مقاله وجود خدا

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله وجود خدا

تعداد صفحات : ۳۷

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

در این مقاله براهین وجود خدا، بدیهی بودن وجود خدا، صفات الهی، فایده ایمان، خلقت به روایت کتاب های آسمانی و از دیدگاه علم ، شرح خلقت از دیدگاه استاد الهی را بررسی می کند.

خلقت امری تدریجی است. کار خلقت به تدریج صورت گرفته و همچنان که دانمشندان نیز تأیید کرده اند، مرحله به مرحله بوده است. بنابراین معنی، می توان گفت که تناقضی میان تکامل و خلقت نیست.

خدا انسان را به صورت خود آفرید. انسان استعداد دارد صفات الهی را در خود بپروراند.

کلام به جسم آمد. برای آنکه ما بتوانیم از حضور خداوند و تعالیم او بهره مند شویم و سرانجام به سعادت برسیم، لازم است تجلی خدا به صورت انسان جلوه گر شود.

خلقت بر اساس حق پایه گذاری شده است. یکی از معانی این نکته این است که هر موجودی به مجرد خلق شدن- همین که از عدم به وجود آمد و هستی گرفت- برخوردار از حقی است و وطیفه ای باید انجام دهد. هرکس باید حق خود را بشناسد، حق خود را بگیرد و از آن دفاع کند، حقوق دیگران را نیز محترم بشمارد. ما از حق تنازع بقا، حق ادامه زندگی و رسیدن به سعادت ابدی که برای آن خلق شده ایم برخورداریم. بنابراین ما نیز، مانند کسانی که در زمان پیامبران بزرگ می زیستند و آنان را می شناختند، حق داریم هدایت شویم. خداوند بر عهده گرفته است که حق ما را، بر حسب نیات و اعمال فردی و جمعی ما بدهد.

خدا هفت آسمان و زمین را آفرید. این مطلب نشانگر این است که موجودات، از بات قرب و بعد نسبت به مبدأ، در سطوح مختلفی قرار دارند. برخی سیارات از بقیه برترند؛ بنابراین می توان گفت که هفت سطح قرب و بعد برای سیارات وجود دارد و سطح هر کره ای بر مخلوقات آن اثر می گذارد.

به اصل خود رجوع کن و خدای خود را بشناس. این معنی در مورد یکایک ما صادق است . از بازگشت به اصل خود(شناخت اصل خود) یعنی شناختن خداوند حکایت می کند. این همان چیزی است که «پیمان» نامیده شده. نمایمدگان نوع انسان چنین پیمانی ازلی با خدا بستند: اخلاف آدم از حق هدایت برخوردارند و خداوند بر خود قرار داد آنها را هدایت کند. نزول هادیان، جزئی از این پیمان است، که به موجب آن باید بیایند، می آیند و باز خواهند آمد تا آنکه سرانجام انسان ها سلامت به مقصد اصلی واصل شوند.

واژه های کلیدی: وجود خدا، بدیهی بودن خدا، صفات الهی، خلقت

فهرست مطالب

مقدمه:    ۱
براهین وجود خدا    ۲
بدیهی بودن وجود خدا    ۴
صفات الهی    ۸
خدا چیست؟    ۸
صفات الهی    ۱۲
فایده ایمان    ۱۳
خلقت به روایت کتاب های آسمانی و از دیدگاه علم    ۱۹
شرح خلقت از دیدگاه استاد الهی    ۲۳
نکاتی چند برای تفکر بیشتر    ۳۰

منابع و مآخذ :

۱-مبانی معنویت فطری ، دکتر بهرام الهی

۲-راه کمال ، بهرام الهی ، تاریخ چاپ : ۱۳۸۱

 مقدمه:

بشر فطرتاً تعالی طلب است و انگیزه پیشرفت دارد و همچنین از عطش مخصوصی برای شناختن ناشناخته ها برخوردار است. برای پیشرفت صحیح در جهت «شناخت» معنوی و رسیدن به حقایق واقعی، انسان ناگزیر است که قضایا و قوانین«علم معنویت» را درباره حقوق و وظایف بشناسد. بنابراین، هر فردی باید اول نسبت به مفاهیمی چون خالق، حلقت، انسان و تکامل، که همه از پایه های«علم معنویت» هستند. برداشتی همه جانبه پیدا کند. مبحث اول مختص به مسئله وجود خداست.

واژه خدا، تصور بیش و کم روشنی در ذهن ما بر می انگیزد. حتی آن کسی که منکر خداست تصوری از او دارد. منشأ این فکر از کجاست؟ آیا وجودی ورای این تصور هست؟ خدا واقعاً چیست؟ آیا اوست که همه را خلق کرده و ما او را «خالق» می نامیم یا ما انسان ها هستیم که خدا را در تصورمان خلق کرده ایم؟

 براهین وجود خدا

به گواهی تاریخ، ایده هایی که صرفاً منشأ انسانی داشته اند و زائیده اوهام افراد بشر بوده، دیر یا زود از میان رفته اند، یعنی بعد از مدتی متروک شده اند و دیکر کسی سراغ آنها را نگرفته است. اما ایده خدا، یا اگر ترجیح می دهید ایده موجودی برتر، همواره در افکار انسان ها وجود داشته و به صورت امری بدیهی در ذهن ها نشسته است و در برابر حملات ایدئولوژی های مختلف، مقاومت کرده است. اگر نه همه، لااقل اکثر انسان ها، همواره به نوعی با مسائل ماوراء الطبیعه سروکار داشته اند.

مفاهیمی چون عالم دیگر، روح، خدا و سرنوشت ابدی، همواره حس کنجکاوی انسان را برنگیخته و او را مجذوب ساخته است. در این میان، ایده خدا از چنان استحکام و تداومی برخوردار است که آنرا از عقاید مختص به یک فرهنگ یا از تئوری ها و ایدئولوژی های متعلق به یک زمان یا مکان متمایز می کند. تداوم و عالم گیری ایده خدا نشانگر آن است که ساخته ذهن انسان نیست، بلکه به طور طبیعی همچون علامتی مادرزاد، همراه بشر آمده و همواره با او بوده است.

گذشته از این، ضعور متعارف حکم می کند که هیچ موجودی می تواند خالق خود باشد و عدم نیز قادر به خلق چیزی نیست. پس هر موجودی معلول علتی است غیر از خود آن موجود و غیر از عدم. در چنین وضعی اگر مراتب خلقت را در نظر آوریم و حلقه های سلسله علیت را یک یک بررسی کنیم، در آخر کار ناگزیر باید به وجود یک علت اصلی یا خالق معترف شویم. علاوه بر این، هیچ موجودی قادر به خلق وجودی برتر از خود نیست؛ اما انسان به دلیل هوش و اراده برتر ود قادر است که بر طبیعت-چه طبیعت خود چه طبیعت اطراف خود- غالب آید، حال آنکه از طبیعت جز طی مسیر جبری خود، کاری ساخته نیست. پس ما از طبیعت برتریم و به همین سبب طبیعت، خالق ما نمی تواند باشد. درست است که از ساده می توان به مرکب رسید(چنان که از ترکیب چند عنصر شیمیایی ساده یک مولکول پیچیده پدید می آید) اما چگونه می توان گفت که یک چیز، یعنی طبیعت، قادر است به دلخواه خود چیزی دیگر، یعنی انسان را خلق کند که نه تنها بیشتر از اوست، بلکه از او برتر و با او در ستیز است.

در اثبات وجود خدا دلائل دیگری چون نظم کائنات یا کمال خلقت نیز وجود دارد، اما در اینجا به همین اندازه اکتفا می کنیم. البته ذکر این دلائل، به بحث در خصوص وجود خدا خاتمه نمی دهد. همواره می توان مدعی شد که این دلائل را نمی توان دلیل قطعی اثبات مدعا دانست. با این حال، همین که انسان در بعد معنوی اش مورد بررسی قرار گیرد، شواهد و قرائن متعددی ما را به قبول وجود خدای خالق دلالت خواهد کرد. در واقع نیازی به اثبات خدا نیست، زیرا که وجود او از بدیهیات است، یعنی واقعیتی که می توان بر آن گواهی داد اما نمی توان به کسانی که هنوز قوه ادراک آنرا در خود پرورش نداده اند، اثبات کرد. چگونه می توان به کسی که فاقد قوه بینایی است ثابت کرد که چراغی روشن است؟

 بدیهی بودن وجود خدا

گفتیم که خدا از بدیهیات است، اما می دانیم که لفظ«خدا» به مرور زمان مفهومی پیدا کرده است، که چه بسا کسانی را خوش نیایی. با این حال، آنچه بر ما می گذرد، خواه و ناخواه با او در ارتباط است. از این حقیقت به آن سبب بی خبریم که جسم ما حجاب حواس معنوی ماست. اما همچنان که هوا را به صرف آنکه«نمی بینمش» نمی‌توان انکار کرد، خدا را به بهانه اینکه به چشم نمی آید، منکر نمی توان شد. همچنان که می توان توسط ابزارهای خاص به وجود هوا پی برد، به وسیله قوه ای که مخصوص مشاهده آثار خالق است، می توان وجود خدا را اثبات کرد و حتی ندای او را شنید و او را دید. اما این قوه نیز، مثل هر آنچه مرتبط با عقل اعلای(متعالی) ماست، لاقوه در وجود ما موجود است و برای به دست اوردن حق استفاده از آن، موظفیم که آنرا از قوه به فعل آوریم. این قوه، فی المثل شبیه به قوه ای است که گوهرشناس به کمک آن سنگ های اصل را از بدل تمیز می دهد. اگر شما دو الماس، یکی واقعی و یکی بدلی به من بدهید، نمی توانم آنها را از هم تشخیص دهم، اما کافی است گوهرشناس نظری بر آنها بیفکند و بفهمد. این بدان سبب است که گوهرشناس خواسته و توانسته این قوه را در خود پرورش دهد. ما نیز اگر بخواهیم قوه تشخیص اثرات خالق را در وجود خود از قوه به فعل آوریم. شرایطی را باید بپذیریم.

35,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله معاد
  • برچسب ها : , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.