مقاله اهداف بعثت پیامبران و پیامبراکرم (ص)

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

مقاله اهداف بعثت پیامبران و پیامبراکرم (ص)

تعداد صفحات :۱۱۸

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

در این مقاله به هدف از آفرینش جهان و انسان ، فلسفه وجودی پیامبران ، فلسفه بعثت انبیاء و علت بعثت پیامبران و معجزات ایشان، هدف از بعثت پیامبراعظم (صلی الله علیه و آله وسلم ) و علت ختم نبوت را بررسی می کند.

فلسفه وحی، فلسفه‌انسان است و فلسفه انسان، تکامل و وحی برنامه تکامل انسان را بیان کرده که دارای دو بعد مادی و معنوی می باشد، و عصاره پیام تکامل انسان نیز توحید و یگانگی خداوند است. اصول مذکور این پیام که زمینه تکامل انسان می‌باشد عبارتند از: دانش، بینش، عدالت، آزادی و مصونیت.

حال بررسی می نمائیم که انبیاء(علیهم السلام) به وسیله توحید و اصول پنج گانه ای که به آن اشاره شد، می خواهند چه کنند؟ آیا تکاملی که فلسفه وحی است با اجرائی کردن اصول پنج گانه فراهم می شود، یا این اصول در مرتبه خود، مقدمه برای یک هدف نهایی و فلسفه نهایی می باشد؟

با بررسی‌های صورت گرفته به این نتیجه می‌رسیم که این اصول مقدمه فلسفه نهایی بعثت ونبوت می باشند، یعنی هر چند دانش، بینش و عدالت و آزادی و مصونیت به عنوان فلسفه نبوت شناخته می شوند، ولی فلسفه نهایی بعثت نیستند، بلکه مقدمه فلسفه نهایی بعثت می باشند.

فلسفه نهایی بعثت تبدیل انسان بالقوه به انسان بالفعل و تربیت موجودی خداگونه می باشند.

مرز تکامل انسان خلیفه الله شدن است، به سخن دیگر: از بی نیازی مطلق (یعنی‌جایگاه پدیده آورنده هستی)بگذریم، بالاترین‌قله کمال‌و شکوهمندترین مرتبه قابل تصور، جایگاه انسان کامل است. و فلسفه‌نهایی‌بعثت انبیاء(علیهم السلام) پرورش انسان، برای رسیدن به این مرتبه می باشد. تا رسالتی که خداوند بر عهده انسان گذاشته است را انجام دهد و نهایتاً هدف از اصول پنج گانه آن است که انسان خلیفه الله شود.

برای توضیح بیشتر در راستای تفسیر انسان کامل که فلسفه نهایی بعثت است به روایتی که به «حدیث قرب نوافل» معروف است. اشاره می نمائیم:

« امام صادق(علیه السلام) از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کند که خداوند می فرماید: «…بنده من با انجام نوافل بتدریج به من نزدیک می‌شود، تا آنجا که مورد علاقه من می شود، وقتی که من او را دوست داشتم، گوش او می شوم که با آن می شنود وچشمش می‌گردم که با آن می بیند و زبانش می شوم که با آن سخن می گوید و دستش می‌گردم که با آن حمله می‌کند و پایش می شوم که با آن راه می‌رود، هنگامی که مرا بخواند، پاسخ مثبت به او می‌دهم و اگر چیزی از من بخواهد به او می دهم»

در قسمت اول حدیث به این واقعیت اشاره‌شده‌که انسان در مسیر تکامل و حرکت به سوی خداوند (که بی‌نیاز از همه چیزو همه‌کس می‌باشد) به نقطه ای می‌رسد که در آن نقطه کلیه اعضاء و جوارح اورنگ خدایی می‌گیرد، بگونه ای که دیدنش‌‌دیدن‌خدا، شنیدنش شنیدن خدا و در یک کلام، کلیه اعمال ارادی او مطابق با اراده حضرت‌حق تعالی می شود.

در قسمت دوم‌،حدیث این واقعیت مورد توجه قرار گرفته که وقتی انسان به آن نقطه از کمال رسید و اراده اش مطابق با اراده خداوند شد، خواست و اراده او مانند اراده حق تعالی در جهان عمل می کند، با این تفاوت که چون خداوند بی‌نیاز از همه چیز و همه کس(غنی بالذات)است، اراده او بدون واسطه در هستی مؤثر است و انسان چون نیازمند به خداوند(نیازمند بالذات) است، اراده او در طول اراده خداوند در هستی اثر دارد، ولی در نتیجه هر دو مساوی هستند. ناگفته نماند که معنای جمله« اَلْعُبُودِیَّه جَوْهَرَهٌ کُنْهُها الرُّبُوبِیَّه» همین است که در عبودیت و بندگی حضرت حق، ربوبیت خدای نهفته است.

در اینجا معنای دقیق عبودیت و بندگی خدا نیز بطور دقیق معلوم می شود و روشن می گردد که چرا در قسمت هدف آفرینش انسان اشاره نمودیم، که هدف از آفرینش انسان تکامل است در صورتی که خداوند متعال در پاسخ ملائکه درباره این هدف می فرماید:

« اِنّیِ جاعِلٌ فِی الأرْضِ خَلِیفَهً»

همانا در زمین خلیفه قرار دادم.

«وَ مَا خَلَقْتَ الْجِنَّ وَ الأنْسَ اِلَّالِیَعْبُدُونَ»

جن و انس را خلق نکردم ،مگر برای عبادت.

با توضیحی که در تفسیر انسان خدا گونه بیان نمودیم معلوم گردید این سه فلسفه چند تعبیر از یک حقیقت است.

هدف آفرینش انسان همان است که ابتدا بیان نمودیم یعنی تکامل، و تکامل انسان جز از راه اطاعت، بندگی خدا، به کار بستن اصول تکامل و گردن نهادن به بندگی او و قوانین تکامل تحقق پیدا نمی کند. مرحله نهایی عبودیت و نقطه اوج تکامل انسان آنجاست که اراده وی در اراده خداوند فانی شود، بگونه ای که آنچه خدا می خواهد،  می بیند و آنچه خدا می خواهد، می شنود و به آنجا می رود که خدا می خواهد و آنچه می گیرد که خدا می خواهد و… .

اینجا ست که انسان، خدا گونه، خلیفه و نماینده او می شود و اراده او در هستی چون اراده خدا مؤثر و کارگر می شود.

بنابراین بندگی و عبودیت  خدا که در آیه۵۶ سوره ذاریات بعنوان هدف خلقت اشاره شده با عنایت به تفسیری که گفتیم، نقطه اوج تکامل انسان است.

واژه های کلیدی: آفرینش ، پیامبران ، بعثت پیامبراعظم (صلی الله علیه و آله وسلم )، ختم نبوت،

فهرست مطالب

مقدمه
فصل اول : هدف آفرینش
هدف از آفرینش جهان و انسان
نگاه قرآن و رویات به آفرینش انسان
فصل دوم : انبیاء و رسولان
فلسفه وجودی پیامبران
خصوصیات پیامبران
امتیازات پیامبران
نبوت و رسالت و طبقات آنها
بررسی مسئله وحی
معجزه ؛ گواهی پیامبری
فصل سوم : اهداف بعثت پیامبران(علیهم السلام)
فلسفه بعثت انبیاء
علت بعثت پیامبران و معجزات ایشان
لزوم بعثت پیامبران
اهداف بعثت از منظر قرآن
فلسفه نهایی بعثت
فصل چهارم : هدف از بعثت پیامبراعظم (صلی الله علیه و آله وسلم )
امتیازات خاص پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم )
برتری رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم )
آئین پیامبر پیش از بعثت
اوضاع جهان قبل از بعثت
بعثت پیامبر اسلام
اهداف بعثت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم )
آثار بعثت
علت ختم نبوت
منابع و مآخذ

منابع و مآخذ

* قرآن کریم*

۱- اداره سیاسی ایدئولوژیک ارتش جمهوری اسلامی ایران، اصول عقاید۲ (نبوت)، خرداد ماه ۱۳۶۱٫

۲- ارشاد؛ علی اکبر، دانشنامه امام علی(ع)جلد ۳، اول،۱۳۸۰، مرکز نشر آثار پژوهشهای فرهنگی و اندیشه  اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

۳- الهامی نیا، علی اصغر، غلام‌عباس طاهرزاده، اخلاق عبادی، مرکز تحقیقات اسلامی- نمایندگی ولی فقیه سپاه، افق فردا، چاپ دوم، پاییز ۱۳۷۹٫

۴- ارزیده، محمدعلی، خلاصه نهج الفصاحه، همراه با شرح زندگی حضرت محمد (ص)، انتشارات موسوی، چاپ نشر، اول، مرداد ۱۳۶۱٫

۵- امینی، ابراهیم، پیامبری و پیامبر اسلام، موسسه بوستان، کتاب قم، نشر تبلیغات اسلامی قم، چاپ اول، ۱۳۸۴٫

۶- امینی راد، محمدرضا، روی نگار (نگرشی به شخصیت عرفانی و اخلاقی پیامبر اسلام (ص)، نشر برگزیده یا پاساژ قدس. چاپ اول، تابستان ۱۳۷۶، قم، انتشارات فؤاد، تهران.

۷- افرام البستانی، فواد، فرهنگ جدید عربی به فارسی (ترجمه منجد الطلاب)، محمدبندر ریگی، انتشارات حر، چاپ دوم، ۱۳۷۹، مرکز چاپ بلاغ.

۸- باهنر، محمدجواد، اکبر هاشمی، جهان در عصر بعثت، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،بی جا.

۹- جعفری، محمدتقی، انسان در افق قرآن از نظر فردی و اجتماعی، انتشارات قم،بی تا.

۱۰- جوان آراسته، حسین، در سنامه علوم قرآنی، جلد۱، موسسه بوستان کتاب قم، چاپخانه دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۲٫

۱۱- جمعی از مؤلفان، معارف اسلامی۱و۲، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، چاپ اول ۶۷ ، چاپ هفتم زمستان ۱۳۷۲، قم.

۱۲- حریری، محمد یوسف، فریاد یک رسالت، بی جا، بی تا.

۱۳- حسینی یزدی فیروز آبادی، سید مرتضی، فضایل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، جلد یک، ترجمه فضائل الخمسه من الصحاح السته، محمد باقر ساعدی، انتشارات فیروز آبادی، فروردین ۱۳۷۴، چاپ اول.

۱۴- حسینی، سید مجتبی، تاریخچه سیاسی- اقتصادی (صدر اسلام)، موسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم، تابستان ۱۳۸۳، چاپخانه سپهر.

۱۵- الحسینی الطهرانی، السیدالهاشم، التوحید الشیخ الصدوق، جامعه المدرس فی الحوزه العلمیه، قم، بی تا.

۱۶- حر عاملی، محمدبن حسن، وسایل الشیعه، جلد ۸ ، اسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۹٫

۱۷- خلخالی، علی اشرف، راه و روش انبیاء(ع) اول، چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی، بهار ۱۳۷۲٫

۱۸- دستغیب، عبدالحسین، بندگی راز آفرینش، کانون تربیت، بی جا، بی تا.

۱۹- دفتری فرد، علی اصغر، داستان پیامبران بر اساس آیات و روایات مستندات، نشر سبحان، اول ۱۳۸۴٫

۲۰- دستغیب، سید محمد هاشم، کتاب نبوت، چاپ ۱۳۶۱٫

۲۱- دشتی،محمد،نهج البلاغه امیرالمومنین‌حضرت علی(ع)،سید رضی، انتشارات الهادی، موسسه چاپ الهادی، ۲۵، بهار ۱۳۸۳٫

۲۲- دشتی، محمد، نهج الحیاه (فرهنگ سخنان فاطمه (علیها السلام)، موسسه تحقیقاتی امیرالمومنین، قم، مهر ۱۳۷۲٫

۲۳- ری شهری، محمد مهدی، فلسفه وحی و نبوت، چاپخانه دفتر تبلیغات اسلامی، دهم، پاییز ۱۳۷۵، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم.

۲۴- رحیمی اردستانی، مصطفی، ترجمه المنجد جلد ۲، دوم، پاییز ۱۳۸۰، انتشارات صبا، تهران.

۲۵- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، جلد ۱، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپخانه دفتر تبلیغات اسلامی، دوازدهم، بهار ۱۳۷۶٫

۲۶- سبحانی، جعفر، خدا و پیامبران، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپخانه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چهارم، تابستان ۱۳۷۶٫

۲۷- شیخ صدوق، علل الشرایع، جلد ۱، سید محمد جواد ذهنی تهرانی، انتشارات مومنین، دوم ۱۳۸۱، اعتماد.

۲۸- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، علی اکبر غفاری، اول، ۱۳۷۳، صدوق، تهران.

۲۹- صدر، محمدباقر، رسالت جهانی اسلام، سید مهدی آیت اللهی (دادور). انتشارات جهان آرا، پیروزی، بی تا.

۳۰- طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدباقر موسوی همدانی، هفدهم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، زمستان ۱۳۸۲٫

۳۱- طبرسی، ابومنصور احمد بن علی بن ابی طالب، ترجمه و متن کتاب شریف احتجاج، جلد ۲، بهرام جعفری، دارالکتب الاسلامیه، اول، ۱۳۸۱، چاپخانه گوهر اندیشه، موعود،

۳۲- عمادزاده، حسین، تاریخ انبیاء (از آدم تا خاتم ۲-۱) اول، ۱۳۸۱، انتشارات اسلام.

۳۳- عمید. حسن، فرهنگ فارسی عمید، نوزدهم، ۱۳۷۹، بیستم، ۱۳۸۰، تهران موسسه انتشارات امیرکبیر.

۳۴- عسکری، سیدمرتضی، نقش ائمه در احیاء دین، مجمع علمی اسلامی، انتشارات منیر، سوم، فتاحی.

۳۵- شیخ قمی، منتهی الامال ج ۱، ناشر موسسه انتشارات هجرت، دهم، بهار، ۱۳۷۶٫

۳۶- قمی، شیخ عباس، سفینه البحار ج۱، دارالأسوه للطباعه والنشر، مطبعه القرآن الکریم الکبری، الثالثه، ۱۴۲۲ هـ.ق.

۳۷- الکلینی الرازی، ابی جعفرمحمدبن یعقوب بن اسحاق، اصول کافی ج ۱، سیدجواد مصطفوی، انتشارات اسلامیه.

۳۸- گوستا و لوبون فرانسوی، تمدن اسلام و عرب، ترجمه حضاره العرب، سید هاشم حسینی، کتابفروشی اسلامیه.

۳۹- المدرس، محمدتقی، زندگینامه چهارده معصوم (ع)، محمدصادق شریعت، انتشارات محبان الحسین (ع). اول، بهار ۱۳۸٫٫

۴۰- الموسوی، سید مرتضی علی بن الحسین،تمهید الاصول در علم کلام فی شیخ طوسی، عبدالمحسن مشکوه الدینی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، تهران، ۱۳۵۸٫

۴۱- مطهری، مرتضی، هدف زندگی، دفتر انتشارات اسلامی.

۴۲- مجلسی، محمدباقر، حیلوه القلوب ج ۱ تاریخ پیامبران (علیهم السلام) سید علی امامیان، انتشارات سرور، پنجم، ۱۳۸۲٫

۴۳- موسوی گرمارودی، سیدعلی، داستان پیامبران ج ۲، زیر نظر شورای بررسی، سیزدهم، ۱۳۸۲، موسسه انتشارات قلیانی.

۴۴- مطهری، مرتضی، نبوت، دوم، زمستان ۷۴، انتشارات صدرا.

۴۵- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، هجدهم، ۱۳۷۷، دارالکتب الاسلامیه، تهران.

۴۶- محقق، محمدباقر، دائر الفرائد در فرهنگ قرآن ج ۳ (ب)، انتشارات بعثت، چاپخانه مهر.

۴۷- مسائلی، احمدرضا، تاریخ بنی اکرم محمدبن عبدالله (ص)، کانون پژوهش، چاپخانه اصفهان،  اول، ۱۳۷۸٫

۴۸- مطهری، مرتضی، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی ۳ ، وحی و نبوت، چاپ ا میر، دوم، اسفند ۱۳۵۷، انتشارات صدرا، قم.

۴۹- مطهری، مرتضی، خاتمیت، هفدهم، ۱۳۸۴، انتشارات صدرا، تهران صدرا.

۵۰- المجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارإحیاء التراث العربی، بیروت- لبنان.

۵۱- المحمودی، محمدباقر، نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، الطبعه الاولی ۱۴۱۸، موسسه الطباعه و النشر وزاره الثقافه و الارشاد الاسلامی.

۵۲- موسوی لاری، سید مجتبی، رسالت نهائی، دفتر انتشارات اسلامی- قم، مهرماه ۱۳۶۰، مهر، قم.

۵۳- نقوی، میرخلیل، تحلیلی از تاریخ دوران پیامبر (ص)، انتشارات هدی، فروردین، ۱۳۶۲٫

۵۴- نقیب پور، سیده علیه، پیامبر نامه (بنیاد شناختی سیمای نبوی از منظر امام علی (ع)، انتشارات وثوق، سجاد، نهضت، اول، زمستان ۱۳۷۹، قم.

۵۵- نمازی الشاهرودی، الشیخ علی، مستدرک سفینه البحار، ج۷، قسم الدارسات الاسلامیه فی موسسه البعثه، طهران، ۱۴٫۵ هـ.ق ۱۳۶۳ هـ..ش.

۵۶- واحد انتشارات دانشگاه رسول اکرم. مجموعه مقالات زندگی اسوه بشریت، ابعاد زندگی اسوه بشریت حضرت رسول اکرم، انتشارات دانشگاه رسول اکرم، فروردین ۱۳۶۶٫

۵۷- فیروز آبادی، محمدبن یعقوب فارس، قاموس الحیط ج ۳، آستانه، مطبعه الجوانب.

۵۸- الهاشمی الخویی میرزا حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، مکتب الاسلامیه بطهران، جهادی الاولی ۱۳۸۲، طبع فی المطبعه الاسلامیه بطهران

مقدمه

این جهان خود به خود به وجود نیامده بلکه خالقی دانا و حکیم دارد که آن را با علم، قدرت، اداره و از روی حکمت آفریده است و هیچ گاه کار لغو و عبث انجام نمی دهد. چنانکه خداوند در قرآن کریم می فرماید:

«وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَابَیْنَهُمَا لَعِبِینَ»

«و آسمان و زمین و آنچه بین زمین و آسمان است به بازیچه نیافریدیم»[۱]

آفرینش انسان و جهان نیز بیهوده و عبث نیست. انسان به این جهان نیامده تا مدتی کوتاه زندگی کند، بخورد، بیاشامد و شهوت رانی کند آنگاه بمیرد و نابود شود. بلکه خداوند حکیم در آفریدن انسان هدفی بس عالی داشته است. انسان آفریده شده است تا با ایمان، عمل صالح و اخلاق نیک، نفس خویش را پرورش دهد و برای زندگی زیبا و دائمی در جهان آخرت آماده گرداند. بنابراین انسان با مردن نابود نمی شود بلکه از این جهان به سرای آخرت انتقال می یابد. در آن جهان نتیجه کامل اعمال خود را خواهد دید؛ انسان‌های خوب و نیکوکار، پاداش نیک خواهند داشت و با نفس کامل و نورانی در بهشت برین تا ابد زندگی می‌کنند و از انواع نعمت های زیبای پروردگار مهربانشان برخوردار خواهند شد و انسان‌های ظالم و بدکردار نیز کیفر شده و به سزای کامل اعمال بد خویش خواهند رسید.

دنیا مزرعه آخرت و محل خودسازی و پرورش نفس است، پس توشه های اخروی باید در همین جهان تهیه شوند.

بنابراین انسان برای پیمودن راه سعادت و کمال و تأمین آسایش و خوش بختی دنیوی و اخروی، نیاز به برنامه کامل و فراگیر دارد، از سوی دیگر، خود نمی‌تواند چنین برنامه ای را تهیه کند، از همین رو، نیاز به راهنمایی و هدایت آفریدگار هستی دارد که انسان و جهان را خلق کرده و بر همه چیز آگاه است. این هدایت های خداوند متعال به وسیله «پیامبران» به سوی بشر آمده و اهل «نبوت» را ضروری ساخته است.‌خاتم این سفیران حق، پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) است که رسالت همه انبیای گذشته را به کمال رساند و فصل درخشانی از علم و اخلاق و فرهنگ و تمدن را بر صفحه روزگار رقم زد. در اثر حاضر در رابطه‌ با اهداف‌بعثت پیامبران ‌و پیامبر اکرم‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم) بحث شده‌است.

 

 

هدف از آفرینش و جهان و انسان

مقصود ما از علت آفرینش، هدف نهایی است که باعلت اولیه و آفریننده دستگاه مغایر است، بحث از علت اولیه باید به نحو جداگانه‌ای در مباحث توحید مطرح گردد که بحث از آن پس از اثبات آفریننده دستگاه عظیم خلقت بی فایده است و اتفاقی و تصادفی بودن آن محال می باشد؛ هیچ گونه شک و تردیدی مجال خود نمایی ندارد که دستگاه آفرینش بدون هدف عالیه باشد و با فرض آفریننده دانا، توانا و حکیم مطلق دستگاه خلقت بی هدف بودن آن امکان ناپذیر خواهد بود.

از نظر دین اسلام بلکه تمامی ادیان حقه الهی، خداوند حکیم، عالم خلقت را جهت هدفی والا آفریده است و آیات قرآن کریم دراین باره کم نیستند. همان طور که خداوند در قرآن می فرماید:

« وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الأرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا لَعِبیِنَ.»

و آسمان و زمین و آنچه بین آسمان و زمین است به بازیچه نیافریده ایم[۲] .

ودر جای دیگر می فرماید:

« إنَّ فِی خَلْقِ السَّمَوات ِ وَ الأرْضِ وَ اخْتِلفِ الَّیْلِ وَ النّهارِ لَأیتِ لَِّأُوْلِی الْألببِ الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللهَ قِیَماً وَ قُعُوداً و عَلَی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّروُنَ فِی خَلْقِ السَّمَواتِ وَ الأرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ.»[۳]

محققاً در خلقت آسمان وزمین ورفت وآمد شب و روز دلائل روشنی است برای خردمندان عالم .آنهای که در حال، ایستاده ونشسته وخفتن، خدا را یاد کنند و دائم فکر در خلقت آسمان وزمین کرده، پروردگارا ! تو این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریده ای، پاک و منزهی ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگهدار.

 با عنایت به آیات شریفه فوق خداوند از آفرینش جهان وآنچه در آن نهاده، هدفی داشته و دارد و این دستگاه عظیم را به عنوان آلتی در راستای رسیدن به هدف خلقت انسان آفریده تا او با اندیشیدن در ارتباط با آنچه که حولش می گذرد وتغییراتی که با آمد و شد شب و روز در جهان طبیعت رخ می دهد، بدون اینکه نظم و هماهنگی هستی را بر هم زند و با نظر به جهان اطراف خویش و موجودات دیگری که هر کدام به سوی تکاملی در حرکت می باشند، انسان را به وجود آفریننده ای حکیم و توانا معترف نموده و او را به این حقیقت می رساند که خداوند از خلقت جهان هدفی داشته و دارد.

 همانگونه که خداونداز آفرینش جهان هدفی دارد برای خلقت انسان که اشرف مخلوقات است، هدفی در نظر گرفته است وضمن آیات وروایات اهداف خلقت بیان گردیده است.

نگاه قرآن وروایات به آفرینش انسان

الف – هدف خلقت در قرآن

 درباره هدف آفرینش در آیات قرآن تعابیر گوناگونی ذکر گردیده است که در حقیقت هر کدام به یکی از ابعاد هدف آفرینش اشاره دارند از جمله آنها که یکی از مهمترین اهداف می باشد.

خداوند در قرآن این چنین معرفی می کند:

« وَ مَا خَلَقْتَ الجِنَّ وَ الإنْسَ إلْاَّ لِیَعْبُدُونِ »

جن وانس را جز برای پرستیدن وعبادتم نیافریدم.[۴]

انسان در مکتب بندگی وعبادت «تکامل» می یابد و به عالیترین مقام انسانیت در این مکتب می رسد وگرنه روشن است که ذات مقدس خدا کمترین نیازی به عبادت انسان ندارد.

به همین دلیل خداوند در ابتدای آفرینش انسان، از او عهد وپیمان می گیرد که در مسیر عبادت اوکه «صراط المستقیم» است گام بردارد وجز اورا نپرستد که آن راه شیطان است، خداوند تعالی در قرآن می فرماید:

« ألَمْ أعْهَدْ إلَیْکُُمْ یبِنِی آدَمَ أنْ لّاتَعْبُدُوَا الْشَّیْطنَ إنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌ مُبِینٌ وَ أنِ اِعْبُدُونِی هَذا صِراطٌ الْمُسْتَقِیمٌ »[۵]

ای آدم زادگان! آیا با شما عهد نبستم که شیطان را نپرستید زیرا که او دشمن آشکار شماست و مرا پرستش کنید که این راه مستقیم است.

خداوند سبحان در این آیه ضمن این که انسان را از عبادت شیطان منع می‌کند، هدف و غایت زیستن را عبادت واطاعت از خود می داند واز انسان پیمان می‌گیرد که جز او را پرستش نکنند، زیرا که جز این راه، صراط مستقیمی وجود ندارد.

ودر جای دیگری می فرماید :

« ألَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أیَکُمْ أحْسَنُ عََلاً.[۶]

آن خدای که مرگ وزندگی را آفرید تا شما را بیازماید تا کدامین بهتر عمل می کنید.

با عنایت در آیه فوق واضح می گردد که همه این آیات به هدفی منتهی می‌شوند و آن پرورش و هدایت و تکامل انسان ها است که هدف نهایی آفرینش محسوب می شود.

 هدفی که باز گشتن به خود انسان می باشد نه خدا، زیرا وجودی است بی‌نهایت و بی‌نیاز از تمام جهات، در چنین ذات و وجودی کمبود و محدودیتی راه ندارند تا اراده نماید با آفرینش خلق کمبودش را برطرف کند.

 ب- هدف خلقت در روایات

 در احادیث معصومین(علیه السلام) نیز هدف از خلقت انسان عبودیت و بندگی وی نسبت به خداوند مقتدر بیان شده است. که به ذکر چند نمونه از روایات می پردازیم.

حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) ضمن بیان مراتب توحید می فرماید:

« ألَّذِی خَلَقَ لِعِبادَتِهِ وَ أقْدَرَهُمْ عَلَی طَاعَتِهِِ [۷]»

خداوند مخلوقات را برای عبادتش آفرید وبر فرمانبرداری از خود توانا ساخت.

وامام صادق(علیه السلام) در جواب فردی که پرسید: خداوند مردم رابرای چه آفرید؟ پاسخ داد :

« إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی لَمْ یَخْلُقْ خَلْقَهُ عَبَثَاً وَ لَمْ یَتْرُکُهُمْ سُدَی بَلْ خَلْقَهُمْ لِإظْهارِ قُدْرَتِهِ وَ لَیُکَلِّفَهُمْ طَاعَتَهْ فَیَسْتَوْ جِبُوا بِذلِکَ رِضْوانَهُ وَ مَا خَلْقَهُمْ لِیَجْلِبُ مِنْهُمْ مَنْفَعَهً وَ لَالِیَدْفَعَ بِهِمْ مَضَرَّهً بَلْ خَلَقَهُمْ لِیَنْفَعَهُمْ وَ یُوصِلَهُمْ إلََی نَعِیْمِ الأبَدِ[۸].

خداوند مخلوقات را بیهوده وبی هدف نیافریده وآنان را به حال خود رها نکرد، بلکه آنان را آفرید تا قدرتش را آشکار کند وآنها را به اطاعت خویش مکلف سازد تا بدین وسیله، رضایت خدا را حاصل نماید وآنها را خلق نکرد تا از آنان سود ببرد یا به وسیله آنها ضرری از خود دور کند، بلکه آنان را آفرید تا به آنها بهره داده به نعمت جاویدشان برساند.

با اندکی غور در آفرینش خود و جهان درمی یابیم که آفرینش ما به سبب لطف و بزرگواری خدا بوده، زیرا او منبع قدرت و خیر مطلق است و ذات مقدس(الله) از هر گونه نیازی  پاک و مبّرا می باشد و هستی هر موجودی، فیض و رحمتی است از جانب پروردگار عزوجل که به انسان می رسد.

و خداوند در حدیث قدسی می فرماید:

« کُنْتَ کَنْزاً وَ مَخْفیه فأحْبَتُ أنْ اُعْرَفَ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکَی أعْرَفُ[۹]»

من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، خلایق را آفریدم تا مرا بشناسند .

در این حدیث قدسی نیز هدف خلقت، معرفت به خداوند عنوان شده است؛ زیرا شناخت و معرفت حقیقی عبادت و بندگی خالص برای خداست.

با توجه به بررسی آیات و روایات معصومین(علیهم السلام) آشکار می‌گردد که خداوند از آفرینش انسان وجهان هدفی داشته و مهمترین هدف خلقت انسان، عبودیت و بندگی خداوند متعال می باشد، تا اینکه از طریق بندگی و اطاعت او به کمال نهایی که بالاترین، ناب ترین، گسترده ترین و پایدارترین لذت، که همان رسیدن به مقام قرب الهی است حاصل می شود.

والاترین و کاملترین مرتبه قرب به الله، مقامی است که انسان به ذات اقدس الهی رهنمون شده و در جوار رحمت الهی مستقر می گردد، چشم و زبان او خدایی شده و جز به اذن خداوند تعالی فعلی از او سر نمی زند .

 

 

فلسفه وجودی پیامبران

خداوند انسان را عبث و بیهوده نیافریده بلکه از آفرینش، خلقت آن هدفی داشته است که رسیدن به کمال و قرب الهی است .

حال فلسفه وجودی پیامبران چیست؟ مگر انسان خود نمی تواند قدم در راه تکامل گذاشته و به هدف خلقت برسد در واقع چه نیازی به وجود پیامبران است؟

برای پاسخ ابتدا باید دید که پیام تکامل در موجودات چگونه است در یک تقسیم بندی کلی، پدیده های جهان را می توان به دو دسته تقسیم کرد:

۱- پدیده هایی که پیامبر و پیام تکامل در نهاد آنها است و آن پدیده ها تحت رهبری نیروی مرموز، کمال شایسته خود را می یابند .

۲- پدیده هایی که پیامبر و پیام تکامل در نهاد آنها نیست و تکامل این موجودات نیازمند به پیامی خارج از وجود آنهاست.

موجودات فاقد اراده و انتخاب به طور عموم جزء دسته اولند و راهنما و پیام تکامل در نهاد آنها وجود دارد، به همین دلیل برای دست یافتن به هدف آفرینش خویش، نیاز به پیامبری خارج از ذات خویش ندارند.

قرآن کریم در رابطه با هدایت عامی که همه موجودات از آن برخور دارند، از زبان حضرت موسی (علیه السلام)  می فرماید:

رَبُّنَا الَّذِیِ أهْلَی کُلّ شَئ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدیَ[۱۰].

خداوند کسی است که به هر چیزی آفرینش او را عنایت کرده، سپس وی را هدایت کرد.

تمام حیوانات از جنبنده های ذره بینی تا بزرگترین آنها به دقت می دانند که باید چگونه زندگی کنند. و در این دانستن نیاز به تعلیم ندارند، یعنی پیامبر و راهنمای آنها در نهادشان است. قرآن کریم این حقیقت را در مورد زنبور عسل چنین بیان می کند:

وَ أوْحَی رَبَّکَ إلَی الْنَّحْلِ أنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَاِل بُیُوتاً…[۱۱]

و وحی کرد خدای تو به زنبور عسل که از کوه ها خانه بساز.

مقصود از «وحی» در اینجا آن نیست که خداوند پیامبری نزد زنبور عسل می‌فرستد و کیفیت زندگی، خانه ساختن و عسل درست کردن را به او می آموزد بلکه مقصود همان پیامی است که خداوند در وجود او سرشته و به طور جبری در مسیر تکامل قرار داده است.

همچنین تمام گیاهان و موجودات دیگر به جز انسان، با الهام از پیامبری که در وجود آنها است. می دانند که چگونه تغذیه کنند و از چه مواد غذایی استفاده نمایند و چگونه لانه سازی کنند و… تا بتوانند به کمال شایسته خود برسند.

اما انسان در زمره پدیده های قسم دوم است، که پیام تکامل در نهاد او نیست به همین دلیل نمی توانند بدون راهنمای خارج از وجود خویش به تکامل برسند.

همان طور که در فصل آینده به طور مفصل اشاره خواهیم کرد، انسان نمی‌تواند با کمک گرفتن از عقل و دانش‌خویش برای نیازهای مادی و معنوی خود برنامه و قانونی صحیح و کامل در راستای رسیدن به تکامل برنامه ریزی کند. بلکه باید سازنده حکیم که به تمام ریزه کاریهای وجود انسان آگاهی دارد قانون گذاری نماید. به همین علت خداوند برای رساندن پیام تکامل خویش، انسان هایی را که بهترین و برترین افراد از نظر وجودی و تقوی هستند، به عنوان پیامبر برگزید. تا انسان را در رسیدن به تکامل که هدف خلقت است راهنمایی نمایند.

خلاصه آنکه فلسفه وجودی پیامبران، تکامل است و فلسفه وحی با فلسفه خلقت انسان یکی است،فلسفه آفرینش انسان تکامل، و فلسفه وحی (فلسفه وجودی پیامبران) برنامه تکامل می باشد[۱۲].

امام صادق (علیه السلام) مناظره‌ای با یکی از افراد مادی داشت، ایشان درباره فلسفه وحی مطلبی را گفتیم تأیید کرد هشام ابن حکم در این زمینه می گوید: یکی از پرسش‌هایی که مرد مادی از امام پرسید، این بود که به چه دلیل می گویید خداوند باید پیام آور داشته باشد؟

امام پاسخ داد:

پس از این که ثابت کردیم آفریدگار و سازنده ای داریم که برتر از ما و تمام آفریده هاست و با توجه به اینکه او حکیم است و کار بیهوده انجام نمی دهد و بدون شک، آفرینش هدفی دارد و با در نظر گرفتن این واقعیت که امکان ندارد تمام مردم با او تماس بگیرند، به این نتیجه می رسیم که او در میان آفریده های خود پیامبرانی دارد که مردم را به مصالح و منافع و برنامه ای که پیاده کردن آن موجب بقای آنها و ترکش موجب نابودی آنهاست راهنمایی می کند[۱۳].

خصوصیات پیامبران

انبیای الهی به طور عموم دارای خصوصیاتی هستند که در زمینه شناخت شخصیت آنها سخت قابل تأمل است.

مجموع این خصوصیات می تواند بهترین سند صداقت و رسالت آسمانی آنها باشد. در این بخش به قسمتی از خصوصیات پیامبران به طور مختصر اشاره می‌نماییم.

۱- اصالت خانوادگی

یکی از اموری که در تدوین شخصیت انسان، نقش مؤثری دارد صلاح  یا فساد نیاکان اوست، این امر هر چند تنها عامل تعیین کننده در سرنوشت انسان نیست، ولی در رابطه با زمینه سازی جهت فساد یا صلاح انسان، بی‌تأثیر نمی باشد.

پیامبران خدا در خانواده های اصیل نجیب و پاک از هر گونه آلودگی و رذایل اخلاقی به دنیا آمده اند این اصالت و پاکی در سلسله نیکان انبیاء(علیهم السلام) تا حضرت آدم (علیه السلام) ادامه دارد: البته به این امر مهم باید توجه داشت که اصالت خانوادگی غیر از اشراف زاده بودن است؛ انبیاء با اینکه از توده هایی محروم برخاسته بودند، لیکن از اصالت خانوادگی و پاکی نیاکان بر خوردار بودند. امام علی (علیه السلام) در این زمینه می فرمایند:

«فَأسْتَوْدَ عَهُمْ فِی أفْضَلِ مُسْتَوْدْعِ، وَ أقْرَّهُمْ فِی خَیْرِ مُسْتَقَرٍّ تَنَا سَخَتُهُمْ گرائمُ الأصْلبِ اِلَی مُطَهَّراتِ الْأرْحامِ.[۱۴] »

نطفه پاک آنها را در بهترین جایگاه به ودیعت نهاد و در بهترین مکان مستقر ساخت، از صلب پدران بزرگوار به رحم پاک مادران منتقل نمود.

 ۲- استضعاف

 از دیگر خصوصیات پیامبران (علیهم السلام) آن است که به طور عموم از متن توده های محروم و مستضعف برخاسته اند، تا درد محرومان را بهتر لمس کنند و بهتر بتوانند مستضعفان را علیه مستکبران بسیج کنند. امام علی(علیه السلام) درباره این ویژگی پیامبران در نهج البلاغه چنین می فرمایند:

«کَانُوا اَقُوْاماً مُسْتَضْعَفِینَ وَ قَدِ اخْتَبَرَهُمُ اللهُ بّالمَخْمَصَهِ وَ ابْتَلاهُمْ بِلْمَجْهَدَه، وَ اْمْتَحَنَهُمْ بِالمَخاوِفِ، وَ مَخضَهُمْ بِالمَکارِه … وَ لَو أرادَ اللهُ سُبْحَانَهُ لِأنْبِیائِهِ حَیْثُ بَعَثَهُمْ أنْ یَفْتَحِ لَهُمْ کُنُوزَ الْذِّهْباِن وَ مَعَادِنَ الْعِقْیِانِ، وَ مَغَارسَ الْجِناِن وَ أنْ یَحْشُرَ مَعَهُمْ طُیُورَ السَّمَاء وَ وُحُوشَ الأرضین لَفَعَلَ…‌و‌َ لکِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رَسُوُلَهُ أوْلِی قُوَهٍ فِی عَزَائِمِهِمْ وَضْعَفَهً فِیْهَا تَرَی الأعْیُنُ‌مِنْ‌حَالاتِهِمْ‌مَعَ قَنَاعَهً‌تَمْلَأ الْقُلُوبَ‌وَ الْعُیُونَ غِنْیً وَ‌خَصَاصَهً تَمْلَأ الْأبْصارَ‌وَ الْأسْمَاعَ‌أذًی‌[۱۵]»

(انبیاء خدا) مردمی بودند مستضعف که خداوند آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی مبتلایشان کرد و آنها را با درگیری های وحشت انگیز امتحان کرد و با زیر و رو کردن آنها در سختی ها ایمانشان را پایدار ساخت اگر خداوند پاک می خواست، می توانست به هنگام بعثت گنج های زر و معادن طلا و انواع باغ ها را برای آنها بگشاید و پرندگان آسمان و حیوانات وحشی زمین را با آنها همراه سازد … لیکن خداوند پاک فرستادگان خود را صاحبان اراده های نیرومند قرار داد و در آنچه چشم ها از حالاتشان می بیند ضعیف و ناتوان ساخت، همراه با قناعتی که دل ها و چشم ها را از بی نیازی‌آنها پر‌کند‌و تنگدستی‌شدیدی که دیده‌ها و گوش‌ها را از رنج،‌لبریز‌نماید.

سندی دیگری که ثابت می کند انبیای خدا را از طبقات مستضعف ومحروم اجتماع بوده اند، کلام گوهری است که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است و فرمودند:

 خداوند هیچ پیامبری رامبعوث نکرد، مگر اینکه مدتی اورا به چوپانی گوسفندان وا داشت تا بدین وسیله کیفیت سرپرستی جامعه را به او تعلیم دهد[۱۶].

۳- موضع گری در برابر مترفین وابر قدرت ها


[۱] – سوره انبیاء (۲۱) آیه (۶۱).

[۲] – انبیاء (۲۱) ، آیه ۱۶ ، مومنین (۲۳) ، آیه ۱۱۵٫

[۳] – سوره آل عمران (۳).آیه ۱۹۰-۱۹۱٫

[۴] – سوره ذاریات (۵۱) ، آیه ۵۶٫

[۵] – سوره یس ،(۳۶) آیه ۶۰-۶۱٫

[۶] – سوره ملک (۶۷) ، آیه ۲٫

[۷] -علی،نمازی الشاهرودی ، مستدرک سفیه البحار ، ج ۷ ، قسم الدرسات الاسلامیه فی موسسه البعثه ، موسسه البعثه ، طهران ، ۱۳۶۳، ص ۴۹٫

[۸]-شیخ صدوق، علل الشرایع، سید محمد جواد ذهنی تهرانی، ج ۱ ، انتشارات مومنین، کامپیوتر کلمه، دوم، ۱۳۸۱، اعتماد ، ص ۵۴٫

[۹] – تفسیر نمونه ، ج ۲۲ ، ص ۳۹۴٫

[۱۰]–  سوره طه (۲۰) ، آیه ۵۰٫

[۱۱] – سوره نحل (۱۶)،آیه ۶۸٫

[۱۲] – ر.ک : محمد مهدی ری شهری، فلسفه و حی و نبوت، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپخانه دفتر تبلیغات اسلامی (قم)، دهم ، پاییز ۱۳۷۵ ، ص ۲۲-۲۵٫

[۱۳] – محمد باقر، مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، دارإحیاء التراث العربی، بیروت- لبنان، ص ۱۹۹، ج ۱۱، ص ۳۰، به نقل از شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱ ، سید محمد جواد ذهنی تهرانی ، ص ۵۱ ، شیخ ابومنصور احمد بن علی بین ابی طالب طبرسی، ترجمه و متن کتاب احتجاج، ج ۲ ، بهراد جعفری ، ص ۲۰۳-۲۰۴ و علی بن الحسن بابویه القمی (شیخ صدوق )، التوحید ، السید هاشم الحسینی الطهرانی، ص ۲۵۳٫

[۱۴] – سید رضی، نهج البلاغه، امیر المومنین حضرت علی(علیه السلام)، محمد دشتی، انتشارات الهادی، موسسه چاپ الهادی، بیست و پنجم، بهار ۱۳۸۳ ، خطبه ۹۴ ، ص ۱۷۶ ،

[۱۵] – همان، خطبه ۱۹۲، ص ۳۸۶٫

[۱۶] – باقر، مجلسی، بحار الانوار ، ج ۱۱ ، دار الحیاء ، التراث العربی، بیروت- لبنان، ص ۹۵٫

100,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.