عنوان :
تعداد صفحات : ۲۸
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
چکیده
جرم یک پدیده اجتماعی است که عوامل و وقایع اجتماعی متعددی در بروز آن ایفاء نقش میکند که در جامعه شناسی جنایی با استفاده از متدلوژی و روش تحقیق خاص، هر واقعه اجتماعی، برای کشف حقیقت و دریافت رابطه علیت بین آن واقعه و جرم مورد بررسی قرار میگیرد. جامعه شناس جنایی رابطه علّی و معلولی بین عوامل مختلف اجتماعی و جرم را مورد کنکاش قرار میدهد، رابطه بین فقر و جرم، رابطه بین بی سوادی و ارتکاب جرم، رابطه بین ثروت و جرم، رابطه بی کاری و جرم، رابطه مشاغل و جرم، تراکم جمعیت و جرم، طلاق و جرم، فرهنگ و جرم و…
ما در این نوشتار روشن خواهیم کرد که فقر یکی از عوامل جرم زاست. فقر میتواند به طور مستقیم و غیر مستقیم فضیلتهای اخلاقی جوامع انسانی را نابود کند و استعدادهای آدمیان را تباه سازد. تردیدی نیست که کاستن از تعداد جرائم در هر جامعه، در گرو شناخت عوامل مؤثر در بروز جرائم مربوط به آن جامعه و دست یافتن به راه حلّ صحیح مبارزه با عوامل فساد و ریشه کن ساختن آنهاست. بدون شناخت این عوامل نمیتوان برنامه مناسبی برای سالم سازی اجتماعی ترسیم و اجرا نمود. هرگز نمیتوان به رابطه علّیت تامه بین یک عامل اجتماعی و جرم دست یافت و شاید هیچ پدیده اجتماعی به تنهایی جرم زا نباشد، بلکه اقتران چندین عامل و نیز ضعف سیستم کنترل درونی و بیرونی به ارتکاب جرم توسط یک شخص میانجامد، از اینرو ما فقر را تنها به عنوان عاملی که میتواند در صورت تحقق عوامل دیگر به جرم منتهی شود، مورد بررسی قرار دادهایم،
واژه های کلیدی: فقر، بزهکار، جرم
مقدمه ۴
چکیده ۷
تأثیر فقر در بزهکاری از دیدگاه جرمشناسی ۱۰
همبستگی مثبت بین فقر و جرم ۱۳
نتایج و راهکارها ۱۷
همبستگی مثبت بین فقر و جرم ۲۰
منابع ۲۸
فقر را میتوان از زوایای مختلف مورد بحث قرار داد، مباحث اقتصادی آن تا حدودی تبیین شده است. از جهت عرفانی و معنوی ممکن است آن را ابزار سعادت و مایه فخر و وسیله ذکر و یاد خدا دانست ولی بدیهی است که تمامی آدمیان دارای این قوّت روح و ایمان نیستند. ما در این گفتار مختصر فقر را از منظر جرمشناسی و فی الواقع شاخه جامعهشناسی جنایی آن مورد بررسی قرار میدهیم.
«جامعهشناسی جنایی که از علوم اساسی جرمشناسی است، علمی است که درباره عوامل و شرایط اجتماعی جرم زا و صور گوناگون بزه و جنبههای کمی و کیفی آن و پیدایش فرد یا گروههای جامعه ستیز در میان جوامع انسانی باروش عینی و علمی یا مشاهده و مقایسه با کمک آمار جنایی به بررسی و تحقیق میپردازد…»۱
ما در این نوشتار روشن خواهیم کرد که فقر یکی از عوامل جرم زاست. فقر میتواند به طور مستقیم و غیر مستقیم فضیلتهای اخلاقی جوامع انسانی را نابود کند و استعدادهای آدمیان را تباه سازد. ما اگر تنها به محاکمه مجرمان مبادرت کنیم، نه فرد بزهکار درمان میشود و نه ریشههای فساد از جامعه کنده خواهد شد. قطعا ناصواب است که بزه را مجرد از بزهکار و عوامل بزه زا بررسی کنیم و به نفس عمل توجه نموده، علّتها را مجاز شماریم و معلولها را محکوم سازیم و به شخصیت و رفتار و محیط رشد و تربیت او توجهی نکرده، تلاش نکنیم که دریابیم عواملی که باعث نگونبختی او شده و او را در سراشیبی هولناک ارتکاب جرم رها کرده چیست.
حتی اگر کیفر را وسیله اصلاح مجرم بپنداریم مادام که زمینههای ارتکاب جرم و عوامل جرم زا را از میان نبردهایم روز به روز شاهد توسعه جرایم، جنایات و ناکامیها خواهیم بود. کیفر منهای زدودن عوامل جرم ممکن است حتی به وسیلهای برای ازدیاد آن تبدیل گردد. جامعه عوض اینکه هزینه دستگاه تعقیب و دادرسی و نگهداری مجرم را بپردازد و از درآمد فعالیت او محروم بماند باید تلاش کند عوامل جرمزا را از میان بردارد و با انجام اصلاحات اجتماعی و اقتصادی از وقوع جرائم پیشگیری کند که پیشگیری ارزانتر و مطمئنتر از درمان است و علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.
خلاصه آنکه تقلیل جرایم در هر جامعه در گرو شناخت عوامل موثر در بروز جرائم مربوط به آن جامعه و دست یافتن به راه حلّ صحیح مبارزه با عوامل فساد و ریشه کن ساختن آنهاست. بدون شناخت این عوامل نمیتوان برنامه صحیحی برای سالم سازی یا نوسازی اجتماعی ترسیم و اجرا نمود.
در اسلام نیز که هم به سعادت فردی و هم به سعادت اجتماعی انسانها توجه خاصی مبذول شده است و به جامعهای دینی و معنوی آزاد از رذیلتها و ناهنجاریها میاندیشد، بدون تردید در راه زدودن عوامل فساد نیز طرح هایی ارائه شده است، هر چند ممکن است از حدّ توصیههای بزرگان دین فراتر نرود؛ چه آنکه هیچگاه با دیدی عمیق آن کلمات بلند مورد دقّت قرار نگرفته است.
جرم یک پدیده اجتماعی است که عوامل و وقایع اجتماعی متعددی در بروز آن ایفاء نقش میکند که در جامعهشناسی جنایی با استفاده از متدلوژی و روش تحقیق خاص، هر واقعه اجتماعی، برای کشف حقیقت و دریافت رابطه علیت بین آن واقعه و جرم مورد بررسی قرار میگیرد. جامعه شناس جنایی رابطه علّی و معلولی بین عوامل مختلف اجتماعی و جرم را مورد کنکاش قرار میدهد، رابطه بین فقر و جرم، رابطه بین بی سوادی و ارتکاب جرم، رابطه بین ثروت و جرم، رابطه بی کاری و جرم، رابطه مشاغل و جرم، تراکم جمعیت و جرم، طلاق و جرم، فرهنگ و جرم و…
اینک نخست به بررسی برخی از دیدگاهها پیرامون آثار اجتماعی جرم میپردازیم و آنگاه رابطه همبستگی مثبت و یا منفی دو پدیده فقر و جرم را مورد بررسی قرار میدهیم:
۱- نظریه مکتب سوسیالیسم: نظریه پردازان این مکتب برای وضع اقتصادی نهایت اهمیت را قائل بوده، معتقد بودند ریشه کلیه جرایم را باید در فقر و یا به عبارت صحیحتر در وضع نابسامان اقتصاد سرمایه داری جستجو کرد. آنان معتقد بودند که بی عدالتی در توزیع ثروت موجب و منشأ کلیه جرایم بوده و حتی ارتکاب جرم در جوامع سرمایه داری عکس العمل همین بی عدالتی هاست. در جوامع اشتراکی که توزیع ثروت بر مبنای صحیح و عادلانه قرا گرفته باشد، جرم هم به خودی خود از میان خواهد رفت.۱۰ اینان برای اثبات ادعای خویش از آمار استمداد جستهاند. به ادعای آنان آمارهای انتشار یافته تا حد زیادی صحت این ادعا را ثابت مینماید. از جمله آمارهای مربوط به باویر در کشور آلمان نشان میدهد که ترقی قیمتها در سالهای ۱۸۳۰ تا ۱۸۶۱ معمولاً با ازدیاد جرایم توأم بوده است. و نیز مقارن با ایام بیکاری در سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۴ تعداد جرایم خاصه جرایم مالی و سرقت افزایش یافته است.۱۱
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .