مقاله زندگی نامه سهراب سپهری

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله زندگی نامه سهراب سپهری

تعداد صفحات : ۳۹

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

سهراب سپهری شاعری است توانا که درست حدود سی سال کار و تجربه در زمینه شعر، مجموعه نسبتا عظیمی از خود به یادگار گذاشته که در نوع خود از بهترین نمونه های شعر معاصر ایران به شمار می رود.

 در این مقاله درباره کودکی سهراب،سرگرمی های او، علاقه سهراب به نقاشی و شعر، تحولات زندگی سهراب، زبان سپهری، صور خیال سپهری و تلمیح در شعر سهراب و آثار او را توضیح می دهد.

تلمیح در شعر سهراب: درعرصه شعر معاصر می توان گفت که سهراب تنها کسی است که تلمیح در شعر او نقش بسیار اساسی دارد و هیچ یک از شعرای معاصر به اندازه او از اشارات مذهبی و اساطیری استفاده نکرده اند اگر هم گاهی به چنین کاری دست یازیده اند وسعت وشمول ان به اندازه وسعت و شمول استفاده های مذهبی و اساطیری در شعر سهراب نیست. در شعر سهراب بینش اساطیری بر بینشهای دیگر غلبه دارد و اصلا شکل عمده هنر اوست. تفاوت اساسی شعرا وبا شعر دیگران نیز در همین است باری اسطوره مذهب بنیادین بودن شعر سهراب سبب شده است که شعر او از لحن و بیان خاصی برخوردار شود گاهی لحن وطرز بیان آن شباهت زیادی به کتب مقدس دارد. بعضی از شعرهای او سادگی استدلال های قرآن در مسئله توحیدرادارد. مثلا:

                         چرا مردم نمی دانند که لادن اتفاقی نیست

 که بر گرفته است از آیه ((افلم ینظروا الی السماء کیف بنیناها و زیناها))

اصلا گاهی شعر او مصداق بارز کلام قرآنی است .مثلا: در قرآن آمده است :

 ((یسبح لله ما فی السموات وما فی الارض ))

                     من نمازم را پی تکبیره الاحرام علف می خوانم

                    پی قد قامت موج

واژه های کلیدی: سهراب سپهری، نقاشی، شعر، اولین کتاب، اتاق آبی، تلمیح، صور خیال

فهرست مطالب

چکیده    ۱
مقدمه    ۲
تولد سهراب    ۳
کودکی سهراب    ۳
سرگرمی های سهراب    ۶
علاقه سهراب به نقاشی و شعر    ۸
تحولات زندگی سهراب    ۱۰
اولین کتاب    ۱۲
اتاق آبی    ۱۳
خاطرات سهراب    ۱۵
خط    ۱۸
معلم نقاشی    ۱۹
بدیع سپهری    ۲۱
زبان سپهری    ۲۲
صور خیال سپهری    ۲۴
تلمیح در شعر سهراب    ۲۷
انواع تلمیح در شعر سهراب    ۲۸
صدای پای آب    ۲۹
منابع و ماخذ    ۳۶

منابع و ماخذ

۱-   احمدی ، احمد رضا، ۱۳۷۶ – سهراب سپهری- انتشارات گلشن

۲-   سپهری، پریدخت، ۱۳۷۷- سهراب، مرغ مهاجر- انتشارات گلشن

۳-   سپهری، سهراب، ۱۳۰۷ – اطاق آبی- انتشارات سروش – ویراستار پیروز سیار

۴-   حسینی، صالح، ۱۳۷۳- نیلوفر خاموش- انتشارات نیلوفر

۵-   شمیسا، سیروس، ۱۳۷۳- نگاهی به سپهری- انتشارات مروارید

 مقدمه

سهراب سپهری را مردم ما با دو مشخصه شعر و هنر می شناسند. شاعری که هنرمندانه می سراید و هنرمندی که شاعرانه احساسات و عواطف لطیف را در طرح های شگفت می ریزد و در مجموع آثاری ماندنی از خود بر جا می گذارد.

انس سهراب را با قرآن در تبلور اندیشه او در جریان سیال شعری به خوبی می توان یافت. شعر سهراب القا کننده پیامهای اصیل است و از همه ساده تر و البته پر اهمیت تر نزدیک بودن خدا به وجود آدمی

    (( و خدایی که در این نزدیکی است ))

 سهراب که می داند حافظ فرموده است:

   قلندران حقیقت به نیم جو نخرند                         قبای اطلس آنکس که از هنر عاری است

 هنر نقاشی را در بازجویی حقیقت به خدمت می گیرد و برای نیل به هدف با مردم با صفا و ساده دل ساعتها به گفت و گو می پردازد.

در این مختصر به هنر آفرینی بزرگ پرداخته شده که به انسانها عشق می ورزید. تواضع او زبانزد خاص و عام بود. همه را پاک و درست و بی شائبه می انگاشت. شخصیتی آرام و محبوب.

سهراب عاشق زلال، لطافت و پاکی آب و باران بود و این دو کلمه در شعرش جایگاهی بس رفیع دارند.

یادش گرامی باد.

 تولد سهراب

سهراب در روزی آفتابی و پاییزی ۱۵ مهر ماه سال ۱۳۰۷ حوالی ظهر دیده به جهان گشود کودکی را در کاشان در باغ اجدادی که بسیار بزرگ و پر از درختان میوه و گل وسبزه بود و در محله دروازه عطا قرار داشت گذراند.

کودکی سهراب

پریدخت سپهری خواهر سهراب در کتاب سهراب مرغ مهاجر در خصوص کودکی سهراب می نویسد : زیر درختان تنومند کنار جوی اب پر لز گل های داودی شب بو زنبق و اطلسی بود که عطر دلپذیرشان خواب شب های کودکی مان را معطر می کرد لابلای گلها محل مناسبی برای بازی با عروسک ها به شمار می رفت سهراب هم همراه ما ساعت ها به این کار می پرداخت عروسک سهراب مردی بود که الاغهایی با خورجین داشت تمام این مجموعه پارچه ای را مادر با ذوق و سلیقه خاصی دوخته و پیدا بود که ساخت و پرداخت آن وقت و حوصله زیادی می طلبد.

 سهراب پس از پایان دوره ابتدایی هنگام ورود به دبیرستان عروسک بازی را کنار گذاشت و تمام عروسکهایش را به من بخشید شب های تابستان در امتداد جوی اب زیر درختان تنومند عرعر و تبریزی که باد با همهمه وهم انگیزی در آنها می پیچید پشه بندها به پشت بام نقل مکان می کرد.

پریدخت سپهری در ادامه شرح کودکی سهراب می نویسد :سهراب خود می انگاشت که دوران کودکی بسیار خوبی داشته است به رغم کسالت پدر که حالش روز به روز به دلیل نشناختن بیماریش بدتر می شد و این به وضوح غمی عمیق در چهره های ما بچه ها که شاهد ماجرا بودیم می نشاند.

 سهراب و منوچهر با پسر عموهایشان به نامهای اسفندیار و تیمور همبازی بودند و گروه پسرهارا تشکیل می دادند  : که همگی با هم همراهی و موافقت داشتند و هر نوع بازی و شیطنتی را با هم اغاز می کردند گاه خانه شاگرد منزل این گروه را کاملتر می ساخت سهراب کوچکترین و در ضمن شیطان ترین واز نظر هیکل لاغرترین فرد گروه بود در مقابل در ورزش هایی چون ژیمناستیک پارالل ، بالانس و شنا بسیار ورزیده می نمود بارها شاهد بالانس زدن و به اصطلاح کاشانی ها عقرب برداشتن او روی لبه پشت بام بودم این امر اغلب با اعتراض مادر که از ترس چشمهایش را می بست روبرو می شد. سهراب تنها بچه ای بود که می توانست از ستونهای گچی حوضخانه و تمام درختان تنومند باغ فرز و چابک درچشم برهم زدنی بالا رود هروقت روی درخت های توت شمیرانی می رفت مارا که قادر به بالارفتن نبودیم وا می داشت با چنین جمله ای از او بخواهیم تا شاخه ای را بتکاند : آقای سهراب خان سپهری اگر شاخه تکاندنی هست تکان بفرمایید او بلا فاصله لگدی به شاخه می زد و می گفت ممنونم میل بفرمایید.

شور و هیجانی که نزدیک شدن عید نوروز در بچه ها به وجود می آورد به هیچ رو قابل وصف نیست سهراب از گل های سنبوسه که لابلای گندم ها می رویید برای رنگ آمیزی روی تخم مرغ های سفره هفت سین بهره می گرفت.

شب عیدی را به یاد می اورم که من و سهراب در حالی که بقچه های لباس عیدمان بالای بالشمان بود از شور و هیجان تا صبح نتوانستیم بخوابیم در تاریک روشن بامدادی آهسته درجا لباسهایمان را پوشیدیم ودررختخواب نشستیم تا بقیه بیدار شوند و ما بتوانیم حضور عید را که با آنقدر اشتیاق منتظرش بودیم با همه وجود لمس کنیم.

 از نظر انجام تکلیف های مدرسه در تعطیلات نوروزی نگرانی نداشتیم چون تمام آنها را که حجم زیادی داشتند شب عید تمام می کردیم هر چند این کار تا نیمه های شب به درازا می کشید و توان مارا تحلیل میبرد ولی ارزشش را داشت زیرا دغدغه و تشویش درس و مشق که در سهراب زیادتر بود در طول تعطیلات راحت می شدیم.

 مدیر دبستان سهراب شخصی معمم و مهربان بود که دوست خانوادگی هم به شمار می رفت سهراب بهترین شاگرد ش محسوب میشد چون همیشه نمره هایش بیست و شاگرد اول کلاس بود حتی در دفتر مدرسه که اخر هر هفته از نمره های بچه ها معدل می گرفتند اسم سهراب هرگز به عنوان نفر دوم نمی امد مدیر و معلمان خیلی دوستش داشتند و همیشه او را به عنوان نمونه معرفی میکردند با این حال سهراب از مدرسه و بخصوص اقای مدیر خیلی می ترسید.

مدرسه ای که سهراب شش سال ابتدایی را در ان گذراند خیام نام داشت و به دبستان مدرس هم معروف بود چوب و فلک از برنامه های اجتناب ناپذیر انجا به حساب می امد روزی نبود که درزنگ تفریح چند بچه شیطان و خلافکار جلوی چشم دیگران پاهایشان به فلک بسته نشود . اما شخصیت خجول و ترسان سهراب دور از خانه و استعداد درخشان و نمرات عالیش هرگز پایش را به چوب و فلک نکشید ، ولی ترس از مدرسه و مدیر هیچگاه رهایش نکرد. همیشه با بی صبری منتظر رسیدن روز جمعه و روزهای تعطیل بود.

40,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله سهراب سپهری
  • مقاله نگاهی به آثار نقاشی سهراب سپهری
  • مقاله بررسی مشاهیر
  • مقاله نقش عشق در آثار سهراب سپهری
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.