پیش از ورود به بحث ، باید خاطر نشان نمود که روند سکولاریزاسیون پیش از سکولاریزم بوده است ، از اینرو لازم است که ابتدا به جریان سکولاریزاسیون و شکل گیری آن در اروپا ، اشاره شود و سپس به تعریف سکولاریزم. برایان آر . ویلسون در ذیل مدخل سکولاریزاسیون، در مورد پیدایش این واژه چنین می‌گوید :

« واژه سکولاریزاسیون در زبانهای اروپایی ، نخستین بار در مذاکراتی که منجر به صلح “وستفالی ” [۲۵]در سال ۱۶۴۸ میلادی شد ، به کار برده شد ؛ در این معاهده از واژه عرفی شدن ۲ برای وصف انتقال سرزمینهایی که قبلا تحت کنترل کلیسا بودند ، استفاده شد ؛ که این سرزمینها به مراجع سیاسی غیر روحانی انتقال می‌یافتند .

پیش از این معاهده ، از واژه سکولاریس ۳ استقاده می‌شد و اهل کلیسا از تمایز میان امور دینی و مقدس ۴ و امور عرفی ۵ برای طرح ادعای برتر بودن امور مقدس بهره می‌گرفتند. تمایز فوق تا حدی معادل با تمایز مفاهیم مسیحی امور ماوراء طبیعی از امور دنیوی ۶ و غیر مقدس است . همچنین کلیسا از مدتها پیش ،میان کشیشهای «دینی » و کشیشهای عرفی ، یا میان روحانیونی که در چارچوب مراتب دینی عمل می‌کردند و آنها که در سطح گسترده تر جامعه فعالیت داشتند ، قائل به تفاوت بود . پس از آن ، واژه عرفی شدن به مفهومی‌متفاوت گرچه مرتبط با همان مفهوم اولیه ـ به معاف و مرخص کردن روحانیان از قید عهد و پیمانشان برای خدمت به کلیسا اطلاق شد. این واژه در آن دوره ، دایره مفهومی‌گسترده تری نسبت به دلالت ضمنی و جامعه شناختی آن ، در قرن بیستم داشت .

[۱] -Mercer

[۲] – Britanica Encyclopedia, Vo..10,p.594.

[۳] – امروزه اصطلاح Laicite در زبان و فرهنگ کشور ترکیه به Laiklik تبدیل شده است.

[۴] – طبق تعریف دایره المعارف بریتانیکا ،‌ “لائیک (laic) یعنی تمایز دین از سیاست

[۵] – مراد فرهادپور، “نکاتی پیرامون سکولاریزم” ،‌کیان ۲۶، ص ۱۴٫

[۶] – secularization

[۷] – حمیدرضا شریعتمداری، سکولاریزم در جهان عرب، ص ۲۱٫

[۸] – Bryan R. Wilson ، یکی از چهره های برجسته تز سکولاریزاسیون

[۹] – desacralization.

[۱۰] – laicization.

[۱۱] – dechristianization

[۱۲] – privatization of religion.

[۱۳] – همایون همتی، “ناکامی‌در تبیین معنا و مبنای سکولاریزم”، کتاب نقد،‌صص ۷-۱۹۶٫

[۱۴] – ماری بریجانیان، فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی، ج ۲ ، ص ۷۸۰٫

[۱۵] – مراد فرهاد پور، پیشین ،‌ص ۱۴٫

[۱۶] – عبدالکریم سروش، “معنا و مبنای سکولاریزم“، کیان ۲۶، ص ۶٫

[۱۷] – بهاءالدین خرمشاهی در علم و دین و مرتضی اسعدی در فرهنگ و دین.

[۱۸] – همایون همتی، “سکولاریزم و اندیشه دینی در جهان معاصر” ، قبسات ۱۳۷۵، ص ۹۲٫

[۱۹] – محمدتقی جعفری، “تحقیق و بررسی سکولاریزم ” ، قبسات  ۱۳۷۵،‌ص ۵۴٫

[۲۰] – مجید محمدی در دین علیه ایمان.

[۲۱] – Not concerned with spiritual or religous. (Oxford Dictionary).

[۲۲] – محمدرضا باطنی ، فرهنگ انگلیسی – فارسی.

[۲۳] – علی رضا شجاعی زند،‌پیشین، ص ۲۱۲٫

[۲۴] – برایان آر. ویلسون، “سکولاریزاسیون” ،‌مرتضی اسعدی،‌ص ۱۲۶٫

“ westphali ” صلحی است که به سی سال جنگ های خونین میان فرقه های مسیحی در اروپا ،‌پایان بخشید.

secularization

secularis

sacred

secular

worldly

120,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.