1 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۱۴۰
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
مقاله حاضر به بررسی مراحل رشد زبان در یک کودک طبیعی انگلیسی زبان از جمله عوامل تعیین کننده مراحل یادگیری، تحول شکل جمله، تحول واجشناختی، تحول معناشناختی و کاربرد زبان در افراد مدرسهرو و بزرگسال و تحول کاربرد شناختی را توضیح می دهد.
یادگیری قانون صرفی نشانه یادگیری قوانین واجی و معنایی نیز میباشد. کودکان قوانین صرفی را در سنین پایین یاد میگیرند؛ ابتدا قوانین مربوط به واژههای خاص و در ادامه قوانین توالی و ترتیب صدا. یادگیری اولیه بطور موردی و در سطوح بالاتر تکمیلی و پیچیدهتر میباشد. کودک از طریق تعمیم واژگانی یاد میگیرد که یک مفهوم ممکن است بیش از یک شکل داشته باشد. این شکلها را میتوان تجزیه کرد تا از نظر صرفی متمایز شوند، مثل big و bigger که در واقع جایگزینهای مفهوم واحدی هستند.
تحول معناشناسی کودک پیش دبستانی سریع و خیلی پیچیده است. به دلیل پیوستگی هم ساختار و هم تحول معنایی، توصیف الگوهای تحول مشکل می باشد. در کل، کودک پیش دبستانی تلاش می کند که نظم معنایی را کشف کرده و بکار گیرد. او ساختار غالب جمله “فاعل-فعل-مفعول” را بکار می برد و برای توالی به مراحل نام بردن وابسته است. ساختارهای تازه کسب شده، مثل عبارتها و بندهای منفی درونه گیری شده، ابتدا صرفاً به انتهای جمله متصل می شوند و بعداً با آن هماهنگ می شوند.
کودک پیش دبستانی از مجموعهای از قوانین یا فرآیندهای واجشناختی پیروی میکنند که او را برای کنش گفتاری منسجم آماده میکنند. به تدریج، با کسب مهارتهای تولیدی بهتر، این قوانین نیز بتدریج تغییر میکنند و توسعه مییابند. به دلیل اینکه درک کودک در سطح درک بزرگسال نیست، تولید اولیه نیز متفاوت است.
کودک برای تولید صحیح، به نمونه بزرگسال توجه میکند و برای مقایسه هر دو تولید را کنترل میکند.
در طول سالهای پیشدبستانی، کودک بخش زیادی از لیست آواییاش را فرا میگیرد اما حتی تا هفت سالگی نیز همه صداهای گفتاری انگلیسی را به خوبی یاد نمیگیرد. علاوه بر این، قوانین واجشناختی زیادی در ارتباط با یادگیری صرفی وجود دارد که کودک تا سن مدرسه آنها را به خوبی فرا نمیگیرد.
حتی در سه سالگی، تفاوتهای گستردهای در سرعت تحول فرآیندهای واجشناختی و نظام واجشناختی وجود دارد. فرآیندهای همگونی و حذف همخوان و هجا خیلی رایجاند. کاهش خوشهای، حداقل تا حدودی، در صداهایی که درگیرند مشخص است.
سنین مدرسه و بزرگسالی دوره بسیار خلاقی برای تحول زبان هستند. تاکید مرحله معنا شناختی، از شکل زبان به محتوا و کاربرد زبان تغییر میکند. گوینده بزرگسال، همه فن حریف است و قادر است منظورهای مختلف را بیان کند.
هنگامیکه کودک در مورد شکل و محتوای جنبههای زبان مهارت بیشتری کسب میکند، قادر به تمرکز بیشتر روی کاربرد زبان در داستانها و رد و بدل کردن گفتگو است. هنگامیکه کودک بزرگ میشود، کمتر و کمتر به نظام دارای ظرفیت محدود خود برای طرحریزی و رمزبندی پیام احتیاج دارد. بنابراین ظرفیت بیشتری برای انتخاب پیام در مورد موقعیتها و شنوندههای خاص، وجود دارد. کودک به تدریج قادر به توزیع این منابع محدود است و بنابراین میتواند کارآیی نظام را افزایش دهد. نمونه گفتار و زبان کودک هفت ساله (قطعه شماره یازدهم لوح فشردهای که همراه این متن است) را با نمونه گفتار و زبان کودک دوازده ساله (قطعه شماره دوازدهم) مقایسه کنید.
واژه های کلیدی: مراحل رشد زبان ، کودک انگلیسی زبان ، تحول شکل جمله، تحول واجشناختی، تحول معناشناختی ، تحول کاربرد شناختی
مقدمه ۱
عوامل تعیین کننده مراحل یادگیری ۲
تکواژهای اولیه دیگر ۵
افعال معین ۵
پسوندهای صفت و اسم ۶
یادگیری قانون صرفی و جنبههای دیگر زبان ۷
تحول شکل جمله ۱۰
عناصر جمله ۱۱
تحول عبارت اسمی ۱۱
تحول عبارت فعلی ۱۳
زمان و ارجاع ۱۹
انواع جمله ۲۳
شکل جمله خبری ۲۴
شکل جمله پرسشی ۲۹
شکل جمله امری ۳۵
شکل جمله منفی ۳۶
درونهگیری و ربط ۴۱
درونهگیری عبارتی ۴۳
درونهگیری مصدری ۴۴
درونه گیری اسم فعل ۴۵
درونهگیری بند وابسته ۴۶
ربط بندی ۵۱
خلاصه ۵۷
تحول واجشناختی ۵۸
فرایندهای واجشناختی ۶۰
فرایندهای ساختار هجایی ۶۰
فرایند همگونی ۶۳
فرایندهای جانشینی ۶۴
فرایندهای چندگانه ۶۶
درک و تولید ۶۷
خلاصه ۶۸
نتیجهگیری ۶۹
مباحثه ۷۰
خودآزمایی ۷۱
تحول معناشناختی و کاربرد زبان در افراد مدرسهرو و بزرگسال ۷۳
اهداف فصل ۷۴
تحول کاربرد شناختی ۷۹
داستانها ۸۰
تحول داستانها ۸۳
تحول دستور زبان قصه ۸۹
تفاوتهای داستان ۹۶
تواناییهای محاورهای ۱۰۰
کاربردهای زبان ۱۰۱
شروع و حفظ موضوع ۱۰۵
رابطها و جداکنندهها ۱۰۶
درخواستهای غیر مستقیم ۱۰۷
اصلاح گفتگو ۱۱۰
اصطلاحات اشارهای ۱۱۱
تفاوتهای جنسیتی ۱۱۲
کاربرد واژهها ۱۱۳
سبک گفتگو ۱۱۴
تحول ۱۱۸
نتیجه ۱۲۰
خلاصه ۱۲۲
مطلب حاضر ترجمه بخشی از کتاب «تحول زبان»[۱] (قسمتهایی از فصلهای ۱۰ و ۱۱) نوشته رابرت ای.اونز[۲] میباشد. در این کتاب نویسنده به بررسی مراحل رشد زبان در یک کودک طبیعی انگلیسی زبان میپردازد. مطالعه این کتاب برای علاقهمندان به رشد طبیعی گفتار و زبان مفید میباشد، همچنین میتواند الگوی خوبی جهت اینچنین پژوهشهایی در زبان فارسی باشد.
ارتباط شناختی بین پیچیدگیهای معنایی و نحوی این تکواژهاست که کلید مراحل تحول است، نه بسامد کاربرد آنها در گفتار بزرگسال. پیچیدگیهای نحوی و معنایی زمانی آشکار میشوند که به مراحل یادگیری در زبانهای دیگر توجه کنیم. برای مثال، مفهوم واقعی «جمع» (یک و بیشتر از یک) واقعاً ساده است و کودک آن را به سرعت فرا میگیرد؛ با این وجود، نشانهگذاری جمع در عربی مصری بسیار پیچیده میباشد و استثناهای زیادی در آن وجود دارد. در مقایسه با پیشدبستانیهای انگلیسی زبان، اکثر نوجوانان مصری همچنان در رابطه با «جمع» مشکل دارند.
تفاوت جنسیت نیز میتواند مشکلساز باشد. در زبان انگلیسی، مانند زبان فرانسوی، تنها دو جنسیت، مرد و زن، وجود دارد؛ با این وجود، اکثر واژههای انگلیسی برای جنسیت نشانهگذاری نشدهاند. فولانی[۱]، که یک زبان نیجری- کنگویی است، حدوداً شامل دوازده جنسیت میباشد. به علت پیچیدگی معنایی و نحوی این شکلها، کودکان فولانی زبان، نسبت به کودکان انگلیسی زبان، نشانههای جنسیت را در مدت زمان طولانیتری فرا میگیرند.
تحول صرفی اولیه فعل امکان دارد به جنبههای معنایی زیر ساختی فعل مربوط باشد (بلوم[۲]، لیفتر[۳] و هیفتز[۴]، ۱۹۸۰). کودک به تدریج مراحل نخستین افعال عمومی و غیر اختصاصی نظیر make,go,do را فرا میگیرد. با گسترش فراگیری این نوع افعال، نشانههای صرفی به سرعت ظاهر میشوند؛ در نتیجه یادگیری صرفی اولیه، ممکن است به صورت واژه به واژه باشد. در مقابل، احتمال دارد که افعال اختصاصیتر نشانهگذاری نشده باشند.
به نظر میرسد مفهوم واقعی «زمان فعل» عامل مهمی برای نشانهگذاری باشد. برای مثال، زمان «حال استمراری» مربوط به افعالی میباشد که نشانگر واقعهای مستمر هستند، مانند رانندگی کردن در جمله «من دارم رانندگی میکنم»؛ اما در مورد افعالی که نشانگر واقعهای منفصل میباشند، به کار نمیرود، مانند شکستن یا افتادن در جمله «فنجان از دست من افتاد» و در مقابل «زمان گذشته» در مورد افعال اخیر بکار میرود. کاربرد صرفی اولیه محدود است.
یادگیری صرفی مستلزم تفکیک درست واژهها به تکواژها و طبقهبندی معنایی صحیح آنها میباشد. در صورت تفکیک کمتر از حد، واژه یا عبارت به تعداد مناسبی از تکواژها تجزیه نخواهد شد. نتیجه، ابداع جملاتی مانند “He throw-uped at the party” یا “I Linke jump-roping” خواهد بود. مثال خوب دیگر، روش یادگیری الفبا میباشد: “…J,k,Elemeno, p,Q,…” در تفکیک بیش از حد، کودک تکواژهای بسیار زیادی را به کار میبرد، مانند “Daddy, you’re interring-upt me!”.
پسرم، تد، به افراد بزرگسال dolts میگفت. او واژه adult را بیش از حد به حرف تعریف “a” و واژهی dolt تفکیک میکرد. به عقیده تعدادی از دوستانم، شاید پسرم تیزبینتر از ما که به او امتیاز حیات دادیم، باشد!
در همه زبانها، کودکان تکواژها را به شیوه مشابهی یاد نمیگیرد. در زبانهای چند تکواژی مانند موهاوک[۵]، زبان بومی کبک جنوبی و نیویورک شمالی، در ابتدا کودکان واژههایی را که شامل تکواژهای زیادی هستند، به جای تکواژ به هجا تقسیم میکنند (میتوم[۶]، ۱۹۸۰). این کودکان احتمال دارد به هجاهای تکیه دار بیشتر از تکواژها توجه کرده و آنها را بیان کنند. به هر حال در انگلیسی تحول صرفی مهمتر است.
قوانین صرفی به نوع و طبقهی واژهها مربوط میباشند. از این رو، -ing فقط با افعال کنشی بکار میرود. در صورت طبقهبندی اشتباه، امکان بروز خطا وجود دارد. احتمال دارد کودک پیشوندها و پسوندهای صرفی نامناسبی را به کار ببرد، مانند نمونهی ذیل:
کاربرد اسم به عنوان فعل I’m jelling my bread
در حالیکه به طور معمول میگوییم “buttering my bread”
کاربرد ضمیر به عنوان اسم I got manys
کاربرد صفت به عنوان قید He runs fastly
اغلب این اشتباهات نشان دهنده محدودیت خزانه واژههای توصیفی کودک میباشند. یکی از موارد جالب به پسرم، جیسون، مربوط میشود که بعد از یک خواب نامنظم گفت “I hate nightmaring“.
طبقهبندی کمتر از حد، در صورت به کار بردن قانون طبقهای برای زیر طبقات رخ میدهد، مثل -ed، نشانه گذشته با قاعده، روی افعال بی قاعده. مثالهای دیگری در ذیل آمدهاند:
(کاربرد نادرست s، نشانه جمع، روی یک اسم جنس) I saw too many polices.
(کاربرد نادرست -ing، نشانه حال استمراری، روی فعل حالت) I am hating her.
سرانجام، در طبقهبندی بیش از حد، کودک یک تکواژ محدود را برای واژههای دیگر به کار میبرد، مانند unsad و unbig. اکثر گفتههای خندهدار کودکان ناشی از اشتباه در تفکیک یا طبقهبندی هستند.
تکواژهای اولیه دیگر
تکواژهای دیگر در چارچوب مراحل براون[۷] ظاهر و فرا گرفته میشوند، اما براون جزئیات را مطالعه نکرده است؛ در نتیجه آگاهی ما از اکتساب آن مراحل اندک است.
افعال معین، یا کمکی، در انگلیسی را میتوان به صورت اصلی، مثل have,be و do، یا به صورت ثانویه (وجهی، ساختی)[۸] مثل may,can,shall, will و must دسته بندی نمود. به طور کلی، افعال کمکی صرفاً برای سئوالی کردن جمله با فاعل جابجا می شود یا شکلهای منفی را ایجاد میکنند. نمونههایی از شکلهای کمکی در ذیل آمدهاند:
(شکل جابجا شده Are you running in the race?
گفته “you are running …” )
(شکل جابجا شده گفته What have you done?
“you have done …?”)
(شکل منفی) I can’t help you.
(شکل منفی) I may not be able to go.
فعل ربطی (to be) از این قانون مستثناست، چون هم میتواند جابجا شود و هم صورت منفی بسازد، مانند “Is she sick?” یا “This isn’t funny”.
علاوه بر این، افعال کمکی برای تاکید و اجتناب از تکرار در پاسخهای کوتاه که در آنها اطلاعات اضافی حذف میشوند، کاربرد دارند. برای مثال، وقتی سئوال میشود که “Who can go with me?” پاسخ دهنده با پاسخ کوتاه “I can” از تکرار اجتناب میکند. به منظور تایید یک گفته نیز گوینده ممکن است بگوید “I do like to dance”.
تنوع زیادی در فراگیری افعال کمکی وجود دارد. جدول ۵/۱۰ سنینی را نشان میدهد که در آنها ۵۰ درصد کودکان شروع به کاربرد افعال کمکی انتخابی می کنند. اکثر کودکان افعال کمکی have, do و will را تا سن چهل و دو ماهگی بکار میبرند.
کودک در سنین پیش از دبستان، تعدادی پسوند صفت و اسم یاد میگیرد که شامل پسوند -er، نشانه صفت تفضیلی و -est، نشانه صفت عالی، میباشند. کودک با اضافه کردن آنها به صفتهای توصیفی، میتواند شکلهایی مانند smaller یا biggest را بیان کند. کودک صفت عالی را حدود سه و نیم سالگی و صفت تفضیلی را کمی بعد، در سن ۵ سالگی، درک میکند و مدت کمی پس از آن به تولید صحیح دست مییابد. شکلهای خاص مانند better یا best که استثنا هستند، معمولاً به زمان بیشتری نیاز دارند.
کودک در ۵ سالگی، پسوند اسم مشتق، -er، را درک میکند و پس از زمان کوتاهی نیز در تولید آن تبحر مییابد. این پسوند برای ساختن اسم شخصی که عملی را انجام میدهد، به فصل اضافه میشود. برای مثال، اسم مشتق teacher, teach و اسم مشتق hitter, hit میباشد و غیره. شاید دلیل ظهور دیرهنگام این نشانه، ماهیت مبهم آن باشد. -er برای صفت تفضیلی (bigger) و برای اسم مشتق (teacher) بکار میرود. علاوه بر این، چندین پسوند اسم مشتق دیگر نیز، مثل -man، -person و -ist نیز وجود دارند. کودکان دو ساله همیشه به پسوند -man متکی هستند و غالباً روی آن تاکید میکنند، مانند fisherman، که شامل دو پسوند -er و -man میباشد. مثالهای جالبتر دیگر storeman, busman و dancerman میباشند.
جدول ۵/۱۰ ۵۰ درصد کودکان، فعل کمکی را به کار میبرند
سن (بر حسب ماه) | فعل کمکی |
۲۷ | Do
-en+ فعل+Have |
۳۰ | Can
-ing+فعل+Be Will |
۳۳ |
Be going to |
۳۶ | Have got to |
۳۹ | shall |
۴۲ | Colud |
منبع: بحث «یادگیری و کاربرد فعل کمکی در انگلیسی»، به نقل از جی، ولز[۹] در کتاب «تحول زبان»، وی.لی[۱۰]، نیویورک، ویلی[۱۱]، ۱۹۷۹، ص ۲۵۸
یادگیری قانون صرفی نشانه یادگیری قوانین واجی و معنایی نیز میباشد. کودکان قوانین صرفی را در سنین پایین یاد میگیرند؛ ابتدا قوانین مربوط به واژههای خاص و در ادامه قوانین توالی و ترتیب صدا. یادگیری اولیه بطور موردی و در سطوح بالاتر تکمیلی و پیچیدهتر میباشد. کودک از طریق تعمیم واژگانی یاد میگیرد که یک مفهوم ممکن است بیش از یک شکل داشته باشد. این شکلها را میتوان تجزیه کرد تا از نظر صرفی متمایز شوند، مثل big و bigger که در واقع جایگزینهای مفهوم واحدی هستند.
بعداً، قوانین صرفی واجی باید به صورت کلی توضیح داده شوند. برای مثال، قبل از علامت جمع، /f/ به /v/ تبدیل میشود، مانند knife/knives و wolf/wolves ولی این قانون برای همه واژههایی که به /f/ ختم میشوند، صدق نمیکند مثل cough یا laugh. کودک قانون را تشخیص میدهد، اما باید استثناها را جدا کند. کودک هنوز واژهای مثل (/n aI fs/) knifes را در طول این دوره بکار میبرد.
احتمال دارد در بالاترین سطوح، قوانین توالی و ترتیب صدا با چند شکل صرفی که بر توالیهای صدا تاثیر گذاشتهاند، متعارض باشند. قانون «واکدار یا بیواک بودن» [dogs(z), cats(s)] که قبلاً در مورد آن بحث کردیم، دربارهی جمع، صیغه ملکی و علایم سوم شخص نیز صادق است.
در حقیقت، تنوع واجی ممکن است روی کاربرد صرفی تاثیر داشته باشد. امکان دارد کودک تکواژ رایجی که تحت تاثیر این تنوع است را تشخیص ندهد. برای مثال، احتمالاً کودک قادر به درک این مطلب نباشد که صدای انتهایی dogs, cats و bridges حاکی از تغییر صرفی مشابهی (جمع ساختن) هستند. اگر تنوع واجی و معنایی خیلی کم باشند، درک تکواژ آسانتر خواهد شد، مانند Teach-Teacher به جای good-better-best .
علاوه بر عوامل واجی، مفهوم واقعی معنایی نیز ممکن است تحول صرفی را تحت تاثیر قرار دهد. برای مثال، تفاوتهای شناختی و معنایی شاید روی مراحل یادگیری افعال کمکی تاثیر بگذارند. ابتدا کودک افعال کمکی مربوط به «حوادث واقعی»
(do,have, will) را یاد میگیرد؛ سپس افعال کمکی مربوط به انجام دهنده احتمالی (can, have got to, have to, must, should, had better)؛ سپس افعال مربوط به احتمال وقوع حوادث (might, may). تحول صرفی اولیه روی روابط عینیتر، مثل جمع و مالکیت متمرکز است. تسلط بر روابط انتزاعی، مانند نشانههای شخص و عدد فعل، احتیاج به زمان بیشتری دارد. سیر پیشرفت از عینی به انتزاعی همچنین نشاندهنده رشد پردازش شناختی کودک میباشد.
حدود سی ماهگی که کودک وارد مرحله سوم میشود، دو شکل اساسی جملات انگلیسی یعنی «فاعل- فعل- مفعول» (Ramona eats vegetable) و «فاعل- فعل ربطی- مسند» (Byung is big) را به خوبی یاد گرفته است (ولز[۱]، ۱۹۸۵). کودکانی که در حال یادگیری زبانهای دیگر، مثل پرتغالی، هستند نیز عناصر اسم و فعل را زود یاد میگیرند. (والیان[۲] و ایزنبرگ[۳]، ۱۹۹۶).
اساسیترین قانون چامسکی در مورد ساختار عبارت، بیان میکند که جمله شامل عبارت اسمی و عبارت فعلی میباشد. عناصر نحوی لازم برای جملات ساده، اسم (فاعل) و فعل (گزاره) میباشند و کودک این دو عنصر را تا اواخر مرحله دوم و اوایل مرحله سوم یاد میگیرد. بعد یا در حال فراگیری این عناصر، کودک به تدریج الگوی اولیه را اصلاح میکند. بنابراین، تحول در دو سطح صورت میگیرد:عناصر جمله و جمله. سرانجام تحول درونی عبارات اسمی و فعلی و انواع جملات خبری، سئوالی و امری و شکل منفی مربوط به هر یک حاصل میشود. نمونهای از گفتار و زبان کودک چهارساله روی قطعه نهم لوح فشردهای که همراه این متن میباشد، موجود است. رونوشتی از گفتار کودک ۴۸ ماهه در جدول ۳/۱۴ این متن آمده است. به شکل جمله در این رونوشت توجه کنید، اگر چه محتوا بسیار کودکانه است، اما ساختار جمله کاملتر به نظر میرسد. برای مقایسه، به گفتار یک کودک سی و دو ماهه در جدول ۲/۱۴ و نمونه گفتاری کودک پنج ساله روی قطعه دهم لوح فشرده همراه، توجه کنید.
قبل از بررسی شکلهای مختلف جمله، باید تحول درونی آن را مورد توجه قرار دهیم. عبارات اسمی و فعلی از مهمترین موارد این بخش میباشد.
تحول عبارت اسمی
اسامی مفرد، بزرگترین گروه نحوی هستند که در اولین پنجاه واژه کودک ظاهر میشوند. اگرچه در مرحله اول اسامی با واژههای دیگر ترکیب میشوند، اما صرفاً زمانیکه به تنهایی بکار میروند، گسترش مییابند.
ابتدا این گسترش شامل اضافه کردن حرف نکره (a) یا حرف اشاره that به اسم میباشد. کودک عادی در بیست و یک ماهگی این ترکیبها را میسازد (ولز[۴]،۱۹۸۵). بنابراین، کودک احتمالاً عباراتی مثل “A kitty” یا “that candy” را به کار میبرد. گسترش بعدی عبارت اسمی شامل اضافه کردن اسامی ملکی (Daddy’s shoe)، کمیتها (some cookie) و ویژگیهای فیزیکی (Big doggie) به اسم میباشد. بکار بردن چند توصیف کننده در مرحله اول نادر است، کودک احتمالاً هنوز عبارت “My big doggie” را به کار نمیبرد. فهرست توصیف کنندههای اولیه معمولاً کوتاه است و به طور تدریجی افزایش مییابد.
در مرحله دوم، آن دسته از اسامی که به تنهایی و در موقعیت مفعول بکار میروند، توصیف میشوند. برای مثال، کودک ممکن است بگوید “Daddy throw bigball” (مفعولی) اما به ندرت میگوید “Big doggie go, ruff” (فاعلی). علاوه بر این، کودک تعداد محدودی از ضمایر را در موقعیت اسم بکار میبرد که شامل it, I و that میباشند.
[۱] – Wells
[۲] – Valian
[۳] – Eisenberg
[۴] – Wells
[۱] – Fulani
[۲] – Bloom
[۳] – Lifter
[۴] – Hafitz
[۵] – Mohawk
[۶] – Mithum
[۷] – Brown
[۸] – Modal
[۹] – G. Wells
[۱۰] – Wiley
[۱۱] – V.Lee
[۱] – Language Development
[۲] – Robert E.Owens
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .