مقاله بیان

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

مقاله بیان

تعداد صفحات :۲۳

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

یکی از سه قلمرو زیباشناسی سخن بیان است . بیان دانشی که درآن از چگونگی بازگفت وبازنموداندیشه ای به شیوهای گوناگون سخن می رود. در این دانش، شگردها وترفندهایی شاعرانه را برمی رسیم که سخنور، با آرمان زیبا شناختی، برای باز نموداندیشه های خویش،  به گونه ای زیبا وهنری به کار می گیرد.

اندیشه ای یگانه را می توان به شیوه هایی بازگفت وباز نمود.پاره ای از این شیوه ها دارای ارزش زیبا شناختی اند واز سرشت هنری برخوردار؛ زیرا در شیوه ها، بازنموداندیشه باآرمان هنر که انگیزندگی است در آمیخته است.

اگرسخنورشیوه هایی ویژه را، دربیان اندیشه های خویش، به کار می گیردکه آنهارا در دانش بیان می کاویم، برای آنست که اندیشه را با انگیزه در آمیزد. اگرخواست سخنورتنها باز نموداندیشه ای باشد، نیازی به ترفندهای شاعرانه نخواهد داشت.

همه تلاشهای زیبا شناختی درهنر، وازآن میان درادب، برای آن است که هنرمندیا سخنوربتوانداثری هرچه بیش کاراوپایابرمخاطب هنری خویش بنهد.ارزش زیبا شناختی سخن یاهرپدیده هنری دیگرراچگونگی وکارایی این اثرآشکارمی داردورقم می زند.

هرچه هنرمند، دراثری که به یاری تلاشهای هنری خویش برهنردوست می نهدتواناترباشد، درکارخویش، چونان هنرمند، کامیابترخواهدبود.ترفندهای شاعرانه، راهنما وشیوه هایی استکه سخنوربرای راه بردن به این آرمان هنری درسروده ها ونوشته های خویش ازآنها سود می جوید . آفرینش هنری سخنور، درچگونگی ترفندهایی که برای اثرنهادن به خواننده یا شنونده خویش، درسخن به کارمی گیرد،بازمی تابد وپدیدارمی گردد. به گفته ای دیگر، سخنوری مگریافتن شیوه هایی هنری دربیان نیست. هرچه شیوه ای که سخنور، دربازگفت اندیشه خویش ، بر می گزیند وبه کارمی گیرد، نغزتر، زیباتر،کاراتر باشد، آن شیوه ارزش زیباشناختی فزونتری خواهدداشت. بیشینه آفرینش  هنری، در قلمرو سخن ، در گرو شیوهی بیان است .

هر ترفندی که سخن ور ، در باز نمود اندیشه اش ، به شیوه ای هنری به کار می زند ، به دامی می ماند که در راه خواننده یا شنوندهی خویش می گسترد. هر چه دام نهان تر و کاراتر باشد ، ترفند هنری نغز تر و پرورده ترخواهد بود . در آن هنگام ، دام ترفند آنچنان نهان و نغز است که هنر دوست ، بر کامه ی خویش ، ناخواسته و نا آگاه ، در آن می افتد .

ترفندهای شاعرانه یا شیوه‌های بازنمود اندیشه را ، دردانش بیان ، درچهار زمینه گنجانیده اند : تشبیه، استعاره ، مجاز ،کنایه

واژه های کلیدی: بیان، تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه

 فهرست مطالب

سخن سنجان و پژوهندگان ادب زیبا شناسی را به سه بخش پایه نهاده اند           ۱
علت تقدیم معانی بر بیان      ۲
علت تقدیم بیان بر بدیع      ۲
برای سه جهت علم بیان بر علم بدیع مقدم شده     ۳
فایده علم بیان       ۵
ترفند های شاعرانه یا شیوه های باز نمود اندیشه     ۶
مانندگی تشبیه       ۶
انواع تشبیه            ۶
تشبیه تمثیل       ۸
الحکایه و التمثیل        ۹
دورهرمونتیک       ۹
چهارمعنای تمثیل      ۱۰
استعاره       ۱۱
هدف از استعاره        ۱۳
استعاره مصرّحه بر سه قسم است         ۱۳
مجاز    ۱۵
مجازدر ادب فرنگی         ۱۶
مجازو زبان      ۱۶
کنایه    ۱۷
انواع کنایه به لحاظ مکنیً عنه   ۱۸
خاتمه در علم بیان          ۱۹
فهرست منابع       ۲۰

فهرست منابع:

۱-    اسرار البلاغه ، عبد القاهر جرجانی ، ترجمه دکتر جلیل تجلیل،  دانشگاه تهران ، ۱۳۶۱

۲-    التخلیص فی علوم البلاغه ، جلال الدین محمد بن عبد الرحمن القزوینی الخطیب : ضبطه و شرحه  عبد الرحمن البرقوتی ، مصر ، ۱۹۰۴ .

۳-    زیبا شناسی سخن پارس ، میر جلال الدین کزّازی ، نشر مرکز ، ۱۳۶۸٫

۴-    مطول ، تفتازانی ، مکتبه العلمیه اسلامیه ، طهران ، محرم ۱۳۷۴٫

۵-    صور خیال در شعر فارسی ، دکتر محمد رضا شفیعی کد کنی ، نیل ، ۱۳۵۰٫

علت تقدیم معانی بر بیان :

علم معانی عبارت است از مقتضای حال در تعریف علم بیان گنجانده شده ؛ زیرا علم بیان عبارت است از ذکر کردن معنای واحد به طرق مختلفه در وضوح دلالت بعد از اورعایت مطابقت بامقتضای حال و علم معانی اگر چه جزء بیان نیست ولی به منزله ی جزء است به لحاظ بودنش نتیجه ی او و ملاحظه شدن در بیان و چنانچه قاعده تقدیم جزء بر مرکب است قانون تقدیم ما به منزله الجزء است بر آنچه به منزله مرکب است .

و امّا علت تقدیم بیان بر بدیع :

آن است که درتحصیل بلاغت نیاز به علم بیان است؛  زیرا به علم بیان احتراز از تعقید معنوی می‌شود و خلوّ از تعقید معنوی در فصاحت کلام شرط است و فصاحت کلام جزء بلاغت کلام بود و شرطه شرط است . به خلاف بدیع که در تحصیل بلاغت کلام نیاز نمند به او نیستیم.

و بلاغت کلام که عبادت است از مطابقت کلام فصیح با مقتضای حال نیاز مند به بدیع نیست. بلکه اواز توابع بلاغت است. چون زعفران نسبت به پلووعلاوه برعلم بیام یکس از شش امری است که مرجع بلاغت به اوست ویکی ازدوعلم بلاغت است.

پس برای سه جهت علم بیان برعلم بدیع مقدم شده :

۱-    بودن علم بیان جزء علم بلاغت

۲-    بودن بیان جزء مرجع بلاغت

۳-    بودن بیان محتاج الیه در تحصیل بلاغت

علم بیان عبارت است از علمی که شناخته می شود به او زکر کردن یک معنی را عبارات گوناگون در وضوح دلالت به مراد ، بعد ار رعایت مطابقت با مقتضای حال ، بر اینکه یک معنی را گاهی به طور کنایه و گاهی به طور مجاز ، گاهی بطور تشبیسه گاهی به طور تصریح و هقیقت بفهماند تا همه از کلام او فایده ببرند اگر کنایه نفهمید مجاز را می فهمد و ار از مجاز مدانست از تشبیح پی به مطلب می برد و تمام اهل مجلس از کلام او فایده ببرند و معنی راغبه همه فهمانیده مانند :

سفره ی غذایی که همه قسم در او تعام باشدتا همه فایده بردهو هر کس غذای مطابق با میل و مزاج خود را انتخاب کند چنانچه خداوند از معنی احاطه ی خویش گاهی می گوید: ( یدالله فوق ایدیهم ) و گاهی ( ولله بکل شی محیط ) گاهی ( کفی بالله شهیدا ) گاهی ( یعلم حائنه الاعین وما تحفی الصدورگاهی ( یعلم ما فی السموات والارض ) مراد فهماندن معنی است.

یکی از سه قلمرو زیباشناسی سخن بیان است . بیان دانشی که درآن از چگونگی بازگفت وبازنموداندیشه ای به شیوهای گوناگون سخن می رود. در این دانش، شگردها وترفندهایی شاعرانه را برمی رسیم که سخنور، با آرمان زیبا شناختی، برای باز نموداندیشه های خویش،  به گونه ای زیبا وهنری به کار می گیرد.

اندیشه ای یگانه را می توان به شیوه هایی بازگفت وباز نمود.پاره ای از این شیوه ها دارای ارزش زیبا شناختی اند واز سرشت هنری برخوردار؛ زیرا در شیوه ها، بازنموداندیشه باآرمان هنر که انگیزندگی است در آمیخته است.

اگرسخنورشیوه هایی ویژه را، دربیان اندیشه های خویش، به کار می گیردکه آنهارا در دانش بیان می کاویم، برای آنست که اندیشه را با انگیزه در آمیزد. اگرخواست سخنورتنها باز نموداندیشه ای باشد، نیازی به ترفندهای شاعرانه نخواهد داشت.

همه تلاشهای زیبا شناختی درهنر، وازآن میان درادب، برای آن است که هنرمندیا سخنوربتوانداثری هرچه بیش کاراوپایابرمخاطب هنری خویش بنهد.ارزش زیبا شناختی سخن یاهرپدیده هنری دیگرراچگونگی وکارایی این اثرآشکارمی داردورقم می زند.

هرچه هنرمند، دراثری که به یاری تلاشهای هنری خویش برهنردوست می نهدتواناترباشد، درکارخویش، چونان هنرمند، کامیابترخواهدبود.ترفندهای شاعرانه، راهنما وشیوه هایی استکه سخنوربرای راه بردن به این آرمان هنری درسروده ها ونوشته های خویش ازآنها سود می جوید . آفرینش هنری سخنور، درچگونگی ترفندهایی که برای اثرنهادن به خواننده یا شنونده خویش، درسخن به کارمی گیرد،بازمی تابد وپدیدارمی گردد. به گفته ای دیگر، سخنوری مگریافتن شیوه هایی هنری دربیان نیست. هرچه شیوه ای که سخنور، دربازگفت اندیشه خویش ، بر می گزیند وبه کارمی گیرد، نغزتر، زیباتر،کاراتر باشد، آن شیوه ارزش زیباشناختی فزونتری خواهدداشت. بیشینه آفرینش  هنری، در قلمرو سخن ، در گرو شیوهی بیان است .

هر ترفندی که سخن ور ، در باز نمود اندیشه اش ، به شیوه ای هنری به کار می زند ، به دامی می ماند که در راه خواننده یا شنوندهی خویش می گسترد. هر چه دام نهان تر و کاراتر باشد ، ترفند هنری نغز تر و پرورده ترخواهد بود . در آن هنگام ، دام ترفند آنچنان نهان و نغز است که هنر دوست ، بر کامه ی خویش ، ناخواسته و نا آگاه ، در آن می افتد .

در آفرینش هنری ، گمان بر این است که مخاطب به آسانمی دل به سخن نخواهد داد ؛ وگوش وهوش به دان فرا نخواهد داشت . هنر سخن ور در این است که او را ، به هر روی ، به دینکار بر انگیزد؛

نگاه دل او را به سوی خویش در کشد ؛ تا بتواند اندیشه هایش را در یاد او جای دهد ؛ و او را با خود هم دل و هم داستان گرداند .می توان گفت که خواننده یا شنونده به بیگانه ی می ماند که دور از ما ، به راه خویش می رود . اگر ما سخنی با او داریم ، نخست می باید هانی بر او بزنیم ؛ تابر گردد تا بنگرد ؛ گوش به گفته ما فرادارد . درآن هنگام است که با او می توانیم سخن گفت. شیوهی شور انگیزکه سخنور در بازنمود اندیشه ی خویش به کار می گیرد ، کما بیش ، به همان ، هان ! می ماند .

 نخستین تلاش هنری ، در سخنور این است که شنونده یا خواننده را بسوی خویش در کشد و به خود روی آور گرداند. پس از آن است که او می تواند آنچه را در دل دارد ، همچنان به شیوه ای کار او جای گیر در ذهن او ، با وی در میان نهد .

( بهرام دلیر است ) در این سخن ، از دلیری بهرام یاد کرده ایم ؛ و دلیری را به او باز خوانده ایم.

( بهرام دلیر است ) ساده ترین شیوه بیان است ، در باز نمود دلیری بهرام . این سخن هنوز در قلم روی زبان استو ارزش زیبا شناختی ندارد؛ لیک اگر به سخن چنین ساده بسنده نکنیم و بخواهیم دلیری بهرام راکاراتر و دلنشین تر باز نماییم . می توانیم گفت : بهرام ، در دلیری ، مانند شیر است .

فایده علم بیان:

در علم بیان با شیوه های مختلف ادای معنای واحد آشنا می شویم و می آموزیم که چگونه باید مراد شاعران را از واژه ها و عباراتی که در معنای اصلی خود به کار نرفته اند ، دریافت . از این رو علم بیان راه ورود به دنیای مه آلود ادبیات است و رمز های زبان ادبی را کشف می کند.

    

ترفندهای شاعرانه یا شیوه‌های بازنمود اندیشه را ، دردانش بیان ، درچهار زمینه گنجانیده اند :

۱-    تشبیه

۲-    استعاره

۳-    مجاز

۴-    کنایه

 مانندگی (تشبیه) :

20,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.