مقاله شرح سه قصیده از دیوان خاقانی

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله شرح سه قصیده از دیوان خاقانی

تعداد صفحات : ۴۰

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

در این مقاله درباره خاقانی، آثار خاقانی، و شرح سه قصیده (درتوحید وموعظه و مدح حضرت خاتم الانبیاء (ص) و درمدح پیغمبراکرم محمد مصطفی(ص) و درحکمت وموعظت وعزلت وقناعت )از دیوان خاقانی توضیح می دهیم.

 افضل الدّین بدیل بن علی نجار در سال ۵۲۰ ه.ق در شهر شروان متولد شد .او تربیت اولیه خودرابیشتر مرهون عمّ خویش کافی الدین عمربن عثمان می باشد  که وی نیز طبیب و فیلسوف بوده است ودرابتدا چون نمی خواسته است که شغل پدر را درپیش گیرد از او رنجیده خاطر شده ونزد عمویش رفته است.

قصیده در حکمت و موعظت و عزلت و قناعت:

۱-    درساحت زمانه زراحت نشان مخواه                            ترکیب عافیت زمزاج جهان مخواه

واژه شناسی

ساحت: فضای خانه، صحن خانه،درگاه(معین)،میدان(عمید). نشان :اثر.عافیت: سلامتی . مزاج: سرشت وطبیعت.

زیبایی شناسی:  ساحت با راحت «سجع»دارد.

معنی شناسی: درزمانه(دنیا)ازآسایش اثری مخواه(که پیدانمی شود)عافیت وسلامتی راازسرشت این جهان مخواه.

۲-     در داغ دل بسوز و زمرهم اثر مجوی                         با خویشتن بساز و زهمدم نشان مخواه

واژه شناسی همدم :همنشین وندیم .

زیبایی شناسی: بسوز و بساز«جناس»دارد.داغ وسوختگی ومرهم«مراعات النظیر»اند.

معنی شناسی: درداغ دل خودت بسوز(صبرکن)وازدارو ودوا نشانی مجوی.باخودت بسازوازهمنشین اثری مخواه(پیدانمیشود)

۳-    اندر قمارخانه دهر و رباط چرخ                                    جنسی حریف و هم نفسی مهربان مخواه

واژه شناسی

 رباط : کاروان سرا . حریف : همکار،رفیق وطرف مقابل درقمار .

زیبایی شناسی: قمار با حریف«مراعات النظیر»اند. قمارخانه دهر«تشبیه صریح» است همینطور رباط چرخ.

معنی شناسی: درقمارخانه روزگاروکاروانسرای دنیا(که محل گذراست)جنسی رفیق وهمسخنی مهربان مخواه

واژه های کلیدی: خاقانی، قصیده، مدح حضرت خاتم الانبیاء (ص)، توحید و موعظه، حکمت وعزلت و قناعت

فهرست مطالب

 مقدمه ای درباره خاقانی۳
آثارخاقانی۴
قصیده اول(درتوحید وموعظه و مدح حضرت خاتم الانبیاء(ص)۱۹-۵
قصیده دوم(درمدح پیغمبراکرم محمد مصطفی(ص)۲۸-۲۰
قصیده سوم(درحکمت وموعظت وعزلت وقناعت)۳۹-۲۹
منابع ومآخذ۴۰

منابع ومآخذ

 ۱-    انجوی شیرازی / میرجمال الدین بن فخرالدین حسن / فرهنگ جهانگیری / مؤسسه چاپ وانتشارات  دانشگاه مشهد / دکترعفیفی / چاپ دوم ۱۳۵۱

 ۲-    تبریزی / محمد حسین بن خلف / برهان قاطع / انتشارات امیرکبیر / به اهتمام دکتر محمد معین/ چاپ  چهارم / ۱۳۶۱

 ۳-    ثروت / منصور/ فرهنگ کنایات / انتشارات سخن / چاپ سوم / ۱۳۷۹ تهران

 ۴-    خاقانی / افضل الدین بدیل علی نجار/ دیوان خاقانی / تصحیح سیدضیاءالدین سجادی / انتشارات زوار/  چاپ هفتم / ۱۳۸۲

 ۵-    دهخدا / علی اکبر / لغت نامه / انتشارات دانشگاه تهران / چاپ دوم ازدوره جدید / ۱۳۷۷

 ۶-    رامپوری/غیاث الدین محمدبن شرف الدین/غیاث اللغات/ به کوشش منصورثروت/چاپخانه سپهر/۱۳۶۳

 ۷-    سجادی / سیدجعفر/ فرهنگ اصطلاحات وتعبیرات عرفانی/ چاپ کتابخانه ظهوری/چاپ اول ۱۳۷۰

 ۸-    سجادی/سیدضیاء الین/فرهنگ لغات وتعبیرات ومشکلات دیوان خاقانی/انتشارات زوار/چاپ ممتاز۱۳۷۴

 ۹-    عمید/حسن/فرهنگ فارسی/انتشارات امیرکبیر/چاپ سوم۱۳۶۹ تهران

 ۱۰-  کزازی/میرجلال الدین/ رخسارصبح/انتشارات ماد وابسته به نشرمرکز/چاپ چهارم۱۳۷۶

 ۱۱- کزازی / میرجلال الدین/ گزارش دشواریهای دیوان خاقانی/ نشرمرکز/چاپ اول۱۳۷۸ /تهران

 ۱۲-   معین / محمد/ فرهنگ فارسی/ انتشارات امیرکبیر/ چاپ هشتم ۱۳۷۱

 ۱۳-  نفیسی /میرزاعلی اکبر/ فرهنگ نفیسی / کتابفروشی خیام /۲۵۳۵

مقدّمه ای درباره خاقانی:

     افضل الدّین بدیل بن علی نجار در سال ۵۲۰ ه.ق در شهر شروان متولد شد .او تربیت اولیه خودرا

 بیشتر مرهون عمّ خویش کافی الدین عمربن عثمان می باشد  که وی نیز طبیب و فیلسوف بوده است و

 درابتدا چون نمی خواسته است که شغل پدر را درپیش گیرد از او رنجیده خاطر شده ونزد عمویش رفته

  است.

    « افضل الدّین ۲۵ ساله بود که عمویش وفات یافت و اورا تنها گذاشت ،بعد افضل الدین به نزد استاد

 دیگری به نام ابو العلاء گنجوی رفت و ابوالعلاء او را به دربارخاقان منوچهرمی برد و از این زمان

  تخلصش را از«حقایقی» به «خاقانی» تغییر میدهد؛خاقانی بادختر ابوالعلاء ازدواج می کند اما طولی

 نمی کشد که رابطه او با پدرزنش تیره میشود وپدرزنش راهجو می گوید».

  (نقل به اختصارازمقدمهْ خاقانی/ افضل الدین / دیوان/ سجادی/انتشارات زوار/ چاپ هفتم /۱۳۸۲)

 مرگ کافی الدین بدترین و تلخ ترین حادثه زندگی خاقانی تا این لحظه است که جانسوزترین قصاید خود

 را در ماتم او سروده است علاوه براین قصاید ،«حبسیات» او نیز ازاشعار طراز اول دیوان اوست.

 آثار خاقانی

 ۱-  دیوان اشعار که شامل حدود ۱۷۰۰۰ بیت می باشد.

   ۲- مثنوی تحفه العراقین

 ۳-  مثنوی ختم الغرایب

 ۴-  منشآت خاقانی

 خاقانی بنا بر اصح اقوال درسال ۵۹۵ ه.ق در تبریز وفات یافته ودر مقبرهالشعراء  سرخاب مدفون

  است .    (همان / به اختصار از مقدمه)

 قصیده اول

 درتوحید و موعظه ومدح حضرت خاتم الانبیا(ص)

 ۱- جوشن صورت برون کن درصف مردان درآ                   دل طلب کز دار ملک دل توان شد پادشا

 واژه شناسی

 جوشن : سلاحی باشد غیر زره چه زره تمام از حلقه است و جوشن حلقه و تنگه آهن باهم باشد ( برهان).

 ونیز سلاحی جبّه مانند که از حلقه آهن سازند و شبیه زره است  (معین).

 صورت : شکل ، قالب ، جسم وکالبد ( لغت نامه دهخدا ). دل: نفس ناطقه ومحل تحصیل معانی ومخزن اسرارحق

 (فرهنگ لغات واصطلاحات عرفانی)  دار: خانه (معین).

 معنی شناسی

 جسم ظاهریت را ترک کن وبه گروه مردان خدا بپیوند و دل را بطلب زیرا از فرمانروایی خانه دل می توان به  پادشاهی درعرصه معرفت رسید .

۲- تا تو خودرا پای بستی باد داری دردو دست                خاک بر خود پاش کز خود هیچ نگشاید تورا

 واژه شناسی

 باد وخاک هر دو از عناصر اربعه .  باد دردست داشتن : تهیدست بودن ، بی چیز بودن (فرهنگ کنایات).

 پای بست خود بودن : بسیار به خود دلبستگی داشتن (معین).

 زیبایی شناسی

 بین باد وخاک صنعت« تضاد» وجود دارد ، پا ودست نیز« مراعات النظیر» دارد و نیز تکرار کلمه «خود».

 معنی شناسی

 تا اینگونه به خود دلبسته ای چیزی نداری پس خودرا نادیده بگیرکه این« خود » راهی ازمعرفت برایت بازنمیکند.

 ۳- با تو قرب قاب قوسین آنگه افتد عشق را                   کز صفات خود به بعدالمشرقین مانی جدا

 واژه شناسی

 قرب : نزدیکی ، نزدیک شدن ، منزلت (معین) . قاب قوسین : مقداردو کمان برگرفته ازآیه ۹ سوره نجم

 « فَکان قاب قوسین أو ادنی» پس بود به اندازه دو کمان یا نزدیکتر (معین) .

 قاب قوسین : مقام قرب الهی واسمایی است به اعتبار تقابل میان اسماء درامر الهی که دایره وجود می خواند

 ( فرهنگ مصطلحات عرفانی / سید جعفر شهیدی ).

 قرب قاب قوسین : نزدیکی دو سر کمان ( فرهنگ لغات و تعبیرات خاقانی / ضیاء الدین سجادی ).

 بعدالمشرقین : دوری بین مغرب ومشرق یا فاصله بسیار دور ( معین ).

 زیبایی شناسی

 در مصراع اول تکرار حرف «ق» موسیقی بیت را زیبا کرده است ، قرب و بعد« تضاد» دارد ونیز بیت« تلمیح »

 دارد.

 معنی شناسی

 تو آن زمان به عشق حقیقی نزدیک می شوی که از صفات ( ذمیمه) خود بسیار فاصله بگیری.

 ۴- آن خویشی چند گویی کان اویم آن اوی                       باش تااو گوید از خود کان مایی آن ما

 واژه شناسی

 آنِِ‌ : ضمیر ملکی به معنی مال، متعلق به (دهخدا).

 زیبایی شناسی

 بیت « ردالعجز علی الصدر» دارد ؛ در مصراع دوم « التفات» وجود دارد و همین طور تکرار کلمه« آن» دربیت  زیباست.

 معنی شناسی

 تو متعلق به خودت هستی ، چقدر از دروغ ادعا میکنی که متعلق به حضرت دوست هستی ، منتظر باش تا  حضرت دوست بگوید که تو وابسته به مایی.

۵- چیست عاشق را جز آن که آتش دهد پروانه وار           اولش قرب و میانه سوختن و آخر فنا

 واژه شناسی

 عاشق : آنکه در دوستی کسی به نهایت رسیده باشد، دلسوخته ( دهخدا ).  فنا : نیستی و زوال ( فرهنگ لغات و  تعبیرات خاقانی/ سجادی ).

 زیبایی شناسی

 بین اول وآخر « تضاد » است و بین سوختن و آتش و پروانه « مراعات النظیر» وجود دارد.

 معنی شناسی

 برای عاشق جزاین که مانند پروانه نزدیک آتش شعله محبوب برود وبعد بسوزد و نیست شودچیز دیگری اهمیت  ندارد.

 

40,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله زندگانی خاقانی
  • برچسب ها : , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.