عنوان :
تعداد صفحات :۲۰
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
پنبه مهمترین گیاهی لیفی است. پنبه محصولی است که به آب نیاز کامل داشته و آبیاری به موقع و مرتب در عملکرد آن اثر فراوان دارد.
این محصول در اغلب نقاط ایران احتیاج به آبیاری دارد. زیرا غیر از مازندران و گرگان، در سایر مناطق کشور ما میزان بارندگی سالیانه کفاف احتیاجات این محصول را از نظر آب نمیدهد.
در ناحیه پنبهخیز شمال بخصوص گرگان و دشت گرچه ممکن است میزان بارندگی سالیانه از نظر مقدار ریزش مناسب به نظر برسد.
با وجود این چون همه ساله این باران در فصول مساعد نمیبارد، نمیتوان در کشت پنبه فقط به بارندگی اکتفا نمود. تنها زراعینی موفق میگردند که آب برای زراعت پنبه در اختیار داشته باشند و در فصل تابستان چنانچه باران نبارد، به آبیاری مزرعه خود اقدام کنند.
در مازندران نیز گاهی در تابستان به آبیاری نیاز پیدا میشود، ولی غالباً در این منطقه نزولات آسمانی کفاف احتیاجات پنبه را میدهد و بدون احتیاج به آبیاری پنبه را بطور دیم زراعت میکنند.
در سایر نقاط کشور پنبه از ابتدای کاشت و در تمام دوره رویش باید آبیاری گردد و برای بدست آوردن حداکثر محصول در آبیاری آن دقت زیاد لازم است.
واژه های کلیدی: پنبه، کاشت، آبیاری
تاریخچه و کلیات ۱
روابط آب با خاک و گیاه ۴
چگونگی گسترش ریشه در پنبه ۴
میزان آب مورد احتیاج پنبه ۵
دفعات و مواقع آبیاری ۶
آبیاری قبل از کاشت ۶
آبیاری از موقع کشت تا هنگام گل دادن ۷
آبیاری در دوره گلدادن و رشد قوزهها ۸
آبیاری ۹
طرق مختلف آبیاری ۱۱
آبیاری استغراقی یا کرتی ۱۱
آبیاری نشتی ۱۱
آبیاری بارانی ۱۲
آبیاری قطرهای ۱۳
اثر آبیاری روی عملکرد و کیفیت الیاف ۱۴
تاثیر کم آبی روی پنبه ۱۴
مسائل ناشی از آب زیاد ۱۵
بهبود مقاومت به خشکی در گیاه ۱۶
منابع و ماخذ: ۱۷
زراعت عمومی، مهندسی محمد علی رستگار، ۱۳۷۲
زراعت غلات (جلد اول)، دکتر سید عطاء الله سیادت، دکتر علی کاشانی، ۱۳۷۶
اصول مبانی زراعت، تالیف: محمد رضا خواجه پور، ] ویرایش دوم[، ۱۳۷۶
زراعت ( گیاهان صنعتی)، تالیف: دکتر ناصر خدابنده، چاپ ششم ۱۳۷۴
بیماریهای گیاهان زراعی ایران دکتر بهداد، ابراهیم.
پنبه مهمترین گیاهی لیفی است. این گیاه از زمانهای دور در نقاط مختلف دنیا که برای رشد و نمو آن ماسب بوده، کشت میشد. در کتب گیاهشناسی و کشاورزی به کشت این گیاه در هندوستان اشاره شده و گزارش گردیده که حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد در این کشور گیاهی کشت میشده که محصول آن مانند پشم سفید و کیفیت آن به مراتب بهتر از پشم گوسفند بوده است.
عدهای از گیاهشناسان اصل این گیاه را از آفریقا و برخی نیز از هندوچین دانسته و معتقدند که این گیاه از طریق آفریقا به هندوستان و سپس به چین برده شده و در کشور اخیر آن را به عنوان بک گیاه زینتی کشت مینمودهاند و پس از گذشت سالها موفق شدند از الیاف پنبه پارچه و لباس تهیه نمایند. قدیمیترین نمونه پارچههای پنبهای در دور Mohenjo dava واقع در دره سند پاکستان غربی به دست آمد که آن را مربوط به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد میدانند. الیاف پنبه توسط کاروانهای هندی به کناره دریای سرخ برده شده و درختچههای دائمی پنبه در نواحی مدیترانهای به مقدار زیاد وجود داشته است.
آنچه از مدارک بدست آمده، برمیآید مبداء پنبه به احتمال زیاد از هندوستان بوده و هرودوت نیز در نوشتههایش پنبه را جزء عجایب هندوستان به شمار آورده است. پنبه توسط اعراب به اروپا برده شد و احتمالاًٌ اولین کشور اروپایی که زراعت پنبه در آنجا شروع گردیده، اسپانیا میباشد، زیرا نام فعلی پنبه در این کشور با نام عربی آن مطابقت کامل دارد و از طریق اسپانیا به مکزیک برده شد.
پنبه پس از ورود به اروپا در کشورهای مختلف این قاره که دارای شرایط مناسب برای کشت آن بودهاند، زراعت آن رواج یافته و با استفاده از الیاف آن از قرن ۱۵تا۱۷ صنعت نساجی در بریتانیا متداول و از قرن ۱۸ نیز کشت و صنعت آن در آمریکا شروع شد. در حال حاضر انواع وحشی پنبه در مناطق گرمسیری برخی از کشورهای جهان نیز وجود دارد.
اسم پنبه از کلمه عربی «القعلن» گرفته شده که در زبانهای مختلف تقریباً مشابه و به شرح زیر بوده است:
آمریکا و انگلستان (کشورهای انگلیسی زبان) Cotton
اسپانیا Algodon
ایتالیا Cottone
فرانسه و بلژیک Coton
مکزیک Elalgodon
هلند Katoon
هندوستان Kapas
در زبان یونانی و لاتین، نامهای Karbasus, Karpasos از ریشه سانسکریت «کارپاسا و کارباسا» که در ایران نیز کرباس نام دارد، مشتق گردیده است. در کشور آلمان این گیاه Baumwoll (درخت پشم) نامیده میشود.
کلمه قوزه که که اصطلاح میوه یا کپسول پنبه میباشد و در زبانهای فارسی، افغانی، ترکی و عربی با کمی تفاوت همنام هستند، از Gossypium اقتباس گردیده است.
پنبه محصولی است که به آب نیاز کامل داشته و آبیاری به موقع و مرتب در عملکرد آن اثر فراوان دارد.
این محصول در اغلب نقاط ایران احتیاج به آبیاری دارد. زیرا غیر از مازندران و گرگان، در سایر مناطق کشور ما میزان بارندگی سالیانه کفاف احتیاجات این محصول را از نظر آب نمیدهد.
در ناحیه پنبهخیز شمال بخصوص گرگان و دشت گرچه ممکن است میزان بارندگی سالیانه از نظر مقدار ریزش مناسب به نظر برسد.
با وجود این چون همه ساله این باران در فصول مساعد نمیبارد، نمیتوان در کشت پنبه فقط به بارندگی اکتفا نمود. تنها زراعینی موفق میگردند که آب برای زراعت پنبه در اختیار داشته باشند و در فصل تابستان چنانچه باران نبارد، به آبیاری مزرعه خود اقدام کنند.
در مازندران نیز گاهی در تابستان به آبیاری نیاز پیدا میشود، ولی غالباً در این منطقه نزولات آسمانی کفاف احتیاجات پنبه را میدهد و بدون احتیاج به آبیاری پنبه را بطور دیم زراعت میکنند.
در سایر نقاط کشور پنبه از ابتدای کاشت و در تمام دوره رویش باید آبیاری گردد و برای بدست آوردن حداکثر محصول در آبیاری آن دقت زیاد لازم است.
در هر ناحیه با درنظر گرفتن شرایط آب و هوایی، جنس خاک و میزان بارندگی، آبیاری پنبه عملی میگردد و هر زارع باید بر حسب مقدار آبی که در مواقع حساس تابستان در اختیار دارد، سطح کشتی برای پنبهکاری در نظر گیرد تا دچار خسارت و زیان نگردد.
استفاده صحیح از آب در مناطقی که آبیاری صورت میگیرد، مهمترین و دقیقترین قسمت در زراعت پنبه بوده و مسئله آبیاری در طرز کاشت، تهیه زمین و سایر عملیات زراعی نیز تاثیر مینماید. واضح است که برداشت محصول پنبه از یک هکتار در شرایط آبیاری و دیم از نظر میزان مخارج متفاوت بوده و زراعتی که آبیاری میگردد، پرخرجتر خواهد بود، زیرا علاوه بر قیمت آب، تسطیح زمین، مرزبندی، ایجاد جویهای آبیاری و بالاخره مرز کارگرانی که آبیاری مینماید، بر مخارج زراعت میافزاید، ولی به طور کلی در زراعتی که آبیاری میگردد، مقدار عملکرد بیشتر بوده و جبران مخارج را خواهد کرد.
طبق محاسباتی که صورت گرفته، در شرایط معمولی و با طرز مرسوم، آبیاری در ایران در نقاط مختلف بطور متوسط حداکثر ۴۰% از مقدار آب آبیاری به مصرف گیاه رسیده و بقیه یعنی ۶۰% تلف میگردد. و بدین ترتیب راندمان آبیاری پایین است. این مقدار آب در اثر تبخیر سطحی و نفوذ در زمین، جویهای آبیاری و غیره از دست میرود.
در کشورهای مترقی مانند آمریکا توانستهاند با اجرای روشهای صحیح آبیاری تا میزان ۷۵% از مقدار آب مصرفی استفاده برده و بدین ترتیب ۲۵% از آب ناگزیر هدر میرود. با توجه به ارزش و کمبود آب در ایران، سیستم صحیح آبیاری و بالابردن راندمان آن بسیار ضروری و لازم به نظر میرسد.
قبل از تشریح آبیاری پنبه، دانستن مطالبی در مورد چگونگی استفاده گیاه از آب و اینکه به چه طریق آب در زمین ذخیره شده و به مصرف گیاه میرسد، مفید بوده و مسائل آبیاری را روشنتر میسازد.
خاک تودهای متخلخل است، باین جهت نسبت به هوا و آب قابل نفوذ بوده و فضای خالی بین زراعت آن بوسیله این دو اشغال میگردد. همینکه زمین آبیاری گردید، هرطبقه از خاک مقداری آب در بین ذرات خود نگه داشته و چنانچه بیش از ظرفیت نگهداری به این طبقات آب برسد، این آب به قسمتهای پایینتر نفوذ کرده و بدین ترتیب هرچه بیشتر آب به زمین داده شود، عمق بیشتری از خاک مرطوب میگردد.
هیچوقت نمیتوان بیش از ظرفیت نگهدرای آب در خاک ذخیره نمود، ولی میتوان با دادن آب زیاد خاک را در عمق بیشتری تا حد ظرفیت نگهداری، مرطوب ساخت.
ظرفیت نگهداری آب از درصد اشباع خاک کمتر است. درصد اشباع خاک عبارت است از تعداد آبی که لازم است تا ۱۰۰گرم خاک را به حالت اشباع درآورد و این مقدار آب در خاکهای مختلف متفاوت میباشد. بنابراین میتوان با اندازهگیری این عامل نوع خاک را تعیین نمود. در خاکهایی که درصد اشباع از ۲۰% کمتر باشد، خاک سبک محسوب میشود و چنانچه ۳۰-۴۵% باشد، خاک متوسط و از ۴۵-۶۰% خاک نسبتاً سنگین محسوب میشود.
چون بوته پنبه فقط آب را از ناحیه گسترش ریشه جذب میکند، باین جهت دانستن طرز گسترش ریشه و عمقی که در خاک نفوذ مینماید، در آبیاری اهمیت دارد.
پس از آنکه بذر پنبه جوانه زد، ریشهها شروع به نمو مینمایند، ابتدا ریشه عمومی ظاهر شده و با چند ریشه فرعی در زمین نفوذ میکند. به تدریج که بوته بزرگ میشود، ریشه اصلی طویل شده و ریشههای فرعی نیز در خاک گسترش مییابند و تا کاملشدن بوته معمولاً تا عمق ۱۰۰-۱۵۰سانتیمتری در داخل زمین گسترده میشوند.
مقدار کل آبی که در زراعت پنبه مورد احتیاج است، عبارت از مقداریست که بوسیله بوتهها مصرف میشود، به اضافه آنچه به طرق مختل از دست میرود. بنابراین چنانچه آبیاری با متدی انجام شود که راندمان آن بالا باشد، مقدار آب مورد نیاز کمتر خواهد بود. بطور کلی آبیاری پنبه به جنس خاک، مقدار بارندگی، درجه حرارت محیط، میزان تبخیر و سطح آب زیرزمینی بستگی دارد. چون این عوامل در نواحی مختلف متفاوت است، به این جهت آبیاری پنبه نیز در هر ناحیه کم و بیش فرق میکند. سطح آب زیرزمینی اگر از چهار متر بالاتر باشد، در آبیاری پنبه موثر است، وگرنه اثری نخواهد داشت.
مقدار آب مورد نیاز در مراحل مختلف زندگی بوته متفاوت میباشد، بطوریکه در موقع شاخهزدن در هر روز ۲۰-۴۰متر مکعب آب در هکتار بوسیله بوتههای پنبه مصرف میگردد و هنگام گل دادن مقدار مصرفی به ۶۵-۱۱۵مترمکعب میرسد. همانطوریکه گفته شد، اگر سطح آب زیرزمینی حداکثر تا ۴متری سطح زمین باشد، بوتهها مقداری از آب مورد نیاز خود را از تحتالارض تامین میکنند. طبق آزمایشاتی که در روسیه گردیده، ثابت شده است که اگر آب زیرزمینی پایینتر از یک متر باشد، گیاه ۱۰-۲۰% از آب مورد نیاز خود را از زمین اخذ مینماید و چنانچه آب تحتالارض در فاصله یکمتری از سطح زمین باشد، ۴۰% آب مورد نیاز بوتهها از آن تامین میشود. در این صورت تعداد آبیاری فقط دو مرتبه و در موقع گلدادن بوتهها خواهد بود و هرگاه سطح آب از یک متر بالاتر باشد، ۶۰% از آب مصرفی بوتهها از این طریق گرفته میشود. (۲)
عملکرد الیاف پنبه رابطه زیادی با کل مصرف آب دارد. اطلاعات حاصل از آبیاری در تمام فصل نشان میدهد که حداکثر الیاف زمانی حاصل میشود که مقدار آب مصرفی برابر با ۶۸ سانتیمتر میباشد. (۱)
نتایج مربوط به پنبه دیم یا شرایط آبیاری تکمیلی تا حدودی با نتایج پنبه فاریاب متفاوت است. عملکرد الیاف با کل آب رابطه خطی دارد. با مصرف ۲۰ سانتیمتر آب عملکردی حدود ۴۰۰ کیوگرم الیاف در هکتار بدست میآید.
ماهیت خطی بودن رابطه بین عملکرد مصرف کل آب چنین احتمال را برای موثرترین مصرف آب از تمام منابع تضمین میکند. به نظر میرسد مهمترین آنها به قرار زیر باشد:
کاهش تبخیر خاک
افزایش ذخیره آب خاک
به حداکثر رساندن شاخص برداشت
بهبود کارایی فتوسنتزی که در نتیه افزایش شیب منحنی را باعث میشود. (۱)
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .