تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موسیقی راک و پاپ

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موسیقی راک و پاپ

تعداد صفحات :۱۵۶

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

ما ممکن است از خود سوال کنیم که دلیل وانگیزه من برای ارتباط با قدرت مرموز موسیقی چه می تواند باشد؟ این انگیزه می تواند ارتقای روحی ما باشد و ما دوست داشته باشیم در آن لحظه با کمک موسیقی شاد شویم و شادی کنیم و یا برعکس ، امکان دارد ما از چیزی رنج ببریم و دوست داشته باشیم از طریق موسیقی به خود آرامش دهیم.شاید مایل به یک تجربه روحی یا ارتباط با زیبایی بوده یا به دنبال رهایی و کسب انرژی و شادابی باشیم.

دلیل و انگیزه ما برای ارتباط قدرت با موسیقی هرچه که باشد ، موسیقی ای که انتخاب می کنیم ، اثر کلی و اساسی در نتیجه ای که از تجربه خود می گیریم ، دارد.موسیقی انواع بسیار زیادی دارد و افراد با روحیات مختلف هرکدام به نوعی از موسیقی علاقه دارند که در این پژوهش دو نوع موسیقی راک و پاپ و اثرات آن روی سلامت روانی افراد مورد بررسی قرار گرفت که آیا تفاوت معناداری بین سلامت روانی آنها وجود دارد یا خیر ؟توانایی برای انتخاب موسیقی درست در زمانها ، موقعیتهای گوناگون و نیازهایمان ، نیاز به کسب تجربه دارد و خود این تجربه ، می تواند شکلی از هنر باشد.موسیقی درست ، در زمان درست می تواند الهام بخش بوده وحتی باعث تغییر زندگی شود.در زمانهای مختلف باید ، قطعات مختلف موسیقی شنیده شود.ما ممکن است در یک زمان برنامه خاصی در ذهن داشته و یا قصد آرام کردن خود دا داشته باشیم.شاید در زمانی دیگر ضروری باشد که ما در انتخاب موسیقی درست و مناسب مسایل دیگری را هم دخالت دهیم.لازم است ابتدا موقعیت خود را لمس کنیم و بدانیم موقعیت روحی و زندگی ما در حال حاضر چیست.آیا از نظر روحی در تعادل به سر می بریم یا دچار تعادل روحی هستیم؟ در چه زمانی از روز به سر می بریم؟ چه اتفاقی در حال حاضر برای ما افتاده است؟

در انتخاب موسیقی قدرتمند ، ما باید قطعه موسیقی ای انتخاب کنیم که بهترین هماهنگی را با موقعیت روحی و زندگی ما داشته باشد اگر احساس سردرگمی داریم بهتر است از موسیقی آرام که به ما آرامش ببخشد ، استفاده کنیم.

با توجه به نقش مهم موسیقی بر سلامت روانی و همچنین تنوع بسیار اشکال مختلف موسیقی ،پژوهشی را در رابطه با مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقه مند به موسیقی پاپ وعلاقمند به موسیقی راک را انجام دادیم تا متوجه شوم که آیا تفاوت معناداری بین سلامت روانی آنها دیده می شود یا خیر برای تعیین سلامت روانی آنها از پرسشنامه سلامت عمومی( GHQ) استفاده شد وسپس به وسیله آزمون t مستقل میانگین سلامت روانی آنها مورد آزمون قرار گرفت ونتیجه بدست آمده فرضیه پژوهش را رد وتفاوت معناداری را بین آنان نشان نداد این نتیجه با نتایج پژوهشهای دیگر مورد بررسی قرارگرفت ونشان داد که موسیقی وشکل و نوعی می تواند اثرات مثبتی روی افراد داشته باشد.

واژه های کلیدی: موسیقی راک، موسیقی پاپ، سلامت روانی، مهارت های فردی و اجتماعی

فهرست مطالب

فصل اول(مقدمه)
۱-۱   مقدمه   ۳
۲-۱   موضوع تحقیق   ۶
۳-۱   متغیرهای پژوهش   ۶
۴-۱   بیان مسئله   ۶
۵-۱   فرضیه پژوهش    ۶
۶-۱ هدف پژوهش   ۷
۷-۱ ضرورت واهمیت پژوهش   ۸
۸-۱ تعاریف مفهومی متغیرها   ۱۲
۹-۱ تعاریف عملیاتی متغیرها   ۱۳
فصل دوم: گستره نظری پژوهش
۱-۲   مقدمه   ۱۵
۲-۲   دیدگاههای نظری وتاریخچه موضوع مورد پژوهش
– موسیقی چیست؟   ۱۶
– مختصری در مورد عناصر موسیقی   ۱۸
– چرا موسیقی برای سلامتی مفید است؟   ۲۴
– موسیقی باعث می شود که ما بهتر احساس کنیم.   ۲۵
– موسیقی بخش های غیر قابل نفوذ را متأثر می کند.   ۲۵
– موسیقی به عنوان یک عنصر سلامتی    ۲۷
– هیجانها، علم و موسیقی   ۳۰
– تاریخ موسیقی راک   ۳۳
– مشخصه های موسیقی پاپ   ۴۵
– تاریخچه موسیقی پاپ   ۵۱
– روانشناسی تم های موسیقی   ۵۶
– تعریف بهداشت روانی    ۶۰
– ماهیت وتشخیص بیماری روانی   ۷۲
– دیدگاهها ونظریه ها در بهداشت روانی   ۷۶
– پیشگیری  وروشهای تحقیق در بهداشت روانی   ۷۹
– موسیقی واسترس   ۸۴
– موسیقی وسیستم ایمنی بدن   ۸۶
– موسیقی وآرامش ورهایی   ۸۷
– نقش موسیقی در پرورش مهارت های فردی واجتماعی   ۸۹
– تأثیر موسیقی بر مهارت های احساسی واجتماعی    ۹۶
– موسیقی وتعبیر وتفسیر افراد از مسائل   ۹۸
-تقویت تعامل اجتماعی   ۹۹
– تنظیم وضعیت روحی وخلق  و حد توسط موسیقی   ۱۰۰
– آیا موسیقی می تواند اثرات منفی داشته باشد؟   ۱۰۱
-نقش موسیقی در رها کردن انرژی در ورزشکاران   ۱۰۳
– تأثیر سازه های ضربه ای در ابتدای مسابقه ها   ۱۰۸
-موسیقی، ریتم قلب را تغییر می دهد   ۱۰۹
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
۱-۳   جامعه آماری   ۱۱۲
۲-۳   نمونه آماری   ۱۱۲
۳-۳روش نمونه گیری   ۱۱۲
۴-۳ ابزار پژوهش   ۱۲۰
۵-۳ روش اجرا   ۱۲۵
۶-۳ روش تحقیق و تحلیل داده ها   ۱۲۶
فصل چهارم: داده های آماری
۱-۴   داده های آماری   ۱۲۷
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
۱-۵   بحث ونتیجه گیری   ۱۲۸
۲-۵   محدودیت ها   ۱۲۶
۳-۵   پیشنهادات   ۱۳۵
۴-۵ منابع فارسی   ۱۴۰
۶-۵ ضمایم   ۱۵۰

منابع

–    موسیقی و سلامتی / میتواچ . ام.لی/ مترجم: آذر عمرانی گرگری.

–    سلامتی از طریق ارتباط با موسیقی/ ماتیوکانتلو/ مترجم: آذر عمرانی گرگری.

–    کاربردهای موسیقی درمانی / دکتر علی زاده مهدی/ ۱۳۸۰٫

–    موسیقی و ذهن / آنتونی استور / ترجمه غلامحسین معتمدی.

–    چگونگی تاثیر موسیقی بر مغز / اریک جنسن/ ترجمه آذر عمرانی گرگری.

–    تاریخچه موسیقی راک/ جرمی پاسکال/ ترجمه بابک شهاب.

–    اصول و مبانی بهداشت روانی/ دکتر شهریار شهیدی، دکتر مصطفی حمدیه.

–    روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی / دکتر علی دلاور.

۱-۱ مقدمه:

هنر در طول تاریخ وسیله ای برای سازگاری، انعطاف، خلاقیت، عشق ودوستی وآرامش مردم بوده است.

در میان هنرها، موسیقی به دلیل داشتن انرژی، تحرک وجاذبه ذاتی، بسیار نافذ بوده وبه طرز فوق العاده ای بشر را به خود مشغول کرده است.

در تمام زوایای زندگی در هر برنامه فرصت وفراغتی موسیقی به شکل حضور دارد وچاشنی برنامه ها ویا همراه آنهاست.

اما با وجود استفاده های فراوان  و رواج زیاد، عموم از واقعیت آن اطلاعات کافی ندارند وکمتر از آنچه مصرف می کنند وبه آن می اندیشند واز ضرورت وکیفیت آن می پرسند این وظیفه انسان امروزی است که بداند چه مصرف می کند وآنچه که مصرف می کند چه کیفیتی دارد ونیاز واقعی به آن چه قدر است وچگونه باید از آن استفاده کند طبیعی است که باید مطالعه کند، بخواند بحث وگفتگو کند وبرای افزایش اطلاعات آموزش ببیند وبه اندازه کافی موسیقی بشنود.

موسیقی یکی از ابزارهای تربیتی واثرگذار زندگی معاصر است وهر کس ناگزیر به شکلی از آن استفاده می کند.

پس فهم آن نیز جزء آموزش فکری مردم واز جمله وظایف آموزش وپرورش هر کشوری است.

موسیقی مانند یک زبان مکالمه وبه دلیل همگانی بودن ونیاز عمومی به آن در واقع نوعی زبان مادری ودرونی بشر است زبانی که هر روز به صورت های مختلف، کلمه ها ومفاهیم آن را می شنویم وحس می کنیم.

شایسته آن است که قواعد اجزا وترکیب وارکان این زمان رایج را بشناسیم وبافهیم ودرایت به دنیای زیبا، تصور الهام های آن وارد شویم وزیبایی ، تجربه های عرفانی والهی وسید روحی آن را احساس کنیم.

(کاربردهای موسیقی درمانی، دکتر علی زاده مهدی، ۱۳۸۰)

موسیقی نیازی فیزیولویک، ذهنی، احساسی، اجتماعی وفرهنگی در زندگی انسان است واز طریق این نیازها ریشه ای گسترده در تار وپود زندگی بشر پیدا کرده است موسیقی رابطه زیستی وفیزیولوژیک، مغز آدمی  دارد رقیم، محرک بیولوژیک و ملودی مولد لذت، خوشی وخیال انگیزی است به این دلیل کوچک ترین کنش رتیمیک ونوای موزون روح وجسم را بر می انگیزد وتحریک می کند.

موسیقی نیازی شناختی است با توجه به موسیقی دنیایی ارزیابی ها رمز وراز صوت ها هماهنگی و وحدت اجزا و ارضای خیال انگیزی ها گشوده می شد وذهن از ورود به تصورهای تازه، الهام وخلق افکار جدید لذت می برد.

اما موسیقی بیش از هر چیزی نیازی عاطفی واحساسی است موسیقی سیستم عواطف( لیمبیک) مغز را به سرعت تحریک می کند وبه تحریک احساسی وفرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود ودر بسیاری از مواقع زندگی که کلام وبیان پاسخگو نیست، می تواند موجب همدردی وهم حسی شود واز همه مهم تر احساس هارا وسعت بخشد.

همچنین موسیقی نیازی اجتماعی است وهمبستگی در ذات مطبوع آن وجود دارد هر جا موسیقی جاری است گروهی در کنار هم وگردهم جمع اند زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس ها وبیان مشترکی را در جمع به وجود آورد ونیروی عمومی را بر انگیزد موسیقی نیروی همدلی است به همین خاطر قدرت وحدت وپیوستگی دارد واز ان می تواند در تفاهم اجتماعی وسلیقه ملی بهره جست وصحبت وهمدلی را در جامعه تقویت کرد.

۲-۱ موضوع تحقیق:

مقایسه سلامت روانی دانشجویان ۳۰-۲۰ ساله علاقمند به موسیقی راک علاقمند به موسیقی پاپ.

۳-۱ متغیرهای پژوهش:

متغیرهای مستقل : علاقه مندی به موسیقی راک وعلاقه مندی به موسیقی پاپ

متغیروابسته: میزان سلامت روانی

۴-۱ بیان مسئله:

آیا بین سلامت روانی افرادی که در الویت اول علاقه مند گوش دادن به موسیقی راک هستند وافرادی که در الویت اول علاقمند به موسیقی پاپ هستند تفاوت وجود دارد؟

۵-۱فرضیه پژوهش

بین سلامت روانی افرادی که در الویت اول علاقه به گوش دادن موسیقی راک دارند وآنها که در الویت اول علاقه به گوش دادن موسیقی پاپ دارند تفاوت معنادار وجود دارد.

۶-۱هدف پژوهش

موسیقی در همه جا شنیده می شود در خانه ها، محل های کار، در ماشین ، بیمارستان ها، مدرسه ها، آموزشگاه ها ونیایشگاهها وهر حالی دیگر به گوش می رسد موسیقی در خانه شور ونشاط ، آرامش وادراک وفرصتهایی برای رفع خستگی به وجود می آورد موسیقی در مدرسه ها ودانشگاه ها به عنوان درس آموخته می شود که درک از محیط وزیبایی وکشف احساس و فکر را ارتقا می بخشد موسیقی در بیمارستان ها ومراکز درمانی شنیده می شود تااحساس راحتی ،خوشی، سلامتی وارتباط به وجود آورد وبیماری بهتر تحمل شود موسیقی در توان بخشی ها برای تقویت مهارت ها به کار می رود.

موسیقی آرام بخش در معابد، عبادتگاهها ونیایشگاهها وکلیسا ها شنیده می شود تا اثر افکار وتمرین های روحی وتمرکزی واحساس معنوی بهتر القا شود موسیقی اوقاتی لذت بخش، شور ونشاط  و وسیله ای برای تخلیه هیجان کودکان وجوانان وفرصتی برای یادآوری خاطرات سالمندان وزمینه ای برای الهام وکشف اهل تفکر و واقهه است.

با توجه به مطالب گفته شد و وجود موسیقی در همه جا واثرات آن برروی ادراک واحساسات وعواطف وافکار هدف این پژوهش بررسی ومقایسه اثر دونوع موسیقی پاپ وراک بر روی سلامت روانی افراد می باشید تا متوجه شویم که آیا نوع موسیقی که افراد به آن علاقه دارند وروزانه به آن گوش می دهند برروی سلامت روانی آنها اثر می گذارد یا خیر قابل توجه است که بدانیم موسیقی پاپ موسیقی ساده وقابل درک است که عموم مردم به آن گوش می دهند و موسیقی راک از انواع موسیقی های هیجانی است که بعضی به طور افراطی به آن گوش می دهند.

هدف دیگر در این پژوهش بررسی راههای استفاده مناسب از موسیقی درجهت سلامت روانی بیشتر می باشد واینکه آیا افرادی که به موسیقی با نوع خاص که در اینجا موسیقی راک مد نظر می باشد وبیشتر به صورت آهنگهایی با رقم های هیجانی اجرا می شودو علاقمند هستند از سلامت روانی پایین تری نسبت به افرادی که به موسیقی های عامه پسند علاقه مندند برخوردارند ویا خیر این نوع خاص از موسیقی تأثیری بر روند سلامت روانی آنها داشته یا خیر؟

۷-۱ ضرورت واهمیت پژوهش

این پرسش همواره مطرح بوده است که هرکس باید روزانه چه اندازه موسیقی گوش دهد این سوال کلی مانند این است که بپرسیم هر کس روزانه چه قدر غذا یا پروتئین وچربی مصرف کند یک پاسخ کلی وجود دارد که برای مثال افراد سالم روزانه صد گرم پروتئین نیاز دارند اما این پاسخ برای هر کس معنا وکاربرد دقیق ندارد ممکن است برای فردی پنجاه گرم پروتئین هم زیاد باشد وبرای فرد دیگر صد وپنجاه گرم هم کافی نباشد.

در مورد موسیقی پاسخ کلی این است که شنیدن نیم ساعت موسیقی برای عموم کافی است اما ممکن است به دلایل درونی ونیازهای ذهنی ویا فیزیولوژیک این مقدار فرد لازم نباشد وبرای فرد دیگری یک ساعت هم باشد.

شنیدن موسیقی تا حدودی مانند خواندن کتاب به شرایط مختلف روحی، علاقه ونیاز وظرفیت عصبی فرد بستگی دارد برای استفاده از موسیقی نخست باید به موسیقی خوب، عادت کنیم وآثار ارزشمند هنرمندانی مانند ریوالدی، چایکوفسکی ، موتزارت رشتراوس، شوین،‌بتهوون ودیگر بزرگان را بفهمیم آثار ملی واصیل را خوب وباهوشیاری درک کنیم وتنها به موسیقی برای شور وحال ویا تفنن گوش نکنیم.

بی شک عموم مردم به موسیقی ساده وقابل درک مانند موسیقی پاپ نیاز دارند اما این دلیلی برای عظمت از فهم موسیقی خوب نیست باید شرایط درک وشناخت آثار زیبا وجدی از طریق رادیو وتلویزیون فراهم شود زیرا تنها با رشد فکری  و آموزش است که مردم از شنیدن موسیقی هیجانی وموسیقی های ادوار خو وافراطی پرهیز می کنند وبی جهت وبی مقدار به آن گوش نمی دهند.

چرا مردم از خوردن غذاهایی که به بدن آنها نمی سازد حتی اگر برای آنها لذیذ باشد پرهیز می کنند؟ آیا مردم هر نوع غذای را هر وقت می خورند؟ آیا برای احتیاط فقط تجربه وشناخت کافی است؟ در مورد استفاده از موسیقی نیز تنها با شناخت و تمرین است که می توان درایت لازم برای مصرف موسیقی را به دست آورد.

هر کس در زندگی شخصی خود تا حدودی عواطف وروحیه خود را شناخته است ومی داند چگونه چقدر وچرا برانگیخته می شود. چه نوع ارتباط، چه غذا، چه فیلم چه مطلب وموضوعی وحتی چه نوع رفتار ویا چگونه فردی او را تحریک می کند وچه تاثیری به او می گذارد بنابراین با توجه به احساس ها، هیجان ها، نیازها وبه طور کلی با توجه به حال خود باید موسیقی را نیز جزء برنامه قرار دهد چرا که مصرف بیش از حد موسیقی هیجانی می تواند در بعضی از افراد موجب بی قیدی عاطفی، آشفتگی های ذهنی ونوسان خلقی شود. با توجه به این مطالب ضرورت این تحقیق تحقق می یابد.

همچنین شنیدن توأبا فهم وتفکر کمک می کند تاآدمی بادرک درستی از موسیقی تأثیر بپذیرد وهر موسیقی سبک وبی ارزش او را متأثر نسازد. اگر موسیقی به مفهوم واقعی وعلمی آن در مدارس و رسانه ها همگانی آموزش داده شود از ترویج ودلبستگی عموم به موسیقی غیر اصولی و بی مقدار کاسته می شود اگر فکر واندیشه با موسیقی علمی آشناشود وتمرین کافی انجام دهد، خواه ناخواه موسیقی باارزش را تمیز خواهد داد وگرایش آن به موسیقی سبک کم می شود.

اهمیت این پژوهش نیز به دلیل اهمیت تأثیراتی است که موسیقی بر روی افراد می گذارد ودرک درست از موسیقی وانتخاب موسیقی که بتواند مطابق با روحیات نیازهای افراد باشد خواهد توانست به سلامت روانی آنها کمک کند همچنین با توجه به تحقیقاتی که در زمینه های مختلف برای اثرات مختلف موسیقی به مغز،استرس،بیماریها و… انجام شده این پژوهش به بررسی اثر نوع خاصی از موسیقی بر روی سلامت روانی افراد می پردازد تا بتوان با توجه به نتایج آن متوجه این موضوع شد که آیا نوع موسیقی هم می تواند تأثیری منفی یا مثبت بر روی افراد داشته باشد یا خیر واگر اینطور است سعی داشت تادر آینده اثر انواع دیگر موسیقی را هم بر روی افراد بررسی کرد تا بتوان بهترین نوع آنها را شناسایی کرد وبه دیگران معرفی کرد همچنین نیزمی توان اثرات موسیقی های مختلف را برروی عوامل دیگری جز سلامت روانی بررسی کرد وتأثیر هر کدام را برروی عوامل دیگر ومثبت یا منفی بودن اثراتشان را متوجه شدو در اختیار دیگران نیز گذاشت چون با توجه به مطالبی که در ابتدا گفته شد موسیقی در همه جا هست وتقریباً هر روزه خواه ناخواه به گوش همه می رسد واز همه مهمتر امروز علاقه به موسیقی وگرایش به سمت این هنر بسیار زیاد شده پس چه بهتر با آگاهی بیشتر به آن گوش دهندواز اثرات مثبت آن در زندگی بهره مند شوند.

۸-۱ تعاریف مفهومی:

سلامت روانی: یعنی داشتن هدف انسانی در زندگی، سعی در حل عاقلانه مشکلات زندگی، سازگاری با محیط اجتماعی بر اساس موازین علمی واخلاقی وایمان کار ومسئولیت پذیری وپیروی از اصل نیکوکاری وخیرخواهی وهمچنین سازگاری با  محیط اجتماعی است.(شفیع آبادی /۱۳۶۵)

موسیقی راک: راک اندرول یک نیک واژه است راک اندرول کردن معنی رقصیدن را داشته وبا علم به این که رقص بیان عشقبازی های افقی به شکل عمودی است به راحتی می توان به مفهوم این نیک واژه پی برد .چارلی جیلت درکتابش با عنوان آوای شهر می نویسد، در موسیقی ریتم اند بلوزواژه های rocking (جنبیدن) و rocking(چرخیدن، غلت خوردن) مفهومی سکسی داشتند.

موسیقی پاپ: موسیقی پاپ معمولاً به عنوان موسیقی تعریف می شودکه به شکل تجاری تهیه می شود ویا هدف تولید آن سودمالی است بنا به تعریف = فریت Simon Frith ، منتقد موسیقی وجامعه شناس متخصص موسیقی مردم پسند ، موسیقی پاپ به عنوان یک صنعت شناخته می شود نه هنرالبته این موسیقی را می توان در حیطه بازار، ایدئولوژی ، تولید وزیبایی شناسی هم معنا کرد در واقع «پاپ» طوری طراحی شده که برای همه جالب باشد واز هیچ جای خاصی نیامده وقرار هم نیست سلیقه خاصی را اعمال کند.

۹-۱ تعاریف عملیاتی متغیرها:

سلامت روانی: سلامت روانی در این پژوهش به وسیله تست GHQ بدست می آید وبه پرسشنامه سلامت عمومی ۲۸-GHQ معروف است که نمره ۳۳ وبالاتر بیانگر عدم سلامت روان ونمره پایین تر از ۲۳ بیانگر سلامت روان می باشد.

نوع موسیقی راک یا پاپ (ملایم): پاسخ آزمودنیها به این سوال از طریق سوال درج شده در پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است.

۱-۲مقدمه

شواهد عینی نشان مید هند زمانیکه بتوان از موسیقی وهنرهای مربوط به آن صحیح استفاده کردآنها می توانند در آموزش ویادگیری، اثرات مثبت ومنافع بلند مدت داشته باشند تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است به خاطر وسعت وعمق خود، حمایت قابل توجهی از این نتایج واثرات می کنند.

خوش بیانی از طریق موسیقی، یک کار طبیعی وذاتی به حساب می آید وکاربرد آن قطعاً ماورای یک سرگرمی وتفریح است در واقع بعضی از محققان اعتقاد دارند که موسیقی به خاطر کیفیت تکاملی ای دارد، سیستم بیولوژیکی انسان به طور ذاتی به آن وابسته است بنابراین گوش کردن به موسیقی به علت ارزش بیولوژیکی آن می تواند در به دست آوردن مهارت های دیگر به انسان کمک نماید  بعضی از متخصصان در رشته عصب شناسی معتقد هستند همان گونه که موسیقی زیباشناسی زندگی محسوب می شود ودر شناخت زیبایی ها به انسان کمک می کند از نظر بیولوژیکی نیز بخش از زندگی انسان محسوب می گردد.


موسیقی چیست؟

ای کاش فقط یک جواب ساده برای این سوال وجود داشت چندین راه ساده برای تعریف موسیقی وجود دارد در این مورد تعاریف متفاوت وگاهاً متناقض و گیج کننده ای در مورد اینکه  اصولا موسیقی چیست وچه چیزی باید باشد، وجود دارد البته، تلاش برای رفع این تناقض بیهوده است ما به جای تعریف موسیقی، شما را به بررسی عناصر موسیقی که در به وجود آوردن موقعیت بهتر سلامت موثر هستد دعوت می نماییم.

عجالتاً، قبول کنیم که موسیقی می تواند در لوح فشرده، نوار کاست یا یک برگ کاغذ ذخیره شود. ولی خود موسیقی قابل رویت نیست وشاهد به همین علت باشد که موسیقی تعاریف متفاوتی دارد ونمی توان یک تعریف کلی برای آن مشخص کرد.

فرایند تعریف موسیقی کار بس مشکلی است در این مورد، ما طنزی را به یاد شما می آوریم:«‌نوشتن درباره موسیقی، مانند رقصیدن درباره معماری است»

به راستی اگر قرار بود موسیقی با کلمات قابل وصف وتعریف باشد، چه دلیلی داشت که موسیقی وجود داشته باشد؟

هیچ نوشته ای وجود ندارد که بتواند بگوید چرا بعضی از اصوات باعث گریه می شوند وبعضی باعث خنده در این مورد، ما چندین تعریف متفاوت را در اختیارتان می گذاریم.

موسیقی این است:

مارک ترامو می گوید:« تمام قطعات موسیقی بر اساس قواعد موسیقی ساخته شده اند، در تمام فرهنگها آواز وجود داردهمه جوامع آوازهایی دارند که با مفاهیم و احساسات خاصی توام هستند وشاید به همین دلیل باشد که افراد به موسیقی به عنوان زبان مشترک رجوع می کند»به نظر بتهون،«موسیقی رابط بین روح و جسم» می باشد.

«زمانی که موسیقی ما را به وجد می آورد وما را وادار به رقصیدن می کند، فقط یک عامل حرکتی محسوب نمی شود موسیقی فقط در مدت چند دقیقه چنان اثری روی ما می گذارد که هیچ چیزی در زندگی. روزمره نمی توان آن اثر را داشته باشد.

موسیقی پرقدرت وبیش از حد شادی بخش است. ولی گذشته از همه اینها، به قول رابرت جوردن، موسیقی زیباست»

«تنها چیزی که در مورد موسیقی می توان گفت این است که موسیقی چیز عجیبی است موسیقی قابل رؤیت نیست، قابل لمس نیست ولی قابل احساس است همه ما فقط این را می دانیم که موسیقی از ارتعاشات ساخته می شود.که اشتباه بزرگ همه در همین است که موسیقی فقط ساخته ارتعاشات نیست هر چه هست می تواند همه شکافها راپر کند. پت متنی می گوید «موسیقی مانند خاطره ای است که همه آن را به یاد می آورند موسیقی همه را به یاد وقایع گذشته می اندازد به یاد آنچه قبل از شنیدن یک قطعه موسیقی وجود داشته، وبه یاد آنچه پس از شنیدن موسیقی اتفاق خواهد افتاد به همین دلیل، موسیقی، پرکننده شکافهاست» به گفته آرون کوپلند « موسیقی یک هنر بدون شکل است که همیشه خطر سقوط از آن وجود دارد».

شاید بهترین تعریف از موسیقی در بحث ما این باشد که «موسیقی بیان یکپارچه احساسات است» ماقصد داریم نشان دهیم که کدام یک از عناصر موسیقی اثر بیشتری بر سلامتی انسان دارد وچگونه می توانیم مشخص کنیم که کدام بخش از این راز که ما به عنوان موسیقی می شناسیم به سیستم عصبی ومغزی ما رسوخ می کنند وروح ما را تحت تأثیر قرار می دهند؟ (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

مختصری در مورد عناصر موسیقی

در تجارب کلینیکی موسیقی عنصر کلیدی ارتباط بین ذهن، جسم و روح می باشد عناصر اصلی موسیقی، عبارت اند از: ریتم، تن صدا هارمونی، ملودی، دینامیک وشدت وضعف صدا. درک این عناصر، می تواند چگونگی تحت تأثیر قرار گرفتن احساسات را توسط موسیقی توجیه نماید.

موسیقیدانان ونظریه پردازان موسیقی، زبان خاص ولازمی را برای توضیح صدا وموسیقی، ابداع کرده اند.

در این راستا، درک مفهوم ریتم اهمیت زیادی دارد موسیقی مانند جسم انسان ، طبیعتاً از مجموعه ای از ریتمها، تشکیل شده است.قلب، اعضای داخلی بدن، مغز وسیستم عصبی، همگی دارای ریتم هستند تمام وجود انسان با ریتم کنترل می شود در درون ریتم نیز، ریتم وجود دارد ما مجموعه باشکوهی از ریتم را در درون جسم خود داریم. روش راه رفتن، حرف زدن وکارهایی که انجام می دهیم با الگوهای ریتمی اداره می شودند.

بهترین تعریف ریتم، «واحد زمان وصدا» می باشدریتم، قدم یا گامی است که صدا با آن حرکت می کند هر ریتمی دارای ضرب یا زمان مشترکی است هر بخش از ریتم می تواند شکسته شود یا به ضربهای دیگر تقسیم شود.

در موسیقی، ریتم، روش ارایه عقیده موسیقیایی را زمانی که با عناصر تن صدا، شدت وضعف صدا، ملودی  و هارمونی توام شود، به وجود می آورد. تن صدا مربوط به نامی است که ما به یک صدا می دهیم معمولا تن صدا در ارتباط آن با صداهای دیگر مشخص می شود واز آنجایی که تمام اصوات به یکدیگر مربوط هستندتن صدا قابل اندازه گیری می باشد تن صدا می تواند در طیف وسیع صدا از بالا تا پایین یا جایی بین این دو، قرار گیرد.

ملودی، مجموعه ای از تن صداست که برای زمان خاصی تنظیم شده است شما نیز می توانید با ردیف کردن گروهی از صدا ها در یک زمان، ملودی درست کنید البته این ملودی لزوماً زیبا نخواهد بود ولی در هر حال، یک ملودی است یک ملودی روشی را برای تشخیص قطعات موسیقی از یکدیگر ایجاد می کند یک ملودی در ساده ترین شکل خود، به معنی یک سری از تن صداهات در یک تجسسم وسیع تر، ملودی می تواند وسیله ای برای ارتباط با خداوند باشد.

ملودی پیامهایی به همراه خوددارد ریتم از این پیامها حمایت می کند هارمونی پیام را گسترش می دهد ولی پیام اصلی در ملودی است عکس العملهای احساسی ما نسبت به یک قطعه موسیقی، مربوط به ساختار ملودی است.هر کسی داستان زندگی خاصی دارد وهر کسی می تواند بر اساس داستان زندگی خود، با ملودی خاصی ارتباط بر قرار کند یک ملودی خوب، ملودی ای است که با هر بار گوش کردن به آن، درک واحساس جدیدی را در انسان ایجاد می کند احساس قبلی را دور می کند سلامتی ما می تواند عمیقاً تحت تأثیر ملودی قرار گیرد.

هارمونی، ابعاد جدیدی به تجربه یک ملودی، می افزاید ساده بگوییم هارمونی یک یا چند تن صدا را برای ایجاد صدای خاص در یک زمان، توأم می کند.

بعضی ها اعتقاد دارند که هارمونی حتماً می باید غنی و دلنشین باشد با وجود این، اهمیت واقعی هارمونی در این است که یک ایده موسیقیایی را تقویت می نماید.

در استفاده از موسیقی برای سلامتی، دانستن تئوری  موسیقی اهمیت ندارد، کافی است بدانیم که در طبیعت، نظم وجود دارد وموسیقی نیز یک نظم است.

سرعت اجرای قطعات موسیقی را تمپو[۱] یا تعداد ضرب در یک دقیقه می گویند.

مابه طور غریزی به دنبال قطعات موسیقی باسرعتهای متفاوت در ساعات مختلف روز هستیم آهنگسازان در ایجاد ملودیها، هارمونیها وموضوعات مختلف موسیقی از سرعتهای متفاوت ( تعداد ضرب در دقیقه) استفاده می کنند استفاده از تمپو، در اجرای موسیقی به عنوان نشان دهنده وضعیت روحی آهنگساز، کاملاً متداول است به عنوان مثال، در حال حاضر سرعت سازهای الکتریکی برای موسیقی رقص، خیلی منظم است اغلب در سرتاسر یک قطعه موسیقی، سرعت موسیقی به اندازه ۱۲۵ تا ۱۲۹ ضرب در دقیقه است تولید کنندگان این نسل از موسیقی بخوبی آگاه هستند که هر قطعه موسیقی بدون در نظر گرفتن کیفیت هارمونی وملودی، مردم را برای رقص به هیجان خواهد آورد به شرط آنکه ریتم وتمپو به قدر کافی منظم باشند معمولاً سرعت موسیقی رقص بین ۱۲۳ تا ۱۲۹ ضرب در دقیقه می باشد.

این موسیقی شامل چند چرخش وتکرار است ومفهوم اشعار یا ترانه ها، سطحی وبیشتر در مورد طبیعت است این موسیقی به خاطر تکراری که دارد، هم قابل پیش بینی است وهم محرک.

ملودی موسیقی رقص، قابل پیش بینی است ودر آن یک عنصر امن وجود دارد که بخش عمده آن به خاطر این است که ملودی قدرت تحریک ذهنی کمتری دارد وشنونده را به حرکت وا می دارد این نوع موسیقی، جسم را به شدت تحریک می کند و به حرکت وا می دارد به نظر می رسد که تکرار ملودی در این نوع موسیقی، موقعیت هشیاری را مدام تغییر می دهد که این تغییر به نوبه خود شنونده را تحت تأثیر قرار می دهد تحقیقات روی افرادی که قادر هستند مدت زیادی برقصند، نشان داده است که تغییر موقعیت هشیاری در آنها باعث می شود که آنها بتوانند برروی عناصر موسیقی تمرکز کنند اغلب استفاده از کلمات (شعر- ترانه) در موسیقی، بعد دیگری نیز به یک تجزیه موسیقی اضافه می کند این بعد در تمام نسلهای موسیقی واقعیت دارد اصولاً یک رابطه تکمیلی بین کلام وموسیقی وجود دارد این رابطه زمانی به اوج خود می رسد که شعر وموسیقی هماهنگی داشته ویکدیگر را کامل کنند شعر یا ترانه، بعد شاعرانه ای را به موسیقی می افزاید کلماتی که در اشعار می آیند می توانید تجربه موسیقی را به یک سطح جدیدی از زیبایی ودرک ارتقا دهند. با وجود این، گاهی اوقات نیز شعار یا ترانه می تواند مفهوم موسیقی را عوض کند یا مبهم سازد.

زمانی که عناصر موسیقی به روش درستی ترکیب شوند، حاصل آن یک تجربه موسیقی مطلوب ورضایت بخش خواهد بود این رضایت از شنیدن موسیقی، مطمئناً هدف عمده گوش کنندگان به موسیقی می باشد گذشته از این، موسیقی، خود باعث غنی ویکپارچه شدن سایر تجارب زندگی می شود گاهی اوقات این تجارب به بخشی از تجربه کلی زندگی تبدیل می شوند توضح رضایت حاصل از یک تجربه موسیقی، مشکل ترین تعریف یک تجربه موسیقی است این تجربه، غیر قابل لمس وماورای تعریف وتوضیح است.

تجربه موسیقی، غیر قابل لمس است چرا که هر یک از ما متکی به احساس وذوق سلیقه خود به هنگام گوش کردن به یک کارهنری هستیم. تجربه مطلوب یک قطعه موسیقی برای هر فردی، خاص خود فرد است. هر یک از ما تعریف خاصی از مطلوبیت داریم . با وجود این، در جوار کسانی که سلیقه مشترک با ما دارند، احساس آرامش می کنیم واز طریق تجارب مشترک، زمینه های مشترکی نیز بین افراد ایجاد می شود این زمینه های مشترک باعث می شوند که ما پی ببریم به اینکه چرا یک قطعه موسیقی خاص، شخصی را وادار به گریه می کند، در حالی که یک قطعه موسیقی دیگر ممکن است باعث شادی او شود.

کلمات وعلوم نمی توانند زیبایی موجود در این جهان را تشریح کنند از طرف دیگر، موسیقی، هم تجربه زیبایی را به وجود می آورد وهم آن را توجیه می کند. ممکن است، موسیقی جزو علوم نباشد ولی واقعیت این است که موسیقی خود، علم زیبایی است (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری) .

 

چرا موسیقی برای سلامت مفید است؟

همه ماعمیقاً به این مسئله واقف هستیم که موسیقی می تواند برای ما«خوب» باشد ما قبول داریم که موسیقی ای که مارا احاطه کرده است، اصولاً «چیز خوبی» است ولی، چرا وچگونه بر روی ماچنین اثری می گذارد؟

ما نمی توانیم در این مورد یک رابطه علمی ارایه دهیم به این معنی که هیچ کس نمی تواند تمام عناصری که باعث ایجاد یک اثر یا حتی یک عکس العمل می شود را مشخص نماید. گفته ویلیام شکسپیر را به یاد داشته باشید:«مردی که در درون خود موسیقی نداشته باشد و موسیقی را نشناسد یا با شنیدن یک صدای دلنشین از خود حرکتی نشان ندهد مستعد خیانت، حیله وتجاوز است احساسات و روح او مانند تاریکی شب هستند وقلب او مثل سنگ می ماند. به چنین مردی هیچ وقت اعتماد نکنید».(موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

موسیقی به درون انسان رخنه می کند به این معنی که ما موسیقی را با تمام وجود احساس می کنیم موسیقی از ستون فقرات عبور کرده، در اعضای داخلی ارتعاش پیدا می نماید، وبه مغز استخوان سرایت می کند وبه این ترتیب، قدرت تغییر خیلی از چیزها را در بدن دارد امواج صوتی، بیماریها را تشخیص داده وحتی درمان می کنند صداهای بلندتر از معمول می تواند بدن را تحریک کرده ونظم مجددی به کل سیستم بدن دهد. موسیقی هم می تواند اثرات مشابهی داشته باشدالبته زمانی که با برنامه دقیق مورد استفاده قرار گیرد.

تحقیقات اخیر نشان داده است که ترشح هورمون(hGH) در افراد مسنی که مرتب به موسیقی گوش می دهند‌، افزایش می یابد. همچنین این افراد کمتر دچار افسردگی واضطراب می شوند. (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

موسیقی بخشهای غیر قابل نفوذ را متأثر می کند.

تمام داروها، نهایتاً در مغز اثر می گذارند. زمانی که به اسرار مغز پی ببریم، نگرش جدیدی نسبت به جهان پیدا کرده واز آن لذت خواهیم برد یکی از اسرار مغز که می توانیم به آن دسترسی پیدا کنیم.درک چگونگی تجربه موسیقی توسط مغز می توانیم به آن دسترسی پیدا کنیم، درک چگونگی تجربه موسیقی توسط مغز می باشد مغز برای درک موسیقی تکامل پیدا کرده است مانند اطلاعات دیگر، موسیقی نیز از طریق نیمکره راست وچپ مغز، دریافت می شود مغز انسان مانند یک کابل در برابر صدا عمل می کند درون مغز دو قشر برای صدا وموسیقی وجود دارد. مغز ما در طی هزاران سال در این مورد تکامل پیدا کرده است مگر ما می توانیم با طبیعت بجنگیم؟ تحقیقات نشان داده است ک ما بیشتر از پانزده درصد ظرفیت مغزمان، از ان استفاده نمی کنیم. هیچ کس نمی تواند بگوید ک ما خاطره های خود را کجا ذخیره می کنیم. چه رسد به اینکه ادعا کند که ما موسیقی را چگونه ذخیره و تفسیر می کنیم. این یک راز بزرگ است ما می دانیم که مغز انسان به طور اخص وبی نظیری در برابر موسیقی تحریک می شود. ما می دانیم که موسیقی بر روی ذهن نیمه هوشیار وافکار هشیارانه ما اثر می گذارد.

تحقیقات اخیر نشان داده است که مغز به راستی در برابر اثرات الکتریکی موسیقی عکس العمل نشان می دهد این متخصصان دریافته اند که در مغز چند ناحیه جداگانه وجود دارد که به موسیقی پاسخ می دهد بین این مناطق، مراکزی وجود دارند که توجه خاصی به موسیقی نشان می دهند. حتی اگر این تحقیقات کلی باشند، باز هم دلگرمی کننده هستند با این  حال، یک سری گامهای ابتدایی به طرف استفاده درمانی از موسیقی با در نظر گرفتن فعالیت مغز، برداشته شده است.

 

موسیقی به عنوان یک عنصر سلامتی


[۱] -tempo

120,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله نقش ورزش در سلامت روانی
  • تحقیق مقایسه سلامت روانی زنان با سرپرست و بدون سرپرست
  • تحقیق بررسی مقایسه ای سلامت روانی بین سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن در منزل
  • تحقیق بررسی تاثیر زنگ ورزش بر روی سلامت روانی دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی
  • پایان نامه بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روان در بین دانش آموزان
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.