1,382 views
عنوان :
تعداد صفحات :۱۸۰
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
انسانها منابع مولد ثروت هستند، مشروط به این که سرمایه انسانی به حساب آیند. مفهوم سرمایه انسانی ناظر بدین واقعیت است که افراد به کمک ابزارهایی همچون آموزش و پرورش، کارآموزی یا فعالیتهای مشابه که بازده آتی فرد را از طریق افزایش درآمد مادامالعمرش بالا میبرد، در خود سرمایهگذاری میکنند. در واقع سرمایه انسانی تلفیقی از ویژگی ژنتیک، توانمندیهای احراز شده و مهارتها و تجربههای کسب شده توسط فرد در طول زندگی است. اما از آنجا که تفاوت محسوسی بین خصوصیات ارثی انسانها در جوامع مختلف و به لحاظ نژادی مشاهده نمیشود، بنابراین تفاوت در سرمایه های انسانی، ناشی از تفاوت در تواناییهای اکتسابی است. به عبارت دیگر سرمایه انسانی در واقع چیزی جز توانایی های افراد برای اداره بهتر زندگی نیست و از آنجا که این موضوع در یک زمینه اقتصادی مطرح میشود، این توانایی ها معطوف به تولید کالاها و خدماتی است که در فرد فعال میشود و توان و امکان او را برای تولید کالا و خدمتی که موجب استغنا و رفاه فردی در زندگی فردی و اجتماعی اش میگردد، افزایش میدهد. در حقیقت تفاوتهای گسترده بین سطح ظرفیتها، ناشی از وجود تفاوت در کسب توانایی ها است (که در اینجا آنرا سرمایه انسانی نامیدیم). در حقیقت، مهمترین اختلاف بین کشورهای پیشرفته صنعتی و کشورهای کم در آمد ناشی از اختلاف بین موجودی سرمایه انسانی در این کشور ها میباشد. سرمایه گذاری در نیروی انسانی از اساسی ترین بخشهای توسعه بلندمدت و پایدار است و برخی بر این باورند که بسیاری از مشکلات و معضلات موجود در جامعه ایران را بایست به عدم آموزش صحیح در دوران قبل از دانشگاه ارتباط داد. در این راستا این تحقیق خواهد کوشید اثر تکنولوژی آموزشی برکارایی نیروی انسانی دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این مطالعه از روش ناپارامتری تحلیل پوششی داده ها استفاده شده است. ابتدا قرار بر این بود که اثرات شاخص آموزش و تکنولوژی آموزشی بر کارایی فنی نیروی انسانی مورد بررسی قرار گیرد ولی به دلیل محدودیتهای آماری در جمع آوری اطلاعات دبیرستانها و به دلیل اینکه تنها آمار ۱۵ دبیرستان پسرانه منطقه ۲ به دست محقق رسید به ناچار دو سناریو برای این تحقیق گزینش گردید. سناریوی اول به بررسی تأثیرات آموزش بر کارایی فنی نیروی انسانی می پردازد و سناریوی دوم نیز اثر تکنولوژی آموزشی بر کارایی را مورد ارزیابی قرار می دهد. داده های مورد استفاده در سناریوی اول(اثر آموزش) بر سطح کارایی عبارتند از: سرانه معلم به دانش آموزش (smd) ، میانگین سابقه کار معلمین (mskm) ، میانگین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(mptd) ، و داده های مورد استفاده در سناریوی دوم(اثر تکنولوژی آموزشی بر سطح کارایی) نیز عبارتند از: سرانه کتاب به دانش آموز (skd) ، سرانه مساحت آزمایشگاه (sma) وسرانه کامپیوتر (sk) ، ستانده ها مورد استفاده در هر سناریو نیز میانگین دروس اختصاصی (mde) و میانگین دروس عمومی(mdo) بوده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهند در هیچ یک از مدلهای روش تحلیل پوششی داده ها (CCRوBCC) ،رابطه معنی داری میان شاخصهای آموزشی و تکنولوژی آموزشی بر درجات کارایی دبیرستانها مورد مطالعه مشاهده نکرده ایم. بنابراین فرضیه های ما که مبنی بر تأثیر مثبت آموزش معلمان مدارس منطقه ۲ و بکارگیری تکنولوژی آموزشی و محیط آموزشی بر کارایـی فنـی نیروی انسانی است رد می شود؛ در واقع این فرضیات شرطهای لازم هستند ولی کافی نمی باشند. به نظر می رسد در کارایی دبیرستانهای منطقه ۲ عوامل دیگری نظیر کیفیت مدیریت و کیفیت تدریس، چگونگی قرار گرفتن مدارس از نقطه نظر جغرافیایی در درون منطقه ۲ موثر بوده باشد.
واژه های کلیدی: شاخص های آموزشی ، تکنولوژی آموزشی،کارایی نیروی انسانی در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران.
چکیده
فصل اول : کلیات تحقیق ۱
۱-۱- مقدمه ۲
۱-۲- شناخت وطبقه بندی فواید اقتصادی آموزش و پرورش ۴
۱-۲-۱-فواید خصوصی آموزش و پرورش ۵
۱-۲-۲ – فواید خصوصی مستقیم ۵
۱-۲-۳-فواید خصوصی غیر مستقیم ۵
۱-۲-۴-فواید اجتماعی آموزش و پرورش ۶
۱-۲-۵-فوایداجتماعی مستقیم ۷
۱-۲-۶-فواید اجتماعی غیرمستقیم ۷
۱-۳-اهداف و ضرورت پژوهش ۹
۱-۴-فرضیه های تحقیق (پژوهش) ۹
۱-۵-کلیات پژوهش ۱۰
فصل دوم :مروری بر ادبیات تحقیق ۱۱
مبانی نظری تحقیق ومروری برمطالعات تجربی ۱۲
۲-۱-مقدمه ۱۲
۲-۱-۱-دیدگاههای اقتصاد دانان کلاسیک درباره اهمیت اقتصادی آموزش ۱۳
۲-۱-۲-دیدگهای اقتصاددانان نئوکلاسیک درباره اهمیت اقتصادی آموزش ۱۶
۲-۱-۳-دیدگاههای اقتصاددانان معاصر درباره اهمیت اقتصادی آموزش ۱۷
۲-۲-نظریه سرمایه انسانی ۳۱
۲-۲-۱-مفهوم سرمایه انسانی ۳۳
۲-۲-۲-سرمایه گذاری درسرمایه انسانی ۳۵
۲-۲-۳-ویژگیهای سرمایه انسانی ۳۸
۲-۲-۴-کارکردهای سرمایه انسانی ۴۳
۲-۲-۵-تشکیل سرمایه انسانی ازطریق آموزش و پرورش ۴۶
۲-۲-۶-تشکیل سرمایه انسانی از طریق آموزش ضمن خدمت ۵۰
۲-۳-نقش آموزش و پرورش دررشد و توسعه اقتصادی ۵۱
۲-۳-۱-انواع آموزش و پروش و رشد اقتصادی ۵۴
۲-۴-سرمایه گذاری درآموزش و پرورش ۶۲
۲-۵-توجیه اقتصادی درآموزش و پرورش ۶۴
۲-۶-کیفیت آموزش و پرورش ۶۹
۲-۷-تحقیقات انجام شده درجهان ۷۴
فصل سوم :روش اجرای تحقیق ۸۸
متدولوژی تحقیق ۸۹
مقدمه ۸۹
۳-۱-تابع تولید ۹۳
۳-۱-۱-روشهای پارامتری ۹۳
۳-۱-۲-روشهای ناپارامتری ۹۴
۳-۲-ویژگیها و قابلیتهای روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) ۹۵
۳-۲-۱-مزایای روش تحلیل پوششی داده ها ۹۵
۳-۲-۲-معایب روش تحلیل پوششی داده ها ۹۷
۳-۳-تعریف واحدهای تصمیم گیری (DMU) ۹۷
۳-۴-انواع کارایی ازدیدگاه فارل ۹۸
۳-۵-کارایی درتحلیل پوششی داده ها (DEA) ۱۰۱
۳-۶-مدلهای DEA ۱۰۲
۳-۶-۱-مدل CCR ۱۰۳
۳-۶-۱-۱-تعریف کارایی درمدل CCR ۱۰۵
۳-۶-۱-۲-مثالهای مربوطه به مدل CCR ۱۰۵
۳-۶-۱-۳-مدلهای ستانده گراو نهاده گر درمدل CCR ۱۱۰
۳-۶-۲-مدل BCC ۱۱۶
۳-۶-۳-تفاوت CCR و BCC ۱۱۸
۳-۷-مدل اندرسن – پیترسون(AP) ۱۲۰
۳-۸-بررسی بازده مقیاس درروش DEA ۱۲۲
۳-۹-جمع بندی ۱۲۵
فصل چهارم :تجزیه و تحلیل داده ها ۱۲۸
تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از مدل DEA ۱۲۹
۴-۱- مقدمه ۱۲۹
۴-۲-معرفی دبیرستانهای موردمطالعه ۱۳۰
۴-۳- انتخاب داده ها و ستانده ها ۱۳۲
۴-۴-معرفی مدل مورد استفاده ۱۳۴
۴-۵-تجزیه و تحلیل نتایج ۱۳۵
۴-۵-۱-تاثیر آموزش برکارایی دبیرستانها ۱۴۱
۴-۵-۲-تاثیر تکنولوژی آموزشی برکارایی دبیرستانهای منطقه (۲) ۱۴۹
۴-۵-۳-بررسی فرضیات تحقیق ۱۵۷
۴-۵-۴-عامل تولید مازاد (اضافی) Slack ۱۵۹
۴-۵-۵-انتخاب الگوی مناسب برای بنگاه ۱۶۰
۴-۶-خلاصه ای از تجزیه و تحلیل نتایج ۱۶۵
۴-۶-۱-تجزیه و تحلیل جدول ۱۶-۴ ۱۶۷
۴-۶-۲-فرق کارایی فنی و کارایی مقیاس ۱۶۹
فصل پنجم :نتیجه گیری و پیشنهادات ۱۷۱
نتیجه گیری و پیشنهادات ۱۷۲
منابع ۱۷۴
منابع فارسی
۱- موتمنی ع ، طراحی مدل پویای بهره وری با رویکرد تحلیل پوشش داده ها ( ( DEA ،رساله دکتری ، دانشگاه تربیت مدرس تهران ، ۱۳۸۱ .
۲- نفیسی ع دانشنامه اقتصاد آموزش و پرورش انتشارات پزو هشکده تعلیم و تربیت ،چاپ اول ،پاییز ۱۳۸۰٫
۳- اسمیت آ ؛ ثروت ملل ،ترجمه محمد علی ، کاتوزیان ، تهران ۱۳۵۸ .
۴- اسفندیاری م ، تعیین شاخصهای آموزش در مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی ،تابستان ۱۳۸۰ .
۵- متوسلی م و آهنجیان م ؛ اقتصاد آموزش و پرورش ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگا هها (سمت ) ، چاپ اول ، تهران ، پاییز ۱۳۸۱ .
۶- هاشمیان اصفهانی م ؛ اثر درآمدی آموزش ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه اصفهان ، ۱۳۷۰ .
۷- میکا ئیل پور ح ، بررسی و تخمین کارایی و بهره وری سیستم آموزش و پرورش در ایران ، پایان نامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه علامه طباطبایی ، زمستان ۱۳۷۹ .
۸- نیک نعمت ف ، اثر آموزش معلمان مدارس و تکنولوژی آموزشی بر کارایی نیروی انسانی در دبیرستانهای دخترانه منطقه ۵ تهران ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه الزهرا ء ، ۱۳۸۴ .
۹- سامتی م و رضوانی م ، بررسی کارایی دانشگاههای بزرگ دولتی ایران با استفاده از روش DEA مجله تحقیقاتی شماره ۵۹ ، پاییز و زمستان ۱۳۸۰ .
۱۰ –عماد زاده م ، مباحثی از اقتصاد آموزش و پرورش ، انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان ، چاپ چهارم ، ۱۳۷۹ .
۱۱ – فضلی ص ، طراحی مدل ریاضی ارزیابی عملکرد مدیر سازمانهای دولتی – رویکرد DEA ، رساله دکتری ، دانشگاه تربیت مدرس .
۱۲ – دکتر سبحانی ح ، اقتصاد کار و نیروی انسانی ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها( سمت ) ، چاپ اول ، زمستان ۱۳۷۲ .
۱۳ – رضوی م و دیگران ؛ تجزیه و تحلیل هزینه و فایده های آموزش ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی ، ۱۳۵۷ .
۱۴ – عظیمی ح ، آموزش سرمایه انسانی و توسعه اقتصادی ، نشریه مدیریت و توسعه ، پاییز، ۱۳۸۰ .
۱۵ – علیرضایی م ، ارزیابی اریب کارایی در تحلیل پوشش داده ها ، رساله دکتری ، دانشگاه تربیت معلم تهران ، ۱۳۷۴٫
۱۶ – ابطحی ح و کاظمی ب ، بهره وری ، تهران ، موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی .
۱۷ – عزیز زاده ه با همکاری ص برزویان ، بررسی تحولات کارایی درونی نظام آموزش و پرورش عمومی کشور از سال ۱۳۷۱ -۱۳۷۰ و ۱۳۷۸ -۱۳۷۷ ، فصلنامه تعلیم و تربیت شماره ۶ .
۱۸ –امامی میبدی ع ، اصول اندازه گیری کارایی و بهره وری ، تهران : موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی .
۱۹ – خاکی غ ، حرکت بهره وری ، تهران : نشر نی .
۲۰ – انصاری ع ؛ بررسی نقش آموزش در بهره وری نیروی کار در اقتصاد ایران ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه علامه طباطبایی ، ۱۳۷۱ .
منابع لاتین :
۱- Appleton, S.& Teal. F., 1998,” Human Capital and Economic Development”, Economic Research Paper,3
۲- Andersen, P. and N.C.Petersen, A Procedure for Ranking Efficient Units in Data nvelopment Analysis, management science. 1993, Vol.39, PP.1261-1264
۳- Andreosso- O’Callaghan, B., 2002, “Human Capital Accumulation and Economic Growth in Asia”, National Europe Centre Paper No.29, pp.1-12, Australian National University, Paper prepared for the workshop on Asia –Pacific Studies in Australia and Europe, ANU, Canberra, 5-6 July.
۴- .Benker, R.D., Charnes, A. and Cooper, w.w., Models for Estimating Technical Scale Efficiencies in Data Envelopment Analysis, Management Science, 1984, Vo130, PP 1078-1092.
۵- Beverly, S.& Sherraden, M., 1997, “Human Capital Social Work”, Center for Social Development, Washington University in St. Louis, Working Paper, No.97-2,pp.1-46
۶- Blankenau, W.F. & Simpson, N.B.,2004, “Public education expenditures and growth”, joumal of Development Economics, 73, pp.583-605.
۷- Blundell, R.& Dearden, L.& Sianesi, B, 1999, “Human Capital investment the Returns from Education and Training to the individual, the Firm and the Economy”, Fiscal Studies, Vol.20, No.1, pp.1-23.
۸- Boldrin, M.&., 2005, “Public education and capital accumulation”, Research in Economics, 59, pp.85-109.
۹- Boozer, M.& Ranis, G,& Stewart, F.& Suri, T., 2003,” Paths to Success: The Relationship Between Human Development and Economic Growth”, Economic Growth Center, Yale University, Center Discussion Paper, No. 874,pp.1-48.
۱۰- Breton, T.R., 2003, “Education, Human Capital, and National income”, European Economic Review, 115,pp.1-43.
۱۱- Charnes, A, W.W. Cooper, and E.Rhodes (1978), “Measuring the Efficiency of Decision Making Unites”, European Journal of Operational Research2,
۱۲- Chang, F.,2003,”A Positive Analysis of lndirect Pricing of Human Capital”, lnstitute of Labor and Wages of MOLSS (China), Presented to IIRA 5th Asian Regional Congress (Seoul, Korea, on June 23-26, 2004).
۱۳- Coeli, T.j. (1996), “A Gaideto DEAP Version. 2.1. A Data Envelopment Analysis Computer Program”, CEPA ing Paper 96/08, Department of Econometrics”,
۱۴- Einarsson, T.& Marquis, M.H., 1999, “Formal Training, On-the-job Training and the Allocation of Time”, Journal of Macroeconomics, Vol. 21,No.3, pp.423-442
۱۵- Farrell, M(1957) “ The Measurement of Productive Efficiency” Journal of the Royal Statistics Society, Series A, Vol. 120,n.3,253-281.
۱۶- Harmon, C.& Walker, I.,2000, “Returns to the Quantity and Quality of Education: Evidence for Men in England and Wales”, Economical, Vol.67,No.265,pp.19-35.
۱۷- Huggett,M., Ventura, G., & Yaron, A., 2002, “ Human Capital and Earnings Distribution Dynamics “, NBER working paper, No.9366.pp.1-31.
۱۸- Lee, M.E., 1999,”Distance Learning as” Learning by Doing”” , Educational Technology & Society, 2(3), pp.41-47.
۱۹- Le, T., Gibson, J.& Oxley, L., 2003, “cost –and income- based measures of Human Capital”, Journal of Economic Surveys, Vol. 17, lss, 3, pp.271-307.
Mincer, Jacob (1962), “On-thjob training: Casts Returns and some lmplication” Journal of Political Economy, October pp 35-50.
۲۰- Psacharopoulos, G., & Patrinos, H.A., 2002, “ Return to investment in Education” The World Bank, Policy Research Working Paper, No.2881,pp.1-28.
۲۱- Ranis, G., 2004, “ Human Development and Economic Growth”, Economic Growth Center, Yale University, Center Discussion Paper, No. 887, pp. 1-13.
۲۲- Schultz, Th.W., 1971, investment in Human Capital, The Role of Education and of Research, The Free Press.
۲۳- Stevens, P.& Weale, M., 2003, “Education and Economic Growth” , National Institute of Economic and Social Research, Discussion Papers No. 221,pp.1-28.
۲۴- Stiles,P., & Kulvisaechana, S., 2003, “Human capital and performance: A literature review”, Judge institute of Management, University of Cambridge, pp. 1-23.(Published at )
۲۵- Sunde, U., 2001, “ Human Capital Accumulation, Education and Earnings inequality” Institute for the Study of Labor (IZA), Germany (Bonn), IZA Discussion Paper No, 310, pp. 1-32)
۲۶- Welch.F.(1969), “Education in Production “Journal of Political Economy
۲۷- w.w Cooper, L.M. Seiford and J.Zhu, “Handbook on Data Envelopment Analysis, Springer (Kluwer Academic Publishers), Boston, 2004, pp 345-376.
آموزش و پرورش دررفتار فردی و اجتماعی انسانها نقش مهمی دارد. تأثیری که در فرآیند رشد اقتصادی کشورها میگذارد سبب شده تا شاخه جدیدی در علم اقتصاد، تحت عنوان “اقتصاد آموزش و پرورش” توسعه یابد. به خاطر نیازهای روزافزون جامعه به آموزش و پرورش، از پیشرفت قابل ملاحظه ای برخوردار بوده و مطالعات گوناگونی در این زمینه صورت گرفته است. آموزش و پرورش از قدیمیترین نهادهای اجتماعی است که با بسیاری از نهادها بویژه نهاد خانواده، دین و سیاست و اقتصاد رابطه ای محکم دارد.
تحول هر یک از نهادهای فوق با نقش آموزش و پرورش در ارتباط است. و از طریق آموزش و پرورش، فرهنگ یا ارزشها و نگرشها، دانشها و مهارتها از نسلی به نسل دیگر یا از جامعهای به جامعه دیگر انتقال مییابد. از طرف دیگر آموزش و پرورش از طریق تحولاتی که در رفتار فردی بوجود میآورد و در رشد و پویایی فرهنگ جامعه تأثیر عمیقی میگذارد. در حقیقت میزان مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در تحول جامعه نقش اساسی دارد وابسته به آموزش و پرورش آنان است. مدارس، علاوه بر انتقال علم و دانش، ارزشهای دیگری از جمله نظم و انضباط، تعهد و احساس مسئولیت را در جوانان ایجاد کرده و تقویت مینمایند. آموزش و پرورش مردم را تواناتر و قدرت تولید آنان را افزونتر نموده و در کاهش نابرابریهای درآمدی نقش قابل ملاحظهای دارد. زیرا از طریق بالا بردن قدرت تولید، سطح عمومی درآمدها را افزایش میدهد. از طرفی رشد سریع جمعیت و تقاضای روزافزون برای آموزش، موجب شده تا جامعه نیز منابع قابل توجهی را به این بخش اختصاص دهد.
از آنجا که با وجود محدودیتهای زیاد منابع قسمت قابل توجهی از بودجه دولتها به آموزش و پرورش اختصاص مییابد،جامعه علاقمند است از منطقی بودن تخصیص چنین منابعی به امر آموزش و پرورش اطمینان حاصل کند و یا به عبارت دیگر از کارایی نظام آموزشی و رسالت آن جهت نیل به اهداف تعیین شده مطمئن گردد. در راستای چنین هدفی ضرورت با توجه به هزینه های انجام شده برای آموزش معلمان و تکنولوژی آموزشی بکار رفته در مدارس به بررسی این موضوع بپردازیم که آیا انجام چنین هزینههایی نتایج لازم و مورد انتظار را داشته است. هدف عمده این تحقیق پاسخ به سؤال بالا از طریق یک مطالعه موردی به منظور تعیین کارایی نیروی انسانی (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آن (در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران) در سالهای مورد بررسی است به عبارت دیگر این تحقیق در صدد آن است که نحوه تأثیرگذاری آموزش معلمان مدارس، محیط آموزش و تکنولوژی آموزشی بر کارایی نیروی انسانی (معلمان مدارس) در نمونه تحت بررسی را مطالعه نماید.
بسیاری از صاحبنظران اعتقاد دارند که وجوه اختصاص یافته به آموزش و پرورش را میتوان هزینههای سرمایهگذاری به حساب آورد. از این رو، تخصیص بودجه کافی به امر آموزش و پرورش با توجه به بنیادی بودن آن ضروری است. توجه به این بخش آثار مثبت و نتایج اجتماعی، اقتصادی متعددی به دنبال دارد که به بررسی اجمالی آن میپردازیم:
آموزش و پرورش جزو آن دسته از کالاهای عمومی است که تولید آنها نه تنها برای فرد، بلکه برای جامعه بسیار مفید میباشد. به این معنی که آموزش فردی،بازتابها و پیامدهای متنوع اجتماعی به دنبال دارد. فردی که آموزش میبیند نه تنها خود را از تواناییها و کفایت های قابل توجهی برخوردار میشود بلکه تحصیلات او در محیط منزل، محیط کار در جامعه آثار بسیار گسترده ای دارد. برای آ نکه به صورت سیستماتیک با مسأله برخورد نماییم می توانیم فواید اقتصادی آموزش و پرورش را به طور کلی به فواید خصوصی و فواید اجتماعی تقسیم کنیم. این فایدهها نیز هر یک به نوبه خود به فواید مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میشوند. در این بخش ابتدا فواید خصوصی و سپس فواید اجتماعی آموزش و پرورش بطور مختصر مورد شناسائی و مطالعه قرار میگیرد.
این فواید به آن دسته از مزایایی اطلاق میشود که منحصراً افراد از آن بهرهمند میشوند. فواید خصوصی را میتوان به دو بخش مجزا تقسیم نمود: فواید مستقیمی که آموزش نصیب افراد میکند و فواید غیرمستقیمی که افراد آموزش دیده از آن بهره میبرند.
فایده مستقیم خصوصی ناشی از سرمایه گذاری در آموزش، در حقیقت همان اضافه درآمدی است که افراد تحصیل کرده بدلیل ارتقاء سطح توانایی ها و بهره وری دریافت میدارند. مهمترین اثر اقتصادی آموزش در واقع افزایش قدرت تولید و دستیابی به درآمدهای بیشتر است. بنابراین فایده خصوصی مستقیم آموزش، افزایش سطح درآمدی فرد است.
فواید خصوصی غیرمستقیم آموزش که عمدتاً بصورت درآمدهای روانی و مزایای اجتماعی است، ناشی از امتیازاتی است که آموزش و تخصص برای فرد بوجود میآورد. به طور کلی می توان گفت که افراد تحصیل کرده از شأن و منزلت اجتماعی بالاتری برخوردارند و جامعه با تفویض مسئولیتهای سنگین بر دوش افراد روشنفکر و آموزش یده احترام بیشتری برای آنان قائل میگردد. برخی از فواید خصوصی غیرمستقیم آموزش را میتوان به اختصار بصورت ذیل طبقهبندی نمود:
افراد تحصیل کرده در محیط کار از مزایای جنبی بیشتر و شرایط کاری بهتری برخوردارند.
افراد تحصیل کرده امکان ارتقاء سریعتر از نردبان ترقی شغلی را دارا میباشند.
افراد تحصیل کرده از فرصتهایی که در اختیار دارند، مناسبترین را برمیگزینند. به طور مثال این افراد در مورد پس انداز، مصرف و سرمایه گذاری،تصمیمات عقلانی تری میگیرند.
افراد تحصیل کرده به خاطر بینشی که پیدا میکنند، عموماً زندگی بهتری برای خود خواهند ساخت.
بطور مثال در سلامت خود و فرزندان تلاش بیشتری میکنند، در انتخاب همسر و تعداد فرزندان آگاهانهتر تصمیم می گیرند، در شرایط مساوی طول عمر بیشتری دارند، عموماً کمتر دچار اعتیاد و ارتکاب جرائم میشوند، فرزندان صالح و موفقی تریبت میکنند که اکثراً دارای تحصیلات عالی می باشند و همان گونه که مشاهده می شود اهمیت فواید خصوصی غیرمستقیم آموزش نه تنها به هیچ وجه کمتر از فواید مستقیم آن نمی باشد بلکه به طور حتم فواید آن بیشتر است.
بسیاری از سرمایه گذاریهای عمومی دارای آثار اجتماعی بسیار گستردهای میباشند. به عنوان مثال، احداث یک سد مخزنی در یک منطقه علاوه بر رونق و توسعه کشاورزی آن منطقه که اثر مستقیم این سرمایهگذاری است در توزیع عادلانهتر درآمدهای مردم منطقه تأثیر به سزایی دارد. اثر احداث سد در توزیع درآمد را به عنوان آثار ثانویه و یا آثار غیرمستقیم اجتماعی آن مینامند. در این چارچوب فواید اجتماعی آموزش و پرورش خود به دو بخش مستقیم و غیرمستقِِِم تقسیم میگردد.
مهمترین فایده اجتماعی مستقیم آموزش این است که افراد آموزش دیده قادرند کالا خدمات بیشتری تولید کرده و به جامعه ارائه دهند. همان گونه که در آثار مستقیم انفرادی آموزش ملاحظه شد، افراد تحصیل کرده قدرت تولید بیشتری دارند و قادرند در واحد زمان محصولات بیشتری را ایجاد نمایند. جامعه از آن جهت تمایل دارد تا در آموزش سرمایهگذاری کند که با آموزش بیشتر ، توده مردم از تواناییهای تولیدی بیشتری برخوردار میگردند و با رشد تولید ملی به رشد اقتصادی دامن میزنند. همچنین افراد تحصیل کرده که خالص ارزشهای بیشتری میباشند، درآمد بالاتری را ایجاد می کنند و از این رهگذار مالیات بیشتری را نیز به دولت میپردازند. به طور کلی می توان گفت که آن جوامعی که دارای افراد آموزش دیده بیشتری میباشند، در شرایط مساوی کالا و خدمات زیادتری تولید میکنند و دارای رشد اقتصادی بالاتری هستند.
آثار غیرمستقیم سرمایه گذاریهای آموزشی بر جامعه، فوقالعاده مهم قلمداد میشوند. در واقع، گاهی ارزش اقتصادی یک اختراع و نوآوری در صنعت که موجب افزایش محصول ملی و صرفه جویی قابل توجهی در هزینههای تولید میشود، از کل مخارج سالانه آموزش و پرورش کشور بیشتر میباشد. بسیاری از آثار اجتماعی سرمایه گذاریهای آموزشی عمومی پایا و زوال ناپذیر دارند. برخی از مهمترین فواید غیرمستقیم اجتماعی آموزش و پرورش را میتوان به اختصار بصورت ذیل طبقهبندی نمود:
هر قدر مردم یک جامعه از تحصیلات بیشتری برخوردرا باشند قادرند در واحد زمان درآمد بیشتری ایجاد کنند.
هر اندازم مردم یک جامعه از آموزش بیشتری برخوردار باشند، هزینههای اجتماعی آن جامعه از قبیل هزینههای دستگاه قضایی، انتظامات، پلیس راهنمایی و امثال آن کاهش خواهند یافت.
با ارتقاء سطح تحصیلات مردم یک جامعه، سطح بهداشت و تغذیه بالاتر و هزینههای درمان و سوبسید دارو به طور نسبی کمتر خواهد بود. در جامعه ای که افراد آن از سلامت بیشتری برخوردار باشند روزهای بیشتری در هفته، در ماه و در سال را به کار اشتغال خواهند داشت و بهره وری عامل کار افزون خواهد شد. علاوه بر این میزان تحصیلات در کیفیت نیروهای کار نیز تأثیر فراوانی دارد.
هر قدر افراد جامعه آموزش بیشتری دیده باشند. در حل معضلات اجتماعی نظرات بهتری داشته و با مشارکت ایشان مشکلات جامعه به طور ملموس کاهش خواهد یافت.
انتقال تکنولوژی که یکی از محورهای اساسی توسعه صنعتی است، عمدتاً با تلاش و کوشش افراد تحصیل کرده تحقق مییابد.
اکنون که رشد اقتصادی وابسته به ارتقاء سطح تکنولوژی، بهره وری عامل کار، مدیریت نوین و تخصیص بهینه منابع کمیاب است، هر قدر افراد جامعه از تحصیلات بیشتری برخوردار باشند، ضمن مشارکت بیشتر، تقسیم کار و تفویض مسئولیتها بین افراد برحسب نوع تخصص و تواناییها میتوان امید داشت که بهرهوری عامل کار و کارایی سازمان به تدریج بهبود یافته و افزایش یابد.
هدف اساسی این تحقیق تعیین کارایی نیروی انسانی (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آن (در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران در سالهای مورد بررسی) است.
ضرورت این تحقیق از آن جهت است که نشان خواهد داد که آیا آموزشهای معلمان مدارس و تکنولوژی آموزشی به کار رفته در مدارس توانسته است کارایی نیروی انسانی (معلمان مدارس منتخب) را در نمونه مورد بررسی افزایش دهد. در حقیقت با توجه به هزینههایی که برای آموزش معلمان و تکنولوژی آموزشی موجود در مدارس صورت میگیرد، ضرورت ایجاب میکند به بررسی این موضوع بپردازیم که آیا انجام چنین هزینههایی نتایج لازم و مورد انتظار را داشته است؟ نتایج این مطالعه میتواند سیاستگذاران آموزش و پرورش را در راه تخصیص بهینه منابع یاری کند.
در این تحقیق با توجه به مطالبی که در خصوص اهمیت پژوهش مطرح شده سؤالات زیر مطرح میشود:
آیا آموزش معلمان مدارس بر کارایی فنی آنها تأثیر مثبت میگذارد یا خیر؟
بکارگیری تکنولوژی آموزشی بر کارایی فنی آنها چه تأثیری دارد؟
اثر محیط آموزشی بر کارایی فنی آنها چه تأثیری دارد؟
با توجه به سئوالات تحقیق فرضیه های تحقیق بشرح زیر مطرح میشود:
آموزش معلمان مدارس نمونه بر کارایی فنی آنها (در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه دو تهران در سالهای مورد بررسی ) تأثیر مثبت دارد.
بکارگیری تکنولوژی آموزشی بر کارایی فنی نیروی انسانی (در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران در سالهای مورد بررسی) تأثیر مثبت دارد.
اثر محیط آموزشی بر کارایی فنی نیروی انسانی (در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران در سالهای مورد بررسی) مثبت است.
در ادامه، این مطالعه در نظر دارد به منظور تعیین کارایی نیروی انسانی (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آنها (در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران) در سالهای مورد بررسی در فصل دوم به مروری بر ادبیات تئوریک در زمینه سرمایه انسانی ، اقتصاد آموزش و پرورش، آموزشهای ضمن خدمت و سایر مباحث تئوریک مرتبط با موضوع پژوهش حاضر پرداخته و سپس مروری مختصر اما جامع بر ادیبات تجربی موجود در زمینه محاسبه کارایی انواع آموزش و پرورش را ارائه نماید. فصل سوم این پژوهش به ادبیات موجود در زمینه روش تحلیل فراگیر دادهها خواهد پرداخت تا زمینه لازم جهت برآوردهای لازم در فصل چهارم را فراهم نماید. در فصل چهارم، اثر آموزش معلمان مدارس و تکنولوژی آموزشی بر کارایی نیروی انسانی در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران (سالهای ۸۳-۸۲ و ۸۰-۷۹) را بررسی مینماید. و بالاخره در فصل پنجم به بحث و نتیجهگیری در این زمینه خواهیم پرداخت و پیشنهادات ارائه خواهد شد.
انسانها منابع مولد ثروت هستند، مشروط به این که سرمایه انسانی به حساب آیند. مفهوم سرمایه انسانی ناظر بدین واقعیت است که افراد به کمک ابزارهایی همچون آموزش و پرورش، کارآموزی یا فعالیتهای مشابه که بازده آتی فرد را از طریق افزایش درآمد مادامالعمرش بالا میبرد، در خود سرمایهگذاری میکنند. در واقع سرمایه انسانی تلفیقی از ویژگی ژنتیک، توانمندیهای احراز شده و مهارتها و تجربههای کسب شده توسط فرد در طول زندگی است. اما از آنجا که تفاوت محسوسی بین خصوصیات ارثی انسانها در جوامع مختلف و به لحاظ نژادی مشاهده نمیشود، بنابراین تفاوت در سرمایه های انسانی، ناشی از تفاوت در تواناییهای اکتسابی است. به عبارت دیگر سرمایه انسانی در واقع چیزی جز توانایی های افراد برای اداره بهتر زندگی نیست و از آنجا که این موضوع در یک زمینه اقتصادی مطرح میشود، این توانایی ها معطوف به تولید کالاها و خدماتی است که در فرد فعال میشود و توان و امکان او را برای تولید کالا و خدمتی که موجب استغنا و رفاه فردی در زندگی فردی و اجتماعی اش میگردد، افزایش میدهد. در حقیقت تفاوتهای گسترده بین سطح ظرفیتها، ناشی از وجود تفاوت در کسب توانایی ها است (که در اینجا آنرا سرمایه انسانی نامیدیم). در حقیقت، مهمترین اختلاف بین کشورهای پیشرفته صنعتی و کشورهای کم در آمد ناشی از اختلاف بین موجودی سرمایه انسانی در این کشور ها میباشد. این فصل در نظر دارد در ابتدا ضمن بررسی مبانی تئوریک نظریه سرمایه انسانی به مطالعه تشکیل سرمایه از طریق آموزش و پرورش ، نقش آموزش در رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، توجیه اقتصادی سرمایهگذاری در آموزش و پرورش و کیفیت آموزش و پرورش پرداخته و سپس در قسمت دوم فصل خلاصه ای از مهمترین مطالعات انجام شده در زمینه مورد بررسی را به منظور استفاده از تجربه آنها در فصول آینده، گردآوری نماید.
“آدام اسمیت”[۱] از معتبرترین اقتصاد دانان کلاسیک است که اهمیت اقتصادی آموزش را مدنظر قرار داده است.[۲] که آموزش افراد در واقع نوعی سرمایه گذاری در آنها میباشد.
با آموزش، افراد تواناتر خواهند شد و رشد قابلیت های آنان سبب می گردد که نه تنها خود به درآمد بیشتری نایل آیند بلکه جامعه نیز از سرمایه گذاری در آنها منتفع گردد. به عقیده اسمیت، انسانها با آموزش به سرمایه مبدل میشوند و جامعه میتواند از توان تولیدی آنها به صورت بهتری بهره مند گردد. از آنجا که کسب دانش مستلزم انجام هزینههایی است، و این هزینهها جنبه سرمایه ای (و نه مصرفی) دارند، دریافت کنندگان آموزش، به سرمایههای ثابتی تبدیل میشوند که در فرآیند تولید، قدرت تولید فرد و درآمد جامعه را ارتقاء خواهند بخشید. هر قدر تعداد افراد تحصیل کرده و متخصص در جامعه بیشتر شود، آن کشور قادر خواهد بود که به تولید ملی بالاتر و درآمد افزون تری دست یابد. اسمیت بر این باور بود که چون استعدادهای افراد در حقیقت نوعی ثروت ملی به حساب میآید، جامعه با سرمایه گذاری های آموزشی در جهت کشف و پرورش استعدادهای مردم میتواند ضمن احیاء و بارور نمودن چنین سرمایههایی، از ثروتهای طبیعی و خدادادی بهره بجوید. در تفکر اسمیت، مهارتهای توسعه یافته نیروی کار به مثابه یک ابزار سرمایهای، موجب ارتقاء سطح بهره وری تولید خواهند شد و هزینه های تولید را کاهش میدهند. “رابرت مالتوس”[۳] نیز یکی از اقتصاددانان کلاسیک است که درباره آموزش و پرورش اظهار نموده است. مالتوس آموزش و پرورش را به عنوان ابزار مؤثری قلمداد میکند که قادر است در عمل از رشد موالید بکاهد و رشد جمعیت را محدود سازد.و او بر این باور بود که آموزش موجب تقویت حزم و دوراندیشی در مردم میگردد و از این رو برای دستیابی به آزادی و دموکراسی، آموزش توده های مردم ضرورت دارد.[۴]
“جان استوارت میل[۵]” دیگر اقتصاد دان کلاسیک از اهمیت آموزش بدان علت یاد میکند که قدرت آینده نگری و شرایط تهذیب فردی را تقویت میکند، تأکید فراوان بر آموزش فرزندان کارگران دارد. از نظر او با آموزش فرزندان آنها، از یک طرف میتوان تحولی در کارگران بوجود آورد و از طرف دیگر بر قدرت تولید و درآمد آنها افزود و شرایط پیشرفت اجتماعی این نوع جوانان را فراهم نمود. به عقیده استوارت میل، هدف اساسی آموزش این است که مردم بتوانند آگاهانه قضاوت کنند، درست تصمیم بگیرند و برای فرزندان خود آینده بهتری تصویر نمایند.[۶]
“جان هنری نیومن”[۷] در معروف ترین کتاب خود تحت عنوان “مفهوم دانشگاه” که ثمره اندیشه های وی در باب فلسفه تعلیم و تربیت است هدف از تحصیل را کسب نگرش فراگیر درباره حقیقت میدانست که تجلی این حقیقت را در شعب مختلف علوم میتوان یافت.[۸] در واقع، از نظر وی وظیفه آموزش و پرورش یاد دادن شیوه نگرشی خاص به علم و دانش بود و بیشتر بر تأثیر علوم در یکدیگر تأکید داشت. نیومن در ارتباط با سه موضوع انسان را مورد توجه قرار میدهد:
در ارتباط با تربیت عقلی، دانشگاه را مناسب ترین مکان میداند.
در ارتباط با خداپرستی و تحکیم پایه های ایمان در انسان، رجوع به وجدان فردی و درون نگری را توصیه میکند.
در باب مسائل اخلاقی، پیروی از فرامین دین را بهترین راهنما قلمداد میکند.
نیومن معتقد است که نباید ذهن انسان را به طور انفعالی با دانش و یادگیری نظریه ما انباشته نمود، بلکه باید از طریق آموزش و پرورش “نیروی تعقل و دیدن رابطه میان علوم” را در فرد ایجاد کرد.
به هر صورت،اقتصاددانان کلاسیک معتقد بودند که ارائه آموزش و پرورش عمومی یک ضرورت است و برای نیل به رفاه و توسعه در یک جامعه مدرن، دولت بایستی در این راه پیشگام باشد، زیرا که در تفکر آنان داشتن شهروندانی آگاه، دانا و توانا بی شک اساس یک حکومت آزاد و سالم را بنا میکند. زمانی افراد جامعه از قدرت حزم و دوراندیشی، قوه تمیز و قضاوت درست برخوردار خواهند بود که از حداقل آموزش عمومی بهره مند باشند. بدین ترتیب در چارچوب فکری کلاسیکها، ارتباط تنگاتنگی بین آموزش مردم و آزادی و رفاه جامعه وجود دارد.
“فن تیونن”[۹] که از اقتصاددانان نئوکلاسیک به شمار میآید معتقد است[۱۰] ملتی که از افراد تحصیل کرده بیشتری برخوردار است قادر است نسبت به ملتی که از افراد متخصص کمتری برخوردار است، در مقابل مقدار معینی از کالاهای سرمایه ای و مواد اولیه، محصول بیشتری را تولید و به بازار عرضه نماید. و این دلیلی است بر این مدعا که جوامع باید برای افراد تحصیل کرده، متخصص و متفکر خود،ارزش بیشتری قائل شوند. از این رو، مللی که از توانایی مالی بیشتری برخوردارند امکان تربیت و سرمایه گذاری آموزشی بیشتری را برای آحاد خود در اختیار دارند که میتواند به بازدهی بالاتر و درآمد بیشتر جامعه منجر گردد. نگرش “آلفرد مارشال”[۱۱] به اهمیت اقتصادی آموزش نیز در خور توجه است. مارشال بیان میکند[۱۲] که ارزشمندترین سرمایه آن سرمایه ای است که در انسانها سرمایه گذاری شود، در عین حال اگرچه وی بیش از اسلاف خود به اهمیت اقتصادی آموزش تأکید دارد و آثار سرمایهگذاری در انسان را از نزدیک مورد مطالعه قرار میدهد. از دیدگاه مارشال، آموزش و پرورش نوعی سرمایه گذاری ملی تلقی میگردد. به اعتقاد وی آموزش و پرورش قادر است تحولاتی اساسی در مردم ایجاد کند. همچنین مارشال روی آموزش نیروی کار که به نظر او عامل اساسی تولید در جامعه است، تأکید فراوان دارد، به طوری که به نظر او کارگران بایستی ضرورتاً از آموزشهای عمومی برخوردار باشند تا به کمک این آموزشها از بینش و درایت کافی بهره مند گردند.
“سیمون کوزنتس”[۱۳] از اقتصاددانان معاصر معتقد است[۱۴] که بهداشت و سلامتی، آموزش و پرورش ضمن خدمت مردم سرمایه انسانی است و به عنوان جزئی از سرمایه کل کشور بایستی در تحلیل های اقتصادی مورد توجه و محاسبه قرار گیرد. به اعتقاد وی سرمایه گذاری در تحصیلات افراد، از آنان کالاهای سرمایه ای نهایی بوجود میآورد که بر ظرفیت و قدرت تولیدی کشور میافزاید. بدین ترتیب تشکیل چنین سرمایه های ذیقیمتی بایستی لزوماً در حسابهای ملی و تولید ناخالص ملی مورد محاسبه قرار گیرند.
“تئودور شولتز”[۱۵] از مهمترین اقتصاددانان معاصر است که پدر “تئوری سرمایه انسانی” نامیده شده است. وی که بر اهمیت و ضرورت توجه به سرمایه انسانی در تحلیل های اقتصادی تأکید فراوان دارد، معتقد است[۱۶] بدون کاربرد چنین نظریه ای، توضیح نرخ رشد اقتصادی گذشته و نیز چگونگی توزیع درآمد شخصی ناقص و نارساست. به عقیده شولتز، توانایی های اکتسابی انسانها، مهمترین منبع رشد بهره وری و توسعه اقتصادی سالهای اخیر به حساب میآید. از آنجا که توسعه چنین تواناییهایی مستلزم صرف منابع کمیاب میباشد، بنابراین شایسته است سرمایه گذاری در سرمایه انسانی به عنوان یکی از مقولههای اقتصادی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. بدین ترتیب شولتز به توانایی های اکتسابی انسان به صورت یک سرمایه از پیش تولید شده و یک عامل هدف دار تولید مینگرد. در این صورت آموزش و پرورش به عنوان یک نوع سرمایه گذاری در انسان بوده و آثار پایانی آن بصورت شکلی از سرمایه، منبع ارائه خدمات تولیدی است که دارای ارزش اقتصادی برای فرد و جامعه میباشد. از آنجا که امروزه نیروی کار، انواع آموزشهای تخصصی را دریافت میدارد واز آنجا که سرمایه انسانی قابل توجهی در نیروی کار، انواع آموزشهای تخصصی را دریافت میدارد و از آنجا که سرمایه انسانی قابل توجهی در نیروی کار تجسم یافته، شولتز معتقد است که نیروی کار کنونی، در حقیقت سرمایه داران واقعی جامعه محسوب میگردد.
[۱] . Smith, Adam (1723-1791)
[۲] . اسمیت، آدام، ثروت ملل، ترجمه محمدعلی کاتوزیان، تهران، ۱۳۵۸ صص ۵۵-۴۵٫
۱ . Malthus, Robert (1766-1834)
[۴] . متوسلی، محمود و آهنچیان، محمدرضا؛ اقتصاد آموزش و پرورش؛ سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) چاپ اول، تهران، پاییز ۱۳۸۱، صص ۶۸-۶۷٫
[۵] . Stuart Mill, John (1809-1873)
[۶]. متوسلی و آهنچیان؛ ۱۳۸۱، صص ۷۱-۷۰٫
[۷] . Newman, John Henry (1801-1899)
[۸] . متوسلی و آهنچیان؛ ۱۳۸۱، ص ۷۰
[۹] . Thunen, H. Von (1783-1850)
[۱۰] . عماد زاده مصطفی؛ مباحثی از اقتصاد آموزش و پرورش، انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان، ۱۳۷۵، صص ۱۱-۱۰
[۱۱] . Marshall, AlFred (1842-1924)
[۱۲] . متوسلی و آهنچیان؛ ۱۳۸۱، صص ۷۳-۷۲ و عمادزاده؛ ۱۳۷۵، صص ۱۳-۱۱
[۱۳] . Kuznets, simon (1901-1985)
[۱۴] . متوسلی و آهنچیان؛ ۱۳۸۱، صص ۷۵-۷۳ و عمادزاده؛ ۱۳۷۵، ص ۱۵
[۱۵] . Schultz, Theodore (1902)
[۱۶] . Sshultz, Th. W., 1971, Investment in Human capital, The Role of Education and of Research the Free Press.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .