تحقیق بررسی نقش رسانه ها در تعلیم و تربیت

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

تحقیق بررسی نقش رسانه ها در تعلیم و تربیت

تعداد صفحات :۱۴۲

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

در مجموع رسانه های ارتباطی ، خواه برای آموزش و تعلیم ، برنامه ریزی شده باشند و خواه نشده باشند ، آموزش دهنده اند. زیرامردم همواره از آن ها تاثیر می پذیرند و می آموزند رسانه ها فراهم آورنده ی  دانش و شکل دهنده ی ارزشهایند.اگر مستقیما به کار گرفته شوند، می توانند نگرش ها یا مهارت های خاصی را توسعه دهند. هنگامی که وظایف آموزشی ویژه ای بر عهده ی نظام های ارتباطی خواه عامدا بکار گرفته شوند و خواه بر اساس ماهیت ذاتی خویش عمل کنند ، بعنوان نظام های آموزشی موازی برای شهروندان در کنار آموزش مدرسه ای و به ویژه آموزش مادام العمر نقش عمده ای ایفا می کنند و اغلب با آنها بسیار بیشتر و آسانتر ارتباط برقرار می کنند. بدین ترتیب وسایل ارتباط جمعی  با انتشار اطلاعات آگاهیها و دانستنی های نوین آموزش رسمی را از انحصار مدارس آموزشگاههاو دانشگاهها خارج کرده اندو در پاره ای موارد در کنار تلاش های آموزش گران معلمان و استادان ، دانستنی های علمی نوین و میراث های آموزش مدارس و دانشگاهها ، بدون هیچ محدودیت زمانی ، مکانی ، سنی و جنسی آموزش انسان ها را در جامعه بر عهده دارند.رسانه ها تاثیر عمیقی در تعلیم و تربیت دارد ؛ خصوصارادیو و تلویزیون یکی از رسانه های ملی تأثیر مهمی در امر تعلیم و تربیت بر عهده دارد. پس سینما بعد از صدا و سیما مهمترین رسانه در تربیت اما در مردم می باشد. با وجود صدا و سیما ، سینما هرچند که بازارش کساد شده است، ولی هنوز به فعالیت خود ادامه می دهد.
رسانه ملی صدا و سیمادر دنیا بیشترین آمار و درصد مردم را از سایر رسانه ها مورد استفاده قرار می گیرد، یعنی درصد بالایی از مردم بیشتر از رادیو و تلویزیون استفاده می کنند. مثلا اینترنت و ماهواره و کامپیوتر (رایانه)نیز نقش بسیار مهمی ودر تعلیم و تربیت بر عهده دارد . مردم سراسر دنیا خصوصاکشور های پیشرفته ، بیشترین استفاده رادر تعلیم و تربیت از اینترنت و رایانه وماهواره ، می نماید ولی آمار این سه رسانه کمتر از تعداد آمار صدا و سیما است .مطبوعات وروزنامه ها نیز بعد از اینترنت و ماهواره ورایانه نقش بسیار مهمی در آموزش و تربیت مردم بر عهده دارند. خصوصا در نظام جمهوری اسلامی ایران روزنامه هایی همانندجمهوری اسلامی-همشهری و… حاوی احادیث تربیتی واخلاقی و مطالب آموزنده وتربیتی می باشد که برای تربیت مردم نقش مهمی بر عهده دارد .کتب نیز بعد از رسانه ها قرار دارند. خصوصا کتب درسی در تعلیم و تربیت نقش مهمی دارند.کتاب با وجود گرانی کاغذ و عدم انگیزش  برای مطالعه ، هنوز هم درصد بالایی از مردم به خواندن آن مشغولند. تئاتر نیز هنوز نقش اصلی خود را که در تعلیم و تربیت برعهده دارد ،  حفظ کرده است .رسانه هایی همچون  فیلم و اسلاید و غیره در تعلیم و تربیت نقش بسیار مهمی خصوصا در آموزش و پرورش برعهده دارد. بطور خلاصه باید گفت: که رسانه ها خصوصا رسانه های ملی نقش بسیار مهمی در تربیت و تعلیم مردم بر عهده دارند و نقش سینما و اینترنت و ماهواره در دنیا بسیار مهم و مشهود با وجودی است که عواقب سوء تربیتی نیز دارند در مورد برخی  رسانه ها نیز همانند تئاتر و سینما و کتب هنوز درصدی از مردم از آن ها بهره مند هستند.
در این پژوهش بر آنیم تا نقش مثبت و منفی هر رسانه و عوامل مخرب هرکدام را ذکر نموده ومهمترین رسانه را در تربیت مردم گوشزده نموده، مواظب باشیم که گرفتار عوامل مخرب آن نشویم  و غرورما رابر آن وادار نکند که با شعار مفید بودن علم ، گول علم بشر را نخوریم. زیرا هر چیزی که تولید می شود ممکن است مطلقاً مثبت و سازنده نباشد هر چند که عوامل مثبت داشته باشد ! باید از عوامل منفی آن نیز با خبر شد و از آن به نحوه مطلوب و درست استفاده کرد تا از انحراف و هلاکت خودداری شود.

بطور کلی می توان نتیجه گرفت که:
چنانچه آموزش و پرورش علاقه مند است که امر تعلیم و تربیت نوباوگان و آینده سازان آحاد مردم این مرز و بوم اسلامی بدرستی انجام گیرد و آموزش و پرورش در این زمینه به اهدافی که در سر دارد،  جامه عمل بپوشاند . باید در باز آموزی وگذاشتن کلاس ها یا دوره های ضمن خدمت و بکارگیری از متصدیان کاردان، متخصص و متعهد در امر تکنولوژی آموزشی قدم های جدی بردارد، ضروری است که در برنامه ریزی های آینده استفاده از رسانه های آموزشی مورد عنایت و توجه بیشتری قرار گیرد تا بتوان از نیروی کار و تلاش کلیه ی همکاران در جهت رشد و تکامل و پیشرفت جامعه سود برد.

واژه های کلیدی: تعلیم و تربیت، رسانه، آموزش و پرورش، تلویزیون

فهرست مطالب

فصل اول : کلیات
چکیده.۲
مقدمه ۳
۱-۱بیان مسئله۴
۱-۲اهمیت پژوهش۵
۱-۳اهداف پژوهش. ۶
۱-۴سوالات پژوهش۸
۱-۵تعریف مفاهیم۸
۱-۶تعریف رسانه هاو انواع رسانه ها. ۹
۱-۷مقایسه رسانه های ارتباط جمعی بایکدیگر در ارتباط با مخاطبان ۱۰
۱-۸تعاریف مختلف ازرسانه های آموزشی توسط دانشمندان۱۰
۱-۹رسانه های ارتباط جمعی وجامعه۱۱
۱-۱۰رسانه های ارتباط جمعی و قشر بندی اجتماعی و توسعه فرهنگی۱۲
۱-۱۱توزیع رسانه های ارتباط جمعی در جهان۱۴
۱-۱۲رسانه های ارتباط جمعی۱۵٫
۱-۱۳انواع رسانه های ارتباط جمعی به روش دیگر۱۵
۱-۱۴ارتباط جمعی یا عمومی۱۵
فصل دوم:
۲-۱تاریخچه رسانه ها۱۸
۲-۲پیدایش سینما،رادیو و تلویزیون۲۰
۲-۳تاریخچه پیدایش روزنامه ها۲۷
۲-۴سینما ،پیدایی و نظور آن۳۴
۲-۵تئاتر و مخاطبان۳۷
۲-۶تئاتر در شرق۳۸
۲-۷تئاتر در قبل از اسلام۳۹
۲-۸تئاتر پس از اسلام۴۰
۲-۹پژوهش در ارتباطات۴۵
۲-۱۰صدا و سیما و تعلیم و تربیت۵۷
۲-۱۱نقش رسانه های ملی در کشور های همسایه ایران۵۹
۲-۱۲نقش رسانه های غرب در تعلیم و تربیت۶۱
۲-۱۳نقش رسانه های ملی در جهان۶۴
۲-۱۴خلاصه ای از رسانه های آموزشی در ایران و جهان۶۵
۲-۱۵تئوریهای وسایل ارتباط جمعی یا رسانه ها۶۶
۲-۱۶مکتب مارکسیسم کلاسیک۶۷
۲-۱۷نظریه ی اقتصاد سیاسی رسانه ها۶۷
۲-۱۸مطالعات فرهنگی توده۶۸
۲-۱۹مکتب فرانکفورت۶۹
۲-۲۰نظریه های مربوط به مخاطبان رسانه ها:نظریه ی استحکام۶۹
۲-۲۱نظریه ی دو مرحله ای رسانه ها۷۰
۲-۲۲نظریه ی تزریقی رسانه ها۷۰
۲-۲۳نظریه ی برجسته سازی رسانه ها۷۰
۲-۲۴نظریه ی نیاز جویی رسانه ها۷۰
۲-۲۵نظریه ی وابستگی مخاطبان۷۱
۲-۲۶نظریه ی موزاییکی رسانه ها۷۱
۲-۲۷نظریه ی سیستمی۷۱
۲-۲۸دیدگاههای پیشگامان رسانه ها۷۴
۲-۲۹دیدگاه دیویدرایز من۷۵
۲-۳۰دیدگاه مارشال مک لوهان۷۶
۲-۳۱وظایف رسانه ها۷۶
۲-۳۲نقش تفریحی رسانه ها۷۷
۲-۳۳نقش های خبری رسانه ها۷۷
۲-۳۴نقش های همگن سازی رسانه ها۷۸
۲-۳۵نقش آگاه سازی رسانه ها۷۸
۲-۳۶نقش تعلق اجتماعی رسانه ها۷۸
۲-۳۷دیدگاه های افراطی رسانه ها۷۹
فصل سوم : روش تحقیق
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱تلویزیون۸۴
۴-۲یونسکو و رادیو و تلویزیون۸۵
۴-۳نقش رادیو و تلویزیون در آموزش۸۶
۴-۴تاثیر تلویزیون بر خانواده ۸۷
۴-۵استفاده از تلویزیون در آموزش و پرورش۸۸
۴-۶نقش آموزشی تلویزیون۸۹
۴-۷تحقیق یک ایرانی درباره رادیو و تلویزیون و نقش تربیتی آن ها۹۱
۴-۸اینترنت(ویژگی ها ، کارکردها،مزایا۹۲
۴-۹معایب اینترنت۹۴
۴-۱۰موقعیت ایران و ملل در حال توسعه در شبکه اینترنت۹۴
۴-۱۱نقش اینترنت در تعلیم و تربیت۹۵
۴-۱۲نقش اینترنت در دنیای نوجوانان۹۸
۴-۱۳نقش تلفن همراه در تعلیم و تربیت۱۰۱
۴-۱۴تلفن همراه در مدارس ایران۱۰۱
۴-۱۵فرهنگ سازی استفاده از تلفن همراه توسط آموزش و
پرورش۱۰۳
۴-۱۶یادگیری از طریق تلفن همراه۱۰۶
۴-۱۷رویکرد های یادگیری مبتنی بر تلفن همراه۱۰۷
۴-۱۸منظور از یادگیری تلفن همراه چیست۱۰۸
۴-۱۹از تلفن همراه چه چیزی میتوانیم یاد بگیریم۱۰۸
۴-۲۰برخی مزیت ها و محدودیت ها ی یادگیری تلفن همراه۱۰۹
۴-۲۱نتیجه گیری دربا ره تلفن همراه۱۰۹
۴-۲۲ماهواره چیست۱۱۱
۴-۲۳نحوه کار ماهواره ارتباطی۱۱۱
۴-۲۴تاریخچه ، مزایا و معایب ماهواره۱۱۴
۴-۲۵موقعیت ایران و ملل در حال توسعه در استفاده از ماهواره۱۱۵
۴-۲۶آموزش از طریق ماهواره و تجربه های جهانی۱۱۸
۴-۲۷توانایی کاربردآموزش از طریق ماهواره در کشور چین۱۱۹
۴-۲۸سینما و تئاتر و نقش تربیتی آن ها۱۱۹
۴-۲۹سینما و تلویزیون۱۲۰
۴-۳۰سینما و تلویزیون دو پدیده متمایز۱۲۱
۴-۳۱سینما و تلویزیون در برابر یکدیگر(رقابت درونی۱۲۱
۴-۳۲نقش تربیتی سینما۱۲۲
۴-۳۳مذهب و سینما۱۲۴
فصل پنجم
۵-۱نتیجه گیری۱۲۶
۵-۲ پیشنهادات۱۲۹
۵-۳محدودیت های پژوهش۱۲۹
۵-۴ خلاصه۱۲۹
۵-۵منابع و ماخذ۱۳۸
چکیده به زبان لاتین۱۴۱

فهرست منابع

۱٫    آل گیلانی، ترو، تکنیک سینما تهران،۱۳۳۱شمسی، انتشارات شهریار.
۲٫    آلبرپیرو فرفاندترو، تاریخ مطبوعات جهان،۱۳۶۳ه ش ،ترجمه ی دکترهوشنگ فر خجسته تهران. انتشارات پاسارگاد.
۳٫    احدیان ، محمد، مقدمات تکنولوژی آموزشی،۱۳۷۴ ، انتشارات بشری تهران .
۴٫    احدیان، محمد،  اصول تکنولوژی آموزشی،۱۳۷۴، انتشارات بشری تهران.
۵٫    اسدی ،دکترعلی،مقدمه ای بر جامه شناسی رسانه های همگانی،۱۳۵۸ ه ش،تهران:پژوهشکده ی علوم ارتباطی و توسعه ی ایران .
۶٫    ارجمند، جمشید، مروری بر تضاد های سینما و تلویزیون و تاثیر متقابل این دو به یکدیگر.
۷٫    اقبالدوست، نادر، سال تحصیلی۷۶-۷۵٫استفاده از پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان  نقش تکنولوژی درآموزش و ۳۶-پرورش،
۸٫    بردبار، محمد حسن ، در آمدی بر حقوق ارتباط جمعی ،۱۳۸۰، انتشارات ققنوس تهران .
۹٫    بیضایی، بهرام ، نمایش در ایران ،  ۱۳۴۴تهران کاویان .
۱۰٫    پائو، لوفریده، آموزش ستمدگان ،۱۳۵۸ ،ترجمه احمد بیرشک و سیف الله راد تهران خوارزمی .
۱۱٫    پری ، گونتر، ۱۳۸۴، مترجم مینو نیکو.روش های تحقیق رسانه ای اداره کل پژوهش های سینما تهران
۱۲٫    پیترز، (جی.ام.ال)، سینما و نوجوانان،  ترجمه ابراهیم رشید پور تهران موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی.
۱۳٫    دادگران ،سید محمد، مبانی ارتباطات جمعی  تهران، ۱۳۸۷ ،انتشارات فیروزه چاپ یازدهم .
۱۴٫    رزاقی ، افشین، نظریه های ارتباطات اجتماعی ،۱۳۸۵ ، نشر آسین تهران .
۱۵٫    رشید پور، ابراهیم ، وسایل ارتباط جمعی و رشد ملی، ۱۳۴۸، تهران (انتشارات)موسسه ی مطالعات و تحقیقات اجتماعی.
۱۶٫    رشید پور، ابراهیم.آیینه های جیبی آقای هاک لوهان،۱۳۵۳ تهران انتشارات رادیو تلویزیون ملی ایران .
۱۷٫    ساروخانی،  باقر، جامعه شناسی ارتباطات،  ۱۳۸۶ ، انتشارات اطلاعات تهران .
۱۸٫    ساروخانی ، باقر ،  جامعه شناسی ارتباطات، ۱۳۷۸ ،چاپ هشتم ص ۴۵ و ۴۹ انتشارات اطلاعات
۱۹٫    روزنامه کیهان شماره ۱۹۳۱۳ پناهیان .
۲۰٫    سیسیلیافون فی لیتزن،کاتاریتا بولت، ۱۳۸۴ ،مترجم معصومه عصام، کودکان و رسانه هامرکز مطالعات و سنجش برنامه ای صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران تهران .
۲۱٫    شرایبرر،(ژان لویی)، نیروی پیام، ۱۳۵۵ترجمه ی سروش حبیبی. تهران انتشارات رادیو تلویزیون ملی ایران .
۲۲٫    شیلر، هربرت،۱۳۷۷ ، مترجم احمدمیرعابدینی، وسایل ارتباط جمعی و امپراتوری آمریکا، انتشارات صدا و سیما تهران .
۲۳٫    کازنو ،ژان.جامعه شناسی رادیو و تلویزیون،۱۳۵۴ ه ش، ترجمه ی جمشید ارجمند، ۱۳۵۴ ه ش ،تهران انتشارات رادیو و تلویزیون ملی ایران .
۲۴٫    کازنو، ژان،قدرت تلویزیون ترجمه ی علی اسدی، ۱۳۶۶تهران موسسه انتشارات امیر کبیر
۲۵٫    کازنو، ژان، جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی، ۱۳۶۵، ترجمه ی باقر سارو خانی منوچهر محسنی تهران انتشارات اطلاعات .
۲۶٫    کازنو ، ژان ،  قدرت تلویزیون ، ۱۳۶۴ ، ترجمه علی اسدی انتشارات امیر کبیر تهران  .
۲۷٫    کیا ، علی اصغر، ارتباطات جمعی و روابط بین الملل ، ۱۳۸۱ ، انتشارات آن.تهران
۲۸٫    مارک پاستر،ترجمه غلامحسین صالحیار، عصر دوم رسانه ها،۱۳۷۷، انتشارات موسسه ایران .
۲۹٫    محسنیان، مهدی ارتباط شناسی ،۱۳۶۹ ه ش، ۶۰۸ صفحه، تهران انتشارات سروش .
۳۰٫    محسنیان راد ، مهدی ، ارتباط شناسی،  ۱۳۷۹، جلسه سوم ص ۳۰ تهران انتشارات سروش .
۳۱٫    معتمد نژاد،دکتر کاظم، وسایل ارتباط جمعی ، ۱۳۷۱ ه ش ،انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی تهران
۳۲٫    معتمد نژاد ،دکتر کاظم ،روش تحقیق در محتوی مطبوعات، ۱۳۵۶ ه ش ،تهران انتشارات دانشکده علوم، ارتباط اجتماعی.
۳۳٫    مندراس، هنری، ۱۳۴۹، مترجم باقر پرهام، مبانی جامعه شناسی، انتشارات امیر کبیر تهران .
۳۴٫    موفقیان، دکتر ناصر، چند گزارش در زمینه  تکنولوژی آموزشی،  ۱۳۵۳،تهران.
۳۵٫    مولانا، حمید ، ۱۳۷۱، مترجم یونس شکر خواه.جریان بین المللی اطلاعات،  مرکزمطالعات و تحقیقات رسانه ها تهران .
۳۶٫    مهدی زاده ، سید محمد ، نظریات ارتباطات اجتماعی ،۱۳۷۸،  تهران دانشگاه علامه طباطبایی .
۳۷٫    مولانا ، حمید ، « گذ راز نوگرایی » ،۱۳۷۱  ، ترجمه یونس شکر خواه ص ۱۲۴ انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها تهران .
۳۸٫    ورنرسورین، جیمزتانکارد،۱۳۸۶ ‌،ترجمه ی علیرضا دهقان، نظریه های ارتباطات، انتشارات دانشگاه تهران .
۳۹٫    هواکو، جرج ۱، جامه شناسی سینما، ۱۳۶۱ ه ش ، صفحه ۲۲۲، ترجمه بهزاد تورانی تهران، نشر آینه
۴۰٫    هیات، فیروز،روزنامه نگاری و تاریخ آن در جهان ، ۱۳۳۳ ه ش ۸۱ صفحه ،تهران:کانون معرفت .
۴۱٫    مجلات تکنولوژی آموزشی سال های۸۵-۸۶-۸۷ انتشارات وزارت آموزش و پرورش.
۴۲٫    -مجله سروش سال یازدهم مرداد ۱۳۶۸ شماره ۴۷۹  تلویزیون : رسانه و رفتارش نوشته پیتر کانراد ترجمه مهرداد عروی ص ۵۰ .
۴۳٫    استفاده از اینترنت ،کانون اندیشه قم،  ایران و جامعه اطلاعاتی.

مقدمه:

انسان در زندگی اجتماعی و در برخورد با غیر خود نیاز  شدیدی به ارتباط دارد و تنها از این طریق است که نیاز های فردی و اجتماعی خود را برآورده می کند .انسان از همان آغاز برای برقراری ارتباط و رساندن پیام خود به دیگران شیوه های گوناگونی را به کاربرده است.از اشارات ،کلمات و اشاره های رمزی اولیه گرفته تا استفاده از پیشرفته ترین و در عین حال پیچیده ترین وسایل ارتباطی مدرن امروزی از قبیل رسانه ها و وسایل ارتباطی که درطول تاریخ دارای سرعت بسیارکندو ناچیز بوده اند و در عصر حاضر تحول چشمگیری یافته اند.

پیام هایی که توسط رسانه ها رد وبدل می شود درابعاد مختلف سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی،نظامی و فرهنگی و… است .مخاطبان این پیام ها افراد و گروههایی در سطوح مختلف فرهنگی،اقتصادی ،و اجتماعی اند که در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی در سراسر جهان پراکنده اند.

چنانچه گفته شد تمام سعی و تلاش رسانه های جمعی ،رسیدن به اهداف و مقاصدی است که در عین حال هر کدام به نحوی دارای رنگ و صبغه تربیتی هستند ،زیرا این رسانه ها در اموری نظیر رشد شخصیت افراد درابعاد مختلف ،ایجاد ارتباط بین افراد جامعه ،کمک به افراد جامعه ،کمک به افراد در فرآیند سازگاری با جهان متغیر پیرامون و…دخالت دارند.چرا که به نظر می رسد نظام تعلیم و تربیت بیش از هرزمان دیگری نیاز به تغییرات اساسی و بنیادین دارد .لذا با توجه به تغییر نوع نگرش مخاطبین امرتعلیم و تربیت ،خواسته ها و انگیزه های ایشان برای دستیابی به اهداف و آمال ،این تغییرات ناگریز با گذشت زمان خود نمایی خواهد کرد.

از طرف دیگر با وجود اندیشه ها و جمجمه های فرهنگی مختلف که از سوی رسانه های غالب جهان بی محابا به حیطه ی آموزش و تربیت هجوم می آوردبه نظر می رسد ، باید ازهمین رسانه ها درجهت تحکیم بنیانهای تعلیم و تربیت استفاده کرد تا مهارت های پذیرش حقایق و اتخاذ  تصمیمات اجتماعی و خانوادگی معقول و بهنگام را درتفکر و فضای حقیقی جامعه نهادینه ساخت تا با ار تقاءسطح فکری و فرهنگی خانواده ها ،معضلات و مشکلات ناشی از تأثیرات سوءرسانه ها به حداقل رسیدهو رفتارها وهنجارهای مثبت بالقوه به فعالیت نزدیک شود وبی شک این امر تنها پوشش کافی اطلاعات و دوری از یک جانبه نگری و تعمبق روش های نوین سالم و کاربردی ،استفاده از رسانه ها در امر تعلیم و تریبت میسر خواهد بود.

لذا در این پژوهش سعی شده است با استفاده از منابع موجود در راستای تنویر و تشریح معانی و معایب رسانه های مختلف ( دیداری – شنیداری – مکتوب ،گفتاری ، روایی و …) بر روند آموزش و تربیت کودکان و نوجوانان گامهایی برداشته شود. چرا که گستردگی رسانه ها در دنیای کنونی وتأثیر مستقیم آن بر روند رفتارهای اجتماعی دانش آموزان و فرزندانمان ، مطالعه و پژوهش بسیاری را می طلبد .

بیان مسأله:

در سالهای گذشته رسانه ها بسیار محدود بود ولی با گذشت زمان و پیشرفت علم و تکنولوژی، رسانه ها نیز گسترش یافته و قلمرو وسیعی را تشکیل می دهند. ابتدا رسانه های مکتوب در حد ابتدایی شکل گرفت و سپس رسانه های دیگر ظهور کرد.زمانی بود که کتاب به عنوان مهمترین وسیله ی ارتباطی در میان ملل مختلف دنیا مطرح بوده است؛ ادیان آسمانی و پیامبران ، این سفیران الهی ، پیام خود را با کتاب و تعلیم آن به مردم آغاز کردند و رسالت برخی از این پیام آوران با کتاب و وحی شروع شده است . کتابهایی همچون زبور داود(ع) و انجیل عیسی(ع) و تورات موسی(ع) و قرآن پیامبر اسلام(ص)نمونه هایی از کتب و بعنوان مهمترین وسیله ارتباطی در آن زمان مطرح بوده است که نقش بسیار مهمی در تربیت پیروان هر مکتب به دنبال داشته است و با پیشرفت علم دامنه رسانه ها وسیعتر شده و وسایلی همچون روزنامه و مجلات نیز به آن اضافه شد که در آگاهی و تربیت مثمر ثمر بوده اند . در طول دو قرن گذشته بشر با رسانه های نسبتاً پیشرفته همچون رادیوو تلفن پا به عرصه وجود نهاده است و بعد از آنها بتدریج رسانه های پیشرفته ای همچون تلویزیون و سینما بوجود آمد که نقش بسیار مهمی در تربیت و تعلیم مردم بر عهده گرفتند. این وسایل ابتدا در کشور های غرب و اروپایی ظهور کرد که به تعلیم مردم پرداخت .ولی امروزه این رسانه های مهم در عرصه تربیت و آموزش علمی خانواده ها و مردم نقش بسیار مهمی ایفا کرده و می کند و دامنه رسانه ها به همین تعداد محدود نشد و در طول نیم قرن رسانه هایی همچون کامپیوتر- اینترنت و اخیراً ماهواره نیز که بسیار پیشرفته است ، به آن اضافه شد.

در این پژوهش بر آنیم تا نقش مثبت و منفی هر رسانه و عوامل مخرب هرکدام را ذکر نموده ومهمترین رسانه را در تربیت مردم گوشزده نموده، مواظب باشیم که گرفتار عوامل مخرب آن نشویم  و غرورما رابر آن وادار نکند که با شعار مفید بودن علم ، گول علم بشر را نخوریم. زیرا هر چیزی که تولید می شود ممکن است مطلقاً مثبت و سازنده نباشد هر چند که عوامل مثبت داشته باشد ! باید از عوامل منفی آن نیز با خبر شد و از آن به نحوه مطلوب و درست استفاده کرد تا از انحراف و هلاکت خودداری شود.

اهمیت پژوهش:

با توجه به ارزش تعلیم و تربیت در نظام هستی و تأثیر آن بر حوزه های مختلف فرهنگی و اجتماعی خانواده ها و جامعه ، به نظر می رسد وجود و تعمیم رسانه ها در راستای ایجاد تحول درنظام تعلیم و تربیت ، امری انکار ناپذیر و چه بسا ضروری است .چرا که عدم شناخت رسانه ها در کارگیری آنها در مقاطع زمانی مختلف از سوی کودکان و نوجوانان بدون حضور و نظارت مربیان و خانواده ها ،بی شک اثرات نامطلوبی را نیز به همراه خواهد داشت که در صورت ساده انگاری و بی توجهی ممکن است در دراز مدت با یک فاجعه ی تربیتی و آموزشی روبرو شویم ،اما آنچه که مهم است با توجه به اطلاع رسانی های موجود و شناخت نسبی مسؤولان امر آموزش و تربیت ،حوزه ی فعالیت رسانه ها قابل پیش بینی و ارزیابی است. هرچند این حوزه ها با گسترش ابزارهای ارتباطی نرم افزاری و ماهواره ای ،کمی مشکل به نظر می رسد ؛اما آنچه که اهمیت دارد توجه مربیان و معلمان و به خصوص خانواده ها به تأثیر نامطلوب این رسانه ها در کنار خاصیت آموزش دهی و تعلیم فراگیر و گسترده ی علوم مختلف می باشد . برخی بر آنیم تا ضمن معرفی وسایل ارتباطی در حیطه رسانه ها و بررسی اثرات مثبت و مخرب آنها ،به پاسخ های منطقی و معقول در خصوص استفاده و یا عدم بکارگیری رسانه ها دست یابیم .چرا که ارتباط انگاره ای برای سنجش افرادو وسیله ای برای تغییر در سطح رفتار است که شامل تبادل اطلاعات وچگونگی معنی بخشیدن به این اطلاعات است که تفاوت در زمینه های ارتباطی به خصوص با حضوررسانه های مختلف با توجه به آگاهی طرفین در جهت ایجاد رابطه ی بهتر و یا کاهش کیفیت آن ، کمک می کند.

مسؤولیت مهم و خطیر هزاران معلم ایرانی که درمدارس به تربیت  نونهالان و نوجوانان مشغول هستند، مثل سایر معلمان دنیا ، در این است که بتوانند به نوآموزان آگاهی –اطلاعات و مفاهیم ،مهارت ها،و از همه مهمتر ارزشهائی را انتقال دهند که کودک بوسیله آنها بتواند در فردای زندگی عضو مفید و مؤثری برای خود و جامعه ای باشد ، خود را دریابد و در راستای استعداد های بالقوه خویش گام بردارد و آنها را بصورت بالفعل در آورد.

همانطوریکه طلایی تا در دل زمین است و بصورت خام است، دارای قیمتی است .حال هر قدر روی این ماده اولیه کارشود ، بر قیمتش افزوده می شود .دانش آموز هم به طریق اولی همین طور است هرچه بیشتر با او کارشود  و به تعلییم و تربیت او پرداخته شود، ارزش انسانی او بالاتر خواهد رفت . به عبارتی دیگر می خواهیم ببینیم یک معلم از چه طریق می تواند متن و موضوع درس خود را به شاگردان به نحو بهتر و مؤثرتری انتقال بدهد ودر این انتقال مواد و وسایل سمعی و بصری و بخصوص تکنولوژی آموزشی چه نقشی را در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بازی می کند ؟و به چه صورت به معلم کمک خواهد کرد؟

از آنجا که معلم می تواند با آشنایی فنون و روش های تدریس از طریق کاربرد رسانه ها و مواد آموزشی سبب انتقال بهتر یادگیری به دانش آموزان گردد، لذا این تحقیق با صرف جمع آوری چنین اطلاعاتی انجام شده است . در نتیجه اطلاعات این مجموعه در درجه اول برای معلمانی که تدریس علوم مختلف را بر عهده دارند مفید خواهد بود.

اهداف کلی پژوهش

اهداف کلی

۱- معرفی انواع رسانه ها و نقش مهم رسانه ها در تعلیم و تربیت آحاد مردم جامعه .

۲- آشنایی با انواع رسانه های آموزشی و نقش آنها در تعلیم و تربیت مقاطع سه گانه.

 ۳- شناخت رسانه های آموزشی بعنوان وسیله مؤثر در پیشرفت تحصیلی آینده سازان جامعه .

۴- مقایسه رسانه ها و سهم هر کدام در تعلیم و تربیت مردم جامعه .

۵- آگاه شدن از چگونگی استفاده مطلوب و ایجاد فرهنگ سازی در نحوه ی کاربرد رسانه های آموزشی و ملی .

 اهداف جزئی

۱- آشنا شدن با موثر ترین رسانه ملی وتأثیر مهم آن در آموزش و پرورش.

۲- پی بردن به اثرات مخرب ناشی از برخی رسانه ها از جمله ماهواره و اینترنت و سینما.

۳- آشنایی با اثرات مثبت صدا و سیما در تربیت احاد مردم بعنوان یک رسانه ی عمومی و فراگیر .

۴- توجه به اهمیت سینما در تربیت جوانان.

۵- توجه به اهمیت کامپیوتر در تربیت خانواده .

 سؤالات پژوهش

۱- آیا حقیقتاً رسانه ها تربیت صحیح و مطلوبی را برای کودکان و خانواده ها به ارمغان خواهند آورد؟

۲- آیا تا به حال برای ریشه کن کردن یا حداقل تقلیل آثار سوء رسانه ها تدابیری اندیشیده شده است؟

۳- آیا در حقیقت این مراکز مجازی موازی که بسیار گسترده تر و فعالتر از مدارس رسمی عمل می کند ، متولی یا سرپرستی دارند؟

۴- آیا آثار رسانه ها در تربیت اخلاقی و اجتماعی امروز ملموستر و محسوس تر از گذشته نشده است؟

در این پژوهش تا حد امکان به سوالات فوق پاسخی علمی و منطقی داده خواهد شد.

تعریف مفاهیم : تعلیم و تربیت و رسانه ها

تعریف تعلیم : این واژه در لغت نامه دهخدا به معنی بیاموختن – بیاگاهانیدن ، آموختنی ، آگاهانیدن ، کسی را چیزی آموختنی ، آموزانیدن و …. آمده است ( لغت نامه دهخدا – انتشارات مؤسسه لغت نامه دهخدا تهران ).

تعلیم کوششی است که معلم برای انتقال معلوماتی خاصّ به شاگردان خود بکار می برد و عمدتاً به مهارت و خُبرگی معلم و نوع محتوای درسی که علم به انتقال آن می پردازد ، بستگی دارد . فقط ارائه معلومات نظری یا عملی است که در موقع تدریس از جانب معلم به شاگردان انتقال می یابد .( فلسفه تربیت : ابراهیم زاده . عینی . انتشارات ) «گریستو فرجنگبز۱» محقق دانشگاه هاروارد معتقد است که : (نفوذی که محیط خانواده ، تلویزیون وغیره دارند از نفوذ مدرسه بیشتر است ).

تعریف جامع از آموزش و پرورش : آموزش و پرورش عبارتست از شیوه عمل و اعمال روش در گسترش علم و فن و فرهنگ و انجام برنامه های از پیش اندیشیده شده و آینده نگر آموزشی در چارچوب سازمانهای انطباق یافته با سازمانی اقتصادی و اجتماعی . «امیل دورکیم »۲تعریفی از آموزش و پرورش از دیدگاه جامعه شناسی ارائه می دهد او معتقد است آموزش و پرورش فعالیتی است که توسط نسل های بزرگسال بر روی نسلهایی که هنوز وارد زندگی اجتماعی نشده  اند ، صورت می گیرد و هدفش ایجاد و رشد پاره ای از ویژگی ها و اوضاع و احوال جسمی ، فکری و اخلاقی است که جامعه سیاسی و بطور کلی محیط خاص کودک از آنان انتظار دارد . گروهی از جامعه شناسان نیز آموزش و پرورش را مترادف با اجتماعی شدن یا فرهنگ پذیری بکار می برد .

( جامعه شناسی آموزش و پرورش ص ۵۵ )

تعریف یونسکو از آموزش و پرورش : آموزش و پرورش دارای چهار محور زیر است : آموزش و پرورش به منزله یک نماد و فرآیند تربیتی ، محتوای تربیتی و محصول اعمال تربیتی است .

تعریف رسانه  و ا نواع آن :

رسانه ها شامل افراد ، ابزار – یا موقعیتهایی هستند که بوسیله آنها پیام ارائه می شود . بنابر این تعریف : معلم ، کتاب درسی، اسلاید، ناطق، تخته سیاه ، فیلم ، کامپیوتر و ماهواره همه رسانه خوانده می شوند.

انواع رسانه های آموزشی :

۱- مواد دیداری غیر شفاف – این مواد عبارتند از : انواع تصاویر ، کتابها، ( خود آموزها و غیره ) ، مجله ها ، راهنماهای مطالعه چارتها ، نمودارها، نقشه ها ، پوستر ها و کاریکاتورها       ( مقدمات تکنولوژی آموزشی ، ص ۱۲۶ محمد احدیان )

۲ – مواد شنیداری ( فقط صدا ) – که عبارتند از : نوار شنیداری ( حلقه ای ، کاست ، کارتریج صفحه ، رادیو ، تلفن و کارت شنیداری)

۳- مواد شنیداری – دیداری غیر شفاف ( ترکیبی از ۱ و۲ ) که عبارتند از : کتاب همراه با نوار یا صفحه و سایر مواد چاپی همراه با مواد شنیداری.

۴- مواد دیداری شفاف ( ثابت ) که عبارتند از : اسلاید ها ، فیلم ها،  استریپها و طلقهای شفاف .

۵- مواد شنیداری – دیداری شفاف ( ثابت ) – که عبارتند از فیلم ، استریپ ناطق ، انواع اسلایدها با نوار یا صفحه )

۶- مواد شنیداری – دیداری متحرک – که عبارتند از : فیلم متحرک ناطق و فیلم ویدئو.

۷- مواد دیداری متحرک که عبارتند از : فیلم متحرک صامت ( همراه با زیرنویس یا نوشته ) .

۸- سه بعدی ها  که عبارتند از : اشیاء واقعی ، ماکتها ، مدلها و برشها .

۹- منابع انسانی و موقعیتها که عبارتند از : دعوت از افراد ، گردش علمی ، نقش آفرینی و غیره.

۱۰- کامپیوترها که عبارتند از : انواع کامپیوتر و ترمینالهای گوناگون با ابزارهای نمایش.

۱۱- ماهواره ها – که شامل انواع قمرهای مصنوعی و ماهواره های ارتباطاتی و ماهواره های تلویزیونی.

طبقه بندی رسانه ها : طبقه بندی رسانه ها بیشتر بدین دلیل انجام می گیرد که تصور می شود اگر رسانه ای ویژگی خاصی را دارا باشد این رسانه می تواند در خدمت به هدفی قرار گیرد که مستلزم همان ویژگی است . مثلاً یادگیری تکلیفی که مستلزم تمیز دادن اشکال است رسانه ای را که از حس دیدن استفاده می کند ، بکار می گیرد یعنی رسانه دیداری .

 ( نقش تکنولوژی در آموزش و پرورش – نادر اقبال دوست ص ۱۰۹ )

مقایسه رسانه های ارتباط جمعی با یکدیگر در ارتباط با مخاطبان :

« مکالوهان » در کتاب شاخص خود به نام « وسایل ارتباط جمعی » و چند اثر دیگر ، وسایل ارتباطی « گرم » را در مقابل وسایل ارتباطی « سرد » قرار می دهد. بر این اساس به آن دسته از داستانهای خنده آوری « گرم » گفته می شود که مفهوم آن تماماً در داستانی که نقل می شود، موجود است . به داستانهائی « سرد » گفته می شود که مفهوم آن تنها در صورتی آشکار می شود که تلاشی در جهت درک آن از ناحیه شنونده به عمل آید . به همین ترتیب  وسایل ارتباطی گرم مانند « خط الفبائی ، چاپ ، رادیو و سینما» پیامهای خود را به نحو کامل ارائه می دهند و درست مانند آهن سرخی می مانند که نقش خود را بر جای می گذارند و حال آنکه وسایل ارتباطاتی سرد مانند « گفتار، الفبای تصویری، داستانهای مصور، تصاویر متحرک ، تلفن و تلویزیون » ارائه کننده پیامهای ناقص هستند و تلاشی ذهنی خاصی را از طرف شخص گیرنده لازم دارند . ( کازنو- ژان . قدرت تلویزیون ص ۲۱۹ ) .

سطح نظام های اجتماعی : پژوهشهای این سطح در قالب نظامهای سیستماتیک برنامه توسعه و در جنبه های گوناگون انجام گرفت که هم اکنون نیز ادامه دارد. ( نوروزی – داریوش ۷۳ ص ۲۵ ).

تعاریف مختلف از رسانه های آموزشی توسط دانشمندان :

رسانه به مفهوم وسیله ارتباطی است. این کلمه در زبان انگلوساکسون۱ به معنی شدن است و معنی آن بطور کلی جریان انتقال از طریق وسایل ارتباط است .کمیته فنی اصطلاحات فنی در فرانسه در جلسه ۲۴ نوامبر ۱۹۷۱ کلمه media را به مفهوم  وسایل ارتباطی و حاملهای متنوع پذیرفت. ( کازنو- ژان ۱- ۷ ص ۶۵ ).

رسانه در تعریف به حاملهای پیام بین مرکز پیام گیرنده و پیام گفته می شود. ( فردانش )

« گاینه» رسانه آموزشی را چنین تعریف می کند : (رسانه ترکیبی است از چیزها که برای انتقال ارتباط یا سایر محرکهای آموزشی به یادگیرنده مورد استفاده قرار می گیرد) .

اصطلاح یادگیری یا تعلیم بوسیله رسانه برای تشخیص و تفکیک یادگیری بوسیله رسانه در برابر یادگیری از راه کسب تجربه مستقیم بکار می رود . این اصطلاح اولین بار توسط « برونر واکسون » بکار رفت.

« هاشم نعمتی» رسانه آموزشی را چنین تعریف می کند: (کلیه امکاناتی است که می تواند شرایطی را در کلاس بوجود آورد که تحت تأثیر آن شاگردان بتوانند اطلاعات و رفتار و مهارتهای جدیدی را با درک کامل بدست آورند). ( نعمتی ، هاشم ۶۸ ) « دیویس» از رسانه ها بر اساس اهمیت حضور در فرایند یادگیری و تدریس طبقه بندیی دارد که بدین صورت است : ۱- رسانه های اختیاری یعنی رسانه هایی که معلمان در صورت دسترسی و وجود بودجه لازم می توانند در صورت تمایل بکار برند .

۲- رسانه های ضروری : که معلم برای تحقق بخشیدن هدفهای مورد نظر آنها را بکار گیرد . تمهید بودجه و زمان لازم جهت استفاده از این رسانه ها الزامی است ( نعمتی ، هاشم – ۶۸ )

«ژان کازنو»۱ در مورد نقش وسایل ارتباط جمعی در شکل گیری رفتار اجتماعی عقیده دارد که رادیو و تلویزیون ، مطبوعات و آگهی ، به دو صورت مختلف می توانند ما را به مشارکت ضمنی برانگیزند و به موجب اصلی که بیان شد احتمالاً اعتقادات ما را دگرگون سازند . اول وسوسه مقاومت ناپذیر رسانه های همگانی است که ما را به نوعی گرفتار می کند و به مشارکت می کشاند. برای مثال ،بسیاری از روشنفکران بعد از آنکه سوگند یاد کرده بودند که هرگز تلویزیون نخرند ، بالاخره در برابر اصرار اعضای خانواده خود تسلیم شدند و تلویزیون خریدند و با این کار موضع خود را تغییر دادند و نقش دیگری جز آنچه قبلاً تظاهر می کردند به عهده گرفتند. یا اگر شخصی روزنامه ای را که با افکار او مطابقت ندارد ، مشترک شود در این صورت توانسته است سدی را در برابر عقاید مخالف که در ذهن خود ساخته است ، بشکند.

دوم : سیلاب اطلاعاتی که بوسیله رسانه های همگانی جاری می شود بتدریج تمامی جامعه را در خود غرق می کند و افراد هم که خواهی نخواهی در این جو اطلاعاتی تنفس می کنند از این اطلاعات تغذیه می کنند و بتدریج در جریان امور قرار می گیرند و این اطلاعات را برای سایرین بازگو می کنند . حتی اگر فقط بعضی از آن را هم باور کنند، باز هم مجبور می شوند با مسایل سیاسی روز درگیر شوند. تمامی این عوامل هر چند نامحسوس و مبهم ، بر رفتار ما اثر   می گذارند. ولی اثر آنها آنقدر آرام و  سطحی است که نمی توان القاء فکر به صورت خشن آن تلقی کرد.

وسایل ارتباط جمعی یا رسانه ها اساس سنتهای گذشته را متزلزل می سازند و ارزشهای جدیدی بوجود می آورند و انواع تازه ای از موسیقی ، نمایش و عقاید سیاسی را به آنها عرضه           می دارند. امروز مسلم شده است که در سراسر جهان هر فرد یا هر دهکده ای که به رادیو یا مطبوعات دسترسی دارد ، وجه نظرهای جدیدتری دارد، مترقی تر است و نقشهای جدید را سریعتر از کسانی که به این وسایل دسترسی ندارند ، می پذیرد . به عقیده وی نیز وسایل ارتباط جمعی نمی توانند بطور مستقیم در طرز تفّکر مردم تغییر ایجاد کنند و انتشار هر نوع فکر یا عمل نو در جوامع جهان دوم بیشتر با مباحثات و گفتگوهایی که افراد رو در رو انجام می دهند، بستگی دارد.

رسانه های ارتباط جمعی و جامعه :

همانطور که گفته شد وسایل ارتباط جمعی مولود و محصول اندیشه ی انسانند و از این رو برانگیخته از جامعه و متأثر از آنند. امّا بعد از آنکه پیدا شدند و بکار رفتند بر حسب طرز استفاده ای که از آنها بعمل می آید، می توانند سالم و آرام بخش یا مضر و انحراف انگیز باشند . آنچه قبل از همه سازمان این رسانه ها را تحت تأثیر قرار می دهد ،دولتی یا خصوصی بودن آنهاست دولتی شدن . یک وسیله ارتباطی در چنین وضعی بجای آنکه صرفاً به دنبال خواستهای مردم باشد می تواند نقش راهبری فرهنگی خویشتن را به عهده گیرد. خصوصی بودن این رسانه ها چنانچه بی هیچ کنترل از جانب دولت و جامعه صورت پذیرد و در محدوده جامعه مادی ، فاقد هر گونه بعد فرهنگی نموده و حتی خطرناک می سازد . این رسانه ها :« تولید انبوه » را با « مصرف انبوه » پیوند می دهند و در تحقق این هدف از « هدایت انسان از راه دور» است .« حکومت از راه دور » « آدمک سازی » آنان و « توده سازی » انسانها استفاده می کنند . تمامی این اقدامات موجب می شود که انسان جدید علیرغم این واقعیت که پیش از تمامی انسانها در طول تاریخ مصرف می کند ، هر روز خود را نیازمند کرد و در جریان بیشتر می یابد . از نظر سیاسی هر کاندیدا برای پیروزی در انتخابات می تواند به سازمان ارتباطی مراجعه کند و حتی پیروزی را تضمین نماید بشرط آنکه بر حسب مشخصات شخصی اش بهائی خاص بپردازد . از نظر اقتصادی قرار دادن آگهی های تجاری در لا به لای اخبار مهم هر چند به جلب سود بیشتر برای سازمان منتهی می شود، لیکن موجبات استثمار انسانها و بهره برداری نامشروع  از آنان را فراهم می سازد . اعمال آگهی های تجاری فرا آگاهی ، تخطی به حریم آزادی انسانهاست. آگهی های تند با تصاویر مستهجن موجبات ابتلای اخلاقی عمومی را فراهم می سازد و هم نیازمندی ارتباطی را در خدمت مسخ اندیشه ها ، تخدیر مغزها و در نهایت اضمحلال تعادل روانی انسانها را فراهم می کند. در کشورما هم قبل از انقلاب تبلیغات تلویزیونی ، تقلید نا آگاهانه و ناشیانه ای از  تبلیغات غربی بود که با فرهنگ و سنن مردم سنخیتی نداشت .

همانند بسیاری از مظاهر مادی و معنوی غرب، بسیار نا بهنگام و با شتاب روز افزون به عرصه فرهنگی سنتی کشور وارد شد که منجر به ظهور « فرهنگ شبه مدرنیستی کاذب » گردید . جالب توجه است که همان شیوه های زندگی و محصولات پر زرق و برق غربی نیز به مقدار زیاد مورد مصرف مردم بود. بعد از انقلاب تا چند سال این تبلیغات ممنوع بود ولی از حدود نیمه دهه ۷۰ به این سو جوی باریکی از تبلیغات تلویزیونی که به سیل عظیمی تبدیل شد، ساعات طولانی روز وشب را در تلویزیون به خود اختصاص داده است که در اکثر مواقع با یکدیگر و نیز با سلایق و نیازمندیهای شنوندگان سنخیتی ندارد . مثلاً در تبلیغ مزایای چک مسافرتی یک بانک صدای ماشین « جک پات» که یک قمار یک نفره در کازنیوهای غرب است،! به همراه آهنگی غربی که در مذمّت و خوارشماری پول است ، بگوش می رسد که با فرهنگ رسمی و عرفی جامعه و نیز با محتوا و پیام تبلیغ هیچ سنخیتی ندارد و به عقیده نگارنده سبب مصرفی کردن هر چه بیشتر جامعه و آن هم در مسیری غیر عقلانی و پر هرج و مرج می شود.

رسانه های ارتباط جمعی و خانواده :

رسانه های ارتباط جمعی مخصوصاً تلویزیون بعد دیگر و تازه ای به خانواده بخشیدند و دیگر خانواده نه تنها محلیسسس است برای استراحت و صرف غذا ؛بلکه سازمانی است که در آن می توان آموخت . جهان را تماشا کرد و خواسته های فرهنگی خویش را ارضا نمود. در عصر ارتباطات دیوارهای خانه فرو ریخته اند و امواج تلویزیون و رادیو و ماهواره بدان رسوخ نموده اند . ورود وسایل ارتباط جمعی مخصوصاً تلویزیون موجبات کاهش کنش و واکنش افراد خانواده با یکدیگر و توجه آنان به کانونی خارجی یعنی تلویزیون و محتوای آن را فراهم ساخت .

در گذشته که تلویزیون و رادیو و سایر رسانه های جمعی دیگر به وفور یافت نمی شد، افراد شبها به دور هم نشسته و کتب کلاسیک ادبی یاتاریخی مانند شاهنامه فردوسی و… را می خواندند یا از مصاحبت بزرگان دین و جامعه استفاده می کردند . اینان منبع تغذیه فکری مردم بودند . ولی امروزه با وجود تلویزیون یا ویدئو یا ماهواره ، افراد در هر خانه ای به صورت جمعی  به تماشای تلویزیون و رسانه های یاد شده پرداخته و به تبادل نظر در مورد آن می پردازند.

رسانه های ارتباط جمعی و قشر بندی اجتماعی :

رسانه های ارتباط جمعی علاوه بر دگرگونی وسیع در سطح خانواده ، در سطح قشرها و طبقات جامعه هم شرایط ارتقا و احراز موقعیتهای برتر اجتماعی را فراهم ساخته اند . سینما، رادیو و تلویزیون طبقه ممتازی به نام « ستارگان » بوجود می آورند که پلی میان عالم انسانی رنج دیده و عالم انسانی بازی شده یا رویائی می زنند . این وسایل بوجود آورنده،  پدیده ستارگانی نیستند امّا از ستارگان حمایت می کنند. آنان را تا حدودی مقدس جلوه می دهند و به چهره آنان محبوبیتی خاص می بخشند. به عقیده نگارنده آنان در دنیای هنر مقام بالائی دارند . ولی ممکن است در دنیای شخصی و خانوادگی خود انسان دیگری باشند . نظیر « رابرت میچام » ستاره موفق هالیوودی که با سیمائی خشن و مخصوص برای ایفای نقش های خشن سینمائی موفقیت های زیادی در عرصه سینما داشت ، ولی در زندگی خصوصی خود انسان موفقی نبود و چندین بار رسوائی هایی آفرید .

رسانه های ارتباط جمعی و توسعه فرهنگی :

عامل اساسی توسعه فرهنگی را می توان آفرینندگی و نوزائی بر پایه مشارکتهای اجتماعی افراد جامعه دانست . امروزه کمتر کسی تنها رشد اقتصادی – مادی را برای توسعه جامعه کافی می داند. رشد باید در جهت برآوردن کلیه نیازها و خواستهای افراد جامعه باشد. هدف رشد و توسعه فرهنگی باید این باشد که افراد را برای مواجهه با دگرگونی سریع تکنولوژی و نظام اقتصادی آماده سازد. همچنین مفهوم کلی توسعه فرهنگی این است که افراد را برای بدست آوردن شخصیت و اصالت و فضیلت لازم جهت پذیرش کامل زندگانی یاری دهد. رسانه های گروهی نیز در واقع یک نظام تکنولوژی است که  داده های فرهنگی  و خبری را پخش می کند. خبر به مفهوم وقایع تازه و زود گذر در مقابل فرهنگ قرار می گیرد که واقعیتی است پایدار و ماندنی! ولی فرهنگی که از رسانه های گروهی تراوش می کند با آنچه « فرهنگ کلاسیک» یا «فرهنگ نخبگان» نامیده می شود ،متفاوت است . فرهنگ کلاسیک یا فرهنگ نخبگان بر مبنای شکاف سیاه سطوح مختلف جامعه بنا شده و منبع اصلی تغذیه آن ، سنّت و نظام آموزش رسمی است . چنین فرهنگی تراوش شده از رسانه ها ، فرهنگ نامتجانس و ناپیوسته و بی نظم است این فرهنگ که « فرهنگ توده» نام گرفته ، مرکب از داده های ناپایدار و شناختهای جزئی و ناقص است. البته تنها عامه مردم نیستند که از چنین فرهنگی تغذیه می کنند بلکه نخبگان جامعه نیز در این فرهنگ غوطه ورند . منتها برخورد آنها با فرهنگ توده متفاوت است . بدین معنی که آنها مصالح اولیه احساس ، و اندیشه های خود را از این فرهنگ که بوسیله رسانه های گروهی منتشر می شود ، می گیرند و از آن آثار تازه ای خلق می کنند. بدین سان می بینیم که رسانه های گروهی دو نقش اساسی در تغییر فرهنگی جامعه های امروزی به عهده دارند. از یک سو فرهنگ توده را نشر می دهند و از سوی دیگر منبع تغذیه نخبگان جامعه ، جهت نو آوری و ابداع هستند. به عبارتی دیگر رسانه های جمعی حلقه اتصال « محیط بزرک» یا جامعه کل به « محیط کوچک » است و یکی از عوامل اصلی نوزائی و خلاقیت و در نتیجه عامل تحرک و پیش برنده توسعه فرهنگی است . (منبع : اسدی علی – نقش رسانه ها در پشتیبانی توسعه فرهنگی ص۱۱و۱۰)

توزیع رسانه های ارتباط جمعی در جهان :

بر خلاف صنعتی که وسایل جدید ارتباط جمعی را خود پدید آورد و در بطن جامعه خویش شاهد آرام و مداوم آن بود. جهان در حال توسعه در برابر هجوم شتابان و عجولانه این رسانه ها از خارج قرار دارد. در حال توسعه به دلیل برتری فرهنگ شفاهی بر فرهنگ کتبی هنوز نیز علم و سواد آموزی در بین توده های مردم محبوبیت زیادی ندارد و درصد سواد بالا بین آنها از سطح ابتدائی تجاوز نمی کند. افراد بیشتر به حفظ احادیث و اشعار علاقمندند تا نوشتن و تحقیق؛ در حالی که در غرب، فرهنگ  کتبی نیز جای خود را به فرهنگ کامپیوتری و الکترونیکی داده است. از سوئی توجه به دو جهان توسعه یافته در حال توسعه و از دیدگاه علوم ارتباطی نشان دهنده نا برابری آنهاست. یکی از شاخصهای این نابرابری تمرکز اطلاعات و اخبار در کشورهای صنعتی و توسعه یافته و تعدد رسانه های ارتباط جمعی در آنهاست؛  بطوریکه در حال حاضر چهار کشور صنعتی آمریکا، فرانسه، انگلیس و روسیه صاحب بزرگترین مراکز خبری جهان نیز بسیاری رسانه های ارتباط بین توسعه اقتصادی و اجتماعی و میزان استفاده از رسانه ها وجود دارد. ( این جمله ناقص)

رسانه های ارتباط جمعی :

رسانه های ارتباط جمعی نظیر چاپ ، خط ، کتاب، مطبوعات، تلفن ، رادیو ، تئاتر، تلویزیون ، سینما ، اینترنت و ماهواره مولود و محصول اندیشه انسان هستند. از این رو منبعث از جامعه و متأثر از آن هستند و بر گردونه ارتباطات تاثیر شگرفی بجای می گذارند. این وسایل بر خلاف انتظار ، پدیده هائی خنثی نیستند ،خود عصری نو پدید می آورند و بر تمامی ارکان جامعه مؤثرند . مظهر ارتقای تکنولوژیک انسانند . و بیشترین تأثیر فرهنگی را برجامعه می گذارند ودر آستانه ورود جامعه به هزاره سوم میلادی ، پرتاب جوامع را بسوی آینده موجب گردیده اند. این وسایل در پیدایی عادات تازه ، تکوین فرهنگ جهانی ، تغییر در رفتار و خلق و خوی انسانها و بالاخره در کوچک تر شدن کره زمین و همسایه شدن ملل مختلف با یکدیگر در نقش موثری دارند و به گفته «مارشل مک لوهان»۱ درتبدیل جهان به دهکده جهانی سهمی شگرف به عهده دارند.

انواع رسانه های ارتباط جمعی :

۱- رسانه های نخستین یا رودردرو : در ارتباط چهره به چهره افراد به واسطه حرکات ، رفتار، کردار و گفتار پیام را به دیگری انتقال می دهند. و فرهنگ شفاهی را بوجود می آورند.

۲- رسانه های دومین : تمامی مکتوبات و مطبوعات از قبیل نوشته ، نامه ، اعلامیه ، آگهی ، نشریه ، روزنامه ، مجله ، کتاب ، پوستر ، آفیش و غیره از این رسانه ها هستند و بوسیله آن مفهوم بصورت نشانه های مکتوب می تواند منتقل شود و فرهنگ نوشتاری بوجود می آورد.

۳- رسانه های سومین : رسانه های الکترونیکی شامل رادیو، تلویزیون و ماهواره از این رسانه ها هستند  که به نوبه خود یک جهش تکنولوژیکی در صنایع ارتباطی به شمار می آیند و فرهنگ دیداری و شنیداری را بوجود می آورند و معمولاً روند یکسویه ای دارند.

۴- رسانه های چهارمین: رسانه های الکترونیکی دو سویه ای هستند که بصورت بازخوردی و تعاملی و چند رسانه ای عمل می کنند.مانند : رادیو CB در آمریکا که به رانندگان مختلف در یک شعاع پنج تا پانزده مایلی امکان می دهد که با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

ارتباط جمعی و عمومی

تعبیر تازه ای است که جامعه شناسان امریکایی برای مفهوم Media Mass  بکار برده اند. این واژه که از ریشه لاتینی (وسایل) و اصلاح انگلیسی Mass یا توده تشکیل شده است ، از نظر لغوی به معنای ابزاری است که از طریق آنها می توان با افرادی نه بطور جداگانه با گروههایی خاص و همگون ، بلکه با جماعت کثیر یا توده ای از مردم بطور یکسان دسترسی پیدا کردو امروز این نوع وسایل عبارتند از : روزنامه ، رادیو ، تلویزیون ، سینما و اعلانها و … درباره گزینش مفهوم Mass Media میان دانشمندان اختلاف نظر فراوانی وجود دارد. از این رو برخی از آن را « وسایل ارتباط جمعی » یا « ابزارهای مهم اطلاعاتی » یا « ابزارهای ارتباط اجتماعی » یا«فنون بخش جمعی» می نامند . در مجموع این مفاهیم علی رغم برخی تفاوتهای ظاهری از نظر معنایی با یکدیگر  شدیداً  قرابت و نزدیکی دارند. بدیهی است در میان ابزارهای پخش پیام ، روزنامه ، رادیو ، تلویزیون که دارای نکات مشترک فراوانی هستند، پیامهایی وجود دارد. بدون تردید میان رادیو ، تلویزیون و مطبوعات همبستگی انکار ناپذیری وجود دارد که آنها را از سینما یا اعلانها… متمایز می سازد ،از این رو بهتر است که مجموعه این پدیده ها را تحت عنوان نوعی از مطبوعات یا همان گونه که گفته می شود وسایل ارتباط جمعی به کار برد. آکادمی فرانسه نیز مجوز کاربرد چنین معنای تازه ای را با تکیه بر جمع شگفت انگیز این دو کلمه (Mass Media)، صادر کرده است . بنابراین در تعریف ارتباط جمعی می توان گفت : ارتباط جمعی یا عمودی انتقال اطلاعات با وسایلی همچون (روزنامه – کتاب- امواج – رادیو – تلویزیون و…) برای گروه غیر محدودی از مردم با سرعتی زیاد انجام می گیرد. ویژگیهای این ارتباط عبارتند از : پیام گیران نا آشنا و پراکنده ؛ بازگشت ؛ سرعت عمل زیاد – تکثیر پیام ارتباط سطحی و ناپایدار (نقش تکنولوژی درآموزش و پرورش – پایان نامه ص ۱۰۴ الی ۱۰۸).

تاریخچه رسانه های همگانی یا وسایل ارتباط جمعی : تاریخچه رسانه ها

نخستین عصر ارتباطات جمعی در حدود ۱۴۵۰ میلادی با اختراع چاپ آغاز شد. در این دوره به عقیده « مارشال مک لوهان»۱ دانشمند معاصر کانادایی ، روابط اجتماعی و اندیشه ها و رفتار های انسانی ، همه تحت تاثیر شدید نوشته های چاپی هستند. به همین سبب وی همه مظاهر زندگی جوامع غربی را دراین عصر به عنوان «کهکشان گوتنبرگ » معرفی می کند. البته نباید فراموش کرد که از زمان اختراع گوتنبرگ ۲تا استفاده از صنعت چاپ برای انتشار وسیع و مداوم اخبار و اندیشه ها وایجاد ارتباطات جمعی واقعی چند قرن فاصله است .زیرا بطوریکه ضمن مطالعه درباره ی تحول و توسعه وسایل ارتباط جمعی مشاهده خواهیم کرد ، نخستین روزنامه های چاپی اروپایی به تعداد نسبتاً زیاد و با نظم دوره ای هفتگی از دهه سوم قرن هفدهم یعنی در حدود دو قرن پس از ایجاد صنعت چاپ بوجود می آیند . از اواخر قرن هجدهم به دنبال انقلاب کبیر فرانسه وگسترش اندیشه های آزادی خواهی ، زمینه مساعدی برای پیشرفت مطبوعات فراهم شد و بتدریج همراه با تحولات اقتصادی و اجتماعی جدید ، نظیر صنعتی شدن جوامع ، توسعه شهر نشینی ، بالا رفتن سطح  زندگی ، پیشرفت آموزش و اشاعه فرهنگ ، همه شرایط لازم برای انتشار روزنامه پر تیرا‍ژ آماده گردیدند. بدین ترتیب خواندن مطبوعات که پیش از آن به علل مختلفی مانند گرانی قیمت روزنامه ها و بیدادی اکثری مردم رواج لازم نیافته بود. و اغلب بطور جمعی صورت می گرفت، عمومیت پیدا کرد و بصورت فردی در آمد .به همین سبب می توان گفت ارتباطات جمعی از زمانی پدید می آیند که هر فرد امکان می یابد به میل و دلخواه خود اطلاعات لازم را از طریق روزنامه ها کسب کند و مورد استفاده قرار دهد . پدیده ارتباطات جمعی با پدیده وسیع صنعتی شدن جوامع غربی همبستگی می یابد.روزنامه های بزرگ پر تیراژ غربی را می توان آغاز گر گسترش همه جانبه وسایل ارتباطی نوین در آغاز قرن بیستم دانست .زیرا پس از جنگ جهانی اول را دیونیز به سرعت رو به توسعه گذاشت. در سال ۱۹۲۰ خبرهای مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا به وسیله رادیو دراین کشور پخش شد. در سال ۱۹۲۶ در آمریکای شمالی و مرکزی ۷۲۵ فرستنده رادیویی بوجود آمدند و اروپا که در این سال دارای ۱۷۰ فرستنده رادیویی بود ،در سال ۱۹۳۰ تعداد آن را به ۲۳۸ فرستنده رساند .(معتمد نژاد – کاظم – وسایل ارتباط جمعی – دانشگاه علامه طباطبایی تهران ۱۳۷۱).

گسترش رادیو در سال ۱۹۳۵ در کشور های پیشرفته غربی به جایی رسید که این وسیله ارتباطی نیز مانند مطبوعات خبری ، وارد مرحله «مصرف فردی » گردید. باید دانست تعداد شنوندگان رادیو که در سال ۱۹۲۶ در حدود ۵۰ میلیون نفر بود در سال ۱۹۳۵ به حدود ۱۹۰ میلیون نفررسید و درسال ۱۹۶۰ از ۳۳۵ میلیون نفر تجاوز کرد . ارقام فوق امکان پیشرفت این وسیله ارتباطی جدید را که بر خلاف روزنامه ها ،مستلزم گسترش متقارن آموزش توده نیست، آشکار می سازد .توسعه فرستنده های رادیویی با توسعه اقتصادی ارتباط نزدیک دارد . درعین حال نباید فراموش کرد که صاحبان صنایع رادیو سازی برای بدست آوردن  بازار فروش گیرنده های خود، در تاسیس فرستنده های رادیویی ، در بعضی از کشورهای غربی پیش قدم بوده اند و نخستین فرستنده های رادیویی نیز مانند روزنامه های بزرگ خبری بوسیله سرمایه داران خصوصی بوجود آمده اند .

صنعت سینما نیز که دراوایل قرن بیستم پدید آمده بود ، در فاصله دو جنگ جهانی در کشورهای صنعتی توسعه سریع یافت . و این رسانه نیز مانند روزنامه و رادیو استفاده کنندگان فراوان پیدا کرد . وقوع جنگ جهانی دوم پیشرفت این وسیله را متوقف نمود و از توسعه تلویزیون نیز که از سال ۱۹۳۷ وارد بازار ممالک غربی شده بود ،جلوگیری کرد . اما پس از جنگ جهانی دوم تلویزیون به سرعت در امریکا و انگلستان و فرانسه و آلمان غربی رو به گسترش نهاد .

– صنعت چاپ ، کتاب و مطبوعات:

تکمیل صنعت چاپ دراروپا پس از خط و تهیه کاغذ دومین تحول بزرگ در زمینه ارتباطات اجتماعی محسوب می گردد . باید در نظر داشت که انسان از همان آغاز اختراع خط با توجه به نیازهای خود ،برای حفظ و انتقال نوشته ها به دیگران به چاره اندیشها پرداخت .تهیه کتیبه های سنگی و دست نویسی بر روی پوست حیوان و برگ درخت و کاغذ ،اولین اقدامات انسانی در این زمینه است . ولی چون این روشها نیازهای روز افزون جوامع بشری به توسعه ارتباطات اجتماعی راتامین نمی کردند ، تکثیر سریع نوشته ها طرف توجه قرار گرفت . برای تکثیر نوشته ها ابتدا از روشهای معمولی و سپس از روشهای مکانیکی استفاده به عمل آمد و بدین ترتیب صنعت چاپ باحروف متحرک و به کمک ماشین ایجاد شد . مطالعات تاریخی نشان می دهد که نخستین کوشش جوامع انسانی در راه تکثیر وحفظ نوشته ها ، با حکاکی کلمات بر روی گل و تهیه آجر صورت گرفته است . آثار این قبیل نوشته ها در شهرهای باستانی سومر و کلده و آشور و عیلام یافت شد اند که مربوط به حدود ۳۰ قرن پیش می باشند .

در حفاری هایی که در سال ۱۸۴۲ میلادی در نینوا، آشور در بین النهرین انجام یافتند ، کتابخانه آجری ساراگون ، پادشاه این کشورکه در قرن هشتم پیش از میلاد فرمانروایی می کرد، کشف گردید. این کتابخانه مرکب از هزاران قطعه آجر است که قبل از پخته شدن ، نوشته ها را بر روی آن حک کرده اند . مرحله بعدی کوشش انسان در راه چاپ ، حک کردن کلمات بر روی قطعات چوب وتکثیر آنها با کاغذ است که قرنها پیش در چین معمول گردیده بود. باید دانست که چینی ها لااقل یک قرن پیش از میلاد مسیح (ع) موفق به تهیه کاغذ تقریباً بشکل امروزی آن شده بود. از آن بهترین کاغذ پاپیروس مصری بود. در سال ۱۰۵ قبل از میلاد یک چینی به نام «تسی او آن »۱ برای نخستین بار کاغذ و مرکب ساخت و به امپراطور وقت چین عرصه داشت. در حدود سال ۷۵ میلادی در سمرقند و در حدود سال ۹۰۰ میلادی در بغداد کاغذ کتاب ساخته شد . ولی در اروپا اولین بار اسپانیایی ها و ایتالیایی ها در اوایل قرن دوازدهم میلادی به تهیه کاغذ پرداختند .

باید دانست که اگر چه چینی ها قرنها قبل از اروپایی ها صنعت چاپ را مورد استفاده قرار دادند ، در اروپا نیز کاستر هندی پیش از گوئنبرگ به چاپ کتاب پرداخته بود . تکمیل شیوه چاپ با حروف متحرک تری در اواخر قرن پانزدهم واوایل قرن شانزدهم میلادی درانتشار اندیشه های نو و پیشرفت علوم و فنون تاثیر بسیار گذاشت . از اواخر قرن شانزدهم واوایل قرن هفدهم که صنعت چاپ توسعه واقعی یافت ، مطبوعات نیز رفته رفته خصوصیات امروزی و انتشار کتابها را تحت الشعاع قرار دادند. از این رو زمانی نویسندگان و کسانی که به امر چاپ می پرداختند ، دو طبقه ممتاز مطبوعاتی شدند. برای پاسخ دادن به احتیاج روز افزون مردم به اخبار  ، انتشار مطبوعات از جهت زمانی تابع نظم خاصی شد و بدین طریق کار چاپخانه ها نیز رونق پیدا کرد. تقریباً در یک زمان در شهرهای پراگ (چکو سلواکی ) ، آنور (بلژیک ) ، (استراسبورک ) (فرانسه امروز ) و فرانکفورت (آلمان ) جزوه ها و یادداشتهای طبع شده ای که حاوی گزارش حوادث و وقایع اجتماعی بودند شروع به انتشار کردند . این نشریات که ابتدا نظم معینی نداشتند، بزودی به صورت سالنامه، ماهنامه ، هفته نامه و سرانجام روزنامه در آمدند .   ( معتمد نژاد، کاظم ، وسایل ارتباط جمعی ، دانشگاه علامه طباطبایی).

پیدایش وسایل ارتباطی نوین – سینما ، رادیو و تلویزیون :

تحولات اجتماعی و اقتصادی قرنهای هجدهم و نوزدهم سبب پیشرفت وتکامل مطبوعات گردید. کبیر فرانسه مطبوعات را در مبارزه بر ضد استبداد و کسب آزادی بصورت یک سلاح مهم سیاسی در آورد ، به همین سبب در ر‍ژیم دموکراسی آزادی گرا، به مطبوعات در کنار ارکان سه گانه ، مقننه ، قضائیه و مجریه – عنوان « رکن چهارم دموکراسی » داده شد.رواج  و رونق مطبوعات مسلکی در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم نشانه نقش خاص انها در مبارزات سیاسی این دوره است . قبل از پدیده توده وار شدن جوامع ، روزنامه تنها یکی از طرق ارتباط اجتماعی بود ولی مهمترین طریق ان به شمار نمی رفت. بنابراین در کنار روزنامه ها و کتب باید وسایل نوینی ایجاد می شدند که شرایط ارتباط مستقیم و فوری از راههای دور در سرزمینهای پهناور را تامین کنند .اختراع تلگراف و تلفن و بی سیم و تکمیل تکنیک های عکاسی به تدریج این شرایط را فراهم ساختند و با ظهور رادیو و سینما و تلویزیون وسایل ارتباطی تازه ای در کنار مطبوعات در اختیار انسان گذاشته شدند. دراین مورد باید یاد آوری کرد که قبل از صنعت چاپ هیچ وسیله فنی و مصنوعی برای ایجاد ارتباط بین انسانها وجود نداشت و در حقیقت ارتباط موجود بین افراد چه بطور مستقیم و یا با بیان شفاهی و چه بطور  غیر مستقیم و با نوشته دستی یک نوع ارتباط انسان با انسان  به شمار می رفت. اما از اواسط قرن پانزدهم میلادی به دنبال توسعه  و پیشرفت چاپ ،بشر ماشین را وسیله توسعه ارتباطات و تکثیر پیامها قرار داد. بتدریج با بکار افتادن ماشینهای چاپ ،دستگاه های ارتباط سمعی و بصری نظیر تلگراف و تلفن و بی سیم و سینما و تلویزیون و ماشینهای الکترونیک و دستگاههای خودکار هدایت شونده با توجه به نقش انسان و ماشین انواع ارتباط های دیگر مثل «ارتباط انسان با ماشین » ، « ارتباط ماشین با انسان » و «ارتباط ماشین با ماشین » پدید آمدند ، پس مطبوعات چاپی اولین رسانه است که قبل از رسانه هایی مانند رادیو و تلویزیون و سینما پا به عرصه وجود نهادند . با ظهور رادیو و استفاده از امواج برای انتقال پیامهای گوناگون انسانی وضع انحصاری وسایل ارتباطی چاپی از میان رفت و به عقیده برخی از دانشمندان علوم ارتباطات مثل «مارشال مک لوها » کانادایی بدنبال عصر چاپ یا «عصر گوتنبرگ » عصر ارتباطات الکترونی یا «عصر مارکنی »۱ آغاز شد .

در آخرین سالهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با کوششهای دیگری که برای تکمیل فن عکاسی و فیلمبرداری ، ساختن ضبط صوت  و دستگاه گرامافون و تهیه وسایل نمایش و انتقال عکسها و تصویر های متحرک از راههای دور صورت گرفتند ، وسایل نوینی چون سینما ، رادیو و تلویزیون در اختیار انسان گذاشته شدند این وسایل جدید که اکنون به وسایل ارتباطی سمعی و بصری معروف می باشند ، در زمینه ی ارتباط بین انسان ها نقش ماشین را بالا برده اند و می توان آنها را مظهر ارتباط «ماشین باانسان » تلقی کرد ؛ می دانیم که صد سال پیش هیچ کدام از وسایل ارتباطی نوین مثل رادیو ، سینما و تلویزیون در جهان وجود نداشتند . در این زمان کتب و مجلات دارای تیرا‍ژ بسیار محدودی بودند . روزنامه ها نیز بیشتر جنبه سیاسی و مسلکی را دارا بودند و به سبب عدم پیشرفت تکنیک های مخابراتی هنوز جنبه خبری پیدا نکرده بودند و نمی توانستند به نیازهای مردم برای کسب اطلاعات فوری و فراوان پاسخ مثبت بدهند . مردم دنیا تا حدود نیم قرن پیش از رادیو استفاده نمی کردند و سینما هم که در این دوره ،نخستین سال عمر خود را می گذراند، هنوز رواج فراوان پیدا نکرده بود. بیست و پنج سال پیش تلویزیون نیز فقط به چند کشور بزرگ صنعتی جهان اختصاص داشت . اما درنیم قرن گذشته و مخصوصاً درسالهای پس از جنگ جهانی دوم هم مسایل جدید ارتباطی جهانگیر شده اند و اکنون صد ها میلیون نفر از مردم دنیا از آنها استفاده می کنند . باید در نظر داشت که در نیم قرن اخیر به موازات توسعه رادیو و تلویزیون ، ناچار شده اند ماشینهای چاپ را رنگی و پرسرعت تهیه کنند. برخی از آنها برای انتشار سریع و وسیع ، چاپهای متعدد روزانه یا چاپ محلی و ناحیه ای وحتی بین المللی ترتیب داده اند . نباید فراموش کرد که دگوگونی تکنیکهای ارتباطی  در نیم قرن اخیر با دگرگونیهای سیاسی و اقتصادی جوامع، ارتباط نزدیک دارند . مطبوعات قرن هفدهم و هجدهم همزمان با مبارزات ضد استبدادی و پیشرفت دموکراسی توسعه پیدا کرده اند. از اواسط قرن نوزدهم رواج سرمایه داری در طرز اداره و نقش اجتماعی مطبوعات نیز تاثیر گذاشت .

سپس ایجاد و توسعه وسایل ارتباطی نوین دیگر چون سینما و رادیو و تلویزیون هم تحت الشعاع آن قرار گرفت. و به همین جهت اکنون در کشور های صنعتی غربی و بسیاری از ممالک دیگر جهان ، این وسایل ارتباطی اغلب توسط موسسات برزگ تجاری اداره می شوند . موسسات مطبوعاتی و رادیو و تلویزیونی و سینمایی با تهیه میلیونها نسخه روزنامه ها یا مجله ، انتشار برنامه های فراوان و گوناگون خبری و تبلیغاتی و ساختن فیلم بسیار فراوان این وسایل، یعنی خوانندگان ، شنوندگان و بینندگان نیز مانند خریداران کالاهای صنعتی دیگر ،برای رفع نیازهای خود از آنها استفاده می کنند . اصطلاح وسایل ارتباط توده ای یا جمعی که اکنون در بسیاری از ممالک برای معرفی روزنامه ، رادیو ، تلویزیون و سینما بکار می رود، در عین حال که شاخص نقش اجتماعی این وسایل در ایجاد و توسعه ار تباط بین انسانهای بیشماری است، طرز عرضه تجاری آنها را نشان می دهد .

درمورد نقش رسانه ها بر  تعلیم و تربیت، پژوهشهای مشابه متعددی انجام شده است که تقریباً نتیجه ی همه این پژوهشها این بوده است که تنها داشتن رسانه ها و یا وسایل متنوع آموزشی ،موجب یادگیری نمی شود و آنچه مهم است نحوه بکار گیری این وسایل می باشد. مثلا استفاده از کامپیوتر و فیلم آموزشی اگر مبتنی بر اصول یادگیری باشد در آموزش و پرورش نقش بسزایی راایفا می کند. اما اگر بدون توجه به این اصول از وسایل نامبرده استفاده شود ،هیچ تاثیری نخواهد داشت . یکی از تحقیقات انجام شده در زمینه استفاده از رسانه ها درآموزش و یادگیری مربوط به « کلارک » استاد رشته روانشناسی پرورشی و تکنولو‍ژی آموزشی است که « سیف » در کتاب خود از آن نام برده است . « کلارک» نظر خود را چنین بیان کرده است : اکثر تحقیقات انجام شده به خودی خود تحت هیچ شرایطی هیچگونه تاثیری بر یادگیری ندارند؛ حتی در موارد معدود ی که کاربرد این رسانه ها به افزایش قابل ملاحظه ای در پیشرفت یا توانایی یادگیرندگان انجامیده است مانند مورد تاثیر تلویزیون آموزشی در کشور السالوادور ، علت این تاثیرات  وجود رسانه ها نبوده است ، بلکه عامل اصلی افزایش یادگیری ، اصلاح برنامه های درسی بوده که با آموزش تلویزیونی همراه شده است .شواهد موجود حاکی ازآن است که رسانه ها صرفاً نقش وسایل نقلیه ای را ایفا  می کنند که آموزش و تعلیم وتربیت را به یادگیرنده انتقال می دهند. اما به همان قیاسی که کامیون حاصل تره بار درخاصیت غذایی مواردی که حمل می کند هیچ تغییری ایجاد نمی کند، رسانه های آموزشی  نیز بر پیشرفت دانش آموزان تاثیر چندانی ندارند . مسلماً نوع وسیله انتخابی ، بر هزینه و دامنه آموزش یاد گیرنده اثر می گذارد .

شاید بتوان گفت نظر « کلارک» اندکی با بی انصافی همراه است ؛او رسانه ها را همچون کامیونی می داند که مواد غذایی را جابجا می کند. بنابراین نمی توانند تاثیر قابل توجهی بر خاصیت غذایی مواردی که حمل می کنند داشته باشند .برای انتقال پیام آموزش و پرورش از فرستنده به گیرنده ، خواه نا خواه نیازمند یک کانال ارتباطی هستیم. این کانال ارتباطی بنا به تعبیر « رابرت گاینه» نوعی «نظام ارسال پیام» است که نباید آن را محدود به فیلم یا تلویزیون دانست؛ چنانکه وی به درستی تاکید می کند معلم نیز به نوبه خود نوعی نظام ارسال پیام است. بر این اساس می توان عکس ، نقشه ، رادیو ، کاست صوتی ، فیلم سینمایی ، روزنامه ، مجله و کتاب را نیز به این فهرست افزود . آنچه مهم است اینکه کدام یک ازاین ابزارها برای شرایط و قسمتهای آموزشی مناسبتر است و به کدام دلیل ؟ در پژوهش « کلارک» اهمیت ونقش اصلی بر محتوای مطالب آموزش ذکر شده است. البته محتوا بسیار مهم است. اما پژوهشهای دیگر نیز وجود دارند که نحوه هماهنگی محتوا باصورت ارائه آن تاکید بسیار شده است. شاید در یک صورت بندی متفاوت از مثال مورد استفاده « کلارک» بتوان گفت که محتوای آموزش نقش مهمی را ایفا می کند. اما اینکه این محتوا یا به تعبیر              « کلارک»۱ تره بار با کامیون،  سواری ، قطار ، هواپیما و…. نقل و انتقال داده شود نیز نمی تواند خیلی بی اهمیت باشد. خصلت ذاتی برخی از مطالب علمی به گونه ای است که برای انتقال آنها باید از ابزارهایی استفاده کرد که سرعت عمل زیادی داشته باشند. در غیر این صورت مطالب به زودی کهنه و غیر قابل استفاده می شوند . برخی از مطالب دیگر ممکن است نیاز به کار عملی و تمرین داشته باشد. لذا رسانه های غیر تعاملی و غیر عملیاتی فاقد کارایی لازم خواهند بود. همچنانکه در بخشهای دیگر این پژوهش نیز اشاره شده است، کارکرد آموزش رسانه ها به ویژه در حوزه های آموزشی غیر رسمی عملاً به اثبات رسیده است .در گزارش کمیسیون بین المللی یونسکو در زمینه توسعه آموزشی که در سال ۱۹۷۱ تشکیل شده، آمده است که هر فردامکان داشته باشد در سراسر زندگی خود به آموختن ادامه دهد. مفهوم « آموزش مادام العمر» سنگ بنای جامعه آموزنده است. کمیسیون یونسکو آموزش تمام عمر را بعنوان مفهوم اصلی و زیر بنای سیاستهای آموزشی در سالهای آینده برای کشورهای درحال توسعه و توسعه نیافته پیشنهاد کرد: رسانه های ارتباطی چه برای این کار برنامه ریزی شده باشند و چه نشده باشند، آموزش دهنده اند. زیرا: مردم همواره  از آنها می آموزند و تأثیر می گیرند، رسانه ها فراهم آورنده دانش و شکل دهنده ارزش اند. اگر مستقیماً بکار گرفته شوند، می توانند نگرشها یا مهارتهای  خاصی را توسعه دهند هنگامی که وظایف آموزشی ویژه به عهده نظامهای  ارتباطی نهاده می شوند ،می توانند نگرشها یا مهارتهای خاصی را توسعه دهند .هنگامیکه وظایف ویژه به عهده نظامهای ارتباطی موثر می افتد که نظامهای آموزشی رسمی در آنها بی تأ ثیر بوده اند . رسانه های ارتباطی چه عامداً بکار گرفته شوند و چه به هدف ماهیت ذاتی خویش عمل کنند ، نظامهای آموزشی موازی برای شهروند در حین آموزش مدرسه ای و مخصوصاً در آموزش مادام العمر فراهم می آورند که اغلب با آنها بیشترو آسانتر ارتباط برقرار می کنند تا با آنها رسمی تدریس که اغلب اجزای نظامهای گذشته اند . «جان ای – آر- کی» ۱کتاب : (بوی سیاستهای ارتباطی واقع بینانه ترجمه خسرو جهانداری تهران انتشارات سروش) .

پژوهشهای از دیدگاه فرا تحلیلی مجموعه مربوط به اثر بخشی رسانه ها در آموزش را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد نتایج برخی از این پژوهشها حکایت از ناکارآمدی نقش رسانه ها در تعلیم و تربیت و آموزش دارند و برخی  دیگر استفاده از رسانه ها در آموزش را امری ضروری و حتی اجتناب ناپذیر می دانند. در دسته سوم از پژوهش نیز تفاوت چندانی میان یادگیری از طریق رسانه ها با یادگیری مبتنی بر روشهای سنتی به چشم نمی خورد . کتاب  رسانه ها و نمادها نوشته « دیوید اولسون » یکی از منابعی است که با طرح مسایل نظری و نیز بررسی نتایج پژوهشهای تجربی به علت پیرامون طبیعت و نتایج اجتماعی ارتباط و تکنولوژیهای ارتباطی ، بویژه توانمندیها و محدودیتهای خاص هر رسانه و تأثیرات آنها بر نهاد تعلیم و تربیت است .«اولسون» آن دسته از پژوهشهایی را که نتایج نومید کننده ای دال بر عدم وجود تفاوت معنی دار بین کاربرد رسانه های ارتباطی و روشهای متداول آموزش، بدست آورده اند، به تعریف و نحوه تبیین آنها از کارکرد رسانه های ارتباطی مربوط می داند. وی می گوید: « این گناه دانش فعلی است که نه اطلاعاتی درباره  نحوه ارزیابی آثار روانی این تکنولوژیها داریم و نه می دانیم که این تکنولوژیها را چگونه برای مقاصد آموزشی بکار گیریم . »

و یا ناشناخته ناچیز بودن این تأثیرها را نه تنها تحقیقاتی ، تحقیقات « سیلبرمن»، بلکه حتی پنجاه (۵۰) سال تحقیق درباره جنبش دیداری شنیداری۱ نشان داده است.

اگر چه نتایج حاصل از این  خلاصه تحقیقها با نتیجه تحقیق «سیلبرمن» که بیشتر شامل مقایسه تجربی وسایل مختلف ،نظیر فیلم در مقابل مواد چاپی و در مقابل معلم حضوری و غیره بودن ،فرق می کند ،اما نتیجه ای که اکثریت قریب به اتفاق این تحقیقات به آن رسیده اند ،این است که تفاوت معنی داری بین گروههای مختلف دیده نشده است. ( همان منبع ۷ و ۱۶) بر این اساس تبیین کیفیت آموزش نه در رسانه ها و روشها ، بلکه باید در عوامل چون محتوا، هزینه ها ویژگیها و رجحانهای فردی جستجو کرد.

اما نتایج  پژوهشهایی که با کاربرد رسانه ها در تعلیم و تربیت موافقت می کنند ،حقانیت خود را با اتکا به مقوله گسترده ای به نام « استقرار دموکراسی در تعلیم و تربیت» اثبات می کنند. براساس این داده ها ‌، رسانه های ارتباطی از جمله تلویزیون به دلیل قابلیت پوشش دادن به تقاضاهای متنوع  مخاطبان، این توانایی را دارند تا آموزش را همگانی سازند. بدون شک نفوذ انقلاب ارتباطی به درون نظامهای آموزشی، امروز یک وضعیت بلامنازع را برای این رسانه ها به بار آورده که موفقیت کاربرد رسانه ها در آموزش، بطور مفصل به توضیح ابعاد مختلف آن پرداخته و از آن دفاع کرده اند. شاید این امکان فراهم می شود تا درک جدیدی از  فرآیند و هدفهای آموزشی ایجاد شود. دیدگاههای موافقان و مخالفان استفاده از رسانه های ارتباطی در امر آموزش به یکدیگر نزدیک می شد . همچنان که «اولسون» به درستی تأکید می کند، « شاید کارکرد رسانه های  جدید در وهله اول این نباشد که وسایل مؤثرترین برای انتقال آن، نوع اطلاعاتی در اختیار آدمی بگذارد که طی پانصد سال گذشته فرهنگ کتابی یا استوار بر سواد خواندن و نوشتن فراهم آمده ، بلکه برعکس عبارت باشد از کاربرد رسانه های جدید همچون  وسایل  کشفاد انعکاس تجربه آدمی به شیوه ای مترادف با شیوه هایی که فرهنگ کتابی بکار می رود. رسانه را به این معنی نباید مطلقاً به معنای وسیله ای دانست که برای تنظیم هدفهای پیشاپیش تعیین شده بکار گرفته می شود، بلکه بر عکس باید آن را وسیله ای برای تعبیر دوباره هدفها بر حسب رسانه های بیان و ارتباط  تلقی کرد. (همان منبع ص ۱۸) .

« هاشم فردانش» درکتاب مبانی نظری تکنولوژی آموزشی ، پژوهشهایی را که تحت تأثیر حاکمیت رویکرد اول در تکنولوژی آموزشی انجام شده اند، به سه دسته تقسیم می کند: دسته اول حاکی از برتری رسانه های جدید بر روشهای سنی بود، دسته دوم بیانگر عدم وجود تفاوت معنی دار بین رسانه های جدید و روشهای سنتی و دسته سوم حاکی از برتری روشهای سنتی بر رسانه های جدید بود . حصول چنین نتایج متناقضی در وهله اول محققان را به فکر واداشت تا در نظارت بر عوامل مؤثر در تحقیقات دقت بیشتری کنند ،شاید اغلب محققان ،نتایج متناقض بدست آمده را ناشی از خطاهای آماری و کنترلی در انجام تحقیقات می دانستند و به همین دلیل انجام اینگونه تحقیقات مقایسه ای تا مدتی دیگر ادامه یافت . (مبانی نظری تکنولوژی آموزشی ،هاشم فردانش . انتشارات سمت ۱۳۷۳ ص ۲۱)

«شهناز ذوفن » و « خسرو لطفی پور» در کتاب رسانه های آموزشی برای کلاس درس با موضع گیری مثبت در مورد نقش و کاربرد رسانه های ارتباطی در امر تعلیم و تربیت رسانه های آموزشی می توانند به چهار طریق به یادگیری کمک کنند:

۱- رسانه هایی از قبیل فیلم ، ویدیو، فیلم استریپ ، نوار عمومی یا تصاویر، تجارب غیر مستقیم را به جای تجارب مستقیم در اختیار دانش آموزان قرار دمی دهد.

۲- بصورت ابزار اصلی انتقال اطلاعات، ارتباطی دقیق  را سبب می شوند .

۳- با استفاده از شرایط فیزیکی ، انگیزش ، رنگ ، واقع گرایی و خلاقیت سبب ایجاد علاقه به یادگیری می شوند.

۴- بر روشها و امکانات موجود معلم می افزایند.به این تربیت او می تواند تجارب یادگیری را برای دانش آموزان تنظیم کند تا به راحتی به هدفهای آموزشی مورد نظر دست یابند. آنها نتایج کلی تحقیقات مربوط به فن آوریهای جدید را چنین بیان می کنند:

 ۱- این فناوریها غالباً معلمان را به ارائه تکالیف درسی در سطح فکری بالاتر وا می دارند.

 ۲- معلمان را در جهت مربّی بودن و مربی شدن و نه پخش اطلاعات ،حمایت می کنند.

 ۳- برای معلمان موقعیت امنی بوجود می آورند تا بار دیگر یادگیرنده شوند و نظریات خود را درباره برنامه درسی و روشهای تدریس با دیگران درمیان بگذارند .

۴- دانش آموزان را برای تلاش در جهت انجام دادن تکالیف مشکلتر و همچنین دقت بیشتر در تولید کار خویش تشویق می کنند.

۵- اهمیت دادن به ارزشهای  فرهنگی را بر وظایف مدرسه می افزایند.

در زبان فارسی و متناسب با شرایط بومی  وضعیت آموزش و رسانه ها در جامعه ایرانی هنوز پژوهشهای مربوط به آموزشهای رسانه ای و نقش تکنولوژیهای ارتباطی در تعلیم و تربیت، به صورت منظم و سازمان یافته انجام شده است.  چنین موضوعاتی را به طور پراکنده می توان در برخی رساله های دانشجویی رشته های علوم تربیتی مشاهده کرد. اساساً توجه به کاربرد رسانه ها در آموزش و پرورش بصورت یک معضل ،بیشتر مورد توجه علاقمندان حوزه آموزش بوده است . بعنوان مثال در مراجعه به بخش پایان نامه های رشته ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی  دانشگاه  علامه طباطبایی، حتی یک عنوان رساله وجود ندارد در چنین موضوعی ویژه در موضوع بحث این مقاله ، نقش(رسانه در تعلیم و تربیت) به زبان فارسی وجود ندارد. آنچه از بین نوشته ها و آثار موجود حائز اهمیت هستند، یکی کتاب «مرتضی مجدفر» است، با عنوان بسته آموزشی چیست؟ این کتاب که در ۱۷ بخش تنظیم  شده است، مباحثی چون اهمیت و ضرورت بسته های آموزش ، تاریخچه تولید این بسته ها ، اجزاء بسته ها تولید کنندگان بسته ها و … مورد توجه قرار گرفته است .این کتاب بیش از آنکه خود درگیر مناقشات و جبهه گیریها پیرامون نقش رسانه ها در آموزش شده باشد، عمدتاً با رویکرد علمی– مهارتی، به توضیح ماهیت بسته های آموزشی می پردازد . در کتاب دیگری با عنوان مسئله مباحثی در تکنولوژی آموزشی که بصورت مجموعه مقاله توسط گروهی از اساتید دانشگاه و مسئولین اجرایی آموزش و پرورش بصورت غیر مستقیم ، ادبیات شفاهی به مثابه ابزار مفید آموزش ، اطلاعات در تکنولوژی  آموزشی ، تکنولوژی آموزش و نگرش سیستمی و … مورد بحث قرار می گیرد.

اهمیت این کتاب از جنبه رسانه ها ، تأکید بر این نکته است که به رسانه ها نباید بعنوان وسایل کمک آموزشی نگریست ،بلکه باید این نکته را در نظر داشت که رسانه ها می تواتند بجای معلم به تعلیم و تربیت آحاد مردم بپرازند .  قدیمی بودن مطالب کتاب یکی از ضعفهای آشکار آن است ، اما در مقایسه با سایر کتب حوزه تکنولوژی آموزشی که عموماً با دیدگاهی بسته داده های دهه ۱۹۹۵ اروپا را به ویژه متمرکز بر بیان نقاط قوت و ضعف وسایل سمعی – بصری تکرار کرده اند ،از نقاط قوت بسیار زیادی برخوردار است ؛ از آن جمله اند :تخصصی بودن نسبی مطالب ، توجه به اجزاء مباحث تکنولوژی آموزشی ، رویکرد بومی داشتن در موضوعات مقالات و ….

کتاب قابل ذکر دیگر، مجموعه مقالات اولین سمینار تخصصی آموزش از راه دور است که توسط دانشگاه پیام نور در سال( ۱۳۷۱ ) منتشر شده است. آموزش از راه دور به دلیل اینکه خواه یا نا خواه متکی به رسانه هاست ،حائز اهمیت زیادی است .در ایران به دلیل اینکه دانشگاه پیام نور فعلاً انحصاری از نظام آموزش مکاتبه ای استفاده می کند ،در نتیجه مباحث نظری و پژوهشهای مورد توجه این نظام نیز متمرکز بر رسانه های مکتوب است و به رسانه هایی چون فیلم توجه چندانی نمی شود. در یکی از مقالات این کتاب با عنوان « نقش رسانه ها در نظام آموزش از راه دور و نظام آموزش سنّتی تألیف «علیرضا  عطایی» و «محمد علی محمدی»، پس از معرفی خصوصیات و ویژگیهای دو نظام فوق ،به بحث پیرامون نقش رسانه ها در آموزش عالی کشور پرداخته  و معتقدات استاد مهمترین رسانه مؤسسات آموزش عالی سنّتی است ؛ تنها در اولویت ها و مراتب بعدی که از آزمایشگاه ، کارگاه ، کتابخانه و احیاناً رسانه های دیداری – شنیداری در اینگونه مؤسسات استفاده می شود، مؤلفان می گویند: « تجربه نشان داده است که از میان رسانه های موجود در کشور، کتاب خود آموز ، کلاسهای رفع اشکال و تلویزیون بیش از سایر رسانه ها برای این دانشگاه مناسب اند .اما اهمیت کتاب خود آموز به مراتب بیش از دو رسانه دیگر است .زیرا با ارائه متون درسی خود آموز ایده آل می توانست از دانشجو انتظار داشته باشد که مسئولیت فراگیری را شخصاً قبول کند.

برنامه های آموزشی تلویزیونی هم برای رشته های علوم پایه بسیار مفید است. البته درصورتی که این برنامه ها بر خوردار از ویژگیهای یک برنامه آموزش تلویزیونی، به مفهوم واقعی باشند و همزمان با پیشرفت دروس از شبکه پخش شوند. به نظر می رسد که آقایان عطایی و محمدی بیش از آنکه به چالشها و نیازهای آموزش کشو ر توجه داشته باشند ،صرفاً درصدد توجه تحلیل گرایانه از نقش و عملکرد دانشگاه پیام نور بوده اند. البته حکم صادر کردن در مورد این که رسانه ای مکتوب در حوزه آموزش عالی ،مناسبتر از رسانه های غیر مکتوب است؛ نیازمند بررسی جداگانه ای است ، نیازمند استنادات تجربی دقیق است .

کتاب دیگر، مجموعه مقالات سمینار اندیشه های نو در تکنولوژی آموزشی می باشد که توسط نشر دانا در سال ۱۳۷۴ منتشر شده است. موضوعات آن در زمینه جنبه های نرم افزاری و فرآیندی تکنولوژی  آموزش می باشد . «سید منشور مرعشی» در مقاله ای با عنوان الگویی مناسب برای استفاده از رسانه در آموزش و پرورش ،پس از تعریف رسانه آموزشی ، برای بهره گیری از رسانه ها در امر تعلیم و تربیت ،به ارائه یک مدل می پردازد که مراحل آن عبارتند از :

-مرحله اول : شناسایی یادگیرندگان تجزیه و تحلیل . مرحله دوم بیان اهداف آموزشی . مرحله سوم انتخاب رسانه و مواد آموزشی مرحله چهارم: استفاده مؤثر از رسانه ها در آموزش          ( آمادگی  فراگیر- آماده کردن محیط کلاس – آمادگی معلم ) .مرحله پنجم اجرا توسط یادگیرنده مرحله  ششم ارزشیابی که شامل : ارزشیابی از پیشر فت تحصیلی یادگیرنده – ارزشیابی از رسانه ها و ارزشیابی از فرآیند آموزش داشته است اما در ارائه الگوی خوبی  به نظر می رسد که با درکی سخت افزاری به سراغ رسانه ها رفته است ، دست اندر کاران نظام معلم محور را با استفاده از رسانه ها در بخش از فرآیند آموزش ترغیب می نماید. ضمن آنکه مدل ارائه شده الگوی خلاصه شده از نظام طراحی آموزش است که اولین بار توسط « رابرت گانیه۱» در کتاب طراحی آموزش ارائه شده است.

 تاریخچه روزنامه

120,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مطهری
  • تحقیق آموزش و پرورش بعد از انقلاب اسلامی
  • مقاله آموزش و پرورش در عصر خوانین یزد
  • مقاله رسانه ها
  • مقاله آموزش و پرورش و مشارکت
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.