عنوان :
تعداد صفحات : ۳۴
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
سؤال مهم مطرح پس از وفات مورِّث این است که آیا مالکیت ورثه نسبت به ترکه بلافاصله با فوت مورِّث صورت میپذیرد یا شرط تحقق آن، پرداخت دیون و اخراج وصایا است؟
از منظر دانشمندان فقه و حقوق، در فرضی که دیون و حقوقی بر ترکه تعلق نگرفته باشد، تحقق ارث و انتقال ترکه به ورثه به مجرد موت، اتفاقی است. لیکن در صورت وجود دیون و حقوق متعلق به ترکه، در رابطه با مالکیت یا عدم مالکیت ورثه نسبت به ترکه قبل از اخراج حقوق مزبور، بین اندیشمندان فقهی اختلافنظر وجود دارد.
در این راستا پس از ارائۀ تعریف ترکه، حقوق و اموال تشکیلدهندۀ ترکه و حقوق متعلق به آن (۱) به نقد و بررسی نظرات مختلف فقهی در خصوص مسئله مورد بحث پرداخته (۲) و در نهایت دیدگاه حقوق موضوعه ایران در خصوص چگونگی تعلق حقوق دیان و ورثه بر ترکه را مورد تحلیل قرار میدهیم (۳).
واژگان کلیدی:ترکه، مالکیت متزلزل، دین، ورثه، فقه امامیه، حقوق ایران.
چکیده ۴
مقدّمه ۵
۱- ترکه (مفهوم، اموال و حقوق تشکیلدهندۀ ترکه و حقوق متعلق به آن) ۷
۱-۱- مفهوم ترکه ۷
۲-۱- اموال و حقوق جزء ترکه ۸
۱-۲-۱- اموال جزء ترکه ۸
۲-۲-۱- حقوق مالی جزء ترکه ۹
۳-۱- حقوق متعلق به ترکه ۱۱
۱- نقد و بررسی نظرات فقهی در خصوص چگونگی مالکیت ورثه نسبت به ترکه ۱۳
۱-۲- نظریۀ عدم مالکیت ورثه قبل از اخراج حقوق متعلق به ترکه ۱۷
۱-۲- نظریۀ عدم مالکیت ورثه در فرض استیعاب دیون ۱۸
۳-۲- نظریه مالکیت ورثه به مجرد وفات مورث ۲۱
۲- حقوق موضوعه ۲۴
نتیجهگیری ۲۷
منابع ۳۴
۱- قرآن کریم
۲-امام خمینی، سید روحالله (۱۳۸۵)، حاشیه بر رساله ارث ملا هاشم خراسانی، چ ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار الامام الخمینی (ره).
۳- امامی، سید حسن (۱۳۷۴)،حقوق مدنی، ج ۳، چ ۱۱، تهران، کتابفروشی اسلامیه.
۴- بهرامی احمدی، حمید (۱۳۹۰)، حقوق تعهدات و قراردادها با مطالعه تطبیقی در فقه مذاهب اسلامی و نظامهای حقوقی، چ۱، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
۵- (۱۳۸۶)، کلیات عقود و قراردادها، چ ۲، تهران، نشر میزان.
۶- جعفری لنگرودی، محمدجعفر (۱۳۷۹)، مجموعه محشی قانون مدنی، چ ۱، تهران، انتشارات گنج دانش.
۷- (۱۳۷۰)، وصیت – ارث، چ ۲، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
۸- حائری شاهباغ، سیدعلی (۱۳۷۶)، شرح قانون مدنی، ج۲، چ ۱، تهران، انتشارات گنج دانش.
۹- سنگلجی، محمد (۱۳۸۷)، چهار رساله، چ ۱، تهران، مؤسسه فرهنگی نگاه بینه.
۱۰- شهیدی، مهدی (۱۳۷۴)، ارث، چ ۱، تهران، انتشارات سمت.
یکی از مهمترین مسائل مطرح در فقه و حقوق اموال، جانشینی ورثه نسبت به اموال و حقوق مالی متوفی است که در نظامهای حقوقی مختلف در قالب بحث ارث مورد تحلیل قرار میگیرد. در واقع از آنجا که اصولاً دارندگی اموال و حقوق مالی برای زندگان اعتبار میگردد، در فرض وفات شخص باید در جستجوی مالکین یا دارندگان جدیدی برای حقوق مالی متوفی بود. طبیعی است در فرضی که متوفی دارای دیونی نبوده و وصیتی نیز ننموده است، ورثه بهصورت بلامنازع مالک و دارندۀ اموال و حقوق مالی متوفی به محض وفات وی خواهند بود. لیکن در بسیاری از موارد، دارایی اشخاص محدود به دارایی مثبت (اموال و حقوق مالی) نمیگردد بلکه در مواردی در کنار اجزاء مثبت دارایی با اجزاء منفی (دیون) نیز روبهرو هستیم. بنابراین علاوه بر ورثه، حقوق طلبکاران متوفی نیز مطرح است. همچنانکه ممکن است متوفی در زمان حیات وصایایی را نیز برای پس از فوت خویش نموده باشد. حال سؤال اصلی این است که آیا ورثه بهرغم وجود دیون و نیز وصایا به محض وفات شخص، مالکیت اجزاء مثبت دارایی وی را بهدست میآورند یا اینکه مالکیت ورثه و انتقال حقوق مالی به ایشان پس از پرداخت دیون و اخراج وصایا خواهد بود؟ آیا در این میان میزان دیون متوفی تأثیری در پاسخ مسئلۀ مزبور دارد یا خیر؟
در پاسخ به سؤالات مزبور در میان فقیهان وحدت نظر وجود ندارد، همچنانکه حقوقدانان ایران نیز نگرش یکسانی در این خصوص ندارند. این جستار درصدد است دیدگاههای ارائهشده توسط دانشمندان فقه و حقوق در ارتباط با مسائل مذکور در فوق را مورد بررسی تحلیلی قرار دهد. در این راستا پس از ارائۀ تعریف ترکه، حقوق و اموال تشکیلدهندۀ ترکه و حقوق متعلق به آن (۱) به نقد و بررسی نظرات مختلف فقهی در خصوص مسئله مورد بحث پرداخته (۲) و در نهایت دیدگاه حقوق موضوعه ایران در خصوص چگونگی تعلق حقوق دیان و ورثه بر ترکه را مورد تحلیل قرار میدهیم (۳).
در این قسمت پس از ارائۀ مفهوم ترکه (۱-۱)، به تبیین حقوق و اموال تشکیلدهندۀ آن (۲-۱) و حقوق متعلق به ترکه (۳-۱) میپردازیم.
ترکه در لغت مأخوذ از «ترک» و به معنای اموالی است که متوفی پس از فوتش از خود به جا میگذارد. جمع آن «ترکات» و به کسر اول و سکون راء هم استعمال شده است (ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱، ۳۴۶؛ انیس، ۱۳۷۴، ۱و ۲، ۸۴؛ابوحبیب، ۱۴۰۸، ۴۹). ترکه را ارث و میراث و موروث نیز نامیدهاند (زحیلی، ۱۴۰۹، ۸/۲۴۹؛ سید سابق، ۱۳۹۱، ۳/۶۰۶؛ قبلهای خوئی، ۱۳۸۱، ۲۲؛ سنگلجی، ۱۳۸۷، ۶۰). در آیۀ ۱۸۰ سورۀ مبارکۀ بقره، در مقام بیان اموال باقیمانده از متوفی، از تعبیر ترکه و خیر استفاده شده است[۱]. همین امر در روایات (حر عاملی[۲]، بیتا، ۱۷/۵۲۲) نیز قابل مشاهده است.
در متون قانونی ترکه تعریف نشده و اموال و حقوق جزء ترکه بهتفصیل بیان نگردیده است. لیکن در متون فقهی و حقوقی علاوه بر ارائه تعریف در خصوص ترکه، به بحث حقوق و اموال جزء ترکه پرداخته شده است. در این راستا، ترکه عبارت از کلیۀ اموال و حقوق مالی مورِّث دانسته شده که پس از فوت وی به ملکیت ورثه منتقل میگردد اما قبل از آن باید دیون را تأدیه و وصایای او را اخراج نمود و سپس بقیه را بین ورثه تقسیم کرد (بهعنوان نمونه رک. قبلهای خوئی، ۱۳۸۱، ۱۹۲؛ سید سابق، ۱۳۹۱، ۳/۶۰۴- ۶۰۵؛ فراج حسین، ۱۴۱۸، ۲۶؛ عمید، بیتا، ۵۹؛ قاسمزاده، ۱۳۸۸، ۲۶۰ و ۲۶۱؛ فتحالله، ۱۴۱۵، ۹۳). بنابراین نه تنها ترکه شامل اموال بلکه شامل حقوق مالی نیز میگردد. جالب توجه است که برخی از حقوقدانان (مصلحی عراقی، ۱۳۸۴، ۴۴- ۴۵) مفهومی وسیعتر برای ترکه در نظر گرفته، از آن تحت عنوان کیسۀ دارایی یاد نمودهاند. به اعتقاد ایشان ترکه اعم از دارایی مثبت (اموال و حقوق مالی) و دارایی منفی (بدهیها) به شمار میآید.
البته بر اساس نظر اخیر نیز حقوق طلبکاران متوفی که دارایی منفی شخص اخیر را تشکیل میدهد، میبایست از قسمت مثبت ترکه پرداخت گردد تا ترکه تصفیه و خالص گردد. بنابراین آنچه مسلم است اینکه اموال و حقوق مالی متوفی جزء ترکه وی محسوب است همچنانکه اصولاً میبایست بدهیها و حقوق مالی طلبکاران قبل از تقسیم حقوق مالی و اموال متوفی بین ورثه، پرداخت گردد.
اموال موجود متوفی اعم از منقول و غیر منقول جزء ترکه است. بهعلاوه ممکن است کسی در زمان حیات علاوه بر اموال موجود، سبب تملک مالی را نیز ایجاد کرده باشد و خود مال پس از موت او موجود شود. مثلاً فردی شبکه صید ماهی در رودخانهای گسترده باشد و پس از فوت او ماهی به شبکه بیفتد (طباطبایی یزدی، ۱۳۷۸، ۲/۱۴۳؛ مغنیه، ۱۳۷۴، ۴۹۳)یا کسی در زمان حیات، حساب پساندازی در یکی از بانکها افتتاح کرده و پس از فوت او قرعه به نامش اصابت میکند، در این قبیل موارد نیز چون سبب تملیک مال به وسیله خود متوفی در زمان حیات ایجاد شده است، بنابراین اموال مزبور جزء ترکه او محسوب میشود.
حقوق مالی جزء ترکه فراوان است. در این راستا میتوان از مطالبات مالی متوفی (امام خمینی، ۱۳۸۵، ۲۴)، حق خیار (بحرالعلوم، ۱۴۰۳، ۱/۵۰-۵۱؛ محقق حلی، ۱۴۰۹، ۲/۲۷۷؛ علامه حلی، ۱۴۲۰، ۱۱/۱۷۵؛ محقق سبزواری، ۱۴۲۳، ۱/۴۷۰؛ شیخ انصاری، ۱۴۲۰، ۶/۱۰۹؛ امام خمینی، ۱۳۹۰، ۱/۵۳۱؛ همو، ۱۴۲۱، ۱/۴۷؛ همو، ۱۳۸۵، ۱۷؛ خمینی، ۱۴۱۸، ۲/۲۷۱)، حق رد و اجازه عقد فضولی[۳] (در فرضی که مالک قبل از رد یا اجازه وفات یابد) (امام خمینی، ۱۳۸۵، ۲۷)، حق رهن مرتهن بر عین مرهونه[۴] (امام خمینی، ۱۳۸۵، ۲۴) یاد نمود.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .