2,505 views
عنوان :
تعداد صفحات :۱۰۱
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
عشق موهبت عظیم و شگفت انگیزی است که به وجود آورنده شادی و خوشی و خوشحالی است. عشق همواره به صورت هدیهای است که در روز اول زندگی به انسان ارزانی میشود و آدمیان باید به خود جرات دهند که جعبه هدیه را باز کنند و کاغذ هدیه را پاره کنند آنگاه اعجاز عشق را در مییابند. ولی با توجه به اهمیت عشق هنوز نمی توان در دیدگاه روان شناسی و جامعه شناسی مقالات علمی را با عنوان دقیق عشق مشاهده کرد.
یکی از جذابترین و در عین حال کاملترین نظریه هایی که در حیطه عشق مطرح میشود نظریه مثلث عشق است می توان با جرات عنوان نمود که نظریه مثلث عشق، با نفوذترین و در عین حال کاملترین نظریه در حیطه روانشناسی عشق می باشد.این نظریه بر اساس مطالعات و تحقیقات منظم و دامنه دار آر.جی.استرنبرگ تدوین شده است که علاوه بر عناصر عشق رویکردی جامع را به انواع عشق ارائه می دهد.
استرنبرگ پس از تحقیقات متعدد، سه عنصر عشق تحت عنوان صمیمیت، تعهد و شهوت را مطرح ساخته که بر اساس تعامل سه عنصر اولیه عشق، به هشت نوع عشق اشاره می نماید هرچند که نظریه استرنبرگ را به عنوان نظریه مثلث عشق رویکرد سه وجهی عشق مطرح میکند ولی در برخی از منابع مرتبط با روانشناختی عشق، رویکرد وی را تحت عنوان «رویکرد انواع عشق» مطرح میسازند.
استرنبرگ از جمله افرادی بود که با استفاده از اصول روان سنجی تلاش نمود تا از طریق روش آماری پیشرفته تحلیل عوامل به شناسایی عناصر سازنده عشق دست یابد. وی از روش تحلیل عامل تاییدی استفاده نمود و تلاش کرد تا نظریه معتبر خود در حیطه روانشناسی عشق را بررسی کرده و بتواند کاملترین نظریه معاصر را بعنوان مبنای نظری اقدامات تحلیل عامل در نظر گیرد. در حال حاضر تحقیقات منظمی پیرامون نظر استرنبرگ صورت گرفته و جنبشی روان سنجی نیز در پی آن بوده است تا بتواند ابزارهای کاملتری را برای اندازه گیری انواع عشق با رویکرد استرنبرگ ساختار سازی و اعتبار یابی نماید. با این وجود ضروری به نظر میرسد تا به عوامل موثر در شکل گیری نظریه استرنبرگ پرداخته پس از بررسی این عوامل بتوان تصویر جامعی از مثلث عشق را ارائه نمود.
نظریه مثلث عشق میتواند رضایتمندی از روابط عاشقانه را توصیف نموده و به عنوان مدلی کاربردی در حیطه مشاوره زناشویی، روان درمانی خانواده و مشاوره ازدواج بکار برده شود. از نکات کاربردی نظریه استرنبرگ در حیطه مشاوره زناشویی میتوان به انطباق سه عنصر عشق در زوجین تاکید نمود و به هر میزان که این انطباق بیشتر باشد روابط عاشقانه زن و شوهر به یکدیگر نزدیک میشود و تفاهم بیشتر میگردد.
عوامل گوناگونی چون عوامل شخصیتی و تجارب دوران کودکی نقش بسزایی را در برقراری روابط صمیمانه و ایجاد عشق و تفاهم در زوجین ایفا می کنند.تلاش بر آن است تا بوسیله تحقیقات منظم و تجربی و دسترسی به ساختارهای مرتبط با عشق بتوان زمینه مناسبی برای توسعه روابط عاشقانه، صادقانه، و توام با تفاهم بین زوجین فراهم ساخت.
هدف پژوهش: تهیه یک مقیاس استاندارد جهت تعیین سبک عشق افراد متاهل به منظور مشاوره قبل و بعد از ازدواج و خانواده درمانی.جامعه آماری این پژوهش را همۀ دانشجویان متاهل دانشگاههای دولتی و آزاد تهران در سال تحصیلی ۸۷-۸۶ تشکیل می دهند.نمونه جامعۀ فوق متشکل از ۴۰۰ دانشجو که شامل ۲۰۰ دانشجوی زن و ۲۰۰ دانشجوی مرد میباشد. ۴۰۰ دانشجو از ۵ دانشگاه آزاد و دولتی تهران نمونه برداری شده است که اسامی دانشگاهها به شرح زیر میباشد : تهران، الزهرا، تربیت مدرس، تهران مرکز (مجتمع ولیعصر) و هنر و معماری. نمونه گیری دانشگاهها از نوع هدفمند است زیرا نمونههایی از دانشگاه آزاد و دولتی میباشند. ابزار اندازه گیری: پرسشنامه ۴۵ سوالی سبک عشق استنبرگ میباشد که شامل سه خرده مقیاس ۱۵سوالی است که به ترتیب خرده مقیاسهای صمیمیت، شهوت و تعهد میباشد. نمره گذاری آن بر اساس طیف ۹ درجهای لیکرت از شدیداً مخالف تا شدیداً موافق میباشد. طرح پژوهش: به منظور تجزیه و تحلیل مواد پرسشنامه از روشهای متداول در آمار توصیفی و محاسبه ضریب اعتبار از طریق آلفای کرونباخ انجام گردید. همچنین برای بررسی روایی از تحلیل مولفههای اصلی (PC) و تحلیل عاملی با استفاده از چرخش واریماکس استفاده شده است. نتیجه گیری: بعد از تعیین اعتبار هر سه خرده مقیاس به طور جداگانه این نتایج به دست آمد: صمیمیت ۹۷/۰، شهوت ۹۲۹۲/۰، تعهد: ۹۷۲۶/۰ و اعتبار کل پرسشنامه: ۹۸۲۶/۰، نتیجه تحلیل عاملی استخراج ۳ عامل میباشد که این عاملها تقریبا ۰۴/۷۳ درصد از واریانس کل آزمون را تبیین میکند.
میانگین نمرات نیز در بین زنان و مردان تفاوت معنی دار داشت و در ادامه محاسبات جدول نرمی به تفکیک جنیست (مردان و زنان) تهیه و تنظیم شد.
واژه های کلیدی: عشق، نظریه مثلث عشق، نظریه استرنبرگ، اعتبار، روایی،
فصل یکم: کلیات
مقدمه ۲
۱-۱ بیان مسئله ۴
۱-۲ اهمیت و ضرورت پژوهش ۶
۱-۳ اهداف پژوهش ۷
۱-۴ پرسشهای اصلی پژوهش ۷
۱-۵ تعریف اصطلاحات و مفاهیم ۸
فصل دوم: بیشینه پژوهش
مقدمه ۱۲
۲-۱ تعریف عشق ۱۳
۲-۲ نظریههای زیست شناختی در رابطه با عشق ۱۷
۲-۳ تحلیل علمی عشق ۱۹
۲-۴ دیدگاههایی در رابطه با عشق ۲۱
نظریه کاپل آنیوس ۲۱
نظریه رابین ۲۲
نظریه هاتفیلد ۲۴
۲-۵ نظریه عشق مثلثی استنبرگ ۲۴
عناصر تشکیل دهنده نظریه استنبرگ ۲۵
انواع عشق از دیدگاه استنبرگ ۲۶
۲-۶ از دیگر تحقیقات انجام شده ۳۳
تحقیقات هازان و شاور ۳۳
تحقیقات لویت ۳۴
تحقیقات فیشر ۳۴
۲-۷ توصیف «روان» سبک نئو کلاسیک، در قالب مثلث عشق استنبرگ ۳۶
یک روان نئو کلاسیک ۳۷
فصل سوم: روش پژوهش
مقدمه ۴۰
۳-۱ جامعه آماری ۴۰
۳-۲ نمونه و روش نمونه گیری ۴۰
۳-۳ ابزار پژوهش ۴۱
۳-۴ روش اجرا ۴۲
۳-۵ روش گرد آوری دادهها ۴۲
۳-۶ روش تحقیق ۴۳
۳-۷ روش تجزیه و تحلیل ۴۳
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه ۴۴
۴-۱ اعتبار و پایایی آزمون ۴۹
برآورد اعتبار از طریق هماهنگی درونی ۴۹
برآورد اعتبار خرده مقیاسها پرسشنامه عشق مثلثی استنبرگ ۵۰
۴-۲ تحلیل عاملی ۵۸
۴-۳ مراحل تحلیل عاملی ۵۸
راه حل نهایی (پس از چرخش) ۶۹
تفسیر و نام گذاری عاملها ۷۰
۴-۴ هنجاریابی آزمون ۷۱
نرمهای درصدی ۷۲
نمرههای تراز شده ۷۲
محاسبه نمرههای استاندارد ۷۳
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱ بحث و نتیجه گیری ۸۱
۵-۲ محدودیتهای پژوهشی ۸۲
۵-۳ پیشنهادات ۸۲
منابع فارسی
منابع انگلیسی
ضمائم
ـ منصوبی فرد، محسن. (۱۳۸۲). سینما روان شناسی ازدواج، با نظارت موسسه توانمندیهای فردی تحت عنوان روان شناسی ازدواج
ـ مینو چین، سالوادر و فیثمن، اج. پارلز. (۱۳۸۱). فنون خانواده درمانی، ترجمه فرشاد بهاری و فرح سیا، تهران: انتشارات رشد.
ـ پاتو، مژگان. (۱۳۸۱). رابطه خود پنداره و نگرشهای مربوط به عشق، پایان نامه کارشناسی ارشد، چاپ نشده، دانشگاه شهید بهشتی.
ـ عسگریان، مهناز (۱۳۸۳). عشق از دیدگاه روان شناسی، چاپ اول تهران، انتشارات مدرسان تهران.
ـ شریفی، حسن پاشا ـ شریفی، نسترن. (۱۳۸۰). روشهای تحقیق در علوم رفتاری، چاپ چهارم، تهران، انتشارات سخن.
ـ هومن، حیدرعلی. (۱۳۸۴). استنباط آماری در پژوهش رفتاری، چاپ دوم، تهران: انتشارات سمت.
ـ هومن، حیدر علی. (۱۳۸۰). تحلیل دادههای چند متغیری در پژوهش رفتاری، چاپ اول، تهران: انتشارات پارسا.
ـ کلاین، پل. (۱۳۸۰). راهنمای آسان تحلیل عاملی، ترجمه دکتر سید جلال صدر السادات و اصغر مینایی، چاپ اول، مهر (قم)، انتشارات سمت.
ـ بازرگان، مهدی. (۱۳۳۵). عشق و پرسشت یا ترمو دینامیک انسان، تهران: انتشارات سپهر.
ـ پورافکاری، نصرت ا… .(۱۳۷۶). فرهنگ جامع روان شناسی ـ روان پزشکی انگلیسی فارسی، جلد ۱و۲، چاپ دوم، تهران: انتشارات فرهنگ معاصر.
ـ بوسکالیا، لئو. (۱۳۷۲). زاده برای عشق، ترجمه هوشیار انصاری فر، چاپ دوم، تهران: انتشارات البرز.
ـ گنجی، حمزه. (۱۳۸۰). ارزشیابی شخصیت (پرسشنامهها)، چاپ اول، تهران: انتشارات ساوالان.
ـ بوسکالیا، لئو. (۱۳۷۰، الف). زندگی ـ عشق و دیگر هیچ، ترجمه مهدی قراچه داغی، چاپ سوم، تهران: انتشارات روشنگران.
ـ بوسکالیا، لئو. (۱۳۷۰، ب). زندگی با عشق زیباست، ترجمه توراندخت تمدن (مالکی)، چاپ پنجم، تهرانک انتشارات روشنگران.
ـ بیابانگرد، اسماعیل. (۱۳۸۱). جوانان و ازدواج، چاپ اول، تهرانک انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اسلامی.
ـ احمدی، علی اصغر. (۱۳۸۱). چگونگی و حدود ارتباط سالم بین دختر و پسر قبل از ازدواج، جوان و تشکیل خانواده (ص ۹ـ۳۸)، تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
ـ اسد بیگی، زهره. (۱۳۸۵). بررسی رابطه عناصر سبکهای عشق و رضایت زناشویی، پایان نامه کارشناسی، چاپ نشده، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
صدقی طارمی، علیرضا. (۱۳۸۳). تعیین ارتباط بین سبکهای دبستگی دانشجویان متاهل دانشگاه شهید بهشتی و نوع عشق آنها. پایان نامه کارشناسی ارشد، چاپ نشده، دانشگاه شهید بهشتی.
نادری، عزت ا… و سیف نراقی. (۱۳۷۶). روشهای تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی، تهران: انتشارات بدر.
شریفی، حسن پاشا. (۱۳۸۴). اصول روان سنجی و روان آزمایی، چاپ دهم، تهران: انتشارت رشد.
هومن، حیدر علی. (۱۳۸۳). آثار توصیفی در علوم رفتاری، چاپ پنجم، تهران: انتشارات پارسا.
امروزه در روانشناسی مباحث گوناگونی پیرامون روابط بین فردی[۱] مطرح می شود هرکدام از رویکردهای معاصر می کوشند تا تبیین و توصیف ویژه ای را پیرامون مباحث روابط بین فردی ارائه دهند.با این وجود، برخی از مفاهیم در هاله ای از ابهام قرار دارند و هنوز هم نمیتوان از آنها به عنوان مباحث واضح و روشن در حیطه روابط بین فردی صحبت به میان آورد، در این میان می توان به عشق، تفاهم، صمیمت، دلبستگی[۲] و تعلق اشاره نمود.(منصوبی فرد، ۱۳۸۲).
امروزه می توان در حوزه روانشناسی کاربردی به روانشناسی زناشویی و مشاوره خانواده تاکید نمود.در مبحث روان درمانی خانواده نیز که همپوشی فزاینده ای با مشاوره زناشویی دارد، به بررسی ارتباط بین زوج و زوجه می توان پرداخت و با استفاده از فرایند عشق و تفاهم میزان صمیمیت و تعهد زوجین را به یکدیگر افزایش داد.(مینوچین و فیثمن، ترجمه بهاری و فرح سیا، ۱۳۸۱).
روانشناسی اجتماعی تجربی برای مدت زمان طولانی در به کار گیری موضوع عشق به عنوان یکی از موضوعهای مهم و اساسی خود کوتاهی کرده است.مورتی و راتزین[۳] ۱۹۹۶ عقیده دارند که شاید برخی از سردرگمیها در این زمینه به جهت نگرش های دوسوگرایی است که علم نسبت به پژوهش عشق داشته است. ماهیت عشق از بعد روانشناختی به عنوان یک مسئله قابل بحث باقیمانده است و تا چندی پیش به عنوان یک زمینه مهم پژوهشی مورد توجه قرار نمیگرفت. (پاتو، ۱۳۸۱).
در زمینه این گونه ابهامات بود که پژوهشهای متعددی پیرامون شناسایی ماهیت و توصیف عشق صورت گرفت.رابین[۴] ۱۹۷۹ به عنوان یک روانشناسی اجتماعی تلاش نمود تا دوست داشتن و عشق را اندازه گیری کند.عشق از دیدگاه او سه جز دلبستگی، توجه و صمیمیت است ارزیابی نظریه رابین علی رغم مخالفت عده ای که معتقدند اندازه گیری عشق غیر ممکن است، مثبت می باشد.
یکی از جذابترین و در عین حال کاملترین نظریه هایی که در حیطه عشق مطرح میشود نظریه مثلث عشق[۵] است می توان با جرات عنوان نمود که نظریه مثلث عشق، با نفوذترین و در عین حال کاملترین نظریه در حیطه روانشناسی عشق می باشد.این نظریه بر اساس مطالعات و تحقیقات منظم و دامنه دار آر.جی.استرنبرگ[۶] تدوین شده است که علاوه بر عناصر عشق رویکردی جامع را به انواع عشق ارائه می دهد.
استرنبرگ پس از تحقیقات متعدد، سه عنصر عشق تحت عنوان صمیمیت[۷]، تعهد[۸] و شهوت[۹] را مطرح ساخته که بر اساس تعامل سه عنصر اولیه عشق، به هشت نوع عشق اشاره می نماید هرچند که نظریه استرنبرگ را به عنوان نظریه مثلث عشق رویکرد سه وجهی عشق مطرح میکند ولی در برخی از منابع مرتبط با روانشناختی عشق، رویکرد وی را تحت عنوان «رویکرد انواع عشق» مطرح میسازند. (عسگریان، ۱۳۸۳).
استرنبرگ از جمله افرادی بود که با استفاده از اصول روان سنجی تلاش نمود تا از طریق روش آماری پیشرفته تحلیل عوامل به شناسایی عناصر سازنده عشق دست یابد. وی از روش تحلیل عامل تاییدی استفاده نمود و تلاش کرد تا نظریه معتبر خود در حیطه روانشناسی عشق را بررسی کرده و بتواند کاملترین نظریه معاصر را بعنوان مبنای نظری اقدامات تحلیل عامل در نظر گیرد. در حال حاضر تحقیقات منظمی پیرامون نظر استرنبرگ صورت گرفته و جنبشی روان سنجی نیز در پی آن بوده است تا بتواند ابزارهای کاملتری را برای اندازه گیری انواع عشق با رویکرد استرنبرگ ساختار سازی و اعتبار یابی نماید. با این وجود ضروری به نظر میرسد تا به عوامل موثر در شکل گیری نظریه استرنبرگ پرداخته پس از بررسی این عوامل بتوان تصویر جامعی از مثلث عشق را ارائه نمود.
در این رهگذر باید به عقاید لی[۱۰]، ۱۹۷۳ نیز اشاره کرد که بر اساس مفروضات جامعه شناختی و تحقیقات متعدد در آمریکا، کانادا و انگلستان ـ شش سبک عشق را مطرح ساخته است.
۱- اروس[۱۱] (عشق رمانتیک یا شهوانی)
۲- استورگ[۱۲] (عشق همدلانه یا دوستانه)
۳- لودوس[۱۳] (عشق تفننی)
۴- مانیا[۱۴] (عشق تملک گرایانه یا وابسته)
۵- پراگما[۱۵] (عشق واقع گرایانه یا منطقی، یا عملی)
۶- آگاپه[۱۶] (عشق ایثار گرایانه یا فارغ از خود) (دویر[۱۷]، ۲۰۰۰)
نظریه های امثال «استرنبرگ» و «لی» تا حد زیادی توصیفیاند و در واقع سبکهایی را که افراد به کار میبرند تا عشقشان را نشان دهند توصیف می کنند اما درباره علت اتخاذ این سبکها اطلاعات کمی در اختیار ما قرار می دهند.بنابراین، نظریه دلبستگی سعی میکند تا با کشیدن خطوط موازی بین تجربیات کودکی و روابط بعدی بزرگسال این کار را انجام دهد. هزن و شیور عنوان می کنند که انواع دلبستگی که در کودکی شکل گرفتهاند بر سبکهای عشق که ما در بزرگسالی تجربه می کنیم تاثیر می گذارند.بر طبق نظر آنها هریک از اشکال دلبستگی (ایمنی، اجتنابگر و دوسوگرا) با روشهای متعاقب در عشق بعدی در ارتباط است.(دوید، ۲۰۰۰).
استرنبرگ ۱۹۸۵ پژوهشهایی متعدد انجام داد و برای رفع خلاء نظری، مفهوم سازی دقیقی را از عشق صورت داد. استرنبرگ عشق را به سه جز اصلی: صمیمیت (جز هیجانی)، شهوت (جز انگیزشی) و تصمیم/ تعهد (جز شناختی) می بیند. این اجزاء به شکلهای مختلفی با هم تلفیق و ترکیب می شوند تا هشت نوع گوناگون عشق را به وجود آورند:
۱- فقدان عشق[۱۸] (یعنی هیچ یک از سه مولفه عشق وجود ندارد)
۲- دوست داشتن[۱۹] (یعنی فقط صمیمیت وجود دارد)
۳- شیفتگی[۲۰] (یعنی فقط شهوت وجود دارد)
۴- عشق پوچ[۲۱] (یعنی فقط تعهد وجود دارد)
۵- عشق رومانتیک[۲۲] (یعنی صمیمیت و شهوت بدون وجود صمیمت وجود دارند)
۶- عشق همدلانه[۲۳] (یعنی صمیمیت و تعهد بدون وجود شهوت)
۷- عشق احمقانه[۲۴] (یعنی شهوت و تعهد بدون وجود صمیمیت)
۸- عشق کامل آرمانی[۲۵] (یعنی هر سه مولفه وجود دارند). (پاپالیا[۲۶] و همکاران، ۲۰۰۲)
این سه مولفه را در سه راس یک مثلث جای داده و ماهیت و رفتار عشق و ارتباط آن را با تمایلات جنسی توسط شدت و ضعف این سه مولفه و نسبت آن با یکدیگر بیان می کند.تجسم مثلث عشق زمانی امکان پذیر است که میزان صمیمیت و شهوت و تعهد را به دو صورت بالا و پایین و یا ضعیف و قوی در نظر بگیریم که بر اساس قوی و ضعیف بودن این ابعاد ۸ نوع عشق تحت عناوین بالا پیدا خواهد شد.
استرنبرگ ضرورت تشخیص تفاوت هریک از سه جز صمیمیت، شهوت و تعهد را از لحاظ مدت زمان تداوم یا سرعت زوال مورد بحث و تاکید قرار می دهد. شهوت به سرعت پدید میآید و سریعاً فروکش میکند. تعهد پس از گذشت زمان بوجود میآید و سپس در یک سطح باقی می ماند و صمیمیت به تدریج و در طی یک دوره زمانی رشد می یابد.بخشی از موفقیت و یا عدم موفقیت در ارتباط، بستگی به توانایی ما در تغییر هریک از اجزا عشق دارد. (دایر، ترجمه سپاه منصور، ۱۳۸۶).
از دیدگاه استرنبرگ بدترین نوع رابطه هنگامی است که صمیمیت، شهوت و تعهد ضعیف است و فقدان عشق مشاهده میشود و این رابطه با ثبات نیست ولی اگر هر سه محور بالا باشد، عشق کامل بارز میشود و رابطه عاشقانه به صورت دائمی و با ثبات بوده و هرگز نمیتوان نقصی در رابطهی عاشقانه مشاهده کرد. در نهایت رویکرد استرنبرگ به عشق از تنوع بالایی برخوردار بوده و حالت و زوایای مختلفی را مشخص ساخته است. هرچند که به راحتی نمیتوان نوع عشق را بعنوان وضعیتی ثابت در نظر گرفت ولی با استناد به تحقیقات معتبر میتوان عنوان کرد که نوع عشق تا حدودی ثابت می ماند و در اکثر مواقع تغییر نمی کند مگر آنکه طرفین بصورت جدی برای تغییر آن تلاش نمایند.لازم به ذکر است دستیابی به این هدف با تلاش یک طرفه کاری عبث و بیهوده است و تلاش هر دو نفر لازم و ضروری است. (عسگریان، ۱۳۸۳).
نظریه استرنبرگ بر خلاف اکثر نظریه های پیشین بیش از یک یا دو نوع عشق را مطرح میکند و به ما، در درک عشق به عنوان یک پدیده چند بعدی کمک میکند، این نظریه کاربردهای عملی معینی نیز دارد. ابتدا از طریق سنجش سه جز عشق، نوع روابط عاشقانه هر زوج را مشخص میسازیم سپس بوسیله تحلیل تفاوتهای بین انواع عشق توسط هر زوج چنانچه تمایل به ادامه روابط وجود داشته باشد به دقت نشان داده میشود که چه حوزههایی نیازمند تغییر و اصلاح است. (دایر، ترجمه سپاه منصور، ۱۳۸۶).
نظریه مثلث عشق میتواند رضایتمندی از روابط عاشقانه را توصیف نموده و به عنوان مدلی کاربردی در حیطه مشاوره زناشویی، روان درمانی خانواده و مشاوره ازدواج بکار برده شود. از نکات کاربردی نظریه استرنبرگ در حیطه مشاوره زناشویی میتوان به انطباق سه عنصر عشق در زوجین تاکید نمود و به هر میزان که این انطباق بیشتر باشد روابط عاشقانه زن و شوهر به یکدیگر نزدیک میشود و تفاهم بیشتر میگردد. (عسگریان، ۱۳۸۳).
عوامل گوناگونی چون عوامل شخصیتی و تجارب دوران کودکی نقش بسزایی را در برقراری روابط صمیمانه و ایجاد عشق و تفاهم در زوجین ایفا می کنند.تلاش بر آن است تا بوسیله تحقیقات منظم و تجربی و دسترسی به ساختارهای مرتبط با عشق بتوان زمینه مناسبی برای توسعه روابط عاشقانه، صادقانه، و توام با تفاهم بین زوجین فراهم ساخت.
اکثر تحقیقات بر روی ارتباطات بین فردی در کشورهای غربی که دارای فرهنگ فردگرایی مستند انجام گردیده و توجه اندکی به کشورهای شرقی و فرهنگهای جمع گرا مبذول شده است. با توجه به این موضوع احساس میشود که پرسشنامه مذکور می بایستی در جامعه ما نیز نرم شده، اعتبار و روایی آن مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان پرسشنامه را در امر مشاوره مورد استفاده قرار داد.
با توجه به بررسی پیشینه پژوهشی ملاحظه میشود که در زمینه بررسی عملی بودن و به دست آوردن اعتبار و روایی و نرم یابی این تست در ایران کاری صورت نگرفته است. این انتظار وجود دارد که با استاندارد کردن تست مذکور بتوانیم به نمرههای حاصل از اجرای آن اعتماد و اطمینان کافی داشته باشیم.
۱- فراهم ساختن زمینه ای برای استفاده از یک وسیله مناسب جهت مشاوره ازدواج، مشاوره زناشویی و روان درمانی خانواده به منظور هدایت و راهنمایی زوجین.
۲- فراهم ساختن زمینه ای برای محققانی که در آینده تمایل به انجام پژوهشهایی در موارد بالا را داشته باشند.
۳- تعیین میزان اعتبار و روایی پرسشنامه همچنین نرم یابی پرسشنامه سبک عشق استرنبرگ.
۱- آیا بین مجموع پرسشهای سبک عشق استرنبرگ هماهنگی درونی کافی وجود دارد؟
۲- آیا اعتبار پرسشنامه سبک عشق استرنبرگ در حدی است که بتوان در پژوهشها و کارهای تشخیص از آن استفاده کرد؟
۳- آیا تست سبک عشق استرنبرگ از روایی برخوردار است؟
۴- محتوای پرسشنامه سبک عشق استرنبرگ از چه عواملی اشباع شده است؟
وسیلهای است استاندارد شده و عینی که برای اندازه گیریهای نمونهای از رفتار با خصوصیات فردی به کار میرود مقصود از عینی بودن آن است که روش اجرا، تصحیح، تعبیر و تفسیر نتایج بر اساس قواعد مشخص و معینی صورت میگیرد و نظرات مشخص در آنها اثری ندارد.
اعتبار، سه معنای متفاوت دارد. یک معنای اعتبار، ثبات و پایانی نمرههای آزمون در طول زمان است بدین معنا که اگر یک آزمون چند بار تحت شرایط یکسان درباره یک آزمودنی اجرا شود، نمره وی در همه موارد یکسان باشد، معنای دوم اعتبار به همسانی درونی آن اشاره دارد و مفهوم آن این است که سوالهای آزمون تا چه اندازه با یکدیگر همبستگی متقابل دارند و همه سوالهای آزمون یا ابزار سنجش، سازه واحدی را میسنجند. سومین معنای اعتبار به درجه توافق ارزشیابان مختلف اطلاق میشود. بدین معنا که اگر دو یا چند ارزشیاب متغیری را که با ابزار واحد و در شرایط یکسان درباره یک آزمودنی به دست آمده است بدون اطلاع یکدیگر نمره گذاری کنند.باید بین نمرههای آنان همخوانی وجود داشته باشد. (شریفی، ۱۳۸۰).
مراد از روایی آن است که ابزار اندازه گیری برای هدف مورد نظر یعنی اندازه گیری متغیر تحقیق از کارایی لازم برخوردار باشد. به عبارت دیگر، روایی مستلزم آن است که ابزار پژوهش همان متغیری را اندازه گیری کند که پژوهشگر قصد اندازه گیری آن را دارد، روایی نشان میدهد که آزمون واقعاً چه چیزی را میسنجد. (شریفی، شریفی، ۱۳۸۰).
در فرهنگ روان سنجی به فرایند گردآوری شواهدی که مقصود از آن استنباطهای معینی درباره نمرههای تست است، رواسازی گفته میشود.
به منظور تعبیر و تفسیر نمرههای هر فرد لازم است نمره های خام وی در مقیاسی بیان شود که چارچوبی برای مقایسه نمره ها به دست دهد. مقصود از این مقیاس که نرم یا هنجار خوانده میشود این است که وضع نسبی و مرتبه فرد را در یک گروه مرجع مناسب بیان کند. مرجع مناسب آن است که فرد میتواند به گونهای منطقی، با آن مقایسه شود. (هومن، ۱۳۸۴).
تحلیل عاملی اصطلاحی است که برای تعدادی از تکنیکهای ریاضی و آماری مختلف اما مرتبط با هم به منظور تحقیق درباره ماهیت روابط بین متغیرهای یک مجموعه معین.
مسئله اساسی این است که آیا یک مجموعه متغیر را میتوان بر حسب تعدادی از ابعاد یا عاملهای کوچکتر نسبت به تعداد متغیرها توصیف نمود و هریک از ابعاد یا عاملهای به دست آمده معرف چند صفت یا ویژگی است. (هومن، ۱۳۸۰).
عامل، بعد یا سازهای است که روابط بین مجموعهای از متغیرها را به صورت خلاصه مطرح می کند. رویس (۱۹۶۳) عامل را دقیق تر تعریف کرده است. او معتقد است عامل، سازهای است که عملاً از روی بارهای عاملیاش تعریف میشود. (کلاین، ترجمه صدرالسادات، مینایی، ۱۳۸۰).
همبستگی یک متغیر با یک عامل را بار عاملی گویند. (کلاین، ترجمه صدرالسادات، مینایی، ۱۳۸۰).
هر ردیف ماتریس عاملی شامل ضرایبی است که برای بیان هر متغیر استاندارد شده بر حسب عاملها به کار می رود که این ضرایب همان بارهای عاملی میباشند. (هومن، ۱۳۸۰).
هـر چه گویم عشق را شرح بیان چـون به عشق آیم خجل گردم از آن
شرح عشق ار من بگویم بر دوام صـد قیـــامت بــگذرد، آن نــاتمام
حکایت عشق، حکایت غریبی است. کلمه دیگری را در ذهن سراغ نداریم که این همه درباره آن حرفهای ضد و نقیض زده باشند. از سوء تفاهم بین دو ساده دل گرفته تا کیمیای هستی که آدمی و پری را طفیل هستی آن دانستهاند. یکی عشق را تا حد اشتیاق جسمانی پایین میآورد و دیگری نه تنها عشق واقعی را جز در آسمان جست وجو نمی کند، بلکه عشق میان دو انسان را تنها پلهای از نردبان بلند عشق میداند، تمرینی برای عشقهای بلندتر و والاتر. (برگرفته از سایت http:// mosbateman)
«هرچند من با زبان مردم و فرشتگان سخن میگویم و هر چند من با ایمانم تا بدان حد که قادرم کوهها را از جای برکنم، اما بدون داشتن عشق، من هیچم». (انجیل)
این روایت مشهور از انجیل مسیحی، منحصر به فرد نیست، قلمهای بسیاری در راه نگارش از عشق فرسوده شدهاند و به غیر از مورد خداوند، تاکنون در مورد هیچ موضوع دیگری تا بدین اندازه مطلب نوشته نشده است. تفکر در مورد عشق قدمتی دیرینه دارد. مطالعه علمی در مورد عشق، در قرن بیستم آغاز شد. تمرکز اولیه بر روی عشق انسان بود. هر چند همان طور که صاحب هر حیوان دست آموز خانگی میداند، عشق تنها محدود به انسانها نیست. هر هارلو[۱] (۱۹۷۴) نشان داد که عشق مادرانه و نیاز به مهرورزی برای رشد طبیعی بچه میمونها ضروری است. بچه میمونهایی که در کودکی از تماس با مادر محروم هستند، بزرگسالان آشفته و ناراحتی میشوند که غمگین هستند و برای جامعه میمونها نامناسباند. انواع بسیاری از عشق وجود دارد، عشق عظیم و حمایت کننده والدین ما، آغازگر سفر عشقی خودمان در زندگی است. سفری که راه خود را از عشق والدین ما آغاز میکند و از پدران ما، تا هم نژادها، دوستان و همتایان رمانتیک ما جریان مییابد تا نهایتاً چرخه را در عشق حمایت کننده ما نسبت به فرزندان و نوادگان تکمیل نماید. عشق اصولاً برای انسانیت، ما مهم است تجلیات گوناگون از عشق نظیر عشق رومانتیک با شخص مقابل، دارای اهمیت هستند. هیچ یک از تئوریها دقیقاً مشخص کننده تمامی ظرایف عشق نیستند. اما تمامی نظریه های عشقی واقعاً برای درک بهتر عشق به ما کمک میکنند. عشق ممکن است در سنین و شرایط فرهنگی گوناگون بصورت های متفاوتی جلوه کند اما با این همه اوصاف، مردم در این مورد بیشتر با یکدیگر مشابهند تا متفاوت است.
صدقی (۱۳۸۳) معتقد است، عشق در لغت به معنای شیفتگی، دلدادگی، دلبستگی و دوستی مفرط است و به صورت اسم به معنای:
۱- احساس مهر و علاقه زیاد
۲- دوستی قوی
۳- جذابیت جنسی و به طور کلی یک احساس قوی مهر و علاقه به کسی یا چیزی است.
۱- احساس مهر و علاقه زیاد داشتن بخصوص برای یک رابطه با دوست نزدیک و یا احساس مهر و علاقه زیاد به همراه احساس جنسی به همسر
۲- لذت بردن خیلی زیاد و یا دوست داشتن خیلی زیاد است.
اگرچه کشش بین فردی، یک کانون عمده در نظریه و پژوهشی اجتماعی روان شناختی است، اما محققین در این زمینه کوشش ننمودهاند تا عشق را به عنوان یک وجود مستقل مفهوم سازی نمایند. (پاتو، ۱۳۸۱)
درست است که عشق از قدیم بحثی خارج از علوم و مباحث جدی و کاری در اختفا بوده ولی اگر این مسئله قابل استتار است، قابل انکار نیست و این حقیقت نیز قابل انکار نیست که عشق و عاشقی یکی از اشتغالات عمده جاذب بشریت و از عوامل بسیار موثرتری است که در افراد و اجتماعات نقش اساسی بازی میکند و چون عشق هرچه باشد آثار آن مشهود و محسوس است پس نمی تواند موضوع علمی قرار نگیرد. (بازرگان، ۱۳۳۵)
رادو عشق را واکنش مستمر نسبت به یک منبع لذت، معلوم کرده است. طبق این تعریف انواع عشق وجود دارد که شامل: جنسی، پدر و مادری، فرزندی، برادر وار، اتکایی، خوشیفته، همچنین عشق برای گروه، مکتب و مملکت میشود. (پورافکاری، ۱۳۷۶)
به علاوه برخی اعتقاد دارند که عشق همانند رفتار آدمی، قابل پیش بینی است ولی باید آن را نشانی از شخصیت دگرگون نپنداریم و به علاوه دنبال روشهای نوین برای پیش بینی آن نیز باشیم. (بوسکالیا، ۱۳۷۲)
عشق، در همه جوامع به طور یکسان تعریف نمی شود، در یک طرف جوامعی قرار دارند که جذابیت عشقی را نابهنجاری یا مصیبت بار تلقی میکنند، در طرف دیگر جوامعی قرار دارند که ازدواج بدون عشق را دیوانگی میدانند جامعه آمریکای شمالی تمایل دارد که به عشق اهمیت دهد، اما در ژاپن و چین سعی بر این است که عشق را پدیدهای بیهوده و زاید به حساب آورند.(گنجی، ۱۳۸۰)
عشق بازتابی آموختنی و عاطفی است، مثل همه رفتارهای قابل یادگیری، تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد که شامل رابطه دو جانبه میان یادگیرنده و محیط زیست او، قدرت یادگیری فراگیرنده، نوع و قدرت تقویت کننده های موجود (یعنی اینکه کدام آدمها به این عشق او پاسخ میگویند، چگونه پاسخ میگویند و تا چه میزان نسبت به عشقی که او ابراز میدارد (بازتاب نشان میدهند) میشود. عشق یک عمل متقابل پویاست که در هر لحظه از تمام زندگیمان آن را تجربه میکنیم. بنابراین همیشه و در همه جا حاضر است.
عشق موهبت عظیم و شگفت انگیزی است که به وجود آورنده شادی و خوشی و خوشحالی است. عشق همواره به صورت هدیهای است که در روز اول زندگی به انسان ارزانی میشود و آدمیان باید به خود جرات دهند که جعبه هدیه را باز کنند و کاغذ هدیه را پاره کنند آنگاه اعجاز عشق را در مییابند. ولی با توجه به اهمیت عشق هنوز نمی توان در دیدگاه روان شناسی و جامعه شناسی مقالات علمی را با عنوان دقیق عشق مشاهده کرد. (بوسکالیا، ۱۳۷۰)
متخصصان علم انسانی در تعریف عشق، به صورتی که مورد قبول همه باشد توافق ندارد. اما برخی عشق را یک حالت عاطفی و یک روش و نقطه نظر مجموعه شخصیت میداند که به یک شی (معشوق) معطوف میگردد و در کاملترین شکل خود با علایم زیر مشخص میشود:
۱- با آرزوی تملک معشوق و همانند سازی با او
۲- با حساسیت و محبت نسبت به معشوق
۳- با اشتیاق به محافظت از معشوق خشنودی و رضایت خاطر او
۴- با تمایلات جنسی نسبت به معشوق که ممکن است جنبه متعالی و تصعیدی به خود گیرد
۵- با تصور کردن معشوق به صورت کامل مطلوب
۶- با آرزوی این که شخص نیز در مقابل، مورد محبت معشوق قرار گیرد
۷- با احساس لذت و خشنودی از بودن کنار معشوق
۸- با احساس عاطفی شدید در زمان یادآوری و تجدید خاطره معشوق (بیابانگرد، ۱۳۸۱).
عشق در مرتبهای عالی تر و به عنوان عالی ترین تجلی عالم هستی قلب، انسان را به سوی کمال در زیبایی مطلق سوق میدهد، خدا انسان را به گونهای آفریده است که وقتی به سوی نور مطلق متمایل میشود با تمام وجود به سمت آن کشیده میشود. به این ترتیب عشق کششی قلب انسان است به سوی خدا. این تعبیر در قرآن کریم و در متون اسلامی با عباراتی مانند (حب) نشان داده شده است. حب با عشق ماهیتی انسانی دارد و هدف اصلی آن نیز خداست ولی در بانسع به اینکه چرا اصالتاً عشق باید متوجه خدا باشد، به انسانها تعلق پیدا میکند، باید گفت که عشق در مراتب پایین تر انسانی به سمت نشانههای از جمال و کمال الهی که در انسانها به عنوان خلیفه او به ودیعت گذاشته شده است متوجه میشود. در واقع عشق یک انسان به انسان وگیر اگر خالی از هواها و امیال باشد نشانه هایی از عشق به کمال مطلق است. (احمدی، ۱۳۸۱)
از گفتن این که عشق نوعی جهت گیری است که هدفش مردم است نه یک نفر، نباید چنین نتیجه گرفت که بین انواع مختلف عشق که تابع معشوق های مختلفاند، تفاوتی وجود ندارد، برای فهم بهتر به توضیح بیشتر انواع عشق میپردازیم.
منظور از عشق برادرانه همان احساس مسئولیت، دلسوزی، احترام و شناختن همه انسانها و آرزو بهتر زندگی کردن، دیگران است. عشق به ناتوان، عشق به فقرا و بیگانگان شروع عشق برادرانه است.
عشق مادرانه قبول بدون قید و شرط زندگی کودک و احتیاجات اوست. در کودک این احساس را به وجود میآورد که بگوید: خوب است که به دنیا آمدهام و در نهاد کودک نه تنها آرزوی زنده ماندن، بلکه عشق به زندگی را القا میکند.
موضوع عشقهای قبلی محدود به یک نفر نبود اما عشق جنسی، درست خلاف این است، این عشق شوق فراوان به آمیزش کامل است به منظور حصول وصل با فردی دیگر. برای مردم صمیمیت مقدمتاً از طریق تماسهای جنسی برقرار میشود. چون آنان جدایی را در درجه اول تنها یک جدایی جسمی میانگارند در واقع این وصل به منزله غلبه بر جدایی است. اگر عشق زن و مرد در عین حال عشقی برادرانه نباشد هرگز به پیوند بیشتر از آنچه از پیوند گذاری عیاشی دست میدهد منتهی نخواهد شد.
قبول زندگی خود، سعادت، رشد و آزادی خویش ریشههایش در استعداد مهر ورزیدن آبیاری میشود یعنی منوط هستند به دلسوزی و احترام، حس مسئولیت ودانایی فردی که قادر است عشق بورزد و عشق ورزیدن او باروری همراه است خودش را نیز دوست دارد و کسی که فقط بتواند دیگران را دوست بدارد اصلاً معنی عشق را نمیداند.
در تمام ادیانی که پیروانشان به خدا معتقدند چه آنهایی که خدا را میپرستند و چه آنهایی که به خدای یگانه معتقدند، خدا به منزله برترین ارزش و مطلوبترین خیر است. در نظامهای دینی جهان غرب، عشق به خدا اساساً با اعتقاد به عدالت الهی و عشق الهی یکی است عشق به خدا ضرورتاً یک تجربه فکری است در ادیان شرقی و عرفان، عشق به خدا یک تجربه شدید از وحدت است که بطور ناگسستنی با ابزار عشق در همه اعمال زندگی بستگی دارد این عشق کامل ترین نوع عشق است. (اسدبیگی، ۱۳۸۵)
از منظر روانشناسی تکمیلی، تجارب و رفتارهای مرتبط با عشق را میتوان با نحوه شکل گیری آنها در فرایند تکامل انسان مورد بررسی قرار داد. بعنوان مثال چنین مطرح شده است که زبان گفتاری انسان، در جریان تکامل بشر به عنوان نوعی نشانه بر این جهت گیری، برگزیده شده است تا امکان فراهم شدن وسیلهای برای انتخاب جفتهای احتمالی مهیا گردد. میلر[۲]، روان شناسی تکاملی را بعنوان نقطه شروع تحقیقات بعدی توصیف نمود، علم عصب شناسی میتوانست عشق بازی را با نقطه مشخصی در مغز منطبق نماید. نکته با اهمیتتر این است که ما نیاز به بررسیهای بهتری در مورد زندگی حقیقی عشق بازی انسان، شامل جنبه های قابل سنجش عشقبازی که بر انتخاب شریک عشقی، نتایج تولید مثل (و یا دست کم سکسی) افراد مختلف تاثیر گذارند و مکانیزمهای احساسی و شناختی ـ اجتماعی، عاشق شدن را داریم.
چنین مطرح شده است که ظرفیت آدمی برای تجربه عشق، نشانهای برای جفتها بالقوه است تا به والدین کمک کند وظیفه خود را انجام دهند و ژنهای خوب و سالمی را به نسلهای بعدی انتقال دهند.
[۱] – Interpersonal Relationship
[۲] – Attachment
[۳] – Morty and Ratzin
[۴] – Rubin
[۵] – Triangular theory of love
[۶] – Robert J.Strenberg
[۷] – Intimacy
[۸] – Commitment
[۹] – Passion
[۱۰] – LeeJ.A
[۱۱] – Eros
[۱۲] – Storge
[۱۳] – Iudus
[۱۴] – Mania
[۱۵] – Pragma
[۱۶] – Agape
[۱۷] – Dwyer , D
[۱۸] – Non Love
[۱۹] – Liking
[۲۰] – Infatuation
[۲۱] – Empty Love
[۲۲] – Romantic Love
[۲۳] – Companionate Love
[۲۴] – Fatuous Love
[۲۵] – Consumate Love
[۲۶] – Papalia
[۲۷]- Reliability
[۲۸]- Validity
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر