مقاله نقش خانواده بعنوان یک نظام اجتماعی در جامعه امروزی

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله نقش خانواده بعنوان یک نظام اجتماعی در جامعه امروزی

تعداد صفحات : ۶۰

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

به طور معمول خانواده مهمترین بخش از محیط کودک است. خانواده سازنده محیط طبیعی کودک است. کانون خانواده مکانی است که کودک می تواند  خود (ego) خویش را در آنجا سازمان دهد و نقش آینده اس را از لحاظ جنسی، اجتماعی و عاطفی پیدا کند. محیط خانواده مأمنی است که امنیت لازم را برای یک زندگی سالم به کودک ارائه می دهد لیکن محیط خانواده برحسب جامعه ای که به آن تعلق دارد و نیز از لحاظ ساختمان خود خانواده ممکن است متفاوت باشد، بنابراین لازم است در مطالعه و بررسی رواشناختی خانواده به عنوان یکی از عوامل موثر در فرایند رشد به روابط افراد آن توجه شود.

نظام خانواده از طریق ارزشها و هنجارهای اجتماعی به نظام کلی جامعه مربوط می‌شود و در حقیقت نظام جامعه همواره به عنوان گروه مرجعی برای خانواده عمل می‌کند.

با این ترتیب، می توان گفت که کنش اعضای خانواده در چارچوب نظام هنجارها و ارزشهای اجتماعی صورت می‌گیرد، ولی دارای ویژگی ‌ارادی بودن نیز هست. این کنشها در قالب هنجارها و ارزشهای اجتماعی دارای نظام می‌شوند و به عبارتی هنجارهای اجتماعی چگونگی، و نحوه کنش اعضای خانواده را شکل داده آن را هدایت می‌کند .

واژه های کلیدی: خانواده، نقش های اجتماعی، جامعه، ارزش ها و هنجارها، نقش پذیری

فهرست مطالب

مقدمه    ۳
خانواده و رویکردهای جامعه شناختی    ۴
نظام اجتماعی و شبکه روابط متقابل    ۷
خانواده به عنوان یک نظام اجتماعی    ۱۰
ضرورت و اهمیت مسئله    ۳۰
ابزار تحقیق    ۳۲
اطلاعات هنجاری در خصوص Competernces    ۳۸
فهرست رفتاری کودکان – فرم خودسنجی نوجوان    ۳۹
پیشینه پژوهش    ۴۶
منابع:    ۵۶

منابع:

شفیع آبادی، عبدالله (مترجم) دکتر سامی (مؤلف) روانشناسی عقب ماندگی فنی- چاپ اول تهران ۱۳۵۰٫

– شعاری نژاد، علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری – تهران – انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۴٫

دلاور، علی- روشهای تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی – تهران- انتشارات دانشگاه پیام نور ۱۳۷۱

نظری نژاد، محمد حسین (مترجم)، کارتلج، جی و میلبرن، ی اف (مولفان). آ‚وزش مهارتهای اجتماعی به کودکان، چاپ دوم، شده انتشارات آستان قدس رضوی ۱۳۷۲٫

گنجی، خمره، آزمونهای روانی، چاپ چهارم، شبهه، انتشارات آستان قدس رضوی

بنی جمالی، شکوه السادات واحدی، حسن، ورانشناسی رشد، چاپ پنجم ، تهران انتشارات چاپ و نشر بنیاد ۱۳۷۱٫

اسفندیاری، مهتاش و عابدی جمال (مترجمان)، گلاس، جین و و استانلی، جولین سی (مولفان)، روشهای آماری  را تعلیم و تربیت در روانشناسی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.

شاملو سعید، بهداشت روانی- تهران- انتشارات رشد ۱۳۶۹٫

یاسایی، مهشید (مترجم). هنری، سن، پادل و دیگران (مولفان) رشد و شخصیت کودک. تهران مرکز نشر دانشگاهی

سیف نراقی، مریم و نادری، عزت الله. (مترجمان)، ادگار . ا . دال (مولف)، مقیاس بلوغ اجتماعی و ایسند، انتشارات دانکشده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی ۱۳۷۲٫

شعاری نژاد، علی اکبر، فسفسه آموزش و پرورش چاپ سوم. تهران انتشارات سپره ۱۳۷۴٫

سیف نراقی، مریم و نادری، عزت الله روشهای تحقیق در علوم انسانی. تهران. انتشارات بدر ۱۳۶۹٫

نصفت، مرتضی. اصول و روشهای آماری. جلد اول- چاپ پنچم-تهران- انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۶۷٫

کیامنش، علیرضا (برقم)، ریچارد ج- شیؤسون (مولف). استدلال آماری در علوم رفتاری، جلد دوم، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی ۱۳۷۱٫

ابراهیمی قوام. صفری- نقش تعالیم انسان گرایانه در نظم پذیری کودکانه. ماهانه تربیت. سال یازدهم. شماره ۱، ۱۳۷۴٫

احدی، حسن و محسنی، فیکچره، مفاهیم بنیادی در روانشناسی نوجوانی و جوانی. تهران انتشارات بنیاد. ۱۳۷۱٫

بیابانگرد، اسماعیل. عوامل مؤثر در رشد اجتماعی، عاطفی و اخلاقی، پوند: شماره ۱۶۷- ۱۶۵-۱۳۷۲ ص ۴۲-۳۴٫

ثلاثی، محسن (مترجم). کوزر، پوش (مولف) زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۲٫

رشید پور، مجید. تربیت و رشد اجتماعی. پیوند شماره ۹۵-۹۴-۹۳، ۱۳۶۶٫

رهنما ، اکبر، رشد اجتماعی کودکان و نوجوانان و راههای تقویت آن. پیوند. شماره ۱۸۵، ۱۳۷۳ ، ص ۳۱-۲۸٫

صبوری، منوچهر (مترجم) گیدنز، آنتونی (مولف) جامعه شناسی، تهران انتشارات امیرکبیر ۱۳۷۴٫

واتیرفن ، آسن. نظری، سیما (مترجم) ، رشد اجتماعی برای جوانان و خانوادگی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان ۱۳۶۷ ص ۱۳-۵٫

محمدیان، توران. بهداشت روانی و رشد روانی اجتماعی کودک، سازمان بهداشت‌ جهانی WHO، انتشارات روزبهان تهران، ۱۳۶۸ ص ۳۷-۱۳ و ۱۲۷ -۱۰۵

عسلی. صدیقه، بررسی برخی از اختلالات رفتار نوجوانان، انتشارات آفتاب و آشنا، ۱۳۶۸ ص ۱۱-۷ ، ۲۷-۲۴، ۷۱-۶۹ .

جی. کارتج، جی . اف میلبرن ، نظری نژاد، محمد حسین (مترجم) ، آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ سوم مشهد- ص ۶۴-۳۳ و ۱۴۷-۱۲۷٫

مقدمه

«ویلیام جی. گود» بر این نکته اصرار دارد که افراد ممکن است در جامعه به گونه‌ای از وظایف خود شانه خالی کرده یا نقش خود را به سایرین محول نمایند، اما وظایف خانوادگی را نمی‌توان به دیگران سپرد، زیرا تعهدات دیگری در قبال تقاضای خانواده پیش می‌آید. خانواده که در حفظ آداب  و سنن فرهنگی و انتقال آن به نسلهای آینده دارد، فرهنگ را زنده نگه می‌دارد. بنابراین خانواده را از پاره‌ای جهات می توان نماینده جامعه دانست و ناتوانی خانواده در اجرای کامل کارکردهایش گویای این واقعیت است که جامعه نیز به هدفهای خود نخواهد رسید، زیرا هر جامعه‌ای کوشش دارد تا نسلهایی بالنده و متفکر در خود پرورش دهد و هسته این بالندگی در دورن خانواده شکوفا می‌شود. (گود، ۱۳۵۲: ص ۲۲).

عناصر اصلی خانواده هم مسؤول جامعه پذیی فرزندان هستند و هم باید در خارج از خانواده بر آنها نظارت داشته باشند. روابط ناشی از نقش نه تنها در موارد مشخص نظیر فوت یا گرفتاری و مسایل یکی از آنها تغییر می کند، بلکه در سراسر دوران زندگی خانوادگی ادامه می‌یابد. در همان جوامع گوناگون تشابهات بسیاری در مورد نقشها و وظیف به ویژه اموری که تمایزی بین رفتار زنانه و مردانه است وجود دارد. به طور کلی وضعیت خانوده، زن و شوهری  و نقش همسر در خانوده با تکالیف و وظایف آنها در خانواده، جامعه بزرگتر مشخص شده است. با مشخص کردن کار برای مرد خارج از خانواده، جامعه اصلی تقسیم کار را در درون خانواده معین می‌کند. در بین رفتارهای کلی والدین نسبت به فرزندان، ترک فرزندان عامل مهمی در عدم سازگاری و وابستگی شدید آنها به بزرگتران و همچنین عدم اعتماد در روابط با دیگران به شمار می‌رود.

عدم کفایت پید یا فقدان او بر حسب اینکه الگوهای دیگری از مردن در خانواده باشند یا نباشند. نتایج و اثرات متفاوتی خواهد داشت. در نهایت، فرزندان در درون خانواده و از طریق تجربه مستقیم با عناصر اصلی نظام خانواده فرا می‌گیرند که پدر مظهر اقتدار است و مادر مظهر محبت و عطوفت و از این طریق می‌آموزند که در بزرگسالی نقش مناسب خویش را ایفا کنند.

خانواده و رویکردهای جامعه شناختی

در مورد ساختار و تکامل روابط خانوادگی. جامعه شناسان رویکردهای یک دست و هماهنگی ندارند. از این رو این نگرش‌ها به پنج گروه عمده تقسیم شده‌اند (کریستنس[۱]، ۱۹۶۷: ص ۸۶-۱۹).

۱-  خانواده  به عنوان یک نهاد اجتماعی: این رویکرد بیشتر در عرصه فعالیت مردم شناسی و جامعه شناسی است که تأکید و تمرکز آن بر جنبه تاریخی و تضاد فرهنگی است.

۲- رویکرد کنش متقابل: این نگرش و رویکرد از حوزه جامعه شناسی و روان‌شناسی اجتماعی نشئت گرفته و از اواسط دهه ۱۹۲۰ که  «ارنست برجس» از پیروان «جرج هربرت مید»، خانواده را به عنوان یک واحد شخصیتهای متعامل معرفی کرد، مورد استقبال و بحث پژوهندگان این رشته قرار گرفت. او به جریانات داخل خانواده توجه کرد: ایفای نقش، روابط پایگاههای، مسایل ارتباطی، تصمیم‌گیری، کنش‌ها و واکنش‌ها در مقابل فشار و نظایر آن.

در این رویکرد توجه اندکی به نهاد کلی خانواده و تضاد فرهنگی به عنوان یک واحد جامعه شده است.

۳- تأثیر شرایط و موقعیت اجتماعی بر ساختار خانواده: این رویکرد به گونه‌ای با واکش‌گرایان همراه است، اما در جایی که آنان تأکید بر کنش به طور کلی دارند، موقعیت گرایان بر این باورند که موقعیت اجتماعی بر رفتار تأثیر دارد. به عبارتی محرکهای خارجی بر رفتار اعضای خانواده تأثیر می گذارد.

۴- رویکرد مراحل زندگی اجتماعی و تکامل خانواده: این رویکرد، شیوه برخورد متمقابل تأثیر شرایط اجتماعی بر ساختار خانواده را می‌پذیرد، اما نقطه انحرافش از این رویکرد، بر محور تکامل جامعه و تأثیر آن بر روابط زندگی استوار است. به عبارتی ساختار خانواده منطبق با روند تکامل نظام جامعه است.

۵- رویکرد ساختگرایی کارکردی: این رویکرد به تحلیل ساختار خانواده: زن و شوهری می پردازد و ارتباط آن با نهادهایی که در انسجام جامعه نقش تعیین کننده‌ای دارند و در اجتماعی توجه دارد که د ارای اجزایی است، اما در این تحلیل، توجه بر رابطه یک طرفه متمرکز نمی‌شود، یک نکته اساسی در این رویکرد دو طرفه بودن ارتباط بین اجزا و کل نظام است و این ارتباط صرفاً در ارتباط بین اعضای خانواده و نظام اجتماعی خلاصه نمی‌شود، بلکه بر ارتباط بین نقشها و نظام نقشها نیز توج خاص می کند.

با همه کمبودهایی که در این رویکرد از نقطه نظر جامعیت و عام پذیری ممکن است وجود داشته باشد، اما از نظر انعطاف پذیری، رویکرد مزبور مورد نظر قرار گرفته است. در واقع آنچه را که از مجموع بررسیها و مطالعات گوناگون به ویژه از نقطه نظر پارسونز می‌توان دریافت، این است که رویکرد، نظام اجتماعی ار نظام کنشهای متقابل در یک محیط مشخص بین عوامل انگیزه‌ای که در درون یک فرهنگ با یکدیگر در ارتباط و مناسبات اجتماعی قرار دارند بیان می‌دارد و اصولاً جامعه شناسی را متناظر با نظام اجتماعی می داند، همانگونه که روانشناسی را متناظر با نظام شخصیت و انسان شناسی را متناظر با نظام فرهنگی می‌پندارد.

به عبارتی هر نظام کنشی چه اجتماعی و چه مربوط به یک گروه کوچک مانند خانواده، یک سلسله صور عام دارد، زیرا هر نظامی برای موفقیت در عملکرد خود به ابزار و لوازم معیارهای اجتماعی نادیده گرفته شود و سازمان آن دستخوش بی نظمی گردد، آنچه را که دورکیم بی هنجاری می‌نامد به وقوع می پیوندد.

نظام اجتماعی خانواده، معمولاً از درجه‌ای از یگانگی برخوردار است. دارای نقشهای مکمل و همچنین گروهی از نقشها برای اهداف جمعی یا فردی است. در درون این نظام اجتماعی، ممکن است تضادی نیز رخ دهد که اغلب نیز اتفاق می‌افتد، اما در بیشتر موارد، کل نظام آسیب نمی‌بیند و در واقع برای اینکه نظام دچار آسیب جدی نشود، حد و مرزی نیز وجود دارد که ورای آن حد، بی هنجاری حاکم می‌گردد. در چنین شرایطی که تضاد از مرز خود تجاوز کند، انتظارات متقابل که در ارتباط با نقشهای متقابل قرار  دارند. از بین می‌رود و در نتیجه هنگامی که تضاد شدید می‌شود، به حدی که باعث خنثی شدن انتظارات متقابل گردد. نظام اجتماعی خانواده ممکن است موجودیت خود را از دست بدهد. بنابراین برای اینکه تضاد و درگیری در بین اعضای خانواده، در  حد و مرز خود قرار گیرد و به عبارتی کنترل شود باید نقشها و نظام نقشها به شکل مناسبی در ارتباط تکمیلی با یکدیگر قرار گیرند. در اینجا دو سئوال اساسی و مهم کارکردی برای نظام خانواده مطرح می‌گردد:

الف- چه نقشهایی در نظام خانواده نهادی شده است؟

ب- چه کسی این نقشها را انجام می‌دهد؟

نظام اجتماعی و شبکه روابط متقابل

یک نظام اجتماعی قبل از هر چیز در نخستین برخورد، مجموعه و شبکه‌ای از روابط متقابل میان افراد و گروههاست، علاوه بر آن عوامل بسیاری از نیز به یکدیگر پیوند می‌دهد. به عبارت دیگر هر عامل در یک نظام اجتماعی به ویژه از دید کلی کنش متقابل آن با دیگر عاملها در نظر گرفته می شود. کنش اجتماعی سه عنصر را در بر می‌گیرد:

انتظارات متقابل میان عامل معینی مانند «خود» از عامل جداگانه‌ای به نام «دیگری» انتظار دارد، در موقعیتی مشخص که در ارتباط با یکدیگرند به صورتی تعیین شده رفتار کند. در همان حال، «خود» می‌داند که درباره موقعیت مشترک، «دیگری» نیز انتظاراتی دارد. به بینی دگیر هنگامی که پارسونز خصایص نظام اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن را مشخص می‌سازد مفاهیم اصلی مورد نظر او «خود» و «دیگری».

یعنی دو یا عده‌ای بیشتر که در ضمن ایفای نقش با یکدیگر در حال کنش متقابل‌اند که یا با انتظارات دیگر خود را سازگار می‌کنند یا از این انتظارت فاصله می‌گیرد، در حالی که نوعی احترام متقابل در این میان وجود دارد، یعنی آنچه که «خود» از  جمله حقوقش محسوب می‌دارد، از نظر دیگری وظیفه تلقی می‌شود (توسلی، ۱۳۶۹: ص ۱۹۱).

[۱] Christensen

60,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله نقش خانواده در تربیت فرزندان برای نماز
  • مقاله دین و خانواده
  • مقاله خانواده
  • مقاله حقوق خانواده
  • مقاله تاثیر مدرنیته بر خانواده
  • برچسب ها : , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.