عنوان :
تعداد صفحات : ۲۴
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ را فرهنگ مینامند. تبادل فرهنگی ملتها نیز که در طول تاریخ در بستری طبیعی ادامه داشته برای تازهماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری ضروری است و جامعهی انسانی را در مسیر سعادت واقعی به پیش میبرد.
اما آنچه امروزه مشکلساز شده “تهاجم فرهنگی” یا غلبهی یک فرهنگ بر سایر فرهنگهاست که نمونهی بارز آن روند روبه گسترش تسلط فرهنگ غرب بر سایر فرهنگها ـ به ویژه فرهنگ اسلامی ـ در یکصد سال اخیر است. تفاوت عمدهی تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی در این است که در تهاجم برای فرهنگ موردهجوم امکان انتخاب وجود ندارد.
بر اساس نظم نوین جهانی، تهاجم فرهنگی غرب به ویژه آمریکا علیه سایر فرهنگها در حال انجام است و این امر با گسترش تکنولوژی ارتباطات، شدت، سرعت و پیچیدگی بیشتری پیدا کرده است. آمریکا که داعیهی سرپرستی جهان را در سر میپروراند و خواستار نظامی تکقطبی است، هیچ فرهنگ رقیبی را که مخالف این سیاست باشد، تحمل نخواهد کرد. قطعاً فرهنگ اسلامی از این قاعده مستثنا نخواهد بود و در رأس کشورهای اسلامی، ایران به واسطهی انقلاب اسلامی ومخالفت علنی آن با قدرتطلبی آمریکا مورد هجوم بیشتری قرار گرفته و خواهد گرفت؛ لذا به منظور مقابله با این هجوم، باید تمام ترفندها و حیلههای فرهنگ مهاجم شناخته شود و سپس ابزار کافی برای مقابله با آن فراهم گردد. از آنجا که تهاجم فرهنگی فرایندی فرهنگی است، باید با ابزارهای فرهنگی با آن مقابله کرد و از مبارزه با ابزار خشن پرهیز نمود؛ یعنی تولیدات فرهنگی متناسب با فرهنگ ملّی و دینی را باید گسترش داد و از نیروهای متعهد و دلبسته به کشور در ساخت این تولیدات کمک گرفت؛ و سپس با بهترین روشها این تولیدات را به جوانان عرضه کرد. علاوه بر این به جای آنکه بخواهیم در برابر تهاجمات غرب به صورت تدافعی عمل کنیم، از قبل ریشههای فرهنگی خود را قوی سازیم و حالتی تهاجمی به خود بگیریم. چون علت اصلی ورود مظاهر فرهنگ غربی به کشور ما، عدم توسعه در زمینههای فنی، اقتصادی و سیاسی عنوان میشود، بکوشیم با نیروهای متخصص و استفادهی مناسب از پیشرفتهای فرهنگ مادی غرب، مقدمات پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را در تمام زمینهها فراهم آوریم. قشر جوان که معمولاً آسیبپذیرترین اقشار در برابر تهاجم فرهنگی هستند، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند و تأمین نیازهای جسمی و روحی آنان در اولویتهای اول برنامههای کلان کشور باشد. مسئولان کشور نیز به منظور ترویج عملی فرهنگ دینی و ملی در تمام زمینهها، نمونهای از این فرهنگ را در زندگی خود پیاده کنند و در عمل نشان دهند که پایبند به ارزشهای والای اسلامی هستند.
در این مقاله ضمن بررسی جلوههای فوق، راهکارهایی برای مبارزه و مقابله با تهاجم فرهنگی ارائه شده است.
واژگان کلیدی: فرهنگ، تهاجم فرهنگی، فرهنگپذیری، تبادل فرهنگی
چکیده ۴
مقدمه ۵
فرهنگ ۶
فرهنگ مادی و فرهنگ معنوی ۶
خصوصیات فرهنگ ۷
فرهنگ غربی و فرهنگ شرقی ۷
تهاجم فرهنگی ۸
تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی ۹
سیر تاریخی تهاجم فرهنگی در ایران ۱۱
ویژگیهای تهاجم فرهنگی ۱۳
عوامل تهاجم فرهنگی ۱۳
شیوههای تهاجم فرهنگی ۱۳
مراحل تهاجم فرهنگی ۱۴
الف) تخلیهی فرهنگ خودی ۱۴
ب) تثبیت فرهنگ بیگانه ۱۵
ابزارهای تهاجم فرهنگی ۱۵
بسترهای تهاجم فرهنگی ۱۷
راههای مقابله با تهاجم فرهنگی ۱۸
الف) شناخت دقیق و همه جانبهی تهاجم فرهنگی ۱۹
ب) شناخت دقیق و کامل فرهنگ اسلامی و ملی ۲۰
ج) اصلاحات علمی و اقتصادی ۲۰
د) تدوین سیاست فرهنگی و تربیتی جامع از طریق ۲۰
نتیجه ۲۲
منابع ۲۳
۱٫ـ داوری اردکانی، رضا، ۱۳۷۹؛ “تبادل فرهنگی و فرهنگ جهانی غربی”، درباره غرب، چاپ اول، تهران: هرمس.
۲٫ـ روسک، جوزف، و رولندوارن، ۱۳۶۹؛ مقدمه جامعهشناسی، ترجمه بهروز نبوی و احمد کریمی، چاپ سوم، تهران: انتشارات کتابخانه فروردین.
۳٫ـ صلاحی، جاوید، ۱۳۷۶؛ تهاجم فرهنگی و مقابله با آن، گزارش تحقیقاتی، مشهد: دانشگاه فردوسی.
۴٫ـ مسگرنژاد، جلیل، ۱۳۷۳؛ جایگاه ادبیات وعلوم ادبی در بازداری تهاجمفرهنگی، مجموعه مقالات کنفرانس تهاجم فرهنگی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۵٫ـ مصباح یزدی، محمد تقی، ۱۳۷۶؛ تهاجم فرهنگی، تحقیق عبدالجواد ابراهیمی، قم: مؤسسهی آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
۶٫ـ خرم، مسعود، ۱۳۷۸؛ هویت، چاپ پنجم، تهران: مؤسسه فرهنگی انتشارات حیان.
۷٫ـ آزاد ارمکی، تقی، ۱۳۷۵؛ “تحلیل جامعهشناختی از: راههای نفوذ فرهنگی غرب در ایران معاصر”، کتاب سروش، (مجموعه مقالات، رویارویی فرهنگی ایران و غرب در دوره معاصر)، چاپ اول، تهران: سروش.
۸٫ـ فقیه حقانی، موسی، ۱۳۷۵؛ “فراماسونری و گسترش فرهنگ غرب در ایران”، کتاب سروش(رویارویی فرهنگی ایران و غرب در دوره معاصر)، چاپ اول، تهران: سروش.
۹٫ـ فیاض، محمدسعید، ۱۳۷۲؛ درآمدی بر تهاجم فرهنگی غرب، مرکز مطالعات اسلامی، تهران: معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
۱۰٫ـ شفیعی سروستانی، اسماعیل، ۱۳۷۲؛ تهاجم فرهنگی و نقش تاریخی روشنفکران ، چاپ اول، تهران: سازمان انتشارات کیهان.
۱۱٫ـ ابراهیمی، پریچهر، ۱۳۶۷؛ تأملی بر فرهنگ، تفاوت فرهنگ شرق و غرب، تهران: انتشارات آموزشی رشد علوم اجتماعی.
۱۲٫ـ قائم مقامی، فرهت، ۱۳۵۶؛ آموزش یا استعمار فرهنگی ، چاپ سوم، تهران: انتشارات جاویدان.
۱۳٫ـ نگارش، حمید، ۱۳۸۰؛ هویت دینی و انقطاع فرهنگی ، چ اول، قم: نهاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه، مرکز تحقیقات اسلامی.
۱۴٫ـ سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، فرهنگ و تهاجم فرهنگی، برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، ۱۳۷۳؛ چاپ اول، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
۱۵٫ـ کاظمزاده، فیروز، ۱۳۷۱؛ روس و انگلیس در ایران، چاپ دوم، انتشارات انقلاب اسلامی.
۱۶٫ـ استریناتی، دومینیک، ۱۳۸۰؛ نظریههای فرهنگ عامه ، ترجمهی ثریا پاکنظر، چاپ اول، تهران: گام نو.
۱۷٫ـ پانوف، میشل و میشل پرون، ۱۳۶۸؛ فرهنگ مردمشناسی ، ترجمهی علیاصغر عسکری خانقاه، چاپ اول، تهران: انتشارات ویس.
۱۸٫ـ افتخاری، اصغر و علیاکبر کمالی، ۱۳۷۷؛ رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی،، چاپ اول، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، گروه انتشارات.
۱۹٫ـ قیصیزاده، یونس، ۱۳۶۳؛ سخنی درباره فرهنگ، اطلاعات علمی، ۱۶ آبان.
۲۰٫ـ روحالامینی، محمود، ۱۳۷۲؛ زمینه فرهنگشناسی، پویایی و پذیرش، چاپ سوم، تهران: انتشارات عطار.
۲۱٫ـ هدایتخواه، ستار، ۱۳۷۷؛ تهاجم فرهنگی، چاپ اول، تهران: انتشارات معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش.
۲۲٫ـ ادیبی، حسین، ۱۳۵۶؛ زمنیه انسانشناسی، تهران: انتشارات لوح.
۲۳٫ـ رفیع، جلال، ۱۳۷۳؛ فرهنگ مهاجم، فرهنگ مولد، چ اول، انتشارات اطلاعات.
۲۴٫ـ قیصیزاده، یونس، ۱۳۶۳؛ خصوصیات فرهنگی، اطلاعات علمی، ۱۶ آبان.
۲۵٫ـ دوانی، علی، ۱۳۷۵؛ “مواضع علما در برابر هجوم فرهنگی غرب به ایران”، کتاب سروش،( رویارویی فرهنگی ایران و غرب در دوره معاصر)، چاپ اول، تهران: سروش.
حیات بشری همواره با فرهنگ توأم بوده است و ملتی که فرهنگ مخصوص به خود نداشته باشد، مرده محسوب میشود؛ علاوه بر این، یک فرهنگ بالنده برای تکامل خود باید توانایی تبادل با سایر فرهنگها و جذب عناصر مثبت آن را داشته باشد؛ بنابراین، تمام فرهنگها باید در تعامل با یکدیگر باشند، تا بتوانند در مجموع، بشر را به پیشرفت مطلوب برسانند.
در عصر حاضر که نظام سرمایهداری به سرپرستی آمریکا، با تکقطبی شدن جهان و فروپاشی رژیم شوروی سابق، یکهتاز عرصهی جهانی شدهاست، به شکلهای مختلف میکوشد تا نظرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را به تمام کشورهای جهان تحمیل کند و فرهنگ واحدی متناسب با منافع درازمدت خود بر جهان حاکم سازد. از طرف دیگر سایر ملتها نیز در برابر این زیادهخواهی آمریکا برای حفظ و پاسداری از فرهنگ ملی و بومی خود مقاومت میکنند. در این میان فرهنگ اسلامی توانسته است در صد سال اخیر در برابر این هجوم مقاومت و اصالت خود را حفظ کند.
بدیهی است طرّاحان “نظم نوین جهانی” که با هزاران ترفند توانستهاند یک ابرقدرت نظامی، نظیر شوروی سابق را از سر راه خود بردارند و سبب فروپاشی کمونیسم در سطح جهانی شوند، مایل نیستند با قدرت جدیدی در برابر منافع خود مواجه گردند. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سبب شده است که سلطهگران بیشتر از آن جهت خوفناک باشند که قدرت جدیدِ مقابل منافع نامشروعِ آنان، یک گروه سیاسی ـ مذهبی به نام جهان اسلام باشد؛ قدرتی که از نظر فرهنگی با داشتن ارزشهای قوی، نظیر خداپرستی، ظلمستیزی، نوعدوستی، برادری، مساوات و عدل، میتواند در برابر فرهنگ غربی قد علم کند؛ لذا چون میدانند که از مقابلهی مستقیم با ایدئولوژی اسلامی طرفی نخواهند بست، میکوشند با ترفندی قدیمی، به طور غیرمستقیم، در ارکان جوامع اسلامی، از جمله جامعهی ما رخنه کنند و آن ترفند چیزی نیست جز “تهاجم فرهنگی”.
بدین منظور، در این مقاله سعی شده است به نوعی این پدیده مورد بررسی قرار گیرد و عوامل داخلی و خارجی و نیز برخی از راهکارهای مبارزه با آن مطرح شود. از آنجا که بحث از تهاجم فرهنگی مستلزم تعریف فرهنگ و ویژگیهای آن است، ابتدا به این موارد میپردازیم و سپس موضوع اصلی را بررسی میکنیم.
برای فرهنگ در حدود دویست و پنجاه تعریف ارائه کردهاند؛از جمله :
ـ کلیهی دستاوردهای مادی و معنوی هر جامعه، اعم از دانش، هنر، اخلاقیات، قواعد، آداب و رسوم، عبادات و دیگر قابلیتهای اکتسابی، که از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد.
ـ مجموعهی باورها، بینشها، ارزشها، آداب و سنن، اخلاق و اندیشههای پذیرفته شده و حاکم بر یک جامعه.
ـ مجموعهی پیچیدهای که در برگیرندهی دانستنیها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هرگونه توانایی که به وسیلهی انسان، به عنوان عضو جامعه، کسب شده است (روحالامینی، ۱۳۷۲، ص ۱۷ به نقل از: ادوارد تایلور۱، فرهنگ ابتدایی).
ـ فرهنگ مجموعهای از آگاهیها(شناختها) و رفتارهای فنی، اقتصادی، آیینی (شعایر)، مذهبی، اجتماعی و غیره است که جامعهی انسانی معینی را مشخص میکند (پانوف؛ ۱۳۶۸، ص ۱۰۳).
تعاریف مختلف و متفاوت از فرهنگ بیانگر این مطلب است که تمام دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ در قالب اصطلاح فرهنگ قابل تعبیر است؛ به همین سبب تعریف ذکر شده در فرهنگ مردمشناسی میشل پانوف۲ را میتوان تعریفی جامع از فرهنگ دانست. [۱]
فرهنگ را میتوان در دو سطح مادی و معنوی دستهبندی کرد؛ فرهنگ مادی عبارت است از تمامی آنچه که عینی و ملموس است؛ مانند آثار هنری، دستاوردهای صنعتی، بناهای تاریخی، خط، موسیقی و… . فرهنگ معنوی یا غیرمادی نیز عبارت است از عقاید و رسوم، علوم و معارف، ارزشها و اندیشهها، اخلاقیات، دانستنیها و… (روسک۳، ۱۳۶۹، ص ۱۰ و روحالامینی، ص۲۴).
فرهنگ مادی معمولاً تحت تأثیر فرهنگ معنوی رشد میکند؛ زیرا نوع نگرش به هستی و جهان، و ارزشهای حاکم بر جوامع، در ساخت ابزار جدید برای امور زندگی و رفاه اجتماعی به انسان جهت میدهد؛ برای مثال، طرز نگرش، نوع ارتباطات و معاشرتِ انسانها، آنان را به ساختاری خاص در معماری سوق میدهد، و یا نوع نگرش زنان به حقوقشان، آنان را در انتخاب نوع لباس یا رفتار رهنمون میسازد (قیصیزاده، ۱۳۶۳). از طرف دیگر فرهنگ مادی نیز در فرهنگ معنوی تأثیر میگذارد. برای مثال، وارد شدن و جای گرفتن یک تکنولوژی جدید که در شمار فرهنگ مادی است، بالطبع ارزشهای جدیدی را با خود خواهد آورد و ارزشهایی را نیز متزلزل خواهد ساخت (روحالامینی، ص۱۱۰).
خصوصیات فرهنگ را میتوان به شرح زیر ارائه کرد:
۱٫ آموختنی و اکتسابی است: افرادِ هر نسل، میراث فرهنگی را از نسل گذشته دریافت میکنند و به نسل بعدی میسپارند.
۲٫ زنده است: جنبهی پذیرندگی فرهنگ مربوط به زنده بودن آن است و توقف فرهنگ مساوی با مرگ آن است.
۳٫ فطرتِ ثانوی انسان است؛ یعنی به خودی خود عمل میکند؛ بر این اساس است که ارزشها، بایدها و نبایدها و اهداف و عادات، پایههای فرهنگ را میسازند.
۴٫ فراتر از سواد و تحصیلات است؛ زیرا با فطرت و سرشت انسانها مرتبط است.
۵٫ هویتدهنده است؛ یعنی تنظیمکنندهی روابط اجتماعی و تضمینکنندهی نوع بینش و نگرش فرهنگپذیر است.
۶٫ نسبی است؛ فرهنگ متنوع است، تدابیر و روشها از یک گروه به گروه دیگر فرق میکند و هر قومی طرز تفکر و عادات ویژهای دارد.
۷٫ منتقل شدنی است؛ هر گروه انسانی میراث اجتماعی (فرهنگ) خود را به دیگران انتقال میدهد.
۸٫ خاص انسان است؛ فرهنگ شامل گذر از مرحلهی غریزی به رفتارِ آموخته است که الگوهای آن میتواند از یک شخص یا نسل به شخص یا نسل دیگر منتقل شود؛ در واقع مفهومی تجریدی از مشاهدهی رفتار انسانهاست (قیصیزاده، ۱۳۶۳ و فیاض، ۱۳۷۲، ص۳۱ـ۳۹ و روحالامینی، ۱۳۷۲، ص۱۹ـ۲۴).
امروزه در تقسیم کلی، فرهنگ کشورهای جهان را به دو دستهی شرقی و غربی تقسیم میکنند. دو اصطلاح شرق و غرب تعابیر جغرافیایی هستند و با این ملاک کشورهای چین، فیلیپین، ژاپن و… شرقی محسوب میشوند و ایسلند، کانادا و تمام آمریکا از شمال تا جنوب، غربی؛ اما این دو مفهوم در حوزهها و قلمروهای دیگر مثل سیاست، حکمت، فلسفه، عرفان و تاریخ هم در برابر هم قرار میگیرند؛ برای مثال، تقابل اسلام و غرب، صورتی از تقابل شرق و غرب محسوب میشود (داوری اردکانی، ۱۳۷۹، ص۱۲). در این تقسیمبندی تاریخی و سیاسی منظور از فرهنگ غربی همان بینش یونان و روم بعد از میلاد مسیح و اروپای بعد از رنسانس است که برخی از ویژگیهای آن عبارتاند از: اصالت قدرت، اصالت ماده، اصالت زندگی، نظم فکری و عملی، اصالت مصرف، میل به تحلیل عقلانی، خودمداری و اومانیسم.
در مقابل فرهنگ غربی، مجموعهای از فرهنگهای ملل شرقی قرار دارد که عمدتا دارای ویژگیهای زیر است:
طالب و تابع قطب بزرگ ازلی (خداوند) است (اصالت وحدانیت)؛ در جستوجوی روح و یافتن راز خلقت است (اصالت روح)؛ میل به تحلیل عاطفی دارد؛ قومگرا و ناسیونالیسم است؛ به همهچیز با دیدهی ابهام مینگرد (ابراهیمی، ۱۳۶۷).
امروزه با توجه به رشد فکری و آگاهی عمومی ملتهای جهان، نفوذ و سلطه و بهدست آوردن مستعمرات از راه لشکرکشیهای نظامی، به آسانی امکانپذیر نیست و در صورت اجرا هزینههای زیادی را بر مهاجمان تحمیل میکند؛ به همین سبب، بیش از یک قرن است که استعمارگران روش نفوذ در کشورها را تغییر دادهاند. این کشورها معمولاً اجرای مقاصد خود را با عناوین تبلیغ مذهبی، رواج تکنولوژی، ترویج زبان، انجمنهای خیریه، ترویج بهداشت، سوادآموزی و ، به عبارت دیگر، به نام سیاستهای فرهنگی و فرهنگپذیری انجام میدهند. هرچند نمیتوان این عناوین را از نظر نوعدوستی و انسانیت موردتردید قرار داد، ولی تاریخچهی این روابط و خدمات نشان داده است که این برنامهریزیهای دقیق، در جهت رشد و بالندگی فرهنگ این کشورها نبوده بلکه زمینهی اسارت کامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسیآنان را فراهم ساخته است (روحالامینی، ۱۳۷۲، ص ۱۰۱).
بدین ترتیب، استعمارگران، اکنون به این نتیجه رسیدهاند که بهترین راه نفوذ در سایر کشورها، نفوذ در فرهنگ آنان و استحالهی درونی آن است. آنان میخواهند ارزشهای مورد پسند خود را ارزشهای مترقی جلوه دهند و جایگزین معیارهای بومی و فطری ملتها سازند و، از این طریق، بدون هیچ دغدغهای به آیندهی منافع خود در این کشورها مطمئن باشند. این جمعبندی، به ویژه در دهههای اخیر، مبنای فعالیتهای سازمانیافتهی گستردهای قرار گرفته که غرب آنها را ترویج معیارهای تمدن، رشد و توسعه معرفی میکند؛ اما در فرهنگ ملتها، از این اقدامات با تعابیر مختلفی یاد میشود که مفهوم مشترک آنها در تعبیر هجوم فرهنگی نهفته است (خرم، ۱۳۷۸، ص۱۵).
این عمل (جایگزینی فرهنگ بیگانه با فرهنگ خودی) به شکلی هوشیارانه که بتواند یک ملت و جامعه را نسبت به فرهنگ خود بیگانه، و مطیع غرایز بیگانگان کند، عمدتا “تهاجم فرهنگی” محسوب میشود. دانشمندان غربی نیز به این واقعیت اذعان دارند. اتوکلاین برگ،۴ یکی از روانشناسان اجتماعی غربی، در این زمینه مینویسد:
حتی در جریان پیاده کردن برنامههای بلندنظرانه و آزادمنشانه، چون کمک به همکاری فنی نیز نگرش استعماری و سایر اشکال استثمار متجلی است؛ مثلاً کشوری که کمکهای فنی به دیگری ارائه میدهد این انتظار را دارد که کشور دریافت دارندهی کمک، معیارها و الگوهای وی را برگزیند (روحالامینی،۱۳۷۲، ص۱۰۱).
در کتابهای دایرهالمعارفی غربی نیز به این مطلب اشاره شده است. میشل پانوف در کتاب فرهنگ جامعهشناسی در توضیح اصطلاح فرهنگپذیری۵ به این تسلط و استعمار فرهنگی غرب اشاره کرده و میگوید[۲]:
“این اصطلاح را از اواخر قرن گذشته انسانشناسان انگلیسیزبان به کار بردند و مراد از آن تعیین پدیدههایی است که از تماس مستقیم و ادامهدارِ بین دو فرهنگ مختلف نتیجه میشوند و از تبدیل یا تغییر شکل یک یا دو نوع فرهنگ، در اثر ارتباط با یکدیگر، حکایت میکند؛ بنابراین، مراد از فرهنگپذیری، جنبهی ویژهای از فرایند انتشار آن است. امروزه فرهنگپذیری ـ گاهی در معنای محدودکنندهتر ـ به تماسهای خاص دو فرهنگ که نیروی نامساوی دارند، اطلاق میشود؛ در این صورت، جامعهی غالب که هماهنگتر ویا ازنظر تکنیک مجهزتراست ـ معمولاً ازنوع جوامع صنعتی ـ بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به فرهنگ حاکم تحمیل میگردد (پانوف؛ ۱۳۶۸،؛ ص۱۷ـ۱۸).
[۱] Edward Tylor
[۲] Michel Panoff
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .