عنوان :
تعداد صفحات : ۳۳
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
از مهمترین پرسشهاى اندیشه سیاسى این است که چگونه مىتوان جلو سؤ استفاده از قدرت را گرفت، بدون آنکه در انجام کارویژههاى اصلى آن اخلال کرد. به طور کلى، مهار قدرت سیاسى از دو راه متصور است: درونى و بیرونى. نگرشى که قدرت را ذاتا خیر مىداند، بر این باور است که ساز و کار اصلى مهار قدرت درونى است. در مقابل، نگرشى که قدرت را شر و فساد آور مىداند، به استفاده از ساز و کارهاى بیرونى مهار قدرت مىگراید. پرسش اصلى این مقاله این است که در اندیشه سیاسى امام خمینى (ره) ساز و کار اصلى مهار قدرت چیست؟
از مجموع آنچه در این گفتار آمد مىتوان چنین نتیجه گرفت که حضرت امام بر اساس نگرش خیراندیشانه و شخصى به قدرت، سلامت و صلاح حکومت را مشروط به آن مىداند که فقیهى عادل در راس آن قرار گیرد. “عدالت” فقیه مانعى بر سر راه سؤ استفاده او از قدرت است. اما از آنجایى که عدالت، منافاتى با اشتباه ندارد و شیطان و نفس اماره همواره در کمین انسانند، ولى فقیه مکلف است همواره با بهرهگیرى از نصایح، مواعظ، مشورتها، و انتقادهاى دیگران خود را از در غلطیدن به ورطه گناه و اشتباه بر کنار دارد و حکومت و جامعه را به غایتحقیقى آن راهبرى کند.
واژه های کلیدی: اندیشه سیاسى، مهار قدرت، امام خمینى (ره)، عدالت
مقدمه: ۱
تعریف عدالت ۲
۱٫ تعریف اخلاقى ۲
۲٫ تعریف عرفانى ۴
۳٫ تعریف فقهى ۵
عدالت فقهى در شش شخص معتبر است: ۷
۴٫ عدالت و غایتحقیقى قدرت سیاسى ۹
راه تشخیص عدالت ۱۱
راه تشخیص فقدان عدالت ۱۶
چگونگى حفظ و تقویت ملکه عدالت ۱۷
تملق آفتى است که به یکسان رئیس و مرووس را تهدید مىکند: ۱۸
عدالت و اشتباه ۱۹
ساز و کارهاى جلوگیرى از اشتباه ۲۲
جمعبندى ۲۶
منابع ۲۸
۱٫ رک: محمد باوى. “قدرت از دیدگاه امامخمینى (ره) “، فصلنامه علوم سیاسى (پاییز ۱۳۷۷، ش ۲)
۲٫ روح الله خمینى. وعده دیدار، نامههاى حضرت امام خمینى به حجت الاسلام والمسلمین حاج سیداحمد خمینى (تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، ۱۳۷۴) ، ص ۸۳٫
۳٫ روح الله خمینى. شرح چهل حدیث (تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثا رامام خمینى، ۱۳۷۴) ، ص ۵۵۲٫
۴٫ همان; نیز رک: روح الله خمینى. جهاد اکبر یا مبارزه با نفس (تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، ۱۳۷۲) ، ص ۴۹٫
۵٫ روح الله خمینى. کوثر، مجموعه سخنرانیهاى حضرت امام همراه با شرح وقایع انقلاب اسلامى (تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، ۱۳۷۱) ، ج ۱، ص ۲۳۷٫
۶٫ شرح چهل حدیث، صص ۵۱۰ – ۵۱۱٫
۷٫ محسن کدیور. نظریههاى دولت در فقه شیعه (تهران: نشر نى، ۱۳۷۶) ، ص ۱۴۰٫
۸٫ روح الله خمینى. ولایت فقیه (تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، ۱۳۷۳) ، ص ۴۷٫
از مهمترین پرسشهاى اندیشه سیاسى این است که چگونه مىتوان جلو سؤ استفاده از قدرت را گرفت، بدون آنکه در انجام کارویژههاى اصلى آن اخلال کرد. به طور کلى، مهار قدرت سیاسى از دو راه متصور است: درونى و بیرونى. ساز و کار درونى مهار قدرت، به معناى وجود ویژگىهاى خاصى در شخص حاکم است که جلو سؤ استفاده او را از قدرت مىگیرد. اما ساز و کار بیرونى مهار قدرت، به معناى ایجاد راههایى براى نظارت بر عملکرد قدرت سیاسى و کنترل آن به وسیله نهادهاى بشرى است. این دو گونه ساز و کار با یکدیگر جمع پذیرند، اما غلبه آنها در اندیشه سیاسى این امکان را فراهم مىآورد که اندیشههاى سیاسى را از نظر چگونگى مهار قدرت بررسى و طبقهبندى کنیم. پاسخ اندیشهوران سیاسى از چگونگى مهار قدرت مبتنى بر فهم هر یک از آنان از قدرت و ارزش اخلاقى آن است. نگرشى که قدرت را ذاتا خیر مىداند، بر این باور است که ساز و کار اصلى مهار قدرت درونى است. در مقابل، نگرشى که قدرت را شر و فساد آور مىداند، به استفاده از ساز و کارهاى بیرونى مهار قدرت مىگراید. پرسش اصلى این مقاله این است که در اندیشه سیاسى امام خمینى (ره) ساز و کار اصلى مهار قدرت چیست؟
در جایى دیگر به تفصیل گفته شده که قدرت از دیدگاه حضرت امام ذاتا خیر است (۱) و حق اعمال آن از سوى خداوند متعال در وهله نخستبه انبیاء عظام و ائمه معصومین علیهم السلام واگذار شده است. آنان مصادیق تام و تمام”انسان کامل” هستند که در سفرى روحانى به بارگاه حضرت حق بار یافتهاند، اما “اعتزال از خلق و انزوا اختیار” نکردهاند. آنان “مامور به آشنا نمودن و آشتى دادن گمراهان با این جلوهها هستند. ” رسیدن به این مرحله “کمال مطلوب” آن سفر روحانى است. (۲)
آنچه که در انبیاء علیهم السلام مانع از اشتباه و گناه مىگردد، “عصمت” است. حضرت امام در تعریف عصمت مىفرماید:
“حالتى است نفسانیه و نورى استباطنیه که از نور کامل یقین و اطمینان تام حاصل شود” (۳)
رهاورد این “مشاهده حضوریه” یقینى است که نمونه عالى آن را در حضرت على (ع) مىبینیم که مىفرماید: “اگر همه عالم را به من دهند که یک مورچهاى را در حبهاى که برداشته ظلم کنم، نخواهم کرد. ” (۴)
در نتیجه، در سایه حکومت امام معصوم (ع) ، نه تنها هیچ دغدغهاى درباره احتمال سؤ استفاده از قدرت به ذهن راه نمىیابد; بلکه با حضور امام معصوم در راس حکومت از سؤ استفاده دیگر کارگزاران حکومت از قدرت و تعدى اعضاى جامعه به یکدیگر جلوگیرى مىشود و در نتیجه جامعه آرمانى اسلامى و “مدینه فاضله” تحقق مىیابد. متاسفانه، در طول تاریخ، دوران برقرارى چنین حکومتى بسیار کوتاه بوده که آخرین نمونه آن، حکومتحضرت على (ع) است و “بالاترین مصیبتى که بر اسلام وارد شد، همین سلب حکومت از حضرت امیر، سلام الله علیه، بود. ” (۵)
در زمان غیبت امام معصوم علیه السلام، فقهاى جامع الشرایط عهدهدار امر حکومتبر جامعه اسلامى هستند و شرط “عدالت” در آنان جایگزین شرط “عصمت” در امام معصوم است.
عدالت را با سه رویکرد متفاوت مىتوان مورد بررسى قرارداد: اخلاقى، عرفانى و فقهى. در آثار حضرت امام مىتوان درباره این هر سه رویکرد اشارتى مجمل یا توضیحاتى مفصل یافت.
در کتاب شرح چهل حدیثبه نظریه علماى اخلاق درباره عدالت اشاره شده است. بر طبق این نظریه، قواى نفس انسان عبارت است از: قوه نفس ناطقه، قوه غضبیه و قوه شهویه. مجموعه فضایل نیز در چهار فضیلتخلاصه مىشود: “حکمت، و عفت، و شجاعت، و عدالت. و ” حکمت” را فضیلت نفس ناطقه ممیزه دانستهاند; و “شجاعت” را از فضایل نفس غضبیه و ” عفت” را از فضایل نفس شهویه; و “عدالت” را تعدیل فضایل ثلاث شمردهاند. ” (۶) البته در جایى دیگر عدالت همان “حد وسط” دانسته شده که به معناى “خروج از حد افراط و تفریط” و ملاک فضیلتیا “خلق حسن” است. مثلا شجاعت که حد وسط بین افراط تهور و تفریط جبن در قوه غضبیه است; بنابراین با وجود “شجاعت” مىتوان گفت که قوه غضبیه داراى “عدالت” است. (۷) براى بیان چنین مقصودى از “عدالت”، علماى اخلاق غالبا کلمه “اعتدال” را به کار مىبرند و از عدالت همان معناى نخست را اراده مىکنند; حضرت امام نیز “عدالت” را غالبا در همان معناى نخستبه کار مىبرد.
انسان در صورتى که از نعمت دو مربى عقل و شرع بهرهمند نگردد، زمام اختیارش به دست قواى سرکش غضب و شهوت مىافتد و رو به حیوانیت مىگذارد. اما “اگر به واسطه تعلیم انبیاء و تربیت علما و مربیان، مملکت انسانیت این انسان کذایى، [. . . ] در تحت تاثیر تربیت واقع شد، و کم کم تسلیم قوه مربیه انبیا و اولیا علیهم السلام، گردید، ممکن است چیزى بر او نگذرد جز آنکه قوه کامله انسانیه، که در او به طریق استعداد و قابلیتبه ودیعه گذاشته شده بود، فعلیت پیدا کند و ظهور نماید و تمام شئون و قواى مملکتبرگردد به شان انسانیتشیطان ایمان آورده به دستش; چنانچه در دست رسول اکرم، ء ایمان آورد، فرمود: ان شیطانى آمن بیدى. (۸) “شیطان من به دست من ایمان آورد. “و مقام حیوانیت او تسلیم مقام انسانیتش شود، به طورى که مرکب مرتاض راهوار عالم کمال و ترقى و براق آسمان پیماى راه آخرت شود و ابدا سرخودى نکند و چموشى ننماید. و بعد از تسلیم شدن شهوت و غضب به مقام عدل و شرع، عدالت در مملکتبروز کند و حکومت عادله حقه تشکیل شود که کار کن در آن و حکمفرماى در آن حق و قوانین حقه باشد و قدمى برخلاف حق در آن برگذاشته نشود و بکلى از باطل و جور عارى و برى گردد. ” (۹) (تاکید از نگارنده است. )
سیرى که انسان با گذراندن آن در سایه تبعیت از عقل و شرع، به تحصیل ملکه عدالت توفیق مىیابد “تهذیب نفس” نام دارد و غایت نهایى علم اخلاق است. حضرت امام، در تعریف تهذیب نفس مىفرماید:
“غلبه کردن انسان بر قواى ظاهره خود، و آنها را در تحت فرمان خالق قرار دادن، و مملکت را از لوث وجود قواى شیطان و جنود آن خالى نمودن” (۱۰)
براى دریافت درک عرفانى حضرت امام از مفهوم عدالت، على رغم آنکه به عبارات صریحى در این باره دسترسى حاصل نشد، مىتوان به نامه عرفانى ایشان به فرزندشان اشاره کرد که در آن آیه هجدهم از سوره حشر تفسیر شده است:
یا ایها الذین امنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد واتقوا اللهان اللهخبیر بما تعملون (اى مومنان از خداوند پروا کنید و هر کس بنگرد که براى فردا چه پیش اندیشى کرده است; و از خداوند پروا کنید، چرا که خداوند به آنچه مىکنید آگاه است. )
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .