تحقیق جایگاه ثروت در اسلام

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

تحقیق جایگاه ثروت در اسلام

تعداد صفحات : ۳۹

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

بیت‏المال، در نظام اقتصادى اسلام، بیشترین مباحث را به خود اختصاص داده و از جایگاهى ویژه برخوردار است. هدف از بیت‏المال، تأمین اهدافى بلند در حرکت تکاملى انسان به سوى سعادت و معنویّت و قرب الهى است.

در اسلام، مسأله حفظ بیت‏المال و دقت و احتیاط در مصرف آن، اهمیت ویژه‏اى دارد. دقت و احتیاط رهبرانِ مکتبِ انسان‏سازِ اسلام در هزینه کردن بیت‏المال، از عبرت‏انگیزترین‏امور در زندگى آنان به شمار مى‏آید. در میان ائمه علیهم‏السلام امام على علیه‏السلام به جهت شرایط زمانى و مکانى ویژه‏اى که در عصر حکومتش وجود داشته؛ در این امر، سرآمد و زبانزد است. تاریخ، نمونه‏هاى زیادى از این سان رویدادهاى شگفت‏انگیز را در زندگى مولا على علیه‏السلام در سینه خود حفظ کرده است.

این نوشتار، نگاهى اجمالى به موضوع «بیت‏المال» در نهج‏البلاغه دارد.
قلمروِ مقاله، تنها، بخشى از سخنان امام على(ع) در نهج‏البلاغه است، نه تمامى سخنان‏آن حضرت.

واژه های کلیدی: بیت المال، نهج البلاغه، امام على(ع)

فهرست مطالب

مقدمه    ۱
الف) جایگاه ثروت در اسلام    ۱
ب) جایگاه بیت‏المال    ۱
ج) ماهیّت بیت‏المال    ۲
د) آثار بیت‏المال    ۲
۱٫ اصلاح امور    ۳
۲٫ رفع نیاز مردم به بیت‏المال    ۳
۳٫ دوام حکومت    ۳
۴٫ اصلاح و تقویتِ نیروهاى مسلّح    ۴
ه) راههاى جلب مالیات    ۴
۱٫ آباد کردن زمین    ۵
۲٫ رسیدگى به شکایت مالیات‏دهندگان    ۵
۳٫ عفو از مالیات    ۶
و) منزلت ممیّزان مالیات    ۷
۱٫ خزینه‏داران مردم    ۷
۲٫ نماینده امت    ۷
۳٫ سفیران پیشوایان    ۷
ز) صفات و وظایف ممیّزان مالیات    ۷
۱٫ اصل انصاف    ۸
۲٫ نگرفتن لوازم ضرورى    ۹
۳٫ پرهیز از خشونت    ۹
۴٫ احترام اموال مردم    ۹
۵٫ کمک گرفتن از مردم    ۹
۷٫ نترساندن مردم    ۱۰
۸٫ اجازه گرفتن به هنگام وارد شدن    ۱۰
۹٫ به اندازه گرفتن    ۱۰
۱۰٫ سوء استفاده نکردن از قدرت    ۱۰
۱۱٫ معرفى خود    ۱۱
۱۲٫ پذیرفتن اظهارات مالک    ۱۱
۱۳٫ وارد نشدن در محدوده اموال    ۱۱
۱۴٫ رعایت حال حیوانات    ۱۱
۱۵٫ اجازه تقسیم زکات به مالک    ۱۱
ح) نظارت و بازخواست    ۱۲
۱٫ حسابرسى از کارگزاران    ۱۲
۲٫ نظارت بر بیت‏المال    ۱۴
۳٫ نظارت بر مخارج امیر الحاج    ۱۵
۴٫ نظارت بر میهمانیهاى کارگزاران    ۱۵
ط) الگو بودن حاکم اسلامى    ۱۶
۱٫ هماهنگى با زندگى طبقه ضعیف    ۱۶
۲٫ احتیاط امام على علیه‏السلام در بیت‏المال    ۱۷
۳٫ سوء استفاده نکردن از مقام    ۱۹
۴٫ نگرانى امام على نسبت به بیت‏المال به هنگام مرگ    ۲۰
ى) عدالت در استفاده از بیت‏المال    ۲۰
۱٫ رعایت عدالت با خویشان    ۲۱
۲٫ تقسیم عادلانه بیت‏المال    ۲۲
۳٫ نادیده گرفتن خویشان، در مجازات    ۲۳
۴٫ اجراى عدالت هرچند بر ضرر خود باشد    ۲۴
۵٫ رعایت عدالت، حتى با حدخوردگان    ۲۵
۶٫ برابرى حقِ تمام مسلمانان در بیت‏المال    ۲۵
۷٫ اجراى عدالت، از وظایف حاکم است    ۲۵
ک) استرداد بیت‏المال    ۲۶
ل) آثار خیانت در بیت‏المال    ۲۷
۱٫ رسوایى در دنیا    ۲۷
۲٫ ذلت در پیشگاه الهى و پستى در آخرت    ۲۸
۳٫ بى‏اعتمادى    ۲۸
۴٫ بى‏بهره شدن در دنیا    ۲۹
۵٫ کشته شدن با شمشیر    ۲۹
منابع    ۳۵

منابع

[۱]. قال رسول اللَّه صلى‏اللَّه علیه و آله: «الفقر سواد الوجه فی الدارین.» : (سفینهالبحار، ج‏۲، مادّه فقر).
[۲]. قال على علیه‏السلام: «الفقرُ الموتُ الأحمر.» و (شرح آقاجمال برغرر، ج‏۱، ص‏۳۴۵).
[۳]. قال على علیه‏السلام: «الفقرُ الموتُ الأکبر.» (نهج‏البلاغه، کلمه ۱۶۳).
[۴]. قال على علیه‏السلام: «إنّى أخاف علیک الفقرَ، فاستعذ باللَّه منه؛ فإنَّ الفقرَ مَنْقَصهٌ فی الدِین، مَدْحَشهٌ للعقل، داعیهً لِلْمَقْتِ.». (نهج‏البلاغه، کلمه ۳۱۹).
[۵]. عبداللَّه بن‏زمعه بن‏اَسود، از شیعیان على علیه‏السلام بود. پدر و عموى او، در جنگ بدر، جزء سپاه کفّار بودند و در همان جنگ هم کشته شدند. جدّش، اَسود، از کسانى بود که رسول خدا صلى‏اللَّه علیه و آله را مسخره مى‏کرد.
[۶]. نهج‏البلاغه، خطبه ۲۳۲٫
[۷]. همان، نامه ۵۳٫
[۸]. همان.
[۹]. همان.
[۱۰]. همان.
[۱۱]. منهاج البراعه، ج‏۲۰، ص‏۲۰۰٫
[۱۲]. نهج‏البلاغه، نامه ۵۳٫
[۱۳]. منهاج‏البراعه، ج‏۲۰، ص‏۲۵٫
[۱۴]. نهج‏البلاغه، نامه ۵۳٫
[۱۵]. شرح ابن ابى‏الحدید، ج‏۱۷، ص‏۷۱٫ البته، در صحت این گونه مطالب انتسابى به انوشیروان، جاى تأمل است.
[۱۶]. نهج‏البلاغه، نامه ۵۳٫
[۱۷]. منهاج البراعه، ج‏۲۰، ص….
[۱۸]. شرح ابن ابى‏الحدید، ج‏۱۷، ص‏۷۴٫
[۱۹]. نامه ۵۱٫
[۲۰]. همان.
[۲۱]. همان.
[۲۲]. نهج‏البلاغه، نامه ۵۱٫
[۲۳]. روح‏القوانین، منتسکیو، ترجمه على‏اکبر مهتدى، ص‏۳۸۴٫
[۲۴]. نهج‏البلاغه، نامه ۵۱٫
[۲۵]. نهج‏البلاغه، نامه ۵۱٫
[۲۶]. نهج‏البلاغه، نامه ۵۱٫
[۲۷]. نهج‏البلاغه، نامه ۵۱٫
[۲۸]. نهج‏البلاغه، نامه ۲۵٫
[۲۹]. همان.
[۳۰]. همان.
[۳۱]. همان.
[۳۲]. همان.
[۳۳]. همان.
[۳۴]. همان.
[۳۵]. همان.
[۳۶]. همان.
[۳۷]. همان.
[۳۸]. نهج‏البلاغه، نامه ۴۰٫
[۳۹]. نهج‏البلاغه، نامه ۵٫
[۴۰]. شرح نهج‏البلاغه، ابن ابى‏الحدید، ج‏۱۷، ص‏۱۸۲٫
[۴۱]. منهاج‏البراعه، ج‏۱۷، ص‏۱۸۵٫
[۴۲]. شرح نهج‏البلاغه، ابن أبى‏الحدید، ج‏۱۷، ص‏۱۸۴٫
[۴۳]. نهج‏البلاغه، نامه ۴۳٫
[۴۴]. منهاج البراعه، ج‏۲۰، ص‏۸۲٫
[۴۵]. نهج‏البلاغه، خطبه ۱۱۹٫
[۴۶]. نامه ۶۷٫
[۴۷]. نهج‏البلاغه، نامه ۴۵٫
[۴۸]. ابن ابى‏الحدید، بر این باور است که این شخص، ربیع بن‏زیاد، برادر عاصم، بوده که مولا على علیه‏السلام به عیادت او رفته است (ج‏۱۱، ص‏۳۵)، ولى در بسیارى از نسخه‏هاى نهج‏البلاغه، با عنوان «علاء بن‏زیاد» آمده است.
[۴۹]. نهج‏البلاغه، خطبه ۲۰۹٫
[۵۰]. منهاج البراعه، ج‏۱۳، ص‏۱۳۰٫
[۵۱]. شرح ابن ابى‏الحدید، ج‏۱۲ ۱۱، ص‏۳۶٫
[۵۲]. نهج‏البلاغه، نامه ۴۵٫
[۵۳]. منهاج‏البراعه، ج‏۲۰، ص‏۹۱٫
[۵۴]. شرح ابن ابى‏الحدید، ج‏۱۶ ۱۵، ص‏۲۰۷٫
[۵۵]. در باره چهره ناپاک اشعث، به شرح ابن ابى‏الحدید، ج‏۲، ص‏۲۷۹، ذیل خطبه ۱۹ مراجعه شود.
[۵۶]. نهج‏البلاغه، خطبه ۲۲۴٫
[۵۷]. همان، خطبه ۶۲٫
[۵۸]. در اینجا، به دو مورد از دقت و احتیاط امام على علیه‏السلام در بیت‏المال که در بحارالانوار گزارش شده اشاره مى‏شود:
الف) احتیاط در قلم و کاغذ بیت‏المال‏
– علامه مجلسى، در بحارالانوار، ج‏۴۱، ص‏۱۰۵، گزارش کرده است: ادقّوا أقلامکم و قاربوا بین سطورکم و احذفوا من فضولکم و اقصدوا قصدَ المعانی! و إیّاکم و الإکثار! فإنَّ أموال المسلمین لا تحتمل الإضرار؛
نوک قلمهاى خود را تیز کنید و بین سطرهاى نوشته، زیاد فاصله نیندازید، حرفهاى زیادى را حذف کنید و روى کاغذ نیاورید و به بیان اصل معنى بپردازید و لفّاظى نکنید و از زیاده‏روى در مصرف بپرهیزید! زیرا، بیت‏المال مسلمانان، تحمل این گونه ضررها را ندارد.
ب) جارو کردن بیت‏المال‏
عاصم بن‏کلیب، به نقل از پدرش، مى‏گوید: در محضر على علیه‏السلام بودم که مقدارى پول و اشیاء دیگر از ناحیه ایران، به عنوان بیت‏المال، آورده شد. مردم، براى گرفتن سهمیه، هجوم آوردند. على علیه‏السلام، طنابى دور بیت‏المال کشید و فرمان داد تا رؤساى هفت قبیله که در آن زمان، در کوفه بودند آمدند و بیت‏المال را نسبت به افراد هر قبیله، به نمایندگان آنان داد در آخر، یک قرص نان اضافه آمد على علیه‏السلام آن را نیز هفت قسمت کرد و نسبت به افراد هر قبیله، تقسیم کرد. سپس فرمود:
هذا جنایَ و خِیارُهُ فیه إذْ کلُّ جانٍ یَدَهُ إلى فیه‏
این، دست‏چین من است و بهترینش، در میان زیرا، هر چیننده، دستش، به دهان خودش باز مى‏گردد.»
طبق برخى از روایات، مولا على علیه‏السلام پس از تقسیم بیت‏المال، محل را آب و جارو مى‏زد و خطاب به پولهاى زرد و سفید، مى‏گفت: یا صفراء! غُرّی غیری یا بیضاء! غُرّی غیری؛ اى دینارهاى زرد و درهمهاى سفید! جز مرا فریب دهید.» «بحارالانوار، ج‏۴۱، ص‏۱۳۶٫»
[۵۹]. نهج‏البلاغه، خطبه ۲۲۴٫
[۶۰]. نهج‏البلاغه، نامه ۴۱٫
[۶۱]. منهاج‏البراعه، ج‏۲۰، ص‏۷۵٫
[۶۲]. شرح نهج‏البلاغه ابن ابى‏الحدید، ج‏۱۶ ۱۵، ص‏۱۷۰٫
[۶۳]. نهج‏البلاغه، خطبه ۱۲۷٫
[۶۴]. نهج‏البلاغه، نامه ۴۳٫
[۶۵]. نهج‏البلاغه، خطبه ۳۴٫
[۶۶]. قطیعه، عبارت است از زمینهایى که حاکم، از بیت‏المال به برخى از افراد مى‏بخشد و او را، از خراج دادن، معاف مى‏دارد و در برابر، مقدارى کمى مالیات، تحت عنوان ضریب، مى‏پردازد. شرح نهج‏البلاغه، ج‏۱، ص‏۲۶۹٫
[۶۷]. شرح ابن‏ابى‏الحدید، ج‏۱، ص‏۲۷۰٫
[۶۸]. نهج‏البلاغه، نامه ۲۶٫
[۶۹]. همان.
[۷۰]. نهج‏البلاغه، نامه ۷۱٫
[۷۱]. نهج‏البلاغه، نامه ۴۱٫
[۷۲]. همان.

مقدمه

این نوشتار، نگاهى اجمالى به موضوع «بیت‏المال» در نهج‏البلاغه دارد.
قلمروِ مقاله، تنها، بخشى از سخنان امام على(ع) در نهج‏البلاغه است، نه تمامى سخنان‏آن حضرت.
هرچند، گاهى، فرازهاى نقل شده از نهج‏البلاغه، براى چند عنوان مربوط به بحث، مفیداست ولى براى طولانى نشدن نوشته، از تکرار، جز در یک یا دو مورد، خوددارى شده‏است.
اموال عمومى، به اقسام گوناگونى مانند مشترکات عمومى و مباحات اوّلیه و مجهول المالک و درآمدهاى عمومى، تقسیم مى‏شود، ولى مقصود از بیت‏المال، در این نوشته، اموالى است که اختیار هزینه کردن آن، به دست امام است، مانند غنائم جنگى و خراج و جزیه و زکات و صدقات عامه و اوقاف عمومى و …

الف) جایگاه ثروت در اسلام

بى‏گمان، از نگاه اسلام، ثروت و مال، در حیات مادّى و معنوى انسانها، نقش اساسى دارد. تا آنجا که در برخى روایات، از «تنگدستى» به «روسیاهى در دنیا و آخرت»[۱] و «مرگ سرخ»[۲] و «مرگ بزرگ»[۳] تعبیر شده است.
در بعضى از روایات، فقر، موجب نقصان در دین و کاهش عقل و تحریک خشم معرفى شده است.[۴] از این‏رو، در دین مقدّس اسلام، به مقوله اقتصادى و معیشتى بشر، در ابعاد مختلف آن، توجّه فراوانى شده است. هرچند مطالب مربوط به اقتصاد، به گونه‏اى پراکنده و جدا از هم مطرح شده، ولکن بررسى و تحقیقى همه‏جانبه، نشانه این است که مکتب اسلام، داراى نظام اقتصادى ویژه‏اى است که از وحى الهى نشأت گرفته و در دامن عصمت، رشد و نمو کرده و از ویژگیهاى بى‏شمارى برخوردار است.

ب) جایگاه بیت‏ المال

آنچه قابل توجّه و دقّت است، این است که بیت‏المال، در نظام اقتصادى اسلام، بیشترین مباحث را به خود اختصاص داده و از جایگاهى ویژه برخوردار است. هدف از بیت‏المال، تأمین اهدافى بلند در حرکت تکاملى انسان به سوى سعادت و معنویّت و قرب الهى است. برخى از آن هدفها چنین است:
۱٫ هدایت مردم به سمت اخلاق کریمه و ارزشهاى معنوى.
۲٫ استقرار عدالت اجتماعى و اقتصادى در جامعه.
۳٫ رشد استعدادها و شکوفایى ابتکار و خلاقیّت انسانها.
۴٫ ریشه‏کن کردن فقر از جامعه.
۵٫ رسیدگى به مصالح و منافع محرومان و مستضعفان و … .

ج) ماهیّت بیت‏ المال

امام على علیه‏السلام خطاب به عبداللَّه بن‏زمعه‏[۵] (از پیروان و یاران آن حضرت) آن هنگام که از او، درخواست کمک مى‏کند، ماهیّت بیت‏المال را براى او روشن مى‏کند. او، بیت‏المال را نه مال شخصى امام مى‏داند و نه مالِ فردى از مسلمانان، بلکه بیت‏المال، از آنِ مسلمانان است که در اختیار امامِ مسلمانان گذاشته مى‏شود تا به عدل، به مصرف مسلمانان برسد. حضرت مى‏گوید:
إنَّ هذا المال لیس لی و لا لک! و انَّما هو فی‏ءٌ لِلمسلمین و جَلْبُ أسیافهم. فإنْ شَرَکْتَهم فی حربهم کانَ لکَ مثلُ حظهم و إلّا فَجَناهُ أیدیهم لا تکون لغیر أفْواهِهمْ‏[۶]؛ این اموال، نه مال من و نه از آنِ توست، بلکه غنیمتى گِردآمده از مسلمانان است که با شمشیرهاى خود به دست آورده‏اند. اگر تو، در جهاد، همراهشان مى‏بودى، سهمى چونان سهم آنان مى‏داشتى و گرنه، دسترنج آنان، خوراک دیگران نخواهد بود.

د) آثار بیت‏ المال

على علیه‏السلام به بخشى از آثار و نقش بیت‏المال در زندگى مسلمانان، اشاره کرده است. این آثار، چنین است:

۱٫ اصلاح امور

و تَفَقَّدْ أمرَ الخراجِ بما یُصْلِحُ أهلَه! فإنَّ فی صلاحه و صلاحهم صلاحاً لِمَنْ سِواهم و لا صَلاحَ لِمَنْ سِواهم إلّا بهم؛ لأنَّ الناسَ کُلُّهم عِیالٌ على الخراج و أهله‏[۷]؛ خراج (بیت‏المال) را به گونه‏اى که وضع مالیّات‏دهندگان را سامان دهد، وارسى کن! زیرا، بهبودى وضع مالیّات و مالیّات‏دهندگان، سبب بهبودى امور دیگر اقشار جامعه است و تا امور مالیّات‏دهندگان اصلاح نشود، کار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت؛ زیرا، همه مردم، نانْ‏خورِ مالیّات و مالیّات‏دهندگانند.
امام على علیه‏السلام در این فراز، براى بیت‏المال، نقش محورى قائل شده و اصلاح تمامى امور را، بسته به اصلاح وضع مالیات و مالیات‏دهندگان دانسته است و این، نشانه جایگاه بلند بیت‏المال از نظر اسلام است. اگر دقت شود، حقیقت مطلب، همین است که امام على علیه‏السلام گفته است. بنابراین، هرچند، اقتصاد، از نگاه امام على علیه‏السلام آن گونه که مکاتب مادى‏گرا مى‏گویند، اصل نیست، اما تأثیر محورى و اساسى آن در اصلاح امور و رفع نابسامانیها مورد تأکید قرار گرفته است.

۲٫ رفع نیاز مردم به بیت المال

کلّهم عَیالٌ على الخراج و أهله‏[۸]؛تمام مردم، نانْ‏خورِ مالیات و مالیات‏دهندگانند.
روشن است که هیچ انسانى، به تنهایى، نمى‏تواند نیازمندیهایش را برآورده کند، از این‏رو، نیاز به همیارى بیت‏المال وجود دارد.

۳٫ دوام حکومت

و لمْ یستقم أمْرُهُ الاَّ قلیلاً[۹]؛حکومت، با نابودى مالیات (بیت‏المال)، جز اندکى، دوام نمى‏آورد.
این مطلب نیز، از بدیهات است که اداره و دوام حکومت، نیازمند بودجه است و یکى از راه حلهاى تأمین هزینه‏هاى دولت، گرفتن مالیات است. جاى شگفتى از کسانى است که در زمان حاضر، بحث از لزوم گرفتن مالیات براى اداره حکومت را مطرح مى‏کنند، در صورتى که امام على علیه‏السلام حدود هزار و چهارصد سال پیش، بر ضرورت مالیات براى استمرار حکومت تأکید کرده است.
یادآورى این نکته لازم است که همان گونه که گرفتن همه مالیات از عواملِ بقاى حکومت است، به ناحق گرفتن آن و یا ظالمانه مصرف شدن‏اش، سبب سقوط حکومت خواهد شد.

۴٫ اصلاح و تقویتِ نیروهاى مسلّح

ثم لا قِوامَ للجنود إلاَّ بما یُخْرِجُ اللَّهُ لهم من الخَراجِ الذی یَقْوَوْنَ به على جَهادِ عدوِّهم و یعتمدون علیه فیما یُصلحهم و یکونُ مِنْ وَراءِ حاجتهِم‏[۱۰]؛ سپس سپاهیان اسلام، جز به خراج و مالیّات رعیّت (بیت‏المال) که با آن، براى جهادِ با دشمن، تقویت گردند و براى اصلاح امور خویش، به آن تکیه کنند و نیازمندیهاى خود را بر طرف سازند، پا نمى‏گیرند.
از جمله آثار بسیار مهم بیت‏المال، افزون بر استقلال اقتصادى، استقلال سیاسى است؛ زیرا، تا بودجه و سرمایه، در اختیار دولت نباشد، نمى‏تواند نیروهاى مسلح را، جذب وتأمین‏ومجهز به سلاحهاى پیشرفته کند و با نبود نیروى مسلَّحِ مجهز، استقلال سیاسى، تأمین نمى‏شود.
آیت‏اللَّه حسن‏زاده، در تفسیر این فراز، مى‏نویسد:
اگر بیت‏المال نباشد، نیروهاى مسلَّح براى تأمین زندگى، باید در پى شغل و کار باشند، در نتیجه، آمادگى براى جهاد با دشمن، از بین مى‏رود.[۱۱]

ه) راههاى جلب مالیات

یکى از مباحث مهم در دانش اقتصاد، مبحث مالیات است. در این مبحث، مطالب فراوانى مانند تعریف مالیات، ضرورت وجود مالیات، سیر تحول مالیات، و راههاى جلب مالیات، … مورد بحث و تحقیق قرار مى‏گیرد.
این مطالب، از چشم مولا على علیه‏السلام در مدت کوتاه حکومت، مورد غفلت نبود. و در لابه‏لاى خطبه‏ها و نامه‏ها و دیگر گفتارها، به آنها اشاره کرده است. از جمله، در نامه پنجاه و سه، راههاى جلب بهتر مالیات را نشان داده و در آن، بر اصول اسلامى انسانى، مانند «اصل عمران و آباد کردن زمینها» و «اصل رسیدگى به مشکلات و شکایات مالیات‏دهندگان» و «اصل رعایت و تخفیف مالیات»، تأکید ورزیده است.
هر یک از این اصول، آثار و ثمرات فراوانى در مسایل اجتماعى و اقتصادى و سیاسى در پى دارد و رعایت آنها، نقش بسزایى در تحول و بهبودى سیستم مالیاتى دارد.

۱٫ آباد کردن زمین

و لیکُنْ نظرُکَ فی عِمارهِ الأرضِ أبْلَغَ من نظرِکَ فی استجلابِ الخَراج؛ لأنَّ ذالک لا یُدْرَکُ إلّا بالعِماره و مَنْ طلب الخَراجَ لغیر عمارهٍ أخْرَبَ البلادَ و أهْلکَ العبادَ و لمْ یستَقِمْ أمْرُه إلاّقلیلاً.[۱۲] باید تلاش تو در آباد کردن زمین، بیشتر از جمع‏آورى خراج (مالیات) باشد؛ زیرا، خراج، جز با آبادانى، فراهم نمى‏شود و هر کسى، بخواهد خراج را بدون آبادانى زمین به دست آورد، شهرها را خراب، و بندگان خدا را نابود، و حکومتش جز اندک مدتى، دوام نخواهد آورد.
آیت‏اللَّه حسن‏زاده، در پى شرح این فراز از نهج‏البلاغه مى‏نویسد:
امام على، در این بخش، اشاره کرده است که کم‏درآمدى صاحبان زمین، ناشى از والیان بدى‏است که تمام همّ و غمّ آنان، جمع‏آورى مالیات است، بدون رعایت حال رعیّت وکشاورزان.[۱۳]

۲٫ رسیدگى به شکایت مالیات‏ دهندگان

فإنْ شَکَوْا ثِقَلاً أوْ عِلّهً أوْ انقطاعِ شِرْبٍ أوْ بالَّهٍ أوْ إحالَهَ الأرضِ اغْتَمَرها غَرَقٌ أوْ أجحفَ بها عطشٌ خَفَّفْتَ عنهم بما تَرْجوُ أنْ یَصْلُحَ به أمْرُهُم.[۱۴]پس اگر مردم، از سنگینى مالیات یا آفت‏زدگى یا خشک شدن آب چشمه‏ها یا کمى باران یا خراب شدن زمینى در سیلابها یا خشکسالى، شکایت کردند، در گرفتن مالیات، تا آن اندازه‏اى که بفهمى امورشان سامان مى‏یابد، تخفیف بده.
دهقانان، از همه طبقات، زحمتکش‏تر و پرتلاش‏ترند و از سویى، زندگى آنان، اسیر عوامل طبیعى و پدیده‏هاى جهان طبیعت، همانند خشک‏سالى، سیل، سرما، گرما است. از این‏رو، آنان، نیاز بیشترى به توجه و همراهى حکومت دارند.
این فراز از فرمان امام على علیه‏السلام اشاره به این مطلب دارد.
ابن ابى‏الحدید، در باره زیاد نگرفتن مالیات و آثار منفى آن مى‏نویسد:
استاندار اهواز، در حکومت انوشیروان، بیشتر از معمول، مالیات جمع‏آورى کرد و براى انوشیروان فرستاد. انوشیروان، فرمان داد که آنها را به صاحبانش مسترد کنند. سپس گفت: زیاد کردن ثروت شاه از مالیات نابه‏حق رعیت، همانند بنا کردن سقفى است بر پایه‏هاى لرزان‏و سست.[۱۵]

40,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.