عنوان :
تعداد صفحات : ۲۰
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در این مقاله درباره فلسفه و مسیحیّت، شرایط سیاسی و اجتماعی قرون وسطی، الهیات وسیاست در رویکرد آگوستینی و آکویناس و پایان فلسفه مدرسی بحث می شود.
رویکرد سن اگوستین (۴۳۰-۳۴۵ م ) و نخستین آبای کلیسای مسیحی ، تحت تأثیر مکتب ریاضی ـ اشراقی فیثاغورث و فلسفه افلاطون که از طریق نو افلاطونیان انتقال یافته بود ، قرار داشت . وجه بارز این رویکرد اصالت بخشیدن به ایمان قلبی به جای تأکید بر باور عقلی و فهم حکیمانه آموزههای مسیح بود . در این سنت، ایمان واقعی چیزی جز تسلیم محض نیست و وظیفه مؤمن به عنوان مسافر غریب و سرگردان این جهان ، تنها طلب لطف و بخشایش الهی است تا شاید از این طریق در زمره برگزیدگان قرار گیرد و راه نجات و رستگاری از عذاب مقدر را بیابد . جهانبینی آگوستین برای دو حیّز مهم حیات بشری نقش تبعی و حتی نکوهیده قائل است ؛ به واقع هم همین تلقی است که به مکتب آگوستینی صبغه اشراقی و شهودی میبخشد . این دو عرصه مذموم نزد آگوستینیان دنیا و عقل است . بد گمانی و رویگردانی آگوستین از دنیا ، از ایده شهر خدای او مشهود است . که بر اساس آن ؛ صراحتاً شهر این جهانی را دار مفّری میداند که صرفاً به شروران نفرین شده تعلق دارد و مؤمنان و قدیسان تنها رهگذران نا ایمن آن هستند .
آگوستین معتقد است امن ترین و سهلترین طریق وصول به حقیقت ، راهی است که از ایمان و وحی میگذرد و به عقل میرسد ،نه از یقین عقلی به ایمان . کار عقل ، تفُقه در مضامین وحی است ،نه کسب بصیرتی مستقل . آگوستین با استناد به قولی از اشعیای نبی که میگوید : « مادام که ایمان نیاوردهاید ، فهم نخواهید کرد .» صراحتاً بیان میدارد : فهم ، پاداش ایمان است ؛ لذا در پی آن مباش که بفهمی و سپس ایمان آوری ؛ بلکه ایمان بیاور تا بفهمی .
واژه های کلیدی: فلسفه، مسحیت، رویکرد آگوستین، فلسفه آکویناس
فلسفه و مسیحیّت ۱
شرایط سیاسی و اجتماعی قرون وسطی ۳
الهیات وسیاست در رویکرد آگوستینی ۷
آکویناس و پایان فلسفه مدرسی ۱۲
منابع و ماخذ: ۱۷
کریم مجتهدی ، فلسفه در قرون وسطی ( مجموعه مقالات ) ، چاپ دوم ( تهران ،انتشارات امیرکبیر ۱۳۷۵) صص ۳۵-۳۴
. سون اریک لیدمان ، تاریخ عقاید سیاسی از افلاطون تا هابرماس ، ترجمه سعید مقدم ،چاپ اول ، (تهران ، نشر اختران ، ۱۳۸۱) صص ۸۸-۸۷
. علی رضا شجاعی زند ، دین ، جامعه و عرفی شدن ، چاپ اول (تهران ، نشر مرکز ، ۱۳۸۰) صص۲۷۵ ـ ۲۷۴
[۱] . کمال پولادی ، تاریخ اندیشه سیاسی در غرب ، کتاب اول ،چاپ اول ( تهران ، نشرمرکز , ۱۳۸۲) صص۱۲۱-۱۲۰
اختلاف نظرها درباره فلسفه و مسیحیّت و اینکه آیا واقعاً بتوان به معنای اصیل کلمه ،از یک فلسفه محض مسیحی صحبت به میان آورد ، البته وجود دارد ولی به هر طریق ، جواب اصلی تابع موضع خاّصی است که شخص ، اتخاد میکند . از لحاظ تاریخی ،فلسفه از ذات مسیحیت نجوشیده است . بلکه به سبب تقابل آن با افکار غیر مسیحی ، خاصه در جّو فرهنگ یونانی و رومی و بیشتر به منظور حفظ وحدت کلام و تمرکز در کلیسای مرکزی به وجود آمده و یا بر عکس ،به همین سبب طرد و کنار گذاشته شده و احتمالاً اختلاف میان متکلمان بزرگ هم به همین دلیل بوده است . در نتیجه ،معقولتر به نظر میرسد که در نزد مسّیحیان ، بیشتر باید از کلام مسیحی صحبت به میان آورده شود نه واقعاً از فلسفه محض مسیحی . از طرف دیگر ،البته میتوان گفت که در هر صورت نحوه برخورد مسیّحیان با فلسفههای سنت یونانی ، خاص خود آنها بوده است و آنها به فراخور نیازهای فرهنگی زمانه ـ مثلاً ـ در ابتدا فقط سنّتهای افلاطونی و افلوطینی توجّه داشتهاند و فلسفه ارسطویی ـ خاصّه طبّیعیات ارسطو ـ را کاملاً در جهت تزلزل ایمان خود میدانستهاند و آنگاه قرنها طول کشیده تا از اواخر قرن دوازدهم میلادی به بعد و بالاخره در قرن سیزدهم میلادی ، با آشنایی با فلسفههای اسلامی ـ خاصّه سنّت ابن سینا ـ به فلسفه مشاء گرایش واقعی پیدا کنند ؛ تا اینکه طوماس قادر شد نهایتاً اعتقادات مسیحی را بر اساس فلسفه مشاء بصورت کلام عقلی و به نحو برهانی بیان کند . شاید بعنوان یک جمعبندی کلّی به توان گفت که اصلاً میان فلسفه و دین بدون اینکه تباین و تضادی باشد نوعی رابطه عموم و خصوص من وجه وجود دارد و احتمالاً به توان همین رابطه را بعینه ، میان وحی و عقل نیز بدست آورد .
مطلق وحی بینیاز از عقل است و از این لحاظ ، گویی عقل باید کوشش دائمی به خود هموار دارد تا درجه به درجه با کشف امکانات نهفته خود و احتمالاً با رسیدن به نوعی عقل ذوقی و یا حتی قدسی ، خود را بدان نزدیک سازد با اینکه ایمانی که در دل مؤمن پیدا میشود ، گویی نیازی به این کوشش که به هر طریق در درجات متداول خود استدلالی و برهانی است ، ندارد . کل متکلمان مسیحی از پیدایش دینی که مورد نظر آنها بوده یعنی مسیحیت ، یکی از این سلسله مراتب ارتقائی ذهن انسان رابرای اثبات حقانیت ایمان خود ،اصل قرار دادهاند ، ولی در ضمن همه آنها ،نهایتاً به نحوی یاد آور شدهاند که یا ایمان واقعی ، کاملاً فوق کوششهای نظری انسان است و از این حیث باید ایمان آورد ، زیرا آنچه مورد ایمان است فوق عقل است[۱] و یا برای اینکه عقل مثمرثمر باشد و واقعاً نتیجه مطلوب دهد و مطالب از لحاظ نظری ،مفهوم و قابل تبیین شود ، اول باید ایمان داشت و بعد به شناخت[۲] معقول پرداخت.
فاصله زمان نگارش شهر لاهوتی اگوستین تا انتشار مباحث حکمت الهی[۳] توماس آکویناس[۴] بیشتر از فاصلهی زمان توماس آکویناس تا عصر حاضر است . این امر که شرایط سیاسی و اجتماعی دوران طولانی میان قرن چهارم تا سیزدهم میلادی را نمیتوان در چند فرمول ساده خلاصه کرد ، چندان شگفت انگیز نیست ،با این همه میتوان چند ویژگی اجتماعی این دوره را برشمرد :
الف ـ فرهنگ و تمدنهای دوران باستان در مجموع فرهنگ و تمدنی شهری بود ،در حالی که اروپا در دوران قرون وسطی تا قرن دوازدهم تحت تأثیر فرهنگ روستایی بود که در صومعه و نظام زمین داری خلاصه میشد .
ب ـ در این دوران سیستم فئودالی تحول یافت ، راههای ارتباطی ای که در زمان امپراطوری رم ایجاد شده بودند ، دچار ویرانی شدند و نهادهای سیاسی و اجتماعی که کارایی زیادی داشتند ، به اقتضای شرایط محدود شدند . اقتصاد طبیعی شکل مسلط تولید اقتصادی شد و مفهوم ثروت در مالکیت زمین خلاصه گردید .
[۱] . Credo ut absurdum .
[۲] . Credo ut Intelliyam .
[۳] . Summa theoloyica .
[۴] . Thomas of Aquino .
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .