عنوان :
تعداد صفحات : ۴۸
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
مقاله حاضر درباره مهارتهاى زندگى شامل ۵ بخش ، بخش اول: مهارتهاى زندگى و اهمیت و اهداف آن، مهارت موفقیت، بخش دوم هدفمندى در زندگى، تعریف هدف و انواع آن، بخش سوم مهارت عبور از بحران، مد یریت بحران، آثار بحران در انسانها، بخش چهارم مهارت ایجاد آرامش در زندگى، بخش پنجم مهارت ایجاد شادى و نشاط می باشد.
«هدف» از لوازم اصلى زندگى سعادتمندانه و معنادار است. انسان زمانى آرامش دارد که افق روشنى براى آینده خود ترسیم کند. بدترین حالت براى بشر، وقتى است که احساس سرگردانى کند و بلاتکلیف بماند.
همچنان که همه مخلوقات، بر پایه هدفى خلق شدهاند، انسان هم – که اعجوبه خلقت است – در این هستى بدون هدف خلق نشده.
به فرمایش حضرت علىعلیه السلام: «فما خلق امرؤ عبثا»(۱)؛ «کسى بدون هدف [و بیهوده آفریده نشده است».
انسانى که بدون هدف خلق نشده، همه اعمالش باید بر پایه هدفى صورت بگیرد. در این عمر کوتاه زندگى، نباید به اهداف متفاوت در یک زمان پرداخت، بنابراین باید هدفى را که ارزشمندتر است انتخاب نمود. اگر اهداف متفاوت و متعددى دنبال شود و در راستاى یکدیگر نباشد، ممکن است به سرانجام نرسد.
امام علىعلیه السلام مىفرماید: «من اوما الى متفاوت خذلته الحیل»(۲)؛ «کسى که به کارهاى مختلف بپردازد، نقشهها [و پیشبینىهایش] به جایى نمىرسد».
و اگر به جایى هم رسید مسائل مهمتر را ضایع خواهد کرد، چنان که حضرت علىعلیه السلام فرمودند: «من اشتغل بغیر المهم ضیع الاهم»(۳)؛ «کسى که به امور غیرمهم بپردازد، مسائل مهمتر را ضایع مىسازد».
کسى که دنبال موفقیت در کارهاست باید در ابتداى امر، هدف خود را مشخص کند و بعد از اینکه مهمترین هدف را شناسایى کرد، با تمام توان جهت رسیدن به آن تلاش نماید، چرا که موفقیت انسان در کارهایى است که فکر و اندیشه را در همان کار به کار مىگیرد.
امام علىعلیه السلام فرمودند: «ان رایک لا یتسع لکل شىء ففرغه للمهم»(۴)؛ «فکر تو وسعتى که همه امور را فرا بگیرد ندارد، پس آن را براى امور مهم فارغ بگذار».
واژه های کلیدی: مهارت زندگی، هدفمندی، مهارت عبور از بحران، شادى و نشاط
پیشگفتار ۱
مفهوم مهارت ۲
تعریف مهارتهاى زندگى ۲
ضرورت و اهمیت آموزش مهارتهاى زندگى ۳
اهداف مهارتهاى زندگى ۳
مهارت موفقیت ۳
موفقیت در لغت ۳
موفقیت در اصطلاح ۳
عوامل موفقیت از منظر قرآن ۴
عوامل عمومى موفقیت ۵
هدفمندى در زندگى ۱۰
تعریف هدف ۱۰
زمینهها و ریشههاى سؤال از «هدف زندگى»!! ۱۱
انواع هدف ۱۱
عوامل مؤثر در هدف زندگى ۱۱
شاخصههاى عزت نفس ۱۵
راه کسب همت ۱۵
عوامل کوتاه همتى ۱۵
مهارت عبور از بحران ۱۸
مدیریت بحران ۱۸
آثار بحران در انسان ۱۹
مهارتهاى عبور از بحران ۲۰
پیامدهاى بىنظمى ۲۱
چگونه برنامهریزى کنیم؟ ۲۱
روشهاى ارتباط کلامى براى آرامش ۲۴
مهارت ایجاد آرامش در زندگى ۲۶
مهارت ایجاد شادى و نشاط ۳۱
تعریف شادى ۳۲
تعریف نشاط ۳۲
راهها و عوامل ایجاد نشاط و شادى ۳۲
آثار فردى شادى و نشاط ۳۷
شادىهاى ممنوع!! ۳۸
چند توصیه براى شاد بودن ۳۹
۱) روانشناسى شادى، مایکل آیزِنک، ترجمه خشار بیگى و مهرداد و فیروزبخت، ص ۴۲ و ۱۷۹٫
۲) على اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ج ۱۳، چاپ اول از دوره جدید ۱۳۷۳، انتشارات دانشگاه تهران.
۳) نبأ (۷۸)، آیه ۹٫
۴) فرقان (۲۵)، آیه ۴۷٫
۵) المیزان، ج ۲۰، ص ۱۶۲٫
۶) یونس (۱۰)، آیه ۶۷٫
۷) ر.ک: الکافى، ج ۱، ص ۱۶۴، ح۱؛ الخصال، ج ۱، ص ۳۲۵٫
۸) قصص (۲۸)، آیه ۷۳٫
۹) مصباح المتهجد، ص ۲۴۵، ح ۳۶۱؛ بحارالانوار، ج۵۸، ص ۱۹۹٫
۱۰) تفسیر نمونه، ج۲۶، ص ۱۹٫
۱۱) انعام (۶)، آیه ۹۶٫
۱۲) تفسیرنمونه، ج ۵، ص ۳۶۰٫
۱۳) حج (۲۲)، آیه ۲۳٫
۱۴) تفسیر نور، ج ۸، ص ۳۰٫
۱۵) شورى (۴۲)، آیه ۲۷٫
۱۶) تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۵۸٫
۱۷) طلاق (۶۵)، آیه ۳٫
۱۸) بقره (۲)، آیه ۶۹٫
۱۹) نبأ (۷۸)، آیه ۳۲٫
۲۰) طرائف الحکم (اندرزهاى ممتاز)، ترجمه، ج۲، ص ۳۳۵٫
۲۱) تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص ۴۸٫
۲۲) شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم، ج۴، ص۱۳۴٫
۲۳) توبه (۹)، آیه ۱۲۴٫
۲۴) تفسیر نور، ج۵، ص۱۶۸٫
۲۵) زمر (۳۹)، آیه ۳٫
۲۶) امالى ، صدوق، ترجمه کمرهاى، متن ۴۴۳، مجلس شصت و هشتم.
۲۷) بحارالأنوار، ج ۷۳، ص ۱۴۱٫
۲۸) بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۱۱٫
۲۹) کنز العمّال، حسام الدین هندى، ج ۳، ص ۶۴۸۱۴٫
۳۰) سنن النبى، ص ۶۰٫
۳۱) یوسف (۱۲)، آیه ۹۳٫
۳۲) آداب معاشرت، ترجمه ج ۱۶ بحار الانوار، ص۲۰۴٫
۳۳) غافر (۴۰)، آیه ۷۵٫
۳۴) بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۳۷۳٫
۳۵) ترجمه مفردات، ج۴، ص ۱۶۵٫
۳۶) انعام (۶)، آیه ۷۰٫
۳۷) تاج التراجم فى تفسیر القرآن للأعاجم، ج۲، ص ۶۵۸٫
۳۸) رعد (۱۳)، آیه ۱۱٫
۳۹) ابراهیم (۱۴)، آیه ۷٫
انسان موجودى کمالجو است که از کودکى تا بزرگ سالى به سه میم توجه خاص دارد (موفقیت، محبوبیت، مقبولیت) البته خداوند متعال براى رسیدن به آنها، همه امکانات را در اختیار او قرار داده است.
«وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ»(۱)؛
«او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوى خودش مسخّر شما ساخته».
آنچه در این کریمه به آن اشاره شده حداقل به این معنى است که انسان؛
اولاً، توان استفاده از امکانات خدادادى را دارد لذا نباید فرد یا افرادى ادعا کنند به طور ذاتى نمىتوانند از نعمتهاى الهى استفاده کنند، لذا ضرورت دارد پرورش یابند.
ثانیاً، انسان مىتواند مراتب کمال را به صورت صعودى طى کند و بیش از پیش به موفقیتهایى مادى و معنوى دست یابد.
براى رسیدن به اهداف و خواستههاى مورد نظر و چشیدن طعم شیرین موفقیت، شرایط و عوامل و مهارتهایى لازم است تا در سایه به کار بستن آنها بتوان به آن اهداف دست یافت.
در عصر حاضر با توجه به زندگى صنعتى که تمام جهان را فراگرفته و به عنوان عصر اضطراب معروف گشته است، فرصت کافى براى تفکر صحیح و یا استفاده از تجربیات پدر و مادر و بزرگترها از دست رفته است.
در شرایط جامعه کنونى، دقت و توجه بیشترى نسبت به آموزش مهارتها و تکنیکهاى کاربردى در مواجهه با مسائل و مشکلات مورد نیاز است. به نظر مىرسد در چنین شرایطى استفاده از روشهاى علمى و تجربى روز با استناد به قرآن و سنت و سیره گذشتگان، بهترین روش حل مسئله خواهد بود
مهارت در فرهنگ دهخدا به معنى زیرکى و رسایى در کار و استادى و زبردستى است. مهارت یک قابلیت یادگیرى است یا به زبانى دیگر استعداد انجام یا پیشبینى نتایج با حداقل صرف زمان و انرژى است.
مهارتها اغلب به دو دسته تقسیم مىشوند:
الف. مهارتهاى عمومى، ب. مهارتهاى تخصصى.
سازمان جهانى بهداشت مهارتهاى زندگى را چنین تعریف نموده است:
توانایى انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونهاى که فرد بتواند با چالشها و ضروریات زندگى روزمره خود کنار بیاید. )who 4991(
به طور کلى مهارتهاى زندگى عبارتند از توانایىهایىکه منجر به ارتقاى بهداشت روانى افراد جامعه، غناى روابط انسانى، افزایش سلامت و رفتارهاى سالم در سطح جامعه مىگردند. مهارتهاى زندگى هم به صورت یک راهکار ارتقاى سلامت روانى و هم به صورت ابزارى در پیشگیرى از آسیبهاى روانى – اجتماعىاى که جامعه به آن مبتلا شده (نظیر اعتیاد، خشونتهاى خانگى و اجتماعى، آزار کودکان، خودکشى، و موارد مشابه) قابل استفاده است.
بعضى مهارت را هنر تبدیل «علم» به «عمل» دانستهاند.
مهارت از سه مولفه «فهم، سرعت و دقت» تشکیل مىگردد و مهارت در زندگى، به معنى به کاربردن معلومات در صحنهى واقعى زندگى مىباشد. مهارت در زندگى به دو بخش عمده تقسیم مىشود:
الف. راههاى مقابله با مشکلات و بحران به بهترین وجه؛
ب. استفاده بهینه از موقعیت موجود.
به عبارت دیگر مهارت زندگى به معناى جلب منافع و دفع ضرر در زندگى فردى، خانوادگى و اجتماعى مىباشد.
داشتن یک زندگى منطقى، سالم، هدفمند و انعطافپذیر براى مواجهه با مشکلات و فراز و نشیبهاى آن، خواسته ى هر انسان خردمندى است، اما چرا دستیابى به این هدف ارزشمند دستکم براى بسیارى از ما میسر نیست، سؤالى است که با طرح موضوعى به نام «مهارتهاى زندگى» امکان پاسخگویى مىیابد.
بخشى از اهداف مهارتهاى زندگى عبارت است از:
– تقویت اعتماد به نفس؛
– تقویت روحیهى مشارکت و همکارى؛
– رشد و تقویت عواطف انسانى؛
– ایجاد روحیهى مقاومت در برابر تبلیغات مسموم؛
– کمک به شناسایى و بیان احساسات؛
– تأمین سلامت جسمى و بهداشت روانى؛
– تقویت مهارتهاى ارتباطى؛
– تقویت روحیهى کار و تلاش؛
– ارتقاء سازگارى فرد با خودش، با دیگران و محیط اطرافش.
اصطلاح موفقیت از جمله اصطلاحاتى است که متأسفانه خیلىها متناسب با معلومات و نگرش خود آن را تعریف کردهاند.
یکى از دلایل عمده تعدد تعاریف موفقیت، برداشتهاى گوناگونى بوده که از این مفهوم شده است. چه بسا افرادى که به دلیل دستیابى به خواستههایشان، خود را موفق و کامیاب مىپندارند، امّا این موفقیت از نظر دیگران چندان ارزش و اعتبارى ندارد. و یا افرادى هستند که احساس مىکنند، موفق شدهاند اما در حقیقت چنین نیست.(۲)
از مادّه «وفق» و «وفاق» و به معناى سازگارى، انطباق و همراهى است.
انسانى را موفق مىگویند که توانسته باشد بین تلاشها و اهدافش سازگارى و انطباق ایجاد کند و سعى و کوشش خود را قرین و همراه اهداف خویش قرار دهد.
به عبارت دیگر، انسان به هدف رسیده را انسان موفّق مىگویند. اهداف انسان، متنوع و از سطوح و مراتب متعددى برخوردار است. بنابراین، موفقیت یک تعریف ندارد؛ بلکه هر فرد، بسته به این که هدف او چه باشد، تعریف خاصى از آن به دست مىآورد.
موضوع موفقیت به صورت مختلف در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته لیکن چگونه موفق شدن و رمز و راز موفقیت و یا عوامل و موانع موفقیت چیست؟ در آیات مختلف و هر یک در جاى خود مورد اشاره قرار گرفته که به بعضى از آنها مىپردازیم:
یک. اصلاح نفس
ما باید کارى انجام بدهیم که هم از درون مشکلى پیدا نکنیم، هم از بیرون. اگر چنانچه از درون مشکلى پیدا نکردیم، از بیرون مشکلى نخواهیم داشت؛ یعنى آن دشمن درونى را از بین بردیم؛ وقتى دشمن درونى از بین برود، دشمن برونى کارى نخواهد کرد.
یک وقت انسان از بیگانه مىترسد، براى اینکه وابسته به آب و خاک است. امّا اگر وابسته به خاک آفرین و آب آفرین باشد، وابسته به شمس و قمر آفرین باشد؛ او هراسى ندارد! بالأخره اگر ماه خوب است، شمس خوب است، زمین خوب است، آسمان خوب است؛ آنکه شمس آفرید و قمر آفرید از همه بهتر است. گفتند:
اى یار، قمر بهتر یا آنکه قمر آرد
اى یار، شکر بهتر یا آنکه شکر آرد
اگر شکر شیرین است، شکر آفرین شیرینتر است. و اگر شمس و قمر زیبا هستند، قمر و شمس آفرین زیباتر است… اینکه ذات أقدس بارى تعالى به ما فرمود:
«فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا»(۳).
«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا»(۴).
تو دریایى. اگر انسان دریاست، گوهرى دارد؛ و اگر سلسله جبال است، معدنى دارد. باید بکوشیم این معدنهایمان معدن خوبى باشد.
اینکه گفته شد:
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا مىکرد
لازم نیست که حتماً انسان مثل عیساى مسیح مرده را زنده کند! در این بخش مثل عیساى مسیح است. وجود مبارک عیساى مسیح فرمود: خدا توفیقى به من داد که من هر جا باشم، منشأ برکتم… پس بیاییم ما هم مثل انسانهاى موفق عالم منشأ برکت باشیم.(۵)
دو. اندیشه و عقلانیت
واژه «أُولُوا الْأَلْبابِ» ۱۶ مرتبه در قرآن آمده و هر مرتبه همراه با یک کمال و وصفى بیان شده است. از جمله:
۱٫ راز احکام را مىفهمند. «وَ لَکُمْ فِى الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِى الْأَلْبابِ»(۶).
۲٫ آیندهنگر هستند. «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ یا أُولِى الْأَلْبابِ»(۷).
۳٫ دنیا را محل عبور و گذر مىدانند نه توقفگاه و مقصد. «لِأُولِى الْأَلْبابِ الَّذِینَ… یَتَفَکَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا»(۸).
۴٫ از تاریخ، درس عبرت مىگیرند. «لَقَدْ کانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِى الْأَلْبابِ»(۹).
۵٫ بهترین و برترین منطق را مىپذیرند. «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ… وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»(۱۰).
۶٫ اهل تهجّد و عبادت مىباشند. «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ… إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»(۱۱).(۱۲)
سه. صبر
قرآن مىفرماید: «سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرا(ى جاویدان)».(۱۳)
چهار. خود را در محضر خدا دیدن
میزان موفقیت انسان بستگى به میزان آرامش اوست به هر اندازه که آرامش داشته باشد به همان میزان عقل و استعدادهاى او توانمند هستند این آرامش زمانى درست و واقعى است که انسان خود را در محضر خدا ببیند با اطمینان باید گفت به هر اندازه که به یاد خدا بودن و خود را در محضر خدا دیدن تقویت کند به همان میزان آرامش واقعى دست پیدا مىکند.
خداوند متعال در قرآن کریم مىفرماید:
«آنها کسانى هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد!»(۱۴).
پنج. عمل صالح
زندگى با رضایت از اعمال ورفتار درست است که زندگى را شیرین کند.
خداوند مىفرماید:
«آنها که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، پاکیزهترین (زندگى) نصیبشان است و بهترین سرانجامها!».(۱۵)
در یک تقسیم بندى کلى، عوامل موفقیت را مىتوان به دو دسته تقسیم کرد: عوامل درونى و بیرونى.
مهمترین نقش را عوامل درونى بر عهده دارند و عوامل بیرونى و محیطى (مثل خانواده، دوستان و فرهنگ عمومى جامعه، وضعیت اجتماعى، اقتصادى و سیاسى) بیشتر نقش ابزارى را به عهده دارند.
براى رسیدن به یک زندگى موفق، باید به افزایش توان روحى پرداخت و آن را بر پایهاى محکم و استوار بنا کرد. تنها با پرورش قدرت روانى افراد است که مىتوان کمال فردى آنها را آشکار ساخت. منظور از کمال فردى، رسیدن به احساس تعادل، آرامش و رضایت خاطر و داشتن ارتباطاتى مثبت با محیط و دیگران است.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .