عنوان :
تعداد صفحات : ۱۸
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در این مقاله مروری به قیام ۱۵ خرداد، علل و عوامل شکل گیری آن، بررسی سیر حوادث و دستاوردهای آن می کند.
حماسه جاویدان ۱۵ خرداد از فرازهای مهم تاریخ انقلاب اسلامی است. ۱۵ خرداد روز تولد دوبــاره اسلام، نقطه عطف یک امت و روز بازشناسی امــام و امت است. ۱۵ خرداد یک رویداد تاریخی عظیم است که سرمنشأ انقلابی گردید که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید. ۱۵ خرداد نقطه عطف بسیار مهمی در تاریخ مبارزات مردم کشورمان به حساب میآید و به تعبیر امام امت (ره): «در حقیقت دستاوردهای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ پیروزی بهمن ۵۷ بود.» اهمیت حماسه ۱۵ خرداد و ثبت خاطرات مربوط به آن و شناخت صحیح ابعاد آن را از همین کلام در این زمینه به خوبی میتوان دریافت۰
قیام ۱۵ خرداد که در پی دو سال افشاگری و مبارزات مستمر روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) صورت گرفت، جرقهای بود که در روشن ساختن ذهن جامعه مذهبی ایران و احیای روح مبارزه برای برقراری حکومت اسلامی مهمترین نقش را داشت. ساده اندیشی است اگر واقعه ۱۵ خرداد را جدا از کل نهضت اسلامی ایران و تنها به عنوان یک روز خونین در نظر بگیریم و آن را جدا از مجموعه مبارزاتی که در تاریخ ایران برای برقراری حکومت اسلامی صورت گرفته است تصور کنیم. واقعیت این است که قیام ۱۵ خرداد تجلی روح آرمانخواهی مردم مسلمان ایران بود که قرنها برای برقراری حکومت اسلامی مبارزه کردند و پلی بود که همه تجربههای گذشته را به نسل جدیدی که با فریاد اسلام خواهی امام امت (ره) بیدار شده بود منتقل میکرد
واژه های کلیدی: قیام ۱۵ خرداد، انقلاب سفید، غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی، لوایح ششگانه، فاجعه خونین مدرسه فیضیه، سخنرانی امام
مقدمه ۱
ـ۱ـ علل و عوامل شکل گیری ۱
ـ۱ـ۱ـ انقلاب سفید ۲
ـ۲ـ۱ـ غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی ۴
ـ۳ـ۱ـ لوایح ششگانه ۵
ـ۴ـ۱ـ فروردین ۱۳۴۲ و اعلام عزای عمومی ۶
ـ۵ـ۱ـ فاجعه خونین مدرسه فیضیه ۶
ـ۲ـ بررسی سیر حوادث ۸
ـ۱ـ۲ـ نطق تاریخی امام خمینی (ره)۰ ۸
ـ۲ـ۲ـ دستگیری امام خمینی (ره) و تظاهرات گسترده در قم ۹
ـ۳ـ۲ـ تهران و قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۰
ـ۳ـ دستاوردها ۱۰
ـ۴ـ جمع بندی و نتیجه ۱۳
منابع: ۱۵
مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی
سید حمید روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، تهران:انتشارات راه امام، ۱۳۶۰، ج ۱
«گذری بر نهضت امام از زبان مقام معظم رهبری »، ۱۵ خرداد، سال سوم، شماره ۱۴ بهار ۱۳۷۳
گذری بر نهضت امام از زبان مقام معظم رهبری، پیشین، ص ۷۰
«دستاوردهای ۱۵ خرداد»، ۱۵ خرداد، سال اول، شماره ۲ ( خرداد و تیر۱۳۷۰)، ص ۲۷
سی و نهمین سالگرد قیام با شکوه خونین پانزدهم خرداد فرا میرسد. دوازدهم محرم ۱۳۸۳ مصادف با ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ایران شاهد حماسهای خونین و غمبار بود که هر چند به ظاهر پایان یک قیام می نمود، اما در واقع آغازی شد بر تداوم حرکت انقلاب اسلامی که به برکت محرم، این بذر، پانزده سال بعد در دوازدهم بهمن به ثمر نشست و مطلعی شد بر انفجار نور.
امروز پس از گذشت قریب به چهل سال از این واقعه و سپری شدن بیش از دو دهه از عمر انقلاب اسلامی، هنوز تأمل برآنچه ۱۵ خرداد را به وجود آورد و آنچه در این روز فراموش نشدنی گذشت، میتواند درسهای بسیاری را به ما بیاموزد. تجربه ۱۵ خرداد نه تنها موجد تغییر در شیوهها و خط مشی مبارزاتی و مرسّم دورنما و فرآیند انقلاب اسلامی است، بلکه بازنگری و عمق نگری تجارب تاریخی نشان دهنده زوایای پنهان و ظرافتهایی است که در عین نمایان ساختن قانونمندی سیر تکامل تاریخ، فرآیندی است که در ظاهر و صورتی نوین و مرتبتی به مقتضای اوضاع و شرایط جوامع تکرار میشوند.
بنابراین بررسی تحولات تاریخ در شناخت قوانین و نتایجی که در پاسخ به نیازهای کنونی و رهنمونی در برابر مشکلات و دادن هشدارها و ایجاد هوشیاریها نافع میباشد نقش بسزایی دارد. بدین ترتیب از این دیدگاه ارزیــابی مجدد قیام خونین ۱۵ خرداد قابل توجیه خواهد بود.
نهضتها مانند هر پدیده دیگر دارای علل و عواملی است که از آن به ریشهها و زمینهها یاد میشود. بی تردید هیچ دگرگونی و انقلابی، بی ریشه وعلت پدید نمیآید. نهضتها بنابر هویت مشترکی که دارند، کم و بیش دارای یک سلسله ریشهها و زمینههای یکسان و همانندی هستند که میتوان از آن به عوامل عام و فراگیر یاد کرد. از سوی دیگر، هر انقلابی یک سلسله علل و اسباب ویژه خود را دارد که نمونه و مانند آن را در سایر انقلابها کمتر میتوان یافت. قیام ۱۵ خرداد نیز دارای ویژگیها و امتیازهایی است که در انقلابهای معروف جهان، مانندی برای آن دیده نمیشود.
ریشهها و زمینههای آن نیز با دیگر قیامها تفاوت کلی و ریشهای دارد. از این رو با معیارها، تئوریها و معادلاتی که از سوی مکاتب غرب و شرق برای پیدایش یک انقلاب ارائه میشود نمیتوان ریشهها و زمینههای انقلاب اسلامی را به دست آورد. از دیدگاه مکاتب غربی، با وجود اختلافات شکلی که در انقلابهای جهان وجود دارد ـ مثلاً یک انقلاب علمی و دیگری انقلاب مذهبی و سومی انقلاب سیاسی و آزادیخواهانه است ـ ریشه وماهیت آنها یکی میباشد و در حقیقت آنها یک نوع انقلاب بیشتر نیستند و روح و ماهیت تمام انقلابها، اقتصادی و مادی میباشد.
اینجاست که جامعه شـــناسان و تحلیــلگران غرب و شرق و پیروان چشم و گوش بسته آنــان در ریشه یــابی نهضتهای اسلامی به سـردرگمی، ضد و نقیض گویی و بیراهه پویی دچار میگردند؛ زیرا با تئوریها و معیارهایی که آنان پیرامون علل و عوامل پیدایش انقلابها دارند به ریشه قیامها و نهضتهای اسلامی دست نمییابند. در نظریات جامعه شناسی تا پیش از حرکت انقلاب اسلامی، پدیده انقلاب از دیدگاه اقتصادی و بر اساس طبقات اجتماعی تحلیل میشد. هر چند این نظریات با پیشداوریهای حتی مغرضانه و نادیده گرفتن نقش مذهب در تغییرات اجتماعی با وجود نمونهها و تجارب متعدد تاریخی مورد تعمیم قرار گرفت،با این وجود حرکت انقلاب اسلامی در قرن اخیر و نقش بارز انگیزههای مذهبی در قیام ۱۵ خرداد و تأثیر آن در پیشبرد روند مبارزات علیه رژیم ستمشاهی به منزله نمونهای شورانگیز و در خور تأمل در تحریک تودهها، ناقض نظریات قبلی بوده و فصل نوینی درتحولات معاصر بر مبنای ایدئولوژی رهایی بخش گردید.
رژیم نیز طبق تئوری های آن زمان کانونهای بحران را در طبقات کشاورز و کارگر مورد توجه قرار داده و پیرو پیش بینی «کندی» رئیس جمهور وقت آمریکا مبنی بر احتمال بروز انقلاب در ایران و فشار آمریکا برای ایجاد اصلاحات و دادن اندکی آزادی به مردم برای جلب عدهای هوادار و وفادار به رژیم و حفظ منافع خویش و جلوگیری از بروز انقلاب، مجموعهای از اقدامات به ظاهر اصلاحی تحت عنوان «انقلاب سفید» را در دستور کار خود قرار داد. این ترفند رژیم با هوشیاری روحانیت بیدار به ویژه با رهبری داهیانه امام خمینی (ره) در مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، اصلاحات ارضی، آزادی زن و اقدامهای فریبکارانه رژیم، با حمایت اقشار مردم به خصوص طبقات کشاورز و کارگر به انگیزه مذهبی و دفاع از حریم دین روبرو گردید. و علاوه بر اینکه موج شدیدی علیه رژیم ایجاد کرد، نافی تئوریهای قبلی انقلاب و افشا کننده چهره رژیم پهلوی و مقاصد اربابانش شد، تا آنجا که با اعمال خشونت و بکارگیری قوه قهریه در حرکت پرشکوه ۱۵ خرداد، انقلاب شاهی (!) از سفیدی به سرخی گرایید.
به دنبال ظهور استعمار نو و تغییر شیوههای استعمارگری، آمریکا به رژیم های دست نشانده و وابسته خود فشار آورد که به منظور پیشگیری از جنبشهای ملی و ضد آمریکایی، به یک سلسله برنامههای به اصطلاح اصلاحی دست بزنند و «کندی» (رئیس جمهور وقت آمریکا) به منظور جلب حمایت کنگره به کمکهای مادی به کشورهای وابسته خود، طی پیامی که در سال ۱۹۶۱ میلادی به کنگره فرستاد نقشه جدید امپریالیسم آمریکا را برای سرکوبی جنبشهای آزادیخواهان در کشورهای عقب مانده چنین برملا کرد: «… اگر ما به مشکلات ملتها فقط ازنقطه نظر نظامی توجه کنیم مرتکب اشتباه عظیمی خواهیم شد؛ زیرا هیچ مقدار اسلحه و قشونی نمیتواند به رژیمهایی که نمیخواهند و یا نمیتوانند اصلاحات اجتماعی کنند و اقتصاد خود را توسعه دهند ثبات و استواری بخشد، پیمان های نظامی نمی تواند به مللی که بی عدالتی اجتماعی و هرج و مرج اقتصادی مشوق قیام و رخنه و خرابکاری است کمک کند. ماهرانهترین مبارزات ضد پارتیزانی نمیتواند در نقاطی که مردم محلی کاملاً گرفتار بینوایی هستند و به این جهت از پیشرفت خرابکاری نگرانی ندارند با موفقیت روبرو شود. از طرف دیگر هیچ نوع خرابکاری نمیتواند مللی را که با اطمینان به خاطر جامعه بهتر میکوشند فاسد کند. این عقیده ماست».
شاه که به قدرت نظامی و دستگاه جاسوسی خویش مغرور بود با فشار آمریکا و از روی بی میلی، لایحه اصلاحات ارضی را در سال ۱۳۳۸ به مجلس فرستاد، ولی به دلیل آماده نبودن شرایط، اجرای آن متوقف گردید. در پایان سال ۱۳۳۹ کاخ سفید طی پیام شدید اللحنی تمایل خود را نسبت به نخست وزیری «علی امینی» اظهار داشت. شاه زیر فشار آمریکا با روی کار آمدن «علی امینی» موافقت کرد و وی پس از ورود به صحنه سیاسی، اجرای رفرم آمریکایی و در رأس آن برنامه اصلاحات ارضی را عهده دار گردید. به دنبال تصویب قانون اصلاحات ارضی از طرف دولت در ۲۰ دی ماه ۱۳۴۰، مطبوعات آمریکایی و غربی و خبرگزاریهای وابسته به غرب، همه یکدل و یکزبان به ستایش و تحسین آن پرداختند.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .