عنوان :
تعداد صفحات : ۱۶۶
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در این مقاله درباره تاریخچه حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران ، تولد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، شکل و محتوای نظام جمهوری اسلامی ایران و مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی ایران و … بحث می شود.
از مختصات ادیان و مذاهب این است که قوانین و مقررات آنها «خدایی» است و از عالم غیب برپیامبران وفرستادگان باری تعالی نازل وبرای اجرابه مردم ابلاغ میشود.
بهعبارت دیگر: افراد از هر طبقه و دستهای میکوشند که مصالح طبقه خود را ملحوظ دارند، لذا چندان در بند خیر و صلاح دیگران نیستند. قوه مقننه کشور نیز از قاعده مزبور خارج نیست و قوانین متضمن منافع طبقات خاص تصویب میکند و دیگران را بی بهره میسازد. با اجرای چنین قوانینی عدالت در جامع تامین نخواهد شد.
قانون گذاری خاص خداوند است که مقننی بی طرف و حاکمی عادل و مقررات او نظر بحفظ شئون و مصالح عامه است. بهرحال، از نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی کشورمان، حاکمیت مطلق بر جهان و اسان از آن خدا است و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویشس حاکم ساخته است. دیگر اینکه، قانون گذاری مختص ذات خداوندی است. ولی، یکی از پایههای «دموکراسی» به مفهومی که در کشورهای غربی از آن داد سخن رفته و استنباط میشود «اصل حاکمیت ملی» است.
اسلام خویشتن را به چشم تمام جهانیان بعنوان آخرین دینی که بر دل مینشیند آشکار کرده است. دینی که رهنمودهای سیاسی را هم بیان میدارد.
نفوذو اثرآن همچنان که در مباحثات اتحاد بین دولتها و روابط بین المللی آنها ملحوظ است در مقام تعیین سیاستهای داخلی دولتها نیز مورد نظر قرار میگیرد. حتی در کشورهایی که در واقع مسلمانند ولی از نظر تاسیسات بیشتر لائیک هستند اسلام یک قدرت قابل توجه است:
حضور خود را از راههای نفوذی بسیار نگه میدارد. از طرفی این حضور تحت عناوین متعددی جلوهگر است گاهی نقش یک ایدئولوژی را بازی میکند که مشروعیت و پایداری بخش است و زمانی در قالب و طرح انقلابی مطرح میشود. گاهی از مضمون پیغام آن اشتراک و تساوی مستفاد است و زمانی اشرافی وسلسله مراتبی. بعضی اوقات آنرا برای اعمال دموکراسی میگیرند و پارهای زمان از آن برای مشروعیت دادن به پادشاهی بدون شرک استفاده میکنند بنام آن رقیبان سیاسی سوگند خورده رودررو قرار میگیرند.
این بکارگیری اسلام بوسیله گروههای مختلف و تحت عناوین گوناگون ما را بر آن میدارد تا بعد معنوی آن رها داریم. بدین قرار که آن اولی استقرار یک حکومت و دخالت در زندگی روزمره انسانها روابط آنها و همچنین سازماندهی و رهبری آنان در تمامی جهات اجتماعی سیاسی و حقوقی را هدف دارد.
باری پیامبر اسلام (ص) نه تنها آورنده دینی نو بود بلکه تمام قوانینی که جامعه عرب به آنها استناد میکرد اصلاح نمود آنهائیکه اصلاح پذیر بودند و لغو کرد آن قوانینی که مردود شمرد. و همین بدعت و اصالت اسلام است که خود را فقط به دین و دنیای دیگر مشغول نمیدارد که هم به زندگی خاکی و هم به تاسیسات اجتماعی آن علاقه و دخالت دارد.
همچنین از دیدگاه اسلام حاکمیت مطلق از آن خداست و مردم در هیچ زمانی قدرت قانونگذاری به آن مفهوم که در کشورهای غربی از آن استنباط میشود نخواهند داشت که آنان قوانین قرآنی را اجرا مینمایند. همچنین یادآور میشویم که به عقیده شیعه بعد از اتمام دوره نبوت زمان و دوره امامت آغاز میگردد.
در طول دوره اخیر بغیر از ۵ سال حکومت امام اول شیعیان امامان شیعه عملا قدرت را در دست نگرفتند و حکومت نراندند. اگرچه و بهر حال رسالتی که داشتند به انجام رسانیدند.
از آغاز غیبت کبری دوازدهمین پیشوای ما شیعیان یک دوره سومی است که آغاز شده است در تمام این دوره به مفهومی که قبلا اشاره رفت تا ظهور این امام جامعه اسلامی باید توسط افراد صالح افرادی که به قوانین الهی ایمان و آشنایی کامل دارند رهبری شود. بدین ترتیب مردم مسلمان نباید در هیچ عصری از اعصار و در هیچ وضعیتی بدون رهبری صالح باشد.
براین تبیین و استدلال است که قانون اساسی کشور ما امامت و رهبری مستمر را بعنوان احد از مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی میدانسته است که ولایت امر و امامامت را برعهده فقیه (یا فقهای) عادل (ولایت فقیه) گذاشته است. این فقیه اقتدارات خویش را در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عج) اعمال میکند.
واژه های کلیدی: حقوق اساسی، انقلاب مشروطیت، جمهوری اسلامی، حاکمیت ملی
فصل اول: تاریخچه حقوق اساسی ۱
جغرافیای طبیعی ایران ۱
نگاهی اجمالی بر تاریخ سیاسی- مذهبی ایران ۲
. دوره سلوکیها و اشکانیان ۵
. دوره ساسانیان (۶۵۲- ۲۲۴ میلادی) ۷
. دوم- ایران در ادوار بعد از حمله تازیها ۸
تاریخ سیاسی- مذهبی این کشور میتواند به دو قسمت تقسیم شود: ۹
ایران از صفویه به بعد (ایران شیعه) ۱۱
– اول- ایران از صفویه تا انقلاب مشروطیت ۱۱
. وضع عمومی ایران در اواخر قرن ۱۳ هجری شمسی ۱۶
. اختیارات پادشاه ۱۸
– صدر اعظم یا وزیر اعظم ۱۸
قوانین ۱۸
مجازاتها ۱۹
نهضت مشروطیت ۲۰
دوم- ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی ۲۲
– دوره نمایندگی مجلس شورای ملی چهار سال تمام است. (اصل ۵) ۲۳
در وظایف مجلس محدود و حقوق آن (اصل ۱۵-۳۱) ۲۳
– در اظهار مطالب به مجلس شورای ملی (اصل ۳۲- ۳۸) ۲۴
هرگاه لایحه وزیری در مجلس موقع قبول نیافت منضم به ملاحظات مجلس عودت داده میشود. وزیر مسئول پس از رد یا قبول ایرادات مجلس میتواند لایحه مزبور را در ثانی به مجلس اظهار بدارد (اصل ۳۷). ۲۵
۶- عنوان مطالب از طرف مجلس (اصل ۳۹- ۴۲) ۲۵
در هر امری که مجلس شورای ملی از وزیر مسئول توضیح بخواهد آن وزیر ناگزیر از جواب است و این جواب بدون عذر موجه و بیرون از اندازه اقتضا به عهده تاخیر بیفتد، مگر مطالب محرمانه که مستور بودن آن در مدت معین صلاح دولت و ملت باشد….. (اصل ۴۲). ۲۵
در شرایط تشکیل مجلس سنا (اصل ۴۳-۵۱) ۲۵
کلیات (اصل ۱-۷) ۲۶
حقوق ملت ایران (اصل ۸ تا ۲۵) ۲۶
قوای مملکت (اصل ۲۶-۲۹) ۲۷
قوای مملکت به سه شعبه تجزیه میشود: ۲۷
حقوق اعضای مجلسین (اصول ۳۰- ۳۴) ۲۸
راجع به وزرا (اصول ۵۸ تا ۷۰) ۲۹
اقتدارت محاکمات (اصل ۷۱ تا ۸۹) ۳۰
تجدید نظرات و تغییرات قانون اساسی (سابق) ۳۱
عدم تجانس اصول قانون اساسی (سابق) و متمم آن ۳۶
اجمالی از اثرات مثبت انقلاب مشروطیت ۳۷
خاندان پهلوی و دین اسلام ۳۹
سوم- ایران از انقلاب اسلامی به بعد ۴۱
تولد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ۴۱
زمان انگاری سقوط پادشاهی پهلوی (تابستان، پاییز و زمستان سال ۱۳۵۷) ۴۲
. تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ۴۷
. فصل دوم- شکل و محتوای نظام جمهوری اسلامی ایران ۵۶
. الف- کلمه جمهوری بیانگر شکل حکومت است. ۵۶
– حکومت عدهایی معدود ۵۸
حکومت عدهایی بیشمار ۵۸
نتیجه ۶۶
. ب- کلمه «اسلامی» مبین محتوای نظام اسلام ۶۷
فصل سوم- مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی ایران ۷۳
– ایمان به خدای یکتا (نیست خدایی جز خدای یکتا) توحید ۷۴
– ایمان به وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین (نبوت) ۷۷
ایمان به معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان بسوی خدا ۷۷
ایمان به عدل خدا در خلقت و تشریح ۸۰
. امامت و رهبری مستمر ۸۱
کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا ۸۲
حاکمیت مذهبی (خدائی) در قانون اساسی ۸۸
. نتیجه: ۹۰
فصل پنجم ۹۱
حاکمیت ملی در جمهوری اسلامی ایران ۹۱
اول- مفهوم ۹۱
اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ هم حکایت دارد که ۹۴
دوم- اعمال حاکمیت ملی ۱۰۲
۱٫ رفراندم «تایید استقرار» جمهوری اسلامی ایران ۱۰۲
۲٫ انتخابات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی (مجلس خبرگان) ۱۰۳
– راه انتخابات (طریق غیر مستقیم برای دخالت و شرکت مردم در اداره امور کشور) ۱۰۵
. انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری ۱۰۶
انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری ۱۰۷
. انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی- ۲۴/۱۲/۱۳۵۸ ۱۰۸
فصل هفتم ۱۲۲
تساوی حقوق افراد ۱۲۶
مصونیت جان مال حقوق مسکن و شغل اشخاص ۱۲۸
ماده ۶۰ قانون تعزیرات در این خصوص میگوید: ۱۲۹
منع بازرسی و نرساندن نامهها و منع افشای مخابرات ۱۳۲
آزادی احزاب و اجتماعات ۱۳۳
احزاب ۱۳۴
منع دستگیری و توقیف افراد ۱۳۷
حق دادخواهی حق داشتن وکیل ۱۳۹
منع هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار ۱۴۰
علنی بودن محاکمات ۱۴۱
اول- کلیات ۱۴۴
۱٫ مقدمه ۱۴۴
تولد دولت اسلامی ۱۴۶
تشیع و چگونه پیدا شد؟ ۱۴۸
راه اول ۱۵۰
. راه دوم ۱۵۱
راه سوم ۱۵۳
– مفهوم قدرت از دیدگاه شیعه ۱۵۵
نگاهی کلی ۱۵۸
از نظام ما به ترتیب زیر رهبری را مورد مطالعه قرار میدهیم: ۱۵۹
مرزهای کشور ما، از زمان حمله عربها، کشور گشایی سلجوقیان، و تسلط مغولها و تیموریان و…. تغییرات زیادی را پذیرا شدهاند. در حال حاضر، ایران، در شرق به کشورهای افغانستان و پاکستان و در غرب، به کشورهای ترکیه و عراق محدود است. تنها کشور همسایه در شمال، با مرز مشترکی بطول بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر، اتحاد جماهیر شوروی است. بالاخره، در جنوب، کشورمان، منتهی به خلیج فارس و دریای عمان میشود.
۲٫ ایران، با ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت، دارای وسعتی معادل مجموع وسعت کشورهای؛ فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، انگلستان و سویس است (سه برابر مساحت کشور فرانسه).
کشوری است با آب و هوای متنوع؛ گرم در سواحل خلیج فارس، مطبوع و خشک در فلات و ملایم مدیترانهای در سواحل دریای مازندران.
نژاد اکثریت مردمان این مرز و بوم آریایی، زبان و خط رسمی و مشترک اینان فارسی، و دین رسمیشان اسلام و مذهب جعفری دوازده امامی است.
کشوریی کهنین همان همانند جهان، لیک و پیوسته در حال جوان شدن، از آن، با ایقان از ابدیت.
آنگاه که کشور گشایان یونانی را رام، بر فرمانروایی رم پیروز، فاتحین تازی را در خویش هضم، باقی و مستمر از مغول، برافراشته در برابر تجاوز بنا حق بعثیون عراقی، محرکین و حامیان آنها، ….، معترض و هشدار از ستم و جفای حکمرانان بیگانه و دون اندیشه..
چه میتوان نگران آینده بود؟
۴٫ بهترین برهان بر وجود و ماندگاری ابدی این کشور همانا که توانسته است تا به امروز وجود داشته و مانده باشد، به رغم دنیای فراز و فرود، افتخار و خفتش، پیروزی و مغلوبیش، رفعت و حضیضش، جذب و هضمش، و….. که به تکرار جراحات برداشته و صدمهها دیده، شتمها شنیده و ستمها کشیده زانوانش جرح برداشته، بازوانش ضرب و قلبش زخم خورده، لیک و همواره از شکستگی پشتش به دفاع آمده است و جلوگلیری کرده است.
که آفریدگار جهان نگهدار آن بوده و هم مست و هم خواهد بود.
۵٫ ملتی که در طول تاریخ وجودش، مگر دورانهای کوتاه و سراب گونه، زیر لگد و چکمه واغلین استبداد حاکمان بی خیر از خدا و خلق خدا بیگانه و با گانه یسر برده و با اینکه به اعتراف اهل بصرت، از با استعدادترین ملتها محسوب میشود، بلحاظ همین مستبدی و کوتاه نظری حاکمش و سلب آزادیهای حیاتی و شروع او نتواسته است در ردیف ملتهای مترقی جهان قرار گیرد. هوش و لیاقت فطری و خدادادی خویش را در راه تعالی و ترقی بکار برده و در عرصه بین المللی نشان دهد.
اول- ایران باستان دوم- ایران اسلامی
۶٫ اول- ایران در ادوار پیش از اسلام (ایران باستان)«اهورا مزدا» خدایی است بزرگ، اوست که ما فوق خدایان است، اوست که آفریدگار آبها و زمین است، اوست که انسانها را آفریده و سلطنت را او به «کوروش» عطا کرده است.
این اعتقاد ایرانیان در عصر هخامنشیان بوده است. در این دوران بود که دین زرتشت در ایران آغاز و در تمام امپراطوری پراکنده شد.
پادشاهان اشکانی به ادیان خارجی با دیده احترام مینگریستند.
۷٫ ساسانیان، دولتی ملی تشکیل دادند که متکی بر دینی ملی، یعنی دین زرتشت، بود. این اتحاد ملی و مذهبی پایدار نبود و هر چند زمانی مورد خدشه و تزلزل قرار میگرفت.
ولی، آنگاه که ایران اتحاد سیاسیاش را درمییافت، یگانگی مذهبیاش را نیز باز میگرفت.
از نظر سیاست خارجی، این خاندان میبایست مدام در مبارزه باشد، علیه رومیان در غرب، علیه قبایلی دیگر در شرق و آن دیگری در شمال.
این جنگهای طولانی و فرسایش، زبد بر شورشهای روسای ارتش داخلی، استبداد سیاسی- مذهبی شاهان، رقابتهای خشونت بار و خولین، مبارزات طبقاتی اختلافات مذهبی، بی نظمی و هرج و مرج اداری و….. امپراتوری را به ضعف و در فرجام به سقوط سوق داد.
۸٫ با فتح ایران توسط تازیهای تازه مسلمان (۶۴۳ میلادی) دین زرتشت به تدریج جای خود را به دین اسلام داد.
۹٫ از سازمان حکومتی، اولین دولت ایرانی، مادها، هستند وافی به منظور در دست نیست.
۱۰٫ حکومت هخامنش، سلطنتی مطلقه بود. پادشاهان این سلسله، به تمثیل بسیاری از سلاطین آن زمان، مدعی بودند که از جانب خداوند تعیین و برگزیده شدهاند.[۱]
مردم درامر حکومت نقش و دخالتی نداشتند. با وجود این، سجایای اخلاقی پادشاهان هخامنشی و احترامی که آنها بعقاید مذهبی و آداب و رسوم اجتماعی میگذاشتند فشار استبداد را برای مردم قابل تحمل میساخت.
۱۱٫ امور کشور را شاه شخصا «به کمک چند نفر از مشاوران نزدیک خود، که در راس آنها وزیر اعظم بود، اداره میکرد. این اخیر، که آنرا هزاربد میخواندند، بعد از پادشاه، مهمترین مقام مملکت بود. و در عین حال مهر دار و فرمانده گارد مخصوص شاه (سربازان جاوید) بود.
امپراطوری هخامنشی، قبل از داریوش بزرگ، سازمان سیاسی- اداری مرتبی نداشت. اما، اینپادشاه برایاولین بار درتاریخ، سازمانی بوجود آورد که مورد تقلید و اقتباس دیگرملتها هم قرار گرفت. سازمان سیاسی- اداری داریوش براساس سیستم مرکزیت و تقویت قدرت پادشاه استوار بود.
۱۲٫ داریوش، امپراتوری خد را به ۲۰ ساتراپ تقسیم کرد. در راس هر ساتراپها یک نفر مامور کشوری بنام ساتراپ قرار داده. ستراپها را پادشاه به میل و نظر خود منصوب و معزول میکرد، در هر ساتراپی امور کشوری از امور لشکری جدا بود.
همچنین بازرسانمخصوص وجود داشتند که آنها را «چشم و گوش شاه» مینا میدند. اینان، ماموران بسیار مقتدری بودند که کارهای دولتی را بازرسی کرده، نتیجه را مستقیما به پادشاه گزارش میدادند.
حمله اسکندر مقدونی به ایران، که در پی آمد تصادم و برخورد سیاست هخامنشیان با سیاست یونانیها در سال ۳۳۰ قبل از میلاد مسیح، اتفاق افتاد، موجب تصادم در شرق و غرب و رواج زبان، فلسفه، فرهنگ، آداب و رسوم یونانی در ایران و سایر نقاط مفتوحه شد. اسکندر که در آغاز بعنوان یک انتقامجو «تخت جمشید» را آتش زد، در اواخر تغییرعقیده داد وتحت نفوذ تمدن ایرانیها قرار گرفت. او، اینان را به کارهای مهم گماشته و دربار خود را به رسم پادشاهان ایرانی ترتیب میداد.
۱۵٫ اسکندر، به پیروی از پند استاد خود ارسطو، که گفته بود: «تفرقه بینداز و حکومت کن»، ایران را به قطعات کوچک تقسیم و هر یک را به فرمانروایی سپرد. اما مرگ زود رس و نابهنگام او کار را ناتمام گذاشت امپراتوری عظیم او قطعه قطعه شد و سلسله یونانی سلوکی، که جانشین اسکندر در ایران شدند و مدتی حکومت داشتند، کاری از بپیش بنردند.
۱۶٫ اشکانیان، که از اقوام اصیل ایرانی بودند بزودی بساط حکومت آنها را برچیدند و دولت بزرگ اشکانی را، که مدت چند قرن دوام یافت، تاسیس نمودند (۲۵۰ قبل از میلاد تا ۲۲۶ میلادی)
اشکانیان در سیستم سیاسی- اداری ایران تجدیدنظر نکردند و به ترکیب ایالات که بوسیله سلاطین و امرای محلی اداره میشد، دست نزدند. فقط آنها را تابع خود نمودند.
۱۷٫ دراین زمان، سلطنتدر عین حال که حق انحصاری خانواده اشکانی بود. موروثی نبود. یعنی لزوما سلطنت از پدر به پسر نمیرسید. بلکه پس از مرگ پادشاه، شورای بزرگان، جانشین او را بدلخواه معین میکرد. اگر اختلافی میافتاد، شمشیر در میانه حکم میشد هر طائفه یکی از شاهزادگان اشکانی را انتخاب کرده برای رسانیدن او، به مقام شاهنشاهی، کوشش مینمود.
امپراتوری اشکانی، مرکب از شش یا هفت حکومت بزرگ محلی بود. در راس همه آنها شاهان کوچک قرار داشتند که از طرف پادشاه بزرگ اشکانی منصوب شده بودند. شاه بزرگ از آنها جز اطاعت و انقیاد و دادن خراج و سپاه چیز دیگری نمیخواست. هر یک از حکومتهای مزبور نیز به نوبه خود مرکب از چند امیر نشین بودند.
ساسانیان، که بعد از اشکانیان بقدرت رسیدند، سیاست مرکزیت را در پیش گرفته، خود مختاری ایالات را از بین بردند و رژیم فئودالیته و ملوک الطوایفی را از ایران برانداخند.
اگر پادشاهان ساسای عنوان «پادشاه» را به برخی از حکام محلی میدادند، فقط برای حق شناسی و یا بعلل سیاسی بوده، زیرا حکام دیگر حق نداشتند که برای خود سپاه مخصوصی داشته و دربار ترتیب دهند و یا مقام خود را به وارث خود منتقل نمایند. تعقیب این سیاست که ضمنا متکی بر طرفداری از مذهب بود سبب شد که وحدت ملی ایرانیان تقویت شده و دولت واحد و مقتدری بوجود آید.
۱۹٫ ساسانیان، مذهب زرتشت را مذهب رسمی کشور اعلام نمودند و به این ترتیب قوانین اوستا، که حاوی قوانین سیاسی و مدنی و جزائی بود، جز قوانین رسمی دولت گردید.
بدین ترتیب، صفات ممیزه دولت ساسانی دو چیز بود؛ یکی تمرکز قوا و دیگری حمایترسمی از دین زرتشت، که اگر عمل اول را تقلیدی از داریوش هخامنشی بدانیم، عمل دوم از ابتکارات ساسانیان بمشار میرود.
۲۰٫ در دورهساسانیان، افراد جامعه به چهار طبقه تقسیم میشدند روحانیون، مشتمل بود بر قضات و علماء دینی (مغان، مویدان، و هیربدان) دستوران و معلمان.
طبقه دوم: نجباء یا جنگیان
طبقه سوم:دبیران، یعنی مستخدمین ادارات دولتی (منشیان، محاسبان، نویسندگان احکام محاکم، نویسنگان اجازه نامهها و قراردادها و نیز مورخان و پزشکان و منجمان، که جزء این طبقه محسوب میشدند).
طبقه چهارم:کشاورزان و پیشه وران و بازرگانان که توده ملت را تشکیل میدادند.
۲۱٫ هر یک از طبقات مزبور از نظر سیاسی و مدنی، وضع حقوقی جداگانه امتیازات خاص داشتند و اختلاط و امتزاج آنها ممنوع بود. شاه، رئیس عالی تمام طبقات و مافوق سازمان حکومت مرکزی و تمام قوا در شخص او متمرکز بود. بعد از شاه، شخص مهم کشور وزیر بزرگ بود.[۲]
انقراض سلسله ساسانی، از زمان حمله تازیها، چند سالی بطول نجامید و حدود سال ۶۵۲ میلادی (۳۲ ه)، با مرگ یزدگرد سوم، آخرین پادشاه این خاندان پایان گرفت.
سیر اسلامی کردن ایران و اینکه کشوری کاملا مسلمان در دنیا بوجود آید، چندین قرن بطول انجامید. ایرانیان، که اکثریت آنان به دین نو گرویدند، اصالت ملی خود را همچنان حفظ کردند.
۱٫ ایران قبل از ظهور خاندان صفوری (۱۵۰۱- ۶۴۳- م) (دوران تغییر دین و بقاء).
۲٫ ایران از صفویه به بعد، (ایران شعیه).
۲۳٫ دوران نخست را به نوبه خود میتوان به سه مرحله تقسیم نمود، اول- دوران خلافت امویان (۷۵۰- ۶۶۱- م) و اوایل خلافت عباسیان.
این دوران که حدود دو قرن شد، ایران با یک درجه اقدام مختلفه با توجه به منطقه و موقعیت، زیرسلطه ونفوذ تازیها بسر میبرند. بااینحال، ایرانیها پیوسته میکوشیدند، تا با بهره بری از رقابت خلفا، ملیت و اصالت خویش را نگهدارند. آنها، از همان آغاز دم از طرفداری امام علی (ع) میزدند. او را جانشین به حق پیامبر و دیگران را غاصب منصب میدانستند.
۲۴٫ سرنگونی خلافت عرب امویان و برقراری خلافت عباسیان، وی نیز عرب، اما متاثر از فرهنگ ایرانی، میسر نبود مگر با یاری ارتش ایران، به فرماندهی ابومسلم خراسانی.
در ابتدا، عباسیان تحت تاثیر و نفوذ ایرانیان قرار داشتند. همچنانیکه اینان، گاهی، پستهای سیاسیو اداریمهمی دردستگاه آنان اشغال میداشتند. بسیاری از سنتهای فرهنگی ایران باستان داخل در فرهنگ اسلامی شد.
این عصر، زمان ظهور حکومتهای ملی منطقهای نیمه مستقل در تمام ایران است. از جمله؛ طاهریان در خراسان (۸۷۸- ۸۱۴- م)، صفاریان در سیستان (۱۰۰۲- ۸۶۱- م)، آل بویه در مرکز و جنوب ایران (فارس، کرمان) (۱۰۵۵- ۹۳۲- م)، سامانیان در شمال شرقی ایران (۹۹۸- ۸۹۲- م) و زمانی چند حکومت کردند.
۲۶٫ این دوره همچنین، نمایانگر کاهش نفوذ خلفا بر ایران و تولد دوباره[۳] از زبان و ادبیاتفارسی است. فردوسیطوسی شاهکار جاوادانه اقلیت بودند، و سنیها میباشد.
۲۷٫ از نظر سیاسی- مذهبی، این عصر، هنوز، مبین مباحثه، گفتگو و مشاجره قلمی و حتی زد و خوردهای بدنی، بین شیعه، که تا این زمان هنوز در اقلیت بودند، و سنیها میباشد.
۲۸٫ سوم- از حمله مغولها به ایران تا جلوس صفویه بر سریر سلطنت
فتح ایران توسط مغولها، به فرماندهی چنگیز، و سرنگونی رژیم خلافت (۱۲۵۸ م) بوسیله هلاکو، وضع سیاسی- مذهبی کشور ما را بصورت قابل ملاحظهای تغییر داد.
در حقیقت، این دگرگونیها پیش درآمدی شدند برای تشکیل یک حکومت شیعی مذهب در چند قرن بعد.
مغولها، که فقط در اواخر قرن ۱۳ میلادی اسلام آوردند، نمیتوانستند در، مقابل نقش این دین، که از دیر زمانی از آن اکثریت مردم تحت سلطهشان شده بود، بی تفاوت باقی بمانند.
آن زمان که ایلخانان مغول خویشتن را علاقمند به امور مذهبی میدیدند، بنظر میرسد، که به شیعه ملاطفت میکردند.
این قسمت از تاریخ سیاسی- مذهبی کشورمان هم میتواند به سه دوره تقسیم شود:
۱٫ از صفویه تا انقلاب مشروطیت (۱۹۰۶- ۱۵۰۱- م)
۲٫ از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی (۱۹۷۹- ۱۹۰۶- م)
۳٫ از انقلاب اسلامی به بعد
در واقع، سازمان حکومتی و مطالعه تاسیسات سیاسی، رژیم جمهوری اسلامی، بنا شده در ایران در پی پیروزی انقلاب اخیر موضوع جزوه حاضر را تشکیل میدهد.
شاه اسماعیل، تیموریان را از ایران بیرون، سلسله صفوی را بنیان، حکومتی ملی تاسیس و مذهب شیعه دوازده امامی را مذهب رسمی کشور قرار میدهد.
ظهور این دودمان، قطعیترین مسیر از تاریخ ایران اسلامی را نشان میگذارد. جو سیاسی- مذهبی ایران، که تا آن زمان کم و بیش برتری سنیها را نمایانگر بود، دیگرگون و به یک وحدت حکومت معنوی برای امامان از تبار امام علی (ع) مبدل میشود.
[۱] – تئوری حقوق خدائی.
[۲] – نقل از حقوب اداری، جلد اول، دکتر منوچهر طباطبائی موتمنی، انتشارات تهران، چاپ ششم، ۱۳۵۵، ص ۱۱ تا ۱۶٫
[۳] . Renaussance
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .