مقاله بنیادگرایی اسلامی و تأثیر آن بر امنیت بین الملل

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله بنیادگرایی اسلامی و تأثیر آن بر امنیت بین الملل

تعداد صفحات : ۲۴

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

پدیده ای که در این تحقیق   مورد بررسی قرار می گیرد، و رابطه ی آن با امنیت جهانی موردآزمون قرار می گیرد، بنیادگرای اسلامی است. به عبارتی سوال این است که بنیادگرای اسلامی چگونه قادر است که امنیت جهانی را بخطر بیندازد؟ فرضیه ای که در پاسخ  به این سوال مورد آزمون قرار می گیرد این است که بنیادگرای اسلامی،به عنوان یک مگاترند که جهان را به اقلیت حق و اکثریت کفر تقسیم می کند و جنگ و یا به اصطلاح جهاد با جبهه کفر را واجب می داند قادر است امنیت جهانی را به خطر اندازد .

بنیادگرایی اسلامی نهضتی است که به ارزشهای اولیه اسلامی معتقد است و پیروزی و بهروزی کشورهای اسلامی را در بازگشت به آن ارزشها می داند و نه از الگوی کشورهای غربی پیروی می کند و نه از الگوی کشورهای شرقی. این نهضت که به صورت عکس العمل احساسی ، معنوی، روحی و سیاسی مسلمانان به یک بحران اجتماعی، اقتصادی، سیاسی جلوه گر شده است علاوه بر ترس از «غربی شدن» فرهنگ اسلامی به واکنش در برابر مداخله مستقیم غرب در مناطق اسلامی در دهه های گذشته نیز معطوف است.

امنیت بین الملل ، وجود یا عدم وجود آن هموار ه به دولت های قدرتمند و تاثیر گذار وابسته بوده است یعنی اینکه دولتها که برای تحقق امنیت و ثبات، با مشارکت همدیگر نهادهای را ایجاد و ارزش خاصی در آن را نهادینه می کنند. آن نهادها و این ارزش ها خود در عرصه ی بین المللی منجر به ظهور قواعدی می شوند که رعایت آن ها منجر به تحقق نظم و عدم رعایت آن ها منجر به بی نظمی می شود. در مطالب فوق چهار نکته کلیدی وجود دارد، ۱) دولت های تاثیر گذار ۲) نهادها ۳) ارزش  ۴) قواعد.

 اما بنیاد گرایی اسلامی چگونه قادر است بر مبنای این چهار نکته امنیت بین المللی را تهدید بکند. در پاسخ باید گفت که ، امروزه وقتی از امنیت بین المللی سخن به میان می آید، منظور، امنیت کشورهای دارای  نظم سیاسی لیبرالی دموکراسی می باشد. بدین معنی که این کشورها اگر امنیت داشته باشند مقوله ای تحت عنوان عدم امنیت بین المللی مطرح نخواهد شد و اگر امنیت نداشته باشند، بلافاصله مقوله ی امنیت بین المللی برجسته می شود. این به خاطر نقش تعیین کننده و تاثیر گذار آن ها در اداره نظم بین المللی است به عبارت دیگر آن ها هستند که با عملکرد های خاصی   مکانیسم های امنیت ساز نظام بین المللی را طراحی و اجرا می کنند. شاهد این مدعا این است که اشاره شود که هر نهادی و یا مکانیسمی که قادر به اداره نظام بین المللی بوده است به نوعی غربی می باشد. این کشورها به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم مکانیسم های را ایجاد و ارزشهای خود را در درون آن نهادینه کرده اند و حتی تلاشی دارند، از طریق این نهادها آن ها را جهانی کنند و از این طریق قواعد منجر به تحقق نظم را جهانی و پیروی از آن را همگانی کنند.

 واژه های کلیدی: بنیادگرای اسلامی ،امنیت جهانی، تروریسم، رادیکالیسم، جنبش ها

فهرست مطالب

مقدمه:    ۱
بنیاد گرایی:    ۲
بنیادگرایی اسلامی:    ۲
پیشینه تاریخی این مفهوم: (بنیادگرایی اسلامی):    ۳
ویژگی بنیادگرایی اسلامی:    ۵
بنیادگرایی و رادیکالیسم:    ۶
الف) بنیادگرایی در برابر سنت گرایی:    ۶
ب) بنیادگرایی در برابر اسلام گرایی:    ۷
ج) بنیادگرایی اصطلاحی هم مثبت و هم منفی:    ۷
علل ظهور جنبش های اسلامی بنیادگرا:    ۷
علل ضد غربی بودن جنبش های بنیادگرایی:    ۸
عوامل خشونت طلبی در جنبشهای بنیادگرا    ۸
تعریف تروریسم:    ۹
عوامل تسهیل یا کنترل کننده خشونت طلبی در جنبش های اسلامی    ۱۰
جنبش های رادیکال اسلامی:    ۱۰
– چرخش از اسلام میانه رو به اسلام مبارز:    ۱۱
رابطه امنیت بین المللی و جنبش های رادیکال اسلامی    ۱۲
هشدار درباره خطر تفکیر گرایی    ۱۳
نتیجه گیری:    ۱۸
زیر نوشتها :    ۲۰
منابع :    ۲۱

منابع :

۱-  عبدالله خانی علی ؛کتاب امنیت بین الملل (۱) ؛( تهران : انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر ؛ سال ۱۳۸۳)

۲-  عبدالله خانی علی ؛کتاب امنیت بین الملل (۳) ؛( تهران : انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر ؛ سال ۱۳۸۴)

۳-    طیب علیرضا ؛ تروریسم تاریخ ، جامعه شناسی ، گفتمان حقوق ؛ (تهران : نشر نی ؛ سال ۱۳۸۲)

۴-    طیب علیرضا   ؛ ارزیابیهای انتقادی در زمینه امنیت بین الملل ؛ ( تهران : نشر نی؛ سال ۱۳۸۰ )

مقدمه:

 در روابط بین الملل قبلاً دولتها مرجع تهدید امنیت و مخاطب آن بودند بدین معنی که تنها یک دولت و یا مجموعه ای از دولتها قادر بودند که امنیت دولت و یا دولت های دیگر راتهدید کنند. از طرفی، آنچه که مخاطب این تهدید بود باز هم دولتها بودند یعنی اینکه تنها دولت ها بودند که مورد تهدید قرار می گرفتند، اما به دنبال تحولاتی که در هر عرصه جهانی در حوزه ها ی مختلف علمی، تکنولوژی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اتفاق افتاد دیگر برای بررسی مقوله ی امنیت چه در سطح داخلی و چه در سطح بین منطقه ای و بین المللی چارچوب تحلیل فوق کفایت نمی کند، چون امروزه فشار تهدید در سه حوزه ی داخلی، منطقه ای و جهانی می توانند پدیده های متفاوتی با شد. نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که آنچه که باعث می شود، پدیده ای غیر دولتی قادر باشد امنیت جهانی را به خطر بندازد پیوستگی امنیتی در جهان امروز است. بدین معنی که به دلیل وجود روابط عمیق میان دولت ها و ملت ها وقوع یک پدیده در قسمتی از جهان قادر است بر دیگر قسمت های جهان تاثیر گذارد. البته این بدان معنی نیست که دولت ها قادر نباشند و یا نیستند که دیگر امنیت جهانی را به خطر اندازند بلکه بدین معنی است که در کنار تهدید دولت پدیده های نرم دیگری نیز وجود دارند که قادرند امنیت جهانی را به خطر اندازند. پدیده ای همچون بنیادگرای، محیط زیست، گرسنگی، ایدز، آب، بیماری های همه گیری، مسائل قومی و ….

پدیده ای که در این تحقیق   مورد بررسی قرار می گیرد، و رابطه ی آن با امنیت جهانی موردآزمون قرار می گیرد، بنیادگرای اسلامی است. به عبارتی سوال این است که بنیادگرای اسلامی چگونه قادر است که امنیت جهانی را بخطر بیندازد؟ فرضیه ای که در پاسخ  به این سوال مورد آزمون قرار می گیرد این است که بنیادگرای اسلامی،به عنوان یک مگاترند که جهان را به اقلیت حق و اکثریت کفر تقسیم می کند و جنگ و یا به اصطلاح جهاد با جبهه کفر را واجب می داند قادر است امنیت جهانی را به خطر اندازد شیوه آزمون فرضیه بدین گونه است که ابتدا بنیادگرایی اسلامی به عنوان متغیر مستقل مورد تعریف قرار می گیرد و در یک بخش به شرح آن پرداخته می شود و در بخش دیگر امنیت جهانی به عنوان متغیر وابسته مورد تعریف و تشریح قرار می گیرد و در بخش پایانی ، با برقراری رابطه میان دو بخش مزبور نتیجه گیری خواهد شد.

بنیاد گرایی:

 کلمه بنیادگرایی برگرفته از واژه لاتین Fundamen به معنای شالوده و اساس است. این اصطلاح اولین بار در دهه نخست قرن بیستم در ایالات متحده ساخته شد و به گروهی از پروتستانها اطلاق می شد که بین سالهای ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ مجموعه جزوه هایی به نام فوند امنتنال منتشر کردند.

اصطلاح بنیادگرایی که در اصل مربوط به جنبش های قشری در تاریخ مسیحیت و کاتولیک ها بود و در اصطلاح پروتستانها بیشتر به مفهوم کهنه پرست به کار برده می شد به معنای حفظ عقاید سنتی مذهب مسیحی درست مطابق با متن انجیلی و کتب آسمانی مقدس و در تضاد و مخالفت با بیشتر امور و پدیده های جدید است.

به عبارتی بنیادگرایی یا اصل گرایی خواهان بازگشت به اصول و بنیادهای اولیه با همان سادگی و خلوص نخستین آن است و فاقد دید مثبت و اجتماعی، انقلابی و نوگرا و آینده نگر است. و در یک نگاه کلی ویژگی بنیادگرایان پروتستان آمریکایی، انعطاف ناپذیری، و مخالفت با تاخت و تاز مدرنیسم و لیبرالیسم می باشد. این جنبش خواهان دفاع از شکل به خصوص از رفتار مذهبی موروثی بودکه بر ایمان خشک و مطلق و درک بنیادگرایانی از ایمان پروتستانی مبتنی بود.

بنیادگرایی اسلامی:

 بنیادگرایی اسلامی نهضتی است که به ارزشهای اولیه اسلامی معتقد است و پیروزی و بهروزی کشورهای اسلامی را در بازگشت به آن ارزشها می داند و نه از الگوی کشورهای غربی پیروی می کند و نه از الگوی کشورهای شرقی. این نهضت که به صورت عکس العمل احساسی ، معنوی، روحی و سیاسی مسلمانان به یک بحران اجتماعی، اقتصادی، سیاسی جلوه گر شده است علاوه بر ترس از «غربی شدن» فرهنگ اسلامی به واکنش در برابر مداخله مستقیم غرب در مناطق اسلامی در دهه های گذشته نیز معطوف است.

بدین ترتیب می توان گفت بنیادگرایی اسلامی ایدئولوژی است که الگو و نمونه فرهنگی دین را سیاسی می کند و در کنار حرکتهای مشخص سیاسی موجود، یک جنبش اجتماعی می گردد.

از جمله اصلاحات مترادف در این زمینه می توان به اصول گرایی که بیان محترمانه تر بنیادگرایی است، سنتگرایی که بیان متعارف تر آن و واپس گرایی یا ارتجاع که بیان آشکارتر، عریان تر و در عین حال سیاسی تر آن است اشاره کرد.

پیشینه تاریخی این مفهوم: (بنیادگرایی اسلامی):

«بنیادگرایی» توسط محقق معروف، هارگیب در سال ۱۹۴۰ درباره اسلام به کار رفت، اما تا زمان انقلاب اسلامی در ایران در سالهای ۷۹- ۱۹۷۸ م «بنیادگرایی» به معنای یاد شده معروف نشد.

با وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود که این اصطلاح برا ی توصیف تاثیر عظیم انقلاب بر دیگر مسلمانان به صورت گسترده ای استفاده شد. از این مطلب چنین بر می آید که بنیادگرایی اسلامی پدیده ی عصر حاضر است. اما واقعیت این است که باید تحدید حیات اسلام را در پیوند با زمینه های تاریخی و اجتماعی جهان اسلام در نظر آورد. تاریخ ملل اسلامی بنیادگرایی این است بنیادگرایی اسلامی یک پدیده تازه ای نیست، بلکه نمایانگز حقیقتی است که چندین بار در تاریخ جوامع اسلامی تکرار شده است. یعنی در حقیقت از همان ابتدای پیدایش اسلام در پیش از ۱۳۰۰ سال پیش هر قرن شاهد قیامها و هجومهای گوناگون منبعث از جنبش های بنیادگرایانه بوده است. سقوط پی در پی قدرت عثمانی و ایران در رویارویی با غرب در قرن نوزدهم، بررسی مجدد اندیشه اسلامی را مطرح ساخت. جامعه اسلامی همانند قرون گذشته یک پاسخ فرهنگی به این بحران داد و آن پاسخ بازگشت به اسلام و اصول بنیادینش بود. لذا می بینیم که تاریخ اسلام در سده ۱۹ و ۲۰ عبارت است از تجدید حیات و نیز بذل مساعی در سازگاری و انطباق محدود اسلام با مقتضیات زمان، که در این رستاخیز دو عامل هجوم خارجی و مبارزه جویی مربوط به داخل جهان اسلام موثر بوده است. بنابراین قدمت بنیادگرایی اسلامی به قدمت شروع بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع اسلامی بر می گردد.

25,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.