تحقیق جنبش های دانشجویی و ارتباط آنها با نیروهای سیاسی

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

تحقیق جنبش های دانشجویی و ارتباط آنها با نیروهای سیاسی

تعداد صفحات : ۶۳

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

موضوع این پژوهش بررسی ارتباط نیروهای سیاسی با جنبش دانشجویی در مقطع ۷۶-۱۳۵۷ بود سوال اصلی ما این بود که چه ارتباطی بین نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه با جنبش دانشجویی در مقطع ۷۶-۱۳۵۷ وجود داشت؟

در راستای آزمون و اثبات ای فرضیه در فصل نخست این پژوهش ابتدا به مباحث نظری مربوط به نسبت و ارتباط نیروهای سیاسی با جنبش اجتماعی (و دانشجویی) پرداختیم در این فصل سه نظر در این خصوص مطرح شد (استقلال، دنباله روی و تاثیر متقابل) و نگارنده، دیدگاه دوم یعنی دنباله رو بودن جنبش دانشجویی نسبت به نیرو‌های سیاسی خارج از دانشگاه را به عنوان فرضیه پژوهش برگزید و در پایان این فصل به علت و چرایی این دنباله رو بودن جنبش‌های دانشجویی پرداختیم.

در فصل دوم به منظور بررسی و آزمون فرضیه ابتدا به سید تاریخی و توصیفی جنبش دانشجویی پرداختیم در این بخش جنبش دانشجویی به قبل و پس از انقلاب تقسیم شد. جنبش دانشجویی در سالهای ۷۶-۱۳۵۷ را به چهار مقطع تقسیم نمودیم و در پایان مقطع چهارم (۷۶-۱۳۶۸) به بررسی چهار تشکل دانشجویی (اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان سراسر کشور، جامعه اسلامی دانشجویان، انجمن‌های اسلامی دانشجویی، بسیج دانشجویی) پرداختیم.

آخر فصل دوم به بررسی نیروها و جریانات سیاسی سالهای ۷۶-۱۳۵۷ اختصاص یافت در این بخش ابتدا اشاره مختثر به روشنفکران و روحانیون و تاثیر آنها بر دانشجویان در سالهای ۷۶-۱۳۵۷ نمودیم و سپس جناحها و نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۷۶ را به ۶ دسته سنتی افراطی (رسا)، چپ مدرن و جناح روشنفکر تلفیقی.

اشاره شد که این ۶ جناح تاثیر و نقش روشنفکران و روحانیون بر دانشجویان را نیز در بر می‌گیرد.

فصل سوم این پژوهش در جهت آزمون فرضیه پژوهش به مستندسازی ارتباط نیروهای سیاسی با جنبش دانشجویی در سالهای ۷۶-۱۳۵۷ اختصاص یافت.

به منظور رسیدن به این هدف سالهای ۷۶-۱۳۵۷ به چهار مقطع ( ۵۹-۱۳۵۷، ۶۲-۱۳۵۹، ۶۸-۱۳۶۲،۷۶-۱۳۶۸) تقسیم شد در ذیل هر مقطع احزاب و نیروهای سیاسی آن مقطع و ارتباطشان با جنبش دانشجویی بطور عینی و موردی بیان شد. به نظر نگارنده، با این مستندسازی فرضیه پژوهش به اثبات رسید.

جنبش دانشجویی در مقطع ۷۶-۱۳۵۷ ابزار و بازوی عمل نیروهای سیاسی بود و در رویدادهای مهم دنباله ‌رو جناحها و نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه بود. البته این به معنای آن نیست که جنبش دانشجویی به طور کلی از لحاظ فکری و عملی در اختیار نیرو‌های سیاسی بیرون از دانشگاه بوده است، چرا که همراهی و دنباله روی تشکل‌های دانشجویی با احزاب و نیروهای سیاسی از یک سو مطلق نیست و از طرف دیگر در مقاطع مختلف متفاوت است در مجموع می‌توان گفت جنبش دانشجویی از دهه ۱۳۷۰ تا حدودی در جهت استقلال و خود فهمی و خودآگاهی گام برداشته است اما جنبش دانشجویی زمانی می‌تواند به صورت یک جنبش مستقل و نه دنباله‌رو عمل کند که:

۱- جنبش دانشجویی و تشکل‌های آنها نهادینه شوند.

۲- استقلال مالی داشته باشند چرا که وابستگی اقتصادی باعث وابستگی سیاسی هم خواهند شد.

۳- در جهت نقد قدرت گام بردارد و جنبه روشنگری و انتقادی داشته باشد نه آنکه در به دنبال کسب و حفظ قدرت باشد.

۴- احزاب و جامعه مدنی قوی باشد. با ضعف احزاب و جامعه مدنی، زمینه بای تأثیرگذرای برجنبش دانشجویی بیشتر فراهم می‌گردد جنبش دانشجویی بلندگوی احزاب و جناحها می‌شود و کارکرد حزبی پیدا می‌کند.

۵- در جهت پی‌ریزی یک تئوری برای عمل گام بردارد. چرا که پیدا کردن مبنای تئوریک قوی جنبش دانشجویی را از وابستگی تئوریک به نیروهای سیاسی بی‌نیاز می‌سازد.

واژه های کلیدی: جنبش های سیاسی، نیرو های سیاسی، روشنفکران، روحانیون

فهرست مطالب

روشنفکران    ۵
روحانیون    ۷
جناحها و نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی تا ۱۳۷۶    ۸
جناح چپ سنتی    ۱۱
جناح راست سنتی    ۱۳
جناح راست مدرن    ۱۴
جناح راست سنتی افراطی (رسا)    ۱۴
جناح چپ مدرن    ۱۵
جناح روشنفکر تلفیقی    ۱۶
پی‌نوشت‌ها    ۱۸
نسبت و ارتباط نیروهای سیاسی با جنبش دانشجویی سالهای ۷۶-۱۳۵۷    ۲۹
۱-احزاب و نیروهای سیاسی سالهای ۵۹-۱۳۵۷ و ارتباط آنها با جنبش دانشجویی (وتشکلات آن)    ۳۵
۲- احزاب و نیرو‌های سیاسی سالهای ۶۲-۱۳۵۹ و ارتباط آنها با جنبش دانشجویی    ۴۱
۳-احزاب و نیرو‌های سیاسی سالهای ۶۸-۱۳۶۲ و ارتباط آنها با جنبش دانشجوی در این مقطع    ۴۵
۴- احزاب و نیروهای سیاسی سالهای ۷۶-۱۳۶۸ و ارتباط آنها با جنبش دانشجویی با پذیرش قطعنامه ۵۹۸    ۴۹
پی‌نوشت‌ها    ۵۲
نتیجه‌گری    ۵۳
منابع فارسی    ۵۶
مقالات    ۶۱
منابع انگلیسی    ۶۳

کتابنامه

منابع فارسی

۱- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه محمد گل محمدی و محمد ابراهیم و فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷٫

با تامور، تام، جامعه شناسی سیاسی، ترجمه منوچهر صبوری کاشانی، تهران: انتشارات کیهان، زمستان ۱۳۶۸٫

بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، چاپ چهارم، تهرام: انتشارات مظاهر، ۱۳۶۳٫

 مطالعات، نهضت آزادی ایران خارج از کشور، ۱۳۵۶٫

بشیریه، حسین، دیباچه‌ای بر جامعه شناسی سیاسی ایران دوره جمهوری اسلامی ایران، تهران: موسسه نگاه معاصر، ۱۳۸۱٫

بهنود، مسعود، روشنفکران دینی و مدرنیته در ایران پس از انقلاب، تهران: گام نو، ۱۳۸۲٫

ترابی، سید مصطفی، روحی، بنی‌الله، بسیج در پرتو قانون، تهران: سازمان تحقیقات خود کتابی بسیج، ۱۳۷۹٫

حکمت، علی‌اصغر، سی خاطره، تهران: وحید، ۲۵۳۵٫

خلیلی‌خود، محمدرضا، توسعه و نوسازی در ایران دوره رضا‌شاه، تهران: مرکز انتشارات جهاد دانشگاهی، واحد شهید بهشتی، ۱۳۷۳٫

دایسون، اندرو، فلسفه و اندیشه سیاسی سبزها، محسن ثلاثی، تهران: آگاه، ۱۳۷۷٫

داداش پور، فرخزاد، دانشگاه در بحران: شناختی تازه از مسائل جوانان و آموزش، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی، بی‌تا.

دوورژه، موریس، جامعه شناسی سیاسی، ترجمه ابوالفضل قاضی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، تیر ۱۳۷۶٫

دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، جلد ۴۹، ۱۳۴۰٫

راضی، حسین، نقدی بر مقاله الگو‌های نوآوری سیاسی در ایران، فصلنامه گفتگو، شماره ۱۸، زمستان ۱۳۷۶٫

رمضانی، روح‌الله، چارجوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ترجمه علیرضا طیب، تهران: نی روشن نهاد، ناهید، انقلاب فرهنگی در جمهوری اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰،۱۳۸۳٫

روشه، گی، تغییرات اجتماعی، ترجمه دکتر منصور وثوقی، چاپ سوم، تهران: نی، ۱۳۷۰٫

زاهد، سعید، جنبش‌های اجتماعی معاصر ایران، تهران: سروش، ۱۳۸۱٫

زرشناس، شهریار، نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران، مروری بر روشنفکری در غرب بیداری روشنفکری در ایران و نسل اول روشنفکران مشروطه، تهران: کتاب صبح، ۱۳۸۳٫

زیبا کلام، صادق، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، تهران: روزنه، ۱۳۷۲٫

سفیری، مسعود، دیروز، امروز و فردای جنبش دانشجویی ایران، تهران: نی، ۱۳۷۹٫

سیف‌زاده، سید حسین، مدرنیته و نظریه‌های جدید علم سیاست، تهران: نشر دادگستر، ۱۳۷۹٫

شرکت، حمید، کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی (اتحادیه ملی)، تهران: عطایی، ۱۳۷۸٫

صالح، سید محسن، روایت دگردیسی: بازخوانی گفتمان دفتر تحکیم وحدت در دو دهه گذشته (۱۳۶۰-۱۳۸۰)، قم: انتشارات وثوق، اردیبهشت ۱۳۸۰٫

ظریفی‌نیا، حمیدرضا، کالبد شکافی جناحهای سیاسی ایران ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۸، تهران: آزادی اندیشه، ۱۳۷۸٫

علی بابایی، داوود، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی)، جلد دوم، تهران، امید فردا، ۱۳۸۲٫

قزلسفلی، محمدتقی، بازخوانی اندیشه ۶۸، تهران: فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۷٫

کریمیای، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران از تاسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱٫

گیدتر، آنتونی، جامعه ‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، چاپ چهارم، تهران: نی، ۱۳۷۷٫

لیتل، دانیل، تبین در علوم اجتماعی: (درآمدی به فلسفه علم الاجتماع)، ترجمه عبدالکریم سروش، تهران: موسسه فرهنگی صراط، ۱۳۷۳٫

متین، افشین، کنفدراسیون تاریخ جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از کشور ۵۷-۱۳۳۲، ترجمه ارسطو آذری، تهران: موسسه نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۷۸٫

محمدی، مجید، درآمدی بر رفتار شناسی سیاسی دانشجویان در ایران امروز، تهران: کویر، ۱۳۷۸٫

معاونت خدمات مدیریت و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور، اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد، ۱۳۷۳٫

ملکی، محمد، دانشگاه تهران و جای یای امپریالیسم آمریکا، بی‌تا، تهران، ۱۳۵۹٫

دیروز و امروز …: گزیده یادداشتهای سیاسی ـ اجتماعی ۷۶-۱۳۵۸، تهران: قصیده، ۱۳۷۷٫

موصصه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، دانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی، بی‌جا، ۱۳۷۶٫

مارش، دیوید، استوکر، روش و نظریه در علوم سیاسی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، ۱۳۷۸٫

نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، جلد اول، تهران: رسا، ۱۳۷۱٫

 شصت سال خدمت و مقاومت، خاطرات مهندس بازرگان، تهران: رسا،۱۳۷۵ .

 مصدق، سالهای مبارزه و مقاومت، جلد دوم، تهران: رسا، ۱۳۷۶٫

 نقیب‌زاده، احمد، تاثیر فرهنگ ملی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: وزارت امور خارجه، مرکز چاپ و انتشارات، ۱۳۸۱٫

نوذری، عزت‌الله. تاریخ احزاب سیاسی در ایران، شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۰٫

هانتیگتون، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: علم، ۱۳۷۰٫

هولاب، رابرت، یورگن‌های برماس: نقد در حوزه عمومی، ترجمه حسین بشیریه، تهران: نی، ۱۳۷۵٫

یادنامه سومین سالگرد شهادت دکتر کاظم سامی، تهران: چاپخش ۱۳۷۰٫

اصغرزاده، محمد ابراهیم، تسخیر سفارت آمریکا، ماهنامه بیان، شماره دهم، مهر و آبان۱۳۶۹٫

باقری، علی، بررسی یک دهه جنبش دانشجویی، روزنامه سلام، سال هشتم ۳ آذر ۱۳۷۷٫

مقالات:

بیات، کاوه، «دانشگاه تهران: اول بهمن ۱۳۴۰»، فصلنامه گفتگو، شماره ۵، پاییز ۱۳۷۳٫

ثقفی، مراد، دانشجو، دولت و انقلاب، فصلنامه گفتگو، شماره ۵، پاییز ۱۳۷۳٫

خانبا با تهرانی، مهدی، روایتی از سرگذشت کنفدراسیون، مجله مطالعات سیاسی، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی،کتاب اول، پاییز۱۳۷۰٫

سرخوش، علی، جنبش دانشجویی ایران، ماهنامه ایران فردا، شماره ۴، آذر و دی ۱۳۷۱٫

شاه حسینی، حسین، سه قطره خون، ماهنامه ایران فردا، شماره ۳۸، آبان و آذر ۱۳۷۶٫

گفتگو با عباس عبدی، بررسی نحوه شکل‌گیری حرکتهای دانشجویی از آغاز، کیهان سال، ویژه سالهای ۶۶-۱۳۶۵٫

گفتگو با مهندس بازرگان، «دانشجو، دانشگاه و جنبش دانشجویی»، ایران فردا، سال اول، شماره ۴، آذر و دی ۱۳۷۱٫

مصاحبه با خوئین‌ها، نشستی با سه تن از دانشجویان پیرو خط امام، کیهان ۱۳/۸/۱۳۶۰٫

هابرما سایورکن، رسالت دانشگاه در جامعه مدرن، ترجمه حسین‌علی نوذری، فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی رهیافت، شماره ششم، بهار ۱۳۷۳٫

کتابچه‌ها جزوات و بولتن‌های تشکلهای سیاسی:

۱- اطلاعات، ۱۲ فروردین ۱۳۵۹٫

۱-  ۲۷ فروردین ۱۳۵۹٫

۲-   ۹ مرداد ۱۳۶۱٫

۴-  ۱۲ فروردین ۱۳۶۵٫

۷-  ۲۶ بهمن ۱۳۶۷٫

۶- بامداد، ۳۰ فروردین ۱۳۵۹٫

۷- جمهوری اسلامی ۲۵ ر مرداد ۱۳۵۹٫

۸-  ۳ر شهریور ۱۳۶۱٫

۹-    سلام، ۳ر آذر ۱۳۷۷٫

۱۰- ۴ مرداد ۱۳۷۹٫

۱۱- کیهان، ۲۳ اسفند ۱۳۵۷٫

۱۲- ۳۰ ر اردیبهشت ۱۳۵۸٫

۱۳-  ۱۲،۱۳،۱۴ و ۱۵ خرداد ۱۳۵۸٫

۱۴-۱۳ر آبان ۱۳۶۰٫

۱۵- ۲۷ ر آذر ۱۳۶۱٫

منابع انگلیسی:

۱- Banks, J.A. , The sociology of social movenenl, london: Macmillan, 1972, P.7.

۲- Paridar, parvin, women and The political in Twentieth century Iran, university press, 1995, PP 312-314.

۳- The Ency clope dia of higher edcation,

جزوه آموزشی جامعه اسلامی

آشنایی با بسیج دانشجویی

بولتن داخلی انجمن‌های اسلامی

روشنفکران:

مؤثرترین قشر بر ایده‌ها و گرایشات دانشجویان، روشنفکران می‌باشند. به عبارت بهتر یکی از گروه‌هایی که همواره هدف گروه‌های روشنفکری قرار گرفته‌اند دانشجویان می‌باشند.

در دوران دهه ۱۳۲۰ روشنفکران خصائص رادیکال پیدا می‌کنند و مبارزات ضد استعماری اوج می‌گیرد. در این دهه به دلیل امکان فعالیت‌های باز سیاسی دانشجویان ایرانی به احزاب سیاسی و روشنفکران ملی و چپ (جبهه ملی و حزب توده) گرایش دارند.

پس از کودتای ۲۸ مرداد به دلیل مدرنیسم آمرانه پهلوی، روشنفکران ایرانی به سوی فرهنگ ضد تجدد گام بر می‌دارند و در دهه ۴۰ و ۵۰ این مبارزات به اوج خود می‌رسد.

طیف ملی گرایان به دلیل مطرح شدن به عنوان ایدئولوژی رسمی شاهنشاهی و طیف چپ به دلیل اینکه تجلی فرهنگ ما دیگرایانه است، در میان دانشجویان و مردم مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. در عوض گرایش دینی شدید در میان دانشجویان و نقش شریعتی در پل زدن بین دانشجویان و توده مردم، زمینه را برای افزایش نفوذ اندیشه‌های مذهبی فراهم می‌کند.

دوره پیش از انقلاب، جامعه روشنفکری ایران، تنها مانع برای تولیدات فکری و فرهنگی خود را دخالت دولت محدود بودن آزادی می‌دانستند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریان روشنفکری به طور دهه جانبه در روند انقلاب اسلامی وارد شد و به نوعی دهه ۱۳۶۰ ادامه همان گرایش‌های دهه ۱۳۵۰ است.

گرایش مسلط در آغاز انقلاب، اندیشه‌های شریعتی است. حتی بسیاری از روحانیون در این دوره تلاش می‌کنند اندیشه‌های خود را با وام‌گیری از زبان و مفاهیم ساخته و پرداخته شریعتی ارائه دهند. اما، پس از حدود دو سال، با تحکیم پایگاه روحانیت در ساختار قدرت سیاسی، اندیشه‌ شریعتی به تدریج توسط روحانیت سنتی کنار زده می‌شود.

در این مقطع اندیشه رضا داوری که نشانه استمرار گفتمان رادیکالی انقلاب اسلامی است بازسازی مذهب سنتی را با خود به همراه دارد. در واقع اندیشه‌های داوری همزمان با عملیات وسیع اسلامی سازی در اوایل دهه ۱۳۶۰ آغاز می‌شود و بازتاب این اندیشه‌های اسلامی سازی در انقلاب فرهنگی و تعطیلی دو نیم سال دانشگاه‌ها به وضوح دیده می‌شود. دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز ادامه منطقی همان اندیشه‌هاست.

پایان جنگ و تغییرات ساختاری در سه عرصه بین‌المللی منطقه‌ای و داخلی باعث تجدید نظر و بازسازی دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها گردد و در این مقطع شاهد ظهور نسل جدید با دیدگاه‌های نوین هستیم. در این دوران دیدگاه‌های دکتر سروش به بسیاری از مطالبات اجتماعی و سیاسی جوانان و دانشجویان پاسخ می‌دهد. تاکید ایشان بر عقلانیت، جامعه مدنی و گفتگو با غرب، نشانه‌های گست از گفتمان انقلاب اسلامی است.

در اواخر دهه دوم انقلاب، نشانه‌هایی از افول نظریات داوری و سروش آشکار می‌گردد. و با احیاء و بارسازی اندیشه‌های شریعتی فصل جدید در تاریخ روشنفکری آغاز می‌شود.۱۰۵

بنابراین در آغاز انقلاب شریعتی در میان دانشجویان مسلمان هوادارانی دارد اما به تدریج دیدگاه‌های سنت گرایی و اقتدارگرایی دینی جایی برای این تفکر نمی‌گذارند.

دانشجویان در طی دوران جنگ بطور صادقانه در خدمت نظام قرار می‌گیرند و در این مقطع تاکید بر غرب ستیزی و عدالت خواهی مهمترین شعار آنهاست. پس از پایان جنگ دانشجویان و روشنفکرانی که تجربه انقلاب و جنگ داشتند به جای نگاه بیرون و موضعگیری ستایش آمیز یا خشم آلود علیه آن، به یک نگاه درون چشم می‌اندازند.

در دهه ۱۳۷۰ دانشجویان به همراه روشنفکران (بویژه روشنفکران دینی) به توسعه سیاسی، دموکراسی حقوق شهروند و مدنی و آزادی و… روی می‌آورند.

روحانیون:

در دو دهه ۱۳۶۰و ۱۳۵۰ یک ارتباط دو طرفه میان روحانیون و دانشجویان وجود داشت. در دهه ۱۳۶۰ روحانی برای دانشجویان مسلمان با ارزش شناخته می‌شد. در همین دهه بحث وحدت حوزه و دانشگاه مطرح می‌شود. اما به تدریج روحانیون با مسلط شدن بر اوضاع و در دست گرفتن حاکمیت نیازی به ارتباط دو طرفه با دانشجویان نمی‌دیدند و بیشتر رابطه یک طرف و میرد و مرادی مطرح می‌شود.

اما دانشجویان هم مرید محض نشدند و پیروی را مشروط و مقید می‌دانستند بطوری که در انتخابات دوره دوم، سوم و چهارم مجلس این اختلافات خود را نشان می‌دهند.

در انتخابات شاهد نزدیکی بخشی از روحانیون (روحانیون مبارز) به دانشجویان هستیم در حالی که بخشی از روحانیون (روحانیت مبارز) بیشتر رابطه مراد و مریدی با دانشجویان برقرار می‌کردند و همین سبب دوری دانشجویان از این بخش از روحانیون گردید.۱۰۶

در مجموع دانشجویان با روحانیونی که در نقش هم پیمانان سیاسی آنها ظاهر می‌شدند، بیشترین ارتباط را داشتند. روابط بین آنها تا حدودیدو طرفه بود (انجمن‌های اسلامی و روحانیون مبارز) اما روحانیانی که بیشتر با زبان قدرت با دانجشویان سخن می‌گفتند (روحانیت مبارز) در میان دانشجویان مسلمان طرفدار نداشتند و حتی شاهد برخوردهای دانشجویان مسلمان انجمن‌های اسلامی با روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه در صحنه‌های مختلف سیاسی (بویژه انتخابات) هستیم.

جناحها و نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی تا ۱۳۷۶:

در جامعه ایران تشکل‌های سیاسی و خوبی سازمان یافته آن چنان که در جوامع اروپایی یا سایر جوامع دموکراتیک ملاحظه می‌گردد، حضور ندارند. با وجود این، دوگانگی راست و چپ در دنیای امروز جنبه‌ جهانشمول دارد و در همه جوامع به اشکال مختلف خودنمایی می‌کند.

در ایران هر دو جریان به گرایش کلی‌تر یعنی به جریان تجدد تعلق دارند. به لحاظ فرهنگی اگر به دو حوزه فرهنگی مجزا منجر نشوند حداقل از نظر فرهنگی – سیاسی کاملاً متفاوت هستند.

پیدایش این دو جریان به سالهای انقلاب مشروطیت بر می‌گردد. در مجلس دوم این دو جریان در قالب دو حزب (دموکرات عامیون با گرایشهای چپ و حزب اجتماعیون اعتدالیون) با گرایش ملایم‌تر و محافظه‌ کار (نه) تجلی یافتند.

پس از انقلاب مشروطه تحت تاثیر احزاب کمونیست اروپا و روسیه، در ایران نیز حزب سوسیالیست از استحاله حزب دموکرات بوجود آمد.

طیف راست در واکنش به جریان چپ تولد یافت و عمدتاً در قالب ملی گرایی پا به عرصه گذاشت. البته جریان راست به ملی گرایی ختم نمی‌شود بلکه طیفی از جریان مذهبی و گروه‌های اجتماعی و اقتصادی مثل بازاریان را نیز شامل می‌شود.۱۰۷

همانطور که اشاره شد هر چند تشکل‌های سیاسی و حزبی ایران در مقایسه با احزاب جوامع دموکراتیک غرب بسیار متفاوتند. اما علیرغم فقدان احزاب سیاسی (به معنای خاص آن که در جوامع دموکراتیک اروپایی وجود دارد)، گروه‌ها و تشکل‌هایی به مرور زمان و بویژه پسی از سال ۱۳۶۱ به تدریج شکل گرفته و هویت یافته‌اند که به نظر برخی از کارشناسان مسائل سیاسی، کارکرد احزاب را دارا هستند و به عبارتی حالتی از شبه حزب از کارشناسان می‌دهند. این گروه‌ها را عمدتاً در دو جناح راست و چپ طبقه‌بندی کرده‌اند که به لحاظ محتوایی با احزاب سیاسی (چپ و راست) اروپایی متفاوتند.

به نظر دکتر حسین بشیر به چهار بلوک از احزاب سیاسی در سالهای پس از پیروزی انقلاب پدیدار شدند: ۱- احزاب و گروه‌های سکیولاریست و لیبرال طبقه‌ متوسط جدید (نهضت آزادی، گروه‌ جنبش، حزب جمهوری‌خواه خلق مسلمان و…

۲- احزاب غیر لیبرال و بنیادگرای متعلق به روحانیت سیاسی (حزب جمهوری اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران)

۳- گروه‌های اسلام گرای رادیکال متعلق به بخشی از طبقه روشنفکران (سازمان مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز و…)

۴- احزاب هوادار سوسیالیسم۱۰۸ (سازمان فداییان خلق، سازمان پیکار، سازمان طوفان …) نهضت آزادی سمبل جناح لیبرال محسوب می‌شود. این نهضت با فضای باز سیاسی سال ۱۳۳۹ و به دنبال آن در اردیبهشت ۱۳۴۰ تاسیس شد.

با تحولات ۱۵ خرداد این نهضت به سمت مبارزه مسلحانه رفت و در سال ۱۳۴۴ سازمان مجاهدین خلق از دل آن بوجود آمد. در دهه ۱۳۵۰ با نهضت روحانیون هماهنگ شد و در زمان انقلاب و بعد از آن تا برکناری و عزل بنی صدر نفوذ فراوانی داشت (در کابینه موقت ۶۰% وزراء به این نهضت تعلق داشت)۱۰۹

با عزل بنی صدر و تشکیل دولت با هنر و رجایی و بروز اختلاف میان دو تشکل مهم (سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی) شاهد شکل‌گیری دو جناح چپ و راست هستیم.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ از وحدت ۷ گروه اسلامی مسلح (امت واحده، توحیدی خلق، توحیدی فلاح، توحیدی بدر، موحدین، توحیدی صف، منصورون) تشکیل گردید ولی به دلیل اختلافات چپ و راست در ۱۳۶۵ منحل شد اما در مورد ۱۳۷۰ طیف چپ آن دوباره فعالیت خود را آغاز کرد۱۱۰

حزب جمهوری اسلامی در ۱۳۶۰ برای جلوگیری از تفرقه گروه‌های انقلابی تشکیل شد. واحدهای این حزب شامل: واحد امور خارج از کشور، شاخه کارگری، واحد دانشجویی، روحانیون و دانش آموزی می‌شود.۱۱۱

60,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.