968 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۱۴۹
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
خداوند برای انسان در اساس بودنش بهرهوریهایی را فراهم آورده که مایه امتیاز او از غیرانسان است. به سبب آن وی را بزرگوار و مکرم داشته است. اصل عزت ناظر بر این ویژگی است و مقصود از این عمل آن است که باید انسان مکرم را عزیز داشت و مایههای عزت نفس او را فراهم آورد .
در جامعه اسلامی ایران جانباز دارای جایگاه ویژهای است که شناخت آن توسط سایر افراد و خودشناسی توسط خود جانبازان میتواند از طریق شناخت مکانیسمها یا سیر مکانیسمهای تصویر ذهنی باشد. اهمیت تصویر ذهنی به اندازه اهمیت عملکرد خود جانباز است.
درک خودسازی یکی از باورهای جامعه جانباز است. یک جانباز میداند که نخست باید خودرا بشناسد تا به خداشناسی نیز نائل آید. اما متأسفانه انسان امروز به موضوع خودشناسی اهمیت چندانی نمیدهد، در حالیکه این خودسازی است که ما را به سوی کمال انسانی سوق میدهد و زندگی را مفهوم میبخشد. انسانی که خود را شناخت موجود خدایی خواهد بود و در راه رضای او گام خواهد زد و برای خوشنودی او خواهد کوشید. چنین موجود خودشناخته ای هر امری که از جانب خدای متعال صادر شده باشد اطاعت و اجابت خواهد نمود .پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه عزتنفس بین جانبازان ۵۰ درصد به بالا و افراد عادی (۳۰ تا ۵۰ سال شهر تهران) صورت گرفته است. در این پژوهش جامعه مورد بررسی ۶۰ نفر آزمونی بودهاند که ۳۰ نفر آنها جانبازان ۵۰ درصد به بالا و ۳۰ نفر آنها از افراد عادی میباشند که دارای سن ۳۰ تا ۵۰ سال بودند. نمونهگیری در این پژوهش به صورت نمونهگیری در دسترس و تصادفی میباشد. ابزاری که در این سنجش به کار برده شد تست عزتنفس آیزنگ بوده است.
و این نتیجه حاصل شد، بین عزتنفس جانبازان و افراد عادی تفات معنادار و محسوسی وجود ندارد.
واژه های کلیدی: عزتنفس ، جانباز؛ خود سازی، آزمون عزتنفس آیزنگ
چکیده
فصل اول- طرح تحقیق
مقدمه ۲
بیان مسئله ۳
اهمیت و ضرورت پژوهش ۵
هدف پژوهش ۹
فرضیه پژوهش ۹
تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش ۱۰
فصل دوم- ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه ۱۲
خود و تعاریف آن ۱۳
نظریههای خود در روانشناسی ۲۰
احترام به خود: احساس ارزشمندی ۲۳
پذیرش (خود، دیگران، طبیعت) ۲۵
ثبات خویشتن و هماهنگی خویشتن ۲۶
گرایش به پایداری درونی ۲۷
وجود خودپنداشت ۲۸
آیا انسان دارای دو نفس است ۳۳
تحقیر و تجلیل نفس ۳۴
تعریف عزت نفس ۳۶
اهمیت عزت نفس ۳۸
عزت نفس از نظر روانشناسان ۴۱
نظریات مربوط به عزت نفس ۴۲
منشاء و طبیعت عزت نفس ۴۴
اعتماد به نفس: احساس سودمندی ۴۸
ارتباط عزتنفس با خود پنداره و خود ایدهآل ۵۱
تفاوت عزت با احساس عزت ۵۴
اسلام و عزت نفس ۵۶
عزت نفس فردی و عزت نفس جمعی ۶۰
از عزت نفس بالا یا پائین چه چیز استنباط میشود ۶۳
عزت نفس و مناعت طبع ۶۷
رشد عزت نفس ۷۰
شرایط اساسی عزت نفس ۷۲
آثار عزت نفس ۷۸
احساس عزت نفس ۸۱
منابع عزت نفس ۸۲
ارکان عزت نفس ۸۳
ابعاد اعتماد وعزت نفس ۸۶
تظاهرات عزت نفس ۸۷
حقایقی چند در مورد عزت نفس ۸۸
تحقیقات انجام شده در زمینه عزت نفس ۸۹
توصیههائی در جهت حصول به اعتماد و اتکا به نفس ۹۳
تعریف جانباز ۹۵
توصیف جانبازان انقلاب اسلامی از دیدگاه مردم ۹۷
خصوصیات جانباز ۹۹
انتظارات جانباز ۱۰۰
خصوصیات و نیازهای جامعه جانبازان ۱۰۱
شناخت جانباز ۱۰۶
هدف جانباز ۱۰۷
چگونگی مقابله با مشکلات (معلولین و جانبازان) ۱۰۸
اهمیت تصویر ذهنی درافراد جانباز ۱۱۱
عوامل اهمیت مطالعه تصویر ذهنی در افراد جانباز ۱۱۲
علل ایجاد مشکل در جانباز ۱۱۶
تحلیل مبانی روانشناختی جانباز مبتنی بر هدف ۱۱۶
تحقیق انجام شده در زمینه جانبازان ۱۲۱
آزمون عزت نفس آیزنگ ۱۲۱
فصل سوم- روش تحقیق
طرح تحقیق ۱۲۴
جامعه آماری ۱۲۴
نمونه منتخب ۱۲۵
روش نمونهگیری ۱۲۵
ابزار سنجش ۱۲۵
شیوه نمرهگذاری پرسشنامه عزت نفس آیزنگ ۱۲۶
اعتبار پرسشنامه عزت نفس آیزنگ ۱۲۶
روشهای آماری پژوهش ۱۲۶
فصل چهارم- نتایج تحقیق
۱-یافتههای توصیفی ۱۲۹
۲-یافتههای مربوط به تحلیل نتایج در چارچوب فرضیه ۱۳۰
فصل پنجم- بحث ونتیجهگیری
۱- خلاصه پژوهش ۱۳۲
۲- نتیجه پژوهش ۱۳۳
۳- محدودیتهای پژوهش ۱۳۳
۴- پیشنهادات ۱۳۳
منابع ۱۳۵
۱- اسلامینسب، علی، (۱۳۷۲)- روانشناسی جانبازی و معلولیت- اتنشارت صفی علیشاه- تهران
۲- اسلامینسب، علی، (۱۳۷۳)- روانشناسی اعتماد به نفس- انتشارات مهرداد- تهران.
۳- ابوطالبی احمدی، تقی، (۱۳۷۸)- خودباوری و ارتباط آن با موفقیت- انتشارات نذیر- تهران.
۴- اسماعیلپور، محمدمهدی، (۱۳۷۰)- جانبازان ایران- ناشر نویسنده- تهران.
۵- آنتونی، رابرت، (۱۳۷۵)- رموز اعتماد و اتکاء به نفس- مترجم اسماعیلکیوانی، انتشارات گلریز- تهران.
۶- بیابانگرد، اسماعیل، (۱۳۷۲)- روشهای افزایش عزت نفس کودکان و نوجوانان- انتشارات انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی- تهران.
۷- براندن، ناتانیل (۱۳۷۶)- روانشناسی حرمت نفس- ترجمه جمال هاشمی- انتشارات شرکت سهامی انتشار- تهران.
۸- براندن، ناتانیل، (۱۳۷۵)- رمز خویشتنیابی یا روانشناسی اعتماد به نفس و احترام به خویشتن، ترجمه جمال هاشمی- شرکت سهامی انتشار- تهران.
۹- براندن، ناتانیل، (۱۳۷۹)- روانشناسی عزتنفس- ترجمه مهدی قرچهداغی- انتشارات نشر نخستین- تهران.
۱۰- براندن، ناتانیل، (۱۳۷۹) روانشناسی عزتنفس، ترجمه مهدی قرچهداغی- انتشارات نشر نخستین- تهران
۱۱- پورحسین، رضا، (۱۳۸۳)- چگونه عزتنفس خود را تقویت کنیم- ترجمه اسماعیل کیوانی- انتشارات گلریز، تهران.
۱۲- شاملو، سعید، (۱۳۷۰)- مکتبها ونظریهها در روانشناسی شخصیت- انتشارات رشد، تهران.
۱۳- شکیباپور، عنایتالله، (۱۳۶۹)- دایرهالمعارف روانشناسی و روانکاوی- انتشارات فروغی- تهران.
۱۴- علیپور، بیژن- نظامآبادی فراهانی، (۱۳۷۵)- معجزه عزتنفس- انتشارات دکلمهگران- تهران.
۱۵- کورکیل برگیس، دروتی، (۱۳۷۳)- شناخت خویشتن خویش- ترجمه مهیندخت جنتی عطایی، انتشارات کهکشان- تهران.
۱۶- مطهری، مرتضی، (۱۳۷۰)- فلسفه اخلاق- انتشارات صدرا- تهران.
۱۷- مزلو، ابراهام، (۱۳۶۹)- انگیزش و شخصیت- ترجمه احمد رضوانی- انتشارات آستان قدس رضوی- مشهد مقدس.
۱۸- یوسفزاده دوانی، منصور، (۱۳۷۶)- روانشناسی معلولین- انتشارات سرور- تهران.
۱۹- آینه اوج، تصویری از سیمای جانباز در نگاه مردم، (۱۳۷۳)- انتشارات روابط عمومی بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی- تهران.
پرواز اعتماد را با یکدیگر تجربه کنیم وگرنه میشکنیم. بالهای دوستیمان را … در سکوت، با یکدیگر پیوند داشتن، همدلی صادقانه، وفاداری ریشهدار، اعتماد کن! … از تنهایی مگریز، به تنهایی مگریز، گهگاه آن را بجوی و تحمل کن و به آرامش خاطر مجالی ده، با درافکندن خود به دره شاید، سرانجام به شناسایی خود توفیقیابی[۱] (اسلامینسب، علی، ۱۳۷۲).
بیتردید یکی از نیازهای اساسی مردم و افراد و آحاد انسانی در تمام طبقات و درجات علمی و اخلاقی، نیاز به داشتن میزان معینی (حداقل) از عزتنفس است. در این میان هر قدر میزان آسیبپذیری فردی بیشتر باشد به درجات بیشتری از اعتماد به نفس نیازمند است. انسان فقط در مراحل عالی تکامل و سیر و سلوک معنوی است که اعتماد و عزتنفس را در اعلاء درجه خود داراست. مطالعات در کتب گوناگون علمی (روانشناسی)، فلسفی، اخلاقی و احادیث و به خصوص قرآن کریم نشان میدهد که اعتماد به نفس اولین درجه برای کسب مراحل عالی یقین و نفس مطمئنه است (اسلامینسب، علی، ۱۳۷۲).
طرح شناسایی عزتنفس از جدیدترین مباحث روانشناسی بوده و اهمیت و لزوم بررسی آن به هیچکس پوشیده نمیباشد. ارتباط با جانبازان عزیز، آن هم به طریق علمی و توأم با مطالعه و شناسایی دقیق جانباز به عنوان یک «کل» بایستی مدنظر صاحبنظران و به عنوان یک وظیفه است (اسلامینسب، علی، ۱۳۷۲).
جانباز بایستی در تمام ابعاد و به طور جهانی و برای جهانیان مورد شناسایی دقیق، واقعبینانه و مستدل قرار گیرد (اسلامینسب، علی، ۱۳۷۲).
عزتنفس همه انسانها به یک میزان نبوده بلکه تربیت خانوادگی در رشد آن تأثیر دارد. زیرا عدهای خود را کاملاً انسانهای خوب و قابل تحمل دانسته و تعدادی نیز خود را افراد بیکفایتی میشمارند. ولی سعی اکثر مردم بر این است که عزت نفس خود را در یک سطح عالی حفظ نمایند (اسلامینسب، علی، ۱۳۷۲).
تمایل به حفظ یا ایجاد نگرش مثبت به خود به صورت انگیزه نیرومندی میباشد که با انگیزههای اجتماعی دیگر پیوند متقابل دارد. در پرتو انگیزه میتوان درک نمود که چرا بعضی از انسانها برای حفظ «عزت نفس» خود حاضرند شکنجه، گرسنگی، رنج و محرومیتهای متعدد حسی را متحمل شوند. یک فر جانباز الگوی عینی و تصوری این محرومیتهاست و تمام سرمایه هستی خود را در طبق اخلاص نهاده و در راه دوست و معشوق خود یعنی خدا نثار کرده است. او ایثارگری است که از چشم و گوش و زیبایی چهره و اعضاء و جوارح و اندامها گذشته و هر قدر هدیه بیشتری تقدیم نموده شادمانی فزونتری کسب کرده است. بنابراین از ارضاء نیازهای حلال و طبیعی چشم پوشیده به جهت اینکه فریاد دوست را لبیک گوید. او برای حفظ عزت نفس، عزت نفس مسلمین، عزت نفس مؤمنین و عزت رهبر و جامعه اسلامی، فقدان و نیازمندی و نابودی امکانات مادی را بر جان خریده است (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
او برای تکامل جامعه نقص عضو پیدا کرده است او عضو و اندام و حس را از دست داده برای اینکه جامعه حس و اندام کارآمدتری بیابد. اگر دیگران و خصوصاً نوایس پابرجا هستند و عفت اجتماع خدشهدار نشده، برای این است که او محرومیت را بر جان خریده است (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
او اسباب رضاء و نیازمندیها را که خود وسایل کامیابی و غر روحی و معنوی است از دست داده، برای اینکه آحاد مردم به عزت خاص برسند (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
او خود را فدا کرده، برای اینکه خدایی شود و از این فعل خدایی شدن، جامعه نیز بهرهمند شود و راه هدایت و باب شناخت اصیل گشوده شود (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
بنابراین او برگردن اجتماع حقی بزرگ دارد که ادای آن بسیار مشکل مینماید. چه بسیار جانبازانی را میشناسیم که به خود متکی بودهاند و دست نیاز و کمک به مراکز مربوط دراز نکردهاند، زیرا اعتقاد داشتهاند که هدف آنها رضای خداوند است. بنابراین از خلق انتظار و توقع داشتن شایسته نمیباشد (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
شخصیت خاص معلولین انقضاء میکند که به دنبال ناتوانی و درد و رنج حاصله، نیازمند کمک غیر باشند. اما عزت نفس رزمنده و جانباز مؤمن او را از درخواست و پذیرش منت بازمیدارد و هر قدر اعتماد به نفس فرد بیشتر باشد خوداتکایی فزونی مییابد اما محدودیت و ناتوانی نباید فراموش شود. اگر جانبازی طلب کمک نمیکند دلیل بر این نیست که به معیاری نیاز ندارد بلکه جامعه، مسئولین و همگان باید به روش آبرومندانه و با افتخار به آنها کمک کنند. مبادا کمک نکردن به آنها برایمان معمولی و عادت شود آنها با اهداف الهی و از بیان خلق عبور میکند. نفرین و دردلهای آنها گریبان ما را خواهد گرفت (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
همچنین خدمت به آنها و شناخت مشکلات مختلف روانشناختی مربوط و حفظ احترام متقابل و برخورد مانند افراد دیگر جامعه، عدم ترحم و واقعبینی میتواند زمینه احترام به اهداف والای آنها را فراهم سازد (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
در تحقیق حاضر محقق به دنبال این مسئله است که آیا عزتنفس جانبازان از عزتنفس افراد عادی بیشتر است یا خیر؟
موارد ذیل در مورد رابطه جانباز با عزتنفس بایستی مورد توجه قرار گیرد: ۱- هر فرد جانبازی به عنوان یک انسان از عزتنفس و کرامت اولیه مشترک بین انسانها برخوردار است. ۲- هر فرد جانبازی نیازمند توسعه حیطه کرامت نفس بوده و بایستی در این راه قدم بردارد. ۳- خصوصیت و جودی جانباز به واسطه ایثارگری او خود عزتمند بوده وعزتآفرین است و اجتماع انسانی احاطه کننده او بایستی در مقابل عزت و بلندی مرتبت او سرخم کند. ۴- هر جانبازی نه تنها بایستی احساس عزت داشته باشد بلکه عزت مطلق انسانی نیز به او تعلق میگیرد اگرچه عزتمطلق در معنای کل تعلق به خدا دارد. ۵- از آنجا که جانباز پای در راه خدایی شدن نهاده و نائل به شهادت نشده است و خود آلوده به عزت خداوندی است. ۶- در صورت فقر و استضعاف فرهنگی که حاکم بر جامعه باشد، مسئولین ذیربط بایستی شرایط نفنج و گسترش عزتمندی اجتماعی آنها را فراهم کنند. ۷- همچنین دستاندرکاران امور جانبازان بایستی عوامل تخریب و تقلیل عزت اجتماعی و فردی جانباز را از میان بردارند. ۸- اگر عزتنفس در حکم سربلندی باشد جانباز باید در رأس سربلندی اجتماعی قرار گیرد زیرا که او شهید زنده است حتی در مقامی ارفع از درجه خانواده شهداء. زیرا آنها خود عاشق بودهاند و خانواده معظم شهداء در بهترین شرایط فقط حکم یاران شهید را داشتهاند و دارند. ۹- وظیفه فردی جانباز فقط عزت انسانی خود، حتی در بدترین شرایط زیستی میباشد. آنکه دل به یار سپرد هرگز نشاید که در منجلاب دنیوی اجرا ثواب زایل کند. عدم توجه مسئولین نمیتواند زمینه و معیار رفتارهای ضدعزت آنها را فراهم سازد. قبل از هر چیز قائم به وجود، خود عزتمند هستند و نه به میزان عزتی که جامعه برای شما قائل است: وابسته و دلبسته. ۱۰- عزت نفس جانباز اصل و اساس عملکرد جسمی، روانی، اخلاقی و علمی او میباشد و همه چیز تحتالشعاع کرامت نفس انسانی است. ۱۱- جانباز با نوع و ساختمان خاص که در عزت نفس، عزیز بودن و اعتماد کامل به خود دارد و در حکم الگوی رفتاری است و نشاید که در تحمل رنج از عزت خاص خود سقوط کند، در آن صورت تکلیف انسانهای مادی که به روزمرگی سپری میکنند و انیان الگوی آنها هستند چه خواهد شد (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
نخستین شرط عزت درونی آن است که فرد امکانات بروز تواناییهای خود را فراهم سازد (و یا مسئولین). اما احساس عزت لزوماً با عزت برابری نمیکند گرچه همواره شرط لازمی برای آن محسوب میشود. پس ایجاد احساس عزت بیتردید مطلوب ماست اما نه آن مطلوبی که بتوان به آن اکتفا کرد (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
تصور ما این است که فرد جانباز اگر تفاوتهای جسمی و روحی دارد اما روشهای دیگری برای ابراز تواناییها به کار گرفته و نتیجتاً حکم یک انسان عادی را در نحوه رشد و شکوفا کردن ا ستعداد و تواناییها را دارد (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
در دیدگاه روانشناسی اسلامی آنچه مورد نیاز است این که فرد بهرهای از تقوی بیابد تا از لغزیدن در ورطه خودبینی مصون بماند. خودبینی برای کسی که مظهر تواناییهای مختلف قرار گرفته راهی است که او با لغزیدن در آن، در خود (در فرودست) میماند و از حرکت اعتلاجو به سوی خدا باز میماند (از پویایی میافتد). در فرودست ماندن ذلت میآورد و عزت مستلزم فراتر رفتن است و فراتر رفتن در گرو تقوی و مصون ماندن از لغزش و آن نیز منوط به توجه به خداست. لازم است که فرد تونایی خود را به گونهای ببیند و بفهمد که همواره توجه او را معطوف به ذات باری تعالی سازد، به همین سبب در فرهنگ اسلام تواناییهای انسان به عنوان (عطیه خدا) نامگذاری شده است (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
بنابراین جانباز باید توانمندی عزت خود را از خدا بداند و فراموش نکند که اگر عضو توانمندی در راه خدای توانا و عطا کننده هدیه کرد بیتردید به دست فراموشی سپرده نمیشود و اجری زایل نمیگردد و خداوند اگر دستی ستانده نعمتی دیگر عطا میکند و این نیازمند آن است که جانباز دل در راه او بسپارد و عمل آغاز کند. بیتردید و بیگمان او طریق هدایت روشن میکند (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
بنابراین جانباز باید بداند و اقرار کند که همهچیز، هر آنچه او از توانمندی دارد و داشته از آن خدا بوده و نعمت باری محسوب شده و اکنون که عضوی به درد آمده و اندامی از بدن جدا شده، او نیاز بیشتری به اتصال به حق دارد. بیتردید یک روش جبران عضو از دست داده کسب محبت بیشتر خداوند است. چه او هر چه داده میتواند بستاند، تکلیف تداوم حیات با تقوی برای جانباز بر عهده خود اوست، در صورتی که فرد به او توکل کند. رحمت خدا کسی را نصیب شود که قدر خویش شناسایی کند و از آن در نگذرد، هر که قدر خویش را نشناسد، قدر هیچ چیز را نخواهد شناخت (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
چگونه است که یک معلول از جامعه اروپایی و آمریکایی و غیرمسلمان میتواند جای عضو و اندام از دست رفته (که در راه خدا نبوده) پرسازد و عملکرد جدیدی (با وسایل جدید) بیابد و به حیات خود، چه بسا بهتر از افراد عادی ادامه دهد و جانباز مسلمان چنین نکند؟ ابتدا انتظار داریم که او با رنج موجود که عطای خداوندی است، بسازد. کاستیهای اجتماعی و قانونی (مسئولین) را به خود نگیرد و در جهت اهداف انسانی (برای انسان کامل شدن) قدم بردارد و خلاقیتهای خود را بازشناسد و استعدادهای موجود را شکوفا سازد و طرحی نو دراندازد (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
از دیدگاه روانشناسی اسلامی و علمی فرد جانباز و معلول موظف به رفتاری مانند انسان عادی است و تفاوتهای ظاهری (نظیر به کارگیری ابزار کمکی) نمیتواند دلیل تغییر در عملکرد باشد. او بایستی به تعالی بیندیشد و به هر نحو ممکن ابزار آن را فراهم سازد. فراموش نکنیم ناامیدی از زندگی، مشرک به خداوند است و عاقبت غیر نکویی دارد (اسلامی نسبت، علی، ۱۳۷۲).
این پژوهش از لحاظ اینکه اطلاعاتی را درخصوص عزت نفس جانبازان و افراد عادی در اختیار مخاطبین قرار میدهد حائز اهمیت است.
هدف از این پژوهش بررسی عزتنفس در میان جانبازان و افراد عادی میباشد. این پژوهش درصدد این است که به اطلاعاتی درباره عزت نفس جانبازان و افراد عادی دست یابد و از این طریق بتواند به این پرسش که آیا عزت نفس در میان جانبازان و افراد عادی به یک میزان است یاخیر پاسخ دهد.
۱- میزان عزت نفس جانبازان در مقایسه با میزان عزت نفس افراد عادی بیشتر میباشد.
به متغیری گفته میشود که از طریق آن متغیر وابسته، تبیین یا پیشبینی میشود که در این پژوهش جانبازان و افراد عادی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدهاند.
جانبازان در این پژوهش منظور افرادی هستند که دچار معلولیت و مجروحیت با درصد ۵۰ به بالا ناشی از جنگ تحیلی عراق علیه ایران شدهاند.
افراد عادی: در این پژوهش منظور افرادی هستند که معلولیت و مجروحیتی نداشته، ساکن تهران و دارای سن ۳۰ تا ۵۰ سال میباشند.
متغیر وابسته، متغیر پاسخ، برون داد یا ملاک است و عبارت است از وجهی یا جنبهای از رفتار یک ارگانیزم که تحریک شده است که در این پژوهش عزت نفس به عنوان متغیر وابسته مطرح میباشد.
عزت نفس: منظور از عزتنفس نمرهای است که فرد در پرسشنامه عزت نفس آیزنگ کسب میکند.
[۱] – اقتباس از کتاب شعر سکوت سرشار از ناگفتنیهاست، اثر مارگوت بیکل، ترجمه آزاد شاملو زرین بال ۱۳۶۴٫
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .