881 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۹۷
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
تحقیق حاضر به بررسی جاذبه های قبیله قشقایی ها می پردازد.
قشقایی ها کلیه مایحتاج زندگی خود را از پوشاک و غذا و فرش و مسکن گرفته تا ظروف مورد لزوم و ساده زندگی را از مواد اولیه ای که در محل ، تهیه می کنند ، می سازند و مهم تر اینکه ساخته های آنان در نوع خود بی نظیر است .
زباترین لباسها ، مطلوب ترین غذاها ، سبک ترین و مناسبترین نوع مسکن ، پردوام ترین ظروف و گرانبهاترین فرشها ، با دست توانای این مسافران خسته از راه ساخته می شود . یک خانواده ایلی از نظر اقتصادی جز در موارد استثنایی ، نیازی به جامعه شهری نداشته و خود را تقریباً بی نیاز از خارج می داند . اگر مردم کشور ما امروز در راه خود کفایی قدم برداشته اند ، قشقایی ها قرنهاست که هنرمندانه در کار تولید پیش رفته و در این راستا موفق هم بوده اند .
فرش قشقایی از همان فرش هایی است که رقیب و نظیر نداشته است . زیبایی نقشها ، خوش آیندی طرح ها ، ظرافت گره ها ، چشم گیری و پایداری رنگها و بیش از همه حالت خیال انگیز و مرموز بافته ها ، این ایل را صدرنشین هنرهای سنتی کرده است .
دستباف های قشقایی یک رویداد مهم فرهنگی و رویدادی است که هنر و صنعت این ایل سترک را نمایش می دهد و از هنرهای دستی زنان ایل علاوه بر قالی و گبه ، میتوان صنعت گلیم بافی که شهرت جهانی کسب کرده نام برد . گلیم از بافته های اصیل ایل است که از زمانهای گذشته ، در طرح ها و رنگهای جالب و در اندازه های مختلف بافته شده و برای روانداز یا تزئین چادر ، مورد استفاده قرار می گیرد . وقتی کاروان بزرگ کوچ ایل براه می افتد گلیمهای رنگارنگ و زیبا بر پشت اشتران جلوه و منظر جالبی دارد .
نقش گلیمهای قشقائی ، سابقه و اصالت طولانی داشته و امروز برای گلیمهای یکصد سال قبل ، نمی توان قیمتی تعیین نمود . طرحهای آقاجری ، لَنگَج ، دُینه بیگی ، خراسانی ، تهرانی ، هر کدام به شیوه ای خاص با دقت و ظرافت زیاد بافته می شود . گلهای رنگارنگ درون این فرشهای تماشائی ، همانند وصله های منظمی است که گوشه ها و اضلاع مساوی آن نشانگر کار یک مهندس حرفه ای است . وقتی سال ها از عمر این بافته ها می گذرد ، هر بیننده را در بهت فرو می برد . که چرا رنگ با گذشت زمان طولانی ، تغیر نکرده ، کنگره هایی که دورادور گل ها را به زمینه وصل میکند ، اختلاف چندانی ندارند ، مثل اینست که با دستگاه اندازه گیری شده باشد .
در میان طوایف قشقائی ، دره شوریها در بافتن گلیمهای ظریف ، مهارت بیشتری دارند . ضخامت بعضی بافته ها ، به دو میلیمتر هم می رسد و نقش های درون آن را به قدری ریزه کاری نموده اند که استادان کاشی کار اصفهان را در عهد صفویه به یاد می آورد .
واژه های کلیدی: قشقایی ها، نقشمایه ها، آثار گرافیکی، نقش فرش، رنگ آمیزی، سیاه چادر ها، دستبافها، گلیم و جاجیم، لباس قشقایی ها
مقدمه ۱
پیش گفتار ۳
قابلیت های بکارگیری نقشمایه ها در آثار گرافیکی ۱۱
رنگهای گرم و سرد ۱۴
نقوش مورد استفاده در فرش ۱۵
– قالی بافی ۱۹
نگاهی به ایل قشقایی ۲۴
قشقاییها از کجا به فارس آمده اند ؟ ۲۵
تاریخچه رنگرزی : ۲۶
۱- مواد رنگرزی مصنوعی : ۲۷
۲- مواد رنگرزی طبیعی : ۲۷
طرز تهیه سیاه چادرها ۳۱
دستبافهای مردم ایل قشقایی ۳۵
گلیم و جاجیم بافی ۳۹
جاجیم بافی ۴۰
بافته های رِند « چرخ » شیشه درمه ۴۰
نَمکدان یا توبره نمک : ۴۱
جوال : ۴۱
طناب بافی : ۴۲
چپق بافی : ۴۲
نقشه های گبه ۴۳
انواع نقشهای گلیم قشقایی ۴۶
۱- خراسانی : ۴۷
۲- تهرانی : ۴۷
۳- دونابیگی : ۴۸
۴- لنگج : ۴۸
۵- آلما گل ( گل سیب) : ۴۹
۶- شانه (داراق گلیم) : ۴۹
۷- شوشتری : ۵۰
۸- عربی : ۵۰
۹- درناق (ناخن) : ۵۰
۱۰- سورمه دان : ۵۱
۱۱- قزل قیچی ( قیچی طلایی) ۵۱
۱۲- آقاجری : ۵۲
۱۳- دوقاناق( دوبال) : ۵۲
۱۴- نمکدان : ۵۲
۱۵- یاقلق ( دستمال ) : ۵۳
۱۶- چهار ماهی : ۵۳
۱۷- خاک انداز : ۵۳
نگاره های فرعی و حاشیه ای ۵۴
خصوصیات لباس قشقایی ها ۵۶
لباس زنان ایل قشقایی ۵۹
چارقد : ۵۹
دستمال سر : ۶۱
کلاهچه ۶۲
آرخالق زنانه : ۶۴
زیر جامه یا دامن ۶۶
پاپوش زنان ایل ۶۸
لباس مردان ایل ۶۹
کلاه دو گوشی : ۷۰
آرخالق مردانه ۷۲
شال ۷۴
پیراهن مردانه ۷۵
شلوار مردانه ۷۶
پاپوش مردانه ۷۷
پاپیچ ۷۹
چقه و زنهاره ۸۱
تزئینات مخصوص لباس زنان : ۸۲
گردن بند مهلو ۸۲
گردن بند میخک ۸۳
عنبر دان ۸۳
قاب قرآن ۸۴
گردن بندهای مهره ای ۸۵
النگو و دستبند ۸۶
گیسو بند ۸۷
بازو بند ۸۸
آفتاب گردان ۸۹
پولک دوزی ۹۰
منابع و مآخذ ۹۲
عناصر رنگ ، نویسنده یوهان اتین ، مترجم : بهروز ژاله دوست .
کاربرد رنگ و تکنیکهای نقاشی ، تألیف بادو . و . جکستیمر ، ترجمه : عربعلی شروه .
آشنایی با طراحی قالی ایران ، مؤلف : مریم عبدالهی .
سیه چادرها نوشته منوچهر کیانی
کوچ با عشق شقایق ، نویسنده عباس منوچهری .
هنرهای سنتی ایل قشقایی ، نویسنده : فرامرز طرابی .
آموزش جامع طراحی فرش ، مؤلف : محمد مبارکی .
حکایت … کوچ با عشق شقایق
« ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم »
شقایق ، گل دلسوخته دشت و کوهستان همخوانیهای عجیبی با قشقایی دارد .
در کوچ شقایق چاووش خونین دل ، زیارت ضریح سبز صحرا و گنبد آبی آسمانهاست
رنگ چهره قشقایی چون شقایقی آفتاب سوخته است .
رنگ پیراهنان « سودابه و تهمینه ها » ی کوهستان رنگ شقایق است .
باغ گبه ها و گلیمهای قشقایی پر از شقایق است .
انس اسب و دام قشقایی با شقایق است . زخم جانش شقایق است .
شقایق قلب قشقائی است .
عشق ها ، جنگها ، خشکسالیها ، حسرتها ، پیروزی ها و بالندگیهای ایل قشقایی « از سهند تا دنا » و توصیفهای زیبا و مستند را که در این کتاب از زبان یک قشقایی می خوانید شاید آن نقشهای مبهم را که در نگارخانه ذهن دارید به صورتهایی بیاراید تا شور زندگی را و نقش شقایق دلسوخته را در
بافته ها ، رختها ، چادرها ، شعرها ، آوازها و دیگر هنرها بهتر دریابید .
کار نوعی حرکت است ، به منظور تولید اقتصادی یا گذران اوقات فراغت ، ولی در اصل نوعی توسعه و گسترش فرهنگ و علوم مختلف است که موجب تکامل جامعه و رفع نیازهای آن می شود .
کارِدستی با صنعت ماشینی تفاوت زیادی دارد . کسی که قالیچه ای می بافد ، با تمام وجود به آن معنا می دهد . زیرا قالیچه اش دارای صفا و لطف و محبت است . نقشهایش گویاست و با آدمی حرف می زند . کار او یک هنر است . هنری که در آن همه چیز انتخاب شده و دارای دنیایی از معناست . هر گره اش را انگشتانی بسته که قصد مزد ، پول ، نان ، گذران زندگی ، تجمل خواهی نداشته است .
در گذشته ، صنایع فقط به صورت هنرهای سنتی آنهم به منظور تولید و تأمین نیازهای مادی و معنوی جامعه صورت می گرفت . امروز هم در جوامع غیر صنعتی از جمله ایلات و عشایر ، بخش بزرگی از فعالیتهای رایج به منظور تأمین قسمتی از نیاز مادی خانواده هاست و و بخشی هم جزء اشتغالات روزمره آنهاست .
اشتغال مردم ایل ، کاری ذوقی و فکری است که هم فعالیت تولیدی بوده و هم بازده اقتصادی دارد و نیز دارای مایه فرهنگی و هنری است و می بینیم که امروز پس از نفت ، بزرگترین رقم صادرات کشور ، فرش و بخصوص فرش قشقایی است . زیرا که فکر ، ذوق ، تاریخ ، ارزش و اعتقادات آنان به گونه ای در این کار هنری منعکس است .
صنایع دستی ایل ما ، تبلور یادبودهای قوم ماست . معادل قصه هایمان ، مَثَل هایمان ، رقص های ملی و مذهبی مان که بازمانده آیین ها و حوادث از یاد رفته ماست .
صنایه دستی ، برای مردم ایل از آن جهت ارزشمند و گرامی است که احیای آن گامی است در بجای آوردنِ سنت های اصیل ایرانی . زیرا خلاقیت طرحها ، نقش ها و عملکردها ، نشان دید عمیق مردم به زیبایی و تزیین است . کارِ دستی مردم ایل ، در عین حال که اهمیت اقتصادی دارد از این راه می توان ، مروج خصوصیات اخلاقی و تفکرات هنرمندان فروتن و وفادار به سنت های ایل هم شد .
امروز وقتی تداوم و قدمت اشکال و نقوش پرندگان و جانوران را بر فرش قشقایی می بینیم ، متوجه می شویم که هنر و هنرمندی چیزی نیست که بتوان همچون متاعی از دست کسی بگیرند ، اینها یادگار کهنسالی است که دست به دست و سینه به سینه گشته و ارمغانی از اندیشه های دور و دراز آنان است .
طبیعی است زیرا ریشه در تاریخ ملت ما دارد و مسأله ای نیست که بتوان آن را انکار کرد . ابعاد هنری صنایع دستی به ویژه در ایل قشقایی ، بیگانه از جامعه نیست و جنبه خارجی ندارد . اگر به کار یک زن گلیم باف در عشایر قشقایی دقت کنید ، می بینید که کار این هنرمند ، انعکاسی از ارزشهای هنری محیطشان است . یعنی تمام شکل ها و نقوشی که به کار می برد ناشی از محیط خودِ هنرمند است و چیزی از خارج دریافت نکرده است . ذهن یک زن قالیباف قشقایی ، درست شبیه آینه است که نقش خطوط را از بیرون می گیرد و روی اثر هنری خود منعکس می سازد .
خوشبختانه درصد زیادی از درآمد ارزی ما با تولیدات صنایع دستی است که عمدتاً در ایلات ، رشد و توسعه بیشتری داشته و دارد و بدلیل ویژگیهای اقتصادی ، علمی و هنری به آن توجه زیاد می شود . در این میان ، با توجه به اهمیت این موضوع هنری تصمیم گرفتم در مورد صنایع دستی و هنرهای سنتی مردم ایل قشقایی که باید هنرمندانِ بنامِ این آب و خاک هستند ، تحقیقی را تهیه نمایم .
این تحقیق از آن جهت اهمیت دارد که فرهنگ این قبیله همیشه سیار ، در کشور استثنایی است و گنجینه بزرگ هنری ایران ، در فارس و در میان مردم این قوم است .
قشقایی ها کلیه مایحتاج زندگی خود را از پوشاک و غذا و فرش و مسکن گرفته تا ظروف مورد لزوم و ساده زندگی را از مواد اولیه ای که در محل ، تهیه می کنند ، می سازند و مهم تر اینکه ساخته های آنان در نوع خود بی نظیر است .
زباترین لباسها ، مطلوب ترین غذاها ، سبک ترین و مناسبترین نوع مسکن ، پردوام ترین ظروف و گرانبهاترین فرشها ، با دست توانای این مسافران خسته از راه ساخته می شود . یک خانواده ایلی از نظر اقتصادی جز در موارد استثنایی ، نیازی به جامعه شهری نداشته و خود را تقریباً بی نیاز از خارج می داند . اگر مردم کشور ما امروز در راه خود کفایی قدم برداشته اند ، قشقایی ها قرنهاست که هنرمندانه در کار تولید پیش رفته و در این راستا موفق هم بوده اند .
سیاه چادری از موی بُز که با دست زمخت زن ایلی بر پایه های چوبینی استوار است و با آلاچیقی زیبا که با ابتکار مردان چادرنشین تزیین یافته ، مسکن یک خانواده است .
درون این خیمه کوچک را دستبافت ها مفروش ساخته که شاید بالاترین ارزش را داشته باشد اما بابت بهای آن ، چیزی پرداخت ننموده اند . لوازم زندگی ، از رختخواب و خورجین و توبره و نمکدان گرفته تا کیسه های پشمین مخصوص آذوقه همه و همه نمونه هایی از هنر این مردم است .
لباس و تزیینات آن ، ساخته و پرداخته ذوق و فکر خودشان بوده بابت مواد معطره و لوازم آرایش ، وجهی نمی پردازند و به طور کامل ، از طبیعت و زیبایی های آن بهره می گیرند .
ظروف مورد نیازشان را از پوست حیواناتی که خود پرورش می دهند ، می سازند و غذای روزانه را از تولیدات و فراورده های دامی یا از محیط طبیعی خویش بدست می اورند .اگر چه مادر و منشأ صنایع ماشینی و مدرن امروز ، در واقع همان صنایع دستی بوده و نمی توان منکر این مسئله شد اما عده ای تصور می کردند که صنایع دستی و ارزشهای ویژه آن ، به زمانی خاص تعلق داشته و لذا در حال حاضر ، دوران تاریخی آن سپری شده . از این رو بی اعتنایی به صنایع دستی تا جایی پیش رفته بود که هر نوع گرایش به حفظ آن را نوعی قهقهرا به حساب می آوردند . اما اکنون نه تنها کشورهایی که تولیدات دستی آنها کالای صادراتی بوده بلکه کشورهای صنعتی و پیشرفته نظیر آلمان هم به صنایع دستی ، به گونه تبلور روح فرهنگ و سنت های تاریخی یک ملت می نگرند .
هنوز هم بسیاری از تولیدات ماشینی نتوانسته از لحاظ زیبایی و استحکام ، جامشین مناسبی برای ساخته های دستی شوند و این واقعیت را در فرش ایران و بویژه دستبافت های قشقایی به وضوح می توان مشاهده کرد . صنعت فرش بافی که در ایل قشقایی بنحو جالب و با طرحها و نقش های مختلف ارائه می شود ، تبلوری از هنرهای مردم زحمت کشی است که سالهاست ، شهرت جهانی کسب کرده اند . نشان افتخاری که تاریخ . بابت هنرمندی به زنان و مردان ایل عطا نموده ثمره تلاش صدها سال تجربه آنان است .
امید است اساتید عالیقدر دانشگاهها ، جامعه شناسان ، مردم شناسان و دانشجویان رشته های هنر ، به تحقیق و پژوهش بیشتر در زندگی این مردم بپردازند . در این پژوهش کوتاه که حرف از هنر است ، هنرمند باید ؛ که از زاویه خاص سخن گوید .
حقیر چوبین پای نه با هنر ، بلکه با عشق و ایمان حرف می زنم . در سایه سیه چرده ها دنیایی از هنر را دیده ام و با دوربین کهنه و قدیمی خود در ساحل این دریای بیکران فقط به تماشا نشسته ام . از پردیس همیشه جاویدی که نقش پردازان گمنام ایلمان بوجود آورده اند شاخه ای چیده ام .
شایسته نبود به این مهم دست بزنم اما از عاشقان هنر نباید جز این انتظار داشت .
ردپای ایل پویای قشقایی ، فرهنگی پایا است . فرهنگی به درازای تاریخ بشریت . فرهنگی با زیر بنای قوی و ابدی قومی که مفهوم خودکفایی را به جهان صادر کرده .
ایلی که از لباس و غذا و مسکن گرفته تا مایحتاج زندگی را در سایه اندیشه و تدبیر دلاور مردان و هنرمند زنانی بدست آورده که مایه مباهات فرزندان خلف است . پس :
درود بر آنها که هنر آفریدند و هنرمند زیستند و سرافراز رفتند .
درود بر مادران فداکار قشقایی که هنرمندان جاوید ایل را در دامان خود پروراندند و فرهنگی را گسترش دادند که امروز مایه مباهات ما هستند .
ودرود و تشکر از عزیزانی که مرا در این راه یاری دادند و در رسم طرحها ، گرفتن عکسها و طراحی نقشها فراهم آوردن دستبافتها همراهم بودند .
– رنگ وسیله بیان بافنده فرش است البته رنگ بعنوان سطح . بنابراین بافنده فرش با طراح که با خط کار می کند و رنگ در کار او ناچیز است تفاوت دارد .
– در فرشهای سنتی رنگهای گرم بیشتر از رنگهای سرد دیده می شود . اثرات روانشناختی رنگ به یک طریق عمل می کنند بنظر می رسد که رنگهای گرم به سمت بیننده می آیند ولی رنگهای سرد از او دور می شوند و فضا را وسیع تر نشان می دهند . قرمز از میزان فضا می کاهد و اثری از فشار دارد ، نارنجی حالتی هیجان آمیز و تجاوزگر دارد و زرد آرامتر و شادتر است و سبز از این نقطه نظر خنثی ترین است و اما هیچ یک از این اثرها قابل توجه نیستند مگر در سطوحی بزرگ از فرش . البته رنگهای استفاده شده در فرش ترکیبی از رنگهای خالص و ناخالص هستند رنگهای خالص هر یک تنها از یا دو رنگ اصلی تشکیل شده اند . رنگهای خالص نقطه مقابل رنگهای ناخالص هستند در رنگهای ناخالص مقداری از هر سه رنگ اصلی حضور دارد .
– در فرشهای سنتی فقط کسانی که عاشق هز سنتی و فرش و رنگ هستند میتوانند زیبایی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند . فرش مواهب خود را به همه تقدیم میکند ولی در رموز و اسرار پنهان خود را فقط برای علاقمندان واقعی آشکار می سازد . وقتیکه قرار است درجه روشنی یا تیرگی رنگ فرش مشخص شود بحث از کمیت درخشندگی می کنیم . این همان چیزی است ما اغلب از آن بعنوان درجه بندی زمینه فرش یاد کرد . درخشندگی به دو روش میتوان تغییر یابد . اول اختلاط یک رنگ است با رنگ سفید ، سیاه یا خاکستری و طریق دوم ترکیب رنگ مزبور با رنگی با درخشندگی متفاوت .
از بررسی رنگهای بکار برده شده در فرش درگرافیک به این نتیجه می رسیم که مواد رنگی از نظر فیزیکی و شیمیایی قابل تشریح و رنگدانه هایی قابل تجزیه می باشد این مواد در فرش به وسیله حس بینایی و درک و دریافت مغزی معنی و مفهوم انسانی و بشری می گیرد . چشم و مغز از طریق مقایسه و سنجش موفق به تشخیص می شوند . تفاوت رنگهای ملون ( رنگی) در مقایسه با رنگی سیاه و سفید یا خاکستری و یا یک یا چند رنگ ملون ( رنگی) دیگر مشخص می شود . همانطور که گفتیم رنگهای استفاده شده در فرش رنگهای گرم می باشد شاید بنظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ ، حرارت رنگ را می توان تشخیص داد . به هر حال ، تجربه نشان داده که بین دو آتلیه که یکی با رنگ آبی – سبز و دیگری با قرمز – نارنجی رنگ شده باشد ۵ تا ۷ درجه اختلاف حرارت یا برودت از طریق ذهنی احساس می شود . به عبارت دیگر کسانیکه در آتلیه سبز هستند در ۱۵ درجه سانتی گراد احساس سرما می کردند ؛ اما در اتاقی که با رنگ نارنجی رنگ شده بود تا ۱۳-۱۱ درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند . حقیقت این است که رنگ آبی – سبز جریان خون راو کند و رنگ قرمز – نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد . در اینجا در مورد معنی دار بودن و قدرت گویایی رنگ ، کوشش خواهیم کرد تا توانائیهای مفهومی و بیانی رنگها راو تشریح کنیم .
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .