مقاله تحولات اداری در دوره قاجار

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله تحولات اداری در دوره قاجار

تعداد صفحات : ۲۴

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

در سخن از نظام اداری در دوره قاجاریه ناچاریم قبل از پرداختن به هر بحث و سخن از بنیادین ترین مسئله سخن گوییم که همانا سلطنت و مقام پادشاهی با تمام حواشی و بر آیند های آن است.

با توجه به تحول نظام اداری ایران باید گفت: توسعه قلمروی حکومت و وظایف متنوع آن منجمله اداره قشون وصول مالیات ها، باعث تداوم بوروکراسی در ایران از روزگاران کهن تا قرن ۱۴ ق شده بود. لهذا سنت های اداری و اندیشه سیاسی ایران شهری تا پیش از مواجهه مستقیم با فرهنگ و مدنیت اروپایی مورد استفاده و تقدس بود. گرچه در عصر صفویه به علت افزایش توان اقتصادی و نظامی حکومت، زمینه گسترش دیوانسالاری فراهم بود ولی در دوره قاجار مشکلات مالی و ناسازگاری در برابر موج مدرنیسم باعث محدود شدن دیوانسالاری گردید.

سه پادشاه اول قاجار بر اساس همان سنت های ایلاتی و ساختار سنتی دیوان و دربار حکمرانی می کردند ولی جانشینان آنها تلاش کردند تا به شیوه های نوینی مرکب از سنن پادشاهی ایران باستان و مدرنیسم اروپایی دست یازند و با ایجاد بوروکراسی گسترده قدرتشان را نهادینه کنند اما عملاً تلاش برای ایجاد یک بوروکراسی دولتی گسترده به دلایل متعدد ساختاری به شکست انجامید چرا که گروه های محلی استقلال خود را حفظ می کردند و ارتش قدرتمند مرکزی ایجاد نمی شد. ایلات با استفاده از وفاداری نیروهای رزمنده شان قدرت مرکزی را تهدید می کردند و مشکلات مالی و عدم تطبیق با مدرنیسم و فرهنگ غربی بیش از همه مانع نوسازی نهاد اداری می گردید و تنها پس از انقلاب مشروطه و به ویژه از دوران شکل گیری دولت مدرن در زمان رضاشاه بود که بوروکراسی دولتی با قوانین جدید و ضمانت اجرایی توسط پلیس و ارتش ثابت ایران و در دنباله تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پدید آمد. این امر نشان می دهد که دگرگونی های بنیادین ایران زمانی اتفاق می افتد که طبقه متوسط اصلاح طلب با استفاده از قدرت دولت، نوسازی از بالا را تحقق بخشید.

واژه های کلیدی: تحولات اداری، قاجار، فتحعلی شاه، محمد شاه، عصر مشروطه

فهرست مطالب

چکیده    ۲
مقدمه    ۳
تحولات اداری در دوره قاجاریه    ۵
نظام اداری در عصر آغا محمد خان و فتحعلی شاه و محمد شاه    ۱۳
نظام اداری در عصر ناصرالدین شاه    ۱۵
عصر مشروطه    ۱۷
نتیجه گیری    ۲۰
منابع    ۲۱

منابع

عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج ۱، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶

۲٫عبدالحمید، ابوالمحمد، مبانی سیاست، تهران، توس، ۱۳۶۵

۳ جان کنت گالبرایت، کالبد شکافی قدرت ترجمه احمد شهسا؛، ۱۳۶۶

۴٫   خلیل فر، فرهنگ عربی فارسی لاروس، ج ۱، ترجمه کتاب المعجم العربی الحدیث، مترجم سید حمید طبیان، تهران، امیرکبیر،۱۳۶۷

۵٫ محسن سلیم، تاریخ  قاجار، ج ۲، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود،۱۳۸۴

۶٫ تقی نصر، ایران در برخورد با استعمارگران، تهران، شرکت مولفان و مترجمان ایران، ۱۳۷۶

۷٫  سرجان ملکم، تاریخ ایران، ترجمه میرزا اسماعیل حیدر، انتشارات یساولی، تهران، ۱۳۶۲

۸٫  عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، زوار، ۱۳۴۴

۹٫  فضل الله خاوری، تاریخ ذوالقرنین-  بکوشش ناصر افشارفر، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰٫

۱۰٫  گوبینو،ژوزف، آرتور،  سه سال در آسیا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، کتابسرا، ۱۳۶۷

۱۱٫  ارنست اورسل، سفرنامه اورسل،ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران، زوار، ۱۳۵۳

۱۲٫  کرزن، جرج ناتانیل، ایران وقضیه ایران، ترجمه غ وحید مازندرانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۶

۱۳٫  هانری، رنه دالمانی، از خراسان تا بختیاری، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران، طاووس، ۱۳۸۰٫

۱۴٫  فریدون آدمیت، امیر کبیر و ایران،  تهران، خوارزمی، ۱۳۶۲

۱۵٫  مرآت البلدان، محمد حسن اعتماد السلطنه، به کوشش عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۷

۱۶٫  محمد رضا فشاهی، تکوین سرمایه در ایران، ۱۹۰۵-۱۷۹۶، تهران، گوتنبرگ، ۱۳۶۰

۱۷٫  رساله در حقوق اداری ایران تحریر ۱۳۱۵، به نقل از آدمیت و هما ناطق

مقدمه

در یک جمع بندی کلی روند نظام اداری از سلسله سامانی تا پادشاهی صفوی روشن خواهد ساخت که چگونه سنت کشورداری ساسانیان به دستگاه خلافت عباسی وارد شد و با تلفیق و تطبیق مبانی فقهی و سیاسی اسلامی- ایرانی در دوران سلاجقه، میراثی پایدار به وجود آورد که مورد تقلید صفویه واقع شد. پس از آنکه گسترش تشریفات اداری و ارتباط با کشورهای دیگر در قرن جدید به تحول در مقام وزارت و توسعه کمی و کیفی اختیارات و حوضه عملکرد دیوانسالاری منتهی شد.

نکته جالب و قابل اعتنا در این میان وجود نظامی کاملاً سنتی است که مسئول رسیدگی به انبوه زنان و شاهزادگانی بود که خود ریاست و کیاست بخشی از بدنه دولت را در اختیار داشتند. زنان حرمسرای شاه نفوذ زیادی داشته و شاه دخت ها از طریق ازدواج با حکام و مقامهای دولتی، روحانی و سایر مقامهای بلند پایه بر دامه نفوذ روز به روز خود می افزودند.

رهبری دیوان سالاری در دست خانواده های معدود حاکم بود و اینان سخت با یکدیگر هم چشمی و رقابت داشتند و فروش و معامله مشاغل و امتیازات جز انحطاط و اوضاع سیاسی و اقتصادی حاصلی در بر نداشت تا جایی که هر کس پیشکش بهتری عرضه می کرد منصب بهتری را اشغال می نمود و البته پاره ای اوقات در بین شاهزادگان نزاع ها و کشمکش هایی رخ می داد که ریش سفید با آبرویی با لقب ایلخانی مسئول برطرف کردن این نزاع های خانوادگی بود تا مبادا خانوار و هزار فامیل دچار آسیب و چند پارگی گردد. ( عبدالحمید، ابوالمحمد، مبانی سیاست، تهران، توس، ۱۳۶۵)

تحولات اداری در دوره قاجاریه

ساختار نیروهای موثر در نظام دیوانی  دوره قاجار    ساختار قدرت سیاسی  قاجارها، همانند تمامی رژیمهای مطلق گرای سیاسی، به یک منظومه شباهت دارد. منظومه ای که یک هسته اصلی در مرکزیت آن قرار دارد. و عناصری که هر یک به میزان جایگاهی که در کل منظومه دارند، نقشی را به عهده گرفته اند. در این مدل هندسی، شاه هسته مرکزی منظومه قدرت را تشکیل می دهد و هر یک از گروه های قدرت به میزان دوری و نزدیکی به مبدأ قدرت در جای خاصی قرار گرفته اند. به بیان دیگر در نظام خود کامه، شاه عامل بقا و دوام ساختار سیاسی محسوب می شود.

    از سوی دیگر بین عناصر این منظومه، که همان طبقات اجتماع هستند، با هسته مرکزی، یعنی شاه، و مجموعه عناصر با یکدیگر، یک رابطه متقابل دارد. که تحولات عمومی هر گروه قدرت، به خصوص   گروه های مهم، بر نوع روابطشان با شاه به عنوان مرکزیت منظومه قدرت، تأثیرات قابل ملاحظه ای بر جای می گذارد؛ ینی تأثیرات از بالا به پایین و صرفاً یکسویه نیستند، اگر چه در ساختار قدرت سیاسی قاجارها غالب تأثیرات از بالا به پایین است.

  بنابر این، دریک سطح کلی و کلان و در ارتباط با منظ.ومه قدرت، «شاه» و «عناصر اصلی» ساختار قدرت را می توان اساس رژیم قاجاری دانست. به عبارت دیگر، شالوده ساختار قدرت سیاسی قاجارها را «شاه» و «عناصر اصلی» تشکیل می دهند و عوامل مؤثر دیگر، در واقع سطح ثانوی از مناسبات حاکم بر ساختار قدرت سیاسی را تشکیل می دهد. این مسأله به معنای نادیده گرفتن و یا کم اهمیت جلوه دادن عناصر ثانوی در چگونگی شکل گیری ساختار قدرت سیاسی نیست، بلکه تأکید بر تقدم و تأخر  ذاتی هر کدام از این عوامل در روند شکل گیری ساختار قدرت است، در ادمه بحث، با توجه  به مسائلی که در باره منظومه قدرت قاجاریه بیان شد و با تکیه برمنابع اصلی این دوران، به تبیین شاه می پردازیم.( جان کنت گالبرایت، کالبد شکافی قدرت ترجمه احمد شهسا؛، ۱۳۶۶)

شاه، هسته مرکزی منظومه قدرت در امور سیاسی و دیوانسالاری    در ساختار قدرت سیاسی قاجاریه که مبتنی بر رژیم «سلطنت خودکامه» است، شاه نقش محوری دارد، زیرا او مرکز کلیه قدرت هاست؛ عزل و نصب عاملان حکومت طبق فرمان شاه صورت می گیرد؛ تمام جزئیات دخل و خرج دولت به امضای او می رسد؛ دستورالعمل ولایات و فرمانهای مقاطعه گمرک و اجارات به صحه شخص وی است. پادشاه قاجاری بنا به میل و اراده شخصی اش، فرمان ضبط و مصادره اموال اشخاص را صادر می کند و در عمل نیز نمونه های فراوانی از این موضوع مشاهده شده است. به طوری که حتی «اعمام و برادران و برادرزادگان و فرزندان خود او و رجال و اعیان و بزرگان مملکت هم از این گونه تعرضات شاه مصون نبودند. »

توصیف سرجان ملکم از نقش پادشاه در ساختار قدرت قاجار قابل توجه است. وی در این باره می گوید:« پادشاه ایران گفته شده است که از جمیع سلاطین عالم به رعایا مطلق العنانتر و مقتدرتر است و همچنانکه مصور شد، دلیلش بر این که هم از زمان قدیم بر این نهج بوده حکم پادشاه همیشه قانون ملک بوده است ….. قاعده ایست در مردم این ملک که پادشاه هر چه بخواهد می تواند بکند و هر چه بکند بر او بحثی نیست. در عزل و نصب وزراء و قضات و صاحب منصبان از هر قبیل و ضبط اموال و سلب اموال رعایا از هر صنف علی الاطلاق مختار است.» از بیان ملکم به خوبی روشن می شود که شاه قاجار، تنها مرجع صلاحیت دار برای رسیدگی و اداره همه امور لشگری و کشوری است. هر قدرتی از شاه ناشی می شود و سرانجام آن نیز به شاه بازگشت می کند. لرد کرزن در این باره می نویسد که شاه سه وظیفه  «قانون گزاری»، «اجرا» و «قضات» را خود به عهده داشت که تماماً از شئونات حکمران مطلق العنان می باشد. (خلیل فر، فرهنگ عربی فارسی لاروس، ج ۱، ترجمه کتاب المعجم العربی الحدیث مترجم سید حمید طبیان، تهران، امیرکبیر،۱۳۶۷)

نخبگان حاکم در نظام سیاسی  اداریمنظور ما از بازیگران اصلی قدرت اجزاء و عناصر تشکیل دهنده ساختار سیاسی اداری، پس از مقام سلطنت می باشد. در هرم قدرت قاجارها، دو دسته « نخبگان حاکم » وجود داشت : دسته اول، نخبگان مرکزی را در بر می گرفت که عبارت بودند از رؤسای ایل قاجار، شاهزادگان درباریان، تیولداران، مستوفیان، وزراء، فرمانفرما ها و اشراف بزرگ ( السلطنه ها، الدوله ها، الملک ها، الممالک ها و … ) این نخبگان اطرافیان شاه را تشکیل می دادند و اکثر مناصب دولت خصوصا مقاماتی مانند وزارت، حکومت ایلات بزرگ و مناصب بالایی قشونی را دراختیار داشتند.

دسته دوم، نخبگان محلی را شامل می شد که عبارت بودند از اعیان و اشراف محلی، خوانین، صاحب منصبان محلی و میرزاها، اینان نیز در مناطق خودشان مناصب دولتی را در انحصار خود گرفته بودند. همچنین گروهی از روحانیون ( که دارای مقامات دینی ـ دولتی مانندامام جمعه، شیخ الاسلام و قضات بودند ) نیز باید جزء عناصر مهم هرم قدرت قاجاریه دانست. البته وظیفه روحانیان معمولا به طور رسمی جزء اجزای اصلی تشکیل دهنده سازمان قاجاریه، به حساب نمی آمد. به هر روی این نخبگان مرکزی و محلی  بودند که « هیئت حاکمه » قاجاری را تشکیل می دادند.

با این توضیحات، عناصر اصلی تشکیل دهنده هرم قدرت سیاسی، اداری قاجاریه را می توان به ترتیب زیر دسته بندی کرد:

الف- شاهزادگان – درباریان و عناصر بالای دیوانی

ج- رؤسای ایلات بزرگ و همپیمان حکومت

د- خوانین روستا و حکام منطقه ای بومی

۱- شاهزادگان و نفوذ غیر قابل انکارشان در بدنه کشور

     یکی از نتایج مهم سلطنت طولانی فتحعلی شاه، افزایش حیرت انگیز جمعیت شاهزادگان و متعلقانش بود؛ به طوری که می توان گفت از این زمان تا پایان حکومت قاجارها یکی از مسائل اصلی نظام قاجاری؛ قشر مهم شاهزادگان بود. پولاک در سفر نامه خود پیرامون اهمیت شاهزادگان تعبیر زیبایی می کند وی در این باره می گوید: « مهم ترین لقب نجیب زادگی، شاهزاده است که به احفاد سلسله منصوب اطلاق می شد.»( محسن سلیم، تاریخ  قاجار، ج ۲، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود،۱۳۸۴)

در رأس شاهزادگان، ولیعهد یا جانشین مشخص شاه قرار داشت. ولیعهد طبق یک رسم کهن قاجار در سنین کودکی برگزیده و به مقام حکومت ایلات عمده ایران، یعنی آذربایجان می رسید. محل اقامت او تبریز بود و بدین ترتیب از نظارت مستقیم مادر خود آسوده بود. جلال و قدرت ولیعهد دست کمی از شکوه و جلال پدرش نداشت. در محدوده اسلاف خود، فعال مایشاء بود و باری خود وزرایی داشت. ولیعهد با در اختیار داشتن یک قشون کمابیش منظم گاه همانند عباس میرزا چندان قدرت می یافت که در زمان حساسیت، برای تقویت حکومت مرکزی دست به سرکوب مدعیان سلطنت و مدعیان مقام ولیعهد و خوانین و رهبران سرکش ایلات می زد. به عنوان مثال می توان به لشکر کشی عباس ممیرزا به کرمان برای تنبیه شاهزاده شجاع السلطنه که علم طغیان بر افراشته بود اشاره کرد.

    البته به تناسب رابطه حسنه که  ولیعهد با شاه و دربار وی داشت، میزان نفوذ وی کم و زیاد می شد و مواردی دید شده که در زمان حضور ولیعهد، یکی دیگر از فرزندان شاه از اقتدار بیشتری برخوردار بوده است. به عنوان مثال، می توان به تفاوت نقش عباس میرزا در زمان سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه در زمان سلطنت محمد شاه اشاره کرد.

    همانطور که بیان شد، فتحعلی شاه. خواه برای تفریح و خواه باری رام کردن رؤسای ایلات و خوانین محلی و منطقه ای، همسر های بسیاری را اختیار می کرد و اولاد بسیاری نیز به جمع شاهزادگان قاجاری افزود. او به پسرهای خود لقبها یا طنطنه ای مثل نایب السلطنه، ظل السلطان، فرمانفرما، شجاع السلطنه، حسام السلطنه، ملک آزاد، دولتشاه و ….. می داد و زنها و دخترهای خود را نیز شمس الدوله، قمر السلطنه و نظایر آنها می خواند. از حدود سال ۱۲۲۰ ه.ق به تدریج فرمانفرمایی و حکمرانی از ایالات و ولایات ایران،  بنا به اصرار مستقیم شخص سلطان به پسرانش سپرد می شد.

25,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله هنر و تمدن اسلامی در دوران قاجار
  • پایان نامه وضعیت زن در دوره قاجار
  • مقاله تغییرات پوشش در دوره قاجار
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.