2,405 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۱۸۷
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
مقاله حاضر در ۹ فصل که آشنایی با الکترومایوگرافی، انواع سیگنالهای الکترومایوگرافی و روشهای طراحی، مفاهیم اساسی در بدست آوردن سیگنال EMG، بکارگیری مناسبت نیرویgrip مبنی بر سیگنال EMG، طبقهبندی سیگنال EMG برای شناسایی سیگنال دست، ارتباط بین نیروی ماهیچهای ایزومتریک و سیگنال EMG به عنوان هندسه بازو، طبقهبندی سیگنال EMG برای کنترل دست مصنوعی، یک استخوانبندی کنترل شده توسط EMG برای نوسازی دست و یک مدار آنالوگ جدید بر ای کنترل دست مصنوعی را بررسی می کنیم.
الکترومایوگرافی (EMG) مطالعه عملکرد عضله از طریق تحلیل سیگنالهای الکتریکی تولید شده در حین انقباضات عضلانی است که اندازهگیری آن همراه با تحریک عضله است که میتواند شامل عضلات ارادی و غیرارادی شود . در الکترومایوگرافی آنچه از اهمیت ویژهای برخوردار است نوع طراحی الکترود است که برای اندازهگیری و ثبت سیگنال الکترومایوگرافی مکان قرار دادن الکترود بسیار مهم میباشد . الکترومایوگرافی موضوع تحقیقی بسیار گستردهای میباشد و پرداختن به هر قسمت آن خود به زمان بسیار زیادی احتیاج دارد در اینجا به بررسی این سیگنال در حرکت دست میپردازیم . از زمانیکه electroencephalogram را در سال ۱۹۲۴ اندازه گیری کرد ، تحقیقات بر روی سیگنال های بدن زنده ، منجر به توسعه electromyorganm و electrooculogram شد . اینها نشان دهنده وضعیت بدن انسان جهت تشخیص پزشکی و تحقیقات منابع سیگنال برای قطعات واسط است . از جمله سیگنال های EMG ، ظهور الکتریکی فعالیت های عصبی ماهیچه های منقبض هستند که می توانند در سطح پوست نزدیک ماهیچه ها با یک سطح الکترود ، به طور مناسبی اندازه گیری شوند .
سیگنال های EMG یک ساختمان عضلانی سالم بدن جهت شناسائی فرمان های حرکت برای کنترل قدرت مصنوعی خارجی ، استفاده شده اند . گر چه با پیچیدگی های سیگنال EMG ، داشتن ساختاری دقیق و یا مدل محاسباتی را که سیگنال های اندازه گیری شده فرمان حرکت را اندازه گیری می کند ، مشکل است . بعضی عملیات دیگر بر روی کنترل بازوی مصنوعی ، کنترل بازتابی توسط Lyman الگو توسط Swidis است . Gottlieb و Brown و Karst حرکت بدن را توسط زمان سیگنال EMG ، دامنه و فرکانس ، با موفقیت پیاده سازی کردند . افراد دیگری بر روی پیکر بندی و پیگیری دست توسط قدرت ماهیچه با سیگنال EMG ، کار کردند . اخیراً تلاش های زیادی جهت استفاده هوش مصنوعی برای شناسائی الگوی EMG انجام شده است . بیش ترین این دستاوردها به پیش پردازی جهت توسعه زمان سیگنال های EMG ، دامنه و اجزای فرکانس قبل از محاسبه قدرت عضلانی احتیاج دارند . که هر ۲ مورد زمان محاسبه و زمان تأخیر را افزایش می دهد .
بیشترین استفاده EMG برای نوسازی دست است نوسازی دست اصولاً با استخوان بندی کنترل شده انجام میشود . فعالیت الکتریکی ماهیچهها به ما این اجازه را میدهد که بدانیم آیا بیمار در سعی در تکان دادن انگشتها میکند یا نه .
هدف از ارائه استخوان بندی خارجی برای این است که بیمار احساس استقلال بیشتری داشته باشد برای کنترل دستهای مصنوعی مدار آنالوگی طراحی شده است که برای کمک به افراد مقطوع العضو مناسب است که ما در این جا همه این مباحث گفته شده را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهیم .
واژه های کلیدی: الکترومایوگرافی، الکترومایوگرافی سطحی ، الکترومایو گرافی سوزنی ، آناتومی عضله، طراحی الکترود، حرکات دست، نیروی ماهیچه ای ایزومتریک
چکیده
مقدمه ۱
فصل اول : آشنایی با الکترومایوگرافی
۱-۱ مقدمه ۳
۲-۱ الکترومایوگرافی چیست ؟ ۳
۳-۱ منشأ سیگنال EMG کجاست ؟ ۷
۱-۳-۱ واحد حرکتی ۷
۴-۱ آناتومی عضله ۸
۱-۴-۱ رشته عضلانی واحد ۸
۲-۴-۱ ساختار سلول ماهیچه ۸
۵-۱ انقباض عضلانی ۹
۶-۱ تحریکپذیری غشاء عضله ۱۱
۷-۱ تولید سیگنال EMG ۱۲
۱-۷-۱ پتانسیل عمل ۱۲
۸-۱ ترکیب سیگنال EMG ۱۴
۱-۸-۱ انطباق واحدهای حرکتی ۱۴
۹-۱ فعال سازی عضله ۱۵
۱۰-۱ طبیعت سیگنال MMG ۱۶
۱۱-۱ فاکتورهای موثر بر سیگنال EMG ۱۸
فصل دوم :انواع سیگنالهای الکترومایوگرافی و روشهای طراحی
۱-۲ انواع EMG ۲۱
۲-۲ الکترومایوگرافی سطحی : ردیابی و ثبت ۲۲
۱-۲-۲ ارتباطات کلی ۲۲
۲-۲-۲ مشخصههای سیگنال EMG ۲۳
۳-۲ مشخصههای نویز الکتریکی ۲۴
۱-۳-۲ نویزمحدود شده ۲۴
۲-۳-۲ آرتی فکتهای حرکتی ۲۴
۳-۲-۲ ناپایداری ذاتی سیگنال ۲۵
۳-۲ بیشینه سیگنال EMG ۲۵
۴-۲ طراحی الکترود و آمپلی فایر ۲۶
۵-۲ تقویت تفاضلی ۲۶
۶-۲ امپدانس داخلی ۲۸
۷-۲ طراحی الکترودفعال ۲۹
۸-۲ فیلترینگ ۲۹
۹-۲ استقرار الکترود ۳۰
۱۰-۲ روش مرجح مصرف ۳۰
۱۱-۲ هندسه الکترود ۳۰
۱-۱۱-۲ نسبت سیگنال به نویز ۳۱
۲-۱۱-۲ پهنای باند ۳۲
۳-۱۱-۲ سایر ماهیچه نمونه ۳۲
۴-۱۱-۲ قابلیت cross talk ۳۳
۱۲-۲ بار موازی الکترود ۳۳
۱۳-۲ قرار دادن الکترود EMG ۳۴
۱-۱۳-۲ تعیین مکان و جهتیابی الکترود ۳۴
۲-۱۳-۲ نه روی نقطه محرک ۳۵
۳-۱۳-۲ نه روی نقطه محرک ۳۶
۴-۱۳-۲ نه در لبهی بیرونی ماهیچه ۳۷
۱۴-۲ موقعیت الکترود نسبت به فیبرهای ماهیچه ۳۷
۱۵-۲ قرار دادن الکترود مقایسه ۳۸
۱۶-۲ پردازش سیگنال EMG ۳۹
۱۷-۲ کاربردهای سیگنالEMG ۴۰
۱۸-۲ الکترومایوگرافی سوزنی ۴۱
۱۹-۲ مزایا و معایب الکترودهای سطحی و سوزنی ۴۳
۱-۱۹-۲ مزیتهای الکترود سطحی ۴۳
۲-۱۹-۲ معایب الکترودهای سطحی ۴۳
۳-۱۹-۲مزایای الکترودهای سوزنی ۴۳
۴-۱۹-۲ معایب الکترودهای سوزنی ۴۴
۲۰-۲ تفاوت موجود بین الکترودهای سطحی وسوزنی ۴۵
۲۱-۲ انواع طراحی ۴۵
فصل سوم :مفاهیم اساسی در بدست آوردن سیگنال EMG
۱-۳ مقدمه ۴۸
۲-۳ معرفی ۴۸
۱-۲-۳ نمونهبرداری دیجیتال چیست ؟ ۴۸
۲-۲-۳ فرکانس نمونهبرداری ۴۹
۳-۲-۳ فرکانس نمونهبرداری چقدر باید بالا باشد ؟ ۴۹
۴-۲-۳ زیر نمونهبرداری – وقتی که فرکانس نمونهبرداری خیلی پائین باشد ۵۲
۵-۲-۳ فرکانس نایکوئیست ۵۳
۶-۲-۳ تبصرهی کاربردی DELSYS ۵۴
۳-۳ سینوسها و تبدیل فوریه ۵۴
۱-۳-۳ تجزیه سیگنالها به سینوسها ۵۵
۲-۳-۳ دامنه فرکانس ۵۷
۳-۳-۳ مستعارسازی – چطور از آن دوری کنیم ؟ ۵۹
۴-۳-۳ فیلترپارمستعاد ۶۱
۵-۳-۳نکته کاربردی DELSYS ۶۳
۴-۳ فیلترها ۶۴
۱-۴-۳ انواع فیلترهای ایده آل ۶۵
۲-۴-۳ پاسخ فاز ایدهآل ۶۷
۳-۴-۳ فیلتر کاربردی ۶۸
۴-۴-۳پاسخ فاز غیر خطی ۷۱
۵-۴-۳ اندازهگیری ولتاژ – دامنه ، توان ودسی بل ۷۲
۶-۴-۳ فرکانس ۳ Db ۷۴
۷-۴-۳ مرتبه فیلتر ۷۵
۸-۴-۳ انواع فیلتر ۷۶
۹-۴-۳ فیلترهایdigital – Analog Vs ۸۰
۱۰-۴-۳ نکته کاربردی Delsys ۸۴
۵-۳ رسیدگی به مبدلهای آنالوگ به دیجیتال ۸۵
۱-۵-۳ کوانتایی سازی ۸۵
۲-۵-۳ رنج دینامیکی ۸۷
۳-۵-۳ کوانتایی سازی سیگنال EMG ۹۰
۴-۵-۳ مشخص ک ردن ویژگیهای ADC ۹۲
۵-۵-۳ نکته کاربردی Delsys ۹۵
۶-۳ نتیجهگیری ۹۵
فصل ۴: بکارگیری مناسبت نیرویgrip مبنی بر سیگنال EMG
۱-۴ مقدمه ۹۸
۲-۴دید کلی پایهای یک سیستم ۹۸
۳-۴ منطقی برای تولید نیروی گریپ ۹۹
۴-۴ دستاورد ۱۰۲
۵-۴ نتیجه ۱۰۳
فصل پنجم : طبقهبندی سیگنال EMG برای شناسایی سیگنال دست
۱-۵ مقدمه ۱۰۵
۲-۵ سیگنالهای EMG و سیستم اندازهگیری ۱۰۷
۳-۵ طرح ویژگی خود سازمان دهی ۱۰۷
۴-۵ روش طبقه بندی سیگنال EMG پیشنهادی ۱۰۹
۵-۵ نتیجهگیری ۱۱۷
فصل ۶: ارتباط بین نیروی ماهیچهای ایزومتریک و سیگنال EMG به
عنوان هندسه بازو
۱-۶ مقدمه ۱۱۹
۲-۶ نتایج ۱۲۱
۳-۶ بحث ۱۲۳
۱-۳-۶ ارتباط EMG- Force ۱۲۷
۲-۳-۶ رابط نیروی MF ۱۲۹
۳-۳-۶ رابطهی درصد نیروی DET ۱۳۱
۴-۳-۶ نتایج ۱۳۱
۴-۶ روش تجربی ۱۳۲
۱-۴-۶ اشخاص ۱۳۲
۲-۴-۶ مجموعه تجربی ۱۳۲
۳-۴-۶ مدارک EMG و نیرو ۱۳۳
۴-۴-۶ تحلیلهای EMG غیر خطی ۱۳۵
۵-۴-۶ تحلیلهای آماری و پارامترها ۱۳۶
۵-۶ نتیجهگیری ۱۳۶
فصل ۷: طبقهبندی سیگنال EMG برای کنترل دست مصنوعی
۱-۷ مقدمه ۱۳۸
۲-۷ روشها ۱۴۰
۳-۷ آزمایش و نتایج ۱۴۱
۱-۳-۷ نتیجهگیری ۱۴۲
فصل ۸ : یک استخوانبندی کنترل شده توسط EMG برای نوسازی دست
۱-۸ مقدمه ۱۴۴
۲-۸ سیستم اصلاح دست ۱۴۸
۱-۲-۸ استخوانبندی خارجی ۱۴۸
۲-۲-۸ الکترونیک و نرم افزار ۱۴۹
۳-۸ پردازش EMG ۱۵۱
۴-۸ تستهای اولیه دستگاه ۱۵۳
۱-۴-۸ نتیجهگیری ۱۵۵
۲-۴-۸ کارهای آینده ۱۵۶
فصل نهم : یک مدار آنالوگ جدید بر ای کنترل دست مصنوعی
۱-۹ مقدمه ۱۵۸
۲-۹ چکیدهای از سیستم ۱۶۰
۳-۹ پیادهسازی مدار ۱۶۳
۴-۹ نتایج شبیه سازی ۱۶۶
۵-۹ نتیجهگیری ۱۶۸
مشکلات عصبی وحرکتی همواره محققان را واداشته تا بدنبال یافتن روشهایی برای رفع این مشکلات برایند .استفاده از الکترومایو گرافی یکی از این روش ها میباشد .الکترو مایو گرافی در لغت به معنی برق نگاری ماهیچه ای است.واز نظر علمی روشی تجربی در زمینه بسط ،ثبت وانالیز سیگنالهای الکتریکی عضله می باشد ،که این سیگنال ها بوسیله دگرگونی های فیزیولوپیکی در غشا فیبر عضلانی شکل می گیرد .این تحقیق ابتدا به بررسی این سیگنال انواع ان ومفاهیم اساسی در به دست اوردن ان وس÷س به بررسی این سیگنال در حرکت دست می÷ردازد،در اینجا ما سعی کده ایم مطالب را به گونه ای ساده وقابل فهم توضیح دهیم.هدف از این کار اشنایی مختصری با استفاده از الکترونیک در علم پزشکی میباشد.همانطور که در این تحقیق خواهیم خوتند این سیگنال کمک بسیاری به حرکت دست های مصنوعی وکسانی که مقطوع العضوند می کند .دنیای الکترومایو گرافی دنیای بسیار گستر دهای می باشد وما در اینجا مختصری از ان را بیان کرده ایم ،امیدواریم که توانسته باشیم مطالب را به گونه ای مفید ارائه کرده باشیم .
الکترو ما یو گرافی روشی تجربی در زمینه ی بسط ، ثبت وانالیز سیگنال های الکتریکی عضله است . سیگنال های الکتریکی عضله بوسیله ئگرگونیهای فیزیو لو ژیکی در غشا فیبر عضلانی شکل می گیرند. الکترو مایو گرافی شامل ردیا بی ثبت ، تقویت ،انالیز وتفسیر جهت سیگنال های ایجاد شده توسط عضله اسکلتی ،هنگام فعالیت برای تولید نیرو است.اهداف کلی در این فصل معرفی جامع سیگنال الکترومایو گرافی،وهم چنین منشا ایجاد سیگنال میباشد برای فهم کامل این موضوع شرح مختصری از اناتومی عضله اورده شده است.هم جنین در مورد فاکتور های موثر بر سیگنال توضیح مختصری داده شده که در فصل های اتی به انها پرداخته می شود.به طور کلی در این فصل هدف درک کامل EMGبرای کاربرد درست ان در زمینه های مختلف می باشد،که ما در این تحقیق به بررسی ان در حرکت دست می پردازیم.
الکترو مایو گرافی مطالعه عملکرد عضله از طریق تحلیل سیگنال های الکتریکی تولید شده در حین انقباضات عضلانی است .EMGاغلب به طور نادرستی به وسیله ی پزشکان ومحققان به کار گرفته می شود.در بیشتر موارد حتی الکترو مایو گرافر های با تجربه نیز نمی توانند اطلا عات کافی وجزییات مورد نظر را از پروتکل به دست اورند و لذا محققان دیگر مجازند که کارهای انها را تکرار کنند.
الکترومایو گرافی اندازه گیری سیگنال الکتریکی همراه با تحریک عضله است که می تواند شامل عضلات ارادی وغیر ارادی شود.وضعیت EMG انقباصات عضله ارادی به میزان کشش بستگی دارد.واحد عملکری انقباض عضله یک واحد حرکتی است که متشکل از یک نورون الف منفرد وتمام فیبر هایی که از ان منشعب می شوند.وقتی پتانسیل عمل عصب حرکتی که فیبر را تغذیه می کند به استانه ی دپلاریزاسیون برسد فیبر عضله منقبض می شود .دپلاریزاسیون با عث ایجاد میدان الکترو مغناطیسسی می شود واین پتانسیل به عنوان ولتاژ انداره گرفته میشود .دپلاریزاسیون که در طول غشا عضله منتشر می شود یک پتانسیل عمل عضله است .پتانسیل عمل واحد حرکتی مجموع پتانسیل عمل های منفرد تمامی فیبر های یک واحد حرکتی است .بنابراین سیگنال EMG جمع جبری تمام پتانسیل عمل های واحد های حرکتی موجود در ناحیه ای است که الکترود درانجا قرار گرفته است.ناحیه ی قرار گرفتن الکترود معمولا شامل بیش از یک واحد حرکتی است زیرا فیبر های عضلا نی واحد های حرکتی مختلف در تمام طول عضله در ترکیب با هم قرار دارند . هر بخش از عضله می تواند حاوی فیبرهای متعلق به حدود ۲۰ تا ۵۰ واحد حرکتی باشد.یا واحد حرکتی مستقل می تواند دارای ۳ تا ۲۰۰۰ فیبر عضله باشد. عضلاتی که پنج حرکت را در کنترل دارند از تعداد فیبر های عضلانی کمتری به ازای هر واحد حرکتی بر خوردارند (معمولا کمتر از ۱۰ فیبر به ازای هر واحد حرکتی).در مقابل عضلاتی که محدودی وسیعی از حرکات را در کنترل دارند دارای ۱۰۰ تا ۱۰۰۰فیبر در هر واحد حرکتی می باشند . در خلال انقباضات عضلانی ترتیب خاصی وجود دارد به این صورت که واحد های حرکتی با فیبر عضلاتی کمتر درابتدا وسپس واحد های حرکتی دارای فیبر های عضلانی بیشتر منقبض می شوند .تعداد واحدهای حرکتی درعضلات بدن متغیر است .رابطه ای بین EMGبا سایر متغیر های بیو مکانیکی وجود دارد . با در نظر گرفتن انقباضات ایزومتریک ،رابطه ای مثبت در افزایش کشش عضله و دامنه سیگنال ثبت شده EMG وجود دارد . اگرچه یک زمانتاخیر وجود دارد و به این دلیل است که دامنه EMGبه صورت مستقیم با build – up کشش ایزو متریک در تطابق نیست .برای تخمین قدرت تولید شده ازروی سیگنال EMG می بایست دقت زیادی کرد چون اعتبار رابطه ی نیرو با دامنه وقتی تعداد زیادی عضله از یک مفصل منشعب شده اند یا یک عضله به مفاصل متعددی وصل است قطعی نیست .در بررسی فعالیت یک عضله با توجه به انقباضات Concentricوeccentric مشخص می شود که انقباضات eccentric نسبت به انقباضات Concentric در مقابل نیروی وارده برابر فعالیت کمتری در عضله تولید می کنند.همراه با خستگی عضله ،کاهش در میزان کشش عضله اغلب همراه با دامنه ثابت یا حتی بیشتر در فعالیت عضله مشاهده می شود.بخش پر فرکانس سیگنال همراه با خستگی فرد افت می کند و می تواند به صورت کاهش در فرکانس مرکزی سیگنال عضله دیده شود.در خلال حرکت رابطه ای تقریبی بین EMG وسرعت حرکت مشاهده می شود .رابطه ای معکوس بین قدرت انقباض تولید شده بوسیله ی انقباض concentric و سرعت حرکت وجود دارد در حالیکه eccentric توانایی حمل وزنه بیشتر با سرعت بیشتری را دارد. به عنوان مثال اگر وزنه ای بزرگ وسنگین را به سرعت ولی با کنتر ل پایین ببرید ان وزنه ر ابا استفاده از انقباض eccentric پایین برده اید.شما قادر نخواهید بود که وزنه را با همان سرعت پایین بردن ،بالا ببرید (انقباض concentric).نیروی تولید شده لزوما بیشتر نخواهد بود امام شما توانستید وزنه بیشتر ی را حمل کنید و فعالیت EMGدر عضلات مورد استفاده کمتر بوده است.بنابراین رابطه ای معکوس برای انقباضاتconcentric و رابطه ای مثبت برای انقباضات eccentric از نظر سرعت حرکت وجود دارد.از نقطه نظر ثبت سیگنال ،EMG دامنه پتانسیل عمل واحد حرکتی به عوامل مختلفی بستگی دارد نظیر: قطر فیبر عضله ، فاصله بین فیبر عضله فعال ومحل اشکار سازی (ضخامت چربی بافت) .هدف اصلی بدست اوردن سیگنال بدون نویز است.بنابراین نوع الکترود و خصوصیات تقویت کننده نقش حیاتی در بدست اوردن سیگنال بدون نویز ایفا میکند.
واحد حرکتی کوچکترین واحد عملی است که می تواند برای تشریح کنترل عصبی روند انقباض عضلانی بکر رود . واحد حرکتی شامل یک فیبر عصبی (تنه ی سلولی نورون حرکتی ،دندریتها ، اکسون و شاخه های متعدد ان) وتمام فیبر های عضلانی است که به انها عصب رسانده شده است.
واژه واحدها پیرامون رفتار حرکتی است . تمام فیبر های عضلانی واحد حرکتی بصورت متحد عمل میکنند .
در حین فعالیت عصبی ماهیجه ها \هر موتو ر حرکتی کامل ،فعال یا غیر فعال است .هر ماهیچه شامل چندین واحد حرکتی ،از تعداد اندک تا چند هزار می باشد.
هر رشته عضلانی واحد، حاوی دسته ای از تارهای ریز راه راه بنام فیبریلهاست. بدلیل خطوط روی این فیبریلها این نوع ماهیچه، ماهیچه راه راه نیز خوانده می شود. هرگاه رشته عضلانی پیامی را از مغز (از طریق دستگاه عصبی) دریافت کند، فیبریلهای آن همگی منقبض می شوند و رشته عضلانی را کوتاهتر می کنند. این امر بنوبه خود موجب عمل کششی کل ما هیچه بر روی استخوان می شود.
درون سارکوپلاسم سازه های بلند نازک روشن و تیره ای به اسم تارچه ماهیچه (فیلامان) در امتداد طولی قرار گرفته اند که به همین دلیل یک شکل راه راه پدید می آورند. هر تارچه شمال واحدهای متعددی به اسم سارکومر است.
سارکومرها کوچکترین واحدهای قابل انقباض در یک فیبر عضلانی هستند. هزاران سارکومر یک زنجیره طولانی در هر تارچه ماهیچه تشکیل می دهند. غشاء Z نشانه مرز بین هر دو سارکومر با هم میباشد. طرح خطوط روشن و تیره به خاطر دو نوع تارچه پروتئینی طولی است. میوزین( فیلامان ضخیم تر) که منحصر به باند تیره A و منطقهH است و آکتین ( فیلامان نازکتر) که در باند روشن I و بین میوزین در سرهای باند تیره A قرار دارد.
وقتی ماهیچه منبسط می شود همه باندهای آن دیده می شود، در حالیکه در ماهیچه منقبض باند I روشن، باریک و بعد ناپدید می شود . زیرا تارچه های نازک آکتین در بین تارچه های ضخیم میوزین بطرف داخل، کشیده تر می شوند.
رمز فرآیند انقباض ماهیچه در روی هم قرار گرفتن تارچه های ضخیم میوزین و تارچه های نازک آکتین است. تارچه های نازک آکتین از دو زنجیره از پروتئینهای گلبولی تروپومیوزین و تروپونین تشکیل شده اند. رشته های تروپومیوزین دور تارچه های نازک آکتین پیچیده اند و تروپونین در فاصله های منظم به تروپومیوزین متصل است.
در حالت انبساط ، تروپونین تروپومیوزین را در حالتی نگاه می دارد که محل های تماس میوزین را بر روی تارچه های آکتین مسدود می کند.
هنگامیکه سیگنال عصبی به سلول ماهیچه می رسد، شروع به آزادسازی یونهای کلسیم Ca++ از ذخیره های خاص حفره های T در شبکه سارکوپلاسمی می کند.
تروپونین تمایل زیادی به یونهای کلسیم دارد و هنگامیکه یونهای کلسیم به تروپونین می چسبند، شکل مجتمع تروپونین-تروپومیوزین عوض می شود تا مناطق فعال را بر روی تارچه های آکتین آشکار سازد.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .