مقاله اعجاز های علمی قرآن

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

مقاله اعجاز های علمی قرآن

تعداد صفحات :۳۰

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

در این مقاله اعجاز های علمی قرآن و نمونه ‏هایی از اشارات علمی از جمله رتق و فتق آسمان‏ها و زمین، نقش کوه‏ها در استواری زمین، دشواری تنفس با افزایش ارتفاع، آب منشا حیات، بزرگ شدن جهان، تجزیه اتمو دوگانگی یا دوقطبی بودن همه چیز و… را توضیح می دهد.

پیدایش هستی:

دانشمند فضایی( جینز) میگوید: اولین مادهء هستی بشکل گازهای بوده اند که در فضا طور منظم وجود داشتند و مجموعهء کهکهشانها از کثافت وتجمع این گاز های پدید آمده اند.
دانشمند دیگری بنام ( جامو) میگوید: هستی در وهلهء اول پیدایشش پر از گازهای بوده که طور منظم در فضا توزیع شده بودند و از آنجا عملیهء تکوین آغاز یافته است.

این نظریه ای است که قرآنکریم آنرا تأیید میکند. اگر نص قرآنی در رابطه موجود نمیبود شاید اکثر ما این فرضیهء علمی را نادرست میپنداشتیم و یا به آن بدیدهء شک مینگریستیم. : ثمّ استوی إلی السّماء و هی دخانٌ، فقال لها و للأرض إتیا طوعاً أو کرهاً، قالتا أتینا طائعین.( بعد از آن بسوی آسمان شد که از دود بود، و گفت برای آن و زمین بیایید بفرمان من خواسته یا نخواسته، گفتند: آمدیم خواسته و فرمانبردار)

درین آیت کریمه قرآن مصدر پیدایش و خلقت این هستی را دود( دخان) معرفی کرده است. دود چیزی است که عربها از اشیاء ملموس آنرا درک میکردند که در حقیقت همان گاز است. آیا چهارده قرن قبل در مقدور یک شخص که خواندن و نگاشتن نمیدانست بود که این کشف علمی قرن بیستم را بداند، آنهم در زمانیکه مردم از هستی و اسرار آن چیزی نمیدانستند؟!

واژه های کلیدی:قرآن، اعجاز علمی، کوه ها، تجزیه اتم، اکسیژن، آب، خلق جهان، پیدایش هستی

فهرست مطالب

اعجاز های علمی قرآن   ۱
نمونه ‏هایی از اشارات علمی   ۵
رتق و فتق آسمان‏ها و زمین   ۵
نقش کوه‏ها در استواری زمین   ۷
دشواری تنفس با افزایش ارتفاع   ۱۰
آب منشا حیات   ۱۳
پوشش هوایی حافظ زمین   ۱۴
نهی قرآن از پرخوری و اسراف   ۱۶
خلق جهان   ۱۸
بزرگ شدن جهان   ۱۸
مدارها   ۲۰
وحدت هستی   ۲۱
پیدایش هستی:   ۲۲
تجزیه اتم:   ۲۳
کمبود آکسیژن:   ۲۴
دوگانگی یا دوقطبی بودن همه چیز:   ۲۴
نطفه گذاری در درختان بواسطه باد:     ۲۵
منابع :   ۲۶
پی‏نوشتها:   ۲۶

منابع :

.۱ طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب و دکتر احمد قرقوز، ترجمه علی چراغی، ص ۱۳۸ و نیز تفسیر نمونه، ج۶، ص .۱۵۳

.۲ مجمع البیان، طبرسی، ذیل آیه، تفسیر نمونه، ج۶، ص ۱۵۳-.۱۵۴

اعجاز های علمی قرآن

«اعجاز علمی قرآن‏»مربوط به اشاراتی است که ازگوشه‏های سخن حق تعالی نمودار گشته و هدف اصلی نبوده است،زیرا قرآن کتاب‏هدایت است و هدف اصلی آن جهت‏بخشیدن به زندگی انسان و آموختن راه‏سعادت به او است.از این‏رو اگر گاه در قرآن به برخی اشارات علمی بر می‏خوریم،از آن جهت است که این سخن از منبع سرشار علم و حکمت الهی نشات گرفته و ازسرچشمه علم بی‏پایان حکایت دارد. قل انزله الذی یعلم السر فی السماوات والارض  ،بگو:آن را کسی نازل ساخته است که راز نهان‏ها را در آسمان‏ها و زمین‏می‏داند»و این یک امر طبیعی است که هر دانش‏مندی هر چند در غیر رشته‏تخصصی خود سخن گوید،از لا به لای گفته‏هایش گاه تعابیری ادا می‏شود که حاکی‏از دانش و رشته تخصص وی می‏باشد.همانند آن که فقیهی درباره یک موضوع‏معمولی سخن گوید،کسانی که با فقاهت آشنایی دارند از تعابیر وی در می‏یابند که‏صاحب سخن،فقیه می‏باشد،گرچه آن فقیه نخواسته تا فقاهت‏خود را در سخنان‏خود بنمایاند.هم چنین است اشارات علمی قرآن که تراوش گونه است و هدف‏اصلی کلام را تشکیل نمی‏دهد.

چند تذکر:پیش از آن که نمونه‏هایی از این اشارات علمی ارائه گردد،ضرورت‏است که چند نکته تذکر داده شود:

۱- برخی را گمان بر آن است که قرآن مشتمل بر تمامی اصول و مبانی علوم‏طبیعی و ریاضی و فلکی و حتی رشته‏های صنعتی و اکتشافات علمی و غیره‏می‏باشد و چیزی از علوم و دانستنی‏ها را فرو گذار نکرده است.خلاصه قرآن علاوه‏بر یک کتاب تشریعی کتاب علمی نیز به شمار می‏رود.برای اثبات این پندارافسانه‏وار،خواسته‏اند دلایلی از خود قرآن ارائه دهند،از جمله آیه و نزلنا علیک‏الکتاب تبیانا لکل شی‏ء ،قرآن را بر تو فرستادیم تا بیان‏گر همه چیز باشد». ما فرطنا فی‏الکتاب من شی‏ء  ،در کتاب-قرآن-چیزی فرو گذار نکردیم‏». و لا رطب و لا یابس الافی کتاب مبین  ،هیچ خشک و تری نیست مگر آن که در کتابی آشکار[ثبت]است‏».

در حدیثی از عبد الله بن مسعود آمده:«من اراد علم الاولین و الآخرین فلیتدبرالقرآن  ،هر که علوم گذشتگان و آیندگان را خواهان باشد،همانا در قرآن تعمق‏نماید».

اگر این گمان از جانب برخی سرشناسان  مطرح نگردیده یا به آنان نسبت داده‏نشده بود،متعرض آن نگردیده در صدد نقد آن بر نمی‏آمدیم،زیرا سستی دلایل آن‏آشکار است.

اولین سؤال که متوجه صاحبان این پندار می‏شود آن است که از کجا و چگونه‏این همه علوم و صنایع و اکتشافات روز افزون از قرآن استنباط شده،چرا پیشینیان به‏آن پی نبرده و متاخرین نیز به آن توجهی ندارند؟!

دیگر آن که آیات مورد استناد با مطلب مورد ادعا بی گانه است.زیرا آیه سوره‏نحل در رابطه با بیان فراگیر احکام شریعت است.آیه در صدد اتمام حجت‏برکافران است که روز رستاخیز هر پیامبری با عنوان شاهد بر رفتار امت‏های خودبر انگیخته می‏شود و پیامبر اسلام نیز شاهد بر این امت می‏باشد،زیرا کتاب وشریعتی که بر دست او فرستاده شده کامل بوده و همه چیز در آن بیان شده است وجئنا بک شهیدا علی هؤلاء.و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی‏ء و هدی و رحمه و بشری‏للمسلمین.یعنی جای نقص و کاستی در بیان وظایف و تکالیف شرعی باقی‏نگذاردیم،تا هدایت و رحمت و بشارتی باشد برای مسلمانان.لذا با ملاحظه شان‏نزول و مخاطبین مورد نظر آیه و نیز صدر و ذیل آیه،به خوبی روشن است که‏مقصود از«تبیانا لکل شی‏ء»همان فراگیری و جامعیت احکام شرع است.

اصولا شعاع دائره مفهوم هر کلام،با ملاحظه جای گاهی که گوینده در آن قرارگرفته،مشخص می‏گردد.مثلا محمد بن زکریا که کتاب‏«من لا یحضره الطبیب‏»رانگاشت و یاد آور شد که تمامی آن چه مورد نیاز است در این کتاب فراهم ساخته‏است،از جای گاه یک پزشک عالی مقام سخن گفته است،لذا مقصود وی از تمامی‏نیازها،در چار چوب نیازهای پزشکی است.بر همین شیوه مرحوم صدوق کتاب‏«من لا یحضره الفقیه‏»را تالیف نمود،تا مجموع نیازهای در محدوده فقاهت راعرضه کند.هم چنین است آن گاه که خداوند بر کرسی تشریع نشسته،در رابطه باکتب و شرایع نازل شده بر پیامبران،چنین تعبیری ایفا کند که صرفا به جامعیت‏جنبه‏های تشریعی نظر دارد!

همین گونه است آیه ما فرطنا فی الکتاب من شی‏ء  اگر مقصود از«کتاب‏»قرآن‏باشد.در صورتی که ظاهر آیه چیز دیگر است و مقصود از کتاب،کتاب تکوین و دررابطه با علم ازلی الهی است.آیه چنین است: و ما من دابه فی الارض و لا طائر یطیربجناحیه الا امم امثالکم.ما فرطنا فی الکتاب من شی‏ء ثم الی ربهم یحشرون.یعنی ماهمه موجودات و آفریده‏ها را زیر نظر داریم و هیچ چیز بیرون از علم ازلی ما نیست‏و سرانجام همه موجودات به سوی خدا است.

آیه و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فی البر و البحر و ما تسقط من ورقه الا یعلمها و لا حبه فی ظلمات الارض و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین ،در این‏جهت روشن‏تر است،که همه موجودات و رفتار و کردارشان در علم ازلی الهی ثبت‏و ضبط است و حضور بالفعل دارد.

و اما حدیث ابن مسعود،صرفا در رابطه با علومی است که وی با آن آشنایی‏داشته و آن،علوم و معارف دینی است و مقصود از اولین و آخرین،سابقین ولا حقین انبیا و شرایع آنان می‏باشد،که تمام آن چه در آن‏ها آمده در قرآن فراهم‏است.

۲- دومین نکته آن که به کارگیری ابزار علمی برای فهم معانی قرآنی،کاری بس‏دشوار و ظریف است،زیرا علم حالت ثبات ندارد و با پیش رفت زمان گسترش ودگرگونی پیدا می‏کند و چه بسا یک نظریه علمی-چه رسد به فرضیه-که روزگاری‏حالت قطعیت‏به خود گرفته باشد،روز دیگر هم چون سرابی نقش بر آب،محو ونابود گردد.لذا اگر مفاهیم قرآنی را با ابزار ناپایدار علمی تفسیر و توجیه کنیم،به‏معانی قرآن که حالت ثبات و واقعیتی استوار دارند،تزلزل بخشیده و آن را نااستوارمی‏سازیم.خلاصه،گره زدن فرآورده‏های دانش با قرآن،کار صحیحی به نظرنمی‏رسد.

آری اگر دانش مندی با ابزار علمی که در اختیار دارد و قطعیت آن برایش روشن‏است،توانست از برخی ابهامات قرآنی-که در همین اشاره‏ها نمودار است-پرده‏بردارد،کاری پسندیده است.مشروط بر آن که با کلمه‏«شاید»نظر خود را آغاز کند وبگوید:شاید-یا به احتمال قوی-مقصود آیه چنین باشد،تا اگر در آن نظریه علمی‏تحولی ایجاد گردد،به قرآن صدمه‏ای وارد نشود،صرفا گفته شود که تفسیر او اشتباه‏بوده است.

ما در این بخش از اعجاز قرآنی،با استفاده از برخی نظریه‏های قطعی علم منقول‏از دانش‏مندان مورد اعتماد،سعی در تفسیر برخی اشارات علمی قرآن نموده‏ایم.

اما به این نکته باید توجه داشت که هرگز نباید میان دیدگاه‏های استوار دین وفراورده‏های ناپایدار علم،پیوند ناگسستنی ایجاد نمود.

۳- نکته سوم،آیا تحدی-که نمایان‏گر اعجاز قرآن است-جنبه علمی قرآن را نیزشامل می‏شود؟بدین معنا که قرآن آن گاه که تحدی نموده و هم آورد طلبیده،آیا به‏این گونه اشارات علمی نیز نظر داشته است؟یا آن که بر اثر پیش رفت علم و پی بردن‏به برخی از اسرار علمی که قرآن به آنها اشارتی دارد،گوشه‏ای از اعجاز این کتاب‏آسمانی روشن شده است.به عبارتی دیگر پس از آن که دانش مندان با ابزار علمی که‏در اختیار داشتند توانستند از این گونه اشارات علمی که تا کنون حالت ابهام داشته،پرده بردارند و در نتیجه به گوشه‏ای از احاطه صاحب سخن(پروردگار)پی ببرند ودریابند که چنین سخنی یا اشارتی در آن روزگار،جز از پروردگار جهان امکان صدورنداشته و بدین جهت مساله اعجاز علمی قرآن مطرح گردیده است!

برخی برهمین عقیده‏اند،که این گونه اشارات علمی دلیل اعجاز می‏تواند باشد.

ولی تحدی به آن صورت نگرفته است،چون روی سخن در آیات تحدی با کسانی‏است که هرگز با این گونه علوم آشنایی نداشته‏اند. بر این مبنا قرآن در جهت علمی‏همانند دیگر کتب آسمانی است،که صورت تحدی به خود نگرفته‏اند،گرچه‏اشارات علمی دلیل اعجاز می‏توانند باشند.

ولی این طرز تفکر از آن جا نشات گرفته که گمان برده‏اند روی سخن در آیات‏تحدی تنها با عرب معاصر نزول قرآن بوده است،در حالی که قرآن مرحله به مرحله‏از محدوده زمانی عصر خویش فراتر رفته و دامنه تحدی را گسترش داده است،نه‏تنها عرب بلکه تمامی بشریت را برای ابدیت‏به هم آوردی فرا خوانده است.

یکی از آیات تحدی که در سوره بقره است و پس از ظهور و گسترش اسلام درمدینه نازل گشته،تمامی مردم را مورد خطاب قرار داده است،پس از خطاب یا ایهاالناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون -با فاصله یک آیه‏می‏فرماید: و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسوره من مثله و ادعوا شهداءکم‏من دون الله ان کنتم صادقین.فان لم تفعلوا و لن تفعلوا… همه مردم مخاطب قرارگرفته‏اند،تا چنان چه تردیدی در رابطه با صحت وحی قرآنی در دل‏های شان راه‏یافته،آزمایش کنند آیا می‏توانند حتی یک سوره همانند قرآن بیاورند؟هرگزنتوانسته و نخواهند توانست.

آیه قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله و لو کان‏بعضهم لبعض ظهیرا  آب پاکی را بر دست همه ریخته،تمامی انس و جن را به نحوجمعی-که عموم افرادی و ازمانی هر دو را شامل می‏شود  -مورد تحدی قرارداده است و اعلام کرده که اگر همه انسان‏ها و پریان پشت در پشت هم بکوشند تاهم چون قرآنی بیاورند نخواهند توانست.

اکنون می‏پرسیم که این گونه گسترش در دامنه تحدی-که همه انسان‏ها را در همه‏سطوح و در طول زمان شامل گردیده است-آیا نمی‏تواند دلیل آن باشد که همه‏جوانب اعجاز قرآنی،هر کدام به فراخور حال مخاطب خاص خود،مورد تحدی‏قرار گرفته باشند؟به سادگی نمی‏توان از کنار این احتمال گذشت‏یا آن رانادیده گرفت!

نمونه‏ هایی از اشارات علمی

در قرآن از این گونه اشارات علمی و گذرا بسیار است.برخی از این اشارات از دیرزمان و برخی در سالیان اخیر با ابزار علم روشن شده و شاید بسیاری دیگر را گذشت‏زمان آشکار سازد.دانش مندان-به ویژه در عصر حاضر-در این باره بسیارکوشیده‏اند،گرچه افرادی به خطا رفته ولی بسیاری نیز موفق گردیده‏اند.نمونه‏هایی‏از این گونه اشارات در بخش اعجاز علمی قرآن در کتاب‏«التمهید»ج ۶ آمده است،در این جا به جهت اختصار به چند نمونه بسنده می‏کنیم:

رتق و فتق آسمان‏ها و زمین

او لم یر الذین کفروا ان السماوات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما  «رتق‏»به معنای‏«به‏هم پیوسته‏»و«فتق‏»به معنای‏«از هم گسسته‏»است.در این آیه آمده است که‏آسمان‏ها و زمین به هم پیوسته بوده‏اند و سپس از هم گسسته شدند.

مفسران در این پیوسته بودن و گسسته شدن زمین و آسمان‏ها اختلاف نظرداشته‏اند.بیش‏تر بر این نظر بوده‏اند که مقصود از به هم پیوستگی و گسسته شدن،همان گشوده شدن درهای آسمان و ریزش باران است، ففتحنا ابواب السماء بماءمنهمر  ،پس درهای آسمان را با آبی ریزان گشودیم‏».و نیز شکافتن زمین و روییدن‏گیاه،چنان چه می‏فرماید: ثم شققنا الارض شقا فانبتنا فیها حبا  ،زمین را شکافتیم وپس در آن،دانه رویانیدیم‏».علامه طبرسی گوید:«و این معنا از دو امام(ابو جعفرباقر و ابو عبد الله صادق علیهما السلام روایت‏شده است  ،در«روضه کافی‏»روایتی ضعیف‏السند از امام باقر علیه السلام است  و در تفسیر قمی روایتی که اتصال سندی ندارد ازامام صادق علیه السلام روایت‏شده است.

تفسیر دیگری در این باره شده که آسمان‏ها و زمین ابتدا به هم پیوسته بودندسپس از هم جدا گشته و به این صورت در آمده‏اند. چنان چه در سوره‏«فصلت‏»

می‏خوانیم: ثم استوی الی السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها قالتااتینا طائعین.فقضاهن سبع سماوات  ، [خداوند]هنگامی که به آفرینش آسمان روی‏آورد،آسمان‏ها به صورت دودی-توده گازی-بودند.آن گاه به زمین و آسمان فرمان‏داد که به صورت جدا از هم حضور یابند-چه بخواهند و چه بخواهند-(یعنی یک‏فرمان تکوینی بود)،آن‏ها[به زبان حال]گفتند:فرمان پذیر آمدیم.سپس هفت‏آسمان را این چنین استوار ساخت‏».

مطلب مذکور در آیه فوق مبین یک حقیقت علمی است که دانش روز،کم و بیش‏به آن پی برده است و آن این است که منشا جهان مادی به صورت یک توده گازی‏بوده است.بدین ترتیب واژه‏«دخان‏»در کلمات عرب،دقیق‏ترین تعبیر از ماده‏نخستین ساختار جهان است.

مولا امیر مؤمنان-مکررا-در نهج البلاغه به همین حقیقت علمی که آیه کریمه به‏آن اشارت دارد،تصریح فرموده است.در اولین خطبه نهج البلاغه-که درباره‏آفرینش جهان است-می‏خوانیم:«ثم انشا سبحانه فتق الاجواء و شق الارجاء وسکائک الهواء…ثم فتق ما بین السماوات العلی فملاهن اطوارا من ملائکته،سپس‏خداوند فضاهای شکافته و کرانه‏های کافته و هوای به آسمان و زمین راه یافته راپدید آورد…آن گاه میان آسمان‏های زبرین را بگشود و از گونه گون فرشتگان پرنمود».در خطبه ۲۱۱ می‏فرماید:«ففتقها سبع سماوات بعد ارتتاقها،آن‏ها را از هم‏شکافت پس از آن که به هم پیوسته بودند».

علامه مجلسی-در شرح روضه کافی-پس از نقل دو روایت‏سابق الذکرمی‏فرماید:«این دو روایت،بر خلاف آن چیزی است که از مولا امیر مؤمنان علیه السلام‏رسیده است‏».در این باره تفصیلا سخن گفته‏ایم.

نقش کوه‏ها در استواری زمین

30,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.