مقاله پدیدارشناسی دین

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله پدیدارشناسی دین

تعداد صفحات : ۲۶

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

پدیدارشناسی دین، بحث منظّم (سیستماتیک) درباره تاریخ دین است؛ یعنی وظیفه آن طبقه‏بندی و دسته‏بندی کردن داده‏های متعدّد و به طور گسترده دور از هم است به شیوه‏ای که بتوان چشم‏اندازی کلّی درباره محتوای دینی آن‏ها و ارزش‏های دینی‏ای که در بر دارند به‏دست آورد.

به‏نظر کریستنسن، این چشم‏انداز کلّی، همان چشم‏اندازِ تاریخ ادیان نیست؛ بلکه با آن متفاوت است؛ چرا که «تاریخ ادیان فقط به ملاحظه جزئیات می‏انجامد؛ حال آن‌که دین، چشم‏اندازِ مطلوبِ کلّی است و این چشم‏انداز کلّی را «پدیدارشناسی دین می‏کوشد تا فراهم آورد». به نظر او، پدیدارشناسی دین «یک علم نظام‏مند (سیستماتیک) است».

این مقاله بر آن است که از ظهور مفهوم پدیدارشناسی دین و زمینه‏های ظهور آن بحث کند. در ابتدا، مفهوم پدیدارشناسی دین بحث و بررسی شده است؛ چون پدیدارشناسی دین بدان معنا که امروزه بدان پرداخته می‏شود، در آغاز، مفاهیم و مبانی و مایه‏های نظری و روشی خود را از پدیدارشناسی هوسرل گرفته است، لازم است در این مقاله به پدیدارشناسی هوسرل به اختصار اشاره، و تأثیرات آن را بر پدیدارشناسی دین عیان کنیم.

واژگان کلیدی: پدیدارشناسی، پدیدارشناسی دین، هوسرل، رهیافت توصیفی به دین، التفات

فهرست مطالب

چکیده    ۱
مقدمه    ۲
۲٫۱ـ مفهوم پدیدارشناسی دین    ۳
۲٫۲ـ پدیدارشناسی    ۷
۲٫۲٫۱ـ ملاحظات اوّلیّه    ۷
۲٫۲٫۲ـ پدیدارشناسی هوسرل    ۸
۲٫۳ـ مبانی پدیدارشناسی هوسرل    ۱۱
۲٫۴ـ روش پدیدارشناسی پس از هوسرل    ۱۷
پی‏نوشت‏ها:    ۱۹

مقدمه

پدیدارشناسی از آن حیث که در حوزه دین به کار می‏رود، با دو رهیافت روبه‏رو است: کلاسیک و هرمنوتیک، و هریک به سهم خود در پیشبرد مطالعات دینی و دین‏پژوهی معاصر، مؤثّر واقع شده است. در این مقاله، به این رهیافت‏ها نخواهیم پرداخت؛ بلکه از ظهور مفهوم پدیدارشناسی دین و زمینه‏های ظهور آن سخن خواهد رفت. در ادامه با ارائه شرحی مختصر از پدیدارشناسی هوسرل، بر مفاهیم و مقولاتی از آن‏که در پدیدارشناسی دین به کار رفته و بر آن تأثیر نهاده‏اند، تأکید می‏شود.

 ۲٫۱ـ مفهوم پدیدارشناسی دین

در نیمه دوم قرن نوزدهم همراه با رشد و توسعه مطالعات تطبیقی ادیان که همچون یک علمِ میان‏رشته‏ای از علوم و معارف گوناگون نظیر زبان‏شناسی، باستان‏شناسی، روان‏شناسی، جامعه‏شناسی، تاریخ ادیان و فلسفه دین بهره می‏برد، روش نوی برای بررسی پدیدارهای دینی و دستیابی به مشترکات (و احیاناً وحدت) ادیان ظهور کرد که آن را «پدیدارشناسی دین» خواندند. تعبیر پدیدارشناسی دین، نخست به‏وسیله شانتپی دولاسوسای در کتاب درسنامه تاریخ ادیان (۱۸۸۶) به کار رفت. در این کتاب، هدف، درکِ ذات و وحدت صورت‏های متکثّر ادیان بود؛(۲) از این رو وی کوشید تا پدیدارشناسی دینی را در ادیان گوناگون با یک‏دیگر مطابقت دهد تا سرانجام، وحدت ذاتی نهفته در پس این پدیدارها برملا شود:

در وهله اوّل، پدیدارشناسی دین در ابتدایی‏ترین صورت خود، رقیب تاریخ دین است؛ یعنی روشی برای تطبیق فرهنگی عناصرِ سازنده اعتقادات و افعال دینی است.(۳)

به‏نظر سوسای، روش وصف منظّم پدیدارهای دینی به‏منظور دستیابی به ماهیّت و ذات وحدانی نهفته در آن‏ها، دستور کار پدیدارشناسی دین شد.

کریستنسن می‏نویسد:

پدیدارشناسی دین، بحث منظّم (سیستماتیک) درباره تاریخ دین است؛ یعنی وظیفه آن طبقه‏بندی و دسته‏بندی کردن داده‏های متعدّد و به طور گسترده دور از هم است به شیوه‏ای که بتوان چشم‏اندازی کلّی درباره محتوای دینی آن‏ها و ارزش‏های دینی‏ای که در بر دارند به‏دست آورد.(۴)

به‏نظر کریستنسن، این چشم‏انداز کلّی، همان چشم‏اندازِ تاریخ ادیان نیست؛ بلکه با آن متفاوت است؛ چرا که «تاریخ ادیان فقط به ملاحظه جزئیات می‏انجامد؛(۵) حال آن‌که دین، چشم‏اندازِ مطلوبِ کلّی است و این چشم‏انداز کلّی را «پدیدارشناسی دین می‏کوشد تا فراهم آورد».(۶) به نظر او، پدیدارشناسی دین «یک علم نظام‏مند (سیستماتیک) است».(۷)

فاندرلیو نیز پدیدارشناسی دین را «بحث منظّم درباره آن‏چه پدیدار دین نامیده می‏شود»، تلقّی می‏کند.(۸) به نظر او، هرچند پدیدارشناسی دین با علم دین، تاریخ دین و الاهیّات در ارتباط است، امّا از آن‏ها جدا است؛ از این رو پدیدارشناسی دین در نظر فاندرلیو همچون یک «نظرّیه روش» به کار می‏رود. شرح گسترده و منحصر به فردی که فاندرلیو از پدیدارشناسی دین همچون یک روش نظری ارائه داده است، نقطه عطف در تاریخ پدیدارشناسی دین به شمار می‏رود.(۹) کریستنسن، دیگر پدیدارشناس بزرگ دین نیز بر آن است که پدیدارشناسی دین یک روش علمی مستقل است که البّته از حوزه‏های معرفتی دیگر نیز بهره‏مند می‏شود. او به ویژه پدیدارشناسی دین را با دو حوزه تخصّصی مرتبط می‏داند: از یک سو با تاریخ دین، و از سوی دیگر با فلسفه دین. به‏نظر کریستنسن پدیدارشناسی دین و تاریخ دین لازم و ملزوم یک‏دیگرند؛(۱۰) امّا پدیدارشناسی دین از تاریخ دین فراتر می‏رود؛ زیرا تاریخ ادیان در پی کشف «ذات نهفته درپس پدیدارهای دینی» برنمی‏آید. این تحقیق فلسفی است که به ذات و ذاتی می‏پردازد.

ذات، مفهوم فلسفی است و وظیفه اصلی فلسفه دین است که این ذات را فرموله کند. ایده‏های اصلی در پدیدارشناسی [دین] از فلسفه دین گرفته شده‏اند. فلسفه باید اصلِ هدایتگر در تحقیق پدیدارشناسی [دین] باشد؛(۱۱)

25,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.