عنوان :
تعداد صفحات :۲۵
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
همانگونه که مطلع شدید روزگاری دین مبین اسلام پیشرفتهای چشمگیری داشته که حتی این پیشرفتها از سرزمینهای عربی تجاوز به اروپانشینان هم سرایت کرد.
به طوری که منشأ علم جهان از اسلام نشأت میگرفتند این وضعیت تا حدودی قرنهای هفتم و هشتم به طول میانجامد تا آنجا که اسلام به اوج مراتب خود میرسد ولی افسوس دینداران آن زمان دچار آفتها و آسیبهایی همچون: انحراف از مسیر اسلام، پایبند نبودن به دستورات اسلام، توجه به ضهوترانی و عیاشی و …شد . غافل از فعالیتهای دشمن همچون ترویج فساد در بلاد اسلامی، بهره بردن از ثمرات مسلمین به امید این که همان شارع مقدس، دین خود را حفظ میکند«بیخیال» گوشهای نشسته و نظارگر ماجرا بودند تا خود را به پایینتری درجات علمی و صنعتی، فرهنگی و اجتماعی و… یافتند. و این شد سبب انحطاط مردمانی دیندار ولی در پایان باید متذکر شویم این علل بودند که مسلمین را به انحطاط کشاندند باید تمام توان خود را در زمینهی رفع این مشکلات و دفع تمام آفات به سمت اسلام قرار داده و با هوشیاری مضاعف نسبت به اطراف خود دین اسلام را به آن جایگاه اصلی خود برسانیم.
هدف اصلی ما در این مقاله این است که تا آن جایی که توان داریم به بحث پیرامون پیشرفت اسلام بپردازیم و پس از تبیین پیشرفت حقیقتی اسلام و مسلمین علل انحطاط را بررسی کرده و میگوییم که همان عیاشی و خوشگذرانی دینداران، انحرافتشان از مسیر اصلی اسلام و… باعث انحطاط آنها شده است.
واژه های کلیدی: اسلام، انحطاط، تمدن ، فرقهگرایی
چکیده ۱
مقدمه ۲
فصل اول
گفتار محققین در مورد پیشرفت اسلام ۵
اندلس ۸
وضعیت اسفانگیز اسپانیا پیش از رسیدن مسلمین ۸
استیلای اعراب بر اسپانیا ۹
رونق اسپانیا ۹
فصل دوم
تحزّب و فرقهگرایی ۱۳
رهبریهای غلط و رهبران نالایق ۱۵
خوشگذرانی و سر در لاک خود فرو بردن مسلمین ۱۶
هجوم استعمار به کشورهای اسلامی ۱۷
۱- خراب کردن عقاید و ایمان مسلمین ۱۷
۲- بر هم زدن وحدت مسلمین ۱۸
۳- ترویج فساد ۱۸
۴- به غارت بردن فرهنگ و تمدن ۱۹
خود بافتگی و عدم اعتماد به نفس: ۱۹
نتیجه ۲۰
منابع ۲۱
۱- قرآن کریم
۲- نهجالبلاغه
۳- غررالحکم
۴- موسوی لاری، مجتبی، اسلام و سیمهای تمدن غرب، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۸۵
۵- آیتی، محمد ابراهیم، اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، تهران، ۱۳۶۶
۶- مطهری مرتضی، انسان و سرنوشت، قم صدرا
۷- دریایی محمد رسول، ایدئولوژی و فرهنگ از دیدگاه ژول لابرم ، تهران، دفتر نشر مینم ۱۳۶۱
۸- جوادی علیرضا، پشتپرده وهابیت، قم، سنابل، ۱۳۹۰
۹- جرجی زیدان ، علی جواهر الکلام ، تاریخ تمدن اسلام، تهران امیرکیبر ۱۳۴۵
۱۰- کوستاولوبون سید هاشم حسینی، تاریخ تمدن اسلام و عرب، تهران اسلامیه، ۱۳۵۴
۱۱- ویلیتام مونتگری، تأثیر بر اروپای قرون وسطی، قم، آموزش، ۱۳۷۸
۱۲- کوستاو.لوبون محمد تقی فخر دامی، تمدن اسلام و عرب، تهران، علی اکبر علمی، دوّم ۱۳۶۲
۱۳- قمی عباس، سفینه البحار، تهران، فراهانی ۱۳۶۳
۱۴- قربانی زینالعابدین، علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ۱۳۶۵
۱۵- قمی عباس، منتهی الآمال، تهران اسلامیه ۱۳۶۲
بسماللهالرحمنالرحیم
رب اشرح لی صدری و یسرلی امریو احلل عقده من لسنای ینقهه قولی
آری امروز بعد از هزاران سال پس از عمر اسلام جاودانه در گوشه و کنار جهان خبرهایی از این دین جهان شکوه به گوش میرسد.
خبرهایی از بیداری…
آری بیداری، بیدار شدن مسلمینی که به خواب غفلت فرو رفتهاند و پس از سالیان دراز تازه امروز بیدار و متوجه انحراف خود شدهاند.
تازه امروز یافتهاند که روزی زبانزد خاص و عام بودهاند، تازه امروز به یاد میآورند کلام اروپانیان در مورد خود که اسلامشان راه «استاد» خویش میخوانند.
وقت آن شد که نگارنده هم به همراه دیگر مسلمانان بیدار شده و این بار مقالهی خود را با این موضوع آغاز کند:
نگارنده هم میخواهد بداند که چرا اروپای مسیحی که به هیچ جا پایبند نیست اینگونه پیشرفت کرده و اسلام …!!
چه چیزی باعث انحطاط مسلمین شد؟! تفسیر از طرف مسلمین بود یا دیگران ؟! چه شد که جایگاه خود را از دست داد و امروز به این فلاکت افتاده؟!
عللش چیست و چرا؟! کتاب حکیم الهی اینگونه علت؛ «تغییر» هر ملتی را ذکر میکند. اناللهلاُ یُغیَّرُ ما بقومٍ حتّی یُغَیِّروا مَابِأنفسِهم.
پس تفسیر از دین نیست از دیندار است.
بر آن شدیم که مقالهای را گرد آوریم یادآور علل حادثهی تلخ«انحطاط» تا همراه مسلمین جهان متنبه شده و درصدد رفع این مشکلات برآییم و آن جایگاه اصلی اسلام را به دست آوریم تا زمینهساز ظهور منجی عالم بشریت حضرت بقیهالله الأعظم- روحی وارواحنا مقدمه الفداه- شویم.
به امید صبح سفید ظهورش
از آنجا که با عنوان این نوشته آشنائید بحث ما پیرامون«بررسی علل انحطاط مسلمین است» ولی در ابتدای امر، ذکر بحثی به عنوان مقدمه لازم است و آن بحث اشاره دارد به این که انحطاط در مورد مسئلهای زمانی صدق میکند که پیشرفت زبانزدی در تاریخچه خود به یادگار گذاشته باشد.
از آنجا که ما بر این آمدیم تا عوامل انحطاط را یادآور شویم لازم میبینیم که این فصل را به «پیشرفت اسلام و مسلمین»اختصاص داده و پس از آن بحث را پیبگیریم.
از آنجا که این نوشته در تلاش آن است که تبیین مسائل حجتآوری باشد پس پیشرفت اسلام و مسلمین را از زبان محققان و مفسرین تاریخ بیان میکنیم؛ در مرحلهی اوّل از زبان محقق و فیلسوف مسلمان حضرت علامهی مطهری(رحمهاللهعلیه) مطالبی را یادآور میشویم:«این مطلب جای تردید نسبت که مسلمین دوران عظمت و افتخار اعجابآوری را زشت سر گذاشتهاند، نه از آن جهت که در برههای از زمان حکمران جهان بودهاند و به قول مرحوم ادبب الممالک فراهانی، از پادشهان باج، و از دریا امواج گرفتهاند.» زیرا جهان، حکمرانان و فاتحان بسیاری به خود دیده است که چند صباحی به زور خود را بر دیگران تحمیل کردهاند و طولی نکشیده که مانند کف روی آب محو و نابود شدهاند، بلکه از آن جهت که نهضت و تحولی در پهنهی گیتی به وجود آورند و تمدنی عظیم و باشکوه بنا کردند که چندین قرن ادامه یافت و مشعلدار بشر بود، اکنون نیز یکی از حلقات درخشان تمدن بشر به شمار میرود و تاریخ تمدن به داشتن آن به خود میبالد.
مسلمین چندین قرن در علوم و صنایع و فلسفه و هنر و اخلاق و نظامات عالی اجتماعی بر همهی جهانیان تفوق داشتند و دیگران از خرمن فیض آنها توشه میگرفتند.[۱]
حال گفتهی دانشمند فرانسوی غیر مسلمان بیطرف،جناب آقای، «گوستا و لوبون»، را شاهد بر مطلب خود میآوریم :
«بعضیها(از اروپائیان) عار دارند که اقرار کنند یک قوم کافر و ملحدی (یعنی مسلمانان)سبب شده اروپای مسیحی از حال توحش و جهالت خارج گردد و لذا آن را مکتوم نگاه میدارند، ولی این نظر به درجهای بیاساس و تأسفآوراست که به آسانی میتوان آن را رد نمود.[۲]
… اگر به این کینههای موروثی آن تعصبات دیگر را نیز که در اثر تعلیمات مغرضانهی مدارس به ما یاد دادهاند و به ما گفتهاند: تنها یونان و روم منبع علوم و آداب زمانهای قدیم بودهاند بیافزانیم آن وقت است که به خوبی رمز انکار دانشمندان را که عموماً منکر تأثیر مهم اعراب در تاریخ اروپا هستند میفهمیم.
برخی دانشمندان میگویند:« برای اروپای مسیح ننگ است که بیرون آمدن از دوران توحش خود را مرهون تمدن یک قوم کافری مانند مسلمانان بدانند و البته چنین ننگی را به سختی باید بپذیرند.[۳]
او در گوشهای دیگر از کتاب خود اینگونه مینگارد:
تمدن اسلام و جهان تأثیر عظیم و شگفتانگیزی داشته است، و اعراب بودند که ملتهای وحشی نابود کنندهی دولت روم را به وسیلهی اخلاق خود اصلاح کردند و همین اعراب بودند که درهائی از معارف علمی و ادبی و فلسفی که اروپا اطلاعی از آنها نداشت بوروی ما باز کردند و در مدت ششصد سال «استاد» ما اروپائیان بودند.[۴]
گوستاولوبون در نوشتهی خود صراحتاً واژهی«استادی» را برای مسلمانان به کار میبرد از مفهوم این مطلب بدون هیچ گزافی فهمیده میشود که خود اروپائیان پیشرفتشان را مدیون اسلام میدانند. پس خود این نشانگر این است که پیشرفتی برای اسلام وجود داشته که الگوی پیشرفت ملل دیگر جهان گردیده.
«ویل دورانت» دیگر محقق بیطرفی است که در مورد پیشرفت اسلام حقایقی را در کتاب خود به یادگار گذاشته است.
پیدایش و اضمحلال تمدن اسلامی از حوادث بزرگ تاریخ است، اسلام طی۵ قرن، از سال۸۱ هجری تا ۵۸۹ هجری،از لحاظ نیرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نیک و تکامل سطح زندگانی و قوانین منصفانهی و تساهل دینی و ادبیات و تحقیق علمی و علوم و طب پیشاهنگ جهان بود.[۵]
[۱] انسان و سرنوشت، ص۶
[۲] تاریخ تمدن اسلام و غرب، ص۷۶۱
[۳] تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص۷۱۹
[۴] تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص۷۲۲
[۵] تاریخ تمدن،ج۱۱،ص۳۱۷
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر