عنوان :
تعداد صفحات : ۲۸
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
فکر درباره خدا و شناسایی او مهمترین مسئله زندگی انسانها، و اساسیترین راه پیروزی برمشکلات در همه قرون و اعصار و مخصوصا در عصر ماست و از همه بالاترفکر درباره او وشناسایی او فکر درباره بزرگترین حقیقت در عالم هستی است.
عالم هستی منهای او، مفهومی ندارد، زندگی بدون او بی هدف مینماید.
در پرتو این بیداری و هوشیاری انسان از راه توجه به «نیاز» همه موجوداتی که پیرامونخویش میشناسد به وجود «مبدأ بی نیاز» پی خواهد برد.
خداوند که وجودی همیشگی و ازلی است هستی اش از درون ذاتش میجوشد نه ازبیرون ذات که محتاج به آفریننده باشد.
قبول وجود خدا و ایمان راسخ به آن دلایل علمی ممکن نیست بلکه هر شخص عقیده وایمان خود را از دلایل مادی و همچنین از معنویات خود به خود به وجود میآورد و ما بینخود و خالقش رابطه بر قرار میکند این ایمان در نتیجه تلفیق اطلاعات شخص از عالم وسیعماده با احساسات درونی، وجدان، حس مسئولیت و سایر تجارب نفسانی وی به وجودمیآید.
واژه های کلیید: خداشناسی، آفرینش، جهان، فطرت
مقدمه ۱
آیا جهان آفریدگاری دارد؟ ۲
دلایل طبیعی وجود خدا ۷
تعریف نیروی آفرینش ۱۰
خلق العالم ۱۶
آفرینش جهان ۱۷
خداشناسی از درون ۱۸
روشنترین راه به سوی او ۲۰
نتیجهگیری ۲۳
اما سخن آخر : ۲۴
فهرست منابع و مؤاخذ ۲۵
۱٫جان کلو ورمونسما، به قلم چهل تن از دانشمندان (دکتر درامش عبدالمجید سرحان)،اثبات وجود خدا، چاپ چهارم، انتشارات حقیقت .
۲٫استاد محمد دشتی، علی بن ابیطالب (ع)، نهج البلاغه، چاپ دوم، انتشارات حقیقت،۱۳۷۹٫
۳٫ناصر مکارم شیرازی، در جستجوی خدا، انتشارات نسل جوان.
۴٫سیدمحمدحسینی بهشتی، خدا از دیدگاه قرآن، انتشارات بعثت .
۵٫ناصر مکارم شیرازی، نگارش علی حجتی کرمانی ـ عباسعلی عمید زنجانی ـ سیدحسنطاهری ـ آفریدگار جهان ـ کانون انتشارات محمدی
در دنیای امروز کمتر کسی است که از نگرانیهای مرموزی رنج نبرد، و علی رغم آراستگیظاهری به نوعی آشفتگی درونی گرفتار نباشد. این اضطرابها، نگرانیها، غم و اندوههای مبهمو گاهی بی دلیل، مانند طوفان وحشتناکی مرتبا روح انسان را در هم میکوبد .
بسیاری از مردم امروز با اینکه در میان تودههای عظیمی از جمعیتهای انسانی زندگیمیکنند، و دوستان و آشنایان فراوانی دارند، باز احساس تنهایی جانکاهی آنها را رنج میدهد.فکر میکنند هیچ کس نیست که وجود آنهارا درک کند اصلا مثل اینکه یک موجود زیادی دراین جهان هستند، زندگی برای آنها بی مفهوم و بی هدف است از خودشان گریزانند، ازدیگران نفرت دارند، نسبت به هر حادثه بدبینند و یا لااقل بی تفاوتند. در درون روح خودخلاء هولناکی احساس میکنند که با هیچ چیز نمیتوان آن را پر کرد.
با اطمینان باید گفت، همه این پدیدههای روحی به خاطر این است که یک واقعیت بزرگ رااز دست دادهاند، یک حقیقت مهم را فراموش کردهاند و به دنبال آن در این بیراهههای زندگیسرگردان ماندهاند.
آری با فراموش کردن او در حقیقت همه چیز فراموش میشود. انسان تنها ـ تنهای تنها ـمیگردد.
بزرگترین تکیه گاه خود را از دست میدهد. شور و شوق و نشاط او خاموش میشود.
عالم هستی منهای او، مفهومی ندارد، زندگی بدون او بی هدف مینماید.
فکر درباره خدا و شناسایی او مهمترین مسئله زندگی انسانها، و اساسیترین راه پیروزی برمشکلات در همه قرون و اعصار و مخصوصا در عصر ماست و از همه بالاترفکر درباره او وشناسایی او فکر درباره بزرگترین حقیقت در عالم هستی است.
همه در پی پاسخ این سؤالند، این سؤالیست که همه اشتیاق شنیدن جواب آن را دارند.
این سؤال طفل کوچک را دست بر دامن پدر میکند، و دل جوان حیران را پریشان میسازدو خواب از چشمش میرباید تا کسی را پیدا کند و پاسخی قاطع بشنود. در دل شخص سستایمان نیز راه مییابد، اما فوری استغفار میکند و از وسوسه شیطان به خدا پناه میبرد، فکر همهرا به خود مشغول میدارد مخصوصا در انکسار ضعف و بیماری و نومیدی.
در روزگاران پیشین نیز مردم این پرسش را کردهاند و با پیروی از نیروی اندیشه و درک خودگروهی به پرستش ماه و خورشید و ستارگان و گروهی به پرستش بتها و اصنام و گروهی بهپرستش پروردگار یگانه توانا گرویدهاند، گروهی دیگر نیز اسیر انکار و الحاد ماندهاند.
در آینده هم مادام که دنیا میگردد و عقل میاندیشد و بشر میبیند و درک میکند، صاحبانخرد در پی آشنایی با پاسخ این سئوال خواهند بود. پس دریافتن این معنی جزو طبیعت وسرشت ماست، ما نمیتوانیم آنی خالی از آن یا منکر آن و یا غافل از ندای آن باشیم، اعتقاد بهآفریدگار جهان در طرز تفکر و زندگی و فلسفه و نظر انسان درباره کارها و حالت نفسانی وحال و آینده بلکه هستی و وجود وی اثر بزرگی دارد.
به این سئوال با وجود این همه اهمیت، کسانی که جواب قاطع و مقنع میدهند بسیار کمهستند. کودک خردسالی که به پدر خود رجوع میکند پدر یا وی را به نرمی از این اندیشه بازمیدارد و یا به امید قانع ساختن او جوابی سرسری و بی فایده میدهد.
جوان کنجکاوی که با دوست یا مربی خود این مسأله را مطرح میسازد خیلی به ندرتاتفاق میافتد که از آنان پاسخی دریابد که دل حساس او را تسکین بخشد و عقل کنجکاو ویرا ارضاء نماید.
رجال دین نیز غالبا در پاسخ این سئوال به آیاتی از کتب آسمانی و احادیثی از کلام پیامبرانتوسل میجویند از ارزش اکتشافات علوم میکاهند و از بکار بردن روش علمی منع میکنند،بالنتیجه حیرت سؤال کننده افرونتر میشود و با خاطری آزرده از اندیشه و تفکر در اینموضوع منصرف میگردد.
در صورتیکه فرد تحصیلکردهای که در قرن بیستم پرسشی راجع به آفریدگار جهان میکندلابد میخواهد با روشها و نتایج علومی که به یافتن امور اتم و تسخیر فضا و کشف قوانینوجود و اسرار و پدیدههای آن و اکتشافات محیر العقول دائمی دیگر منجر میشود قدم برداردو برای سؤال خود جواب منطقی درستی میخواهد که در رسیدن به ایمان به پروردگار چراغیفرا راه او باشد ـ ایمانی که مبتنی بر امتناع باشد نه تسلیم حرف.
مؤلف کتاب «اثبات وجود خدا» عینا همین روش را اتخاذ کرده است. به جمعی ازدانشمندان بزرگ متخصص در رشتههای شیمی، فیزیک، زیستشناسی، نجوم، ریاضیات وغیره نامهای نوشته و از آنان پرسیده: «آیا شما بوجود خدا اعتقاد دارید؟ و در این صورتمطالعات و تجسسات علمی تان، چگونه شمارا به سوی پروردگار رهنمون شده است؟» .دانشمندان به این سؤال پاسخهای مفصلی نوشتهاند و در آنها علل و عواملی که آنان را بهسوی ایمان به آفریدگار فرا خوانده شرح دادهاند. پاسخ چهل تن در کتاب «اثبات وجود خدا»درج شده و از این نظر که مفاهیم آنها ضمن ارائه قسمتی از افکار و اندیشههای جدید، مؤیدمطالبی است که برای اثبات آفریدگار جهان در کتب آسمانی آمده بسیار حائز اهمیت است.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .