مقاله فمینیسم

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

مقاله فمینیسم

تعداد صفحات :۲۷

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

تاریخ زنان نخست داستان سرکوبی آنان وپنهان نگاه داشتن آن است. زیرا این اختفا نیز جزیی از نفس سرکوبی است که نه تصادفی است و نه حاصل بی عا‌طفی علم. بنابراین گذشته زنان وقتی از پرده سکوت به در می‌آید که فمینیست‌های ایالات متحده، انگلستان و قاره اروپا سعی در دریدن آن می‌کنند و گذشته‌ای را که مایه شگفتی است برملا می‌سازند.

سرکوب زنان حدود هشت‌ هزار سال است که استمرار داشته است یعنی از آغاز عصر نوسنگی میانه که کشاورزی با خیش جای کشاورزی با کج‌بیل را گرفت و شکار و گردآوری خوراک به عنوان شیوه‌های اساسی تولید جای خود را به کشاورزی بخشید. این ستم در کلیه فعالیت‌های جوامع معاصر تا به امروز ادامه یافته است که بر پایه همان الزامات جامعه نوسنگی میانه است: یعنی توسعه جنون‌آمیز، جستجوی انباشت بی‌پایان (قدرت، سود، منزلت و غیره) به برکت سبقت و رقابت حریصانه. هرچند جنگ اقتصادی و فتح بازارهای جدید توسط قدرت‌های چندملیتی و حکومت‌ها امروزه جای توسعه و فتح سرزمین‌ها را گرفته است، ارزش‌های مسلط و اعمال خشونت‌آمیز هنوز در مورد مغلوبین بزرگ نوسنگی میانه، یعنی زنان، به همان مهر و نشان است که بود.

به همین جهت زنان هنوز هم در سیطره نظام پدر سالار قرار دارند و نتایج فلاکت‌بار آن را تحمل می‌کنند. ایدئولوژی زن خانه‌دار و مفهوم ابزاری از زنان مجموعه اعمالی را توجیه می‌کند که هدف از آن چون گذشته محدود کردن نقش‌های ویژه زنان به تولید مثل و نقش «کارگر ذخیره» است. او آخرین کسی است که استخدام و نخستین کسی است که به هنگام بحران اخراج می‌شود. در تمامی کشورهای غربی امروز، درصد زنان بیکار ۵۲ تا ۷۵ درصد کل بیکاران (بحسب طبقه سنی) اظهار شده است در حالی که زنان فقط ۳۵ تا ۴۰ درصد جمعیت فعال را تشکیل می‌دهند.

تاریخ زنان نه فقط تاریخ سرکوبی آنان است بلکه تاریخ مقاومت آنان در برابر این سرکوبی و مقید نگاه داشتن آنان نیز هست که تا به امروز کم و بیش مخفی نگاه داشته شده است. مقاومتی که به مجرد آن که آرمان‌های رهایی فرد، صورت‌بندی شده از عصر رنسانس، اندک اندک قشرهای جامعه شناختی بیشتری را در بر می‌گیرد به سرعت بیشتری گسترش می‌یابد و در جنبش‌های آزادی‌بخش زنان به اوج خود می‌رسد.

جنبش فمینیسم از ابتدای پیدایش سعی داشت زنان را به یک اردوگاه واحد ایدئولوژیکی برساند. فمینیسم ها قصد داشتند مفهوم خواهری جهانی را جامه عمل بپوشانند، اما در طول تاریخ به جای تکامل گرفتار تشتت و تفرقه فکری شدند. اگر چه دستیابی به حق رأی، نقطه عطفی در تکامل آرای فمینیستی و کسب یک حق سیاسی اساسی از سوی زنان بوده است، مع الوصف از دهه ۱۹۲۰ برخوردهای متفاوتی به وجود آمد، به طوری که فمینیسم تبدیل به تفکری فاقد وحدت نظر و مملو از آرای ضد و نقیض شد و بسیاری از صاحبنظران تنوع در فمینیسم را نشانه ضعف و عدم بلوغ این ایدئولوژی می دانند و آن را مکتبی پویا اما درگیر با مبارزه می شناسند.

فمینیست‌ها با خواستار شدن رعایت حقوق انسانی تمام زنان کره زمین و پیشنهاد آلترناتیوهایی برای مدل‌های سنتی سلسله مراتب در خانواده، کارگاه، ملت یا جامعه بین‌الملل و با ایجاد شبکه‌های ارتباطی همبستگی بین زنان که مرزها را در می‌نوردد، در ایجاد جهانی که صلح بر آن سایه گسترده و عدالت میان جنسیت‌ها، طبقات اجتماعی و ملت‌ها ملحوظ باشد، سهمی دارند که ظهور و حصول آن، بی‌‌شک تنها فرصت طلایی و شانس بقای بشریت است.

در گذشته زنان ایرانی حاکم، دانشمند، طبیب، شاعر و غیره بودند، امروز روشنفکران ، کارگران، دهقانان با کار دستمزدی خود و اغلب غیردستمزدی به توسعه اقتصاد ایران و رفاه خانواده کمک می‌کنند.

هم اکنون در کشورهای جهان سوم، زنان متعددی برای حقوق خود قیام کرده‌اند برای شهروندانی تمام عیار و افرادی مورد احترام در خانواده، کار و جامعه باشند. روشنفکران جهان سوم انجمن تحقیقاتی (Development Alternatives with women) DAWN را بنیان نهاده و اساسنامه‌ای فمینیستی منتشر کرده‌اند.

و باید زنان ایران به این نهضت عظیم رهایی زنان جهان سوم بپیوندند زیرا مادامی که زنان آموزش ندیده و رهایی نیابند، ملت‌ها از مشقاتی که آنان را در بر می‌گیرد مثل جهل، بیکاری، فقر، افزایش جمعیت، جنگ و غیره رهایی نخواهند یافت.

واژه های کلیدی: زنان، دیرینه ‌سنگی ، انقلاب نوسنگی، رنسانس، فمینیسم، پدر سالار

فهرست مطالب

   مقدمه         ۱
   وضعیت زنان از دیرینه سنگی تا دومین انقلاب نوسنگی      ۳
   جوامع شکارچی در دوران دیرینه ‌سنگی   ۴
   نخستین انقلاب نوسنگی            ۵
   وضعیت زنان از دومین انقلاب دوره نوسنگی تا دوره باستان      ۶
   وضعیت زنان در نوسنگی میانه         ۶
   مذاهب بزرگ پدر سالار و و ضعیت زنان      ۷
   وضعیت زنان از سقوط امپراطوری روم تا پایان رنسانس      ۸
   دوره ماقبل فئودالی (قرن پنجم تا نهم میلادی)         ۸
   ارتقا زنان در آغاز دوره فئودالی (قرون ۱۰ و ۱۱)         ۹
   دوره قرن ۱۲ تا رنسانس (قرون ۱۲ تا ۱۴ میلادی)         ۱۰
   زنان در دوره رنسانس (قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی)   ۱۲
   وضعیت زنان در قرون هفدهم و هجدهم   ۱۳
   وضعیت زنان در قرن نوزدهم         ۱۴
   جنبش فمینیست در قرن ۱۹         ۱۶
   جنبش فمینیستی و وضعیت زنان در قرن بیستم         ۱۸
   موج اول          ۱۹
   موج دوم          ۲۰
   موج سوم          ۲۰
   جمع بندی         ۲۱
   نتیجه گیری         ۲۲
   نقد و بررسی      ۲۵
   منابع وماخذ         ۲۶

منابع وماخذ :

 

۱_اینترنت

۲_کتاب جنبش زنان«فمینیسم»/آندره میشل؛ترجمه:هما زنجانی زاده

۳_کتاب پیکار با تبعیض جنسی/آندره میشل؛ترجمه:محمد جعفر پوینده

۴_کتاب مبانی فلسفی فمینیسم/خسرو باقری

مقدمه

بی گمان ستم به زنان یکى از سیاه‏ترین نقطه‏هاى تمدن بشرى است؛ چه آن زمان که زن، انسان شناخته نمى‏شد و مانند حیوانات اهلى به شمار مى‏آمد و هنگام قحطى براى استفاده از گوشتش به قتل مى‏رسید؛ و چه همین اواخر که قوانین اروپا زن را از اغلب و اهمّ حقوق محروم مى‏ساخت. هر گونه تلاش در بهبود این روند موجّه و معقول مى‏نماید.‌‌‌‍‌[۱‍]

«تبعیض جنسی»،یعنی اعمال و رفتار،پیشداوری ها و ایدئولوژی هایی که زنان را فرودست تر و کم ارزش تر از مردان و مردان را مسلط بر زنان می دانند،هنوز نیز در ردیف بدترین مصیبت هایی هستندکه مایه درد و رنج و محرومیت بشر می شوند،زیرا که از یک سو،زنان از این وضعیت عذاب می کشند و از سوی دیگر تمام جوامع ذخیره ای عظیم از توانایی های فکری و انسانی را که نادیده گرفته شده یا تحقیر گشته اند،از دست می دهند.تحت تاثیر جنبش های طرفدار حقوق و آزادی زنان است که مفهوم «تبعیض جنسی» رواج یافته است.  اما در پی ابداع عبارت تبعیض جنسی برای رسوا کردن همه انواع این تبعیض ها،پیشرفت اجتماعی بزرگی حاصل شده است.رواج این عبارت نشاندهنده آنست که تفاوت های تحقیر کننده جنس زن نه ناشی از اراده خداوند است،نه حاصل یک نظم طبیعی،نه مبتنی بر زیست شناسی،بلکه نتیجه رفتار اجتماعی نادرست و ناعادلانه با زنان است و چنین رفتاری از این پس باید کنار گذاشته شود و موقعیت عادلانه و شایسته زنان جایگزین آن گردد،موقعیتی که در آن جایگاه زن،همتای مردان در تمام عرصه های جامعه باشد.مثل همیشه طرفداران حقوق و آزادی زنان«فمینیستها» بودند که نخستین گام ها را برای افشای انواع تبعیض نسبت به زنان،برداشتند.[ ۳(ص۱۷)]

«فمینیسم» (feminism) واژه‏اى فرانسوى است که در سال ۱۸۳۷ وارد زبان فرانسه شدو فرهنگ لغت رٌبر این کلمه را چنین تعریف می کند:«آئینی که طرفدارگسترش حقوق و نقش زن در جامعه است»؛حدود ۱۵ سال است که نظریه فمینیستی مفاهیم جدیدی را به منظور تحلیل وضعیت زنان مطرح نموده،مفاهیمی که خود را به زبان فرانسه تحمیل کرده اند و فرهنگ رٌبر بدان مشروعیت بخشیده است.همانگونه که سیاهان در ایالات متحده و یا کارگران رنگین پوست در فرانسه نژاد پرستی را متهم می کنند،فمینیستهای امروزه تبعیض جنسی را مردود می شمارند.  تبعیض جنسی نتیجه سروری نرینگی است که این‌گونه تعریف می‌شود: «واژه مونث، نیمه قرن بیستم، تسلط مردان (و نماد نرینگی) بر زنان.» اما برای فمینیست‌ها، سروری نرینگی که بعضی آن را «مرد سالاری» و یا نظام «پدر سالار» معنا کرده‌اند فقط نوعی تسلط نیست بلکه نظامی است که، خواه آشکار و خواه نهان، تمام مکانیسم‌های نهادی و ایدئولوژیکی در دسترس خود مانند حقوق،سیاست، اقتصاد، اخلاق، علوم، پزشکی، مد، فرهنگ، اموزش و پرورش، رسانه‌های گروهی و غیره را به منظور تحقق سلطه مردان بر زنان به کار می‌گیرد همان گونه که سرمایه‌داری از این ابزار برای تثبیت خود استفاده می‌کند. پس می‌بینیم که در ده سال اخیر تعاریف مربوط به فمینیسم و مفاهیم تحمیل شده بر زبان فرانسه توسط مبارزه فمینیستی، بسیار متنوع بوده و از معانی موجود در فرهنگ‌های لغت بسی فراتر می‌رود.[۲(ص۱۱)]

جنبش‏هاى دفاع از حقوق زنان در آغاز براى اعتراض به برخى نابرابرى‏هاى اجتماعى شکل گرفتند، اما با گذشت زمان به جریانى فرهنگى و سیاسى تبدیل شدند؛ جریانى که بر اساس انگاره‏هاى مشخص ایدئولوژیکى به تحلیل نابرابرى‏هاى زنان و آرمان‏هاى زنانه (feminine) مى‏پرداخت و راهبردهایى خاص مطرح مى‏کرد. نهضت برابرى‏طلبى زنان که به صورت جنبش سیاسى سازمان یافته و منسجم از سابقه‏اى کم‏تر از دو قرن برخوردار است، در ذات خود گرایش‏هاى مختلف سیاسى، اجتماعى و ایدئولوژیک(را پرورانده است) تا آنجا که مبتکرى چون «ریک ویلفورد» تصریح مى‏کند، بهتر است به جاى واژه «فمینیسم» از واژه «فمینیسم‏ها» استفاده کرد با وجود این مهم‏ترین دغدغه آنان ارتقاى موقعیت زنان در جامعه و ایجاد برابرى و همسانى بین زن و مرد است.«البته این نکته حائز اهمیت است که بدانیم همه کسانى که صادقانه مى‏گویند براى منافع زنان اهمیت قائل هستند، فمینیست نیستند. مسأله مهم نحوه تفسیر این منافع است. کسى که منافع زنان را بر اساس نگرش سنتى به زن تفسیر مى‏کند، فمینیست نیست. چنین شخصى ممکن است واقعاً به حمایت از منافع زنان بپردازد، اما از دیدگاه یک فمینیست اساساً در شناخت این منافع دچار خطا شده است. از نظر فمینیست‏ها، جامعه تحت حاکمیت مردان، به نفع مردان و علیه منافع زنان و در یک کلمه «مرد سالار» بوده است»و فمینیسم در اصل شورشى است علیه نگرش سنتى به زنان و نقش آنان در جامعه؛ با این باور که استناد به عوامل بیولوژیکى یا روان‏شناختى در تقسیم وظایف و تفکیک برخى کارکردها به زنانه و مردانه، توجیهى ساختگى براى موقعیت پایین‏تر زنان در جامعه است».

 فمینیسم یا جنبش اصالت زنان یا زن باوری ،بخشی از پدیده یا جنبش توجه به دیگری یا اصالت دیگری است ،جنبشی که در قلمرو نژاد، قومیت و جنسیت پدیدار شد‌ ،فمینیسم در عین حال پر سر و صداترین و توجه‌برانگیزترین بخش این جنبش نیز هست که روایت‌های مختلفی چه در جهت موافق و چه در جهت مخالف دارد.[۱]

وضعیت زنان

از دیرینه سنگی تا دومین انقلاب نوسنگی

شناخت ما درباره این دوره بسیار ناچیز است زیرا این جوامع از طریق شکار و گردآوری خوراک زندگی می‌کنند و هنوز خط را که به این حوامع امکان ثبت تاریخ را می‌دهد اختراع نکرده‌اند. با این همه شناخت وضعیت زنان در این جوامع مهم است زیرا این جوامع تاریخی که در دوره نوسنگی به وجود آمده‌اند تنها حدود ده‌هزار سال دوام داشته‌اند.[۲(ص۱۷)]

 

 

جوامع شکارچی در دوران دیرینه ‌سنگی

مطالعه این جوامع وابستگی زنان و مردان، فشارهای اقتصادی و شیوه زندگی را مشخص می‌‌کند، شیوه زندگی بیش از هر چیز بر پایه شکار و گردآوری خوراک است. زنان به خصوص به گردآوری خوراک اشتغال دارند اما در شکار نیز با مردان مشارکت می‌کنندو یک نسل پس از گوردون چایلد، مطالعات انجام شده درباره دوره ماقبل تاریخی در فرانسه کشفیات این محقق را تایید می‌کند. انسان‌ها در هماهنگی کامل با طبیعت زندگی می‌کنند، بی آن‌که محیط را بر هم زنند همانند دیگر اقوام. آرمان مردمان شکارچی ثبات است. این مردمان با محیطی که در آن به سر می‌برند کاملا یگانگی یافته و سعی می‌کنند صرفا مطابق احتیاجات‌شان در طبیعت دخل و تصرف کنند. از سوی دیگر این شیوه زندگی و همچنین تغذیه اساسا مبتنی بر مصرف گوشت که دقیقا مانعی در جهت ازدیاد نسل است تعداد آنها را محدود نگه می‌دارد.نبود جنگ مشخصه روابط انسانی در این دوره است.

مطالعه علائم منقوش بر دیوار غارها و مجسمه‌های سنگی یا استخوانی کشف شده در خانه‌ها یا گورهای دوران دیرینه سنگی شاخص‌هایی را برای مطالعه وضعیت زنان این عصر فراهم می‌کند.

از نظر لورواگوران نخستین علایم هندسی منقوش بر دیواره غارها که حدود سی هزار سال قدمت داردنشانه های جنسی مذکر و مؤنث را با خود دارد و ارائه این تصاویر حدودا بیست هزار سال طول می کشد . اما فقط علائم  جنسی زنان «واقع گرایانه» بوده است. بعضی خواهند گفت که برتری تصاویر زنانه بیش از تصویر مریم در کشورهای کاتولیک بیانگر پایگاه برابر زن نیست. این طرز استدلال متضمن نوعی قوم مداری است که قبلا به ان اشاره شد: در واقع نمی توان ساخت های ایدئولوژیکی دوران نوسنگی علیا را که در آن باکره مقدس تابع یک خدای مذکر است به دوران دیرینه سنگی تعمیم داد.[۲(ص۱۷)]

نخستین انقلاب نوسنگی

تقریبا حدود ده‌هزار سال قبل از میلاد مسیح، همراه تغییرات اقلیمی، نخستین انقلاب نوسنگی اتفاق افتاد که طی آن فعالیت شکار مردان به عنوان پایه اصلی تغذیه ، با گردآوری و کشاورزی با کج بیل (در کشور بدان Horticulture می‌گویند) همراه می‌شود. ای بولدینگ نیز چون گوردون چایلد و دیگران فکر می‌کند که این کشاورزی اختراع زنان بوده است.

به تدریج که اردوگاه‌ها ساکن‌تر می‌شوند و صید کمیاب‌تر، در تغذیه اولویت به جمع‌آوری میوه‌ها و دانه‌ها و کشت داده می‌شود، زنان متوجه جوانه زدن و باز تولید غلات می‌گردند. این کشف سبب افزایش توانایی زنان در کاربرد فنون جدید می‌شود، مثل ساختن آسیای سنگی بزرگ‌تر و سنگین‌تر جهت آسیاکردن غلات، ساخت ظروف سفالین، چنان که گوردون چایلد به این نکته اشاره دارد. بعدها، زنان نخریسی و بافندگی را اختراع می‌کنند: این فعالیت‌ها قله رفیعی از انباشت تجارب و استنتاج را فراهم می‌کند و موجب ایجاد رشته‌های قابل توجهی از دانش می‌شود. با افزایش قدرت زنان در اختراعات و فعالیت‌های جدید این فرضیه به وجود می‌آید که وضعیت آنها از نظر اجتماعی نیز ترقی کرده باشد و نه تنها انتقال فنون جدید به فرزندان و انتساب خویشاوندی از سوی زن است بلکه نخستین خدایان نیز مونث هستند. جانشین مجسمه‌های کوچک زنانه از جنس سنگ و عاج با خصوصیات برجسته جنسی که در دوره دیرینه سنگی مشاهده می‌شودمجسمه‌های مشابهی است که معمولا از جنس خاک رس ساخته شده و در مقابر و مساکن در دوره نوسنگی عمومیت می‌یابند. «این مجسمه‌ها را خدایان مادر می‌نامند، زیرا زمین که از بطن آن جوانه سر می‌زند توسط انسان‌های دیرینه سنگی نشانه زن بارور است.»

در این تمدن مادر سالار هیچ نشانه‌‌ای که حاکی از فعالیت خصمانه باشد به دست نمی‌آوریم. این نظریه گوردون چایلد یه وسیله قراینی جدیدتر، مبنی بر آن که جامعه نوسنگی قدیم جامعه‌ای«بسیار آرام و صلح‌جو» بوده است تایید می‌شود.[۲(ص۲۳)]

وضعیت زنان

از دومین انقلاب دوره نوسنگی تا دوره باستان

25,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق بررسی حقوق و مسؤولیت های اجتماعی زنان در اسلام ـ فمینیسم
  • برچسب ها : , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.