عنوان :
تعداد صفحات : ۲۲
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
اتحاد داخلی و بینالمللی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای هر ملتی است. ملت پویا ملتی است که در جای خود از تنش و مناقشات بهره میبرد و به موقع از هر گونه اختلاف و تفرقه دوری میجوید. نه یک دستی، سکوت و رکود دارد و نه اغتشاش و درگیری و جدل. زیرا هر دو مایه افول ملتهاست.
در این مقاله سعی شده است موضوع اتحاد و انسجام با توجه به کلام وحی، سنت، عقل و بیانات بزرگان و در رأس آن معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی (ره) مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد.
امام علی (ع) می فرماید: «… افامرهم الله بالاختلاف فاطاعوه ! ام نهاهم عنه فعصوه…».
خطبه ۱۸ نهج البلاغه گوشهای از استدلال امیرالمؤمنین(ع) در خصوص کسانی است که به نام دین برای خودشان وجههای کسب کردهاند و برای منافع خود تا جایی پیش رفتهاند که حتی حلال خدا را نیز حرام کردند…
در این خطبه روی سخن به آدمهای معمولی و کوچه و بازار نیست. بلکه به همه آنانی است که مردم آنها را بعنوان نمایندگان دین میشناسند. اختلاف و بی تقوایی در میان خواص اهل دین صدمات و لطمات جبران ناپذیری را وارد میکند. کما اینکه از صدراسلام تا کنون بیشترین ضربه را همین افراد منافق، خواصِ دنیا طلب و متنسکان جاهل زدهاند. و هر کدام دارای خطراتی است که باید از کید آن در امان بود. خواص دنیا طلب در «لحظه لازم» به دلیل وابستگی به ثروت، قدرت، شهرت و… سکوت میکنند و حتی ممکن است کارش به جایی برسد که چون شریح قاضی حکم قتل حسین (ع( را هم امضاء کند.
کسانی که غائله «سقیفه» را به وجود آوردند، مردمان معمولی نبودند. و همچنین جنگ جمل، نهروان، صفین و…
اگر چه روی خطاب در این خطبه به خواص منحرف زمان حضرت امیر(ع) است اما نحوه استدلال منحصر به زمان خاص نیست و میتواند همه ازمنه را در بر گیرد. زیرا حضرت به: وحدت اله، پیامبر و کتاب واحد اشاره میکند و آن را مایه وحدت میداند. و نیز اشاره میکند که دین خاتم دین ناقصی نیست و به این شکل، عقل و خرد را در درک و فهم دین وارد میسازد که هر گاه شما به شکل استدلالی به نقص دین رسیدید آن وقت اختلاف کنید. (که هرگز نخواهید رسید)
واژه های کلیدی: اتحاد و انسجام ، کلام وحی، سنت، عقل و بیانات بزرگان
چکیده ۴
مقدمه ۴
الف: واکاوی مفردات ۵
تعریف عنوان مقاله ۶
ب: مبانی اتحاد و انسجام از منظر عقل ۷
ج:مبانی اتحاد و انسجام از منظر قرآن و اهل البیت(ع) ۸
۱- صفات یاران پیامبر(ص) ۸
۲- نزاع نکنید ۸
۳- عبرت از سرنوشت دیگر امتها ۱۰
۴- پرهیز از تعصب ۱۰
۵- پرهیز از کشمکش ۱۲
۶- نقش وحدت بین خواص ۱۳
۷- ملاک وحدت برای خواص ۱۴
۸- نقش دین و غیرت در وحدت ۱۵
نقش حوزه و دانشگاه در اتحاد ملی و انسجام اسلا می ۱۵
برادری در اسلا م ۱۶
وحدت از نظر امام ۱۷
اختلا ف یا فاجعه ۱۷
خطر اختلا ف زیربنایی ۱۸
خطر حب نفس ۱۸
وظیفه مغزهای متفکر جامعه ۱۸
نگاه تاریخی به مساله وحدت حوزه و دانشگاه ۱۹
حوزه و نسل جوان ۲۰
پیشنهادات ۲۲
منابع ۲۲
قرآن مجید
وصیت نامه حضرت امام (ره)
مجله پاسدار اسلا م، شماره ۱۲۸۲
فصلنامه حوزه و دانشگاه انتشارات امیرکبیر
پیام حوزه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلا می
بخشی از پیام مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال ۱۳۸۶
الحدیث، نشر دفتر تبلیغات اسلا می قم
یکصد و پنجاه آیه و روایت، نوشته دهقان
گفتمان وحدت- عدالت- ستاد علمی- فرهنگی بصیرت
اتحاد داخلی و بینالمللی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای هر ملتی است. ملت پویا ملتی است که در جای خود از تنش و مناقشات بهره میبرد و به موقع از هر گونه اختلاف و تفرقه دوری میجوید. نه یک دستی، سکوت و رکود دارد و نه اغتشاش و درگیری و جدل. زیرا هر دو مایه افول ملتهاست.
افراد، گروهها، صنوف و… هر کدام برای تعالی درون گروهی خود باید فریاد برآورند و از همه ظرفیتهای قانونی و شرعی برای ترقی و توسعه خود استفاده کنند. اما به هنگام خطر و تهدید امنیت یا منافع ملی از خواسته خود بصورت مقطعی، کوتاه آمده و به فکر دفع افسد باشد.
«تخم وفاق را تو در این بوستان بکار – میخ نفق را تو در این زمین بکن» (ادیب الممالک فراهانی(
اینکه در کجا باید فریاد زد و در کجا سکوت، در کجا باید عاقلانه و بر مبنای استدلال پیش رفت ودر کجا به مصلحت توجه کرد و… به شناخت اصول و ظرائفی محتاج است که در این مقال در صدد تبیین آن میباشیم.
امید است خواننده محترم ( از هر جناح و فکر و سلیقهای که باشد ( با دقت و تأمل در اصول ذیل الذکر به کلمه تنومند «وحدت» چنگ زده و با ایثار و شهامت، جلوی خود کامگی و فرصت طلبی را بگیرد.
واکاوی مفردات عنوان این مقاله که توسط رهبر بزرگوار انقلاب برای سال جاری نام گذاری شده است از بار معنایی برخوردار است و تا ریشه آن بررسی نشود نمیتوان به عمق آن پی برد.
۱- مبانی: «جمع مبنی به معنی: ریشه، پایه و بنیان یک چیز است» (۱( که در این مقال به کنه و ریشه این اتحاد و انسجام خواهیم پرداخت.
۲- اتحاد:«آنچه مرکب از دو چیز یا بیشتر و با نسبتهای معین باشد. به طوری که چیز سومی از آنها به وجود آید که با اجزای خود تفاوت کامل داشته باشد. مثل آب. که مرکب از اکسیژن و هیدروژن است». (۲(
ریشه این فعل «وحد» است که به باب «افتعال» برده شده است. این باب برای مطاوعه میباشد. مطاوعه یعنی قبول کردن آن فعل و ممتنع نشدن. و برای آن در علم «صَرف» مثال میآورند مثل: «کسرت الکوز فانکسر» یعنی: من کوزه را شکستم و آن هم قبول شکستن کرد.
فعل «وحدت» وقتی در این باب آورده میشود به این معنی میشود که: اتحاد مبتنی بر اصولی خواهد بود و هر گاه ضرورت آن احساس شد میبایست به آن عمل کرد و نباید خواستههای شخصی، سلیقه ای، حزبی و گروهی را بر آن مقدم داشت.
۳- ملی:کلمه «ملت» که جمع آن «ملل» میشود به معنی: «پیروان یک دین، مردم یک کشور که از یک نژاد و تابع یک دولت باشند». (۳(
ملت در واقع یک واحد بزرگ انسانی است که عواملی چون: فرهنگ، دین، جغرافیا، نژاد، قومیت و… میتواند عامل پیوند آن باشد.
چنانچه در تعریف ملت نیز گفتهاند: «ملت یک روان است، یک اصل روحانی. دو چیز، که در واقع یک چیزند،… یکی؛ داشتن میراث مشترک غنی از خاطرهها و دیگر، سازش واقعی، میل به زیست با یکدیگر و خواستِ تکیه کردن کامل به میراث مشترک». (۴(
پس ملت تجمع یک گروهی است که با اهداف خاصی و در چارچوبی تعریف شده علاوه بر حل کردن نیازات ابتدایی خود، در صدد توسعه فرهنگ، اقتصاد و سیاست خود نیز میباشند. بنابراین با توجه به تعریفی که در فرهنگ «عمید» آمده است ( تابع یک دولت…( میرساند که برای رسیدن به اهداف خود باید سازماندهی شده و با برنامه منظم، به حرکت رو به رشد خود ادامه دهند.
۴- انسجام:انسجام از ماده«سجم» به معنی: «منظم و منسجم شدن کلام» میباشد. (۵( و نیز در فرهنگ لغت فارسی به معنی: «روان شدن، منظم شدن و با هم جور شدن، روان بودن کلام و عاری بودن آن از تقعید و تکلف» آمده است. (۶(
۵- اسلامی:ریشه آن «سلِم یسلَم» که به معنی: «سالم و بی عیب و آفت» میباشد. (۷( که «اسلام» از باب افعال به معنی «تسلیم بی قید و شرط» میباشد. (که همزه این باب معنی کثرت میدهد. و این همان معنایی است که «المنجد» برای آن گفته است. به عبارتی: تسلیم بی قید و شرط شدن یعنی کثرت سلامت و زدودن آفت. البته این همزه میتواند معنی «یافتن» هم داشته باشد. یعنی در اسلام میتوان سلامتی روح و روان را پیدا کرد تا از آفتها و بلاها در امان بود.
اما «یا» اضافه بر کلمه «اسلام»، «یاء» نسبت است. و به معنی هر آنچه که مطابق دین حنیف اسلام است.
با توجه به همه توضیحاتی که در مفردات این عنوان آمد، این عنوان را میشود چنین معنا کرد:
یافتن ریشههای وحدت بر پایه توجه به هر آنچه یک ملت و یا ملتهای مختلف را دور هم جمع میآورد و احترام به آن و نظم بخشیدن عقلایی به این علقههای اتحاد و ارتباط برای رسیدن به سلامت و زدودن آفتهای اجتماعی بر پایه براهین بی بدیل وحی که نمودِ آن دین حنیف اسلام متجلی شده است و عدم مخالفتهای شخصی و سلیقگی با آن.
«مؤمنان معدود، لیک ایمان یکی – جسمشان معدود، لیکن جان یکی
جان حیوانی ندارد اتحاد – تو مجو این اتحاد از روح باد» ( مولوی، مثنوی معنوی، دفتر چهارم(
شکی نیست که هر انسان سلیم النفسی بر اتحاد و انسجام هر چه بیشتر تأکید دارد. هر فرد و جامعهای در صدد رشد و توسعه همه جانبه است. میخواهد در همه امور اعم از معنویت و مادیت ترقی کند و این ممکن نمیشود مگر با ارتباطات سالم و بر اساس منافع ملی.
در واقع همه سعی دارند از دانش، تکنولوژی و داشتههای دیگران استفاده کنند بدون آنکه متحمل خسارت قابل توجهای بشوند.
روایتی از حضرت امیر(ع( هست که میفرماید: «الاسلام هو التسلیم، والتسلیم هو الیقین، والیقین هو التصدیق، والتصدیق هو الاقرار، والاقرار هو الاداء، والاداء هو العمل». (۹(
در اینجا مفهوم تسلیم جز یقین نمیباشد. و یقین زائیده عقل است نه احساس و عاطفه. پس اتحاد و انسجامی مد نظر است که بر پایههای عقلانیت و استدلالات قرآن و دین اسلام استوار باشد. این تسلیم، تسلیم جاهلانه و کورکورانه نیست. و بی شک نمیتوانیم راههای اتحاد و انسجام را کورکورانه طی کنیم.
وقتی درک درستی از دین و مؤلفههای آن داشتیم و عقل سلیم آنرا تأیید کرد، نتیجه آن یک عمل مناسب خواهد بود که آن عمل مناسب زیر بنای هر گونه ارتباط و رشد و تعالی است.
در واقع اهمیت توجه به جمع و دوری از فرد گرایی و تک محوری و توجه به آداب و سنن صحیح و عبرت آموز و تأمل و تدبر در آن، آموزه دین اسلام میباشد که عقل سالم را بارور میکند. و همچنین در سنت پیامبر (ص( و ائمه هدی(ع( نمونههای بارز صلح، قهر، سکوت، فریاد، جنگ و… را مییابیم که همه آن برای اتحاد بین مسلمانان و انسجام هر چه بیشتر آنان بوده است. به عبارتی: صلح امام حسن(ع( برای حفظ دین و انسجام مسلمانان همان مقدار قابل اهمیت است که قیام حضرت ابا عبدا…(ع( دارای اهمیت است و…
اینکه محورهای مختلف در سیره معصومین (ع( را کجا به موقع استفاده کنیم، نیازمند شناخت، درک شرائط زمان و مکان و ظرافتهای لازم است. که خدای ناکرده در ارتباطاتمان به جای جنگ صلح نکنیم و به جای فریاد، سکوت. و…
این نوشتار بر آن است تا با ارائه اصول و کلیاتی در این زمینه، مسیر شناخت را هموارتر کند که در بخش آینده به واکاوی این اصول در کلام وحی و سیره معصومین (ع( خواهیم پرداخت:
با توجه به تعریفی که در آخر مبحث «الف» آوردم با ارائه عباراتی از قرآن و اهل البیت(ع( در صدد ارائه چارچوب این بحث هستیم.
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم (۱۰( صفاتی را برای یاران پیامبر (ص( بر میشمارد که توجه به آن و سعی در ملکه کردن و مداومت بر بقاء آن باعث میشود تا متخلق به اخلاقی شویم که مسیر هدایت و وحدت را برای ما هموارتر کند.
که از جمله آنها عبارتند از:
۱-۱ شدت و سختگیری بر کفار. به این معنی که از آنها تأثیر منفی نگرفته و همواره با کسانی که به هر شکلی میخواهند آنها را به تاراج ببرند کنار نیایند.
۲-۱ مهربانی، کمک و ایثار نسبت به برادران دینی خود.
۳-۱ عبادت آگاهانه و عاشقانه از خصائص این افراد خواهد بود. اینان به دنبال عبادت کورکورانه و یا ریاکارانه نیستند. زیرا عبادتی که منشأ آن یکی از این دو باشد، نمیتواند اثر وضعی بر روح و روان و سیمای این مؤمنین بگذارد.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .