عنوان :
تعداد صفحات :۱۱۸
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در جوامع کنونی معلم به عنوان یکی از عناصر اصلی نظام آموزش و پرورش که تعلیم و تربیت کودکان را به عهده دارد، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. امروزه اکثر کشورهای پیشرفته دنیا بیشترین سرمایهگذاری را در نظام آموزش و پرورش انجام میدهند در این راستا سعی و اهتمام رؤسای نظام آموزش و پرورش کشورهای توسعه یافته در این است که معلمان مجرب، متخصص، لایق و شایسته را بکار گیرند با توجه به اهمیت حرفه معلمی در اکثر کشورهای دنیا بخصوص کشورهای اروپایی و چین و ژاپن معلمان از احترام کافی برخوردارند و عموم مردم این کشورها به معلمان بسیار ارج مینهند. هم چنین با توجه به این که در این کشورها معلمان از حقوق و مزایای عالی بهرهمندند لذا بیشتر نیروهای متخصص تمایل دارند تا در این نهاد به کار اشتغال یابند و همین امر باعث گردیده است که امروزه این کشورها از نظر علمی پیشرفت شایانی داشته باشند.
ژان پیازه میگوید: زیباترین طرح اصلاح و بازسازی آموزش و پرورش در صورتی که معلم به تعداد کافی و با کیفیت مطلوب در اختیار نباشد با شکست رو به رو خواهد شد.
در آموزش و پرورش به هیچ تحول علمی یا نوآوری مطلوب نمیتوان دست یافت مگر این که پیشاپیش در شیوههای کاری معلمان به عنوان کارگزاران واقعی، تغییرات مناسب بوجود آید رمز سعادت و بالندگی نظامهای تعلیم و تربیت را باید در سلامت، رشد و بالندگی معلم جستجو کرد.
امروزه کارگزاران اصلی تعلیم و تربیت معلماناند زیرا آن چه دانشآموزان کسب میکنند متأثر از خصوصیات ـ کیفیات و شایستگیهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی معلمان است و تعامل مستمر و چهره به چهره معلم با دانشآموزان وی را در موقعیت ممتازی قرار میدهد که هیچ انسان دیگری از چنین موهبتی برخوردار نیست. علل وعوامل متعددی هستند که باعث گردیده است معلمان ابتدایی به مقاطع بالاتر انتقال یابند که این عوامل با آموزش وپرورش و بعضا با جامعه در ارتباط هستند بدین جهت این تحقیق بدنبال پاسخ به این سوال و مسئله زیر است .
علل تمایل معلمان ابتدایی به انتقال به مقاطع تحصیلی بالاتر چیست ؟
بر این اساس تعداد چهار سوال پژوهش مطرح شد که مسئله فوق را تبین می کنند سپس پرسشنامه ای شامل بیست و چهار سوال بر اساس مقیاس اندازه گیری لیکرت در راستای سوالات پژوهش و منطبق با آن تهیه و تدوین گردید و بروی نمونه که حدود ۲۷۷ نفر می باشد به مورد آزمون گذاشته شد که پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از روشهای آماری( توصیفی , استنباطی ) داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss بوسیله آزمون کای دو (x2 ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که از چهار سوال پژوهش ( سطح درآمد , منزلت اجتماعی, سختی کارو محل خدمت ) عوامل سطح درآمد , منزلت اجتماعی و سختی کار در تغییر مقطع معلمان ابتدایی تاثیر دارد ولی در مورد محل خدمت نمی توان گفت در تغییر مقطع معلمان تاثیر دارد که از عوامل فوق سختی کار بیشترین و محل خدمت کمترین تاثیر را بر تغییر مقطع دارند
واژه های کلیدی: دوره ابتدایی، تغییر مقطع، تمایل، سطح در آمد، سختی کار، محل خدمت،
مقدمه ۸
۱-۱ بیان مسأله ۹
۱-۲ اهداف تحقیق ۹
۱-۳ ضرورت و اهمیت تحقیق ۱۰
۱-۴ سئوالات پژوهش ۱۱
۱ -۵ مدل تحقیق : ۱۱
۱-۶ تعاریف نظری و عملیاتی واژهها ۱۱
تغییر مقطع: ۱۲
سطح در آمد ۱۲
سختی کار ۱۳
محل خدمت ۱۳
۲- ۱ ادبیات تحقیق ۱۵
تعریف آموزش و پرورش ۱۵
ساختار آموزش و پرورش ۱۶
تاریخچه آموزش ابتدایی در ایران ۱۷
اهمیت و ضرورت دوره ابتدایی ۱۸
ویژگیهای دوره ابتدایی ۲۱
الف) ویژگیهای بدنی ۲۱
ب) ویژگیهای ذهنی و تحول روانی ۲۲
مسائل و مشکلات دوره ابتدایی ۲۳
اهمیت و نقش معلم در دوره ابتدایی ۲۷
۱- معلم در نقش یاد دهنده ۲۹
۲- معلم در نقش مربی ۳۰
۳- معلم در نقش انسان سازی ۳۰
۴- معلم در نقش الگو بودن ۳۰
۵- معلم در نقش تخصصی و حرفهای ۳۱
۶- معلم در نقش متعلم ۳۱
۷- معلم در نقش اصلاحگر رفتار ۳۱
۸- معلم در نقش اصلاحگر جامعه ۳۲
۹- معلم در نقش ناقل فرهنگی ۳۲
۱۰- معلم در نقش راهنما و مشاور ۳۲
۱۱- معلم در نقش مدیر آموزشی ۳۳
۱۲- معلم در نقش معین عمل ۳۳
۱۳- معلم در نقش کاربر فناوری آموزشی ۳۳
۱۴- معلم در نقش پژوهشگر ۳۳
۱۵- معلم در نقش مبلغ مذهبی ۳۴
۱۶- معلم در نقش انضباطی ۳۴
۱۷- معلم در نقش قاضی ۳۴
۱۸- معلم در نقش پدر و مادر ۳۴
معلم موفق و تأثیر آن بر آموزش و پرورش ۳۵
ویژگیهای معلم ۳۶
الف) ویژگیهای شخصیتی معلم ۳۷
ب) ویژگیهای عاطفی معلم : ۳۹
ج) ویژگیهای حرفهای و شغلی معلم ۴۰
ویژگیهای معلمان دوره ابتدایی ۴۳
سیمای معلم از دیدگاه علمای تعلیم و تربیت مسلمان ۴۴
ابن سینا ۴۴
غزالی ۴۵
خواجه نصیر الدین طوسی ۴۵
سعدی ۴۵
جامی ۴۵
شهید ثانی ۴۶
ملا احمد نراقی ۴۷
معلمی و ضرورت رضایتمندی شغلی ۴۷
علل تمایل معلمان ابتدایی در انتقال به مقاطع تحصیلی دیگر ۴۹
۱- ناکافی بودن حقوق و مزایای ثابت بدون دریافت اضافه کاری. ۴۹
۲- مورد احترام قرار نگرفتن به وسیله والدین، جامعه، همکاران ۵۰
۳- پایین بودن جایگاه و منزلت اجتماعی ۵۰
۴- تفاوت و تبعیض در نگاه مسئولین آموزش و پرورش به مقاطع مختلف ۵۰
۵- مورد ارزیابی و بازرسی قرار گرفتن نیروهای دوره ابتدایی ۵۰
۶- راهیابی کودکان از محیط گرم و صمیمی خانواده، به محیط ناآشنای مدرسه ۵۱
۷- کلاسداری و مدیریت کلاس در دوره ابتدایی برای معلمان مشکل و خسته کننده است ۵۱
۸- تدریس و تفهیم مطالب درسی در دوره ابتدایی مشکلات و دشواریهای خاص خود را دارد ۵۱
۹- پاسخگو بودن دوره ابتدایی بیش از مقاطع دیگر نسبت به عملکرد آموزشی ۵۲
۱۰- گنجاندن برنامه درسی به مدت ۶ روز در هفته ۵۲
۱۱- وجود کلاسهای چند پایه در مدارس ابتدایی ۵۲
۱۲- عدم تنوع در کلاسداری تا پایان سال تحصیلی ۵۳
۱۳- انتظارات بیش از حد نظام آموزش وپرورش از دوره ابتدایی ۵۳
۱۴- عدم امکانات رفاهی برای معلمان روستایی ۵۳
۱۵- مشکلات مخصوص ایاب و ذهاب به روستا ۵۳
۱۶- عدم وجود کلاسهای جبرانی ۵۳
۱۷- عدم برخورداری معلمان ابتدایی از اوقات فراغت ۵۴
۱۸- عدم دسترسی به امکانات آموزشی و اطلاعات زنده روز ۵۴
۱۹- مواجه شدن معلمان ابتدایی با مشکلات خانوادگی و فرهنگی دانشآموزان ۵۴
۲۰- عدم امکان ترقی و پیشرفت و ادامه تحصیل معلمان ابتدایی ۵۴
۲-۲ پیشینه تحقیق ۵۵
«بررسی رضایت شغلی دبیران بر مبنای نظریه هرزبرگ» ۵۶
«بررسی تطبیقی مشکلات حرفهای معلمان در ایران و چند کشور دیگر» ۵۷
۲-۳ جمع بندی ۵۸
مقدمه ۶۲
۳ـ۱- روش تحقیق ۶۲
۳-۲- جامعه آماری ۶۳
۳-۳- حجم نمونه و روش اندازه گیری ۶۴
۳ـ۴ـ ابزار جمعآوری اطلاعات ۶۶
۳ـ۴ـ۱ـ روش کتابخانهای ۶۷
۳–۴–۲- روش میدانی ۶۷
۳ـ۵ـ روایی و اعتبار تحقیق ۶۷
۳ـ۵ـ۱ـ روایی ۶۷
۳ـ۵ـ۲- پایایی تحقیق ۶۸
۳-۶ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ۶۸
مقدمه ۷۰
۴-۱ جمعیت شناختی پاسخگویان ۷۱
۴-۲ بررسی سوالات پژوهش ۷۶
مقدمه ۹۲
۵-۱ بیان مسئله , روش اجرا و یافته ها بصورت خلاصه ۹۳
۵-۲بحث و تفسیر ۹۳
۵ -۳ نتایج ۹۵
۵-۴ پیشنهادها ۱۰۱
الف ) پیشنهادها براساس یافتهها ۱۰۲
پیشنهاد برای سوال اول پژوهش ۱۰۲
پیشنهاد برای سوال دوم پژوهش ۱۰۲
پیشنهاد برای سوال سوم پژوهش ۱۰۳
پیشنهاد برای سوال چهارم پژوهش ۱۰۳
ب ) پیشنهادها برای تحقیقات بعدی ۱۰۴
ج ) پیشنهادهای جانبی ۱۰۴
محدودیتها ۱۰۵
منابع و مآخذ ۱۰۷
۱- دلاور، علی، روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی، ۱۳۸۵، چاپ بیستم، تهران، نشر ویرایش
۲- دلاور، علی، احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علوم تربیتی، ۱۳۸۵، چاپ بیستم، تهران، انتشارات رشد
۳- سیف، علی اکبر، روانشناسی پرورشی، ۱۳۷۵، چاپ پانزدهم، تهران، انتشارات آگاه
۴- شعبانی ، حسن، مهارتهای آموزش و پرورش، ۱۳۷۴، چاپ سوم، تهران، انتشارات سمت
۵- فیوضات، یحیی، مبانی برنامهریزی آموزشی، ۱۳۷۶، چاپ چهارم، تهران، نشر ویرایش
۶- اقتداری، علی محمد، سازمان و مدیریت، ۱۳۷۰، چاپ بیست و چهارم، تهران انتشارات موسوی
۷- علاقهبند، علی، اصول مدیریت آموزشی، ۱۳۷۴، چاپ پنجم، تهران، انتشارات بعث
۸- شریعتمداری، علی، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، ۱۳۷۵، چاپ نهم، تهران، انتشارات امیر کبیر
۹- تقی پورظهیر، علی، اصول و مبانی آموزش و پرورش، ۱۳۶۸، چاپ هشتم، تهران، انتشارات پیام نور
۱۰- شعارینژاد، علی اکبر، فلسفه آموزش و پرورش، ۱۳۶۹، چاپ یازدهم، تهران، انتشارات امیرکبیر
۱۱- شکوهی، غلامحسین، تعلیم و تربیت و مراحل آن، ۱۳۶۹، چاپ هشتم، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی
۱۲- نقیبزاده، میر عبدالحسین، نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش، ۱۳۷۵، چاپ هفتم، تهران انتشارات سمت
۱۳- مومنی و آذر، عادل، آمار و کاربرد آن در مدیریت، ۱۳۷۶، چاپ ششم، تهران، انتشارات سمت
۱۴- حافظنیا، رضا، مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، ۱۳۷۷، چاپ پنجم، تهران انتشارات سمت
۱۵- سرمد و دیگران، روشهای تحقیق در علوم رفتاری، ۱۳۷۷، چاپ هفتم، تهران، انتشارات آگاه
۱۶- صافی , احمد , آموزش و پرورش ابتدایی , راهنمایی و متوسطه , ۱۳۷۸ , چاپ ششم , تهران انتشارات مدرسه
۱۷- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ۱۳۶۹، چاپ سوم، تهران، انتشارات امیرکبیر
۱۸- هرسی، پال و بلانچارد، کنت، مدیریت رفتار سازمانی، ۱۳۷۱، ترجمه دکتر علی علاقه بند، چاپ ششم، انتشارات امیرکبیر
۱۹- باتاچاریا، جانسون، مفاهیم و روشهای آماری، ۱۳۷۵، ترجمه فتاح میکائیلی، چاپ سوم، نشر دانشگاهی
۲۰- بیابان گرد، قدرت الله، ویژگیهای آموزش اثر بخش، ماهنامه پیوند، شماره ۳۱۹، ۱۳۸۵، ص۳۷-۴۱
۲۱- محمودی، حسن، کوچ معلمان ابتدایی از دبستانهای کشور، رشد آموزش ابتدایی، شماره ۴۷، ۱۳۸۱ ص ۵۰ تا ۵۴
۲۲- به پژوه، احمد، نقشهای معلم، ماهنامه پیوند، شماره ۲۶۰،۱۳۸۰، ص ۳۶ تا ۴۴
۲۳- افروز، غلامعلی معلمی و ضرورت رضامندی شغلی، ماهنامه پیوند، شماره ۲۷۹، ۱۳۸۱ ص ۳
۲۴- صافی، احمد، اهمیت و ضرورت تکریم شخصیت معلمان، ماهنامه پیوند، شماره ۲۷۱، ۱۳۸۱ ص ۵۴ تا۵۷
۲۵- ملکی، حسن، صلاحیتهای حرفه معلمی، رشد معلم، شماره ۱۱۹ تا ۱۲۵، ۱۳۷۵
۲۶- ملکی، حسن، صلاحیتهای عاطفه معلمی، رشد معلم، شماره ۱۲۱ تا ۱۲۳، ۱۳۷۵
۲۷- جهانیان، رمضان، بررسی رضایت شغلی دبیران بر مبنای نظر یه هرزبرگ، فصل نامه مدیریت در آموزش و پرورش، شماره ۱۹، ۱۳۷۷، ص ۵۹-۶۱
۲۸- صافی، احمد، سیمای معلم، ماهنامه پیوند، شماره ۲۲۳، ۱۳۷۷، ص ۲۰ تا ۲۶
۲۹- افروز، غلامعلی، جایگاه معلم در جامعه ایران اسلامی، ماهنامه پیوند، شماره ۲۱۱،۱۳۷۶، ص ۵-۱۳
۳۰- صیادی ، سیمین ، بررسی تطبیقی مشکلات حرفه ای معلمان در چند کشور پیشرفته پایان نامه کارشناسی ارشد ، ۱۳۷۴ ،دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران
۳۱- حیدری ، زهرا ، بررسی عوامل موثر در رضامندی از شغل معلمان دوره راهنمایی شهر اصفهان ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، ۱۳۷۸ دانشگاه علامه طباطبایی
۳۲- فضایلی، علی اصغر بررسی و شناخت مشکلات معلمان روستاهای مناطق جنوبی کشور ، پایان نامه کارشناسی ارشد ۱۳۷۸ ، دانشگاه تربیت معلم
۳۳- معتمدیان ، احمد ،بررسی و مشکلات معلمان ابتدایی و راهنمایی تحصیلی مناطق شهری با تاکید بر بررسی شغل دوم آنان ،پایان نامه کارشناسی ارشد ۱۳۸۱، شورای تحقیقات آموزش و پرورش
معلم در مکتب مقدس اسلام از پایگاه و موقعیت والایی برخوردار است به طوری که حضرت رسول اکرم (ص) فرموده است انما بعثت معلماً به همین سبب توجه به معلمان یک جامعه، یعنی توجه به مقام بشری و توجه به سرچشمه خوبیها , اگر عزت نفس معلمان حفظ شود عزت نفس جامعه حفظ و تأمین میشود.
بیشک نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی و تداوم آن ناگزیر است که به نظام آموزش و پرورش توجه کند و نظام آموزش و پرورش برای تحقق اهداف خود باید به تأمین و تربیت نیروی انسانی لایق و شایسته برای عصر حاضر و آتی بیندیشد. در این راه مهمترین نیروی انسانی همان معلم است.
در فرآیند یاد دهی و یادگیری مهمترین و موثرترین کسی که نقشهای متعدد و سازنده بر عهده دارد معلم است. جایگاه و نقش معلمان به حدی است که صاحب نظران تعلیم و تربیت بدون وجود معلمان شایسته بازسازی و اصلاح نظام آموزش و پرورش را موفقیتآمیز نمیدانند.
امروزه کارگزاران اصلی تعلیم و تربیت معلماناند زیرا آن چه دانشآموزان کسب میکنند متأثر از خصوصیات، کیفیات و شایستگیهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی و معنوی معلمان است و تعامل مستمر و چهره به چهره معلم با دانشآموزان وی را در موقعیت ممتاز و منحصر به فردی قرار میدهد که هیچ انسان دیگری از چنین موهبتی برخوردار نیست که پژوهشهای گوناگون نیز موید این امر است.
بنابراین با توجه به رسالت و نقش معلمان در رشد ابعاد وجودی کودکان، نوجوانان و جوانان و تربیت نیروی انسانی هر جامعه باید بگوییم که معلمان، نقطه آغاز هر تحول آموزشیاند آموزش و پرورش کلید و فاتح آینده است و معلمان فاتح عرصه تعلیم و تربیت و تمدناند.
لذا توجه جدی و همه جانبه به جذب، انتخاب و تربیت معلمان شایسته، ارتقای علمی، نگهداری و تکریم شخصیت آنان وظیفه مسئولان بالای کشو ر، مدیران عالی و اجرایی وزارت آموزش و پرورش و اولیای دانشآموزان است.
در نظام آموزش و پرورش نقش عامل نیروی انسانی بسیار مهم است و معلم از مهمترین عوامل موثر در رشد و توسعه کیفی و محتوی تعلیم و تربیت به شمار میآید. با توجه به افزایش روز افزون تعداد دانشآموزان مدرسه رو به طبع نیاز به جذب و نگهداری آموزگاران دوره ابتدایی بیشتر محسوس است.
بنابراین در نظام آموزشی ایران نیز باید به امر نگهداری و استفاده بهینه از معلمان توجه بیشتری مبذول گردد چرا که کم توجهی نسبت به این امر مهم مسائل و مشکلات عدیدهای را در امر آموزش به وجود میآورد.از این رو سرمایهگذاری در مورد نیروی انسانی آموزش و پرورش به ویژه معلمان در ابعاد کمی و کیفی به مساعد ساختن محیطی تربیتی و ایجاد شرایطی که معلم را به کار خود دلگرم کند امری اساسی است لذا نظام آموزش و پرورش باید با استفاده صحیح از سیستم نگهداری و ایجاد انگیزه و رغبت در معلمان و اجرای طرحهای مناسب جهت حل مشکلات مرتبط با آن از بروز مسائل و مشکلات آموزگاران جلوگیری نماید.
علل و عوامل متعددی هستند که باعث گردیده است معلمان ابتدایی به مقاطع بالاتر انتقال یابند که این عوامل با آموزش و پرورش و بعضاً با جامعه در ارتباط هستند بدین جهت این تحقیق به دنبال پاسخ به سئوال و مسأله زیر است:
دلایل تمایل معلمان دوره ابتدایی به انتقال به مقاطع تحصیلی بالاتر چیست ؟
هدف اصلی:
بررسی علل تمایل معلمان دوره ابتدایی به تغییر مقطع و انتقال به مقطع بالاتر
اهداف فرعی:
۱- بررسی تأثیر سطح درآمد در افزایش تمایل معلمان ابتدایی به تغییر مقطع
۲- بررسی تأثیر جایگاه و منزلت اجتماعی در افزایش تمایل معلمان ابتدایی به تغییر مقطع
۳- بررسی تأثیر میزان سختی کار در افزایش تمایل معلمان ابتدایی به تغییر مقطع
۴- بررسی تأثیر مشکلات ناشی از تعیین محل خدمت در افزایش تمایل معلمان ابتدایی به تغییر مقطع
۱-۳ ضرورت و اهمیت تحقیق
تعلیمات دوره ابتدایی، مهمترین دوره نظام آموزش و پرورش رسمی کشور را تحت پوشش قرار داده و به این سبب از اولویت خاصی برخوردار است تعلیمات این دوره نخستین گامی است که در جهت آموزش افراد برای زندگی کردن برداشته میشود با توجه به همین نقش تعیین کننده آموزش ابتدایی در شکل دادن به زندگی است که تقریباً کلیه کشورهای جهان آموزش ابتدایی را به مثابه یک اصل مهم و همگانی پذیرفتهاند و آن را به عنوان زیربنا و رکن اصلی نظام آموزش و پرورش تلقی میکنند.
پیاژه معتقداست که بهترین طرحهای اصلاح و بازسازی آموزش و پرورش در صورتی که معلم به تعداد کافی و با کیفیت مطلوب در اختیار نباشد با شکست مواجه خواهد شد
حتی نتایج حاصل از تحقیقات روانشناسی تربیتی نیز تنها از طریق آموزگاران با تجربه و علاقهمند به مدرسه راه مییابد و بار ترقی جوامع و پیشرفت و تحول روشهای آموزشی هم به دوش معلمان سنگینی میکند.
از طرف دیگر میدانیم ساختهای ذهنی تشکیل شده در دوره ابتدایی شرط اصلی حیات تحصیلی آینده کودک است و تشکیل ساختهای ذهنی دوره بالاتر (نوجوانی) در گرو تشکیل ساخت ذهنی دوره پائینتر (کودکی) است و شخصیت کودک در این دوره تشکیل میگیرد و بسیاری از قوانین اجتماعی را فرا میگیرد.
از آنجا که شرط ورود به دوره های تحصیلی بالاتر گذراندن دوره ابتدایی است سرمایه گذاری برای این دوره و توجه به بهبود کمی و کیفی آن زمینه را برای توفیق دانش آموزان در دوره های تحصیلی بعد فراهم کرده و افت تحصیلی و تربیتی آنان را در این دوره کاهش می دهد .
علل و عواملی متعددی هستند که باعث انتقال معلمان ابتدایی به مقاطع بالاتر میگردد که این عوامل از جامعه و نظام آموزش و پرورش نشأت میگیرند سئوالاتی که در رابطه با این پژوهش به ذهن میرسد به صورت زیر مطرح میگردند.
سئوال اصلی:
علل تمایل معلمان دوره ابتدایی به تغییر مقطع و انتقال به مقاطع بالاتر چیست؟
سئوالات فرعی:
۱- آیا سطح درآمد پائین مقطع ابتدایی منجر به تمایل ترک مقطع در معلمان ابتدایی گردیده است؟
۲- آیا کم اهمیت بودن جایگاه و منزلت اجتماعی مقطع ابتدایی منجر به تمایل ترک مقطع در معلمان گردیده است؟
۳- آیا سختی کار بالای مقطع ابتدایی منجر به تمایل ترک مقطع ابتدایی در معلمان گردیده است؟
۴- آیا مشکلات ناشی از تعیین محل خدمت مقطع ابتدایی منجر به تمایل ترک مقطع ابتدایی در معلمان گردیده است؟
تحقیق حاضر از جمله تحقیقات توصیفی پیمایشی علـّی است که محقق در این پژوهش قصد دارد به تبیین علت های تمایل به تغییر مقطع معلمان ابتدایی بپردازد .
تعریف دوره ابتدایی
نظری :
نخستین مرحله از مراحل تعلیم و تربیت رسمی است که همه کودکان اعم از پسر و دختر از سن ۶ تا ۱۱ سالگی را در بر میگیرد ( صافی ، ۱۳۷۸ ص۷۹ ).
عملیاتی :
منظور کودکان ۶ تا ۱۱ ساله هستند که دوره ابتدایی در قوچان تحصیل می کنند که طول مدت دوره تحصیل آن ۵ سال است .
تمایل:
نظری :
تمایل توجه مستمر فعالیت انسان به سوی جنبهای از جنبههای زندگی است یعنی هر وقت فرصت ظهور پیدا کنند آثار خارجی خود را نشان میدهند.( سیف ، ۱۳۷۵ ، ص۹۸ )
عملیاتی
منظور میل و رغبتی است که یک معلم دوره ابتدایی تمایل دارد دوره ابتدایی را ترک نماید و به مقطع تحصیلی متوسطه رغبت پیدا کند .
تغییر مقطع:
نظری
منظور حرکت و انتقال از یک دوره تحصیلی پائین (ابتدایی) و ارتقاء به یک دوره تحصیلی بالاتر (متوسطه) است که طول دورهای تحصیلی در ابتدایی در کشور ما ۵ سال و در دوره متوسطه با احتساب پیش دانشگاهی ۴ سال است.
عملیاتی
در این تحقیق درصدی از معلمان ابتدایی هستند که به دلیل اخذ مدرک تحصیلی و دیگر عوامل متقاضی انتقال به مقطع تحصیلی بالاتر هستند .
سطح در آمد
نظری
میزان حقوق و مزایایی است که یک معلم در دوره ابتدایی در طول یک ماه خدمت دریافت میکند که میانگین آن به طور متوسط کمتر از چهارصد هزار تومان است.
عملیاتی
منظور درآمد ماهیانه ای است که فرد در مقابل انجام کار موظفی دریافت می کند.
سختی کار
نظری :
یعنی مقدار رنج و ناراحتی که فرد در حین انجام وظیفه متحمل می شود .
عملیاتی:
منظور کارکردن با قشری از کودکانی است که از محیط خانواده بدون زمینه قبلی تحصیلی و آموزشی پا به دبستان میگذارند که معلمان مجبورند وقت و انرژی بیشتری را به منظور دریافت مطالب درسی صرف کنند و در نهایت تحت فشارهای جسمانی و روحی قرار میگیرند.
محل خدمت
نظری
محلی است که معلم آنجا را برای تدریس برای مدت یکسال انتخاب میکند
عملیاتی : منظور محلی است که یک معلم آنجا را برحسب امتیاز و شرایط به مدت یک سال تحصیلی برای تدریس انتخاب می کند .
در جوامع کنونی معلم به عنوان یکی از عناصر اصلی نظام آموزش و پرورش که تعلیم و تربیت کودکان را به عهده دارد، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. امروزه اکثر کشورهای پیشرفته دنیا بیشترین سرمایهگذاری را در نظام آموزش و پرورش انجام میدهند در این راستا سعی و اهتمام رؤسای نظام آموزش و پرورش کشورهای توسعه یافته در این است که معلمان مجرب، متخصص، لایق و شایسته را بکار گیرند با توجه به اهمیت حرفه معلمی در اکثر کشورهای دنیا بخصوص کشورهای اروپایی و چین و ژاپن معلمان از احترام کافی برخوردارند و عموم مردم این کشورها به معلمان بسیار ارج مینهند. هم چنین با توجه به این که در این کشورها معلمان از حقوق و مزایای عالی بهرهمندند لذا بیشتر نیروهای متخصص تمایل دارند تا در این نهاد به کار اشتغال یابند و همین امر باعث گردیده است که امروزه این کشورها از نظر علمی پیشرفت شایانی داشته باشند.
ژان پیازه میگوید: زیباترین طرح اصلاح و بازسازی آموزش و پرورش در صورتی که معلم به تعداد کافی و با کیفیت مطلوب در اختیار نباشد با شکست رو به رو خواهد شد.
در آموزش و پرورش به هیچ تحول علمی یا نوآوری مطلوب نمیتوان دست یافت مگر این که پیشاپیش در شیوههای کاری معلمان به عنوان کارگزاران واقعی، تغییرات مناسب بوجود آید رمز سعادت و بالندگی نظامهای تعلیم و تربیت را باید در سلامت، رشد و بالندگی معلم جستجو کرد.
امروزه کارگزاران اصلی تعلیم و تربیت معلماناند زیرا آن چه دانشآموزان کسب میکنند متأثر از خصوصیات ـ کیفیات و شایستگیهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی معلمان است و تعامل مستمر و چهره به چهره معلم با دانشآموزان وی را در موقعیت ممتازی قرار میدهد که هیچ انسان دیگری از چنین موهبتی برخوردار نیست (صافی ، ۱۳۷۸، ص ۲۸).
در فرهنگ کشور ما از زمانهای بسیار قدیم اصطلاح تعلیم و تربیت را به کار میبردهاند که بعدها آن را به آموزش و پرورش ترجمه کردهاند. در گذشته تصور بر این بود که یک معلم دو نوع وظیفه در قبال دانشآموز خود دارد. یکی آموزش مفاهیم علمی و دستاوردهای تکنولوژی و دیگری پرورش اجتماعی و مذهبی یعنی تقویت نیروهای اخلاقی و ویژگیهای نیک انسانی (شریعتمداری، ، ۱۳۶۹، ص ۲۵).
اما مطالعه دقیق انسان و رفتار و کردار او مؤید این است که تجزبه انسان به دو جنبه متفاوت بدن و روان درست نیست، بلکه هر رفتاری از کل وجود او سر میزند به طور کلی تربیت به معنای وسیعش یعنی کمک به پیدایش تغییرات مطلوب در افراد (نقیبزاده، ، ۱۳۶۸، ص ۱۲).
تربیت در لغت به معنی نشو و نما دادن، زیاد کردن، بر کشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است. در این معنی تربیت از حد افراط و تفریط بیرون آوردن و به حد اعتدال سوق دادن است. تعلیم نیز چنانچه صحیح صورت پذیرد نوعی تربیت است. زیرا به پرورش استعدادهای بالقوه آدمی کمک میکند و آدمی از لحاظ فرهنگی ، اجتماعی و اعتقادی محصول تعلیم یا نفوذ بزرگسالان است (شکوهی ،۱۳۶۹ ، ص۲ )
آموزش و پرورش فرایندی است که به وسیله آن جامعه میکوشد تا دستاوردها و آرمانهای خود را برای زندگی بهتر به کودکان خود منتقل کند، فرآیند آموزش و پرورش از لحظه تولد آغاز میشود زیرا از همان روزهاست که پدران و مادران میخواهند رفتارهایی مطابق با فرهنگ خود را به کودکان یاد دهند و میکوشند تا آن گونه نگرشها، ارزشها، مهارتها و معرفتی را در کودکان بوجود آورند که تعیین کننده روند عملیات حاکم در رفتار آنان در تمامی دوران زندگی باشد
(تقیپور ظهیر، ۱۳۶۸، ص ۲۵).
در نظامهای آموزشی معمولاً سه سطح آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه و آموزش عالی طراحی شده است در سطح آموزش ابتدایی، در اهداف برنامهها، عمدتاً انتقال اطلاعات عمومی به دانشآموزان و پرورش قوای روحی و جسمی آنان مورد نظر است.
در سطح آموزشهای متوسطه در حقیقت بعنوان مرحله بینایی تکمیل و گسترش آموزشهای مقدماتی و ایجاد پایههای لازم برای آموزشهای تخصصی در نظر گرفته میشود و در مرحله سوم یعنی سطح آموزش عالی عموماً جنبههای تخصصی در رشتههای مختلف علمی و فنی، به مثابه آماج نهایی مورد توجه میباشد.
رژیم گذشته از اوایل دهه ۱۳۴۰ درصدد ایجاد تغییراتی در نظام آموزش و پرورش کشور بر میآید و طرحها و برنامهریزیهای جدیدی در عرصه آموزشی تدوین و به مورد اجرا میگذارد در اوایل دهه ۱۳۴۰ نظام آموزش و پرورش کشور به مدت ۱۲ سال و به شرح زیر تقسیمبندی شده بود.
۱- آموزش ابتدایی (تعلیمات عمومی) ۶ سال.
۲- آموزش متوسطه نظری و آموزش فنی و حرفهای (سیکل اول) ۳ سال.
۳- آموزش متوسطه نظری و آموزش فنی و حرفهای (سیکل دوم) ۳ سال.
اما از سال ۱۳۴۷ ساختار نظام آموزش و پرورش کشور به شرح زیر تغییر یافت ..
۱- آموزش ابتدایی ۵ سال
۲- آموزش راهنمایی تحصیلی ۳ سال
۳- آموزش متوسطه نظری و آموزش فنی و حرفهای ۴ سال
و از سال ۱۳۷۱ دوره متوسطه نظام آموزش و پرورش به صورت نظام ترمی و واحدی به سه سال تبدیل شد که سال آخر بنام پیش دانشگاهی مشغول تحصیل میشوند. (صافی، ۱۳۷۸، ص ۶۹).
در نظام آموزش و پرورش، آموزش ابتدایی به عنوان زیر بنا و رکن اصلی آموزش و پرورش کشور محسوب میشود. دوره ابتدایی یکی از دورههای مهم تحصیلی است که در رشد تربیت و تکوین آن تأثیر به سزایی دارد. این دوره را دوره تأدیب خلاقیت و بروز استعدادهای عمومی و کودکی سوم نامیدهاند که گروه سنی ۱۰-۶ سالگی را شامل میشود. این سطح از آموزش به نامهای تعلیمات ابتدایی , تعلمیات اجباری، آموزش همگانی و عمومی خوانده میشود. آموزش ابتدایی در ایران قبل از تأسیس مدارس به سبک جدید معمولاً در مکتب خانهها صورت میگرفت در قانون اساسی معارف مصوب آبان ماه ۱۲۹۰ شمسی آموزش ابتدایی به عنوان اولین دوره تحصیلی ذکر گردیده و مدت آن نیز ۶ سال تعیین شده است در قانون تعلیمات اجباری مصوب مرداد ماه ۱۳۲۲ شمسی توجه به دوره ابتدایی از نظر برنامهریزی آموزشی و درسی، تربیت و تأمین معلمان مورد نیاز و… مورد تأکید قرار گرفته و تعلیمات ابتدایی، دورههای عمومی، اجباری و مجانی اعلام شده است در سال ۱۳۴۵ شمسی با تغییر ساختار آموزش و پرورش، دوره ابتدایی از ۶ سال به ۵ سال تقلیل یافته و به عنوان مرحله اول تعلیمات عمومی مطرح شده است هم اکنون کودکانی که ۶ سال تمام دارند طبق مقررات مصوب دوره ابتدایی ثبت نام نموده و به مدت ۵ سال این دوره را میگذرانند که تا سال ۱۳۷۶ در پایه پنجم امتحانات بصورت نهایی برگزار میشد و به قبول شدگان گواهینامه پایان تحصیلات ابتدایی اعطا میگردید ولی از سال ۱۳۷۶ به بعد امتحانات نهایی در مقطع ابتدایی حذف گردید و در حال حاضر امتحانات بصورت داخلی برگزار می گردد و به قبول شدگان به جای گواهی نامه پایان تحصیلات ابتدایی ، کارنامه عکس دار اعطا می گردد . (صافی، همان منبع، ص ۷۸).
دوره ابتدایی، در رشد مفاهیم و معانی اموری که کودک در زندگی روزمره با آنها مواجه است، نقش مهمی بر عهده دارد. این دوره تداوم بخش تکوین شناختی، زیستی و اجتماعی کودک است که درخانواده پیریزی شده است. همچنین دورهای است که در آن فرصت و موقعیت مناسبی برای تحصیل، تربیت و یادگیری شیوه ارتباط صحیح با دیگران برای کودک فراهم میگردد و استعدادهای هر کودک بتدریج شکوفا میشود.
با توسعه فرهنگ و تمدن بشرو نیاز انسان به خواندن، نوشتن و حساب کردن و غیره بتدریج بر تعمیم آموزش همگانی و بهرهگیری از تعلیمات اجباری تأکید شده است. به گونهای که در اعلامیه حقوق بشر آمده است:
هر کس حق دارد از آموزش و پرورش بهرهمند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید رایگان باشد. همچنین آموزش و پرورش اجباری است. آموزش حرفهای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط مساوی و کامل در دسترس قرار گیرد تا همه بنا بر استعداد خود از آن بهرهمند شوند.
در ایران تصمیم ایجاد آموزش همگانی و توجه به آموزش ابتدایی ضرورت دارد؛ زیرا:
در قانون اساسی معارف، قانون تعلیمات اجباری و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر عمومی بودن، اجباری و رایگان شدن این دوره تأکید شده است و فراهم کردن شرایط تحصیل در این دوره از وظایف دولت بر شمرده شده است.
از آنجا که گسترش دوره پیش دبستانی (آمادگی) به دلایلی هم اکنون مقدور نیست و اکثر کودکان قبل از دوره دبستان تحت تعلیم و تربیت والدین قرار دارند؛ باید کودکان سنین شش تا ده سال نه تنها از آموزش و پرورش ابتدایی برخوردار شوند بلکه ضعفها و نارساییهای تربیتی ناشی از شرایط نامساعد خانوده، نیز باید در این دوره جبران شود.
از آنجا که شرط ورود به دورههای تحصیلی بعدی گذراندن دوره ابتدایی است، سرمایهگذاری برای این دوره و توجه به بهبود کمی و کیفی، آن زمینه را برای توفیق دانشآموزان در دوره های تحصیلی بعد فراهم کرده و افت تحصیلی و تربیتی آنان را در این دوره کاهش میدهد.
گسترش دوره ابتدایی در شهر و روستا موجب میشود که همه کودکان واجبالتعلیم بتوانند در این دوره تحصیل کنند تا بدین وسیله به تدریج بیسوادی در ایران ریشه کن شود دوره ابتدایی امکان میدهد تا اغلب ناتواییهای یادگیری به شکل مشکلاتی در خواندن، نوشتن و حساب کردن ظاهر شود. این نوع مشکلات معمولاً قبل از ورود به مدرسه شناخته نمیشود.(صافی،همان منبع،ص۴۹ )
در بحث از مفهوم تربیت یا آموزش و پرورش طبعاً مسئله انسان مطرح میشود زیرا در هر جایی که افراد بشر زندگی کردهاند مسئله تربیت مطرح شده است به عبارت دیگر زندگی و تربیت برای انسان در مفهوم لازم و ملزوم بودهاند که بدون یکی دیگری امکان ندارد انسان تا وقتی زنده است به ترتیب نیاز دارد و او را تربیت میکنند یا بتواند زندگی کند.
کانت میگوید: «آدمی موجودی اخلاقی نیست، فقط وقتی تحت تعلیم قرار میگیرد موجودی اخلاقی میشود» (نقیبزاده، ۱۳۶۸، ص ۳۶).
دکتر هوشیار مینویسد: «تأثیر عمیق تربیت در سرنوشت افراد و اقوام و در دگرگون ساختن چهره بشریت ملی قرون و اعصار همواره آشکار بوده است». (هوشیار، ۱۳۷۰، ص ۶۱).
نوزاد آدمی موجودی بسیار ناتوان است زیرا نمیداند برای رفع نیازهای خویش از اندامهای خود استفاده کند و تقریباً همه استعدادهای بیشمارش بالقوه است نه بالفعل، به طوری که تربیتش از جهات مختلف جسمی عقلی و عاطفی نه فقط ممکن، بلکه ضروری است. براستی، آدمی نه تنها تربیت پذیر است، بلکه تنها مخلوقی است که به تعلیم و تربیت نیازمند است تا آنجا که اگر از برکات آن محروم بماند فرصتی قیمتی و چیزی ارزنده را برای همیشه از دست داده است کار این انسان در تمام دوران زندگیش بستگی به نوع و کیفیت تعلیم و تربیتی دارد که در دوران کودکی و نوجوانی دریافت داشته است.
فیوضات میگوید: «بین رشد اقتصادی و توسعه آموزش و پرورش رابطه مستقیمی وجود دارد همچنین آموزش و پرورش برای تحرک و ارتقای اجتماعی و بهرهبرداری از امتیازات اجتماعی و اقتصادی لازم است کسانی که از آموزش کافی بهرهمند شدهاند نسبت به کسانی که از چنین آموزشی بیبهرهاند، جلوترند» (فیوضات، ، ۱۳۷۴، ص ۲۲).
با توجه به آنچه در مورد اهمیت و ضرورت تعلیم و تربیت بیان شد میتوان گفت آموزش و پرورش نوعی سرمایهگذاری است و تخصیص منابع بیشتر به این بخش موجب تسریع رشد اقتصادی میگردد که می توان از عوامل مؤثر در رشد اقتصادی از استفاده بهینه از نیروی کار، سرمایه و تجهیزات فیزیکی و مادی نام برد .
حال با توجه به این که میدانیم دوره ابتدایی پایه و اساس آموزش و پرورش است و شخصیت کودک در این دوره شکل میگیرد و به زعم صاحبنظران علم اقتصاد، سرمایهگذاری در این دوره را بهترین سرمایهگذاری میدانند میطلبد معلمانی زبده و با تجربه و کارآمد در این دوره بکار گرفته شوند و نیازهای مادی و معنوی آنها را در حد زندگی مطلوب تأمین کنند تا به جز آموزش و پرورش بچهها به چیز دیگری فکر نکنند و با استفاده از تکنولوژی پیشرفته و تجهیزات آموزشی ـ آموزشی اثربخش و مفید ارائه دهند در غیر این صورت اگر توجه کافی به این دوره نشود و نتوانند نیروی انسانی ماهر و با تجربه در این حوزه جذب و نگهداری نمایند اهداف مورد نظر محقق نخواهد شد چرا که نیروهای با تجربه و سوابق بالا از این مقطع به دلیل عدم تأمین نیازهای معیشتی، منزلت اجتماعی، فقدان اضافه کاری ، سختی کار و عدم رشد و توسعه در رشته شغلی خود ناگزیرند از این مقطع به مقطع متوسطه کوچ کنند تا شاید بتوانند موجبات نیازهای معشیتی و منزلتی خویش را فراهم نمایند و کسب اعتبار و ارزش نمایند.
دوره سوم کودکی از حدود شش سالگی تا یازده سالگی است. دراین دوره شخصیت کودک سازمان یافتهتر و پیچیدهتر میشود و از نظر جسمی و تواناییهای ذهنی و اجتماعی تغییرات مهمی در او به وجود میآید، از این رو شناخت کودکان دبستانی برای برنامهریزان و مدیران و معلمان دوره ابتدایی ضرورت دارد.
در گزارش اهداف، ویژگیها و اصول آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی اهم ویژگی بدنی و ذهنی کودکان هفت تا ده ساله به شرح ذیل آمده است:
الف) ویژگیهای بدنی
– هماهنگی چشم و دست کامل میشود.
– یادگیری مهارتهای حرکتی، دقیقتر، سریعتر و پیچیدهتر میشود.
– ماهیچههای کوچک، کاملاً رشد میکنند.
– سرعت رشد دختران در این دوره از پسران بیشتر میشود.
– در پایان این دوره، علائم بلوغ (صفات ثانویه) در دختران بتدریج ظاهر میشود.
– در کاربرد صحیح و سریع اندامهای حسی و حرکتی مهارت کافی کسب کرده است.
– رشد جسمی کودک بخصوص از نظر تکامل مراکز عصبی، به جایی رسیده است که میتواند به تحریکات رسیده از خارج، پاسخهای کاملاً اختصاصی بدهد.
ب) ویژگیهای ذهنی و تحول روانی
– تقلید در این دوره آگاهانه انجام میگیرد.
– خودمیان بینی یا خودمداری کودک تعدیل میشود.
– بزرگسالانی را که از نظر او ارزشمند و مورد احترامند الگو قرار میدهد.
– احساس مالکیت در او قوی میشود.
– از تخیل به واقعیت نزدیک میشود.
– قدرت تشخیص میان خوب و بد در اوظاهر میشود.
– کم کم آرامش و ثبات عاطفی پیدا میکند.
– دارای ابتکار عمل و سلیقه شخصی میشود.
– قواعد را درک میکند و رعایت قاعده در کارها را لازم میداند.
– به مرحله تفکر محسوس میرسد.
– قدرت درک علت امور طبیعی را بتدریج پیدا میکند.
– در این دوره کودک دارای حافظه نیرومندی است.
– به حرف زدن علاقه فراوان دارد.
– به رفاقت با کودکان دیگر و همسالان علاقهمند است.
– قبل از اجرای هر کار قادر است طرح و نقشه آن را بریزد.
– به یادگیری علاقه زیاد دارد.
– قدرت درک مشکلات پیرامون خود را پیدا میکند.
– کنجکاوی کودک جهت دار و هدفمند میشود.
با توجه به ویژگیهای کودکان در دوره دبستان تعلیم مفاهیم اساسی، تربیت اخلاقی و اجتماعی و جسمانی او ضرورت دارد.(صافی، همان منبع ، ص ۴۲)
مسائل دوره ابتدایی را کجا و چگونه میتوان یافت؟ برای پاسخ گفتن به این پرسش این واقعیت عینی را باید در نظر گرفت که مسائل تربیتی اغلب به مرور زمان پدید میآیند و به تدریج شکل میگیرند بنابراین ارزشیابی مداوم و مستمر بهترین و مؤثرترین وسیله شناخت این دشواریهاست نظارت و ارزشیابی مستمر این امکان را فراهم میآورد که مسائل بنیادی و اجرایی کار مدرسه از اولین مراحل تکوینی از لحاظ محتوی و علت، شناخته شوند و با دور اندیشی قبل از آن که درمان ناپذیر شوند برای چاره جویی آنها برنامه و تدابیر خاصی فراهم شود در مرحله شناخت مسائل تربیتی این دوره از منابعی باید سود گرفت که با دشواریها برخورد مستقیم دارند وضعیت و کمبودها را عملاً لمس میکنند تجارب کارگزاران آموزش و پرورش از اهم این منابع است. آنچه معلمان، مدیران، راهنمایان آموزشی ـ مربیان تربیتی و دیگر کارشناسان به صورت پیگیر و روزمره درباره ضعف و قوت کار یک مدرسه ابتدایی استنباط میکنند ممکن است به عنوان موجهترین داوری درباره متحوی و روشهای اجرایی کار مدرسه آموزنده و سودبخش باشد معلمان در کلاس درس و در محیط مدرسه با برنامهها , روشهای اجرایی , دستورالعملهای مدیریت و اولیاء مدرسه در ارتباط هستند و مشکلات را درک و احساس میکنند بدین جهت اهم مسائل و مشکلات دوره ابتدایی عبارتند از:
۱) با توجه به این واقعیت که شهر و روستا مناطق کوچک و بزرگ جامعه صنعتی و کشاورزی قشرها و طبقات مختلف جامعه و بالاخره ملتها طبیعت متفاوت دارند زندگی آرمانی و مطلوب انسانها از بعضی جهات مشترک و عمومی میتواند بر معیارهای واحد بنیاد شود در بسیاری از ابعاد نیز باید هماهنگ با شرایط محلی و منطقهای و به صورت متناسب با وضع خاص و نیازهای اقشار و طبقات مختلف جامعه پیشبینی شود اما در عمل اغلب به این ضرورت کمتر از آنچه مقتضی است میتوان توجه داشت این عدم توجه خود منشاء بروز بسیاری از مسائل بنیادین و اجرایی در کار مدرسه است. بعنوان مثال محتوای یکسان کتابها برای همه کودکان دبستانی با توجه به اختلاف طبقاتی، اجتماعی آنها مشکلاتی را برای معلمان ابتدایی فراهم کرده است. در روستایی که بچهها از محرکهای محیطی کمتری برخوردارند و دامنه لغات و اطلاعات آنها ضعیفتر است، چگونه میتوان از معلم ابتدایی انتظار داشت آنها را هم پای، دانشآموزان شهری پیشرفت دهند این مشکل زمانی حادتر میشود که همه معلمان ابتدایی در هر شرایطی با هر امکانات و دانشآموزانی که کار میکنند بر اساس یک مدرک با مهمترین ملاک (درصد قبولی) ارزش یابی میشوند، که این امر باعث میشود معلمان پایههای اول تا چهارم در ارزشیابی صحیح و منطقی از دانشآموزان سهلانگاری کرده و بخاطر بالا رفتن درصد قبولی نمرات غیر واقعی به آنها بدهند که خود نوعی افت تحصیلی به حساب میآید و در سالهای آتی تحصیلی خود را بروز میدهد.
شکل تصویرهای کتابهای درسی اغلب به وسیله تربیت شدگان شهر تهیه میشود و عموماً نمونههای فرهنگ شهری است. کودکان روستایی یا کودکان طبقات و مناطق عقب مانده تصاویر کتابها را میبینند بدون آنکه ارتباط آنها را دریابند یا یکی را به کمک دیگری درک کنند از طرف دیگر معلم شاغل در روستا نیز اغلب دارای فرهنگ و تربیت شهری است نحوه بیان مثالهای مورد استفاده طرز فکر معلم با آنچه لازمه رشد تدریجی کودک برخاسته از جامعه کوچک است اغلب سازگار نیست. در شهرها هم این تضاد هست. مثلاً در منطقه صنعتی قسمت زیادی از وقت نو آموزان برای درک مفاهیم خاص کشاورزی مصرف میشود و برعکس، لذا آثار این گونه آموزش از خاطر کودکان بزودی محو میشود.
۲- برنامهریزی دوره ابتدایی با واقعیتهای زندگی هماهنگ نیست. هدفها اغلب از آرمانهای ذهنی متأثرند حال آنکه نیازها از شرایط عینی متأثر میشوند لذا کودکان به صورت مصنوعی و به شکلی بار میآیند که تنها در چهار چوب دیواری مدرسه موفق هستند و برای مقابله با سختیهای زندگی درمانده هستند. مثلاً همه آنها مساحت و محیط یک شکل را به دست میآوردند، و حتی گاهی در امتحانات نهایی اگر اعداد و ارقام مسائل ریاضی عوض شود دیگر قادر به پاسخ گویی نیستند، زیرا یادگیری آنها از سطح دانش فراتر نرفته از طرفی معلم مجبور به حضور رسمی در کلاس است و اجازه ندارد بچهها را برای تدریس به محیط خارج از مدرسه ببرد تا یادگیری او در شرایط عینی صورت بگیرد.
۳) برنامههای ابتدایی با ویژگیهای فردی دانشآموزان هماهنگ نیست.
۴) بین برنامه با امکانات اجرایی هماهنگی نیست مثلاً در ابتدایی برنامههای هلال احمر، بهداشت، امور تربیتی و… پیشبینی شده ولی در اکثر مدارس از مربی هلال احمر، بهداشت و تربیت بدنی خبری نیست و لذا برنامهها عملاً اجرا نمیشوند.
۵) در مدارس ابتدایی اتخاذ تصمیم در مورد سن شروع تحصیلات مدرسهای با توجه به تفاوتهای افراد از حیث ویژگیهای رفتاری و استعدادها و همچنین اثرات محیط یکی از مسائل مهم برنامهریزی آموزشی است و تعیین سن تقویمی معین برای آغاز تحصیل کودکان در عین آنکه در حال حاضر اجتنابناپذیر است ولی بهترین راه حل مسئله نیست. و لذا در مناطق عقب مانده شاهد کودکانی هستیم که در اثر عدم ناسازگاری با محیط و دبستان در پایه اول ترک تحصیل کرده و همه روزه از مدرسه فرار میکنند.
۶) تفاوت و تبعیض بین معلمان و مدیران ابتدایی و سایر مقاطع در زمینههای ساعات کار، نرخ حقالتدریس، حق مدیریت، محل خدمت، نقل و انتقالات مکرر، ارزش و احترام از دید ادارات و مردم و… وجود دارد که این موارد دلایل اصلی تمایل معلمان و مدیران این مقطع در انتقال به مقاطع بالاتر است و لذا قوانین نادرست باعث شده تا برای معلمی که ۴ سال در رشته ابتدایی سرمایهگذاری نموده و میبایست در این مقطع کار کند با تحصیل در رشته دیگر تبدیل وضعیت شده و این سرمایهگذاری به هدر میرود.
۷- یکی دیگر از مهمترین مشکلات دوره ابتدایی ـ برنامهریزی درسی ۲۴ ساعت در هفته است که شش روز از هفته را به خود مشغول میکند و وقت معلم را به صورت تمام وقت میگیرد و فرصت مطالعه و تحقیق را از معلم میگیرد ولی در مقاطع دیگر یک معلم میتواند برنامه درسی خود را در سه روز تنظیم کند و سه روز دیگر هفته را در اختیار خودش باشد.
در مقاطع بالاتر درسها بصورت تخصصی است و هر معلمی رشته و درس مربوط به خود را تدریس میکند و وقت اضافه را میتواند اضافه کاری بگیرد در حالی که در مقطع ابتدایی یک معلم بصورت ثابت به یک کلاس اختصاص دارد و تمام دروس آن پایه را تدریس میکند و شش روز هفته را با یک کلاس میگذراند.
۸- یکی دیگر از مشکلات مدارس ابتدایی وجود کلاسهای چند پایه است. که اغلب این کلاسها در روستا، شکل میگیرند در یک کلاس روستایی ممکن است چند پایه با هم مختلط باشند از دو پایه تا پنج پایه در یک کلاس با یک معلم شکل می گیرد در یک کلاس پنج پایه محتوای آموزشی به ۴۷ کتاب درسی و ۱۲۰ ساعت تدریس در هفته میرسد که معلم ناگزیر است ۲۴ ساعت تدریس در هفته را طوری بین پنج کلاس تقسیم کند که به هیچ کلاسی آسیب نرسد و دچار کمبود وقت نشود عملاً بایستی در یک ساعت به پنج کلاس درس ارائه دهد بدون این که هیچگونه حق الزحمهای بابت اضافه پایه دریافت کند همانند معلمان تک پایه ۲۴ ساعت در هفته محاسبه میشود و از این جهت معلمان مدارس چند پایه سختی کار بیشتری را تحمل میکنند و زودتر فرسوده میشوند و توان کاری خود را از دست میدهند.
۹- دانشآموزان ابتدایی چون از محیط خانواده جدا میشوند و وارد محیط آموزشی میشوند بیشتر بایستی مراقبت و کنترل شوند تا با محیط آموزشی سازگاری پیدا کنند و یاد بگیرند محیط آموزشی قوانین و مقررات خاص خود را دارد و هر گونه رفتاری قابل قبول نیست قوانین و رفتارهای اجتماعی و اخلاقی مدرسه را یاد بگیرند و به آن احترام بگذارند از این جهت معلمان بایستی انرژی و نیروی بیشتری را مصرف کنند تا دانشآموزان را با محیط آموزشگاه عادت دهند از این لحاظ معلمان دچار خستگی میشوند.
۱۰- با توجه به این که در دوره ابتدایی دروس تخصصی نیستند به عبارتی یک معلم کلاس تمام دروس یک کلاس را عهده دارد و تا پایان سال تحصیلی با همان کلاس سر و کار دارد بر خلاف مقاطع تحصیلی دیگر که دروس تخصصی است هر درس را یک دبیربه عهده دارد از این لحاظ هر کسی در دوره ابتدایی از راننده و خدمتگذار گرفته تا رئیس آموزش و پرورش میتوانند کلاسهای ابتدایی را مورد ارزیابی و بازدید قرار دهند و هر کسی به خود اجازه میدهد وارد کلاس دبستانی شود و ارزشیابی کند (البته مسئله نظارت و ارزشیابی مهم و خوب است ولی مهمتر از آن شیوه ارزشیابی و این که چه کسی ارزشیابی کند مهم است) ولی این مشکل را مدارس راهنمایی و متوسطه ندارند چون دروس تخصصی است و هر کسی به خودش جرأت نمیدهد که وارد کلاس شود و ارزشیابی کند از این جهت که کلاسهای ابتدایی توسط هر کسی و هر مقامی با هر مدرک تحصیلی مورد ارزشیابی و ارزیابی قرار میگیرند معلمان ابتدایی احساس حقارت و دچار سرخوردگی میکنند.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر