1,459 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۱۳۶
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
نوشتن یکی از مهارتهایی است که می تواند در انسانها خلاقیت را تقویت یا به منحصه ظهور برساند. البته این حقیقت را باید پذیرفت که نوشتن همانند سایر مهارتهای دشوار دیگر ، نیاز به توانایی ،قریحه واستعداد فردی دارد ویلیام بدن در این خصوص چنین عنوان میکند که : این توفیق مستلزم گذراندن یک دوره طولانی کارآموزی است که طی آن شخص مبانی هنر یا صفت خود را یاد می گیردبا ساعتها ، روزها ، ماهها واغلب سالها تلاش خسته کننده وبی پاداش ، توجه دائم و وسواس به جزئیات ؛ آغازهای کاذب، آزمونها وخطاها ، ساختن وویران کردن، تردید ونومیدی ، وباز کار سخت ، جلسات طولانی وفرساینده تجربه وتمرین پیش از وارد شدن به همان کار اصلی .
بدیهی است که بعضی از نویسندگان به دلیل قریحه یا نبوغ بیشترسریع تر پلههای ترقی را طی می کنند وعده ای سالیان متمادی عرق جبین می ریزند تا بتوانند این مهارت را کسب نمایند .
آنچه دراین قسمت ضروریست از آن یاد کرد این که، نوشتن با دو بال انگیزه وتوانایی می تواند به خلاقیت منجر شود در غیر این صورت نوشتن با درگل نشستن این محمل از ارائه دادن راه عاجز میماند .
در پژوهش حاضر به منظور مطالعه عوامل تاثیر گذار بر نوشتن خلاق دانشآموزان متوسطه می باشد. ، نمونه مورد پژوهش ۱۹۸ نفر دانشآموزان روزانه مقطع متوسطه استان بوشهر می باشد. و با توجه به فرضیههای پژوهش ، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . نتایج نشان دادکه انگیزه پیشرفت در دانشآموزان خلاق بیشتر از دانشآموزان عادی است . میزان خلاقیت دانشآموزان خلاق از دانشآموزان عادی بیشتر است . میزان تکرار و تمرین نوشتاری دانشآموزان خلاق بیشتر از دانشآموزان عادی بود .
میزان علاقهمندی دانشآموزان خلاق به مطالعه کتب غیر درسی بیشتر از دانشآموزان عادی است.
بین میزان قصهگویی والدین ، دوستان ، نزدیکان و معلمین برای دانشآموزان خلاق و عادی تفاوت وجود دارد . بین میزان تشویق و ترغیب والدین خلاق و عادی ، به امر نوشتن تفاوت وجـود دارد . بین میزان علاقه به بازی دانشآموزان خلاق و عادی تفاوت وجود دارد . بازی در دوران کودکی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و ارزش بازی در شکل دادن به رفتار و اندیشه های کودک تا آن حد است که میتوان آنها را تنها نشانه شناخت رفتار کودکان از بزرگسالان دانست همسو است.
بین میزان اوقات فراغت دانشآموزان خلاق و عادی تفاوت وجود دارد . بین میزان علاقهمندی به فعالیتهای هنری دانشآموزان خلاق و عادی تفاوت وجود دارد.
واژه های کلیدی: نوشتن خلاق ، انگیزه پیشرفت، خلاقیت دانشآموزان ، تکرار و تمرین، مطالعه کتب غیر درسی، قصه گویی، تشویق و ترغیب، بازیهای کودکانه، اوقات فراغت، فعالیتهای هنری
فصل اول : کلیات
۱ـ۱ مقدمه ۲
۱ـ۲ بیان مسئله ۶
۱ـ۳ اهمیت و ضرورت پژوهش ۹
۱ـ۴ اهداف پژوهش ۱۰
۱ـ۵ فرضیههای پژوهش ۱۱
۱ـ۶ تعاریف عملیاتی متغیرها ۱۲
۱ـ۶ ـ۱ نوع متغیرهای تحقیق ۱۲
۱ـ۶ ـ۲ مراحل اندازهگیری متغیرها ۱۳
۱ـ۶ ـ ۳ تعریف متغیرها ۱۳
فصل دوم : ادبیات پژوهش
۲ـ۱ خلاقیت چیست ؟ ۱۷
۲ـ۲ تعریف خلاقیت ۲۰
۲ـ۳ روند شکل گیری خلاقیت ۲۱
۲ـ۴ خصوصیات افراد خلاق ۲۲
۲ـ۵ راههای پرورش خلاقیت ۲۵
۲ـ۶ موانع خلاقیت ۲۷
۲ـ۷ انگیزه عاملی جهت تحقق خلاقیت نوشتاری ۳۰
۲ـ۸ نقش آموزش در پرورش نوشتن خلاق ۳۳
۲ـ۹ محیط خانواده و تأثیر آن بر خلاقیت ۳۶
۲ـ۱۰ نقش تکرار و تمرین نوشتن بر نوشتن خلاق ۳۷
۲ـ۱۱ تأثیر مطالعه بر نوشتن خلاق ۳۹
۲ـ۱۲ نقش قصهگویی در پرورش نوشتن خلاق ۴۱
۲ـ۱۳ تشویق عاملی کارساز در پرورش نوشتن خلاق ۴۴
۲ـ۱۴ نقش کودکستان و مراکز پیش دبستانی در بروز خلاقیت ۴۶
۲ـ۱۵ نقش بازیهای کودکانه در پرورش خلاقیت ۴۷
۲ـ۱۶ تأثیر اوقات فراغت بر نوشتن خلاق ۴۹
۲ـ۱۷ مروری بر تحقیقات انجام شده ۵۱
فصل سوم : روش پژوهش
۳ـ۱ نوع تحقیق ۷۱
۳ـ۲ جامعه آماری و ویژگیهای آن ۷۱
۳ـ۳ روش نمونهگیری و حجم نمونه ۷۱
۳ـ۴ ابزار گردآوری دادهها ۷۲
۳ـ۵ پایایی و روایی پرسشنامهها
۳ـ۵ـ۱ پایایی و روایی آزمون خلاقیت
۳ـ۵ـ۲ پایایی و روایی آزمون انگیزه پیشرفت
۳ـ۵ـ۳ پایایی و روایی پرسشنامه محقق ساخته
۳ ـ ۶ شیوه نمرهگذاری آزمونها
۳-۶-۱ نمرهگذاری آزمون خلاقیت
۲-۶-۲ نمرهگذاری آزمون انگیزه پیشرفت
۳ـ۷ روش تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم : یافتههای تحقیق
۴ـ۱ یافتههای توصیفی
۴ـ۲ یافتههای مربوط به فرضیههای تحقیق (آمار استنباطی)
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
۵ـ۱ بحث و نتیجهگیری
۵ـ۲ پیشنهاد نظری و علمی پژوهش
۵ـ۳ محدودیتهای پژوهش
منابع و مأخذ
پیوستها
پرسشنامه شماره (۱) پرسشنامه محقق ساخته
پرسشنامه شماره (۲) آزمون انگیزه پیشرفت (ACMT)
پرسشنامه شماره (۳) آزمون خلاقیت جمال عابدی
ـ آزادی ، محمد . (۱۳۷۶) . توصیف گذراندن اوقات فراغت دانشآموزان پسر دوره متوسطه نظام جدید شهر کرمانشاه با تأکید بر تربیت بدنی و ورزش . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان تهران .
ـ آقایی فیشانی ، تیمور . (۱۳۷۷) . خلاقیت و نوآوری در انسانها و سازمانها . تهران : انتشارات ترمه .
ـ آمابلی ، ترزا .(۱۳۸۱) . شکوفایی خلاقیت کودکان و بزرگسالان (ترجمه حسن قاسم زاده ، پروین عظیمی ). تهران : دنیای نو (تاریخ انتشار به زبان اصلی، ۱۹۸۹).
ـ احمدی ، عبادالله . (۱۳۷۵) . نیاز سنجی اوقات فراغت دانشآموزان دوره متوسطه شهر اراک . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه علامه طباطبایی .
ـ احمدی ، علی اصغر . (تابستان ۱۳۷۹) . نقش اولیا در گذراندن اوقات فراغت . ماهنامه پیوند. تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان .
ـ ادیب ، یوسف . (۱۳۷۶) . بررسی زمینه های خلاقیت در پرسشها و تکالیف کتب درسی جامعه شناسی (۱) ، جامعه شناسی (۲) ، روانشناسی ، دانش اجتماعی و آشنایی با برنامه ریزی تحصیلی ، شغلی نظام جدید آموزش متوسطه . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی .
ـ اسبورن ، الکس اس . (۱۳۸۲) . پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت (ترجمه حسن قاسم زاده ) . تهران : انتشارات نیلوفر (تاریخ انتشار به زبان اصلی ، ۱۹۶۶) .
ـ استانیش ، باب و ابرلی ، باب . (۱۳۸۴) . خلاقیت کاربردی نوجوانان و بزرگسالان (ترجمه حسن قاسم زاده ) . تهران: نشر دنیای نو .
ـ اسعدی ، مژگانالسادات . (۱۳۷۳) . بررسی رابطه میزان روشهای گوناگون تشویق و تنبیه خانواده با پیشرفت تحصیلی فرزندان میبدی . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان یزد .
ـ امیر حسینی ، خسرو . (۱۳۸۴) . خلاقیت و نوآوری (مبانی ، اصول ، تکنیکها) . تهران : انتشارات عارف کامل .
ـ امینی ، سودابه . (۱۳۸۳ ). چگونه ترس از نوشتن در کودکان از میان میرود؟ رشد معلم ۳، دوره ۲۳ .
ـ انجمن علمی آموزشی مدرسین تهران . (۱۳۸۳، ۴ بهمن ) . کودک و بازی .
ـ برات،نگین . (۱۳۸۲، ۲۹ مهر ).خلاقیت و یادگیری در کودکان . همشهری ، صفحه ۱۹٫
ـ برشان ، نوراله . (۱۳۷۴) . نقش کانونهای فرهنگی و تربیتی در پر کردن اوقات فراغت دانشآموزان مقطع راهنمایی و متوسطه استان سیستان و بلوچستان . شورای تحقیقات آموزشی استان سیستان و بلوچستان .
ـ بهروزی ، ناصر . ( ۱۳۷۵) . بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با خلاقیت و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی در دانشجو معلمان مرد . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه شهید چمران .
ـ بیوکی ، زهرا( ۱۳۷۶) . هنجار یابی آزمون تفکر خلاق تورنس برای دانشآموزان سالهای اول تا سوم دوره راهنمایی . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه تربیت معلم .
ـ پوریان ، انور . (۱۳۷۳) . بررسی انگیزه و علایق ـ یادگیری ، ادامه تحصیل ، انتخاب شغل ـ دانشآموزان دوره متوسطه . اداره کل آموزش و پرورش استان ایلام .
ـ پیر خایفی ، علیرضا .( ۱۳۷۶، ۴ شهریور) . آیا خلاقیت را میتوان آموزش داد؟ همشهری .
ـ تدیّن ، مهدی . ( ۱۳۷۵) . بررسی رابطه مطالعه کتابهای غیر درسی دانشآموزان با پیشرفت آنان در دروس ادبیات فارسی . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش خراسان .
ـ سلیمانی، افشین . (۱۳۸۱) . کلاس خلاقیت . تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.
ـ سنگبری ، برات . (۱۳۷۳) . بررسی نقش آموزش یک ماهه پیش دبستانی در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایه اول ابتدایی مناطق دوزبانهی سیستان و بلوچستان . شورای تحقیقات آموزش استان سیستان و بلوچستان .
ـ سولسو ، رابرت ال . (۱۳۸۱) . روانشناسی شناختی (ترجمه فرهاد ماهر) . ]ویرایش۲[ . تهران انتشارات رشد (تاریخ انتشار به زبان اصلی ، ۱۹۳۳) .
ـ سیف ، علی اکبر . (۱۳۷۹) . روانشناسی پرورشی ]روانشناسی یادگیری و آموزش[ . تهران . انتشارات آگاه .
ـ شعاع کاظمی ، مهرانگیز . (۱۳۸۴) . راههای پرورش خلاقیت (۲) . فصلنامهی معرفت ، شماره۹۲ .
ـ صادقنژاد ـ مریم . (۱۳۸۴) . نوشتن خلاق . مجلهی سبز در سبز ، شماره ۲۰ ، صص۲۰ ـ ۱۸ .
عالمان علم روان شناسی در جای جای کتب ونسخ خود به تعریف خلاقیت ، موانع خلاقیت چه در محیط مدرسه و چه محیط خانواده ، ویژگی افراد خلاق وآموزش خلاقیت پرداخته اند اما آنچه ضروری ونقش کلیدی در پرورش مهارت خلاقیت راداراست یعنی راه های پرورش خلاقیت را فراموش کرده یا با گوشه نگاه ناقص خود از ارائه راهکار عملی وعلمی در این میدان طفره رفتهاند.
سولسو[۱] (۱۹۳۳) معتقد است : «برای روانشناسان شناختی مدرن طنزی تلخ وتاحدی اسباب شرمندگی است که طی بیست سال گذشته هیچگونه نظریه ای چون نظریه های مربوط به حافظه یا ادراک پدید نیامده است که بتواند مطالعات پراکنده وگاه متعارض را وحدت بخشد.نبودیک نظریه ی وحدت بخش هم دال بر مشکل ذاتی این موضوع(فرایند خلاقیت) ونبود توجه علمی گسترده است و معهذا این موضوع (خلاقیت) به طورگستردهای به عنوان بخش مهمی از زندگی روزمره وتعلیم وتربیت تلقی می شود» (ص۶۰۴) .
عامه مردم خلاقیت را با آفرینندگی وخلق یک اثر ارزنده وبدیع معادل میدانندومعتقد ند که همه انسان ها نمی توانند خلاق باشند وخلاقیت را در ذات ودرون افراد نابغه میبینند اما نظریه پردازان خلاقیت به خلاف این گفته اعتقاد دارند وبیان می دارند که امکان آموزش خلاقیت وجود دارد ودر وجود همه انسانها این خصیصه کم وبیش نهفته است وبا آموزش صحیح پابه عرصه وجود میگذارد.
نگارنده این پژوهش معتقداست که انسان آنگاه که چشم به این جهان می گشاید خلاقیت رابه همراه دارد ونیاز به خلاقیت رابرای بقا درک می کند یا به تعبیری واقعی تر خداوند یکی از ملزومات زندگی کردن در این دنیارا که همان خلاقیت است ، به او ارزانی داشته است.
کودک هنگام تولد برای بهره مندی از غذا و تغذیه شروع به گریه می کند، هنگامی که محیط زندگی خویش را نامطلوب می بینید شروع به گریه می کند ، هنگامی که مادر رادر کنار خود نمیبینید داد وفریاد می کند. آیا این ها همه نشانه ای از خلاقیت کودک نیست؟ آیا لبخندی که بر لب کودک خرد سال برای جلب توجه مادر نقش می بندد نقش خلاقیت را هویدا نمی سازد؟
خلاقیت در خلق اثر یا توفیق در انجام کار خلاصه نمیشود. خلاقیت در خلق زمان ومکان نیز جای دارد . انسانی سالیان سال رنج ومرارت به خوددیده وبه تحصیل علوم می پردازد تا بتواند کلید آینده را دردست بگیرید او خلاق زمان است یا آنکه خود را با هنجارهای جامعه همراه وهمگام میسازد تا بتواند پیوسته همراه با مردم وبردل مردم حکمرانی کند خلاق زمان ومکان است. ملموس تر بگویم فوتبالیستی که در فضای خالی مناسب، در انتظار دریافت پاس و زدن گل است او نیز خلاق است . پس خلاقیت را میتوان درجه بندی کردولی نمی توان انسانی را غیر خلاق شناخت. هنر خلاقیت در وجود همه هست اما میزان آن در افراد متفاوت است.
شاید معقول باشد که فرض کنیم اغلب آدمیان خلاق هستند ، ولی میزان خلاقیت بسیار متفاوت است. اعمال خلاق پابلو پیکاسو[۲]، یا باکمینسترفولر، یا ولفکانگ موزارت[۳]، یا توماس جفرسون[۴] ، تنها تجلی استعدادهای در خشان نیست، بلکه آنها توانسته اند مشهور شوند دیگر نوابع خلاق هم هستند که ناشناخته ماندهاند (سولسو ، ۱۹۳۳ ، ص ۵۸۳) .
پیر خایفی (۱۳۷۶) در مقالهای پیرامون این مطلب عنوان میدارد : « از دیربازهمواره این سؤال نزد صاحب نظران روان شناسی وجود داشته است که آیا توانایی خلاقیت یک صفت مشترک بین آدمیان هست یا خیر؟ در پاسخ به این سوال برخی از نظریه پردازان معاصر معتقد هستند که توانائی خلاقیت فقط نزد عده ای از انسانها به ودیعه نهاده شده است وبقیه آنها از این نعمت بزرگ الهی بی بهره هستند اما برخی دیگر از نظر پردازان معتقد هستند که توانایی خلاقیت همچون سایر توانایی ها واستعدادها نزد تمامی انسانها با درجا ت مختلف وجود دارد، به عبارت دیگر همه انسانها صاحب این استعداد هستند اما مقدار آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است. امروزه ، تحقیقات صحت ادعای فوق را تأیید می کند ونشان می دهد که استعداد خلاقیت ، یک صفت مشترک وهمگانی در بین آدمیان است» .
برخی صاحبنظران نه تنها به وجود خلاقیّت در همه افراد بشر معتقد هستند بلکه برلزوم آموزش خلاقیت نیز تاکید دارند .
خلاقیت تنها مختص افراد استثنایی وبا استعداد نیست هر چند ممکن است این افراد دارای نیروی بالقوه بیشتر برای استفاده درراه های خلاق باشند. خلاقیت می تواند و باید جدای از زندگی روزمره تمام کودکان وبزرگسلان باشد (آمابلی ، ۱۹۸۹ ، ص ۱۳) .
کریمی (۱۳۸۳) معتقد است : «هر وقت که کلمه خلاقیت را می شنویم بی اراده به یاد کارها وآثار بر جسته هنرمندان و دانشمندان نامی می افتیم . لیکن باید به خاطر داشته باشیم که همواره لازمهی خلاقیت نبوغ نیست. هر کس در کارهای روزمره خود ممکن است خلاقیت از خودنشان دهد منتهی خلاقیت بعضی بیشتر است وبعضی کمتر ، مثلاً کسی که در خانه دستگاهی را که قبلاً ندیده است تعمیر می کند، کد بانویی که غذای جدید خوشمزه ای می پزد یا دانش آموزی که شیوه ی جدیدی برای درس خواندن ابداع می کند وبا صرف وقت کمتر نتیجه بهتری بدست می آورد، همگی از قدرت خلاقیت خود استفاده کردهاند . حتی حیوانات نیز گاه از خود خلاقیت نشان می دهند ، یعنی به اعمال وابتکارتی دست می زنند که در گنجینه غریزه آنان یافت نمی شود واز حیوانات همجنس آنها دیده نشده است. البته باید به خاطر داشت که نبوع نیز لازمه کارهای بسیار بزرگ است. کمتر کسی است که از نظر هنری ،علمی، اجتماعی یا نظایر آن خدمات شایسته ای به بشریت کرده باشد واز نبوغ لازم برخوردار نباشد. پس می توان نتیجه گرفت که خلاقیت در همگان وجود دارد ولی خلاقیت که در سطح جهانی قابل طرح باشد معمولاً با بلوغ همراه است» (ص ۱۶۴).
نوشتن یکی از مهارتهایی است که می تواند در انسانها خلاقیت را تقویت یا به منحصه ظهور برساند. البته این حقیقت را باید پذیرفت که نوشتن همانند سایر مهارتهای دشوار دیگر ، نیاز به توانایی ،قریحه واستعداد فردی دارد ویلیام بدن در این خصوص چنین عنوان میکند که : این توفیق مستلزم گذراندن یک دوره طولانی کارآموزی است که طی آن شخص مبانی هنر یا صفت خود را یاد می گیردبا ساعتها ، روزها ، ماهها واغلب سالها تلاش خسته کننده وبی پاداش ، توجه دائم و وسواس به جزئیات ؛ آغازهای کاذب، آزمونها وخطاها ، ساختن وویران کردن، تردید ونومیدی ، وباز کار سخت ، جلسات طولانی وفرساینده تجربه وتمرین پیش از وارد شدن به همان کار اصلی .
بدیهی است که بعضی از نویسندگان به دلیل قریحه یا نبوغ بیشترسریع تر پلههای ترقی را طی می کنند وعده ای سالیان متمادی عرق جبین می ریزند تا بتوانند این مهارت را کسب نمایند .
آنچه دراین قسمت ضروریست از آن یاد کرد این که، نوشتن با دو بال انگیزه وتوانایی می تواند به خلاقیت منجر شود در غیر این صورت نوشتن با درگل نشستن این محمل از ارائه دادن راه عاجز میماند .
با نگاهی به منابع معتبر پی میبریم که تا کنون متخصصان آموزش و پرورش نتوانستهاند تعریفی جامع ، مانع و دقیق در خصوص خلاقیت ارائه دهند که مورد قبول همهی دست اندرکاران تعلیم و تربیت باشد .
آقایی فیشانی(۱۳۷۷) خلاقیت را این گونه تعریف میکند :
« تحولاتی دامنهدار و جهشی در فکر و اندیشهی انسان ، به طوری که حائز توانایی در ترکیب عوامل قبلی به طرق جدید باشد .»
امیر حسینی (۱۳۸۳) خلاقیت را به کارگیری کامل تواناییهای ذهنی ، برای ایجاد فکر یا راه حل یا مفهوم نو نسبت به خود شخص خلاق میشمرد . ایشان در تبیین این تعریف، محور اصلی تعریف را نو بودن نسبت به خود شخص قلمداد میکند .
در ادامهی تعریف بیان میکند که : همهی انسانها بنا به اصل تفاوتهای فردی که دارند ، دارای خلاقیت و نوآوری هستند و نباید تصور کرد که خلاقیت منحصر به افراد تیز هوش و با استعداد است فقط مهم شکوفایی این استعدادها است . این از حکمت خداوند است که همهی افراد بتوانند در یک رشته دارای خلاقیت باشند و هر کدام از طریقی به جامعهی بشری خدمت کنند .
هالپرن[۵] (به نقل از برات ، ۱۳۸۲) خلاقیت را توانایی شکل دادن به ترکیب تازهای از نظریات یا ایدهها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف میداند . از دیدگاه پرکینز[۶] (به نقل از برات ، ۱۳۸۲) تفکر خلاق ، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج تازه خلاق میشود .
سلیمانی(۱۳۸۱) گستردهترین تحقیقات تجربی مربوط به خلاقیت را به اواخر دههی ۱۹۵۰ در ایالت متحدهی آمریکا نسبت میدهد . هرچند پیش از این نیز مطالعاتی محدود توسط گالتون[۷] ، والاس[۸] ، پاتریک راس من[۹] و دیگران در زمینهی خلاقیت صورت پذیرفته بود، ولی تا آن زمان خلاقیت به عنوان موهبتی که به افراد قلیلی از اجتماع اعطا شده ، در نظر گرفته میشد .
شوک اسپوتنیک در اواخر ۱۹۵۰ حرکت گستردهای را در مراکز علمی و تحقیقات آمریکا و اروپا موجب گردید . این جنبش با هدف جبران عقبماندگیهای علمی تحقیقاتی غرب و با بکارگیری امکانات مالی قابل توجه صورت پذیرفت و باعث رشد سریع تحقیقات مربوط به خلاقیت شد (سلیمانی ، ۱۳۸۱) .
گیلفورد[۱۰] (۱۹۵۰) یکی از پیشگامان این گرایش به حوزهی خلاقیت محسوب میگردد . هدف پروژهی تحقیقاتی گلیفورد و همکاران وی آن بود که دربارهی ماهیت هوش انسان و فرآیند ذهنی که منجر به ظهور رفتار خلاق میشود تحقیق کند . پس از گیلفورد ، گروه بارون[۱۱] و مک گیلان با هدف تعیین ویژگیهای شخصیتی افراد خلاق تحقیقات دامنهداری را در دانشگاه کالیفرنیا انجام دادند . همچنین تحقیقات پل تورنس[۱۲] (۱۹۵۹) در مورد روشهای پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان نتایج پرباری را به همراه داشت . تایلور[۱۳] و همکاران (۱۹۶۳) با جمعآوری سرگذشت افرادی که از لحاظ علمی سرآمد محسوب میشدند، سعی کردند خصوصیات و ویژگیهای افراد خلاق را مشخص کنند . تحقیقات مربوط به خلاقیت از آن زمان تا کنون به طور خستگی ناپذیری ادامه یافت و روز به روز بر وسعت و غنای موضوعات مورد مطالعه افزوده میشود . آنها چهار کارکرد عمده برای ذهن خلاق قایل هستند که عبارتند از:
ـ پدید آوردن یک محصول یا خدمت جدید
ـ پدیدآوردن کاربردی جدید از یک محصول یا خدمت جدید
ـ حل یک مسئله
ـ حل یک منازعه
امیرحسینی(۱۳۸۴) ویژگیهای افراد خلاق را چنین عنوان میکند :
ـ فرد خلاق دائماً در تلاش و اندیشه است .
ـ برای تجربه جایگاه ویژهای قایل است و به علت موفقیتها و شکستها میاندیشد نه به اثر آنها .
ـ فکر کردن در آرامش را برای خود استراحت تلقی میکند.
ـ فرد خلاق به هر پدیدهای از دیدگاهها و جوانب مختلف نگاه میکند و معمولاً به شرایط موجود رضایت نمیدهد .
اولین راه را برای حل مسئلهای بهترین و آخرین راه حل نمی داند و معمولاً به شرایط موجود رضایت نمیدهد.
ـ در صدد بهترین راه حلها با کمترین هزینهی فکری ، زمانی و مالی است.
ـ انعطاف پذیر و انتقاد پذیر بوده و در پی رفع عیوب خود بر میآید .
ـ به مسایل ، موفقیت ، اشیاء و چیزهایی دقت میکند که از دید دیگران مورد غفلت قرار گرفتهاند و دربارهی آنها فکر و نظر جدیدی ارایه میدهد .
ـ محدود به رسم و عادت نیست و فرضیههای انسانی را درست و صحیح قلمداد میکند ، هر چند که به آنها احترام قایل است .
ـ در عین تعبد و توجه به عالم غیب ، به یافتههای ذهنی حتی خودش هم به طور قطعی اطمینان ندارد و مرتباً در علت وجودی آنها تحقیق میکند .
ـ فرد خلاق کنجکاو و پرسشگر است ، پیرامون یک موضوع یا پدیده سؤالهای متعددی را خلق میکند و از افراد آگاه و متخصص میپرسد . این پرسشها دلیل بر دانایی اوست .
سیف(۱۳۷۹) به نقل از استاین[۱۴] افراد آفریننده را دارای ویژگیهای زیر معرفی میکند :
۱ ـ انگیزه پیشرفت بالا
۲ ـ کنجکاوی فراوان
۳ ـ علاقهمندی زیاد به نظم و ترتیب در کارها
۴ ـ قدرت ابراز وجود و خود کفایی
۵ ـ شخصیت غیر متعارف ، غیر رسمی و کامروا
۶ ـ پشتکار و انضباط در کارها
۷ ـ استقلال
۸ ـ طرز فکر انتقادی
۹ ـ انگیزههای زیاد دانش وسیع
۱۰ ـ اشتیاق و احساس شرمساری
۱۱ ـ زیبا پسندی و علاقه به آثار هنری
۱۲ ـ علاقه کم به روابط اجتماعی و حساسیت زیاد نسبت به مسائل اجتماعی
۱۳ ـ تفکر شهودی
۱۴ ـ قدرت تأثیر گذاری بر دیگران
امینی(۱۳۸۳) به طور خلاصه کودکان خلاق را دارای این ویژگیها میداند :
۱ ـ قابلیت انعطاف
۲ ـ حساسیت
۳ ـ تحمل
۴ ـ احساس مسئولیت
۵ ـ احساس همدلی
۶ ـ خودپنداری مثبت
۷ ـ نیاز به تماسهای اجتماعی
۸ ـ علاقه به پیشرفت
در تعاریف فوق آنچه به چشم می خورد عدم توافق کامل در مورد خصوصیات افراد خلاق است . برای مثال استاین علاقه کم به روابط اجتماعی را مشخصهی افراد خلاق میشمرد، در صورتی که امینی نیاز به تماسهای اجتماعی را از خصوصیات این افراد قلمداد میکند . گرچه با توجه به یافته های علمی و تعریف گیلفورد (تفکر واگرا) از خلاقیت سخن استاین را بیشتر می توان پسندید اما باید به گفتهی امینی بدلیل عدم سابقهی درخشان این مبحث با تأمل بیشتر نگریست.
اما به نظر میرسد جامعترین ویژگیهای افراد خلاق را پورکینزی[۱۵] در نظریه «الگوی برف دانهای خلاقیت» [۱۶] مطرح میکند . ایشان افراد خلاق را دارای شش خصیصه میداند که ممکن است این شش خصیصه در همهی افراد به این صورت نباشد اما هر چه این ویژگیها در افراد خلاق بیشتر باشد آنان خلاقترند :
۱ ـ علاقهی وافر به نظم : یعنی میل شدید به سادگی و ایجاد نظم در تمامی امور؛
۲ ـ طرح مسئله : افراد خلاق با مطرح کردن سؤال درست و جستجوی جواب به ناشناختههای درون پی میبرند .
۳ ـ فعالیت ذهنی : فعالیت ذهنی به افراد خلاق مجال میدهد نسبت به مسائل دیدی تازه و نگرشی نو داشته و برای رسیدن به نتیجه نکات متضاد و متفاوت را با هم در نظر میگیرند. آنها غالباً تسلیم محض فرضیههای موجود نمیشوند .
به نظر نگارنده شاخصترین مشخصه را میتوان همین خصیصه یعنی فعالیت مستمرذهنی شمرد.
۴ ـ بی باکی و علاقه به انجام کارهایی که با ریسک توأم است .
۵ ـ عینیت گرایی : اگر این ویژگی نباشد ، افراد خلاق جهانی را برای خود خلق میکنند که حقیقتی ندارد .
۶ ـ انگیزهی درونی : افراد خلاق ، کارها را به خاطر لذت و رضایتبخشی انجام میدهند.
امروزه نتایج تحقیقات به روشنی نشان داده که خلاقیت آموزش پذیر است و آموزش خلاقیت امری ضروری است که باید در کودکی آغاز شود و به پایان آن هیچگاه نیندیشد.
راجرز شرایط لازم را برای آفرینندگی به شرح زیر بیان کرده است :
۱ ـ ایمنی روان شناختی
این مرحله را میتوان به سه فرایند[۱۷] به هم پیوسته تقسیم کرده است :
الف) پذیرش فرد به عنوان ارزش نامشروط : با فرد به گونهای رفتار نماییم که نشان دهیم او در آشکار ساختن خویشتن ارزش دارد .
ب) فراهم آوردن فضایی که در آن ارزشیابی بیرونی وجود ندارد .
ج) فهم همدلانه : فهم همدلانه همراه با دو مورد بالا غایت ایمنی روانی را فراهم میآورد .
۲ ـ آزادی روان شناختی
هنگامی که به فردی اجازه کامل آشکار سازی و نمادین را میدهیم آفرینندگی پرورش مییابد .
اسبورن (۱۹۹۶) نیز معتقد است که خلاقیت قابل پرورش است و با این وسایل میتوان آن را تقویت نمود .
۱ ـ تجربه : برای پرورش خلاقیت ، مغز نه تنها به تمرین نیاز دارد بلکه به وسایلی که با آن بتوان بهترین وجهی ایدهها را تشکیل داد محتاج است . غنیترین سوخت برای ایدهجویی عبارت از تجربه است .
تجربه دست اول مطلقاً غنیترین سوخت است . زیرا امکان این که در مغز ما بماند و در موقع نیاز به خاطر آید زیادتر است . تجربهی دست دوم مانند خواندن سطحی ، گوش دادن یا تماشا کردن سوخت ضعیفتری را تشکیل میدهد .
۲ ـ بازیهای فکری ـ حل معما و جدول
۳ ـ سرگرمی و هنرهای زیبا
۴ ـ خلاقیت با مطالعه پیشرفت میکند
۵ ـ نویسندگی به عنوان یک تمرین خلاقیت
۶ ـ تمرین در حل خلاق مسائل
مستقیمترین روش برای پرورش خلاقیت عبارت است از پرداختن به کار خلاق یعنی واقعاً تدبیر نمودن راه حل برای مسائل شخصی حقیقتی است .
آمابلی (۱۹۸۹) از زوایهای دیگر به این مقوله نگاه کرده است . ایشان سرنخهای محکمی دربارهی چگونگی تأثیر مستقیم پدران و مادران بر خلاقیت به ما نشان میدهد :
۱ـ آزادی : پدران و مادرانی که معتقد به دادن آزادی های زیادی به کودکانشان هستند زمینه را برای داشتن کودکانی خلاق فراهم میسازند .
۲ـ احترام : کودکان خلاق پدران و مادرانی دارند که برای آنها به عنوان یک فرد احترام قایل هستند ، به تواناییهای آنها ایمان داشته و معتقدند که آنها منحصر به فردند .
۳ـ اعتدال در نزدیکی عاطفی : خانوادههایی که دارای کودکان خلاق میباشند دارای ارتباط عاطفی فوقالعاده نزدیکی هستند .
۴ ـ ارزشها ، نه قوانین : والدین کودکان خلاق در منزل قوانین زیادی وضع نمیکنند .
۵ ـ نیل به دستاورد ، نه نمره
۶ ـ والدین فعال و مستقل الگوی فرزندان
۷ ـ قدردانی از خلاقیت فرزندان
۸ ـ تصویر ذهنی از آینده
۹ ـ شوخ طبعی
مردانی نوکنده(۱۳۸۳) روشهای کاربردی پرورش خلاقیت در دانشآموزان بدین گونه معرفی میکند :
۱ ـ تقویت حس اعتماد به نفس و خودباوری در دانشآموزان
۲ ـ اهمیت جدی به امر آموزش
۳ ـ تشویق و ترغیب دانشآموزان به حدس زدن
۴ ـ بهرهمندی از آرای روان شناسان و جامعه شناسان در چگونگی پرورش دانشآموزان خلاق .
۵ ـ بهرهگیری از روش فعال در تدریس دانشآموزان
۶ ـ دادن فرصت برای بیان احساسات مثبت و منفی به دانشآموزان
۷ ـ طراحی و ابداع سؤالات محرک و چالش انگیز
۸ ـ پرهیز از عجله و شتاب در تقویت خلاقیت دانشآموزان
۹ ـ پرهیز از تمسخر ، تهدید ، شرمنده کردن و تنبیه
۱۰ ـ تسلیم و ملکه نمودن اصل «خواستن توانستن است» به دانشآموزان
۱۱ ـ پرورش انتقاد سازنده ، نه فقط انتقاد کردن
۱۲ ـ پرهیز از تحمیل یک الگوی خاص و … .
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .