مقاله علل عقب ماندگی مسلمین از نگاه بیدارگران اقالیم قبله

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله علل عقب ماندگی مسلمین از نگاه بیدارگران اقالیم قبله

تعداد صفحات : ۳۲

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

مگر علم، توسعه و تکنولوژى از جامعه ى مسلمین به اروپاییان انتقال پیدا نکرد؟ آیا علماى مسلمان علومى چون ریاضیات، طبیعیات، شیمى، هیئت و طب یونان را تکمل نبخشیدند؟ آیا فلسفه به وسیله ى بزرگانى چون ابن رشد از مشرِق زمین به سرزمین مغرب هجرت نکرد؟ جواب همه ى این سوال ها مثبت است; لکن پرسش دردناک این است که چرا مسلمانان از پیشروى و ترقى باز ماندند؟ چه عواملى باعث این همه انحرافات، عقب ماندگى ها و انحطاط هاى جوامع اسلامى شد؟ مسئولیت این خطاها با کیست؟

یکى از مهم ترین و برجسته ترین عوامل مؤثر در انحراف و انحطاط مسلمین، دنیازدگى آنهاست. در مورد معرفى دنیا و مذمت دنیازدگى مطالب فراوانى از پیشوایان دین به ما رسیده است. حضرت على(علیه السلام) در کلمات قصار نهج البلاغه دنیا را چنین معرفى مى کند: «الدنیا تغر و تضر و تمرّ»; دنیا در ابتدا انسان را فریب مى دهد، بعد به او ضرر مى رساند و سپس او را رها مى کند. همان گونه که عده اى به دور بچه یتیمى که سرمایه اى از پدرش به او رسیده است ـ بچرخند و فریبش بدهند و بعد از ربودن اموالش او را رها کنند، دنیا نیز سرمایه بزرگ ایمانى آدمیان را مى رباید و آنان را در گمراهى رها مى سازد.

یکى دیگر از عوامل انحراف و انحطاط مسلمین، درک نادرست دینداران و عالمان دین از معارف و مفاهیم دینى است. در قلمرو دین، اصطلاحاتى وجود دارد که اندیشمندان اسلامى در تفسیر آن دچار اختلاف شدند، برخى درک ناقص و نادرست و گروهى درک صحیح و کامل از دین به دست آوردند. بعضى از آن مفاهیم عبارت اند از: مفهوم قضا، قدر، شفاعت، تقیه، انتظار فرج، صبر، زهد و حکومت.

شاید مهم ترین عامل انحراف مسلمین، بى توجهى آنان به عوامل انحراف و انحطاط است; چون متاسفانه عامه ى مسلمانان به کار و کسب و تجارت و تحصیل مشغول اند و کم تر به دردهاى خود و جامعه ى دینیشان توجه مى کنند.

 واژه های کلیدی: عقب ماندگى مسلمین، دنیا زدگی، افراط و تفریط، امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری ، شهید مطهری

فهرست مطالب

بخش اول : علل عقب ماندگی مسلمین    ۱
۱٫ عامل تفرقه و تجزیه گرایى    ۱
۲٫ ضعف ریشه هاى اعتقادى و دین دارى    ۳
۳٫ ورود فرهنگ بیگانگان    ۵
۴٫ بى اعتنایى به منابع دینى    ۷
۵٫ افراط و تفریط مسلمین    ۸
۶٫ دنیا زدگى    ۱۲
۷٫ شناخت ناصحیح دین    ۱۴
۸٫ حکومت ها و کارگزاران فاسد    ۱۶
۹٫ ضعف مراکز دینى    ۱۸
۱۰٫ بى توجهى مسلمین به عوامل انحراف و انحطاط    ۱۹
بخش دوم:دیدگاه هاى اندیشمندان اسلامى    ۲۰
۱٫ دیدگاه امام خمینى (ره)    ۲۰
۱٫ حکومت هاى فاسد حاکم بر جوامع مسلمین    ۲۰
۲٫ ذلیل شمردن مسلمین    ۲۱
۳٫ جدایى دین از سیاست    ۲۱
۴٫ بى توجهى از درک بیان اسلام واقعى    ۲۱
۵٫ غرب و شرِ زدگى و از خودبیگانگى    ۲۲
۶٫ روحیه ى مصرف گرایى    ۲۲
۲٫ دیدگاه مقام معظم رهبرى، حضرت آیت الله خامنه ای    ۲۳
۱٫ بى اطلاعى از حال انسان;    ۲۴
۴٫ دیدگاه اقبال لاهورى [۷۸]    ۲۵
۱٫ تفرقه و از دست دادن اتحاد مسلمین    ۲۵
۲٫ احساس حقارت و از خود بیگانگى در مقابل بیگانگان    ۲۶
۳٫ روى گردانى از اسلام    ۲۶
۴٫ اسیر فرنگیان    ۲۶
۵٫ دیدگاه استاد شهید آیت الله مرتضى مطهرى    ۲۷
پی نوشتها:    ۲۸

بخش اول : علل عقب ماندگی مسلمین

مگر علم، توسعه و تکنولوژى از جامعه ى مسلمین به اروپاییان انتقال پیدا نکرد؟ آیا علماى مسلمان علومى چون ریاضیات، طبیعیات، شیمى، هیئت و طب یونان را تکمل نبخشیدند؟ آیا فلسفه به وسیله ى بزرگانى چون ابن رشد از مشرِق زمین به سرزمین مغرب هجرت نکرد؟ جواب همه ى این سوال ها مثبت است;[۵] لکن پرسش دردناک این است که چرا مسلمانان از پیشروى و ترقى باز ماندند؟ چه عواملى باعث این همه انحرافات، عقب ماندگى ها و انحطاط هاى جوامع اسلامى شد؟ مسئولیت این خطاها با کیست؟

مارکسیست ها معتقدند که انحطاط، پیرى و فرسودگى جوامع، ذاتى و جبرى آنهاست. به عبارت دیگر، هر جامعه اى بعد از رشد و پیشرفت، جهت خود را جبراً تغییر داده، سیر معکوس پیدا مى کند و اراده ى انسان در پیدایش آن هیچ نقشى ندارد;لکن این سخن از جهت فلسفى و تاریخى باطل است; زیرا اولاً انسان موجودى مختار است و حیات اجتماعى، عزت و ذلت اش در اختیار خودش است. ثانیاً، نمونه هاى تاریخى به روشنى گواه بر این است که اگر مسلمین روش دیگرى را انتخاب مى کردند به انحطاط کشیده نمى شدند.

مجموع عوامل انحراف و انحطاط مسلمین را مى توان به دو دسته ى درونى و بیرونى تقسیم کرد: مراد از عوامل درونى، عواملى است که از ناحیه ى مسلمین صادر شده است و عوامل بیرونى، عواملى هستند که از ناحیه ى بیگانگان به مسلمین رسیده است.

۱٫ عامل تفرقه و تجزیه گرایى

یکى از مهم ترین اختلاف ها و انحراف هایى که در میان مسلمین پدید آمد، مسئله ى جانشینى پیامبر اسلام(ص) بود. عده اى آن را انتخابى و گروهى انتصابى مى دانستند. این اختلاف، که اولین اختلاف بعد از حیات پیامبر بود، باعث پیدایش دو فرقه ى شیعه و سنى گشت. منشأ آن، اختلافات قومى و قبیله اى بود.

این واقعه چنین اتفاِق افتاد که جمعى از مسلمانان انصار (یعنى عرب هاى قحطان) در سقیفه جمع شدند و تصمیم گرفتند زمامدار مسلمین را تعیین نمایند، خبر به گوش مهاجران (یعنى عرب هاى عدنانى) رسید و ابوبکر، عمر، ابوعبیده جراح، سالم مولاى ابو حذیفه و جمعى دیگر از مهاجران سقیفه آمدند. هر کدام از عدنانیان و قحطانیان خود را براى این زعامت لایق تر مى دانستند. مردم مکه ادعا مى کردند که اسلام در میان ما آشکار شد، پیامبر(ص) از خویشان ماست و ما زودتر از دیگران به دین او پیوستیم، پس زمام دار مسلمانان باید از مهاجران باشد.

انصار نیز استدلال مى آوردند که انصار به وسیله ى ما رونق یافت; اهل مکه نه تنها دعوت پیامبر را نپذیرفتند، بلکه به مخالفت و آزار او پرداختند، تااین که حضرت ناگزیر شد مکه را ترک نماید و به سوى یثرب هجرت کند. پس زمام دار مسلمانان باید از انصار باشد. نزاع و کشمکش بالا گرفت، تا این که بعضى از انصار به شرکت در امر حکومت فتوا دادند و گفتند:«از ما امیرى و از مهاجران نیز امیرى» در این هنگام ابوبکر برخاست و به ستایش انصار پرداخت و پیشنهاد آنها را مخالف وحدت مسلمانان دانست. سپس گفت: امیر از ما، وزیر از شما; زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «الائمه من القریش».

در این جریان، سعد بن عباده، رییس قبیله ى خزرج نامزد خلافت بود، ولى چون از یک طرف، قبیله ى اوس تمایل نداشتند زعامت به قبیله ى خزرج برسد و، از طرفى، بشیر بن سعد پسر عموى سعد بن عباده با او دشمنى داشت، بعد از سخنرانى ابوبکر و عمر، بشیر بن سعد گوى سبقت را گرفت و با ابوبکر بیعت کرد و اسید بن حضیر، بزرگ قبیله ى اوس و سایر مهاجران نیز با او بیعت نمودند و قضیه ى حکومت مسلمین به ظاهر پایان پذیرفت.[۷]

بعد از نقل این وقایع تاریخى این سؤال مطرح است که مگر آنها، احادیث ثقلین، غدیر، منزلت، سفینه، انذار و ده ها حدیث دیگر را از پیامبر(ص) نشنیدند؟

مگر نه این است که حدود دویست نفر از علماى اهل تسنن از پیامبر(ص) نقل مى کنند که حضرت فرمود: انى تارک فیکم الثّقلین: کتاب الله و عترتى اهل بیتى.[۸]

و مگر اکثر محدثان از پیامبر(ص) نقل نکرده اند که حضرت رسول(ص) خطاب به حضرت على(علیه السلام) فرمود:

«انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى».[۹]

اگر چنین است، پس چرا در جریان سقیفه، هیچ کس به گفتار پیامبر(ص) استناد نکرد؟! تنها عامل این انحراف که موجب انحطاط و سقوط تمدن دینى مسلمین شد، حس ملیت گرایى و قبیله گرایى بود; یعنى گاهى مردم آن قدر به حجاب قومى گرى خود محجوب مى شوند که حتى اندیشمندان آنان از دام انحراف در امان نمى مانند.

۲٫ ضعف ریشه هاى اعتقادى و دین دارى

دومین عامل انحراف و انحطاط مسلمین، ضعف شناخت اعتقادى مسلمانان بود. عقاید، در طول زندگى بشر نقشى بى همتا داشته است و در واقع جامعه اى که در آن عقاید نباشد واقعیت ندارد.

آنچه مورد بحث است بى توجهى مسلمانان نسبت به عقاید حقّه ى اسلامى و در مقابل، توجه دشمنان نسبت به آن است.

آیا تا به حال از خود سؤال کرده اید که چرا حسین بن على(علیه السلام) این گونه دوستان وفادار و آن گونه دشمنان سخت دل داشت؟ چرا با این که مردم آن روزگار احترام هاى وافر پیامبر(ص) نسبت به امام حسین(علیه السلام) را مى دیدند، ولى باز براى آن حضرت، قتل مهیا شدند؟ و به جعل حدیث پرداختند.[۱۰] شامیان بر مرگش نذر کردند[۱۱] و تابعین براى شهادتش شمشیر کشیدند؟ دلیل این همه رذالت و خباثت، ضعف ریشه هاى اعتقادى بود; گواه بر آن، خطبه ها و نامه هاى خود حضرت است; چنان که در هنگام ورود به کربلا فرمود: الناس عبید الدنیا و الدین لعق على السنتهم یحوطونه مادرّت معایشهم فاذا مُحصّوا بالبلاء قلّ الدیانون;[۱۲]

این مردم برده هاى دنیا هستند و دین لقلقه ى زبانشان است و تا زمانى که زندگى شان در رفاه باشد از دین پشتیبانى مى کنند، پس وقتى که در امتحان قرار گرفتند دین داران کم خواهند بود.

در آن زمان اعتقادات باطل عبارت بود از: اعتقاد به جبر، تشبیه گرایى، عدم اعتقاد به امامت، کم رنگ شدن مسئله ى معاد و…

به همین جهت حضرت(ع) مسائل مهم اعتقادى را براى مردم روشن مى کرد . تشبیه گرایان را باطل مى ساخت[۱۳] و معرفت به امام را مقدمه ى شناخت خدا[۱۴] و مرگ را، پلى براى عبور از سختى ها و رنج ها به بهشت پهناور معرفى مى کرد.[۱۵]

البته ابوهلال عسکرى در باب اعتقاد به جبر مى گوید: نخستین کسى که اندیشید اراده ى خدا در افعال انسان در خیر و شر و زشت و زیبا تعلق گرفته است، معاویه بود.[۱۶]

در تاریخ نقل شده است هنگامى که معاویه، یزید را به عنوان جانشین خود معرفى کرد، در پاسخ به اعتراض برخى صحابه، از جمله عایشه گفت: خلافت یزید تقدیر الهى است و بندگان در امور خود اختیارى ندارند.[۱۷]

این عقیده در زمان قبل از خلافت معاویه نیز وجود داشته است، از جمله:

. ام حارث انصارى مى گوید: عمر بن خطاب را در حال شکست دیدم از او علت آن را پرسیدم، وى گفت: فرمان خدا چنین است.[۱۹]

یزید علیه اللعنه در شام به امام سجاد گفت: تو همان کسى هستى که پدرت مى خواست خلیفه شود. خدا را شکر که مرا تمکن داد و شما را زیر دست من، اسیر کرد.[۲۱]

در مقابل این منحرفان، گروهى مؤمن و معتقد به مبدأ و معاد، شاگردان ممتاز و پرورش یافته ى مکتب حسین(ع)که با جزم و یقین و اعتقادى پایدار و ایمانى مایه دار داشتند و امام را جان جانان و اطاعت و شهادت در رکاب او راراه رسیدن به حق مى شمردند، نیز حضور داشتند; چنان که امام سجاد(علیه السلام) مى فرماید: حضرت امام حسین(ع) در شب یاران خود را جمع کرد و بعد از حمد و ثنا به آنان فرمود: من دیگر گمان یارى از این مردم ندارم، و به همه ى شما اجازه ى رفتن مى دهم. همه ى اصحاب یک صدا به حضرت عرض کردند; سبحان الله، جان و مال و زن و فرزندمان را در راه تو فدا مى سازیم و در رکاب تو مى جنگیم.[۲۲]

جوانى که پدرش در معرکه ى جنگ شهید شد، همراه مادرش وارد صحنه ى کارزار شد و چنین گفت:

امیر من حسین است و چه خوب امیرى است… آیا همانندى براى او مى شناسید؟!

نافع بن هلال الجبلى نیز در حالى که رجز مى خواند و مى جنگید، خود را شیعه ى على معرفى مى کرد و مى گفت:

انا ابن هلال الجبلى  *** انا عَلی دِینِ على         و دینه دین النبى[۲۴]

هم چنین حضرت على اکبر(ع) به امام(علیه السلام) عرض کرد: اذا لانبالى ان نموتَ محقین;[۲۶] ما را از مرگ چه باک، در حالى که حق با ماست.     مرگ اگر مرد است گو نزد من آى *** تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ

مرکزى که بیش از همه وظیفه دارد این مباحث را معرفى نماید و پاسخ گوى شبهات باشد و مقام معظم رهبرى نیز بر این وظیفه مکرر تأکید فرموده حوزه ى علمیه است. حل مسائلى چون: رابطه ى دین و حکومت، دین و دنیا، ارزش هاى دینى و تکنولوژى، نیازهاى انسان به دین، عقلانیت گزاره هاى دینى، اثبات پذیرى معتقدات دینى و ده ها مسئله ى دیگر. اگر به این مسائل نپردازیم گرفتار انحطاط و انحراف جدیدى خواهیم شد که جبران آن نیروى شگفتى مى طلبد.

30,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.