عنوان :
تعداد صفحات : ۵۰
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
بحث در مورد حقوق بشر و شهروند از مباحث مطرح و مهم جهان کنونی است که مورد توجه اندیشمندان و صاحبان مکاتب حقوقی مختلف قرار گرفته است. حقوق بشر روایتی است تازه از حقوق طبیعی، و منظور از آن حقی است که لازم و ملزوم طبیعت انسانی است. حقوق بشر عطیه کسی نیست، تا کسی بتواند آن را باز پس گیرد. تمنای این حقوق در سرشت انسانهاست
در این مقاله حقوق افراد یک جامعه، که آن را حقوق بشر و شهروند نامیدهاند، از منظر مولای متقیان حضرت علی(ع) مورد پژوهش قرار گرفته است، و در این راستا گرچه به تحقیقات دیگر پژوهشگران توجه شده، اما سعی بر آن بوده که به منبع اصلی، نهجالبلاغه مراجعه شود و از آن استفاده گردد.
اولین امام شیعیان، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر را بزرگترین حق در میان حقوق الهی ذکر فرموده و اصلاح جامعه را وابسته به اصلاح هر دو دانستهاند؛ چنان که اگر رهبر و مردم، هر دو به وظایف خویش عمل نمایند و حقوق طرف مقابل را پاس دارند، حق در آن جامعه عزت مییابد و راههای دین پدیدار و نشانههای عدالت برقرار و سنت پیامبر (ص)پایدار میگردد. در این صورت مردم بر تداوم حکومت امیدوار میشوند و دشمن از آرزویش مأیوس میگردد.
واژگان کلیدی: حق، مبانی حقوق، حقوق شهروندی، اقسام حقوق، دیدگاه امام علی (ع)
چکیده ۵
مقدمه ۶
تحلیل مفهومی واژه حقوق ۸
مبنای حقوق در نگاه اندیشمندان ۹
مبنای حقوق انسان از دیدگاه اسلام ۱۰
هدف از حقوق در اندیشه حقوقی ۱۲
دیدگاه اسلام در مورد هدف حقوق ۱۲
پیشینه بحث در مورد حقوق شهروندی ۱۴
حقوق شهروندی در قرآن کریم ۱۵
حق کرامت و احترام انسانی ۱۶
حق امنیت ۱۸
حق رفاه و آسایش ۱۹
ویژگیهای حقوق از دیدگاه حضرت علی)ع( ۲۰
حقوق شهروندی از دیدگاه حضرت علی(ع( ۲۱
حقوق سیاسی شهروندان ۲۲
حقوق معنوی شهروندان ۲۵
حق امنیت شهروندان ۲۷
حقوق شهروندان در جنگ ۲۹
حقوق سپاهیان ۳۰
نظارت بر امور سپاهیان در راستای پاسداری از حقوق شهروندان ۳۱
حقوق فرهنگی شهروندان ۳۱
حق دانشاندوزی ۳۴
حقوق اقتصادی شهروندان ۳۶
حق اشتغال ۳۷
حقوق شهروندان در درآمدهای ملی ۳۸
نظارت بر عملکرد کارگزاران اقتصادی ۳۹
حقوق شهروندان در قبال کارگزاران مالیاتی ۴۰
حقوق شهروندان محروم و مستضعف ۴۱
حقوق قضایی شهروندان ۴۳
حقوق مادی قاضی ۴۴
نظارت بر سیستم قضایی در راستای احقاق حقوق شهروندان ۴۵
نتیجه گیری ۴۶
منابع و مآخذ ۴۸
قرآن الکریم
آل بحرالعلوم، محمد، بلغه الفقیه، بیجا، منشورات مکتبه الصادق، چاپ چهارم، ۱۴۰۳هـ
امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۴۲هـ
پیروزمند، علیرضا، «نظام معقول»، تهران، انتشارات کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۸?
جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ نهم، ۱۳۷۷
جوادی آملی، عبدالله، وحی و رهبری، تهران، نشر الزهرا، چاپ دوم، ۱۳۶۹
جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، بیروت، دارالعلمللملایین، چاپچهارم، ۱۴۰۷هـ
دشتی، محمد، ترجمه نهجالبلاغه، قم، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیر المؤمنین((ع) ، ۱۳۷۸
صدر، محمد باقر، اقتصاد ما، بیجا، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۵۷
طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروه الوثقی، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، بیتا
طباطبایی، محمد حسین، تفسیرالمیزان، ترجمه: محمد رضا صالحی کرمانی، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، چاپ هفتم، بیتا
فیض الاسلام، علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، بیجا، ۱۳۹۲هـ
فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۱
قربانی، زین العابدین، اسلام و حقوق بشر، بیجا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،چاپ پنجم،۱۳۷۵
نگاهی به تاریخچه حقوق شهروندی بعد از عصر روشنگری تار و پود اندیشههای سیاسی غرب در نظریه حقوق طبیعی و قرارداد اجتماعی است. هر دو نظریه ریشه در فلسفه رواقی یونان باستان دارد (موحد، ۱۳۸۱، ص ۲۴). اصطلاح حقوق بشر[۲]نخستین بار در اعلامیه حقوق بشر و شهروند در ۲۶ اوت ۱۷۸۹ در فرانسه به کار رفت. آنچه امروز تحت عنوان حقوق بشر مطرح میباشد، اصول، قواعد و مفاهیمی است که مبانی نزدیک آن، اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه و اندیشههای متفکران سازنده آن اعلامیه یعنی فیلسوفان قرن هجدهم اروپا چون ژان ژاک روسو، منتسکیو و دیدرو است و در اعلامیه حقوق بشر و?دو میثاقی که به نام منشور حقوق بشر نامیده میشوند، منعکس است (مهرپور، ۱۳۷۷، ص۳۰۳ـ۳۰۴).
توجه و تمرکز مباحث حقوق بشر در قرن هجدهم بیشتر بر مفهوم آزادی بود. در قرن نوزدهم نقطه تأکید از آزادی به برابری انتقال یافت، سرانجام در قرن بیستم مفهوم عدالت بود که در محور اصلی این مباحث قرار داشت (موحد، ۱۳۸۱، ص۳۱). اما آنچه رخ مینماید، ادعای دروغین حقوق بشر است، که مدعیان آن با جنگ و خونریزی و ظلم و ستم قصد دارند آن را به بشر هدیه کنند.
حقوق بشر روایتی است تازه از حقوق طبیعی، و منظور از آن حقی است که لازم و ملزوم طبیعت انسانی است. حقوق بشر عطیه کسی نیست، تا کسی بتواند آن را باز پس گیرد. تمنای این حقوق در سرشت انسانهاست (همو، ص۲۸۵).
در هر حال این نکته مسلم است که حقوقدان و قانونگذار میخواهند جامعه بشری را با تنظیم و تقنین برنامههای فردی و اجتماعی به سوی کمال رهبری نمایند، و در پرتو تعیین وظایف افراد و تأمین حقوق آنان سعادت جسمی و روانی آنها را فراهم سازد. برای نیل به این هدف، قانونگذار باید دو شرط اساسی داشته باشد؛ انسان شناس کاملی باشد از هر نوع خودخواهی به دور. از سوی دیگر باید ژرفنگر باشد و با وسعت دید همه افراد را مورد توجه قرار دهد. این مهم تنها از خداوند کریم بر میآید. چه، بشر هر قدر فرانگر باشد و دوراندیش، باز هم دارای دید محدودبشری است.
دستورات ادیان الهی از آن جا که خاستگاه ربوبی دارند، از هر دو خصیصه برخوردارند، از بین آنها اسلام که کاملترین دین است، کاملترین قواعد حقوقی را برای بشر مطرح میکند، که مطابق با فطرت انسانی است.
حقوق جمع حق است، و حق از دیدگاه اهل لغت، فقها و حقوقدانان مورد بررسی قرار میگیرد.
حق در لغت ـ واژه «حق» دارای معانی متعددی است.
از جمله به معنای مطابقت، موافقت، موجود ثابت، صدق، خلاف باطل و لایق آمده است (جوهری، ۱۴۰۷هـ، ج۴، ص۱۴۶۰). میتوان گفت جامع بین این معانی به اعتبار معنای مصدری آن «ثبوت» یعنی وجود حقیقی و به اعتبار معنای وصفی آن «ثابت» یعنی موجود حقیقی میباشد (گرجی، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۲۷۹).
حق در اصطلاح فقه ـ در اصطلاح، حق نوعی ملکیت است، که بهنحوخاصی بین مالک و مملوک وجود دارد (طباطبایی حکیم، بیتا، ج۴، ص۴۶).
گاهی واژه حق در مقابل ملک قرار میگیرد، گاهی مترادف با آن و در هر دو معنی قدرتی است که برای انسان نسبت به غیر خودش جعل شده، و این پایینترین مرتبه ملکیت است (آل بحرالعلوم، ۱۴۰۳هـ، ج۱، ص ۱۴).
حق معنای گستردهتری دارد، و گاهی عنوان عامی است که شامل همه مجعولات شارع مقدس میشود. خواه جعل تأسیسی باشد یا امضایی؛ حق به این اطلاق عبارت است از تحقق و ثبوت. بنابراین میتوان گفت حقوق اسلامی دستورات شریعت است که برای تمشیت امور فردی و اجتماعی وضع شده است (محقق داماد، ۱۳۷۶، ص ۴۷).
حق در اصطلاح حقوق موضوعه ـ میتوان گفت حق امتیاز و نفعی است متعلق به شخص، که حقوق هر کشور در مقام اجرای عدالت از آن حمایت میکند، به او توان تصرف در موضوع حق منع دیگران از تجاوز آن را میدهد. واژه حق به طور معمول به معنی فردی یا شخصی به کار میرود، در برابر حقوق که به معنی احکام است (کاتوزیان، ۱۳۷۷، ص۳۷۰ و ۳۷۲).
بنابراین حق اختیاری است که قانون برای فرد شناخته تا بتواند عملی را انجام یا آن را ترک نماید؛ چنان که گفته میشود حق مالکیت، حق تصرف. کاربرد واژه حق در این معنی در حقوق اسلامی سابقه دارد (امامی، ۱۳۴۲، ج۲، ص۲).
ریشه اصلی گفتگوها در مورد خاستگاه حقوق را باید در دو نکته جست:
الف ـ جایگاه حکومتها در بیداری حس حق طلبی ملتها.
ب ـ نحوه شکلگیری حقوق افراد در اجتماع.
در میان ملتهایی که از ظلم و ستم حکومت خود به جان آمدهاند و قربانی هوا و هوس حاکمان مستبد گشتهاند، خردمندان قوم کوشیدهاند تا با طرح این فکر که قواعدی برتر از اراده حاکم نیز وجود دارد، حقوق وضع شده باید از آن قواعد عالی و طبیعی پیروی کند، مانعی در راه تجاوز حکومت ایجاد کنند، قیام و مقاومت مردم را در برابر قواعد غیرعادلانه موجه سازند.
از سوی دیگر طرفداران حکومت نیز بیکار ننشستهاند، و برای اینکه قدرت حاکم را مشروع جلوه دهند و مقاومت در برابر آن را ستیز با حق یا حکم خداوند وانمود سازند، یا مبنای اصلی حقوق را اقتدار دولت دانستهاند، یا حاکم را نماینده خداوند و مأمور اجرای فرمانهای او شمردهاند. اما اندیشمندان ابراز نمودهاند که هر انسانی موجودی است مستقل، که با خواستهها و اندیشههای ویژه خود شخصیتی ممتاز از دیگران دارد، ولی زندگی همین فرد مستقل چنان به سرنوشت همگنانش آمیخته که گویی جزئی از اجتماع و اندامی از بدن زنده دیگری است، و وجود اصیلی در برابر آن به شمار نمیآید. زندگی فردی و اجتماعی انسان دو چهره مختلف از حقیقت زندگی اوست.
پس مهمترین مسأله درباره هدف حقوق این است که چگونه میتوان ضرورتهای این دو زندگی را با هم جمع کرد؟
از همین روست که دو مکتب اساسی تمام مسائل حقوقی، اجتماعی و اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده است.
بعضی طرفدار اصالت فرد و تأمین آزادی و رهایی هر چه بیشتر انسان از قیود اجتماعی گشتهاند، گروه دیگر برای جمع انسانها وجدان و اراده خاص قائل شدهاند (کاتوزیان، ۱۳۶۵، ص ۲۵ـ۲۶).
بدون شک عقاید کلی یک مکتب در باب انسان و عالم، در اعتقاد به نوع رابطه حقوقی بین افراد انسان و سایر موجودات بستگی دارد.
از دیدگاه اسلام بین تمام ذرات جهان هستی ارتباطی وجود دارد، که به خاطر هدفی آفریده شدهاند، و یک نوع شعور کلی بر نوامیس عالم حکمفرماست. اسلام یک سلسله مبانی حقوقی دارد که قوانین خود را بر اساس آن اصول و مبانی وضع کرده است. باید دید بر طبق اصولی که از قرآن کریم و دستورات پیشوایان دین استنباط میشود، مبنای حقوق در اسلام چیست؟
در قرآن کریم به طور مکرر تصریح شده است (اعراف، ۹؛ روم، ۳۰) که بر حسب اصل خلقت، مواهب عالم برای انسان آفریده شده است «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً» (بقره، ۲۹).
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .