مقاله انسان های نخستین

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

مقاله انسان های نخستین

تعداد صفحات :۵۴

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

این تحقیق در دو فصل بیان شده است. فصل اول در مورد پیدایش انسان های نخستین و اینکه چگونه انسان یاد می گیرد از دستان خود استفاده کند و وسایل بسازد و در این فصل دوره اسکان بشر در غار را توضیح میدهد و تا اینکه انسان به تکامل برسد. نتیجه این فصل این است که نخستین محل اقامت این انسانها که بطور منطقی می توان آنرا شهر نامید ، جریکو Jericho بود . ساکنان جریکو هفت هزار سال پیش با وجودی که هنوز فن کوزه گری و سفالکاری شناخته نشده بود ، مع الوصف خانه های گلی و در اطراف شهر خود بدیوار کشی پرداختند . برای آبیاری مزارع گندم و جو و بذرک خود با کندن جویها آبرسانی میکردند. زیادی حبوبات و افزایش حیوانات خانگی و اهلی که جهت مصارف غذائی ذبح میشد این فرصت را به شهرنشینان داد تا از افرادی نظیر نقاشان ، کاهنان و مغازه داران که در تولید مواد خوراکی شرکت نداشتند ، حمایت و پشتیبانی کنند و باین طریق در جریکو ، پایه های نخستین پیدایش جلوه های باشکوه تمدن پی ریزی شد .

 فصل دوم  در مورد پیدایش روستا، تاریخچه روستاها، نقش آب در پیدایش سکونتگاه های ایران، شکل روستا ها، روند خانه سازی در روستا ها، منابع درآمد روستاییان و … بیان شده است. در مورد روستا و ده تعاریف متعدد و زیادی گفته شده ، ده یا روستا که در کتاب های نشر قدیم به صورت دیه هم دیده می شود ، در زبان پهلوی ده در پارسی باستان به معنی سرزمین و در اوستا به شکل دخیو  آمده است .

در ایران ده از قدیمی ترین زمان یک واحد اجتماعی و تشکیلات و جایی بوده است که در آن گروههایی از مردم روستایی برای همکاری در زمینه های اقتصادی ، اجتماعی،فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافته اند. ده اساس زندگی اجتماعی ایران را تشکیل می دهد و اهمیت آن به اعتبار اینکه یک واحد تشکیلاتی در زندگی روستایی است ، در سراسر قرون وسطی و از آن پس تا به امروز برقرار بوده است .

درعرف ده عبارت از محدوده ای از فضای جغرافیایی است که واحد اجتماعی کوچکی مرکب از تعدادی خانواده که نسبت به هم دارای نوعی احساس دلبستگی ، عواطف و علائق مشترک هستند ، در آن تجمع می یابند و بیشتر فعالیت هایی که برای تامین نیازمندی های زندگی خود انجام می دهند ، از طریق استفاده و بهره گیری از زمین و در درون محیط مسکونی شان صورت می گیرد ، این واحد اجتماعی که اکثریت افراد آن به کار کشاورزی اشتغال دارند در عرف محل ده نامیده می شود .

از این فصل نتیجه می گیریم که  هیچ شکی نیست که گردشگری نقش مهمی را در احیا و تنوع اقتصاد جوامع روستایی ایفا می کند در عین حال گردشگری می تواند در حفظ و تجدید حیات محیط زیست های روستایی تغییر ایجاد کند ، بنابراین تعجب آور نیست که بسیاری از کشورها گردشگری را عامل آسیب رسان به مناطق روستایی خود می دانند .

بنابراین همانگونه که در این بخش ذکر شد ، برنامه ریزی و مدیریت موثر لازم است تا فواید حاصل از توسعه گردشگری افزایش یافته و زیان ها یا تاثیرات منفی در جوامع پذیرای گردشگری تقلیل یابند . این امر نیازمند یک برنامه ریزی هماهنگ و حساب شده است تا اطمینان دهد که گردشگری بیشتر راهی برای دست یابی به توازن و توسعه پایدار مناطق روستایی است و به هیچ وجه راه حل آخر نیست . بنابراین مشارکت جوامع و همه افراد و سازمانهای ذیربط و طرح های مفید مدیریت گردشگران ، همه از ارکان ضروری روند برنامه برنامه ریزی و مدیریت هستند .

بعلاوه این روندی است که باید ادامه یابد . به دلیل نیازهای جدید و روزافزون مناطق روستایی و ظهور فعالیت های جدید تفریحی ، هنوز روستا منبعی محدود و آسیب پذیر است . بنابراین نوآوریهایی برای برنامه ریزی و اداره منابع  روستایی و اساساً گردشگری ضروری هستند و در این راه باید آمادگی رویارویی با جریانها و مشکلات جدید را داشت .

واژه های کلیدی: انسان های نخستین، غار، روستا، آب

فهرست مطالب

فصل اول   ۱
انسانهای نخستین   ۱
مقدمه   ۲
آن زمان که انسان نبود   ۴
پیدایش نخستین باره انسان   ۵
بشر راه رفتن روی دوپا را می آموزد .   ۶
بشر راه استفاده کردن از دستهایش را می یابد .   ۷
بشر ، ابزار می سازد .   ۸
بشر شکارچی   ۹
جمع آوری غذا   ۱۰
کشف آتش   ۱۱
دوره اسکان بشر در غار   ۱۱
غارهای کمربند ، هوئو و همجوار آن در مازندران :   ۱۲
۲- غار تنگ پَبدَه در کوههای بختیاری :   ۱۴
۳- غارهای دره خرم آباد لرستان :   ۱۴
۴- غارهای هیوِ در استان مرکزی :   ۱۵
دوره اسکان بشر در دشت   ۱۵
تصور انسانهای اولیه از آسمان   ۱۹
سازگاری یافتن با آب و هوای سرد   ۱۹
دین و فرهنگ جوامع اولیه   ۲۰
تکامل انسان   ۲۲
نتیجه گیری   ۲۴
فصل دوم   ۲۶
پیدایش روستا   ۲۶
مقدمه   ۲۷
تاریخچه روستا   ۲۹
جغرافیای روستایی :   ۳۰
ریشه های جغرافیای روستایی   ۳۲
نقش آب در پیدایش سکونتگاه های ایران   ۳۳
شکل روستا ها   ۳۴
روند خانه سازی در روستا ها   ۳۶
وسعت سکونتگا ههای روستایی   ۳۶
موقعیت سکونتگا ههای روستایی   ۳۸
منابع درآمد روستاییان   ۴۰
شیوه های تولید زراعی :   ۴۱
حمل و نقل پایدار در روستا   ۴۲
جمعیت واشتغال روستایی   ۴۴
ارزش روستا   ۴۵
مشارکت جوامع محلی در گردشگری روستایی   ۴۶
مشارکت در توسعه گردشگری روستایی   ۴۸
نتیجه گیری   ۴۹
منابع   ۵۰

منابع

۱-    توکلی ، مهران ، سرگذشت عالم و آدم ، تهران ، نشر نی ، چاپ اول ، ۱۳۸۳ .

۲-    سعیدی ، عباس ، مبانی جغرافیای روستایی ، وزارت فرهنگی و ارشاد اسلامی ، ۱۳۸۴ .

۳-    فشارکی – پریدخت ، جغرافیای روستایی ، انتشارات دانشگاه پیام نور ، ۱۳۸۴ .

۴-    لوکاس ، هنری ، تاریخ تمدن ، عبدالحسین آذرنگ ، کیهان ، جلد اول ، ۱۳۷۲ .

۵-    مهرآبادی ، میترا ، تاریخ کامل ایران باستان ، نشر افراسیاب ، چاپ پیک ایران ، ۱۳۸۰ .

۶-    ناپیر ، جان ، اجداد بشر ، فرح ا… خداپرستی ، انتشارات پدیده ، ۱۳۵۲ .

۷-    وزارت آموزش و پرورش ، تاریخ ایران و جهان ، کد ۴/۲۳۵ ، ۱۳۸۵ .

۸-    وزارت آموزش و پرورش ، تعلیمات اجتماعی چهارم دبستان ، ۱۳۸۲ .

۱۰- وزارت آموزش و پرورش ، جغرافیای یک ، کد ۲/۲۲۵ ، ۱۳۸۴ .

مقدمه

مطابق یک فرضیه علمی معاصر ، سیر تکاملی نخستین میمونهای انسان نما ( اجداد انسان ) در حدود ۴ میلیون سال پیش در آفریقا آغاز گردید . سپس ، میل دگر خواهی مهاجرت این میمونهای انسان نما را به آسیا و اروپا جایی که آنها تکامل خود را ادامه دادند ، منتقل نمودند آنهایی که در آفریقا باقی ماندند به روند تکاملی خود ادامه دادند و به صورت انسانهای امروزی درآمدند و سرانجام آنها به همه نقاط جهان مهاجرت کردند و جای همه میمونهای انسان نمای اولیه را گرفتند .

حدود ۸/۱ میلیون سال پیش دسته هایی از انسان های اولیه از راه خاورمیانه و آسیای جنوب غربی به سرزمینی که امروز گرجستان است مهاجرت کردند . این انسانهای اولیه جزو اولین دوره های انسان راست قامت یا آخرین دوره ای پیش از آن یعنی انسان ماهر (ابزار ساز ) یا Homo Habilis
دسته بندی می شوند . حجم مغز انسانهای اولیه ۹۰۰ سانتی متر مکعب بود در مقابل حجم مغز انسان امروزی که به طور متوسط ۱۳۵۰ سانتی متر مکعب است .

از خصوصیات این دسته گوشتخوار بودن است . چرا که در جایی مثل آسیای مرکزی و گرجستان
نمی شود مانند آفریقای آن زمان فقط با میوه ها و دانه های گیاهی زندگی کرد . سرزمینهای آسیای مرکزی دو فصل اصلی داشته است و در دوره ای از سال میوه و گیاهان به اندازه ی کافی در دسترس نبوده است .

در جایی به نام دمانیسی میان گرجستان و ارمنستان امروزی فسیل هایی از انسانها کشف شده است که طبق نظر محققین باید جزو این دسته از انسانها باشند . خود همین کشف به تنهایی از این نظر جالب است که نشان از مهاجرت انسانهای اولیه از آفریقا به سرزمین های آسیای مرکزی و روسیه دارد . یکی از این فسیلها نشان می دهد که دندانها در سنین نوجوانی او ریخته است ولی توانسته است که سالها پس از آن زندگی کند بطوری که موقع مرگ ۴۰ ساله بوده است . نشانه ی این موضوع پوشانده شدن
سوراخ های دندان های ریخته شده بوسیله ی رشد بعدی آرواره است . خوب سوالی که حالا مطرح است اینست که در شرایطی که میوه و گیاهان در دوره ی طولانی از سال در دسترس نبوده اند و فقط با گوشت شکار می شد زندگی کرد ، این انسان چگونه توانسته است بدون دندان سالها زندگی کند ؟ نام این فسیل را پیرمرد گذاشته اند .

راه حلی که می تواند منطقی تر از بقیه باشد این است که افرادی در گروه به او کمک می کرده اند و این کمک در طول سالیان ادامه داشته است . یعنی اتفاقی نمی توانسته است باشد . این کشف کوچک نیست و نشان می دهد که پیوندهای فامیلی و قبیلگی پا به پای رشد انسانی بتدریج در حال شکل گرفتن بوده اند و تاریخی بسیار دورتر دارند . همانطور که اشاره کردم دورترین نشانه ها در انسان هموساپینس و انسان نئاندرتال دیده شده بود .

با توجه به این یافته ها می توان به این فکر کرد که انسان در تماتیش محصول یک تکامل تدریجی است و آنچه انسانیت ما نام دارد یکباره شکل نگرفته است و ریشه های انسانی ما بیشتر از آنچه به نظر می آید با طبیعت درآمیخته است .

آن زمان که انسان نبود

زمانی بسیار دراز ، پیش از آنکه آدمیزاد بر روی زمین هویدا شود ، این زمین – که دیرزمانی پس از آن زادبوم انسان می شد – مراحل بی شماری از دگرگونی را پشت سر نهاده بود ، شکل گرفتن زمین به چهار هزار و هفتصد میلیون سال پیش باز می گردد . آن زمان که توده ای از گازهای گداخته بر رویه ی سخت یکی از سیاره ها نشست و سرد شد . آن سیاره همین زمینی است که ما بر آن زیست می کنیم . به دنبال آن در درازای شصت هزار سال باران های سیل آسا بر زمین فرو ریخت که اقیانوس ها از آن به وجود آمدند . همزمان آتشفشان های بزرگ پی در پی کوه ها را به وجود آوردند و شکل آنها را پی در پی دگرگون کردند . میلیون ها سال دیگر سپری شد تا جانوران پستاندار نمودار شدند که تکامل آنها به پیدایش انسان انجامید . باورهای گونه گون درباره ی پیدایش عالم و آدم که از اسطوره ها سرچشمه می گیرند بخشی بزرگ از میراث فرهنگی بشریت اند . دانش نو با همه پیشرفتگی و دستاوردهایش آدمی را درباره ی چگونه پیدا شدن زمین و منظومه ی شمسی به یک باور همگانی ، یکدست و بی چون و چرا نمی رساند . با این حال امروزه عموماً بر این گمان اند که منظومه شمسی این گونه به وجود آمد که توده ای از گازها و غبارهای پراکنده در فضا زیر تأثیر نیروهای جاذبه رفته رفته و به آرامی بر یکدیگر انباشته و فشرده شدند . از گرمایی که از این انباشتگی و فشردگی گازها و غبارها برخاست خورشید کم نوری زاده شد که رفته رفته دایره ای از گاز و بخار پیرامون خود پراکند . این گازها و بخارها کم کم سرد شدند ، فشرده شدند تا اینکه سیارات از آنها به وجود آمدند .

همزمان ، خورشید رفته رفته کوچک تر شد ، دورتر رفت و گداخته تر شد . نزدیک به خورشید توده های گاز و بخار که سنگین تر بودند بر هم فشردند و سیارات درونی منظومه شمسی را ساختند که زمین یکی از آنهاست . دورتر از خورشید اتم های سبک تر در هم فشردند و سیارات برونی را ساختند . گمان می رود که توده ی گازی که از زمین از آن ساخته شد چهار هزار سانتی گراد گرما داشت ، کمابیش به اندازه ی گرمای خورشید ۴۷۰۰ میلیون سال پیش زمین سرد شد ، گازها به مایع بدل شدند و آنگاه در گرمای ۱۵۰۰ درجه ذرات سفت و سخت بر رویه ی زمین نمایان شدند که بر توده ی گداخته زمین شناور بودند . گرما که کاهش یافت و به درجه ۷۰۰ درجه رسید رویه ی سخت زمین ده کیلومتر کلفت شده بود . از آن پس آهنگ سرد شدن زمین کند شد . رفته رفته که گرما بیشتر کاهش یافت اینجا و آنجا باران نم نم باریدن گرفت و نم نم باران به زودی به رگبارهای تند بدل شد .

ابرهایی که بر فراز زمین آونگ بودند در ازای شصت هزار سال بر زمین باریدند و  در گودی های رویه ی زمین اقیانوس ها را به وجود آوردند  . آب باران ها که بر زمین می بارید و اقیانوس ها را می انباشت رفته رفته گرمای زمین را کاهش می داد تا سرانجام به آن درجه رسید که امروز هست ، بیست تا سی درجه سانتی گراد . بارانی که بر زمین می بارید کمابیش سه میلیارد سال پیش بند آمد اما تا آن وقت زمین هنوز برای زیستن آماده نشده بود . هوای پیرامون زمین ترکیبی بود از اکسید دو کربن ، بخار و آب ، متان و آمونیاک . پس نمی توانست تابش ماوراء بنفش را که از خورشید به زمین فرو می ریخت چاره کند . رویه ی زمین نیز هنوز به اندازه ی کافی سفت و سخت نشده بود . خمش و نرمش داشت زیرا گدازه های آتشفشانی از اندرون زمین برون می جهید و بر رویه ی زمین می پراکند . بر خاره سنگ ها که گدازه های آتشفشانی به جا نهاده بودند هنوز هیچ گیاهی نروییده و آبی که بر رویه ی زمین یافت می شد شورابی بود که در فرورفتگی ها و گودال ها انباشته شده بود . اما همین چند و چون های بی نوید هسته های زندگی را در خود می پروریدند . عناصر شیمیایی پیچیده و شگفت آوری همچون اسیدهای آمینه و اسید فورمیک در آب دریاها پیدا شدند و از آب دریاها یک محیط زیست ساختند . ( توکلی ، ۱۳۸۴: ۲۱۳-۲۱۰ )

پیدایش نخستین باره انسان

دانستن اینکه انسان برای نخستین بار کی و کجا پیدا شده است برای تاریخدان فرهنگ ، ممکن نیست ، ولی یقین هست که انسان در آخرین دوره عصر نو زیوی وجود داشته است . استخوانهایی که ایوگن دوبوا جراح هلندی در ۱۸۹۱ در ناحیه توبنال واقع در جاوه کشف کرد  – استخوانهای بخش بالایی جمجمه یک استخوان ران و دو دندان – اگر براستی استخوانهای یک موجود بوده باشد می تواند نشان از وجود انسان در روزگاری کهن باشد . این تکه های بازمانده که تاریخدانان به عنوان انسان جاوه می شناسند ، شاید کهنترین تکه های استخوان بندی انسانی است که در اختیار ماست . عموماً فرض این است که انسان جاوه در اوایل دوره پلئیستوس می زیسته است . همچنانکه نشانه های اتصال ماهیچه حکایت می کند . او با اندام راست راه می رفته است . شیارهای مغزش نشان می دهد مغز او تفاوت بسیاری با مغز انسانواره دارد باید این واقعیت را یادآور شد که هیچ ابزاری همراه با بازمانده های انسان جاوه کشف نشده است نظریه های
بی پایه و مایه درباره فرهنگ انسان جاوه باورکردنی نیست . ( لوکاس ،۱۳۷۲ : ۲۲۰ )

بشر راه رفتن روی دوپا را می آموزد .

از نخستین رویدادهائی که در حیات بشر ، پس از ترک درختان و اختیار زندگی در سطح زمین رخ داد ، این بود که راه رفتن روی دو پا را آموخت .

وقتیکه طفل شش ماهه می شود ، با چهار دست و پا شروع به خزیدن بر روی زمین می کند . در دوازده ماهگی می تواند راست بایستد و نخستین قدمها را با دو پای ناتوان و لرزان خود بردارد . با آغاز ، باصطلاح تاتی تاتی راه رفتن طفل ، همیشه این خطر برای او وجود دارد ، که با صورت به زمین بخورد . حتی هنگامیکه می خواهد طول اطاق را بسرعت بپیماید ، ترجیح می دهد که باز خزیده و با کمک دستها و پاهای خود آن فاصله را طی کند . اما سرانجام بموازات تکامل و بهبودی وضع حس تعادل و بحد کافی قدرت و نیرو گرفتن پاهایش و بتدریج بیشتر و بیشتر از پاهای خود بعنوان وسیله تغییر مکان و رفتن از جائی به جای دیگر استفاده می نماید . مع الوصف در طی زمانی نسبتا طولانی راه رفتن واقعی را فرا می گیرد .

انسان برای یادگیری عمل راه رفتن ، همان مراحلی را می پیماید که اجداد او در طول میلیون ها سال پیش برای اینسو و آنسو رفتن طی کردند . شاید کودکان بخود بگویند : چرا راه رفتن روی دو پا را یاد می گیرم ؟ اینکه کاری ناراحت کننده است ، راستی چرا خودم را اذیت می کنم ؟

جوابی که این کودکان پس از دوره ای کوتاه برای خود می یابند اینست : فایده اینگونه راه رفتن اینست که می توانم روی دو پا ، باین سو و آن سو شتافته و دستهایم نیز آزاد خواهد بود و بدینوسیله بخوبی می توانم اشیائی نظیر اسباب بازیهایم را با خود حمل کنم !

البته خود ما هنوز نمی دانیم که چرا انسان راه رفتن را شروع کرد ؟ اما چنین به نظر میرسد که آزاد بود دستها برای انسان اولیه مزیت بسیار مهمی داشته است ، چه بدان طریق قادر به حمل همه نوع وسائل ، خوراک ، اسلحه یا حتی کودکانش بوده است و بهمین علت نیز ، انسانهای اولیه توانستند ، با توجه به مشقات فراوان زندگی در چراگاههای گسترده زنده بمانند .

بنابراین بار دیگر ، طبیعت نشان داد که حیواناتی می توانند نسلی از خود بجای گذارند که قادر باشند خود را با طبیعت و شرایط زیست موجود تطبیق دهند و بازنده ماندن ، اجداد نسل های آینده خود باشند . مفهوم تکامل نیز همین است . ( ناپیر ، ۱۳۵۲ : ۱۹-۱۸ )

بشر راه استفاده کردن از دستهایش را می یابد .

کلیه میمون ها و میمون های بی دم ، هوشیارانه و در راههای مختلفی دستهای خود را بکار گمارده و از آنها استفاده می کنند . آنها می توانند قفلها را باز کرده ، چوب پنبه ها را از سر بطری ها درآورده و حتی نقاشی کنند . در واقع میمون ها بدین علت قادر به انجام این کارها میباشند که انگشت شست آنها قابلیت تحرک بسیار خوبی دارد و تقریباً در هر وضعیتی می توانند با کمک آنها به اشیاء چنگ بزنند . دلیل دیگر آنستکه میمون ها دارای دماغ و مغزی فعال می باشند . آنها با تماشای انسانی که مشغول درآوردن چوب پنبه  یک بطری است ، بطور دقیق بیرون آوردن چوب پنبه را یاد می گیرند . بحدی مغزشان کنجکاو و فعالست که هر آنچه را می آموزند خود میآزمایند . وقتیکه اجداد بیشه ها را ترک کرده و زندگی در چراگاهها را پذیرا شدند ، دستهایشان تقریباً همانند دستهای ماهر میمونهای امروزی بود . پس از گذشت بیش از میلیونها سال دستهای انسان مختصر دگرگونی پذیرفته . انگشت شست کمی درازتر و کلفت تر شده و گوشت انتهای انگشتان پهن تر گشته است .

در جریان تکامل دست بشر ، تغییر مهمی در شکل آن بوجود نیامده ، بلکه دگرگونی عمده در وظیفه آن صورت گرفته است . اگر لحظه ای تعمق کنید ، درک خواهید کرد که دست هر عملی را که مغز امر باجرای آن دهد انجام می دهد . بنابراین چون مغز تکامل یافته و هوشیار تر شده ، بالنتیجه دست نیز ماهرتر گشته است .

مهمترین گامی که در راه تکامل بشر برداشته شد ، یادگیری طرق استفاده از اشیاء نظیر سنگ ، چوب و استخوانهای دیگر حیوانات بوده است .

بشر به خوبی دریافت که می توان از این اشیاء ابزار شگفت انگیز و مفیدی ساخت ، بعنوان مثال بشر می توانست ، یک سنگ گرد را بعنوان چکش بکار گرفته ، یک قطعه چوب را بصورت بیلی درآورده و از فک گوسفند نیز بعنوان یک  اره خوب استفاده کند . حدود یک میلیون سال پیش گروهی از انسانهای اولیه بسیار باهوش ، در آفریقای جنوبی زندگی می کردند ، آنها استعداد عجیبی در ساختن ابزار مختلف از استخوانهای حیوانات و طرز استفاده از آنها داشتند. ( همان منبع قبلی : ۲۱-۲۰ )

بشر ، ابزار می سازد .

در منطقه بسیار دور افتاده ای واقع در آفریقای شرقی بنام سرنگتی Serengeti دره تنگ و درازی بطول ده میل قرار دارد که الدووای گورج Olduvai Gorge نامیده میشود ( گورج بمعنی دره تنگ است ) .

هم اکنون این منطقه بصورت یکی از معروفترین دره های جهان درآمده است . عمق این دره سیصد فوت (پا) می باشد و صخره های آن متشکل از لایه های گوناگونی است که هر یک از لایه ها ، نشانگر و نمودار نشست رسوبات آتش فشانی است که طی سالیان متمادی بر روی یکدیگر قرار گرفته اند . در سال ۱۹۵۹ در لایه تحتانی آن که نخستین ریزش ها و رسوبات آتش فشانی بود و بالنتیجه قدیمیترین آنهاست . استخوان های بدن یک نوع انسان اولیه کشف شد . این موجودات همانند پیگمی ها نسبتا کوچک اندام بودند . پیگمی ها افرادی کوتاه قد هستند که در آفریقا و گینه نو پراکنده شده اند میانگین قد پیگمی های آفریقا که نگریلو  Negrillo نامیده میشوند کمتر از ۵ فوت می باشند .

کشف اسکلت تقریبا کامل پاهای این موجودات نشان داد که آنها همانند انسانهای امروزی روی دو پا راه می رفتند . فسیل استخوانهای این انسان اولیه همراه با شواهدی که بیانگر طرز زندگی و شرایط زیست و محیط اطراف آنها بود کشف گردید . استخوانهای حیوانات کوچک و ماهیانی که این انسان اولیه بدام انداخته بود و نیز استخوانهای حیوانات بزرگی را که تصادفا آنرا یافته و برای در آوردن مغزش آنرا شکسته بود بدست آمد .

همچنین ابزار سنگی ، در آن نواحی یافت شد که نوعی تبر محسوب می شود و انسانهای الدووای بمنظور های مختلف آنرا بکار می بردند . در واقع تبرهای سنگی مکشوفه  ، مثل چاقوهای جیبی پیش آهنگان ، برای انسانهای اولیه مفید بوده است .

بسیاری از مردم بر این عقیده اند که مهمترین مرحله تکامل انسان مرحل ایست که بشر اولیه شروع بساختن ابزار از اشیایی که در پیرامون خود می یافته و از آنها استفاده های ساده ابتدایی میکرده است . زیرا این مورد نشان میدهد که انسان شروع بتفکر در مورد آینده کرده است و همین بیش نگری و تفکر است که از جمله تمایزات اساسی و مهم بین انسان و حیوانات می باشد . شواهد و مدارکی که به نام طبقات زندگی شهرت یافته و از الدووای بدست آمده نشان می دهد که انسان الدووای درین دوره در گروه های خانوادگی زندگی می کرده است . ( همان منبع قبلی : ۲۳-۲۲ )

بشر شکارچی

50,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله رشد و تکامل انسان
  • برچسب ها : , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.